....وخدایی كه در این نزدیكی است.
91. از اینكه وقتی كسی كار بدی كرده بود و خود ناراحت بود ، آنرا به رخش كشیدم.
92.از اینكه برای كسی از روی كینه ، دعای بد یا نفرین كردم.
93.از اینكه به برنامه ای كه برای كارهای خود گذاشته بودم وقراری كه با خود داشتم عمل نكردم.
94.از اینكه تعصب بیجا داشتم و خواستم توجیه كننده اشتباهات دیگران باشم.
95.از اینكه از گذشته برای آینده استفاده نكردم و از اشتباهات خود یا دیگران عبرت نگرفتم.
96.ازاینكه وقتی از كنار مستضعفی رد میشدم خود را به ندیدن زده و رد شدم.
97.از اینكه وقتی چیزی را از دست دادم خیلی ناراحت شدم حتی بیشتر از موقعی كه یك چیز اخروی را از دست دادم.
98.از اینكه از هنر یا استعدادم ، فی سبیل الله استفاده نكردم.
99.از اینكه وقتی از یك حكم خبر نداشتم بر آن ایراد گرفته یا آن را حق پنداشتم.
100. از اینكه به كسی بیش از اندازه اصرار كردم كه چیزی را بگوید ، كاری را بكند یا چیزی را نشانم دهد.
101.از اینكه كاری را نه از روی شناخت و علاقه بلكه از روی عادت انجام دادم.
102.ازاینكه برای هر كاری با همه مشورت كردم جز تو
103. از اینكه " خدا میبیند " را در همه كارهایم دخالت ندادم.
104. از اینكه در غم دیگران شریك نبوده بلكه از ناراحتی آنها خوشحال بودم.
105. از اینكه موقع رفتن به جایی به فكر كیفیت آن بودم اما برای نكاز به پاكی لباس و قلب و روح كمتر اهمیت میدادم و اصولا خدا را مجسم نمیكردم.
106. از اینكه احساسم بر قلبم غلبه كرد یا بالعكس ( به گفته امام علی "ع" این ها یك نسبت معین دارند هرچقدر به یكی اضافه شود از دیگری كم میشود .
107.از اینكه حاضر نشدم خود را به زحمت بیندازم تا دیگری در آسایش باشد (ایثار نكردم.)
108. از اینكه رعایت حقوق شخصی غایب را نكردم و عادل نبودم.
109. از اینكه در داوری ها به جای اینكه ببینم كدام حق است به جانبداری پرداختم .
110 . از اینكه در سختی ها ابتدا به مادیات متوسل شدم نه به تو