• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
بهداشت و سلامت (بازدید: 1306)
شنبه 18/6/1391 - 16:13 -0 تشکر 550650
40نكته پزشكی پیرامون نماز

نكته اول
تاثیر نماز بر بهداشت خواب
هر انسان طبیعی در حدود 3/1 عمر خود را در خواب به سر می برد و تاثیر خواب برروان و جسم انسان از دانسته های مسلم علم پزشكی است. بطوریكه امروزه تغییرات خواب انسان از پیش آگهی های مهم و قابل توجه در زمینه ابتلا به بیماریها، به حساب می آید.
به عنوان مثال، در اشخاص مبتلا به افسردگی، میزان خواب به نحو چشمگیری، افزایش و یا به ندرت، كاهش پیدا می كند. تغییرات خواب انسان در بیماریهای جسمی نیز بسیار چشمگیر است، بخصوص اگر تاثیر ناراحتی های روان انسان بر جسم او را در نظر داشته باشیم و به یاد آوریم كه بیش از 60 درصد مراجعه كنندگان به بیمارستانهای عمومی، در واقع از یك مشكل روانی رنج می برند.
به این ترتیب ایجاد بهداشت خواب، در واقع یك ركن مهم بهداشت روانی و جسمی به حساب می آید و هر عاملی كه در تنظیم بهداشت خواب مؤثر باشد، پیشگیری كننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی است.
امروزه نخستین اصلی كه در ایجاد بهداشت خواب، توسط جدیدترین منابع علمی دنیا توصیه می شود «بیدار شدن هر صبح یك موقع مشخص از خواب است» 
یك نگاه كلی به جدول اوقات شرعی، نشان می دهد، كه وقت نماز صبح، در تمام طول سال، با در نظر گرفتن، تغییرات ناشی از حركات وضعی و انتقالی زمین، زمان ثابتی است و اقامه كننده نماز صبح، با برخاستن پس از اذان، در واقع اساسی ترین گام را در جهت رعایت بهداشت خواب و در نتیجه آن، سلامت بدنی و تعادل روانی برداشته است.

شنبه 18/6/1391 - 16:28 - 0 تشکر 550686

نكتۀ بیست و دوم
تأثیر نماز بر بیماریهای تیروئید
در اصطلاح لغوی مردم كرمان (بویژه در گویش سیرجانی )، از بیماری گواتر تیروئید، با عنوان "غمباد" (غم +باد) نام برده می شود. چرا كه تجربه به آنها نشان داده است این بیماری كه تظاهر عمدۀ آن به صورت بزرگی منتشر غدۀ تیرویید است بیشتر در اشخاصی بروز می كند كه در معرض غم و غصه و ناراحتی بیشتری در طول زندگی خود بوده اند!
این باور قدیمی كرمانیان، توسط منابع علمی جدید نیز تا حدودی تأیید می شود. چرا كه "طی سالیان دراز، پزشكان بروز پركاری تیرویید را متعاقب ناراحتیهای هیجانی، استرس و شوك های مختلف، گزارش كرده اند. استرس های هیجانی متفاوتی ممكن است با بروز پركاری تیرویید، همراه باشد، مثلاً داغدیدگی، گرفتاریها و بحرانهای زناشویی، نگرانی خانوادگی و مالی، تصادفات و غیره" 
هرچند كه عوامل مختلفی، بصورت پدیده های زنجیره ای و پی در پی، در تیرویید، بیماری ایجاد می كنند. ولی شواهد قوی نشان می دهد كه استرس های روانی - اجتماعی و گرفتاریهای هیجانی می تواند اثر آشكار ساز در شروع بیماری داشته باشد.
بنابراین هر عاملی كه سبب تخفیف و كاهش استرس ها شود، می تواند بعنوان پیشگیری كننده از برخی بیماریهای غدّه تیرویید مطرح گردد.
تلقین های امید بخش و زندگی ساز توأم با نماز  كه به صورت حضور قلب و توجه به مفاهیم نماز تجلی می كنند، به نمازگزار حسّ همه جانبۀ امنیت روانی را هدیه می دهد كه درشمارۀ گذشته به اختصار پیرامون، آن سخن گفته ایم. در اینجا نیز بد نیست اشاره كنیم، در پاییز 1994 یك پزشك محقق آمریكایی به نام "ارنست - لی - رسی" پس از سالها تحقیق به پیشنهاد مقوله ای به نام "پزشكی انسانی" پرداخته است كه در آن "احساس" بعنوان پل ارتباطی میان "جسم و روح" معرفی شده است.
بدین معنا كه این محقق آمریكایی و همكارانش به اثبات رسانده اند كه روان از طریق تصورات و احساسات انسان بر روی "ژن ها" تأثیر می گذارد و انقلاب نوین كه متحول كنندۀ عرصۀ علم خواهد بود، ورود احساس و روان در دنیای پزشكی است. 
بدین ترتیب روح و روان قدرتمند نمازگزار می تواند پیشگیری كننده و حتی درمانگر بسیاری از بیماریهای جسمی (از جمله بیماریهای تیرویید) باشد.

شنبه 18/6/1391 - 16:28 - 0 تشکر 550688

نكتۀ بیست و سوّم
تأثیر نماز، بر سكته های قلبی و مغزی
"سكته قلبی" شایعترین علّت مرگ و میر در ایالات متحّده آمریكا و سایر ممالك صنعتی است. 
این شیوع بالا در كشور ما نیز صدق می كند. بعلاوه سكتۀ مغزی كه به عللی تقریباً مشابه سكته قلبی ایجاد می شود نیز عامل مهمی در مرگ و بروز ضایعات متعدد روانی و جسمی، در ممالك مختلف به حساب می آید.
هرچند كه عوامل متعدّد و گوناگونی، بعنوان علل ایجاد كنندۀ "سكته" شناسایی شده اند، امّا دراین میان تأثیر روان برایجاد هر كدام از آن علل، منجر به این شده است كه امروز سكته ها را بعنوان قسمتی از اختلالات روان تنی (بیماریهایی كه بر اثر تأثیر روان بر جسم ایجاد می شوند) بشناسیم.
مطالعاتِ "فلاندرزدانبار" در سال 1936 و مطالعاتِ تكمیلی پزشكان دیگر در سالهای بعد، تاكنون، این فرضیّه را مسلّم كرده است، كه بین تیپ شخصیت افراد و بروز سكتۀ قلبی و مغزی در آنها رابطۀ تنگاتنگی وجود دارد، بعلاوه این نكته نیز امروزه از مسلّمات است كه استرس های مداوم و طولانی با ایجاد شرایط خاصّ، در رگهای خون دهندۀ به قلب و مغز، زمینه را برایِ بروز سكته دراین اعضاء مساعد می سازد.
دراین باره، بسیاری از مؤلفین گزارش داده اند كه در موارد بسیارزیادی، فشارهای شدید حرفه ای، نگرانیِ خانوادگی یا مالی، افسردگی و خستگی مقدّم بر بروز سكته های قلبی  وجود داشته است. این مؤلفین نشان داده ان كه سطح كلسترول (چربی حیوانی) در خون افرادی كه تحتِ فشار فكری هستند بالا می رود و احتمال بروز لخته های منجر به سكته در رگهای قلب بیشتر می شود. متخصّصین دیگر نیز یكی از مهمترین عوامل منجر به سكتۀ مغزی را، تنش های هیجانی كه در پاسخ به گرفتاریها، كشمكش های روانی و استرس ها، بوجود می آید، ذكر نموده اند. 
بر این اساس حتّی برای درمان مبتلایان به سكته كه جان سالم بدر می برند، علاوه بر درمانهای طبّی مختلف، استفاده از داروهای روانپزشكی و حتّی روان درمانی و رفتار درمانی نیز، توصیه می شود.
با این اوصاف توجّه به این نكته مهّم است كه هر عاملی كه سبب تخفیف استرس ها و ایجاد امنیّت روانی، در شخص گردد و هر عاملی كه بتواند در برقرار كردن شخصیّت متعادل در افراد مؤثر واقع شود، خواهد توانست تأثیر چشمگیری بركاهش میزان سكته های قلبی و مغزی بگذارد.
ما در شماره های مختلف این مجموعه نوشتار، از احساس امنیّت روانی، كه بر اثر نماز برای انسان حاصل می گردد و نقش حفاظتی كه نماز در مقابل اضطراب ها و استرس های حادّ و مزمن زندگی ایفا می كند، سخن گفته ایم و خواهیم گفت. بعلاوه طّی شماره های آینده راجع به تأثیر نماز بر اختلالات شخصیّت و نحوه ای كه نماز از آن طریق شخصیتی با ثبات و متعادل ایجاد می كند، به بحث مختصری خواهیم پرداخت.
با عنایت به مجموعۀ مباحث مذكور و با توجّه به این كه دانستیم در بروز سكته های قلبی و مغزی، علاوه بر این كه تیپ شخصیت افراد، نقش مهّم دارد، استرس های حادّ و مزمن زندگی نیز ایفای نقش مؤثر می كنند، می توانیم به این نكتۀ درخشان درست یابیم كه "نماز" با ایجاد ثبات در شخصیّت و ایمنی بخشی در مقابل استرس ها، ریسك ابتلا به سكته های مغزی و قلبی را به شدّت كاهش می دهد.

شنبه 18/6/1391 - 16:29 - 0 تشکر 550690

نكتۀ بیست و چهارم
تأثیر نماز بر زخمهای گوارشی
" زخم معده" و "زخم اثنی عشر" از شایعترین موارد مراجعه به پزشكان داخلی و جرّاحان، به حساب می آید كه در بروز این مشكلات، عوامل مختلفی، دخیل دانسته شده است، از جمله این اواخر وجود نوعی میكروب خاصّ  را در دستگاه گوارش عدّه زیادی از مبتلایان به زخمهای گوارشی، در این مورد مؤثر می دانند.
امّا اعتقاد عامیانه ای در فرهنگ ایرانی وجود دارد، كه مثلاً وقتی مادرها یا مادربزرگ ها، از شلوغی و آزاربچّه ها و نوه های خویش، به ستوه می آیند، خطاب به آنها می گویند: بس است دیگر! از دست تو زخم معده گرفتم!؟!
كه صحّت این صحبت عامیانه یعنی وجود ارتباط میان غم و غصّه و بروز زخمهای گوارشی، توسّط منابع علمی جدید كاملاً تأیید می شود: "مشاهدات بالینی طّی سالیان دراز نشان داده است، كه علایم زخمهای گوارشی ممكن است در اثر تغییرات هیجانی بیمار یا تجربۀ شرایط استرس زای مختلف، شروع و یا تشدید شود" 
در راستای این فكر، مطالعه ای كه روی هزاران نفر از افراد خوانده شده برای خدمت سربازی در ایالات متحّدۀ آمریكا، انجام گرفته است، نشان می دهد كه زخمهای گوارشی بیشتر در افرادی پیدا می شوند كه نه تنها میزان ترشحات معدی (بخصوص اسید معده) در آنها بالاتر از حّد طبیعی است، بلكه دچار برخی كشمكش های روانی، مشكلات شخصیتی یا شرایط محیطی خاصّ هستند، كه واكنشهای هیجانی را در آنها برای ایجاد زخم گوارشی پدید می آورد.  در این مورد "فرانس الكساندر" به ترسیم شخصیّت های خاصّی از نظر روانی می پردازد كه بروز، زخم های گوارشی، اكثراً در آنها اتّفاق می افتد.  و به این ترتیب این مجموعۀ نكات را باید در ایجاد تسكین روانی در مبتلایان به زخمهای گوارشی، در نظر داشت.
با این اوصاف می توان توجّه كرد، كه عوامل تسكین بخش روان، (به خصوص درصدر آنها عوامل مذهبی) می توانند نقش عمده ای در كاهش دادن زمینۀ ابتلا به زخمهای گوارش ایفا كنند و در این مورد در كشور ما جای تحقیق ها و پژوهش های جامع آماری، كه به مقایسۀ معنی دار میان نمازگزاران و تارك الصلوة ها، در مورد میزان ابتلا به بیماریهای مورد بحث، در طب روان تنی، از جمله زخمهای گوارشی بپردازند، به شدّت خالی است.
امّا آنچه كه با استناد به شواهد نظری می توان استنتاج كرد (یعنی با  روشی كه نویسندۀ این مجموعه مقالات با توجّه به امكانات محدود خود، ناگزیر بدان بوده است) این است كه "نماز به عنوان یك واكسن قدرتمند در ایمنی بخشی در مقابل استرس ها و ناملایمات زندگی و ایجاد احساس امنیّت روانی در اشخاص و به علاوه از آن مهمتر با ایجاد ثبات در شخصیّت و برقرار كردن تعادل روانی، می تواند، اثر شگرفی بر همۀ مشكلات جسمی، كه به شدّت زیر نفوذ تأثیرات روانی، هستند بگذارد، كه ما نمونه هایی از این مشكلات را طّی شماره های اخیر، بررسی كرده ایم.

شنبه 18/6/1391 - 16:29 - 0 تشکر 550691

نكتۀ بیست و پنجم
تأثیر نماز بر بیماری آسم
"آسم" یكی از شایعترین بیماریهای انسان است، به طوریكه شیوع آن در طب اطفال، 5 تا 10 درصد كّل كودكان تخمین زده می شود.  كه این بیماری در بسیاری از آنها تا بزرگسالی نیز ادامه پیدا می كند. بدین ترتیب كمتر كسی است كه در دوران زندگی خود با بیماران مبتلا به آسم، برخورد نكند و شاهد مشكلات مختلف آنان از جمله تنگی نفس، سرفۀ مداوم، خس خس سینه و... كه گاهی به صورت حمله های شدید بیماری تظاهر می كنند نباشد.
مطالعات علمی جدید بر گروههای سنّی مختلف مبتلا به آسم، نشاندهندۀ آن است كه در ایجاد بیماری آسم، سه عامل برجسته، مهمترین نقش را ایفا می كنند، كه این سه عامل عبارتند از
میكروبهایی كه وارد دستگاه تنفسی انسان می شوند (عفونتها) 2- عوامل حسّاسیت زا، از جمله گرد وغبار، دود سیگار، گردۀ گیاهان، كه در مورد اشخاص مختلف، ممكن است این عوامل مختلف باشند.
3- مسائل روانی از جمله اضطراب، عصبانیّت، غم، شادی، تحقیر، خنده و حتّی انتظار خوشایند شركت در یك محفل اجتماعی مطلوب و به طور كلّی استرس های حادّ و مزمن
امّا نقش عوامل روانی از دیدگاه دیگری نیز، توجّه پزشكان را به خود، جلب نموده است و آن "تأثیر تلقین بر آسم" است، چرا كه در برخی از موارد تلقین می تواند، موجب تسكین حمله های آسم شود: "یك مثال مشهور در این مورد، مربوط به پزشكی است، كه مبتلا به آسم بود و برای گذراندن تعطیلات آخر هفته، به هتل دور افتاده ای، در یك منطقۀ ییلاقی رفته بود، در نیمه های شب او با یك حملۀ شدید آسم از خواب بیدار شد و كورمال كورمال به جستجوی كلید لامپ برق برآمد و وقتی كه از پیدا كردن آن عاجزن شد، نا امیدانه كفش خود را برداشت و قصد پنجره را كرد و وقتی وجود شیشه ای را احساس كرد، آن را شكست و نفسهای عمیقی كشید و حملۀ آسمی او متوقف شد و شب آرامی را گذراند ولی صبح روز بعد، او با وحشت زیاد، دریافت كه بجای پنجره آینه را شكسته است!"
با توجّه به این قبیل شواهد است كه می توان آسم را نیز جزو بیماریهای مورد بحث در طّب روان تنی، به شمار آورد و نتیجه گرفت كه چنانچه احساس امنیّت روانی در بیماران آسمی ایجاد گردد و چنانچه مكرراً در معرض تلقین های سازندۀ روانی، قرار گیرند، قدم بزرگی در تسكین بیماری آنها برداشته شده است.
در شماره های گذشتۀ این مجموعه مقالات به تأثیر نماز بر عفونت های تنفسی اشاره نمودیم و بدین نكته رسیدیم كه "عفونت "ها (كه خود یكی از عوامل برانگیرندۀ آسم می باشند بوسیلۀ شستشوی مجرای تنفس در وضو تا حدّی قابل كنترل هستند. این نكته را می توان در مورد سایر عوامل حساسیت زا، مثل گرد و خاك و گردۀ گیاهان (یعنی دوّمین عامل بر انگیزندۀ آسم) نیز به نحوی صادق دانست. امّا آنچه كه در مورد تأثیر نماز برآسم، غیر قابل انكاراست، تأثیر تنش زائی نماز و احساس امنیّت روانی عمیقی است كه بر اثر آن حاصل می شود و بی شكّ اثر التیام بخش بزرگی بر بروز سوّمین گروه از عوامل برانگیزندۀ آسم، یعنی عوامل روانی می گذارد.
به خصوص كه تلقین های سازنده و زندگی بخش توأم با نماز ، قابل مقایسه با آن گروه تلقین های روانی است كه گهگاه باعث تسكین آسم یا پیشگیری از بروز حملات آن می شوند.
ضمناً دیدگاه ویژۀ نمازگزار به زندگی در دنیا و ثبات شخصیت او (كه در شماره های آینده آن بحث خواهیم كرد) باعث می شود كه نمازگزار در مقابل افت و خیزهای غیر منتظرۀ زندگی، نه چندان شاد و نه چندان غمگین شود، و در نتیجه به حذف آن گروه از تغییرات هیجانی كه مسبّب تشدید آسم هستند، از زندگی خود بپردازد.

شنبه 18/6/1391 - 16:30 - 0 تشکر 550693

نكتۀ بیست و ششم
تأثیر نماز بر اختلال شخصیت پارانوئید
یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْم...  سوره مباركه حجرات -آیه 12
شاید بد نباشد "شخصیت پارانوئید" را به "شخصیت ظنین" ترجمه نمایئم. چرا كه مبتلایان به این اختلال، دچار سوء ظنّ عمیق و عدم اعتماد نسبت به بسیاری از اطرافیان خود می باشند. این اختلال كه به طور شایعی در مردان بیش از زنها دیده می شود معمولاً در اوایل جوانی آغاز می گردد و در جامعۀ ما با عناوین مختلفی مثل بدبین، متعصّب یا دل سیا ! و... شناخته می شود.
مبتلایان به این عارضۀ كارهای اطرافیانشان را برای خود به شدّت تحقیر كننده یا تهدید آمیز می دانند و پیوسته نگران نوعی آسیب دیدن یا سوء استفاده از جانب دیگران هستند. این افراد با این كه به كرّات، وفاداری و قابل اعتماد بودن دوستان و خویشاوندان خود را مورد ارزیابی و پرسش قرار می دهند، امّا با این وجود باز هم به دوستی و همراهی آنان شك دارند.
مسئلۀ شایع در مورد مبتلایان به این بیماری، شكّ و سوءظنّ دائمی و بدون دلیلی است كه در مورد وفاداری همسران خود به خرج می دهند و پیوسته در جستجوی شواهدی از خیانت همسران خود برمی آیند. بدین ترتیب رفتار آنها پیوسته در اطرافیانشان ترس و تعارض ایجاد می كند و به طور كلّی این بیماران در زمینۀ كار و زندگی با دیگران دچار مشكلات همیشگی هستند و مسائل شغلی و زناشوئی فراوانی برایشان ایجاد می شود. چرا كه آنها در بسیاری از مسائل ساده و خوش خیم زندگی، نشانه هایی از تحقیر یا اهانت می یابند. مثلاً تصّور می كنند كه فلان همسایه به قصد آزارشان ظرف زباله را دم در گذاشته است!؟!
در مورد درمان این بیماری دانش پزشكی چندان توفیقی نداشته است و چه بسا كه این بیماری در تمام طول عمر فرد برطرف نشود، امّا آیین اسلام كثیر الظّن بودن را نوعی گناه به حساب می آورد و در واقع مَُهر تأیید بر بیمار بودن این افراد می زند. پس می توان انتظار داشت هر دستور اسلامی از جمله نماز، كه گناه را از انسان دور می كند، در زدودن بیماری گناه آلود نیز مؤثّر واقع شود.
همانطور كه اشاره كردیم شروع این اختلال در آغاز جوانی می باشد، یعنی زمانیكه چند سالی از وجوب فریضۀ نماز گذشته است و انسان نمازگزار سالهاست كه در نماز خود "الحمدُللهِ ربَّ العالَمینِ" گفته است و خدای را به بزرگی و احاطۀ كامل بر جهان و جهانیان ستوده است و بدین ترتیب این باور را در وجود خویش ملكه ساخته است كه "جهان را صاحبی است خدا نام، كه برگی بی اذن و اجازت او بر زمین نمی افتد" و با زمزمۀ مدام "ایاكَ نَعبُدُ وایاكَ نَستَعین" بدین باور قلبی رسیده است كه همۀ كار خود، همۀ زندگی خود و همۀ هستی خودش را فقط به خدایی اینچنین قدرتمند بسپرد و از هیچ اتّفاق ناگواری، نگران نباشد و نیندیشد.
تكرار این باور عمیق ایمانی، بارها و بارها در طّی شبانه روز، نمازگزار را بدانجا می رساند، كه حتّی اگر در اطرافیان خود رفتاری را تهدید كننده یا تحقیرآمیز بیابد و یا به ظّنی در رابطه با همسر یا بستگان خود برسد، با تكیه بر همان نماز و ایمان، از سوء ظّن گناه آلود بپرهیزد و حساب را با پروردگار منتقم و حضرت كرام الكاتبین، اندازد.
به قول حافظ شیرین گوی شیراز
كارخود گر به خدا بازگذاری حافظ           ای بسا عیش كه با بخت خدا داده كنی
هرچند كه به نظر می رسد در بعد پیشگیری، با توجّه به آن كه سنّ شیوع و شروع این اختلال در آغاز جوانی و سالها پس از وجوب نماز است، بروز این اختلال در نمازگزاران بسی غیر معمول تر از افراد تاركَ الصلوة باشد

شنبه 18/6/1391 - 16:30 - 0 تشکر 550694

نكتۀ بیست و هفتم
تأثیر نماز بر اختلال شخصیّت اسكیزوئید
برخی روانپزشكان ایرانی "شخصیت منزوی" را بعنوان بهترین ترجمه، به جای "شخصیت اسكیزوئید" پیشنهاد كرده اند. چرا كه مبتلایان به این اختلال، عمری را در كناره گیری از اجتماع گذرانده اند و در نظر دیگران، آدم هائی مردم گُریز، منزوی و تنها هستند. مطالعات آماری در ایالات متحدۀ آمریكا، احتمال این كه از هر 100 آمریكایی حدود 7 نفر مبتلا به این اختلال باشند را مطرح كرده است كه دلالت بر شیوع بالای آن دارد.
مبتلایان به این حالت اكثراً مشاغل انفرادی كه حداقل تماس با دیگران را ایجاب می كند، انتخاب می كنند و حتّی برخی كارشبانه را به كار روزانه ترجیح می دهند تا مجبور به مدارا با افراد بیشتری نباشند.
این افراد آرام، مردم گریز، درون گرا و غیر اجتماعی هستند و ضمن كناره گیری و عدم دخالت در امور روزمره به دیگران چندان اهمیّتی نمی دهند و شاید اگر مختصر ذوق ادبی هم  داشته باشند، با برداشتی سطحی از این بیت مشهور عارفانه، پیوسته زمزمه می كنند
دلا خو كن به تنهایی كه از تن ها بلا خیزد     
سعادت آن كسی دارد كه از تن ها بپرهیزد
همین وضعیّت آنها ست كه باعث می شود غیر از بستگان درجه یك، دوستان نزدیك یا محرم خاصّی نداشته باشند و علاوه بر آن هیچ میلی نیز برای ایجاد روابط نزدیك با دیگران در خود احساس نكنند.
روشهای مورد استفاده در روانپزشكی امروز برای درمان این عارضه اعم از روان درمانی، گروه درمانی و یا حتّی دارو درمانی، به خصوص در شرایط و امكانات كشور ما، چندان عملی و مورد استفاده و كاربرد نمی باشند.
امّا چنانچه در پیشگیری و یا درمان این اختلال شایع شخصیت، روش عملی بی نظیری را جویا باشیم، كلمۀ درخشان "نماز" باز هم راهگشا خواهد بود.
توصیۀ مؤكّد اسلام مبنی بر اقامه نمازهای واجب یؤمیّه به جماعت و علاوه بر آن بانگ روح افزای نماز جمعه در فراخواندن به یك اجتماع شكوهمند و پرشور هفتگی بعنوان سمبُل بزرگی از اصالت "اجتماعی بودن" و ترك رهبانیّت در همۀ تعالیم اسلامی مطرحند و گویی همۀ این قبیل تعالیم، خودبخود نمازگزار را از گوشه نشینی و تنهایی، به بطن اجتماع می كشاند.
بعلاوه نكتۀ مهّم دیگری كه در آموزشهای متعالی نماز در زدودن روحیّه انزوا و مردم گریزی در انسان، خودنمائی می كند، این مطلب است كه ضمایر سورۀ مباركۀ "حمد" بعنوان "اُمُّ الكتاب" و هستۀ اصلی نماز و تعالیم اسلامی، همگی به صورت جمع ادا می شوند: (...إِیَّاكَ نَعْبُدُ وإِیَّاكَ نَسْتَعِینُ ، اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ)
به قول استاد ارجمند و دوست بزرگوارم، جناب آقای "دكتر حسن توانایان فرد" در كتاب ارزشمند "بهره وری درآموزشهای نماز": "این كه نَعبُدَُ می گوئیم و نه أعبُدُ و این كه نَستَعین می گوئیم و نه أستَعین، به عبارت دیگر این كه "می پرستیم" می گوئیم و نه می پرستم و "كمك می جوئیم" می گوییم و نه كمك می جویم، یعنی ضمیر جمع بكار رفته و نه ضمیر متكلم وحده، به این دلیل است كه به ما بیاموزد، در اسلام، جمع مقدّم بر فرد است..."
این مطلب، یعنی وجود ضمایر جمع و تكرار" ما بودن" و نه "من بودن" در جای جای نماز عمومیّت دارد و در اساسی ترین اذكار نماز به چشم یم خورد. مثلاً در سلام دوّم نماز می گوئیم : (السَّلامَُ عَلَینا و علی عِبادِالله الصالِحین) و یا حتّی در معروفترین دعاهای مستحب در قنوت، دعا می كنیم: (رَبَّنا آتِنا فی الدّنیا حَسَنه و فی الاخرةَ حَسَنَه و قنا عذابَ النّار).
به این ترتیب، نماز نه تنها از ابتلا به اختلال اسكیزوئید پیشگیری می كند، بلكه توانایی دارد كه مبتلایان به این عارضه را برای همیشه از كنج عزلت، به قلب جامعه بكشاند.

شنبه 18/6/1391 - 16:31 - 0 تشکر 550695

نكتۀ بیست و هشتم
تأثیر نماز بر اختلال شخصیّت نارسیستیك
حدیث از حضرت علی (ع): نماز، داروی تكبّر است.
نارسیس (نرگس) نام دختر جوان افسانه ای است، كه در دوران كهن، تصویر خود را در آب زلالی بدید و یك دل نه صد دل، عاشق خود شد!؟! و این داستان عجیب، وجه تسمیه ای برای معرّفی نوعی اختلال شخصیّت موسوم به اختلال شخصیّت خود شیفته ( Narcissistic personality disorder) گردید.
افراد مبتلا به این اختلال، با احساس عمیق اهمیّت شخصی، احساسات خود بزرگ بینی و به نوعی، اعتقاد به بی نظیر بودن خودشان مشخصّ هستند! این اختلال عمیق شخصیت كه در اوایل بزرگسالی به ظهور می رسد روی افكار، اعمال و رفتار شخص به شدّت تأثیر می گذارد بدین نحو كه آنان خود را آدم های خاصّی می پندارند و انتظار دارند كه به طور خاصّی، با آنان مدارا شود، اینان هرگز تحمّل انتقاد را ندارند و چنانچه كسی از آنان انتقاد بكند، دچار خشم می گردند یا ممكن است چنان به رفتار خود اطمینان داشته باشند كه شخص انتقاد كننده را جز ابلهی به شمار نیاورند و نسبت به انتقاد او، كاملاً بی تفاوت باشند.
خود شیفته ها، چنانچه مختصر استعداد، یا اندك موفقیّتی در زمینه ای داشته باشند در آن مورد به شدّت مبالغه می كنند و انتظار دارند، بدون هیچ دلیلی با آنها، به صورت فردی بی نظیر، مخصوص و استثنایی رفتار شود!
این بیماران برای رسیدن به اهداف خود، به راحتی از دیگران، سوء استفاده می كنند و در اشتغال ذهنی دائم، با مفاهیمی چون: موفقیّت، قدرت، استعداد درخشندگی، زیبائی و ایده آلیسم به سر می برند و پیوسته در پی شكار اظهارات محبّت آمیز و تعریف و تمجید دیگران می باشند.
نمونۀ مبتلایان به این اختلال را، در جامعۀ ما نیز بسیار می توان یافت، مثلاً كسانی كه تصّور می كنند ضرورتی ندارد آنها هم در صفی كه دیگران منتظر ایستاده اند، انتظار بكشند!
این تافته های جدا بافته، كه "من" خود را بر همه چیز و همه كس ترجیح می دهند، با عناوینی چون :از خود متشكر، خودخواه، مغرور، از خود راضی و... در جامعۀ ایرانی شناخته می شوند و بوسیلۀ این صفت بد خود، ناراحتی های متعددی را برای خود و اطرافیانشان ایجاد می كنند.
به اعتقاد بسیاری از روانپزشكان "درمان اختلال شخصیت خود شیفته، بی نهایت مشكل است، جون برای پیشرفت درمان خود این افراد باید دست از خودشیفتگی بردارند" كه این كار راحتی نیست و در واقع هنوز ساخت داروی شیمیایی كه بر "عدم تعادل ناقل های عصبی" مربوط به خودخواهی انسان غلبه كند هم، ممكن نشده است.
امّا پزشكان معنوی بشر، از قرنها پیش، راه حلّ های بی نظیر و درخشانی، برای مقابله با خودخواهی و تكبّر او، پیشنهاد كرده اند كه بنابر فرمایش حضرت علی (ع) در صدر این راه حلّها "نماز" جای دارد.
درشمارۀ گذشته گفتیم كه در سرتاسر اذكار نمازهای یومیّه، ضمایر متكلّم مع الغیر (جمع) به جای ضمایر متكلّم وجده (مفرد) بكار رفته است. بدین معنی كه پیوسته "مابودن" و نه "من بودن" در آموزش های نماز، تكرار و تلقین می گردد و این موضوع در رفع بسیاری از اختلالات پیچیدۀ شخصیت، از جمله اختلال شخصیت اسكیزو تایپی (اسرارآمیز)، اختلال شخصیّت خودشیفته و... نقش مهّم و اساسی دارد. چرا كه در همۀ این اختلالات كه ما به شرح مختصر برخی پرداخته ایم، اصالت یافتن و تفّوق "من" نسبت به "ما" زیر بنای اختلال به حساب می آید.
در حالیكه در جریان "نماز" این "ما" ست كه اهمیّت می یابد و "من" بودن انسان (بعنوان مثال خودخواهی و تكبّر او) به فراموشی سپرده می شود.
امّا جالب اینجاست كه اشاره كنیم كه در اذكار نماز تنها یك جاست كه سخن از "من" به میان می آید و آن زمانی است كه بندۀ ناتوان در نهایت ذلّت در مقابل پروردگار خود، كُرنش می كند (ركوع) پس آن گاه خود را در مقابل آفرینندۀ خویش به خاك می اندازد و به سجده می رود و نغمۀ سر می دهد: سُبحانَ رَبّیَ الاعلی و بِحَمدهِ و "سجده" در روایات بالاترین مرتبۀ قَُرب نمازگزار، به پروردگار معّرفی شده است.
و شاید سخن گفتن از "من" در لحظاتی سرشار از خشوع و هنگام افتادن به خاك و فلسفۀ آن كه سجود نزدیكترین لحظۀ بنده به خدا معرّفی شده است، این نكته باشد كه "من" را باید از میان برداشت و به خاك سپرد تا به "او" نزدیك شد. به قول ملامحسن فیض كاشانی (ره)
با من بودی، مَنَت نمی دانستم
با من بودی، مَنَت نیم دانستم
چون "من" شدم از میان، تو را دانستم
تا من بودی، مَنَت نمی دانستم

شنبه 18/6/1391 - 16:31 - 0 تشکر 550696

نكتۀ بیست و نهم
تأثیر نماز بر ثبات شخصیّت
رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَیْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا
پروردگارا! صبر و شكیبایی را بر ما فرو ریز و قدمهایمان را (در زندگی) ثابت  و پایدار نما. (سوره مباركه بقره - آیۀ شریفه 250)
"شخصیت" در تعریف روانشناسی و روانپزشكی، معّرف مجموعه ای از صفات، رفتارها، افكار و تمایلات عاطفی و هیجانی هر فرد می باشد، كه او را از دیگران متمایز می كند.
دانش امروز، عوامل شكل دهندۀ شخصیت انسان را در دو گروه درونی و بیرونی، طبقه بندی می نماید. صرفنظر از عوامل درونی و جسمی تأثیر گذار برروی شخصیّت (از جمله مسائل ژنتیكی، وضعیت فیزیكی و ظاهری بدن، مسائل هورمونی شیمیایی و...) عوامل بیرونی (محیطی) نقش عمده ای را در شكل دادن به شخصیّت انسان، ایفا می كنند.
این عوامل بیرونی شامل: 1- تأثیر والدین و خانواده 2- عوامل فرهنگی - اجتماعی 3- تجارب زندگی می باشند  و تأثیر هر كدام از این عوامل بر شخصیّت انسان توسّط مطالعات متعدد پژوهشی به اثبات رسیده است. 
با توجّه به نقش این عوامل متعدد، بر روی تشكیل شخصیّت، می توان رسیدن به ثبات شخصیّت و برخورداری از آرامش و پایداری شخصیتی را یكی از ایده آلترین، خواسته های بشری دانست، چرا كه وجود ناهنجاری در هر كدام از عوامل شكل دهندۀ شخصیّت می تواند اثرات فاجعه آمیزی مثلاً به صورت اختلالات پیچیده و متعدد شخصیت به بار آورد، كه از جمله این اختلالات به سه نمونه در نكات پیشین این مجموعه مقالات و تأثیر نماز در رفع آنها، اشاره شده است.
امّا بی ثباتی شخصیّت (پسیكوپاتی) كه گاهی از اصطلاح آن در ممالك غربی برای برچسب زدن به مخالفان سیاسی و مذهبی نیز استفاده می شود ، دلالت بر یك نوع شایع از اختلال شخصیت دارد كه مبتلایان به آن از تغییرات دائمی حالات و رفتارها و افكار رنج می برند، به نحوی كه هر لحظه به رنگی در می آیند و نغمۀ جدیدی ساز می كنند!
این بیماران كه بدون آن كه با عنوان بیمار شناخته شوند به وفور در جامعه حضور دارند، كسانی هستند كه از كمترین درجۀ سازشكاری و انطباق در خانه، مدرسه محلّ كار یا حتّی در امر ازدواج برخور دارند، بعنوان مثال به تغییر مكرّر شغل می پردازند یا گروه و جناح سیاسی خود را پیوسته تغییر می دهند.
مبتلایان به این اختلال كه در جامعۀ ایرانی با عناوینی چون بوقلمون صفت، عضو حزب باد، دمدمی مزاج و ... معرّفی می شوند در واقع از بیماری "بی ثباتی عمومی شخصیت" رنج می برند.
با این كه موارد درمانی متعددی در كتب روانپزشكی برای درمان این بیماران لیست می شود (از جمله این كه در دارو درمانی گروهی از اینان كه دچار اختلال ریتم مغزی هستند از داروهای محرّك دستگاه عصبی استفاده می گردد) امّا از دیدگاه ما، "نماز" باز هم می تواند ایفاگر نقش بسیار مهّمی در پیشگیری و درمان این اختلال عمیق شخصیت باشد.
پذیرفتن مطلق و تسلیم در مقابل "یك دین" و پیروی از "یك مذهب " و پیمودن "یك راه" كه همانا صراط مستقیم است، ویژگی مهّم و برجستۀ نمازگزاران است. نمازگزار ضمن تكرار مكرر "یك مجموعه " از الفاظ و اذكار واحد در طّی نمازهای روزانۀ خود، پیوسته "یك عقیدۀ واحد" و  "یك خط مشی مشخّص" را در زندگی خود دنبال می كند و بدین ترتیب گویی "یك شخصیت ثابت" و "یك روش و منش معین" و یك ایدئولوژی همیشگی " را برای خود انتخاب می نماید و در حین تكرار جزء به جزء اصول اساسی ایدئولوژی خود در نماز (كه همگی آن اصول در مضامین نماز متجّلی است) پیوسته به تثبیت شخصیت واحد و ثابت خود می پردازد، بدین ترتیب برای آن گروه كه نماز را تكرار مكررات می دانند شاید توجّه به همین یك نكته كافی باشد، كه در ورای همین تكرار همیشگی، موهبت بزرگ ثبات شخصیت و تعادل كامل روانی نهفته است كه می توان آنرا به نوعی سرمنشاء تمام موفقیّت های بشری در عالَم مادّه و معنا دانست.

شنبه 18/6/1391 - 16:32 - 0 تشکر 550697

نكتۀ سی ام
تأثیر نماز بر حافظه و تمركز حواس
حدیث از امام محمد باقر (ع): در نماز خود توجه و تمركز كامل داشته باش زیرا از نماز تو آن مقدار قبول می شود كه با توجه خوانده می شود.
"تمركز (Concentration) نه تنها شرط لازم، بلكه در بسیاری موارد، شرط كافی برای بسیاری از موفقیّت های انسان است.
عرصۀ كاربرد تمركز، نه فقط در فعّالیت های مادّی و محسوس انسان، بلكه گاهی تا حّد مسائل ماورائی و مرموز هستی، گسترده است. بدین معنا كه حتّی عملیات محیّر العقول مرتاضان هندی، طریقه های پیشرفت و سیر و سلوك در مكاتب عرفانی و مذهبی شرق دور (از جمله ذن، بودیسم، یوگاو...) راههای دین حقیقت اشیاء در مقابل نگاه كردن معمولی به آنها، در تعالیم روانشناسی و عارفانۀ دون خوان به كارلوس كاستاندا،  روشهای كشف و شهود و مراقبه در سلسله های تصّوف و عرفان اسلامی و ایرانی و بسیاری دیگر از مسائل معنوی از این قبیل، تنها از طریق دست یافتن به درجاتی از "تمركز" قابل وصول می باشد.
بعنوان مثال، حتّی در انواع ورزشهایی كه خاستگاه آنها در ممالك شرق دور می باشد (از جمله ورزشهای رزمی مثل كاراته، جودو، ساواته، كونگ فو و...) شرط اصلی برای موفقیّت و پیشرفت برخورداری از "تمركز" می باشد. و از این رو بخش مهمّی از تمرینات این ورزشها به "تمرین تمركز" اختصاص یافته است.
امّا در بعد فعّالیتهای مادّی و عادی روزمرۀ انسان نیز "تمركز حواس" دارای نقش بسیار كلیدی است.
از سردار افسانه ای فرانسویان، "ناپلئون بناپارت" چنین نقل می كنند كه می گفت: "تنها زمانی موفّق شدم كه به پیروزیهای بزرگ درعرصۀ سیاسی و نظامی دست پیدا كنم، كه توانائی یافتم، مغز خود را كشوبندی كنم!؟! و در مورد انجام هر كار تنها كشوی مربوط به آنرا بگشایم و بر آن تمركز بدهم و سایر كشوهای مربوط به دیگر كارها را ببندم. بدین معنا كه مثلاً زمانی كه به حلّ یك مسئله جنگی مشغول بودم، تنها كشوی مربوط به آن مسئله در ذهنم بیرون بود و تنها بر روی آن كار می كردم و در این زمان همۀ كشوهای مغزی دیگرم، حتّی كشوی مربوط به عشق "ژوزفین" بسته بود!"
به همین قیاس، چنانچه مثلاً یك دانش آموز یا یك دانشجو، بتواند موقع مطالعۀ دروس خود، تنها بر همان موضوع درسی مورد مطالعه تمركز دهد و از سایر افكار بر حذر باشد، موفّق خواهد شد كه به پیروزی های چشمگیری در زمینۀ تحصیلی دست یابد: یا حتّی كی كارمند، یك كاسب، یك بنّا، یك راننده و... تنها زمانی در كار خود كاملاً موفّق خواهند بود كه از تمركز حواس كافی، موقع كار خود، برخوردار باشند و در اصطلاح مشهور حواسشان به كارشان جمع باشد.
به این ترتیب با این مثالها می توان به اهمیّت زایدالوصف جمع بودن حواس یا همان تمركز پی برد و توجّه نمود كه چنانچه در امور مختلف و بخصوص در كارهای فكری، با سلاح تمركز به میدان رفت و با توجّه به رابطۀ تنگاتنگ حافظه و تمركز خواس، دانسته های جدید را با نظم و ترتیب روی یكدیگر قرار داد، قدم بزرگی در جهت تقویت حافظه نیز برداشته خواهد شد.
مطالعات مختلف علمی و پژوهشی و نظریه پردازیهای گوناگونی نیز در دانش امروز، در این مورد صورت پذیرفته است كه ازآن جمله می توان به مطالعات "گاردنر مورفی" پیرامون Canalization (متوجّه ساختن اندیشه و فعّالیت به موضوعی معیّن) اشاره كرد.
امّا توصیه های مؤكّد و متعددی كه در تعالیم اسلامی مبنی بر "حضور قلب" در نماز و برخورداری از اقبال و توجّه كامل به نماز به ما رسیده است، همگی دلالت بر آن دارد كه نماز ارزشمند در درگاه الهی نمازی است كه با تمركز كامل و توجّه دقیق به مضامین آن، به جای آورده شود و نمازی كه مسلسل و طوطی وار بدون حضور ذهن و قلب خوانده شود از ارزش بسیار كمی برخوردار است. و حتّی در حدیث معصوم (ع) آمده است كه عابدی كه بدون فهم و درك (و در نتیجۀ آن بدون توجّه) عبادت می كند، همچون الاغ آسیاب است.  (كَحِمارُ الطّاحونَة)
بدین ترتیب اقامه كنندۀ حقیقی نماز، با برخورداری از حضور قلب در عبادت های یومیّه خویش، در واقع "تمركز حواس" را بارها و بارها در طول یك شبانه روز، تمرین می كند و از این جهت این صفت حسنه را در وجود خد، ملكه می سازد تا با بهره بردن از آن در همۀ عرصه های زندگی، موفقیّت را در همۀ ابعاد ممكن نصیب خویشتن سازد.

شنبه 18/6/1391 - 16:32 - 0 تشکر 550698

نكتۀ سی و یكم
تأثیر نماز بر سلامت جسمی كودكان
 وَأْمُرْ أَهْلَكَ بِالصَّلَاةِ وَاصْطَبِرْ عَلَیْهَا   و خانواده ات را به نماز و صبر نمودن بر آن، امر كن. (سوره مباركه طه - آیه شریفۀ 132)
پزشكان اطفال ضرب المثل مشهوری بدین مضمون دارند كه "كودكان" هرگز بزرگسالان كوچك نیستند" بدین معنا كه عوالم روانی و حتّی جسمی كودكان به كلّی متفاوت از بزرگسالان است و جا دارد حتّی آنها را نوع دیگر از انسان به حساب آوریم و در بَُعد بررسی فواید پزشكی نماز، نكات متعددی را به سلامتی كودكان، جدای از بزرگسالان، اختصاص دهیم، امّا از آنجا كه بنا را بر اختصار گذاشته ایم تنها طیّ دو نكته و به گونه ای فهرست وار، از برخی تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم نماز بر سلامت جسمی و روانی كودكان، سخن می گوییم.
سلامت كودكان، از آرزوها و ایده آلها همۀ جوامع بشری است و از این رو مجامع بین المللی متعددی با قصد حمایت از سلامتی و كمك به پیشرفت كودكان، بوجود آمده اند. امّا آنچه كه كمتر مورد توجّه همۀ این مجامع بوده است، شاید توجّه به نقش بی نهایت عمیق دستورات دینی در ایجاد سلامتی اطفال باشد.
بعنوان مثال حدود دو دهۀ پیش، مجامع علمی جهان، شیر مادر را برای شیرخواران، بی كفایت تشخیص دادند و اقدام به تهیّه شیر خشكی كه گمان می بردند، مفیدتر از شیر مادر است، نمودند و انواع و اقسام شیر خشك را با تبلیغات وسیع بر له آنها و علیه شیرمادر، به بازار فرستادند، این در حالی بود كه از قرنها پیش در آیات استوار قرآن از جمله آیۀ شریفۀ 233 از سورۀ مباركۀ بقره و آیۀ 12 از سورۀ مباركۀ لقمان، چند بار تأكید براستفاده از شیر مادر، آن هم تا دو سال شده بود. با این وجود بسیاری از مادران (از جمله حتّی مادران مسلمان)، گول تبلیغات علم را خوردند و به كودكان خود به جای حیاتی ترین و سلامتی بخش ترین مادّۀ غذایی كه توسّط آفریدگار هستی تولید و توصیه شده بود، شیر خشك بی خاصیّت و بسیار مضّر ساخت انسانها را خوراندند.
امّا با پیشرفت بیشتر دانش و تجهیز بیشتر آزمایشگاههای علمی، چند سال بعد برخی برتریهای شیر مادر، روشن شد و این بود كه دامنۀ تبلیغ علیه آن محدودتر شد و علم نسبی بشر اعلام كرد: "شیر مادر، تا حدّاقل 6 ماه مفیدترین مادّۀ غذایی برای كودكان است" كه این دستور نیز هنوز، با دستور قرآنی، كمی متناقض به نظر می رسید، تا این كه آخرین تلاشهای بشر برای شكافتن هرچه بیشتر محتویات شیر مادر و شناسایی اجزای آن به نتیجه رسید و كار بدانجا كشید كه سرانجام در سالهای اخیر، علم به این حقیقت اعتراف كند كه : شیر مادر، آن هم تا دو سال، ضروری ترین، اساسی ترین و حیات بخش ترین نیاز كودك به شمار می آید و محرومیت كودك از شیر مادر، او را در معرض طیف بسیار وسیعی از یبماریهای جسمی و روانی، قرار می دهد. و آیات شكوهمند قرآن و فرمایشات معصومین(ع) در این مورد همچنان استوار و درخشان بر جای خود بود. 
با این قیاس، می توان نتیجه گرفت وقتی كه یكی از ساده ترین دستورهای قرآنی، غنایی تا بدین حدّ مثلاً در تأمین سلامت كودكان دارد، دستورات مؤكّد و مكرّر آن (مثل نماز) دیگر تا چه پایه ای مفید و سودمندند.
واقعیّت این است كه سودمندی "نماز جسمی كودكان، بوضوح قابل مشاهده است. از جمله ای كه با پایبندی به نماز در جامعه می توان به راحتی با آن گروه از بیماریهای مادر زادی بسیار شایع در نوزادان كه بر اثر فسادهایی مانند اعتیاد، الكلیسم، بیماریهای مقاربتی و ... بوقوع می پیوندد، وداع نمود.
"كودك آزاری" كه بخش مهّمی از علل بستری و مراجعۀ كودكان به مراكز پزشكی و روانپزشكی را تشكیل می دهد، در پرتو نماز و در جامعۀ نمازگزار، بی معنی به حساب می آید. عفونت های گوناگونی كه در كودكان ایجاد بیماری می كنند توسّط نماز تعدیل می شوند بعنوان مثال به اثبات رسیده است كه بخش مهّمی از مرگ و میر نوزادان در بدو تولّد به دلیل تماس با بدن آلودۀ اطرافیان (از جمله دستهای آنها) است. كه طهارت دائمی ناشی از نماز می تواند یك عامل مهّم پیشگیری از این قبیل مرگها باشد. كه اگر به این قییل مثالها، فواید دیگری ناشی از زندگی یك كودك، در خانواده های مذهبی را اضافه بكنیم، مثلاً به سنّت حسنۀ ختنۀ اطفال، كه خطر عفونت های ادراری را در آنها تا یكصد برابر، كاهش می دهد و یا عادت پیدا كردن به مسواك و... را اضافه نماییم خواهیم دید كه چگونه تعالیم اسلامی، كودكان را در معرض سلامتی جسمانی قرار می دهد. با این كه آموزش وضو به كودكان، كه در واقع نوعی آموزش پاكیزگی و طهارت به آنهاست و از آنجا كه بخش عمده ای از بیماریهای عفونی شایع در اطفال از جمله حصبه (تیفوئید)، فلج اطفال، هپاتیت A و... از طریق مدفوعی - دهانی (Fecal - Oral) انتقال می یابند، می توان با بهره از طهارت ناشی از نماز، از میزان بروز و شیوع این بیماریها به شدّت كم نمود، همانطور كه امروزه در ممالك پیشرفتۀ غربی، آموزش شستن دستها قبل از صرف غذا (كه اتفّاقاً با اوقات نماز، تقریباً مقارنت دارد) از اصول اولیّه ای است كه به اطفال، درمدارس ابتدایی، آموزش داده می شود.
علاوه بر محاسن جسمی بسیار متعدّدی كه از زندگی یك كودك در یك خانوادۀ مؤمن و نمازگزار، برای او حاصل می شود (از جمله این كه مادر با تقوی و مؤمن كودك، با اقتدای به قرآن و سخن معصومین (ع) كودكش را تا دو سال كامل شیر می دهد و این وظیفۀ بی نهایت بزرگ را به بهانه های پوچ و واهی، از جمله اشتغال در بیرون منزل و... رها نمی كند و در نتیجه كودك خود را در مقابل طیف بسیار وسیعی از بیماریهای مرگبار جسمی و روانی و انحرافات و اعتیادات و... در آینده ایمن و واكسینه می كند) . می توان بدین نكتۀ مهّم نیز توجّه نمود كه ملكه شدن عادت حسنۀ نماز، در كودك صرفنظر از عظمتهای عبودی بیشمار آن و صرفاً از دیدگاه پزشكی، به خاطر محاسن بهداشتی و طبّی بیشماری كه بر نماز مترتب است (و ما به قسمت كوچكی از آنها در این مجموعه مقالات اشاره كرده ایم) سبب خواهد شد كه همۀ این محاسن بیشمار درآینده، كودك را همراهی كند و او را در راه ساختن زندگی سالم و موفّق یاری دهد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.