• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
سينما و تلویزیون (بازدید: 4075)
شنبه 4/8/1392 - 20:31 -0 تشکر 668383
پروِژه هری پاتر. نقد کتاب ها و فیلم هری پاتر

به نام خدا
سلام به اهالی سینما و تلویزیون و مهم تر ازون، هنــــــر !
هفته ی اخیر که به همت(!) شبکه نمایش مهمان تلویزیون بودم، فیلمهای سینمایی هری پاتر رو دیدم. از اون دست فیلمها که دوستش داشتم و موقعیتش پیش نیومده بود که ببینم.



حین دیدنش، نکاتی به ذهنم می رسید، که جالب و تأمل برانگیز بود. این شد که تصمیم گرفتم، نقدش رو بذارم. نقدی که به نظر حقیر، قابل فهمه و میتونه مطابق واقعیت باشه.
فیلمی مثل هری پاتر که در نگاه اول، سیاسی نیست اما با دقت و کنکاش میشه به بازی پشت پرده اش پی برد. 
نقد رو تکه تکه میذاریم و خوشحال میشم که نظراتتون رو بدونم.

نقد از "سید علیرضا واعظ موسوی" هست.
بسم الله

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 10/8/1392 - 0:2 - 0 تشکر 669517

سلام. خیلی خوشحال شدم که بالاخره یه پست هم در مورد فیلمای خارجی دیدم. پایه بحث در مورد فیلمای هالیوودی هستم همیشه...! :)
اما در مورد نقدی که درباره هری پاتر آوردین باید بگم برای من خیلی قابل درک نیست این طور نقد ها. منظورم اینه که در مورد فیلمایی مثل هری پاتر که جنبه سرگرمیشون غلیظ تره و مخاطبینشون اکثرا نوجوانان هستن، وجود همچین لایه های عمیقی رو نمیتونم درک کنم. به نظر من دلیلی نداره نویسنده مدت ها فکر کنه و مطالعه کنه و برای مفاهیمی که فقط ممکنه تعداد انگشت شماری از بیننده های فیلم بتونن بفهمن، انقدر وقت و انرژی بذاره. نمیگم همچین چیزی وجود نداره و امکان پذیر نیست . از این انگلیسی ها هر چیزی بر میاد! ولی وقتی این کار رو میکنن که بتونن اثری هر چند کوچیک روی افکار و ناخود آگاه بیننده فیلم اون هم در جهت منافعشون بذارن. بنده که حتی یه ذره هم ذهنم اینجاهایی که توی نقد اومده نرفته. البته بعضی جاهاش احساس کردم کنایه هایی به ادارات و دولت مردای کشور خودشون میزنن! و یا اینکه توی یکی از داستانها یه جادوگر عرب با فرش پرنده بود که قاچاقچی بود و میشد توهینی به اعراب (شاید هم مسلمانان) و ایجاد نوعی هراس از اونا تلقی کرد! ولی مضامین این شکلی رو اصلا احساس نکردم.
به نظر من بیشتر به مضامین فلسفی داستان های هری پاتر و اثراتی که روی ذهنیات و اعتقادات مخاطبین این داستان ها و فیلم ها  داره باید توجه کرد.
من اولین کتاب هری پاتر رو موقعی که راهنمایی بودم خوندم و به خاطر سن و سال کم به شدت توی داستان غرق میشدم و حتی تا مدت ها بعد از تموم کردن هر کتاب همچنان توی دنیای هری پاتر سیر میکردم. دنیایی که تعریف خیر و شر، دین، خدا و ... کلا متفاوت از اعتقادات ما بود. البته الانم نمیتونم ادعا کنم ناخودآگاهم تحت تأثیر قرار نگرفته باشه! :|

جمعه 10/8/1392 - 11:24 - 0 تشکر 669570

Histogram گفته است :
[quote=Histogram;829323;669517]سلام. خیلی خوشحال شدم که بالاخره یه پست هم در مورد فیلمای خارجی دیدم. پایه بحث در مورد فیلمای هالیوودی هستم همیشه...! :)
اما در مورد نقدی که درباره هری پاتر آوردین باید بگم برای من خیلی قابل درک نیست این طور نقد ها. منظورم اینه که در مورد فیلمایی مثل هری پاتر که جنبه سرگرمیشون غلیظ تره و مخاطبینشون اکثرا نوجوانان هستن، وجود همچین لایه های عمیقی رو نمیتونم درک کنم. به نظر من دلیلی نداره نویسنده مدت ها فکر کنه و مطالعه کنه و برای مفاهیمی که فقط ممکنه تعداد انگشت شماری از بیننده های فیلم بتونن بفهمن، انقدر وقت و انرژی بذاره. نمیگم همچین چیزی وجود نداره و امکان پذیر نیست . از این انگلیسی ها هر چیزی بر میاد! ولی وقتی این کار رو میکنن که بتونن اثری هر چند کوچیک روی افکار و ناخود آگاه بیننده فیلم اون هم در جهت منافعشون بذارن. بنده که حتی یه ذره هم ذهنم اینجاهایی که توی نقد اومده نرفته. البته بعضی جاهاش احساس کردم کنایه هایی به ادارات و دولت مردای کشور خودشون میزنن! و یا اینکه توی یکی از داستانها یه جادوگر عرب با فرش پرنده بود که قاچاقچی بود و میشد توهینی به اعراب (شاید هم مسلمانان) و ایجاد نوعی هراس از اونا تلقی کرد! ولی مضامین این شکلی رو اصلا احساس نکردم.
به نظر من بیشتر به مضامین فلسفی داستان های هری پاتر و اثراتی که روی ذهنیات و اعتقادات مخاطبین این داستان ها و فیلم ها  داره باید توجه کرد.
من اولین کتاب هری پاتر رو موقعی که راهنمایی بودم خوندم و به خاطر سن و سال کم به شدت توی داستان غرق میشدم و حتی تا مدت ها بعد از تموم کردن هر کتاب همچنان توی دنیای هری پاتر سیر میکردم. دنیایی که تعریف خیر و شر، دین، خدا و ... کلا متفاوت از اعتقادات ما بود. البته الانم نمیتونم ادعا کنم ناخودآگاهم تحت تأثیر قرار نگرفته باشه! :|

سلام

خوشحالم که مقبول افتاد!:)

کاملا متوجهم چی میگید. چون خودم هم موقع خوندن این مطالب، باورش برام سخت بود. اما وقتی به لایه های بعدی می رسیم، خودمون با نویسنده هم عقیده میشیم. خیلی دوست داشتم تمام نقد رو با هم بیارم، اما میدونستم اون طوری خونده نمیشه. سعی میکنم فاصله زمانی ثبتشون کم باشه تا درک ارتباطش راحت تر باشه.

موقع دیدن فیلم، به شوخی میگفتیم که فقرای آمریکایی چه کارها می کنند(نویسنده فیلم) و فقرای ما چه کارا!!! اما با خوندن این نقد متوجه میشیم که بعیده این کار، فقط متلعق به خانم رولینگ باشه. چون ایشون سابقه ی نویسندگی به این صورت نداشته.
ارتباطی که بین لایه ها با فیلم وجود داره، و حتی نقش های بازیگران مورد نظر تو فیلمهای بعدی، خودش نشانگر اینه که پشتش هدفی داشته.

نوع فیلمش طوریه که آدم رو خیلی درگیر میکنه، کوچیک و بزرگم نداره:))


همراه باشید با بحث، تا به جاهایی که میخواید برسید.
متشکر

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 10/8/1392 - 21:42 - 0 تشکر 669641

dehkade2010 گفته است :

سلام

خوشحالم که مقبول افتاد!:)

کاملا متوجهم چی میگید. چون خودم هم موقع خوندن این مطالب، باورش برام سخت بود. اما وقتی به لایه های بعدی می رسیم، خودمون با نویسنده هم عقیده میشیم. خیلی دوست داشتم تمام نقد رو با هم بیارم، اما میدونستم اون طوری خونده نمیشه. سعی میکنم فاصله زمانی ثبتشون کم باشه تا درک ارتباطش راحت تر باشه.

موقع دیدن فیلم، به شوخی میگفتیم که فقرای آمریکایی چه کارها می کنند(نویسنده فیلم) و فقرای ما چه کارا!!! اما با خوندن این نقد متوجه میشیم که بعیده این کار، فقط متلعق به خانم رولینگ باشه. چون ایشون سابقه ی نویسندگی به این صورت نداشته.
ارتباطی که بین لایه ها با فیلم وجود داره، و حتی نقش های بازیگران مورد نظر تو فیلمهای بعدی، خودش نشانگر اینه که پشتش هدفی داشته.

نوع فیلمش طوریه که آدم رو خیلی درگیر میکنه، کوچیک و بزرگم نداره:))


همراه باشید با بحث، تا به جاهایی که میخواید برسید.
متشکر
Histogram گفته است :
[quote=dehkade2010;591792;669570][quote=Histogram;829323;669517]سلام. خیلی خوشحال شدم که بالاخره یه پست هم در مورد فیلمای خارجی دیدم. پایه بحث در مورد فیلمای هالیوودی هستم همیشه...! :)
اما در مورد نقدی که درباره هری پاتر آوردین باید بگم برای من خیلی قابل درک نیست این طور نقد ها. منظورم اینه که در مورد فیلمایی مثل هری پاتر که جنبه سرگرمیشون غلیظ تره و مخاطبینشون اکثرا نوجوانان هستن، وجود همچین لایه های عمیقی رو نمیتونم درک کنم. به نظر من دلیلی نداره نویسنده مدت ها فکر کنه و مطالعه کنه و برای مفاهیمی که فقط ممکنه تعداد انگشت شماری از بیننده های فیلم بتونن بفهمن، انقدر وقت و انرژی بذاره. نمیگم همچین چیزی وجود نداره و امکان پذیر نیست . از این انگلیسی ها هر چیزی بر میاد! ولی وقتی این کار رو میکنن که بتونن اثری هر چند کوچیک روی افکار و ناخود آگاه بیننده فیلم اون هم در جهت منافعشون بذارن. بنده که حتی یه ذره هم ذهنم اینجاهایی که توی نقد اومده نرفته. البته بعضی جاهاش احساس کردم کنایه هایی به ادارات و دولت مردای کشور خودشون میزنن! و یا اینکه توی یکی از داستانها یه جادوگر عرب با فرش پرنده بود که قاچاقچی بود و میشد توهینی به اعراب (شاید هم مسلمانان) و ایجاد نوعی هراس از اونا تلقی کرد! ولی مضامین این شکلی رو اصلا احساس نکردم.
به نظر من بیشتر به مضامین فلسفی داستان های هری پاتر و اثراتی که روی ذهنیات و اعتقادات مخاطبین این داستان ها و فیلم ها  داره باید توجه کرد.
من اولین کتاب هری پاتر رو موقعی که راهنمایی بودم خوندم و به خاطر سن و سال کم به شدت توی داستان غرق میشدم و حتی تا مدت ها بعد از تموم کردن هر کتاب همچنان توی دنیای هری پاتر سیر میکردم. دنیایی که تعریف خیر و شر، دین، خدا و ... کلا متفاوت از اعتقادات ما بود. البته الانم نمیتونم ادعا کنم ناخودآگاهم تحت تأثیر قرار نگرفته باشه! :|


پس منتظر میمونیم...

سه شنبه 14/8/1392 - 14:2 - 0 تشکر 670265

به نام خدا
و سلام

تا الان خلاصه ای هری پاتر رو گفتیم. و با هم قسمت هایی از لایه ی تاریخ رو بررسی کردم. این هم ادامه اش. با دقت بخونید. برای اینکه ارتباط حفظ بشه، یه مختصر نگاهی دوباره به 5مورد قبلی بندازید که درکش راحت باشه.


6. قدرت نمایی هیتلر آغاز شده و تحركات نظامی او ادامه می یابد. حمله به لهستان آغاز می شود. مدتی بعد چرچیل بجای چمبرلن نخست وزیر انگلستان شد، باید دانست كه قدرت انگلستان در آن زمان تقلیل یافته و وقت آن فرارسید كه جای این كشور استعمارگر كهن را كشور قدرتمندی بگیرد و البته این از مدت ها پیش اتفاق افتاده و آمریكا جای انگلستان را در صحنه جهانی گرفته بود.



حملات توسط ولدمورت و یارانش شروع میشود. وزیر سحر و جادو  عوض می شود، و ‹اسكریمجور› بجای  ‹فاج› می آید و این همان جابجایی چرچیل با چمبرلن است. به هاگوارتز (هاگوارتز، نمادی ازمكان هایی است كه مورد تعرض هیتلر قرار گرفت)  حمله می شود و دامبلدور به دست اسنیپ – از مرگخواران سابق  - كشته می شود (كتاب 6). این در حالی است كه در كتاب 7 می خوانیم كه دامبلدور (نماد انگلستان)مدتها قبل به وسیله ی طلسمی ضعیف شده، و خودش به اسنیپ گفته كه تو مرا بكش  چون من مرگ را انتخاب كرده ام (و این همان جایجایی قدرت جهانی، آمریكا با انگلیس است  كه با رضایت انگلیس انجام  شد.)و بارها در این مجموعه كتابها از قول یاران دامبلدور برای یكدیگر نقل شده كه دامبلدور گفته: امید ما هری پاتر است. و این همان انتقال قدرت به آمریكا است  و از نگاه متفقین پیروزی به دست آمریكا محقق می شود (كتاب 6).





7.هیتلر پس از به قدرت رسیدن به نظم بخشیدن  امور پرداخت و این شامل آموزش هم شد. او آموزش را سازمان دهی كرد و تحت كنترل گرفت. از سوی دیگر علاقه ی زیاد هیتلر به خون خالص آریایی چیزی بود، كه اكثریت مردم درباره ی آن می دانند. او در عزل و نصب مقامات و سران كشوری و لشكری اصل و ریشه و به عبارتی خون آریایی  را در نظر گرفت.



این دو نكته تاریخی را می توان در كتاب های هری پاتر و به ویژه در كتاب 7 ملاحظه كرد. در سراسر داستان هری پاتر درباره ی علاقه ولدمورت به خون خالص جادوگری صحبت شده و در كتاب 7، جامعه جادوگری نماد جامعه ی آلمان در نظر گرفته شده و وزارت جادوگری هم نماد دولت آلمان است. در این كتاب نوشته شده كه ولدمورت افرادی را در وزارت جادوگری بر سر كار می گذارد كه به نوعی با او همراه هستند و همچنین درباره اصل و ریشه كاركنان وزارتخانه بررسی می شود، همچنین آموزش در هاگوارتز به وسیله ی دست نشانده های ولدمورت كنترل می شود.


 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 14/8/1392 - 14:4 - 0 تشکر 670266

8. آلمان در دو جبهه در جنگ بود و سرانجام هم از این دو جبهه مورد هجوم قرار گرفت. یاری زیاد آمریكا به متفقین باعث شد تا آلمان در جنگ جهانی دوم شكست بخورد. یكی از دلایل بزرگ شكست آلمان تمركز ندادن نیرو ها در یك جبهه بود. هیتلر با ایجاد چند جبهه (شرق و غرب آلمان و همچنین آفریقا) یكی از عوامل شكست خود را به دست خود ایجاد كرد. 


یاران ولدمورت به دستور او به هاگوارتز حمله می كنند و جنگ سختی در می گیرد و این جنگ در حالی است كه ولدمورت در گوشه ای در حال تماشا می باشد و به صحنه ی جنگ وارد نشده (عدم  تمركز قدرت در جبهه نبرد  دیده می شود) و از آنجایی كه هنوز هری پاتر به دلایل ذكر شده در كتاب (یافتن و نابودی دو هوراكسس باقی مانده) آماده نبرد، نبود، اگر ولدمورت از غرور خود كم می كرد، با یك حمله برق آسای خود به هاگوارتر می توانست شخصا جنگ را به نفع خود تمام كند. ولی این غرور باعث شد كه او زمانی تصمیم به حمله  بگیرد كه دیگر این حمله آن تاثیر قبلی را كه می توانست داشته باشد، نداشت  (هری پاتر آماده نبرد با او شده بود) .

سرانجام ولدمورت در مقابل هری پاتر قرار می گیرد (در داستان، هری پاتر در جنگل به نزد ولدمورت می رود ولی ما این رویارویی را در نظر نداریم زیرا به نظر من این بخش برای تكمیل سیر منطقی داستان آمده، ما رویارویی پایانی ولدمورت و هری پاتر را  كه در هاگوارتز رخ می دهد، در نظر داریم ؛ که البته در زمان رویارویی هری پاتر با ولدمورت در جنگل شاهد این هستیم که ولدمورت هری را به ظاهر می کشد ولی خودش هم کمی از حال می رود، و این را می توان به نوعی همان حملات به ظاهر موفقیت آمیز آلمان نازی بر ضد متفقین دانست که سطحی بود و هیچ نتیجه ای نداشت، چرا که در داستان می بینیم که هری به ظاهر، وانمود به مردن می کند)   و این در حالی است كه از چند جبهه ی دیگر به یاران ولدمورت حمله شده  (موجودات افسانه ای جنگل ممنوعه – سنتور ها _ از پشت سر، و جن های خانگی هاگوارتز از سوی دیگر). ولدمورت در دوئلی كوتاه با هری پاتر، كشته می شود (این نماد  حمله ی عظیم آمریكا به آلمان است كه باعث شد آلمان در مدتی كوتاه نابود شود).



در هنگام دوئل می بینیم که هری پاتر با طلسم خلع سلاح با ولدمورت مقابله می کند که باعث می شود، طلسم ولدمورت به سوی خودش برگردد و او بمیرد. و البته نکته ای در این بخش نهفته که آن را، در لایه ای دیگر، بررسی می کنم.



نکته ی قابل توجه دیگر در این لایه، این است که زمانی که ولدمورت، طلسمش به خودش بر می گردد، چوب جادوی بزرگ که در  دستش است به هوا پرتاب می شود و در اینجا است که با چنین توصیفی از خانم رولینگ رو برو می شویم:



چوب از دست ولدمورت پرتاب شد، چرخید و چرخید تا به دست اربابی... رسید که آمده بود تا بالاخره مالکیت کامل آن را در اختیار بگیرد.


این چوب نماد ‹قدرت جهانی› است که از دست آلمان خارج و به دست آمریکا افتاد، و چنان این صحنه توصیف شده که انگار از هری پاتر در جهان فردی بهتر وجود ندارد !


 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 14/8/1392 - 14:6 - 0 تشکر 670267

همان طور که می بینید، خانم رولینگ چطور یک واقعه تاریخی را در دل داستان جا داده است!


توجه: در كتاب گفته شده كه چهار جادوگر  مدرسه هاگوارتز را بنا كردند كه نام آنها به این صورت نوشته شده: گودریك گریفندور – هلگا هافلپاف  - روینا رونكلاو – سالازار اسلیترین.
اگر دقت كنید می بینید كه خواننده پس از خواندن این اسامی به این نتیجه می رسد كه هر اسم و فامیل با یك حرف الفبایی شرع می شود، خواننده در ذهن خود مُخفف اسامی را می سازد : گودریك گریفندور gg – هلگا هافلپاف  hh - روینا رونكلاوRR  – سالازار اسلیترین SS  و ناگهان خواننده متوجه می شود كه مخفف نام آخری  SS  است كه با معادل كردن این واژه با سازمان امنیتی آلمان نازی كه اس اس (ss) نام داشت به این نتیجه می رسد كه همان طور كه اسلیترین فرد ظالمی بوده (فردی كه در مدرسه جادوگری تالاری ایجاد می كند و هیولایی در آن قرار می دهد تا روزی نواده اش با یاری آن هیولا، جادوگران غیر اصیل را  بُكشد، مسلما فرد ظالمی است) ، سازمان اس اس نیز یك سازمان مخوف بوده. سازمان اس اس مَخوف ترین سازمان امنیتی زمان خود بوده و مانند سازمان های اطلاعاتی كنونی غَرب، كشتار بسیار و زندانیان بسیاری داشته؛ولی این یادآوری برای چه لازم است ؟ چرا خانم رولینگ به این كار دست زده؟



همان طور كه ملاحظه كردید، خانم رولینگ با قلم جادویی خود سعی كرده هم سیر منطقی داستان به هم نخورد (همان طور كه دیدیم جامعه جادوگری در یك جا جامعه ی اروپا را ترسیم می كند و در مقطعی كوتاه جامعه ی آلمان را ترسیم می كند و یا وزارت جادوگری در جایی دولت انگلیس را نشان می دهد و در جایی هم دولت آلمان را) و هم یك موضوع تاریخی را در لابه لای واژه های این داستان قرار دهد. ولی چرا این موضوع تاریخی از دل تاریخ بیرون كشیده شده و در پوششی جذاب به مردم جهان عرضه شده؟



آیا قصد زنده نگه داشتن یك اتفاق  تاریخی كه به نحوی با موضوع هولوكاست  ارتباط دارد در نظر بود؟



آیا هدف از آوردن این لایه، اشاره به عاملینِ به وجود آورنده ی هولوكاست نیست، تا از این رهگذر، به نحوی غیر مستقیم به هولوكاست اشاره كند؟

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

سه شنبه 14/8/1392 - 14:8 - 0 تشکر 670268

تا الان چطور بود؟

برای خود من کمی باورش سخت بود. ولی قابل تأمله.

ادامه رو که بخونیم بیشتر متوجه حقیقت این پشت پرده ها میشیم

ممنون از توجهتون

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/8/1392 - 23:27 - 0 تشکر 671194

لایه دوم: لایه ی تحلیل شخصیت ها


یكی دیگر از لایه هایی كه باید به آن در این داستان توجه كرد چند بعدی بودن شخصیت های این داستان است. البته این بخش ؛ تكمیلی است برای لایه های دیگر داستان:


هری پاتر: در نمایی بسیار سطحی جادوگری است كه نماد شر، را به دفعات نابود می كند. ولی ابعاد دیگر این شخصیت عبارت است از:


یك ناجی: هری پاتر نماد یك ناجی است كه وظیفه اش نجات جامعه است. در سر راه به كمال رسیدن این ناجی موانعی است كه این موانع در برخورد های تند و آزار دهنده ی خاله و شوهر خاله و پسر خاله اش دیده می شود. این ناجی كه از سوی مربیان ماهری تربیت می شود امیدی است برای نجات جهان.

این منجی همچون حضرت موسی در یک محیط ناخواسته بزرگ می شود (خانه خاله ی هری) و همچون مریم مقدس، گاه برای رهایی از دست فشار اطرافیانش (شوهر خاله ی خشنش) باید روزه ی سکوت بگیرد. این منجی مانند دیگر منجیان و دیگر قهرمانان تاریخ، باید پالایش شود ؛ او باید تنها لکه ی آلوده در خود را که باعث آشفتگی و عصبانیت های گاه و بی گاهش می شود (انرژی پلیدی که در زمان کودکی به طور ناخواسته از ولدمورت گرفته است) را از خود بیرون کند و این تنها با یک خودکشی داوطلبانه (در کتاب 7= زمانی که او در جنگل رو در روی ولدمورت قرار می گیرد) صورت می گیرد و او از این پس پاک به حساب می آید ! 


آمریكا: همان طور كه در لایه قبلی توضیح دادیم هری پاتر در نمایی دیگر، نماد آمریكا است. كه سعی در نجات جهان از ظالمین دارد. در این داستان گفته شده كه هری پاتر در برخورد با ولدمورت (در یك دید كلی نماد دشمنان آزادی و در یك نمای كوچكتر نماد آلمان است.) كمی از قدرت او را به طور غیر ارادی می گیرد (جادوی سیاه) و این نشان می دهد كه آمریكا رگه هایی از ظلم را در برخورد خود با جوامع اعمال می كند ولی همان طور كه داستان سعی در القای آن دارد این خشونت و ظلم،  به صورت غیر ارادی از سوی آمریكا (ناجی) نشان داده می شود. و همان طور كه در داستان به صورت بسیار واضح بیان شده، هری پاتر از جادوی خلع سلاح استفاده می كند و با این طلسم است كه در نبرد های خود پیروز می شود (و در داستان از قول یاران دامبلدور نقل شده كه این جادو به نوعی امضا و مشخصه هری پاتر است) در حالی كه ولدمورت و یارانش بیشتر از طلسم مرگ استفاده می كنند. این نشان دهنده ی گفتار آمریكا است كه می گوید ما برای خلع سلاح به كشور ها حمله می كنیم و قصدمان فقط خلع سلاح است.


و نكته ای دیگر كه باید به آن توجه كنیم این است كه هری پاتر در ابتدای سال در زمان گروه بندی، وقتی كلاه گروه بندی می خواست او را به گروه اسلیترین بفرستد، هری چندین بار گفت كه  اسلیترین نه ، و این هم نشان می دهد كه آمریكا با اینكه دارای قدرت زیادی است، طرف ظلم را انتخاب نكرده و به صورت آگاهانه طرف خوبی و خیر را انتخاب كرده و این هم نوعی خلاص شدن آمریكا از زیر فشار افكار عمومی را به دنبال دارد. زیرا این لایه ی داستان به همراه دیگر لایه ها در ذهن خواننده قرار می گیرد و در بخش ناخودآگاه ذهن فرد اثر می گذارد !

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/8/1392 - 23:29 - 0 تشکر 671195

دامبلدور (مدیر مدرسه هاگوارتز): این شخصیت هم دارای لایه های زیاد معنایی است:


یك حامی بزرگ: به تناسب زمان دامبلدور نماد یك حامی قدرتمند است برای ناجی آینده (هری پاتر)  ولی باید دانست اگر چه او دارای وظایف سنگینی است ولی هیچ وقت نمی تواند جای ناجی را بگیرد و فقط و فقط ناجی می تواند نجات دهنده ی جامعه باشد. حامی از او مراقبت می كند و زمینه را برای رشد او فراهم می كند و در زمان مناسب هم از كنار او می رود.


اُسقف: در زمان هایی خاص دامبلدور با كمك چهره ای كه از او در داستان توصیف شده نقش یك اسقف را بازی میكند، او با لباس های بلند و خاصی و با ریش سفید و بلندش در مدت زمانی كه در داستان حضور دارد همچون یك اسقف به ارشاد دیگران می پردازد و نمونه های این ارشاد ها و راهنمایی ها را تحت عنوان سخنرانی های دامبلدور در متن داستان داریم یعنی دامبلدور به ظاهر سخنرانیِ اول سال تحصیلی را انجام می دهد یا در جمع معلمین جادوگری صحبتهایی می كند ولی در باطن به ارشاد آنان پرداخته و حتی بعضی از سُخنان او منحصر به داستان نیست بلكه توصیه هایی است كه در ذهن خواننده نقش می بندد و خواننده به طور ناخودآگاه آنان را در زندگی واقعی خود به كار می گیرد.


قدرت انگلستان: دامبلدور همچون انگلستان است كه نقش پدری آمریكا را بازی می كند و او را به سوی رشد سوق می دهد و در زمانی هم كه قدرت خودش كم می شود صحنه را به آمریكا (هری پاتر) می سپارد.


اسنیپ  (مرگخوار توبه كرده): اسنیپ فردی است كه در كتاب شخصیت او به زیبایی توصیف شده. او دارای شخصیت دو گانه است و به قول كتاب دوم یعنی در زمانی كه دارد اسنیپ را كه به همراه دامبلدور و فلیچ و هری پاتر در دفتر دامبلدور جمع شده اند توصیف می كند:  « نصف بدنش توی سایه و تاریكی و نصف دیگرش در روشنایی نور شمع ها قرار داشت  ».

همان طور كه می بینیم تصویری كه به طور خواسته یا ناخواسته ترسیم شده، نشان دهنده مرموز بودن اسنیپ است، او مرگخواری است كه در اواسط جنگ اول به طور مخفی با دامبلدور ارتباط برقرار می كند و به او اطلاعات می دهد و در مدت زمان 13 سالی  هم كه ولدمورت ضعیف بود، او در كنار دامبلدور كار می كرد و به عبارتی توبه كرده بود ولی در عین حال ارتباطش را با مرگخواران دیگر حفظ می كند ، او در زمان برگشتن ولدمورت به طرف او  می رود ولی به طور ظاهری و بعد از مرگش به دست ولدمورت، معلوم می شود كه او همان زمان كه توبه كرده به واقع بوده و با دامبلدور همراه بوده و برای او كار می كرده. 


اسنیپ در یك نگاه می تواند كشور ایتالیا باشد كه در اوایل جنگ جهانی اول، از حلقه ی جبهه متحدین گسست و به متفقین پیوست (همكاری اسنیپ با دامبلدور در زمان حمله ی اول ولدمورت) .

و در نگاه دیگر می تواند كشور شوروی باشد كه در جنگ جهانی دوم با هیتلر پیمان عدم تجاوز بست ولی درصدد حمله به آلمان بود (اسنیپ، در زمان قدرت گرفتن دوباره ولدمورت در عین حال كه با او همراه شد ولی در واقع با دامبلدور بود) كه در این حال هیتلر از این قصد شوروی مطلع شد و پیش دستی نمود و به شوروی حمله  كرد كه باعث حیرت شوروی شد 
(در كتاب 7  می خوانیم كه ولدمورت به وسیله ی مارش،اسنیپ را می كُشد، البته باید به همان نكته ای كه در ابتدای این مقاله اشاره شده است، توجه كرد، كه خانم رولینگ برای اینكه نمی خواسته سیر منطقی داستان ناقص شود این لایه ها را تا جایی كه امكان دارد در درون این داستان قرار داده !)  

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

دوشنبه 20/8/1392 - 23:32 - 0 تشکر 671196

لایه سوم:  بی خدایی


یكی دیگر از مباحثی كه باید در این داستان به آن توجه شود، فقدان وجود خدا تا آخر داستان است كه نشان دهنده ی انسان محوری و توجه به وجود محوریت انسان است.

و این نكته بارها و بارها دیده می شود به عنوان مثال دامبلدور بارها می گوید امید ما به هری پاتر است  و یا ما لحظه ای را در این داستان نمی بینیم (به جز آخر داستان و آن هم برای خالی نبودن عریضه) كه از خدا طلب كمك شود و هر امداد و كمكی كه رخ می دهد از سوی دوستان و حامیان به یكدیگر است: كمك دامبلدور به هری در تالار اسرار (كتاب دو)، كمك ارواح والدین هری به او در زمان برخوردش با ولدمورت در قبرستان (كتاب چهار) و... از این قبیل می باشند، البته در آخر داستان ذكر شده است كه هری پاتر با امید به خدایِ آسمان (یا   لفظ امید به آسمان ها به کار رفته )  به ولدمورت حمله می كند.  كه این می تواند  نشان دهنده ی آن باشد كه امید همه به هری پاتر و امید هری پاتر (آمریكا) هم به خدا  می باشد

یعنی دروازه ی رسیدی به خدا هری پاتر است و این همان دین گرایی دولتمردان و سیاست مداران آمریكایی است كه فقط ایمان را از سوی خود می دانند و در راه رسیدن به آن تلاش می كنند (مسیحیان تجدید حیات یافته ).


البته چند اشكال در اینجا وارد است:  اول اینكه از آنجایی، كه تا قبل از انتشار كتاب 7، بحثی در گرفته بود در مورد انسان محوری و توجه نكردن خانم رولینگ به وجود خدا در داستان، شاید آوردن این جمله « با امید به خدای آسمان » برای پایان دادن به این بحث بوده تا به اهل فكر نشان دهد كه به وجود خداوند در داستان پرداخته شده است. اما با آوردن این جمله در اواخر داستان یك نكته ی دیگر به چشم می خورد. و آن این است كه: چرا گفته شده خدایِ آسمان، به بیان دیگر چرا از یای نسبت استفاده شده. این یادآور چند خدایی و وجود الهه های چند گانه در حوزه تمدن غرب است. لازم به ذكر است كه غرب در حال رجوع به عصر اسطوره های خود است كه همان عصر پیش از مسیحیت است. این موضوع بارها و بارها در عناصر فیلم های گذشته ی ساخته شده توسط غرب دیده شده است.


 خانم رولینگ می توانست بجای این واژه (خدای آسمان) ، واژه هایی مانند: خدای آسمان و زمین و یا خدای توانا و یا خدای قدرتمند استفاده كند كه این اسامی صفات خدا را كه در ذات اوست نشان می دهد  ؛ پس استفاده از چنین بیانی، مشكوك است.    


قرار دادن این لایه در داستان باعث می شود كه ذهن خواننده با تبلیغات محسوس آمریكایی ها و صهیونیست ها راحت تر همراه شود.


ادامه دارد....(یک سوم از مطلب باقی مانده)

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.