سلام
خوبه به این نکته اشاره کردی...یه نکته ای که در جهت ضدتبلیغ و تخریب آقای قالیباف استفاده می کنند و ایشون خودشون به طور مبسوط جواب این شبهه رو دادند:(خواهشا حتما بخونید که سوءتفاهم ها برطرف بشه!)
به گزارش خبرگزاری فارس، محمدباقر قالیباف به دعوت انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه شیراز در نشست پرسش و پاسخ دانشجویی این دانشگاه حضور پیدا کرده بود.(نشر 13/2/92)
«وی در پاسخ به این سؤال که آیا شما تکنوکرات هستید و تفسیرتان از تکنوکرات چیست با انتقاد از بیاخلاقیها گفت: من نمیدانم چگونه بچه رزمندهای که به جبهه میرود و روزهای اول اسلحه کلاشینکف و ژ3 هم نداشیم و در جنگلهای فولی آباد با تفنگ ام1 به شناسایی میرفتیم و دشمن تا بن و دندان مسلح بود، مایی که با ام 1 میرفتیم به جنگ دشمن، کجا با ادبیات تکنوکراسی سازگاری دارد، این بداخلاقی ها را انسان متعجب میشود، کاش انقلابی که اساسش اخلاق بود رعایت میکردیم.
قالیباف اضافهکرد: خوب است دوستان بدانند در پایان سال گذشته کنفرانس بینالمللی در حوزه حمل و نقل و نقش فناوری اطلاعات برگزار شد که در آن بیش از 40 نفر از دانشگاههای معتبر دنیا به همراه اساتید خودمان شرکت کرده بودند و بنده حدود 25 دقیقه صحبت کردم چون بخش فناوری بود آنجا بحث کردم که نقش فن آوری یعنی تکنوکراسی به معنای فن سالاری، اینجا حتما فن سالاری مورد قبول ماست و فن سالاری امکان ندارد مگر بر بستر عقلانیت و همانجا به این موضوع اشاره کردم که ما اینجا به عنوان یک کشور اسلامی به عقلانیت که میرسیم مسیرمان دوگانه میشود؛ ما عقلانیت ابزاری را قبول نداریم ما عقلانیتی که متصل به وحی الهی است مد نظر ماست لذا فن سالاری و تکنوکراسی را به عنوان یک وسیله قبول داریم ولی هرگز هدف نیست.
شهردار تهران افزود: حال بداخلاقی اینجاست که میگویند بنده یک تکنوکراتم، در حالى که حضرت آقا که در مورد18 سال پیش در مشهد صحبت میکردند، فرمودند در حوزه نفت این کار را انجام میدادند با یک رفتار تکنوکراتی، به نظر بنده خواستند بگویند این کار بدون مجاهدت و مدیریت جهادی انجام نمیشود، بعد این را به آن وصل میکنند در حالیکه خودشان را به آن راه میزنند و این را نمیگویند که حضرت آقا خواسته شان در ان بحث این بوده که ما وابستگی خود را به نفت کاهش بدهیم؛ اینها که این حرف را می زنند نگاه کنند که در دولت مورد تایید خودشان وابستگی به نفت را بالابردند یا پایین اوردند، در حقیقت آب به آسیاب تکنوکراسی ریختند ولی شعار ضد تکنوکراسی میدهند.
-----------------------------------------
در ضمن دهکده جان ممنون میشم برام توضیح بدی مدیریت جهادی یعنی چه
-----------------------------------------
اینجا کم حرف زدن لزوما خوب نیست چون مردم حق دارند و نیاز دارند که بیشتر و بهتر کاندیدا رو و برنامه هاش رو بشناسند و خودشون قضاوت کنند. اونم حرفایی همه فهم نه در سطح دانشگاهی و تخصصی!
[quote=لیلای او;399461;607876][quote=dehkade2010;591792;607849]
سلام
من به کسی رأی میدم که حرفهاش و سابقه اش به سخنان و معیارهای رهبری نزدیک تر باشه.
اصلح یعنی میان چند صالح اونیکه برتر هست رو انتخاب کنی
و من به آقای دکتر جلیلی رأی میدم
چون هم باتقواست
هم تخصص داره
و هم تکنوکرات نیست و یک مدیریت جهادی داره که در تک تک حرفهاش همچین چیزی هست.
همچنین فقط حرف نمیزنه. تنها نامزدی که از همه کمتر حرف میزنه دکتر جلیلی هست
سلام
درباره کم حرف زدن ایشون، یکی از انتقاداتی که بهشون واردمیشه این کمگوییشون هست ولی از طرفی حکایت کم گوی و گزیده گوی ، هست، دقیقا اگه به حرفاشون توجه کنی می بینی اصلا وارد حاشیه نمیشن، منم منم ندارن، و فقط برنامه های خودش رو ارائه میکنه. مردم نیاز دارن به حرفی که در حدشون باشه قبول دارم. اقای جلیلی نظریه هایی که میدن رو با مثال قابل فهم میکنن. بله، اگر زبانی عامه پسند! داشته باشه شاید اقبالشون از باقی کاندیداها بیشتر باشه. حرفهای تخصصی ش هم فقط حرف نیست و میشه روش کار کرد.
انتقادی که به ساختار اداری داره به جا و درسته. و من امیدوارم که بتونه به این برنامه ها عمل کنه.
-------------------------------------
درباره مدیریت جهادی، مدیریت اسلامی هست. و این اسلامی بودن به معنی نفی امکانات و ابزارها نیست! مدیر جهادی از امکانات و ابزارهای موجود بیشترین و بهترین بهره برای پیشبرد اهدافش میبره. اما یه چیزی که هست اینه که تو مدیریت جهادی ابزار وتکنولوژوی اهمیت برتر رو ندارن(چیزی که اساس تکنوکراسی هست) مدیرجهادی اساس کارش توکل هست. مدیر اگه جهادگر باشه بهانه ای برای کارشکنیهاش نداره .
شاید خیلی دور از ذهن باشه این تعاریف ، ولی کشور ما این رو تجربه کرده و بزرگترینش توی 8سال دفاع بود.
اگر آقای جلیلی یا هر شخص دیگه ای بخواد مدیریت جهادی رو پایه گذاری کنه باید خیلی از فرهنگها و آداب رو از بین ببره.
کتابچه ی اقتصادی ایشون تو سایت ستادش هست. هنوز نخوندمش(اگه امتحانان میذاشت!!) ولی لابه لای حرفهاش هم گفته شده.
این جا یه توضیحی درباره مدیریت جهادی داره که فکر کنم پاسخگو باشه:
در مقدمه بر مدیریت جهادی نوشتیم :
آیا مدیریت جهادی سبک جدیدی در عرصه مدیریت است یا آنکه می خواهد تغییر در ساختار ها و زیر ساخت های نظری مدیریت ایجاد کند ؟، مدیر جهادی کیست و چگونه پرورش می یابد ، اصلا اصول اولیه این مدیریت چیست ؟ و این مدیریت قوانین و اصول مدیریت را تغییر می دهد یا آنکه تنها مبانی قوانین را تغیر می دهد ؟
و اکنون می خواهیم به بررسی چیستی وماهیت نظریه مدیریت جهادی بپردازیم و بدانیم مدیریت جهادی چیست و چه رسالتی دارد و چه تغییری را می خواهد در کشور ایجاد کند .
درباره چیستی مدیریت جهادی باید گفت مدیریت جهادی معادل و تعبیر دیگری است برای مدیریت اسلامی که مبتنی بر نظام ارزشی و اعتقادی اسلام است و مدیریت اسلامی نیز لفظی است که بسیاری از مدیران با آن لفظ آشنا بودند و هستند و بحث های فراوانی پیرامون آن در مجامع علمی صورت گرفته است و بسیاری را بر آن داشت تا در این باره کتاب هایی را تالیف کنند و مقالاتی را به نگارش در آورند و به بررسی این نظریه جدید بپردازند .
مدیریت جهادی همان مدیریت اسلامی است با اضافتی که در لفظ جهاد وجود دارد . و در حقیقت مدیریت اسلامی تام و کامل است .
مدیریت جهادی سبک جدیدی در عرصه مدیریت نیست تا تنها به تغییر اصول و روش ها بپردازد یا آنکه صرف مباحث اخلاقی نیست تا بگوییم مدیریت جهادی خواهان اصلاح رفتار های سازمانی است و رفتار جدیدی را در ساختارهای اداری ترویج دهد ، مدیریت جهادی هدفش را تغییر نظام های مدیریتی قرار نداده است تا با اصلاح ساختار های تشکیلاتی و روابط رئیس و مرئوس به هدف خویش دست یابد .
مدیریت جهادی همه این مسائل را شامل می شود اما تنها این مسائل نیست بلکه مسائلی را فراتر از این را نیز شامل می شود .
مدیریت جهادی نظریه است مبتی بر اصول اعتقادی و جهان بینی اسلامی که بسیاری از اصول مدیریت حال حاضر جهان را دگرگون و نفی می کند تا بتواند به کمال خویش برسد .
بسیاری گمان می کنند مدیریت جهادی با اصول علمی مدیریت مخالف است و می خواهد این اصول را تغییر دهد اما مدیریت جهادی اصول علمی متقن را دگرگون نمی سازد بلکه مبانی سکولاری راکه در مدیرت غربی وجود دارد نفی می کند و اصولی را مبتنی بر نظام الهی و اسلامی جایگزین می کند و بدین وسیله بسیاری از اصول عملی را به تبع مبانی و زیر بناهای آن تغییر می دهد .
مدیریت جهادی یک نظریه و یا تئوری علمی نیست که بخواهد تنها در عرصه نظر باقی بماند و وارد وادی عمل نگردد بلکه با هدف تغییر و تحول بیان شده و در پی تغییر ساختارهای اجرائی و سازمانی نیز می باشد .
برای مثال یکی از مبانی نظری و عملی موجود در مدیریت جهادی توکل بر خداوند متعال است و این مبنا با اصول اولیه سکولاریسم که آغاز مدیریت غربی است در تضاد مطلق است و به تبع خویش اصل توجه به امکانات را پیش از شروع حرکت نفی می کند و اصل دیگری را جایگزین می کند و آن هم ضرب المثل معروف از تو حرکت از خدا برکت است .
مدیریت جهادی اصل ضرورت امکانات را نفی نمی کند بلکه اهمیت آن را از بین می برد و اهیمت آن را از اولویت اول برنامه ریزی به اولویت دوم کاهش می دهد و توکل را جایگزین می کند.
نکته بسیار مهمی که باید به آن توجه داشت این است که مدیریت جهادی اشتراکاتی را با مدیریت غربی دارد اما در هدف در نوع حرکت ها با آن متفاوت است . پس نمی توان به دلایلی غیر معتبر ، اصول علمی اثبات شده مدیریت را نفی کرد بلکه باید با دلیلی علمی و متقن و مطابق جهان بینی اسلامی آن را نفی کرد .
رسالت مدیرت جهادی تغییر مبانی مدیریت غربی و جایگزینی مبانی اسلامی است . مدیریت جهادی بازخوانی نوین مدیریت اسلامی و در حقیقت مدل تکامل یافته آن است .
------------------------------------
اساس تکنوکراسی اشتباه است. چون توی تعاریف و مصادیقش اینطور اومده که فن سالاری و(حتی بر دین و مذهب) اگر آقای قالیباف همچین چیزی مدنظرش نبود بهتر بود اصلا از لفظ "تکنوکرات" استفاده نمیکرد. میگفت با تکنوکراتی مخالفم اما با استفاده از ابزار و امکانات مخالف نیستم و تایید میکنم.
------------------------------------
به هرحال.
اینقد طیف کاندیداها مختلفه، منم هربار روی شخص دیگه ای تردید میکنم. حالا اینکه انتخاب مهمی هست رو میفهمم. اینکه باید قبلش مطالعه باشه.
امیدوارم همگی انتخابی داشته باشیم که بعدها شرمنده ی شهدا نباشیم.