• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 916)
چهارشنبه 15/6/1391 - 23:33 -0 تشکر 544819
زن نماد مهر و عطوفت است

خانم «زهرا خراسانی» که سال ها زیر نظر اساتید پیرامون علوم قرآنی مطالعه کرده و دروس حوزه را تا حد سطح یک به پایان برده، نویسنده دو کتاب با موضوعات قرآنی «نقش گفتگو در قصه های قرآنی» و «اسرار ملکه صلح (شخصیت در قصه های قرآنی)» است. سومین کتاب این نویسنده، «نویسندگی خلاّق» نام دارد که آموزش نویسندگی با بهره گیری از داستان های قرآن است. وی در حال حاضر مشغول نوشتن سه کتاب دیگر می باشد.

روی آوردن این نویسنده کاشانی از داستان کوتاه و رمان به مقالات سیاسی و اجتماعی و همکاری 18 ساله با مطبوعات و سپس گرایش به علوم قرآنی، نکته ای است که ما را به سوی این گفتگو می کشاند.

فرهنگ و اندیشه / نگاه

گفتگو با خانم زهرا خراسانی، نویسنده آثار قرآنی

پنج شنبه 16/6/1391 - 0:9 - 0 تشکر 544886


خانم خراسانی می گوید: «پس از سال ها نوشتن خاطرات جنگ، نقد و مقالات و تحقیق روی مسائل سیاسی و تاریخی روز، چهار سال پیش قصد داشتم رمانی بنویسم که یکی از بزرگان به من گفت رمان را هر کسی می تواند بنویسد، لااقل چیزی بنویس که به دردِ آخرتت هم بخورد. من هم با همفکری همسرم به این نتیجه رسیدم که شروع به مطالعه در مورد قرآن بکنم و در این مورد کتاب های دنباله داری بنویسم.»


پس در واقع قصد دارید پس از پرداختن به عناصر شخصیت و گفتگو در قرآن، به دیگر عناصر داستانی موجود در قرآن هم اشاره کنید؟


بله، منتظر فرصتی هستم که بتوانم روی تمام داستان های قرآن کار کنم و عناصر داستانی را در آنها بیابم.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:9 - 0 تشکر 544888


مطالعه روی قرآن و مفاهیم آن چه تأثیری بر روی شما و تفکرات تان داشت؟ این تأثیر روی خانواده تان به چه صورت بود؟


وقتی با تفکر وارد قرآن می شویم نگاه ما به تمام پدیده های خلقت تغییر می کند. اندیشه سبب می شود دید ما به جهان عوض شود. قرآن تنها وسیله سنجش حق از باطل است. اگر قرآن را درست نخوانیم و روی آن فکر نکنیم، حق نداریم بهانه گیری کنیم و بگوییم چرا اینجای دنیا این طور است و چرا آن طور نیست.


اگر تأثیر قرآن در زندگی ام نبود، امکان نداشت زندگی ساده ام را با توجه به زندگی تجملی اطرافیانم تحمل کنم. قرآن موجب شده است که دیگر به روزمرگی ها توجه نکنم. من سه دختر دانشجو و یک پسر پشت کنکوری دارم و سعی کرده ام آنها را با تربیت قرآنی آشنا کنم. در قرآن به زنان توجه ویژه شده است پس من به دخترانم بیشتر توجه دارم تا به پسرم.


از سوی دیگر من می دانستم که آشپزی و بچه داری جزو وظایف دایمی زنان نیست و همسرم نیز اعتراضی نداشت و همراه بسیار خوبی در طول بیست و پنج سال زندگی مشترک برای من بوده و هست.


شروع زندگی ما در شکل گیری جریانات سیاسی بود و فشارهای زیادی روی زندگی ام بود. دعواهای ما هم بر خلاف تمام زوجین هیچ ربطی به مسائل خانوادگی نداشت و تماما سیاسی اجتماعی بود. ما تعامل خوبی با هم داشتیم و حرف همدیگر را درک می کردیم و هیچ کدام مزاحم فعالیت های همدیگر نمی شدیم.


همسرم در زندگی با من بسیار صبور بوده و همراه همیشگی من. ایشان نتوانسته زندگی دنیوی و رفاه بسیار به من بدهد ولی در عوض بسیار باگذشت بوده که فکر کنم تنها به همین خاطر جزو رستگاران خواهد بود.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:10 - 0 تشکر 544890


از دید شما نگاه خداوند رحمان در قرآن به زنان چگونه است؟


در نگاه کلی باید گفت زن و مرد در قرآن هیچ فرقی با هم ندارند. در آیه اول سوره نساء ذکر شده است که زن و مرد از نظر خلقت هیچ فرقی با هم ندارند. اینکه برخی زنان مدعی هستند از اول بدبخت خلق شده اند و به پای مردان نمی رسند، اشتباه است.


باید گفت دو گروه رستگار نمی شوند؛ اول زن هایی که فکر می کنند از نظر خلقت در حق شان کوتاهی شده و عدالت به کار نرفته است، و گروه دوم مردانی که فکر می کنند برتر از زنان هستند. قرآن می فرماید بترسید از خداوند که شما را از نفس واحد آفرید. هیچ کس نمی تواند آیه ای در قرآن بیابد که نگاه خداوند به زن پایین تر از مرد است. قرآن دیدگاه جنسیتی ندارد. یک سری از آیات قرآن است که جنبه های هنری بسیار دارد. برخی به این جنبه های هنری آیات کمتر توجه داشته و زن را تنها از نظر جنسیتی و فیزیکی در قرآن نگاه می کنند؛ لذا آن چیزی که حق واقعی زنان است و در قرآن به آن اشاره شده در پرده می ماند.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:10 - 0 تشکر 544893


نام کدام یک از زنان به صورت خاص در قرآن کریم آمده است و چه ویژگی مهمی دلیل یاد کردن نام آنها بوده است؟


نام در قرآن خیلی اهمیت ندارد و خداوند تنها نام حضرت مریم را آورده است. دلیل هم می تواند انتخاب حضرت مریم به عنوان مادر کسی باشد که تاریخ را تغییر می دهد.


مادر حضرت مریم که نذر کرده بود بعد از تولد فرزند پسرش، او را به معبد بسپارد، وقتی دختری به دنیا آورد به خدا شکایت کرد که من پسری می خواستم و حال آنکه این فرزند دختر است. خداوند نذر وی را قبول می کند و حضرت مریم به معبد می رود. باید توجه داشت که به معبد رفتن یک زن در آن زمان امری بسیار غریب بوده. علمای یهود عقیده داشتند که حوا آدم را فریب داده است پس نسبت به زنان بی توجه بوده و حتی آنان را نجس می دانستند و اجازه دخالت در هیچ کار مردانه ای را به زنان نمی دادند. حال فکر کنید


در چنان شرایطی یک زن بخواهد به معبد خاصی که مقر علمای یهود است برود.


دلیل دیگر می تواند انتخاب حضرت زکریا به عنوان سرپرست و مربی حضرت مریم از سوی خداوند باشد. پروردگار به حضرت زکریا پسری می دهد ولی او از مریم مراقبت می کند و یک زن به خواست خدا چنان قدرتی می یابد که به معبد می رود.


مسئله دیگر این است که حضرت مریم تنها کسی است که بدون درخواست روزی از خداوند، همیشه از بهشت روزی داشته و قبل از او کسی چنین نبوده است.


ویژگی دیگر، متوجه کردن مردم به تولد حضرت عیسی(ع) است. در سوره عمران، آیه 59 آمده است که خلقت عیسی(ع) به مانند خلقت حضرت آدم(ع) است. در واقع می توان گفت تولد عیسی(ع) به گونه ای رازگشای خلقت آدم است.


در واقع چنین می توان گفت که مهم ترین ویژگی حضرت مریم در ساختارشکنی است که در یهود ایجاد می کند. وقتی یهودیان زن را بشر حساب نمی کردند، رفتن مریم به آن مکان، کاری فوق العاده بوده و شاید بتوان گفت به نوعی شبیه بت شکنی حضرت ابراهیم(ع) بوده است. پروردگار رفتن حضرت مریم را به معبد قبول داشت و عظمت این کار قابل مقایسه با هیچ چیز نیست.


حضرت مریم به خاطر زایمان عجیبش و همچنین به خاطر پاکدامنی اش در قرآن مهم است.


هر چند حضرت زهرا(س) نامش در قرآن نرفته است، ولی از او به عنوان «کوثر» یاد شده و سوره کوثر به وی اختصاص دارد.


آسیه


قرآن موجب شده است که دیگر به روزمرگی ها توجه نکنم.


من سه دختر دانشجو و یک پسر پشت کنکوری دارم


و سعی کرده ام آنها را با تربیت قرآنی آشنا کنم.


هم با وجود اینکه زنی بسیار باایمان است ولی اسمش در قرآن نیست. آسیه ای که به خدا می گوید خانه ای نزد خودت می خواهم و خداوند می فرماید خانه ای برای وی در نظر گرفته است. آسیه همسر فرعون است و تمام مادیات برای وی فراهم است ولی او به همه چیز پشت پا می زند و به فرعون می گوید تو خدا نیستی. آسیه هم نمادی از فرد باایمان برای زن و مرد است. آسیه قبل از همه، متوجه ادعای دروغین فرعون شد و به خداوند پناه برد تا اینکه فرعون به فکر قتل وی افتاد.


«زلیخا» نیز نماد هواپرستی است اما این بدان معنی نیست که زن اغواگر است. تحریک مرد توسط زن در قرآن منفور است مثل کاری که زلیخا کرد. در قرآن آمده است اول باید مردان مراقب چشمان خود باشند و سپس زنان خود را بپوشانند. قوم لوط که اصلاً به زن توجهی نداشتند ولی قومی فاسد بودند. بنابراین ایجاد فساد تنها به زنان مربوط نمی شود. البته در قرآن آمده است که آرایش، نماد زنان جاهلیت بوده و تحریک مردان در جامعه به وسیله زنانی که آرایش می کنند، حرام است.


ملکه سبا هم زن دیگری است که در قرآن به آن اشاره می شود ولی نام «بلقیس» نمی آید. این ملکه در قرآن نماد پادشاهیِ زن است و به جای اینکه خداوند روی اسم وی تأکید کند، به قدرتش اشاره می کند و حکومت قدرتمندی که این زن در کشورش داشته است.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:11 - 0 تشکر 544896


در قرآن در مورد پوشش و برخوردهای اجتماعی چه توصیه هایی به زنان شده است؟


زنان در قرآن دو دسته هستند و کمی دستورات در مورد آنها با هم فرق دارد. اول زنانِ خاص که بنا به آیه 32 سوره «احزاب» تنها زنان پیامبر(ص) هستند. از آنجایی که پیامبر اکرم(ص) در آن زمان در موقعیتی بسیار حساس و خطیر بودند و کفار از هر بهانه ای به ضرر ایشان استفاده می کردند، لذا در قرآن آمده است که زنان پیامبر(ص) شبیه هیچ کدام از زنان نیستند و باید بسیار مراقب خود و پرده نشین باشند و مانند زنان جاهلی آرایش نکنند و لباس نپوشند.


آن وقت بیشتر معتقدند که این ویژگی های خاص که برای زنان پیامبر(ص) وضع شده باید در مورد همه زنان اجرا شود و مثلاً زنان اصلاً از خانه بیرون نیایند.


قرآن کریم می فرماید زن و مرد برای آرامش همدیگر هستند. اگر نگاهی سطحی به زنان شود و یا اینکه فشارهای عصبی بر آنان وارد آید، یک زن چگونه می تواند مهربان باشد و موجب آرامش همسرش شود؟


در صورتی که خداوند این محدودیت را خاصِ زنانِ پیامبر(ص) قرار داده است. قرآن در جایی دیگر خطاب به کل زنانِ مؤمن می فرماید طوری بیرون نیایند که مردان را تحریک کنند. در آیه 35 سوره «نور» به طور صریح روی جلوه تحریک کننده زنان و قبح آن صحبت شده است.


در همان سوره «احزاب» خداوند به دلیل موقعیت خاص پیامبر اکرم(ص) به وی می فرماید که به زنانش بگوید اگر طالب دنیا هستند آنان را طلاق بدهد تا به دنبال زندگی خود بروند. حتی گناه و ثواب زنان پیامبر(ص) دو برابر دیگران حساب می شود پس این زنان با دیگر زنان فرق دارند.


بعد از زنان پیامبر، زنان دیگر جزو زنان عام هستند و نمونه آنان دختران حضرت شعیب هستند. اگر قرار بود تمام زنان پرده نشین باشند و از خانه خارج نشوند، نباید دختران شعیب به کار دامداری که کاری مردانه در آن زمان بوده مشغول شوند.


در آیات چندی از قرآن در مورد روابط اجتماعی زن و مرد فقط در مورد فساد هشدار داده شده است، یعنی اگر روابط کاری همراه با فساد نباشد مشکلی ندارد و نمونه اش برخورد دختران شعیب است.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:11 - 0 تشکر 544898


با توجه به کتاب «اسرار ملکه صلح» شما، شخصیت واقعی بلقیس در قرآن چگونه است؛ در حالی که خرافات بسیاری در مورد این پادشاه زن بر سر زبان مردم عامی و حتی برخی نویسندگان است؟


خرافاتی که در مورد ملکه سبا می باشد از تورات و قصه های انجیل آمده و وارد ادبیات شرقی شده است که همه اش با آیه ای از قرآن منتفی می شود. آیه ای که نشان می دهد بلقیس پادشاه آفتاب پرستان بوده که توسط حضرت سلیمان(ع) ایمان می آورد. خواندن زندگی این ملکه برای زنان بسیار خوب است تا بدانند که یک زن چقدر می تواند از لحاظ دنیایی نیز قدرت داشته باشد و حکومتی چنان مجلل را اداره کند. خداوند در سوره «سبا» و «نمل» نیز خداوندِ این کشور را توصیف می کند. اما قصه های عامیانه بسیاری تحت تأثیر اسطوره های عهدین در مورد بلقیس روایت می شود. در این قصه ها ملکه، زنی زیباست که حضرت سلیمان شیفته وی شده است و یا گاهی پادشاهی سلطه گر و خوشگذران است که سلیمان نبی را عاشق خود کرده و سلیمان از سرِ دلسوزی ملکه را به دربار خود راه داده و بلقیس نیز به خاطر سلیمان(ع) مردم کشورش را فراموش کرده و کشور سبز و خرم سبا را رها کرده است. در حالی که در قرآن هیچ نشانه ای از این شیفتگی وجود ندارد. حضرت سلیمان طبق فرمان خداوند وظیفه داشت ملکه را به دین الهی دعوت کند نه به خلوت خود و طبق نص صریح قرآن ملکه سبا تسلیم امر خدای سلیمان شد نه خودِ سلیمان.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:12 - 0 تشکر 544899


در کتاب های تحریف شده مسیحیان و یهودیان و اساطیر غربی و همچنین در برخی اسطوره های ایران زنان نماینده شیطان و نفس اماره هستند و این حواست که آدم را می فریبد و نه شیطان. نگاه قرآن در این زمینه به زنان چگونه است؟


در قرآن آمده است که خداوند به آدم می فرماید شیطان دشمن تو و همسرت است. اینکه می گویند حوا با شیطان شریک است، برای این است که می خواهند زنان را تابع مردان کنند و قدرت تفکر را از آنها بگیرند.


در عصر حاضر زنان اسیر جنبه های بیهوده زندگی شده اند چرا که از اندیشه دور افتاده اند و به سوی سستی و بیهودگی می روند. در صورتی که در قرآن روی اندیشه صحیح زن تکیه شده است. اندیشه چیزی ذهنی است و وقتی ذهن درگیر مسائل روزمره می شود و فشار زندگی و تحکم های مردانه بر زنان حاکم می شود، قدرت اندیشه از آنان گرفته شده و ذهن شان در حد مسائل سطحی زندگی می ماند. امروزه زن دچار بحران فکری و عقده هایی است که سالیان سال به او و هم جنسانش وارد شده است. چنین زنی چگونه می تواند رحمت و مودت داشته باشد. در مکاتب الهی زن نمادی از مهربانی و رحمت است و در مکاتب شیطانی زن نماینده شیطان می باشد.


قرآن کریم می فرماید زن و مرد برای آرامش همدیگر هستند. پس باید زن صاحب اندیشه باشد تا بتواند مایه آرامش شود. اگر نگاهی سطحی به زنان شود و یا اینکه فشارهای عصبی بر آنان وارد آید، یک زن چگونه می تواند مهربان باشد و موجب آرامش همسرش شود؟ همین بی توجهی به زنان به مرور زمان باعث شده است که آنان تحت فشارهای روانی باشند و روانشناسی هم اثبات کرده که چنین آدمی نمی تواند مهربان باشد پس طبیعی است که زندگی خانوادگی خیلی راحت از هم می گسلد.


اگر حقوق زن در برابر مرد متقابلاً تعریف نشده باشد، مغایر با این آیه می شود، چرا که در آن صورت امکان ندارد زوجین بتوانند برای همدیگر آرامش به ارمغان بیاورند.


دختران نیز نباید در خانه و جامعه توسری خور باشند بلکه والدین باید به این فکر کنند که دختران با توجه به مادرشدن شان در آینده احتیاج به رسیدگی ویژه ای دارند و باید از نظر خوراک و آسایش روانی در حد مطلوبی باشند.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:13 - 0 تشکر 544902


از کتاب «نقش گفتگو در قصه های قرآنی» شما چنین برمی آید که قصد دارید از رازهای بی شماری که در ماجراهای قرآنی نهفته است، به وسیله ادبیات داستانی رازگشایی کنید. چگونه به این فکر رسیدید؟


هر چند قرآن ساده است ولی در قرآن رازهایی نهفته است و تلاش من این بود که بتوانم با ادبیات داستانی تصاویر پنهانی قرآن را از پسِ سادگی آن نشان دهم. رازهای قرآن با خواندن عادی و حفظ کردن آن آشکار نمی شود بلکه با توجه به معانی و تفاسیر آنها و همچنین روش پرسش و پاسخ از مفاهیم قرآن می توان به آن رازها دست یافت.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:13 - 0 تشکر 544904


پس بر همین اساس است که در کتاب سوم تان «نویسندگی خلاّق» بر خلاف دیگر کتاب های رایج آموزش نویسندگی، شیوه پرسش و پاسخ را باب کرده و در پایان هر مبحثی مخاطب تان را به تحقیق و جستجو و یافتن پاسخ رموز قرآن دعوت کرده اید؟


بله. من می خواستم با این کتاب سبک جدیدی را در آموزش داستان نویسی رایج کنم. متأسفانه در حال حاضر آموزش ها همه پیرو سبک غربی هستند و به همان کتاب های نویسندگان غرب ارجاع داده می شوند اما من قصدم این بود که تمرین های دروس، همه اش قرآنی باشد و همین تمرین ها شیوه تدریس جدید من است و آن را در کلاس های داستان نویسی پیاده کرده و نتیجه گرفته ام. مثلاً به هنرجویان می گفتم جریان سیال ذهن را در داستان های قرآن پیدا کنند و یا اینکه در سوره «قدر» روی نمادهای آیات کار کنند و در حد معقول طوری که خلاف آیات نباشد روی طریقه آمدن فرشته ها خیال پردازی کنند و مثلاً طرح داستانی بنویسند.


البته در همین جا هم می خواهم از فرصت استفاده کنم و یکی از همین روش های پرسش و پاسخ را مطرح کنم. دوست دارم خوانندگان مجله شما نیز روی آن فکر کنند و جوابش را برایتان ارسال کنند.


مثلاً در سوره «منافقین» در آیات آغازین، رازی نهفته است؛ بخصوص در آیه اول، جایی که خداوند به پیامبر اکرم(ص) می فرمایند منافقین شهادت می دهند که تو پیامبری، خدا هم شهادت می دهد که تو پیامبری، اما خداوند شهادت هم می دهد که منافقان دروغگو هستند.


معنای ظاهری این آیات مشخص است ولی در باطن آنها رازی نهفته است که فقط افرادی که روی قرآن مطالعه می کنند می توانند به آن راز پی ببرند.


تربیت نیروهای جوانِ مستعد به داستان نویسی با کمک گرفتن از داستان های قرآنی، روش بسیار خوبی است که می تواند جوانان را بیشتر با قرآن مأنوس کند.



پنج شنبه 16/6/1391 - 0:14 - 0 تشکر 544906


با توجه به اینکه به تازگی سینمای معناگرا و ساخت سریال های مذهبی در سینما و تلویزیون باب شده است، نظرتان در باره نگاه به زنان مسلمان در این فیلم ها چیست؟


به نظر من مهم ترین بدعت گذاری در اسلام در سینمای ایران سریال امام علی(ع) بود. در این سریال «قطام» همان شیطان است که باعث شهادت حضرت علی(ع) می شود، در حالی که وقتی به اصل ماجرا برسیم می بینیم اصلاً در حادثه شهادت این حضرت فردی به نام قطام وجود خارجی ندارد. «جرجی زیدان» که نویسنده ای مسیحی است، قطام را در دنیای ادبیات خلق می کند و متأسفانه این خرافه وارد اسلام می شود و همین تلویزیون جمهوری اسلامی چندین فیلم از شهادت حضرت علی(ع) با حضور قطام نشان می دهد. من حتی تحقیق کرده و به این نتیجه رسیده ام که در تاریخ بشری قطام نام مادر یکی از بچه هایی بود که قوم ثمود می گفتند قرار است ناقه صالح را پی کند پس بچه ها را کشتند تا چنین اتفاقی نیفتد.


حالا یک نویسنده آنقدر قدرت داشته که این اسم را وارد باور عامه کرده است و مردم همه چیز را از یک زن می دانند. کسی حق ندارد به اسم فیلم، تاریخ اسلام را تغییر دهد.


جدیدترین فیلم هم سریال «او یک فرشته بود» است که باز زن شیطان است و باز تأییدی است بر تفکرات یهود.


اخیرا هم شنیده ام در سریال حضرت یوسف(ع) که هنوز به نمایش در نیامده، نامادری حضرت یوسف، برادران وی را تحریک می کند تا یوسف را بکشند. اگر فیلم با چنین صحنه هایی به نمایش در آید، باید واقعا متأسف باشیم. خداوند می فرماید تحریف کردن قرآن گناه است. در آیات 8 و 9 سوره «یوسف» آمده است برادران به دلیل حسادت، یوسف را کشتند و هیچ زنی در اینجا محرک برادران نبود. برادران حتی می گفتند پدرمان گمراه است؛ ما یوسف را می کشیم و بعد توبه می کنیم و پدرمان مال خودمان می شود.



برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.