• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن روانشناسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
روانشناسي (بازدید: 6185)
دوشنبه 20/6/1391 - 20:35 -0 تشکر 557672
راه های مثبت اندیشی و شادکامی در زندگی اجتماعی

بعد از نماز بزرگترین پاداش از آن کسانی است که دل مومنان را شاد می کنند ( حضرت محمد ص) انسان همواره می کوشد چگونه زیستن را بیاموزد، و اگر توانست به این نکته مهم و حیاتی دست یابد، زندگی شیرین و لذت بخش را تجربه خواهد نمود، مثبت اندیشی در جامعه فواید بسیاری دارد و در آن فرد به موفقیت های چشمگیر نایل خواهد شد. آفرینش انسان بیهوده نبوده،او دارای تکالیف و وظایف معینی می باشد اگر راه و روش خوب زیستن را بیاموزد، می تواند به خوبی این تکالیف را به دوش گرفته و به سر منزل مقصود برساند، اگر زندگی با مثبت نگری و اخلاق قرین شد و اگر انسان توانست با خود سازی و خدا محوری زندگی اش را آنچنان که پیشوایان و دانشمندان و متفکرین فرموده اند اداره کند موفق می شود و از زندگی لذت می برد.
اگر آماده اید که بسوی مثبت انیشی و شادکامی و عظمت و بزرگی گام بردارید و به نتایج شکوهمند برسید،بدانید که نقشه راهنمای مناسبی را در دست گرفته اید. شما دی ان ای آینده تان را در اختیار دارید. به تنها چیزی که برای رسیدن به یک آینده شکوهند احتیاج دارید همین کتاب است. تصمیم بگیرید چگونه می خواهید از مطالب کتاب در آینده خود استفاده کنید. برنامه ای بنویسید و با شور و اشتیاق کتاب را بخوانید و آینده خود را تحقق بخشید.
به لحاظ مثبت اندیشی ما به سان تشنگان لب دریاییم و تبدیل گوهرهای نهفته در این پیشینه به تزیینات قابل معرف برای غیر متخصصان، همت بلندی را می طلبد. آنچه در این کتاب ملاحضه می شود آغاز گام نهادن و معروفداشتن همت نگارنده آن است تا به این رسالت جامعه شناسی و تربیتی اقدام کنم. بنده پاسخگویی به یک نیاز جدی جامعه را سرلوحه کار خود قرار داده ام و امید است که مورد توجه قرار گیرد.
در این کتاب با برنامه قدم به قدمی برای رسیدن به مثبت اندیشی و شادکامی روبرو می گردید

دوشنبه 20/6/1391 - 21:30 - 0 تشکر 558059

شما دو انتخاب دارید


:

جری، مدیر یک رستوران است. او همیشه در حالت روحی خوبی به سر میبرد. هنگامی که شخصی از او می پرسد چگونه این روحیه را حفظ می کند، معمولاً پاسخ میدهد: اگر کمی بهتر از این بودم دوقلو می شدم! اگر کارمندی روز بدی داشته باشد جری همیشه هست تا به او بگوید که چگونه جنبه ی مثبت اوضاع را نگاه کند.
جری می گوید: هر روز صبح که از خواب بیدار می شوم. به خودم می گویم، امروز دو نتخاب دارم، می توانم در حالت روحی خوبی باشم یا حالت روحی بد را برگزینم اما من همیشه حالت روحی خوب را انتخاب می کنم. هر وقت اتفاق بدی رخ می دهد، می توانم انتخاب کنم که نقش قربانی را بازی کنم یا از آن رویداد درس بگیرم. هر وقت شخصی برای شکایت نزد من آید، می توانم انتخاب کنم که شکایت او را بپذیرم یا روی مثبت زندگی را مورد توجه قرار دهم. من همیشه روی مثبت زندگی را انتخاب می کنم. با اعتراض به جری گفتیم: اما این کار همیشه به این سادگی ها نیست. جری گفت: همین طور است. کل زندگی انتخاب کردن است. وقتی شما همه ی موضوعات اضافی را کنار می گذارید، هر موقعیتی، موقعیت انتخاب و تصمیم گیریست. شما می توانید انتخاب کنید که چگونه به موقعیت ها واکنش نشان دهید. شما انتخاب می کنید که افراد چطور حالت روحیتان را تحت تاثیر قرار می دهند شما انتخاب می کنید که در حالت روحی خوب یا بدی باشید. این انتخاب شماست که چطور زندگی کنید.



دوشنبه 20/6/1391 - 21:30 - 0 تشکر 558060

کسی که از همان کودکی، خوش شانس بود:
روزگاری، مرد خوش شانسی زندگی میکرد. آدم خوش شانس، واقعاً خوشبخت بود و به هر کاری دست میزد موفق می شد. روزی از روزها، او بایک آدم بد شانس ملاقات کرد. آدم بدشانس، خنده تلخی کرد و گفت: شانس؟ این فقط یک تو هم است که در زندگی به آن مشغول ایم. این طور وانمود می کنیم که خوش شانس هستیم تا دوباره بتوانیم به زندگی ادامه دهیم. در قلب مرد خوش شانس، شکی افتاد، شاید مرد بدشانس، حق داشت و خوششانسی او، به زودی به پایان میرسید. و از قرار معلوم، آدم بدشانس می دانست از چه چیزی حرف بزند زیرا از آن روز به بعد، برای مرد خوش شانس همه چیز بی نتیجه می ماند. هر کاری که شروع می کرد، با شکست روبرو می شد، حتی نتوانست بر مشکلات خود غلبه کند. برعکس، روز به روز مشکلاتش بزرگ و بزرگتر
می شد. شبی از شبها همین طور که نشسته بود و مانند آدم بدشانس، از بدی زندگی شکایت میکرد، تقریبا هًوا تاریک شده بود که ناگهان چشمکزن ستارهای در آسمان دید. او به طرف بالا نگاه کرد و زیر لب گفت: ستاره بخت من، من آن را کاملا فًراموش کرده بودم. من آدم خوش شانسی هستم، مهم نیست دیگران چه میگویند. و این چنین دوباره آدم خوش شانسی شد

دوشنبه 20/6/1391 - 21:31 - 0 تشکر 558061

زندگی زمانی زیباست که زیبا زندگی کردن را آموخته باشیم:

اغلب ما، آگاهانه یا ناآگاهانه بعلت کم دانی، مراقب افکارمان نیستیم، بلکه افکارمان هستند که ما را تحت کنترل خود دارند، افکار منفی، ناحیه ای از مغز که با افسردگی و تشویش ارتباط دارد را تحریک میکند و مانند سم بر سیستم های بدن ما تاثیر منفی می گذارد، در حالی که اندیشه های مثبت، بر مغز تاثیر مفید و آرام بخش دارد و مانند دارو عمل میکند. انسان های مثبت اندیش شادتر، سالمتر و استوارتر زندگی میکنند و با همسران خود کمتر به جدال می پردازند، آسان تر و راحت تر به تفاهم می رسند وکمتر حالت تدافعی دارند. دیدگاه هر زن و مردی تقریباً در همه ی زمینه ها از جمله در مورد باورها، اندیشه ها، بروز احساسات و عواطف، کسب و درآمد، انجام هزینه ها، استفاده از منابع مالی، تربیت فرزند، ارتباط با دوستان و فامیل، کار، تفریح و سرگرمی، اولویت ها، هدف ها و ... متفاوت است.

دوشنبه 20/6/1391 - 21:32 - 0 تشکر 558064

انسان بالغ:

ما می دانیم که مهربانی می تواند تجلی های متنوعی داشته باشد. لبخند، نگاه مهربان، بوسیدن، در آغوش گرفتن ایثار و فداکاری، خدمت کردن، یاری نمودن، نگران کسی بودن، دلتنگ کسی بودن، هدیه دادن، عفو و گذشت کردن و بسیاری رفتار های دیگر می توانند تجلی مهربانی باشند.


در آینهی رازداران

:

خداحافظ افسردگی





:

من یکی از همان آدم های منفی بودم که شما هم نمونه اش را دیده اید، شاید هم منفی ترین آنها





! تمام زندگیام در غم و غصه و ناکامی سپری شده بود.

علاقه ام را به هر نوع سرگرمی و تفریح از دست داده بودم





. دوست نداشتم در جمع و با دیگران باشم. نا امیدی در سراسر وجودم رخنه کرده بود. احساس پوچی و بیهودگی میکردم. از همه بدتر این که نمیتوانستم از این حالت بیرون بیایم. هر چه تلاش میکردم گویی فایدهای نداشت.

صبحها هنگام برخاستن، کسل و بیحال بودم و میل به انجام کاری نداشتم



دوشنبه 20/6/1391 - 21:32 - 0 تشکر 558069



. تنهایی و بلاتکلیفی، هر نوع اختیاری را از من سلب کرده بود. احساس بیماری میکردم، همان بیماری ناگواری که شما هم نامش را شنیدهاید، افسردگی مزمن. چند سال بود که به این ناخوشی دچار شده و تحت درمان بودم. برای چارهجویی، کتابهای زیادی خواندم. گاهی حالم بهتر میشد اما این درد، رهایم نمیکرد و افسردگی دست از سرم بر نمیداشت. سرگرمیام گریه بود. همیشه میخواستم گریه کنم. دلم نمیخواست آن را قطع کنم. دکتر به من گفته بود باید با وضعیت خود کنار بیایم. زیرا مشکل من دائم در نوسان است و کم و زیاد میشود ولی امکان از بین بردن آن بسیار ضعیف است.

این حالت ادامه داشت تا اینکه بطور تصادفی، شخصی در مورد فیلم راز با من صحبت کرد. بارها اعلام کرده بود که اعتماد به نفس را دوست دارم و خواهان زندگی آرام و بیدغدغهای هستم. او به من گفت که این فیلم، راز زندگیست. حس کنجکاویام برانگیخته شد و به دیدن آن علاقمند شدم.


دوشنبه 20/6/1391 - 21:33 - 0 تشکر 558070

روز بعد، در حالی که تمام حواسم را جمع کرده بودم، به تماشای راز نشستم. نمیدانم چطور شد که توانستم ارتباط خوبی با آن برقرار کنم و به قول معروف، حرفها و نکتههایش به دلم نشست. احساس میکردم آنان دارند با من حرف میزنند.
نقطهی اثر این فیلم، روی نظرات و عقاید من بود. به زبان آنان، گویی ارتعاشات فکری من با سخنرانان یکی شده بود، ما در طول موج یکسانی قرار داشتیم. من عقاید و نظرات دیگری داشتم و ناگهان متوجه شدم که در تمام این مدت، زندگی میخواسته پیغامی به من بدهد و توجه مرا جلب کند که چگونه با امکاناتی که در اختیار داشتهام و اتصال به منبع لاینتهاهی و بهرهگیری از ذخائر نامحدود کائنات، زندگی کنم. با تغییر کانون توجهم به زندگی، ناگهان احساس تغییر کردم. احساس خوشحالی و سر زندگی نمودم. احساس کردم میتوانم خودم را کنترل کنم و از زندان مخوف افسردگی بیرون
بیایم.
از این که راز به سان جرقهای در زندگی من ظاهر شد و مرا با حقایقی در مورد خودم آشنا کردو به من مطالبی در مورد افکار، احساسات، طلب کردن، شکرگزاری و ... آموخت، خوشحال هستم و خدا را سپاسگزارم که اکنون قادرم تغییرات بسیاری در زندگی خود به وجود بیاورم.

دوشنبه 20/6/1391 - 21:33 - 0 تشکر 558072

الگوی خوبی باشید:



سرمشق و الگو بودن، از مهم ترین عوامل ی نیست که دیگران را تحت ت

أثیر قرار می دهد، بلکه تنها عامل است. بعدازظهر شیشه ای آفتابی در شهر او کلاهاما بابی لوئیس، دو پسر کوچکش را به بازی گلف می برد. او از دکه بلیط فروشی، قیمت ورودی را پرسید. بلیط فروش: برای شما و هر بچه ی بالای 6 سال 3 دلار، بچه های 6 ساله و کمتر از آن، به رایگان راه داده می شوند. آنان چند سال دارند؟ بابی پاسخ داد: یکی 3 و دیگری 7 سال دارد. گمان می کنم باید 6 دلار بپردازم. مرد بلیط فروش گفت: مگر گنجی، چیزی پیدا کرده اید؟ شما می توانستید 3 دلار کمتر بدهید و به من بگویید بچه ی بزرگ تر، 6

ساله است. من هم تفاوت آن را تشخیص نمیدادم! بابی پاسخ داد: آری، ممکن است این گفته ی شما درست باشد اما بچه های من، تفاوت آن را تشخیص می دهند. در لحظات خطیر که اخلاقیات از هر زمان مهم تر است. مطمئن باشید برای کسی که با او کار و زندگی می کنید، الگوی خوبی باشید.


بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین:

عاشق شو





. اون قدر بخندی که دلت درد بگیره. بعد از اینکه از مرخصی برگشتی، ببینی هزار تا نامه داری. برای تعطیلات به یه جای قشنگ بری. به آهنگ مورد علاقه ات از رادیو گوش کنی. به رختخواب بری و به صدای بارون گوش بدی. آخرین امتحانات را پاس کنی، کسی که معمولاً زیاد نمی بینیش اما دلت میخواد ببینیش، بهت تلفن کنه. تو لباسی که سال گذشته ازش استفاده نمی کردی، پول پیدا کنی، بدون دلیل، بخندی. بطور تصادفی بشنوی که یک نفر د اره ازت تعریف میکنه. از خواب پاشی و ببینی که چند ساعت دیگه هم می توانی بخوابی! آهنگی را گوش کنی که شخص خاص رو به یادت می آره. از بالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی. دوستای جدید پیدا کنی. لحظات خوبی را با دوستات سپری کنی. عصر که شد کنار ساحل قدم بزنی. یکی رو داشته باشی که بدونی دوستت داره.

دوشنبه 20/6/1391 - 21:34 - 0 تشکر 558073

کارهای ناتمام:

همه انسان ها کم و بیش برنامه ها و اهداف جا مانده ای دارند که روزگاری رسیدن به آنها برایشان مهم بوده است




. مشکلات خاص یا تعلل، مانع رسیدن به آنها شده و پس از مدتی خود به خود در زباله دانی حافظه مدفون شده اند. به پایان رساندن یا تمام کردن یک کار ناتمام، بخشی از انرژی وجودتان که با آن گره خورده است را آزاد میکند و شما آزاد تر از قبل به پیش می روید و می توانید به کارهای دیگری بپردازید. با تمام کردن هر کار ناتمام،در واقع دو کار انجام داده اید: هم با تعلل خود مقابله کرده اید و هم کاری را به پایان رسانده و انرژی درونی تان را آزاد ساخته اید. پس جا دارد که خودتان را تشویق کنید.

دوشنبه 20/6/1391 - 21:34 - 0 تشکر 558077

کارهای ناتمام:

همه انسان ها کم و بیش برنامه ها و اهداف جا مانده ای دارند که روزگاری رسیدن به آنها برایشان مهم بوده است




. مشکلات خاص یا تعلل، مانع رسیدن به آنها شده و پس از مدتی خود به خود در زباله دانی حافظه مدفون شده اند. به پایان رساندن یا تمام کردن یک کار ناتمام، بخشی از انرژی وجودتان که با آن گره خورده است را آزاد میکند و شما آزاد تر از قبل به پیش می روید و می توانید به کارهای دیگری بپردازید. با تمام کردن هر کار ناتمام،در واقع دو کار انجام داده اید: هم با تعلل خود مقابله کرده اید و هم کاری را به پایان رسانده و انرژی درونی تان را آزاد ساخته اید. پس جا دارد که خودتان را تشویق کنید.

دوشنبه 20/6/1391 - 21:36 - 0 تشکر 558083

ارزش و فواید احساس همدردی:



حس همدردی را می توان کم و بیش بر اساس نوع وضعیت ذهنی انسان تعریف کرد که این وضعیت باید فاقد هر گونه پرخاشگری، خشونت و ضرر و زیانی باشد
. حس همدردی، نوعی دیدگاه ذهنیست مبتنی بر امید به این که دیگران احساس رنج نکنند که باید با نوعی حس تعهد، مسوولیت و احترام نسبت به دیگران همراه باشد. برای اینکه حس همدردی را در خود تقویت کنیم، ابتدا باید علاقمند باشیم تا از ابتلا به رنج مصون بوده و این احساس را به نحوی در خود تقویت کنیم که دیگران را هم در برگیرد. وقتی ما از همدردی سخن می گوییم، ابتدا باید بین دو نوع حس عشق و محبت تمایز قایل شویم. نوعی حس همدردی وجود دارد که با تعلق خاطر در هم آمیخته است، حس مهار کردن دیگری یا دوست داشتن کسی که به نحوی که او هم شما را دوست داشته باشد. این نوع معمولی عشق یا مهربانی، کاملاً جهتدار و محدود است و رابطه مبتنی بر آن، به خودی خود پایدار نیست. این نوع رابطه ی ناقص که مبتنیست بر شناسایی یک فرد و برداشت از او بعنوان یک دوست ممکن است به نوعی تعلق خاطر عاطفی یا حس قرابت منجر شود اما اگر در وضعیت مورد نظر تغییری حاصل شو د برای نمونه اختلاف سلیقه ای پیش بیاید، بلافاصله تصویر ذهنی فرد تغییر میکند، در چنین حالتی، احساس میکنید که آن تعلق خاطر عاطفی از میان میرود و به جای آن حس عشق و علاقه، ممکن است احساس نفرت کنید.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.