روش های تربیتی
روش های استنتاج شده در این اصل عبارتند از:
1-1-5) تصحیح اشتباه مربی بدون ذکر نام
عایشه می گوید: «روزی پیغمبر(ص) عملی را انجام داد، و اجازه داد تا مسلمانان نیز آن کار را انجام دهند، ولی گروهی از ایشان با اعتقاد به نامشروع بودن آن عمل از انجامش خودداری کردند. وقتی این خبر به گوش او رسید مسلمانان را جمع کرد و پس از ادای خطبه و حمد و ثنای پروردگار خطاب به آنان گفت: چه شده است که گروهی از انجام عملی که من خود انجام داده ام پرهیز می کنند؟ سوگند به خدا که آگاهی من به دین خدا از آنان بیشتر و ترسم از عذاب الهی شدیدتر است» (الصفار، 1383، 188؛ به نقل از صحیح بخاری).
2-1-5) مرحله ای نمودن تکالیف
با توجه به ضعف ها و نقایص ذاتی انسان ها بهتر است تکالیف را از آسان به سخت و به صورت مرحله ای به آنها توصیه کنیم. این شیوه ای است که خدا و رسولش(ص) در انزال آیات الهی به تازه مسلمانان در پی گرفتند. تحریم شرب خمر در چند مرحله و درجات تقوای الهی از نمونه های بارز این شیوه است.
3-1-5) سعه صدر در مقابل مخالفان
کم تر مکتبی است که مانند دین مبین اسلام در مقابل مخالفان با سعه ی صدر و آرامش صحبت و بحث کند و ایشان را به بیان براهین خود دعوت کند: «قُل هاتُوا بُرهانَكُم إِن كُنتُم صادِقینَ» (بقره، 111). پیامبر اکرم(ص) در بیان صفات مؤمن فرموده اند: «اوسَعَ الناس صدرا» (مجلسی، 1403 هـ، ج67، 310)؛ یعنی سعه صدرش از همه مردم بیشتر است.
2-5) اصل دو (از مبنای پنجم): عدم تکلف
در این خصوص، «سیره ی نبی اکرم(ص) بر عدم تکلف استوار بود و آن را از افتخارات خود می شمرد، افتخار در بری بودن از تصنع و خودآرایی و بستن چیزی به خود و خود را به مشقت انداختن» (دلشاد تهرانی، 1372، 403). ایشان فرموده اند: «انّی لا احبّ المتکلّفین» (المتقی، 1409 هـ، ج11، 228)؛ من اهل تکلف را دوست ندارم.