نام کدام یک از زنان به صورت خاص در قرآن کریم آمده است و چه ویژگی مهمی دلیل یاد کردن نام آنها بوده است؟
نام در قرآن خیلی اهمیت ندارد و خداوند تنها نام حضرت مریم را آورده است. دلیل هم می تواند انتخاب حضرت مریم به عنوان مادر کسی باشد که تاریخ را تغییر می دهد.
مادر حضرت مریم که نذر کرده بود بعد از تولد فرزند پسرش، او را به معبد بسپارد، وقتی دختری به دنیا آورد به خدا شکایت کرد که من پسری می خواستم و حال آنکه این فرزند دختر است. خداوند نذر وی را قبول می کند و حضرت مریم به معبد می رود. باید توجه داشت که به معبد رفتن یک زن در آن زمان امری بسیار غریب بوده. علمای یهود عقیده داشتند که حوا آدم را فریب داده است پس نسبت به زنان بی توجه بوده و حتی آنان را نجس می دانستند و اجازه دخالت در هیچ کار مردانه ای را به زنان نمی دادند. حال فکر کنید
در چنان شرایطی یک زن بخواهد به معبد خاصی که مقر علمای یهود است برود.
دلیل دیگر می تواند انتخاب حضرت زکریا به عنوان سرپرست و مربی حضرت مریم از سوی خداوند باشد. پروردگار به حضرت زکریا پسری می دهد ولی او از مریم مراقبت می کند و یک زن به خواست خدا چنان قدرتی می یابد که به معبد می رود.
مسئله دیگر این است که حضرت مریم تنها کسی است که بدون درخواست روزی از خداوند، همیشه از بهشت روزی داشته و قبل از او کسی چنین نبوده است.
ویژگی دیگر، متوجه کردن مردم به تولد حضرت عیسی(ع) است. در سوره عمران، آیه 59 آمده است که خلقت عیسی(ع) به مانند خلقت حضرت آدم(ع) است. در واقع می توان گفت تولد عیسی(ع) به گونه ای رازگشای خلقت آدم است.
در واقع چنین می توان گفت که مهم ترین ویژگی حضرت مریم در ساختارشکنی است که در یهود ایجاد می کند. وقتی یهودیان زن را بشر حساب نمی کردند، رفتن مریم به آن مکان، کاری فوق العاده بوده و شاید بتوان گفت به نوعی شبیه بت شکنی حضرت ابراهیم(ع) بوده است. پروردگار رفتن حضرت مریم را به معبد قبول داشت و عظمت این کار قابل مقایسه با هیچ چیز نیست.
حضرت مریم به خاطر زایمان عجیبش و همچنین به خاطر پاکدامنی اش در قرآن مهم است.
هر چند حضرت زهرا(س) نامش در قرآن نرفته است، ولی از او به عنوان «کوثر» یاد شده و سوره کوثر به وی اختصاص دارد.
آسیه
قرآن موجب شده است که دیگر به روزمرگی ها توجه نکنم.
من سه دختر دانشجو و یک پسر پشت کنکوری دارم
و سعی کرده ام آنها را با تربیت قرآنی آشنا کنم.
هم با وجود اینکه زنی بسیار باایمان است ولی اسمش در قرآن نیست. آسیه ای که به خدا می گوید خانه ای نزد خودت می خواهم و خداوند می فرماید خانه ای برای وی در نظر گرفته است. آسیه همسر فرعون است و تمام مادیات برای وی فراهم است ولی او به همه چیز پشت پا می زند و به فرعون می گوید تو خدا نیستی. آسیه هم نمادی از فرد باایمان برای زن و مرد است. آسیه قبل از همه، متوجه ادعای دروغین فرعون شد و به خداوند پناه برد تا اینکه فرعون به فکر قتل وی افتاد.
«زلیخا» نیز نماد هواپرستی است اما این بدان معنی نیست که زن اغواگر است. تحریک مرد توسط زن در قرآن منفور است مثل کاری که زلیخا کرد. در قرآن آمده است اول باید مردان مراقب چشمان خود باشند و سپس زنان خود را بپوشانند. قوم لوط که اصلاً به زن توجهی نداشتند ولی قومی فاسد بودند. بنابراین ایجاد فساد تنها به زنان مربوط نمی شود. البته در قرآن آمده است که آرایش، نماد زنان جاهلیت بوده و تحریک مردان در جامعه به وسیله زنانی که آرایش می کنند، حرام است.
ملکه سبا هم زن دیگری است که در قرآن به آن اشاره می شود ولی نام «بلقیس» نمی آید. این ملکه در قرآن نماد پادشاهیِ زن است و به جای اینکه خداوند روی اسم وی تأکید کند، به قدرتش اشاره می کند و حکومت قدرتمندی که این زن در کشورش داشته است.