• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 4090)
شنبه 4/8/1392 - 20:31 -0 تشکر 668383
پروِژه هری پاتر. نقد کتاب ها و فیلم هری پاتر

به نام خدا
سلام به اهالی سینما و تلویزیون و مهم تر ازون، هنــــــر !
هفته ی اخیر که به همت(!) شبکه نمایش مهمان تلویزیون بودم، فیلمهای سینمایی هری پاتر رو دیدم. از اون دست فیلمها که دوستش داشتم و موقعیتش پیش نیومده بود که ببینم.



حین دیدنش، نکاتی به ذهنم می رسید، که جالب و تأمل برانگیز بود. این شد که تصمیم گرفتم، نقدش رو بذارم. نقدی که به نظر حقیر، قابل فهمه و میتونه مطابق واقعیت باشه.
فیلمی مثل هری پاتر که در نگاه اول، سیاسی نیست اما با دقت و کنکاش میشه به بازی پشت پرده اش پی برد. 
نقد رو تکه تکه میذاریم و خوشحال میشم که نظراتتون رو بدونم.

نقد از "سید علیرضا واعظ موسوی" هست.
بسم الله

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 21/8/1392 - 13:15 - 0 تشکر 671319

سلام
چه جالب من حتی یه بار هم به این چیز ها توجه نکرده بودم! لایه سوم قابل تامل بود.

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
يکشنبه 3/9/1392 - 22:22 - 0 تشکر 673019

haniehz گفته است :
[quote=haniehz;454874;671319]سلام
چه جالب من حتی یه بار هم به این چیز ها توجه نکرده بودم! لایه سوم قابل تامل بود.

سلام
دقیقا همینطوره. کارشون رو ناخوداگاه ادماست

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 3/9/1392 - 22:25 - 0 تشکر 673021

سلام

میریم به ادامه اش بپردازیم

لایه چهارم: لایه ی ماورا 


 یكی دیگر از لایه هایی كه باید به آن توجه شود، بنا شدن این داستان بر پایه ی خیال و مسائل ماورایی است.


 متمركز كردن ذهن افراد به ماورا، آنها را از توجه به زندگی عادی باز می دارد و به عبارتی مشكلاتی را كه در زندگی انسان رخ می دهد و او  قادر به معنا كردن آنها نیست، مفاهیم ماورایی به آنها معنا می بخشد ؛ این به آن معنا نیست كه من به ماورا اعتقاد ندارم، بلكه من بر این خُرده می گیرم كه، استفاده سو از ماورا برای توجیه هر چیزی اشتباه است.  ترسی كه در وجود افراد از مسائلی غیر قابل درك به وجود می آید و یا اتفاقاتی كه رخ می دهد و جوابی برای آنها ندارد و آن را به ماورا نسبت می دهد از كاركرد های این قبیل داستان ها است. در داستان هری پاتر به دفعات با این موارد روبرو می شویم و حتی فراتر از آن خود داستان هم یك مُسَكِّن برای التیام درد ناشی از عدم شناخت طبیعت است.



 در كتاب ششم داستان هری پاتر، زمانی كه نخست وزیر انگلیس در حالتی مضطرب در اتاقش در حال قدم زدن است و به قتل های مرموزی كه عاملین آن پیدا نشده و یا فرو ریختن چند پل، فكر می كند و فشار افكار عمومی را بر روی خود حس می كند، ناگهان وزیر سحر و جادو ظاهر می شود و به او می گوید كه این حوادث رخ داده در جامعه ی انسانی، از سوی جادوگران سیاه می باشد و هیچ دلیل منطقی ندارد.



این مطلب كوتاه آنچنان در ذهن خواننده نقش می بندد كه از آن پس درباره ی حوادثی كه در  جامعه اش و یا جهان رخ می دهد و هیچ كس از دولت مردان قادر به پاسخ گویی درباره علت آن نیست و یا نمی خواهند پاسخ دهند، فرد این اتفاقات را به طور ناخوداگاه به مسائل ماورایی مربوط می كند و به طرز جالبی از فشار افكار عمومی بر دولت مردان كاسته می شود واین خواست سیاستمداران غرب است. 


 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 3/9/1392 - 22:27 - 0 تشکر 673022

خودتان جست و جو كنید:

پیدا می كنید كه بازیگر نقش هری پاتر، یعنی دانیل رادكلیف بعد از مدتی كه به عنوان هری پاتر معروف شد، بازی در یك فیلم جدید را هم شروع كرد، كه نامش  my boy jack   (پسر من، جك) می باشد ؛ و داستان آن در مورد یكی از سربازان متفقین است، كه در جبهه های جنگ علیه آلمان شركت می كند !!


چرا باید دانیل رادكلیف، نقشی اینچنینی، در فیلمی تاریخی بازی كند؟!


از خود سوال كرده اید؟


آیا این همان تداعی و زنده نگه داشتن یك بُرش تاریخ نیست؟ آن هم توسط یك بازیگری كه محبوب معاصرین شده؟!


. در لایه اول، گفتم كه هری پاتر نماد آمریكا است و اینك می بینید این بازیگری كه هری پاتر به نام او سند خورده، در نقش یك سرباز متفقین بازی می كند و فیلم، شرح حال یك سرباز و خانواده اش را نشان می دهد. همه ی اینها پیشبرد اهداف پروژه هری پاتر است.


در آن فیلم، آقای دانیل رادكلیف با همان عینكی كه در فیلم های هری پاتر حاضر شده، ایفای نقش می كند !



شاید بپرسید چه ربطی دارد؟ ربطش این است كه طبق همان پروژه هری پاتر، یكی دیگر از عوامل موثر در رسیدن به هدف، اشیا حاضر در پروژه می باشند. و این عینك خاص، یعنی عینك پنسی گِرد مشخصه ی خاص یهودیان است !! و به نوعی مُعرف و امضای آنها است.



چرا خانم رولینگ و تهیه كنندگان فیلم های هری پاتر و یا به طور كل مسئولین پروژه هری پاتر، این عینك را انتخاب كرده اند؟ چرا خواسته شده هری پاتر (دانیل رادكلیف = الگو و سنبل نوجوانان و جوانان) را یك یهودی جلوه دهند؟ یا اصلا چرا یهود را مطرح كرده اند؟



پیدا می كنید كه بازیگر نقش ولدمورت، یعنی رالف فیناس در سال 2008 در فیلمی با نام The Reader   (خواننده = كتاب خوان) حضور دارد. او در این فیلم نقش یك آلمانی را بازی می كند ! كه داستان فیلم شرح مختصری از دوران نوجوانی و جوانی اوست. این نوجوان 15 ساله  آلمانی در برلین با یك زن آلمانی اشنا می شود (داستان بعد از جنگ جهانی دوم را نشان می دهد) و با  این زن ارتباط عاطفی بر قرار می كند، بعد از مدتی كه از او جدا می شود و مشغول تحصیل حقوق می شود، روزی در دادگاهی حاضر می شود و همراه همكلاسی هایش به عنوان بیننده در جایگاه قرار می گیرند. او در آنجا زمانی كه نام متهم برده می شود، متهم را می شناسد. هانا اشمیت، همان معشوقه اش كه مدتی را با او بوده. یك زن عضو سابق حزب نازی كه در اردوگاه های مرگ آلمان كار می كرده ! این زن یكی از مسئولان انتخاب یهودیان برای اردوگاه مرگ بوده !...



چطور می شود كه بعد از معروف شدن دانیل رادكلیف به عنوان هری پاتر، او باید نقش یك سرباز متفقین را بازی كند (در حالی كه یهودی است) و در مقابل، رالف فیناس كه ولدمورتِ شناخته شده است و دشمن هری پاتر، باید نقش یك آلمانی ارتباط بر قرار كرده با یك نازی را بازی كند؟!



كمی فكر كنیم... !

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 3/9/1392 - 22:27 - 0 تشکر 673023

شاید این بازیگران، روحشان هم از پشت پره ها خبر دار نباشد، به عقیده من اینها مهره های شطرنج هستند، كه خودشان فكر می كنند آزاد و مستقل هستند و بنا به اختیارات و استعداد هایشان می توانند عمل كنند، یكی همچون سرباز فقط یك قدم می تواند به اطراف برود و دیگری مانند وزیر و رخ اختیارشان بیشتر است.



مسئولین امر، ساخت فیلم های هری پاتر را به كمپانی وارنر می دهند، و او بازیگران را با نظارت مسئولان انتخاب می كند. و بعد از مدتی بازی، این بازیگران شناخته شده به نحوی به سوی نقش هایی دیگر سوق داده می شوند. در حالی كه فكر می كنند آزادند، و نمی دانند كه با زیركی تمام به آن نقش ها كشانده شده اند، تا تصویر روشنی از زنده كردن تاریخ باشند. زنده كرده رویارویی آمریكای یهودی و آلمان نازی  !!


این همان پروژه هری پاتر است.



چرا زمانی كه دامبلدور، به عنوان یك الگوی قوی برای خوانندگان در آمده و كودكان و نوجوانان، او را دوست دارند ؛ خانم رولینگ به یك باره در اخبار اعلام می كند كه دامبلدور همجنس‌باز است؟!!



چرا خانم رولینگ یك الگو را خُرد می كند؟!


برخی می گویند، شاید او واقعیتی را گفته. یعنی به فساد كشیده شدن برخی از كشیشان.


بسیار خوب، اگر بنا به گفتن واقعیتی بود، چرا آن را در دل داستان جا نداد؟ چرا این واقعیت را زمانی گفت كه دامبلدور یك شخصیت محبوب شده بود؟


اصلا سوالی دیگر، شما خانم رولینگ یك نویسنده ای، چرا حاشیه سازی می كنی؟!! چرا بی دلیل یك شخصیت داستان را كه همسان اسقفان كلیسا است، زمانی به اوج می بری و بعد به زمین می زنی؟ خانم رولینگ شما می خواهی دین داری را در چشم ها زشت كنی و یا اینكه همجنسبازی را عملی شایسته نشان دهی؟!



چرا چو چانگ دختر شرقی كه در داستان هری پاتر بود، به یك باره كنار گذاشته شد؟ در كتاب به نحوی سریع مهرش از دل هری رفت و هری از او گسست. اما در فیلم 5 دیدیم كه او را یك خائن جلوه دادند.



چرا باید با یك شرقی این طور برخورد كنند؟ این ورود سیاست در ادبیات نیست؟! این نمادی از برخورد سواستفاده جویانه غرب نسبت به شرق نیست؟!



چرا همچون داستان عیسی (ع)، در داستان هری پاتر هم باید یكی از یاران هری پاتر به او خیانت كند (در ماجرای ارتش دامبلدور) !


خوانندگان عزیز می توانید این سوال مرا پاسخ دهید كه چرا در مجموعه كتاب ها از اسرار و رموز قدیمی و اسطوره ای استفاده شده؟

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

يکشنبه 3/9/1392 - 22:29 - 0 تشکر 673024

مثلا چرا:


هری پاتر یك نشان صاعقه بر پیشانی اش دارد و چنان كه گفته شده، اثری است كه در اولین برخوردش با ولدمورت از او بجا مانده. من قبلا گفتم كه شكل صاعقه ی رو پیشانی هری پاتر، شبیه اس شكسته است (البته این نقش صاعقه دقیقا شبیه اس نیست، چرا كه برعكس است، ولی در برخورد اول این را در ذهن تداعی می كند كه شبیه اس است)، و دو اس شكسته نماد سازمان اس اس (ss) آلمان نازی است (یعنی ولدمورت كه نازی صفت است در برخورد با هری پاتر بخشی از قوای خود را به او منتقل كرده)، ولی نكته ای دیگر را نگفتم كه اینك می گویم، نشان رعد و برق (صاعقه) نشان مخصوص زئوس خدای آسمانِ (و خدای خدایان) یونان قدیم است.



صاعقه نماد قدرت و خدایی است. صاعقه سلاح زئوس بوده. و حالا سوال این است چرا نشان صاعقه، با این وصفی كه از آن گفتم، انتخاب شده؟!


آیا خواستْ، این نبوده كه به هری پاتر جلویی خدایی داده شود؟! همان طور كه گفتم او نماد آمریكا است و آمریكا دریچه هدایت و خوشبختی را از طریق خود می داند، و این نشان صاعقه هم تصدیقی بر این است كه آمریكا به راستی صورت و سیرتی خدایی دارد !!



چرا در كتاب 5 ، زمانی كه دامبلدور و ولدمورت در حال جنگ هستند، به نوعی از اركان چهارگانه سازنده  هستی (آتش، آب، باد، خاك) استفاده می كنند؟! دامبلدور مجسمه ها (از خاك ساخته شده اند) را زنده می كند و به سوی ولدمورت می فرستد، جنگ به وسیله آب و آتش ادامه می یابد . و این ماجرا در فیلم به زیبایی، اما با تغییر به نمایش كشیده شده ؛ در آواخر فیلم 5 می بینیم كه این عناصر چهارگانه توسط این دو نفر علیه دیگری به كار می رود !



چرا بحث تضاد دو رنگ سرخ و سبز در این مجموعه داستان به وضوح نمایان است؟! (رنگ نور جادوی خلع سلاح سرخ، رنگ گروه گریفندورهم سرخ است  و رنگ جادوی مرگ سبز است ! سبزی كه رنگ گروه اسلیترین هم هست) در حالی كه می دانیم این دو رنگ در فرهنگ های مختلف با اینكه معنا های مختلفی دارند، اما در هر حال همیشه در مقابل هم بوده اند. (دلیل آن در این مقاله مجال نیست. بهتر است برای اطلاع بیشتر به كتاب های فرهنگ اساطیر و علائم مراجعه كنید.)



چرا نمود و جولان همیشگی برخی از اعداد را در طول داستان شاهد هستیم؟ منظور این است كه دائما از اعداد خاصی در داستان استفاده شده است. به عنوان مثال: چرا مجموعه داستان های هری پاتر در 7 جلد نوشته شده؟ و چرا دوستان وفادار و همراه هری پاتر 7 نفر اند؟ چرا كه می دانیم هفت عددی مقدس در فرهنگ سامی است. و از این نمونه ها در طول داستان هم، زیاد به چشم می خورد. میتوانید ببینید...



چرا ورد ها و جادو هایی كه خانم رولینگ در داستانش به كار برده، یا ریشه در زبان لاتینی دارند و یا زبان عبری (زبان یهودیان) ! به عنوان مثال: جادوی مرگ كه آواداكداورا نام دارد، ریشه اش از یك طلسم رایج در قرون وسطا است كه Abracadabra  نام داشت، و همین طلسم آبرا كدابرا (Abracadabra) هم از عبارت عبری مقابل گرفته شده است = abreg ad habra به معنای صاعقه ات را تا زمانِ مرگ بفرست !



 و ما مشاهده می كنیم: زمانی كه ولدمورت می خواست با این طلسم، هری پاتر را بكشد، به دلیل طلسم محافظ مادرش، فقط یك علامت صاعقه بر روی پیشانی هری پاتر بر جای گذاشت !!



خوانندگان، استفاده از این رموز و ورد ها و الفاظی با پشتوانه ی قدیمی و كهن، چه رازی را از ما پنهان كرده؟!!



خوانندگان عزیز به من بگویید كه چرا در داستان هری پاتر آمده است كه: مدرسه هاگوارتز صد و چهل و دو پلكان دارد، پلكان هایی كه روز های جمعه به جای متفاوتی منتهی می شوند !



چرا روز جمعه، روزی منحرف كننده تداعی شده؟


چرا پله ها باید در همه ی روزها راهی برای رسیدن به مسیر درست باشند ولی در روز های جمعه تغییر كنند و افراد را به جای دیگری  هدایت كنند؟ چرا خواسته شده روز جمعه را در ذهن ها بد جلوه دهد ؟!



این همان پروژه هری پاتر است.


خوانندگان عزیز و فكور، اینك شما پاسخ دهید.

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 8/9/1392 - 0:50 - 0 تشکر 673582

سلام
از شما بابت ثبت این مبحث تشکر میکنم.

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

جمعه 8/9/1392 - 0:51 - 0 تشکر 673583

اما پاسخ شخصی :

یادش بخیر
اون موقع که هری اومد تو بازار ایران
دوم راهنمایی بودم
چه جوی بود
فکر کنید از پوستر تا مداد سیاه ش تو بازار ریخته بود
من خودم بیشتر کتاب هاشو خوندم
یادم کتاب سومش عرضه همزمان شد
جلو شهرکتاب مردم صف کشیده بودن
اما اینا به کنار
من هیچ وقت نتونستم با داستان هری کنار بیام
برای همین گذاشتمش کنار
به همین سادگی ...

لبخند تنها گلی است که خار ندارد .
-------------------------------------------------

 

شنبه 9/9/1392 - 21:16 - 0 تشکر 673871

seyed68 گفته است :
[quote=seyed68;517566;673582]سلام
از شما بابت ثبت این مبحث تشکر میکنم.


سلام
متشکرم.
وظیفه بود

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

شنبه 9/9/1392 - 21:27 - 0 تشکر 673872

سخن آخر


در پایان باید اعتراف كرد كه داستان هری پاتر، كاری فوق العاده و عالی است. و من در شگفتم كه این نویسنده ی نوظهور چطور این مجموعه را نوشته؟! كاری قوی و جذاب.


رولینگ هر منظوری را كه خواسته در این داستان قرار دهد، با مهارت تمام به نحوی قرار داده كه یك كار صرفا اهانت آمیز نباشد (همچون فیلم 300 و یا اسكندر و...)، متخصصان فرهنگی غرب كه قصد تخریب فرهنگ های دیگر ملل را دارند، سال به سال بر تجربیاتشان افزوده می شود، و در كار های جدیدشان به جای اینكه یك سخن را مستقیم بیان كنند و یا اینكه آن را به نحوی غیر قابل قبول در آوردند، سخنان و اهداف خود را در لایه هایی پنهان می كنند، تا در ناخودآگاه مخاطب بنشیند (كه همانا ناخودآگاه قدرتمند تر و موثر تر است) و بعد با فراهم آوردن دیگر قطعات پازل خود، به هدف خود می رسند.



شاید بگویید كه لایه ها را پذیرفتیم، ولی اینها چه تاثیری در خواننده كتاب ها دارد.


جواب شما این است ؛ پروژه هری پاتر این طور عمل می كند كه:


 خواننده وقتی كتاب ها را خواند، تصویری از یك انسان جانی و جادوگر، كه بسیار قدرتمند است در ذهنش نقش می بندد (اسلیترین) كه مشخصه اش رنگ سبز بوده و گفته كه نواده من می آید و خواسته های مرا دنبال می كند، و بعد خواننده، تصویری هم از نواده ی وی دارد كه فردی قاتل و آدم كش است، اسمی خاص دارد كه دیگران می گویند اسمش شوم است و نباید گفت، یارانی دارد و با جبهه ی خیر در جنگ است ؛ مدتی حضور دارد و به ناگاه ضعیف میشود و غایب ؛ و بعد دوباره قدرت میگیرد  و در میان یارانش ظاهر می شود  (ولدمورت).



خوب تا اینجا این تصویر ساده، و بی هیچ كنایه و اشاره ای در ذهن خواننده به وجود آمده است. در حركت بعدی فیلم ها ساخته می شود و بر روی آنها تبلیغ می شود. این خواننده، فیلم ها را می بیند، و آن تصویر ذهنی كه از ولدمورت داشته، با توجه به جادوی تصویر (فیلم) در ذهنش روشن تر می شود، چرا كه ظلم و خشونت و قتل عام را حس می كند و خود را با هری پاتر یكی می بیند و در برابر ولدمورت موضع می گیرد.


هنوز هم اتفاق مهمی نیفتاده، جز این كه در ذهن خواننده تصاویری شفاف قرار گرفته.



حال حركت دیگری در پروژه ی هری پاتر رخ می دهد و آن اخبار جهان است. بله اخبار جهان. در ظاهر هیچ ربطی به داستان هری پاتر ندارد، ولی كامل كننده ی پازل پروژه ی هری پاتر است:



مثلا زمانی كه در جامعه درباره هلوكاست، هیتلر، خونریزی های هیتلر و اعمال و رفتار وی سخن برود (همان علاقه ی مداوم یهودیان در زنده نگه داشتن یاد هلوكاست)، افرادی كه داستان هری پاتر را خوانده اند، از آنجایی كه مفهوم روشنی از ظلم و ظالم در ذهن دارند و همچنین مشابه هیتلر را در داستان دیده اند كه اعمالش همچون هیتلر بود (ولدمورت)، اعمالی چون: جدا كردن افراد با خون خالص از بقیه جامعه، تصفیه مخالفین خود، در دست گیری كامل آموزش  و...



آن گاه، بدون اینكه به صراحت بگویند كه ولدمورت، همانند هیتلر است ؛ ناخودآگاه با یهودیان همدردی می كنند، و از اینكه فردی به دنبال تصفیه نژادی بوده تنفر پیدا می كنند.



این بخش كوچكی از توضیح این پروژه بود، شما خوانندگان عزیز، حتما به دنبال بررسی این پروژه بروید كه در مقابل اقدامات غربی ها كه با این محصولات فرهنگی شان، هدفی جز نابودی هویت ملی ما، دین ما و باور های ما ندارند، آماده تر باشید.



این داستان هم زنده كننده یادِ واقعه ی مشكوك هلوكاست است و هم نشان دادن یك الگو و منجی (آمریكا) و هم منحرف كننده اذهان به ماورا الطبیعه است.


به عقیده من، در نوشتن و نشر این داستان دو نظر، به میان می آید:

1) یكی آن است كه، از آنجایی كه یهودیان علاقه ی زیادی به مطرح كردن مباحثی دارند، كه به اصطلاح مظلومیت قوم یهود را نشان دهد (همچون جنگ جهانی دوم و موضوع  هولوكاست، كه بسیاری از مورخان مشهور غربی و همچنین یهودیان اهل تحقیق این واقعه را ساختگی و دروغ القا شده از سوی صهیونست ها دانسته اند،  تا صهیونست ها  بتوانند آن را دست آویزی برای توجیه جنایات خود قرار دهند.) و یا اینكه قصد دارند، تا می توانند به اسلام ضربه بزنند (كه از زمان بعثت پیامبر شروع شده و در طول تاریخ ادامه داشته)، از این رو، خانم رولینگ سعی كرده است مضامین  مورد علاقه آنها را در لایه هایی در این داستان قرار دهد، تا از این رهگذر از حمایت های مالی و تبلیغاتی آنها  و به طور كلی،‌ جهانی كردن  داستان از سوی قدرتمندان، بهره ببرد.

2) نظر دیگر این است: بعید دانسته می شود كه خانم رولینگ، اینقدر توانایی، در، سر هم كردن این همه لایه  با هم داشته باشد. چنانكه می دانیم متوسط شاهكار ادبی در سن 54 سال و نیمی می باشد و نهایتا هر فردی ماكسیمم، سه اثر شاهكار در سه فاز متفاوت دارد. و اینكه ایشان در این سن و آن هم باعدم نویسنده بودن در گذشته، به یكباره هفت جلد كتاب، با محتوایی سلسله وار را به عنوان خروجی ادبی خود عرضه می كند و همچنین اینكه ایشان این همه اطلاعات داشته باشد و بتواند این اطلاعات را به این نحو كنار هم بگذارد، ما به این نتیجه می رسیم كه حتما، ایشان مشاوران بسیار حرفه ای  در كنار خود داشته ، كه در این كار به وی كمك كرده اند. و یا به عبارت دیگر، این اثر نوشته شد و سپس، خانم رولینگ به عنوان نویسنده ی آن معرفی شد !!


سید علیرضا واعظ موسوی،

پـــایـــان

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.