-
پاداش برزخى نیكوكاران
پاداش برزخى سلمان -
از جمله كسانى كه پاداش برزخى خود را دیدند سلمان فارسى است كه او را سلمان محمدى هم مى گویند و یكى از سابقین در اسلام و از كسانى بوده است كه براى به دست آوردن حق و حقیقت رنج ها و سختى هایى را متحمل شد تا آخر الامر به مقصود خود رسید. ایشان در اثر ایمان كامل و راى درست و فداكارى كه راجع به اسلام و پیامبر علیه السلام و احكام داشت ، پاداش عظیمى در عالم برزخ به او دادند. ابن عباس مى گوید: بعد از مرگ سلمان ، او را به خواب دیدم . در حالى كه تاجى از یاقوت بر سر و حله هاى بهشتى بر تن و زر و زیور بر اعضاى بدن خود داشت و مانند پادشاهان بر تختى نشسته است . از روى تعجب گفتم : تو سلمانى ؟! جواب داد: آرى ، گفتم : تو همان آزاد شده پیامبر اسلام علیه السلام هستى ؟ گفت : بلى ، گفتم : اى سلمان ! آیا این پاداش و منزلت نیك را خداوند به تو عنایت فرموده است ؟ گفت : بلى . گفتم : اى سلمان ! در بهشت بعد از ایمان ، چه چیزى فضیلتش از همه بیشتر است ؟ گفت : اى ابن عباس ! بعد از ایمان به خدا و رسولش ، چیزى با فضیلت تر در بهشت از دوستى امیر المؤ منین علیه السلام و اقتدا كردن به آن حضرت ندیدم . |
-
-
یكى از علماى بزرگ كه تازه از نجف اشرف به وطنش برگشته بود و بسیار دوست مى داشت كه به مجالس روضه خوانى و عزادارى حضرت سیدالشهداء علیه السلام حاضر شود. مى گفت : روزى به مجلس روضه خوانها رفتم . آنها قبل از آن كه روضه را شروع كنند مزاح زیادى كردند كه من خوشم نیامد. در میان آنها سیدروضه خوانى بود كه بیشتر از همه مزاح مى كرد و من از او بیشتر متنفر بودم . تصمیم گرفتم دیگر به مجلس آنان نروم . شب در عالم رؤ یا دیدم قیامت برپا شده است و مردم دسته دسته از پل صراط مى گذرند و به بهشت مى روند. وقتى من خواستم از صراط بگذرم ، دیدم آن را طورى ساخته اند كه به هیچ وجه نمى توان از آن گذشت و به نظر مى رسید غیر قابل عبور است . ولى همان سیدى كه در مجلس روضه خوانى زیادتر مزاح مى كرد از آن طرف صراط پرواز مى كند و خود را به این طرف مى رساند. بعضى از افراد را انتخاب مى كند و آنان را در بغل مى گیرد و پرواز مى كند و از صراط عبورشان مى دهد و به بهشت مى رساند. من هم دست به دامن او شدم و گفتم : اگر مرا هم از صراط ببرید متشكر خواهم بود. او هم مرا بغل گرفت و با یك حركت از صراط عبور داد و آن طرف صراط گذاشت و گفت : آن طرف را نگاه كن ، آنها درهاى بهشت است . به طرفى كه او اشاره مى كرد نگاه كردم ، دیدم بهشت درهاى زیادى دارد كه در پشت بعضى از آنها ازدحام جمعیت زیاد بود ولى پشت یكى از آنها بسیار خلوت به نظر مى رسید. آن سیدگفت : چون تو عالم و مجتهدى باید از آن در وارد بهشت شوى . باز به آن درى كه او اشاره كرد نگاه كردم دیدم پشت آن در، صف طولانى از علما بسته شده است و در هر چند ساعت فقط یك نفر را صدا مى زنند. گفتم : آیا ممكن است از آن درى كه خلوت تر مى باشد وارد بهشت شوم ؟ گفت : نه ، آن در، متعلق به حضرت سیدالشهداء علیه السلام است و مخصوص روضه خوانها مى باشد. اگر تو هم روضه خوانده باشى مى توانم ترا از آن در ببرم . گفتم : نه ، متاءسفانه این توفیق را تا به حال نداشته ام . گفت : پس راهى براى شما وجود ندارد باید از همان در شلوغ وارد بهشت شوى . گفتم : خواهش مى كنم ، براى من كارى بكن . سید مقدارى فكر كرد و گفت : بیا همین گوشه بنشینیم ، من مستمع مى شوم و تو هر طور كه مى توانى روضه اى بخوان تا ترا از آن در، ببرم و به حضرت امام حسین عرض كنم : تو هم روضه خوان هستى . گفتم : بسیار خوب . همان گوشه نشستم و روضه اى خواندم و او گریه مى كرد. بعد گفت : حالا بیا با هم از این در، وارد بهشت شویم . او دست مرا گرفت وارد بهشت كرد. وقتى وارد شدم دیدم آن طرف ، بهشت تختى گذاشته و حضرت امام حسین علیه السلام روى آن نشسته و دفتر بزرگى در مقابلشان گذاشته است و آن حضرت اسامى روضه خوانها را در آن دفتر ملاحظه مى فرمایند. بالاخره سیدجلو رفت و گفت : قربانت گردم این بار هم یك روضه خوان آورده ام . حضرت امام حسین علیه السلام رو به من كرد و فرمود: اسمت چیست ؟ گفتم : شیخ رمضان على حضرت دفتر را نگاه كرد سپس سرشان را بالا نمود و رو به آن سید كرد و فرمود: ما روضه خوانى به این اسم نداریم . آن سیدگفت : یا جدا، به جان خودتان قسم مى خورم خودم روضه اش را گوش داده ام و او براى من روضه خوانده است . حضرت امام حسین علیه السلام تبسمى فرمود و گفت : بسیار خوب به خاطر تو وارد بهشت شود، مانعى ندارد. آن عالم بعد از خواب ، مقید بود كه هر طور ممكن است در مجالس روضه خوانى برود و روضه بخواند و نام خود را در زمره روضه خوانها قرار دهد. |
-
-
ابن علقمه مى گوید: روزى رسول خدا صلى الله علیه و آله نماز صبح را با ما به جا آورد. سپس متوجه ما شد و فرمود: اى جمعیت ! دیشب عمویم حضرت همزه و پسر عمویم جعفر را در خواب دیدم كه در جلوى ایشان طبقى از میوه سدر گذاشته بود و آن دو نفر مشغول خوردن از آن بودند. مدتى از آن خوردند ناگهان میوه سدر، خود به خود تبدیل به انگور شد. مدتى از آن خوردند ناگهان انگور تبدیل به رطب شد، مدتى مشغول خوردن از آن شدند. به آنان نزدیك شدم و گفتم : پدرم فداى شما باد. (به من خبر دهید) كدام عمل در عالم برزخ و آخرت از همه اعمال بافضیلت تر است ؟ گفتند: یا رسول الله ! پدر و مادرمان به فداى شما باد، بهترین عمل در این جا سه عمل است . اول ، درود و صلوات فرستادن براى شما. دوم ، آب دادن به مردم تشنه (یا حیوانات ) و رفع تشنگى از آنها كردن . سوم ، دوستى على بن ابى طالب را در دل داشتن . آرى ، جزاى كسانى كه جان عزیز خود را در راه اسلام و مكتب و رهبرشان بدهند باید در عالم برزخ دائما مشغول به خوردن میوه هاى گوناگون برزخى باشند و این تا روز قیامت ادامه دارد. |
-
-
-