((شهر غریب))
رضا جان اگرچه غرق گنهم
باز می خوام از ته دل صدات كنم
می خوام كه درو بروم وا بكنی
آخه امشب من میخوام نگات كنم
دوس دارم مث كبوتر حرم
دور گنبد طلا ت پر بزنم
دوس دارم زائر مشهدت بشم
دوس دارم به خونه ات سر بزنم
من بمیرم واسه اون لحظه ای
كه یاد دشت كربلا كرده بودی
یاد زینب و دل پرناله اش
یاد جد سرجدا كرده بودی
آب طلب كردی تو از سوز عطش
وقتی زهر به جون تو اثر گذاشت
یاد لبهای حسن افتاده ای
یه قطره آبم برا عطش نداشت
یاد لبهای كبود اصغرش
یاد لبهای رقیه كوچولو
سكینه از تشنگی ناله می زد
برو آب بیار برام برو عمو
من بمیرم واسه ی اون ناله هات
وقتی از سم جگر تو سوخته بود
من بمیرم واسه چشمت كه به در
برا دیدن جوادت دوخته بود
آخ چقد سخته توی شهر غریب
خونه تم میون دشمنا باشه
وقتی كه زهرو به كامت می ریزن
تنها باشی هیچكی اونجا نباشه
می خوام امشب با دل شكسته ام
یه سری بیام میون حرمت
من بشم فدای تو امام رضا
جون من قربون لطف و كرمت
دوس دارم شب تا به صب كنار تو
اشك بریزم بشینم دعا كنم
من به عشق تو میام به پابوست
دوس دارم دائم ترو صدا كنم
ترو جون معصومه جون جواد
یه نظر كن سوی ما امام رضا
ترو جون مهدی جون فاطمه
بیا امشب و بشین كنار ما
از تو می خوام حاجتم روا كنی
از تو می خوا دردمو دوا كنی
تو شدی ضامن آهو از كرم
چی میشه منو ز غم «رها» كنی
بهروز رها