بنام خدا
دوست عزیزم MCLAREN
سلام . وقتت بخیر
1) چطوری میشه یه جانباز، کسی که یه پاشو از دست داده، کل صورتش از بین رفته، دیگه نمیتونه ببینه و ... میاد میگه اگه بازم همون موقع جنگ میشدو سالم میبودم، میرفتم؟ چی هستش که بعد از این همه مدت با اینکه قسمتهای اصلی بدنش نیست همچنان همین شور و انگیزه درشون هست؟
دوست خوبم. فكر كنم در جواب دوست دیگرم دادم. اما محض اطلاع وجود گل شما عرض می كنم مگر ادای تكلیف حد و مرز داره. زمان جنگ پیر مرد هفتاد ساله اصرار می كنه كه من باید برم جبهه. بهش میگن تو با سنت و سالت میخوای چیكار كنی اونجا؟ میگه هر كاری از دستم بر نیاد می تونم سیب زمینی پوست بكنم. سقایی بكنم. این همون احساس تكلیفه. رهبر انقلاب می فرماید: دفاع از انقلاب تعطیل بردار نیست.
حالا اون جانباز كه در متن بوده و خاطرات و عالمی دارد چطور میتونه ساكت باشده. به نظرم این دلیل طوفانی بودن روح جانباز است كه در هر لحظه آماده جانبازی در صحنه ای دیگر است.
2) جانباز!!! چرا جانباز؟؟ چرا نگفتن عشقباز؟؟ چرا واقعا؟
به نظر من هم جانباز درست نیست. چون او جانش را نباخته بلكه قسمتی از بدنش را ایثار كرده است. حتی مسئولین نظام هم حالا دارن به اینكه نتیجه می رسن كه میگن : بنیاد شهید و امور ایثارگران! من خودم سراغ دارم شهیدی را كه نذر كرده بود 14 بار به نیت چهارمعصوم (ع) مجروح بشه بعد به شهادت برسه كه چنین هم شد.
3) یه بنده خدایی میگفت اگه دختری که دوستت داره و عاشقته، و به خاطر تو نماز میخونه و حجابشو رعایت میکنه، تو نباید با اون دختره ازدواج کنی، بعد گفت برا اینکه مطمئن شی کارشو فراموش نمیکنه (نماز خوندنش رو) ازش یه مدت دور شو اینا، بعد میگفت من مطمئنن که این ماز خوندنا الکیه و از یادش میره، میخوام ببینم نظر شما چیه؟ مگه نمیگن از عشق زمینی به عشق حقیقی برس؟ من میگم باید به اون دختر در حین زندگی یاد داد تا پله پله به خدا برسه، نه اینکه ولش کرد تا آخر عمرش بی دین و ایمون بمونه، نظر شما چیه؟
ببینید این سئوال مقداری تخصصی شد. از عشق زمینی به خدا میشه رسید. در این شك نكنید. ولی كسی كه میخواد این وظیفه را (یاد دادن نحوه پله پله رسیدن به خدا) عمل كنه باید خیلی ریز و دقیق باشد. كسی كه حاضر شده بخاطر تو كاری كه انجام نمی داده انجام بده، پس با قدری شناخت دادن میتونه اون عملو بخاطر خدا بكنه. ولی باید انسان بقدری قوی و بقولی كاریزما باشد كه كم كم دختر خانوم را به سمت و سوی درست ( راه خدا) بكشه. به نظر استفاده از نظرات انسانهای مطلع معنوی كمك زیادی در این راه می كنه.
4) شما گفتین تو دانشگاه جنگ مشروط شدین و اونایی که شهید شدن قبول شدن، ولی من میگم این طور نیست، من میگم خدا شمایی که موندی و جانباز شدی رو خیلی بیشتر تر از اون شهیدی که دیگه رفته بهشت و تا ابد هم همون جا میمونه، دوس داره، شما موندی و این همه بدی، شهید اونجاست و اون همه خوبی، خب با عقل من همه جوره این مدلی در میاد که خدا چون شمارو بیشتر دوس داشته نگهتون داشته تا شما بیشتر امتحان کنه تا مقامتون حتی بالاتر از شهدا بره، نظرتون درباره حرفام چیه؟ لطفا اگه نظر دیگهای داشتین منو حسابی توجیه کنید
نظر شما خیلی خوب و منطقیه. اینكه من میگم اینه كه می ترسم توان ادای تكلیف بعد از شهدا رو نداشته باشم. از طرفی شاید این مقایسه خوب نباشه ولی اگه كسی به شما بگه دوس داری با بهترین رفیق جون جونی كه داری با هم باشی یا تو رو ببریم بهترین و دیدنی ترین جاها رو ولی تنها بگردی و حال كنی، شما خودتون كدوم انتخاب می كردین؟ البته ببخشیدها مث اینكه خیلی احساسی شد ولی ما هم با آن گل های خوشبو عالمی داشتیم.
5) میگن دنیا دوروزه؟ شما چی میگین؟
نمیدونم منظورتون چیه. به نظر من دنیا اگر برای آدمی هزار سال هم باشه مزرعه آخرته. اگر بتونی توشه ای برداری برنده ای در غیر صورت ول معطلی. ضمن اینكه شاید منظور این باشه دنیا یك روزش كسب تجربه است و روز دیگرش بكاربستن آن تجربه و دیگر جای آزمون خطا نیست.
6) آدمایی که بیشتر اومدن جبهه بیشر از چه قشری بودن، با چه میزان ایمان؟
همه جور افراد در جبهه بودن. ببینید جبهه یك دریا بود. منتها اونكه باعث می شد اونجا همه یك رنگ بشن روح حاكم بر اونجا بود. افرادی بودن كه آدم فكر می كرد اینا فردای عملیات پاشون می لرزه. ولی می دیدی روز عمل ذره ای خوف به دل ندارن. واقعا یاد اون روزا بخیر. میزان ایمان افراد نزد خداست. درسته كه میزان ایمان در اعمال انسان متجلی می شود ولی تنها اعمال نمی تواند ملاك باشد. چون خدا نكرده بعضا در اعمال انسان ریا وارد می شود. كسی كه ایمان ضعیف داشته باشه نمی تونه به جبهه بیاد. پس ایمان داشتن . خوبشم هم داشتن و شدت و ضعف ایمان فقط در عمل مشخص می شود.
7) قشنگترین چیزی که از جبهه یاد گرفتین؟
من از جبهه صداقت، سادگی و ایثار را یاد گرفتم. یك رنگی جبهه را در هیچ جا ندیده ام.
8) قشنگترین دعایی که در حق مردم ایران میکنید؟
خدا عزت و سرافرازی مردم ایران را دائمی بفرماید. و این مردم شریف را هر روز در راه ترقی و اعتلا یاری فرماید. حضرت امام فرمود مردم ایران حتی از مردم صدر اسلام نیز بهتر هستند
9) خدای عزیزمون رو تا حالا کی با تمام وجودتون حس کردین؟
ببینید خدا در لحظه لحظه زندگی حاضره و بقول معرف آنتنها و گیرنده های ما مشكل داره. ولی در شب عملیاتهای كربلای 5 - بیت المقدس 2 و نصر 7 آن را لمس كردم. ضمن اینكه در تولد یگانه فرزندم نازنین زهرا خدا را دیدم.
10) از دست دادن دوست و اقوام خیلی سخته، وقتی دوستتون جلو چشتون پرپر شد و شهید شدن شما چه حسی داشتین؟
خیلی از دوستان شهید شدند. اما وقتی شهید عزیزم خلیل مشكین باغ در پانزده رمضان سال 1366 در كربلای شلمچه در اثر تركش توپ پر كشید و تقریبا همه سرش متلاشی شد گویی تمام دنیا را بر سرم خراب كردند. چون تا اون لحظه فكر می كردم با هم شهید می شیم. من او لحظه را با عكس ثبت كردم و الام هم دارم. خلیل منو داداش صدا می كرد نمیدونم چطور شد كه تنها رفت
11) رفتن و از مناطق جنگی دیدن کردن به نظرتون چقدر مثمر ثمر هستش؟
بی تاثیر نیست. شاید مقایسه ای خوبی نباشه. ولی آیا رفتن به زیارت اماكن متبركه و عتبات بی تاثیره؟ قدم گذاشتن در مناطقی كه محل حشر و نشر شهدا بوده یقینا دل آدم را به اونا نزدیكتر می كنه. مناطق جنگی متبرك به روح شهداست و انسان را می تونه متحول كنه
12) خیلی دوس دارم برم مناطق جنگی، شما کدوم منطقه رو بهم پیشنهاد میکنید؟
فكر نكنم تفاوت چندانی داشته باشه، ولی شلمچه، فكه و طلائیه شاه بیت مناطق جنگیه. خیلی از شهدا از اونجا پرواز كردند. ضمن اینكه مناطق غرب و كوههای صعب العبور غرب و كردستان سند گویای مظلومیت بچه هاست
13) به عنوان یه جانباز، به عنوان کسی که از وطنمون دفاع کردین، چه خواسته هایی از من جوان امروزی دارین؟(لطفا بگین، کامل)
دوست خوبم، من اون روز ادای وظیفه كردم. و عرض كردم اصلا انتظاری از دیگران ندارم. ولی تو عزیز خوبم می خواهم بدانی الان دیگر سنگر سنگر جنگ نیست اگه بتونی در دانشگاهت، در اداره ات یا هر جای دیگری كه هستی به تكلیف خود عمل كنی كارت شاید از كار اون زمان من هم با ارزش تر باشه. عرض می كنم الان وظیفه سخت تره. جوان امروزی باید در همه كارهایش تفكر ارزشی داشته باشد. این را بدانیم دیگران به هیچ عنوان خیرخواه ما نیستند. این را باور داشته باشید. مقام معظم رهبری فرمایشاتی دارند كه واقعا تبیین كننده اهدافی است كه الان اگر شهدا هم بودند به اون عمل می كردند.
14) اگه بهتون بگن یه نفر رو میتونی برای چند لحظه ببینی(از کسانی که تو این دنیا نیستن) چه کسی رو دوس دارین ببینین؟
دوست داشتم چندین نفر را ببینم. اولش پدرم را و بعد دو سه نفر از شهدا را. ولی اگه قرار باشه یه نفر رو ببینم ترجیح می دم حضرت امام (ره) را ببینم و از او بپرسم تا به امروز تونستم رضایت اونو جلب كنم یانه؟ كه اگه جوابش مثبت باشه برام یه دنیا ارزش داره
15) به نظرتون اگه جوونای امروزی تو دوران شما میبودن چند درصدشون میومدن و مثل شما از وطن دفاع میکردن(منظورم شناختتون از جوونای امروزیه در این مورد)؟
بی تعارف فكر میكنم اكثرشون می اومدن. ببینید این جوونا تفاوت ظاهری با اونا دارن. تفاوت ماهوی ندارن. لكن دوست داشتم چنانكه در بالا نیز عرض كردم جوان ایرانی لااقل بتونه لباس و مدل موهاشو خودش انتخاب كنه. هر چند مخالف مد و تمیزی و تنوع نیستم. همه جوانان ایرانی لااقل در دو نقطه با هم اشتراك نظر دارن: دفاع از دین - دفاع از كشور. لكن اگر بعضا تفاوتهایی مشاهده می شود حاصل تفاوت سلیقه هاست.
دوست عزیزم اصلا مایل نیستم این قسمت بحث من رنگ و بوی سیاسی داشته باشه. ولی ناچار م بگم متاسفانه روحیه پاك جوانان ما مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و بسیاری از سیاسیون اهداف خود را با استفاده از احساسات و شور جوانان بر كرسی می نشانند. از اینكه این قسمت بحث را مجبور شدن مقداری سیاسی جواب بدم از حضور گل شما و شهدای عزیز عذر می خوام.