• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 467)
سه شنبه 8/5/1392 - 11:11 -0 تشکر 627239
آخرین ساعات حیات امیرمؤمنان علی(ع) چگونه گذشت


امیرالمؤمنین(ع) در وصیت خود فرمود: اى نوادگان عبدالمطلب! نکند که شما بعد از شهادت من دست خود را از آستین بیرون آورید و در خون مسلمانان فرو برید و بگویید امیر مؤمنان کشته شد و این بهانه‌اى براى خونریزى شود.

خبرگزاری فارس: آخرین ساعات حیات امیرمؤمنان علی(ع) چگونه گذشت

 جنگ نهروان پایان یافت و امام على (ع) به کوفه مراجعت کرد، ولى عدّه‌اى از خوارج که در نهروان توبه کرده بودند دوباره زمزمه مخالفت سر دادند و بناى فتنه و آشوب گذاشتند.

امام على (ع) براى آنان پیام فرستاد و آنان را به آرامش دعوت کرد و از مخالفت با حکومت برحذر داشت، ولى چون از هدایت ایشان ناامید شد با قدرت آن گروه ماجراجو و طغیانگر را تار و مار کرد و در نتیجه برخى از آنان کشته و زخمى شدند و عده‌اى
هم پا به فرار گذاشتند. یکى از فراریان خوارج، عبدالرحمان بن ملجم از قبیله مراد بود که به مکه گریخت.


سه شنبه 8/5/1392 - 11:16 - 0 تشکر 627250

منابع


1. دینورى در الاخبار الطوال ص 213 نام برک بن عبدالله را نزال بن عامر و نام عمرو بن بکر را عبدالله بن مالک صیداورى نوشته است و مسعودى در مروج الذهب ج 2، ص 423 برک به عبدالله را حجاج بن عبدالله صریمى ملقب به برک و عمرو بن بکر را زادویه نوشته است.


2. دینورى در الاخبار الطوال ص 213 نام برک بن عبدالله را نزال بن عامر و نام عمرو بن بکر را عبدالله بن مالک صیداورى نوشته است و مسعودى در مروج الذهب ج 2، ص 423 برک به عبدالله را حجاج بن عبدالله صریمى ملقب به برک و عمرو بن بکر را زادویه نوشته است.


3. مقاتل الطالبیین، ص 29؛ الامامة و السیاسة، ج 1، ص 137.


4. تاریخ طبرى، ج 6، ص 83؛ کامل ابن اثیر، ج 3، ص 195؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 161.


5. شرح نهج‌البلاغه ابن ابى الحدید، ج 6، ص 114


6. مقاتل الطالبیین، ص 30؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 6، ص 113


7. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 212.


8. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 312.


9. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 312.


10. مروج الذهب، ج 2، ص 423.


11. الاخبار الطوال، ص 213، مروج الذهب، ج 2، ص 423


12. کشف الغمة، ج 1، ص 571


13. مروج الذهب، ج 2، ص 424؛ تاریخ طبرى، ج 6، ص 83؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج 6، ص 115؛ کامل ابن اثیر، ج 3، ص 195؛ مقاتل الطالبیین، ص 32؛ البدایة و النهایة، ج 7، ص 325؛ الاستیعاب، ج 2، ص 282؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 161


14. ارشاد مفید، ص 151؛ چاپ اسلامیه؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 163


15. ارشاد مفید، ص 151؛ چاپ اسلامیه؛ روضة الواعظین،ج 1، ص 163


16. ارشاد، ص 151؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 164؛ کشف الغمة، ج 1، ص 581


17. روضة الواعظین، ج 1، ص 164


18. عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 297، چاپ قم


19. تاریخ یعقوبى،ج 2، ص 212؛ ارشاد، ص 652؛ روضة الواعظین، ج 1، ص 165؛ مروج الذهب، ج 2، ص 425


20. کشف الغمة، ج 1، ص 584


21. مروج الذهب، ج 2، ص 429؛ مقاتل الطالبین، ص 31.


22. کشف الغمة، ج 1، ص 584.


23. تفسیر ابوالفتوح رازى، ج 4، ص 425


24. تذکرة الخواص، ص 177 چاپ نجف.


25. سوره طه، آیه 55


26. تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 212


27. کشف الغمة، ج 1، ص 586؛ تاریخ طبرى، ج 6، ص 185


28. مقاتل الطالبین، ص 36؛ الاخبار الطوال، ص 214؛ طبقات ابن سعد،ج 2، ص 24؛ کامل ابن اثیر، ج 3، ص 169؛ تاریخ طبرى، ج 6، ص 85؛ عقد الفرید، ج 4، ص 359؛ کشف الغمة، ج 1، ص 586


29. ابوحاتم سجستانى، المعمرون و الوصایا، ص 149؛ تاریخ طبرى، ج 6، ص 85؛ تحف العقول، ص 197؛ من لا یحضره الفقیه، ج 4، ص 141؛ کافى، ج 7، ص 51؛ در مروج الذهب، ج 2، ص 425 قسمتى از آن نقل شده است؛ مقاتل الطالبیین، ص 38.


30. نهج البلاغه، نامه شماره 47


31. مناقب آل ابى طالب، ج 3، ص 313؛ تذکرة الخواص، ص 122؛ تاریخ یعقوبى، ج 2، ص 213 ؛ فروغ ولایت، آیت‌الله جعفر سبحانی.

سه شنبه 8/5/1392 - 12:32 - 0 تشکر 627292

آشكار شدن قبر مخفی حضرت علی علیه السلام



در مورد پیدایش قبر على علیه السلام شیخ مفید هم روایتى نقل می‌كند كه عبدالله بن حازم گفت روزى با هارون الرشید براى شكار از كوفه بیرون رفتیم و در پشت كوفه به غریین رسیدیم، در آنجا آهوانى را دیدیم و براى شكار آنها سگ‌هاى شكارى و بازها را به سوى آنها رها نمودیم،آنها ساعتى دنبال آهوان دویدند اما نتوانستند كارى بكنند و آهوان به تپه‏اى كه در آنجا بود پناه برده و بالاى آن ایستادند و ما دیدیم كه بازها به كنار تپه فرود آمدند و سگها نیز برگشتند، هارون از این حادثه تعجب كرد و چون آهوان از تپه فرود آمدند دوباره بازها به سوى آنها پرواز كرده و سگها هم به طرف آنها دویدند آهوان مجددا به فراز تپه رفته و بازها و سگها نیز باز گشتند و این واقعه سه بار تكرار شد! هارون گفت زود بروید و هر كه را در این حوالى پیدا كردید نزد من آورید، و ما رفتیم و پیرمردى از قبیله بنى‌اسد را پیدا كردیم و او را نزد هارون آوردیم، هارون گفت اى شیخ مرا خبر ده كه این تپه چیست؟ آن مرد گفت اگر امانم دهى ترا از آن آگاه سازم! هارون گفت من با خدا عهد می‌كنم كه ترا از مكانت بیرون ‏نكنم و به تو آزار نرسانم. شیخ گفت پدرم از پدرانش به من خبر داده است كه قبر على بن ابیطالب در این تپه است و خداى تعالى آن را حرم امن قرار داده است چیزى آنجا پناهنده نشود جز این كه ایمن گردد!


هارون كه این را شنید پیاده شد و آبى خواست و وضوء گرفت و نزد آن تپه نماز خواند و خود را به خاك آن مالید و گریست و سپس (به كوفه) برگشتیم.(6)


در مورد مرقد مطهر حضرت امیر علیه السلام حكایتى آمده است كه نقل آن در اینجا خالى از لطف نیست:



سلطان سلیمان كه از سلاطین آل عثمان و احداث كننده نهر حسینیه از شط فرات بود چون به كربلاى معلى می‌آمد به زیارت امیرالمؤمنین مشرف می‌شد، در نجف نزدیكى بارگاه شریف علوى از اسب پیاده شد و قصد نمود كه محض احترام و تجلیل تا قبه منوره پیاده رود.



قاضى عسكر كه مفتى جماعت هم بوده در این سفر همراه سلطان بود، چون از اراده سلطان با خبر گشت با حالت غضب به حضور سلطان آمد و گفت تو سلطان زنده هستى و على بن ابیطالب مرده است تو چگونه از جهت درك زیارت او پیاده رفتن را عزم نموده‏اى؟ (قاضى ناصبى بود و نسبت به حضرت شاه ولایت عناد و عداوت داشت) در این خصوص قاضى با سلطان مكالماتى نمود تا این كه گفت اگر سلطان در گفته من كه پیاده رفتن تا قبه منوره موجب كسر شأن و جلال سلطان است تردیدى دارد به قرآن شریف تفأل جوید تا حقیقت امر مكشوف گردد، سلطان سخن او را پذیرفت و قرآن مجید را در دست گرفته و تفال آن را باز نمود و این آیه در اول صفحه ظاهر بود: فاخلع نعلیك انك بالواد المقدس طوى. سلطان رو به قاضى نمود و گفت سخن تو برهنگى پاى ما را مزید بر پیاده رفتن نمود پس كفش‌هاى خود را هم درآورده با پاى برهنه از نجف تا به روضه منوره راه را طى نمود به طوری كه پایش در اثر ریگ‌ها زخم شده بود. پس از فراغت از زیارت، آن قاضى عنود پیش سلطان آمد و گفت در این شهر قبر یكى از مروجین رافضى‏ها است خوبست كه قبر او را نبش نموده و به سوختن استخوان‌هاى پوسیده او حكم فرمائى!!



سلطان گفت نام آن عالم چیست؟ قاضى پاسخ داد نامش محمدبن حسن طوسى است.



سلطان گفت این مرد مرده است و خداوند هر چه را كه آن عالم مستحق باشد از ثواب و عقاب به او می‌رساند قاضى در نبش قبر مرحوم شیخ طوسى مكالمه زیادى با سلطان نمود بالاخره سلطان دستور داد هیزم زیادى در خارج نجف جمع كردند و آنها را آتش زدند آنگاه فرمان داد خود قاضى را در میان آتش انداختند و خداوند تبارك و تعالى آن ملعون را در آتش دنیوى قبل از آتش اخروى معذب گردانید. (7)



همچنین صاحب منتخب التواریخ از كتاب انوار العلویه نقل می‌كند كه وقتى نادرشاه گنبد حرم حضرت امیر علیه السلام را تذهیب نمود از وى پرسیدند كه بالاى قبه مقدسه چه نقش كنیم؟ نادر فورا گفت: یدالله فوق ایدیهم. فرداى آن روز وزیر نادر میرزا مهدیخان گفت نادر سواد ندارد و این كلام به دلش الهام شده است اگر قبول ندارید بروید مجددا سؤال كنید لذا آمدند و پرسیدند كه در فوق قبه مقدسه چه فرمودید نقش كنیم؟ گفت همان سخن كه دیروز گفتم (8) !



بارى حسنین علیهماالسلام و همراهان پس از دفن جنازه على علیه السلام به كوفه برگشتند و ابن ملجم نیز همان روز (21 رمضان) به ضرب شمشیر امام حسن علیه السلام مقتول و راه جهنم را در پیش گرفت.




برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.