• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن شمال > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
شمال (بازدید: 3445)
جمعه 4/5/1392 - 0:57 -0 تشکر 625560
مرعشیان، سربدارن مازندران

مرعشیان، سربدارن مازندرانیا مرعشیه  دودمانی شیعه بود که در قرن هشتم هجری در طبرستان حکومت می‌کرد.
سادات حسینی  مرعشی که در سرزمین مازندران ساکن بودند، نسبشان به علی بن حسین می‌رسید. مؤسس دولت مرعشیان قوام‌الدین بن عبدالله نیز از حامیان و پیروان علما و رهبران سربداران بوده‌است.جنبش مرعشیان نیز بر این اساس در همهٔ زمینه‌ها از سربداران تأثیر پذیرفت.
قوام‌الدین، ملقب به میربزرگ، که از سادات مرعشی بود در ۷۶۰ هجری قمری مقارن ۱۳۵۹ میلادی، با قیام علیه چلاویان حکومت مرعشی را تأسیس کرد. او پیش از آن‌که به قدرت برسد، با کیا افراسیاب چلاوی، متحد شد، ولی «تضاد گوناگون بین آن دو و خوی و اشرافیت کیا افراسیاب»، سبب قیام و در نهایت پیروزی میربزرگ شد و مرعشیان در اندک زمانی تمامی مازندران را در حیطهٔ نفوذ خود درآوردند. نهضت مرعشیان به لحاظ رشد مذهب شیعه دوازده امامی در مازندران و گسترش آن به نواحی مجاور و ارتباط آن با کیاییان، سلسله حاکم بر بیه پیش و رسمی شدن تشیع دوازده‌امامی در زمان صفویان اهمیت دارد.

جمعه 4/5/1392 - 1:15 - 0 تشکر 625598

درگیری‌های زین‌العابدین با عبدالکریم دوم


عبدالله پیش از این فرزندش، عبدالکریم دوم را به خدمت «سلطان ابوسعید تیموری» فرستاده بود. پس از مرگ عبدالله، زین‌العابدین خود را حاکم مازندران خواند. لیکن «سادات پازواری» با وی مخالفت کردند و حکومت عبدالکریم دوم را طلبیدند. دخالت «کارکیا سلطان محمد»، حاکم گیلان و مذاکراتش با ابوسعید تیموری و حمایت روزافزونیان و سادات پازواری از درخواست کارکیا، موجب شد که ابوسعید این کودک چهار ساله را به گیلان بفرستد. در این زمان ابوسعید کشته شد و «امیر حسن بیک» به قدرت رسید. وی دستور داد که لشکریان گیلان، رستمدار و عراق عبدالکریم دوم را به حکومتش برسانند. بدین ترتیب عبدالکریم دوم در ساری به تخت نشست و زین‌العابدین به هزارجریب عقب‌نشینی نمود. سرانجام با پیوستن هیبت‌الله بابلکانی به زین‌العابدین، وی به ساری دست یافت و سپس به آمل حمله نمود و اسدالله، حاکم آمل، را اخراج نمود. گویا نبردهای زین‌العابدین و عبدالکریم دوم تا سال ۸۹۴ ادامه داشت.

جمعه 4/5/1392 - 1:16 - 0 تشکر 625599

حکومت میرشمس‌الدین


میرشمس‌الدین با مرگ برادرش، زین‌العابدین، بر مسند حکومت نشست. وی برخلاف زین‌العابدین با فرماندهان رقیب، سیاست متعادلی پیشگرفت.عبدالکریم دوم، با کمک گیلانیان، تأیید سلاطین تیموری و همراهی «حسن آملی»، حاکم آمل، به سوی مازندران لشکرکشی نمود.؛ لیکن میرشمس‌الدین با اقدامات مناسب سپهسالارش «آقا رستم روزافزون» که دوازده سردار ارتش گیلان را اسیر کرد در نبرد پیروز شد. قدرت گرفتن آقا رستم، موجب «حسادت» بزرگان مازندران شد، چنانچه فرمان میرشمس‌الدین را جهت حبس او گرفتند.  در سال ۹۰۶ ه‍، همزمان با برآمدن «شاه اسماعیل صفوی»، میرشمس‌الدین فرزندش، «میرکمال‌الدین»، را به جای خویش نهاده، خود به دیدار شاه اسماعیل شتافت.

جمعه 4/5/1392 - 1:17 - 0 تشکر 625600

دورهٔ چهارم حکومت مرعشیان: عصر صفویان

ظهور شاه اسماعیل صفوی




اسماعیل صفوی رهبر یک گروه شیعی به نام قزلباش بود از سال ۹۰۷ هجری با تصرف تبریز خود را شاه ایران خواند و در سال‌های بعد تمامی سرزمین امروزی ایران و بخش‌هایی از عراق را به قلمروش افزود.


اسماعیل، معروف به شاه اسماعیل یکم مؤسس صفویان بود. وی پس از مرگ پدرش و فرار از زندان به لاهیجان رفت و نزد «کارکیا میرزا علی» پناه گرفت. اسماعیل با مراقبت‌های شمس‌الدین لاهیجی فارسی، عربی، قرآن و مبانی و اصول شیعهٔ امامیه را فرا گرفت. همچنین در این مدت، زیر نظر هفت نفر از صوفیان لاهیجان فنون رزم را آموخته‌بود.اسماعیل در ۹۰۷ هجری خود را شاه ایران نامیده و سراسر ایران را به قلمرو خود الحاق نمود.

جمعه 4/5/1392 - 1:17 - 0 تشکر 625602

ولیعهد میرشمس‌الدین

هنگامی که میرشمس‌الدین به بیماری سختی دچار شد و طبیبان از درمانش درماندند، وی برای تنظیم وصیت‌نامه‌ای جامع با امرا، ارکان دولت و اعیان ولایت به گفتگو نشست. وی علیرغم علاقه‌ای که به میرعلی، حاکم آمل، داشت و به توانایی وی در ادارهٔ حکومت آگاه بود، «گرایش افراطی» به فرزندش، میرکمال‌الدین را پنهان نمی‌کرد.میرکمال‌الدین با تلاش آقارستم روزافزون، سرانجام ولیعهد گشت.میرشمس‌الدین نیز امرا را جهت نظارت و قضاوت بر اختلاف و خروج از بیعت تعیین نمود.

جمعه 4/5/1392 - 1:18 - 0 تشکر 625603

روزافزون





تصویری از جنگ‌های شاه اسماعیل با ازبک‌ها؛ سرانجام شیبک‌خان که حامی روزافزون بود، در این نبردها کشته شد.

سه سال اندی پس از مرگ میرشمس‌الدین، آقارستم روزافزون مقاصد خویش نمایان ساخت. وی کارها را به معتمدان خویش می‌سپرد و اکثر قلعه‌ها را به امینان خود می‌داد. میرکمال‌الدین نیز خیلی دیر از مقاصد روزافزون آگاهی یافت، چناچه نمی‌توانست ابراز مخالفت کند؛ زیرا «اکثر اهل، در خانه هوادار آقا رستم بودند». وقتی اخبار بعضی از عکس‌العمل‌های میرکمال‌الدین به اطلاع رستم روزافزون رسید، وی به شدت واکنش نشان داد و در سال ۹۱۲ هجری دادگاهی تشکیل داده، میرکمال‌الدین را به جرم «توطئه قتل» خویش به مرگ محکوم نموده و حکم را اجرا نمود. پس از آن نیز آقا رستم با مصادرهٔ اموال و خزائن، خویش را «والی بالاستقلال مازندران» دانسته، سکه و خطبه روان نمود سپس جهت تأیید حکومتش، رو به درگاه «شیبک‌خان اوزبک» فرمانروای شیبانی ماوراء النهر، نمود و به وی اعلام اطاعت و بندگی کرد. شیبک‌خان حکم حکومت را به وی داده، به امرای خراسان و حوالی آن، گفت که هرگاه روزافزون کمک خواست، او را مدد نمایند. عبدالکریم دوم نیز در این هنگام با آقارستم روزافزون متحد شد.عبدالکریم دوم پس از چندی، از ادامهٔ همکاری با رستم روزافزون بازماند. میرعلی وقتی که خبر جدایی عبدالکریم از روزافزون را شنید، با سپاهی به ساری حمله نمود. میرعلی روزافزون را مجبور به عقب‌نشینی کرده، بر مسند حکومت ساری نشست؛ ولی روزافزون بار دیگر با رسیدن نیروهای کمکی به ساری بازگشت. میرعلی نیز شهر را ترک کرده، در حوالی ساری موضع گرفت. عبدالکریم دوم نیز به آمل رفته و آنجا را تصرف نمود. سرانجام میرعلی و عبدالکریم با یکدریگر متحد شدند و در نبردی هماهنگ بر سپاهیان روزافزون تاختند، اما در اثنای جنگ عبدالکریم با روزافزون از در سازش درآمد و میرعلی را هم با خود موافق ساخت.


پیش از این شاه اسماعیل جهت از بین بردن شاهی بیگی‌خان، از آقارستم کمک خواسته بود، آقارستم چنین پاسخ داد که «دست من است و دامن دولت شاهی بیگ‌خان و با پادشاه ایران هیچ آشنایی نداریم.» پس از آن‌که سادات مرعشی از اسماعیل درخواست نمودند که با روزافزون مقابله نماید، وی گفت که در «وقت» آن درخواست را برآورده می‌کند. وی در اقدامی آب پشت «سد طبیعی دریوک» را به سوی آمل روانه نمود تا «ضربه شستی» نشان داده باشد. پس از چندی اسماعیل توانست شیبک‌خان را بکشد ، دست بریدهٔ وی را به قاصدی سپرد که آن را در دامن آقا رستم بیندازدو بگوید:«شاه می‌فرماید که تو به ما عرض نمودی که دست من است و دولت شاهی بیگی و چون دست تو به دامن او نرسید حال دست شاهی بیگ‌خان است و دامن تو» آقا رستم که شیبک‌خان را تحسین می‌کرد و او را از روی انگشترش می‌شناخت، به محض دیدن انگشتر او، جان سپرد.

جمعه 4/5/1392 - 1:18 - 0 تشکر 625604

درگیری‌های عبدالکریم، آقامحمد و میرعلی


در پی مرگ آقا رستم، سادات آقا محمد را از مازندران بیرون کردند و او هدایایی نزد شاه اسماعیل فرستاد و از عبدالکریم دوم شکایت کرد. از سویی عبدالکریم نیز به سوی درگاه شاه رفت تا ادعای محمد روزافزون را باطل نماید. با تعهدات متقابل آقامحمد و عبدالکریم دوم، شاه نیز دستور تقسیم مازندران بین این دو نفر نمود.پس از مدتی نیز تعلل در پرداخت مالیات موجب شد که فرستادهٔ شاه اسماعیل این دو فرد را برداشت و به درگاه شاه رسانید. میرعلی، ساری را فتح نمود و نمایندگانی نزد شاه فرستاد تا تعهداتی بپذیرد. شاه نیز حکومت مازندران را به او داد. عبدالکریم و محمد روزافزون نیز که در زندان محبوس بودند با شنیدن خبر بیماری شاه اسماعیل، گریختند و با جمع‌آوری هوادارانی، به سوی ساری لشکر کشیدند. اندکی بعد، عبدالکریم و آقامحمد خواستار صلح شدند. میرعلی نیز قبول نمود و ولایت را تقسیم کردند. اما زمانی‌که شاه بهبود یافت، عبدالکریم و محمد تصمیم گرفتند که میرعلی را دفع کنند

جمعه 4/5/1392 - 1:19 - 0 تشکر 625605

حکومت میرعلی






صحنه‌ای از جنگ چالدران.



میرعلی‌خان پس از چندی، عازم اردوی شاه شد؛ زیرا آن دو نفر دیگر از درگاه شاه گریخته بودند و میرعلی می‌توانست مجدداً حکمی کسب نماید و با کمک شاه بر کل مازندران دست یابد برهمین اساس با هدایایی به نزد شاه در نخجوان رفت. در این زمان شاه اسماعیل درگیر «نبرد چالدران» در مقابل «سلطان سلیم یکم» بود. در این جنگ ایرانیان شکست خوردند. میرعلی در این جنگ ملازم شاه اسماعیل بوده و چند تن از سربازان مقابل را به خاک انداخت و مورد تحسین قرار گرفت. پس از پایان جنگ نیز شاه سلطنت سراسر ولایت مازندران را به وی مفوض گرداند.  میرعلی نیز از ۹۲۰ هجری تا چهار سال به دفع مدعیانش پرداخت و سپس حدود چهار سال حکومتی بی‌دغدغه داشت تا آن که در ۹۲۷ هجری‌قمری در حالی‌که جانشینی از خود به جا نگذاشته‌بود، در بندپی درگذشت.

جمعه 4/5/1392 - 1:19 - 0 تشکر 625606

حکومت عبدالکریم دوم

پس از میرعلی، عبدالکریم و آقامحمد دیگربار مازندران را صحنهٔ تاخت و تاز خود ساختند و سرانجام عبدالکریم دوم توانست به مازندران بازگردد و آقا محمد در زمرهٔ سپاهیان شاه قرار گرفت.


شاه اسماعیل دستور داد تا آقامحمد را دستگیر کنند و به دارالسلطنة بیاورند. آقامحمد نیز پس از چندی مقاومت، دستگیر گشت.شاه اسماعیل وی را مورد عفو قرار داد و در تبریز تحت‌نظرش گرفت. پس از مرگ شاه اسماعیل در ۹۳۰ هجری، به درخواست دورمیش‌خان، شاه تهماسب یکم آقامحمد را آزاد کرد و سوادکوه و حوالی آن را به آقامحمد سپرد، لیکن پس از اندکی آقا محمد که از وضعیت آشفته پایتخت آگاه بود، به جنگ با عبدالکریم دوم پرداخت. وی در این نبرد شکست خورد و به سوادکوه گریخت. سرانجام در ۹۳۲ هجری‌قمری، میرعبدالکریم دوم درگذشت.

جمعه 4/5/1392 - 1:19 - 0 تشکر 625607

حکومت میرشاهی


میرشاهی پس از مرگ عبدالکریم دوم بر تخت نشیند. میرشاهی با آقامحمدروزافزون درگیر بود و سرانجام از وی شکست خورد. پس از آن به شاه تهماسب یکم صفوی متوسل شد. وی درحال بازگشت بود که در دماوند توسط «مظفربیگ ترکمان» از ملازمان آقامحمد کشته شد. شاه تهماسب یکم، با به سن رشد رسیدن توانست دولت صفویه را تثبیت کند و از آشوب برهاند. وی «دورمیش‌خان» را برای دستگیری آقامحمد روزافزون به مازندران فرستاد. آقامحمد نیز پس از مقاومت شکست خورده و به اعماق جنگل گریخت. وی در سال ۹۳۹ هجری‌قمری درگذشت.

جمعه 4/5/1392 - 1:20 - 0 تشکر 625608

حکومت میرعبدالله

پس از مرگ آقامحمد، «میرعبدالله بن میرسلطان محمود» ملقب به خان کوچک از موقعیت بهتر برخوردار بود. ولی سلطان‌مراد به فرمان شاه تهماسب یکم با میرعبدالله در حکومت شریک شد ولی نتوانست وارد مازندران شود و به درگاه شاه تهماسب یکم رفت. میرعبدالله «سهرابروزافزون» را شکست داد و «میرزین‌العابدین بن میرعلی‌خان» را کشت. برادر زین‌العابدین، قوام‌الدین، نیز به رستمدار مهاجرت نمود و قتل فرزندش، عبدالکریم، در قلمرو میرعبدالله موجب نفرت عمومی شد. شاه تهماسب نیز قوام‌الدین و میرسلطان را به حضور طلبید و خواست که این دو به اشتراک مازندران را اداره نمایند. لیکن قوام‌الدین پیشنهاد داد:


اگر نواب اشرف حکومت را بالکله به او ارزانی فرمایند شاید که استقلال به هم رساند و از عهده این دو بیرون آید. بنده را ملک موروثی هست اگر الطاف شاهانه بود هر دو امضاء فرمایند تا حکام را در آن دخلی نباشد.
بدین ترتیب مأموران شاه قلمرو میرعبدالله را گرفته و به میرسلطان مرادخان سپردند.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.