تبیان، دستیار زندگی

ماه رمضان، ماه رحمت و مغفرت الهی، ماه فضیلت، در راه است به همین دلیل بر آن شدم تا با کمک شما دوستان گرامی و همیشگی انجمن های تخصصی تبیان داستان های متفاوت و زیبایی از قرآن این کتاب آسمانی در این ماه الهی را برای شما عزیزان در این تایپیک قرار دهم. امیدوارم استفاده کنید.

نکته های قابل توجه:

1- با توجه به پیشنهاد دوستان گرامی و به خصوص جانشین محترم و عزیز انجمن قرآن و عترت این پست روزانه با دو مطلب توسط من بروز می شود.( البته انشاءالله با کمک دوستان تعداد دفعات بروز شدن بالا می رود )

2- مطالب با حجم کم گلچین شده است و از زدن مطالب با حجم بالا معذورم و اگر دوستان مطالب با حجم بالا خواستند بزنند آن را به چند پست تقسیم کنند.

3-  به دلیل راحتی در خواندن خط تمام مطالب Tahoma و اندازه آن 13 در نظر گرفته شده است.

4- برای خواندن مطالب مرتبط با همین موضوع ولی با حجم بالا به وبلاگم مراجعه کنید.

شاءن خداوند

یكى از اُمراء، از وزیر خود راجع به معنى و مفهوم این آیه (كل یوم هو فى شاءن خداوند در هر روز داراى شاءنى است) سؤ ال كرد، وزیر اظهار بى اطلاعى كرد و معنى آیه را نتوانست بگوید و از این جهت اندوهگین و ناراحت به خانه آمد.
غلامى داشت كه آگاه و با معرفت بود، از مولایش پرسید: چرا اندوهگین هستى ؟ وزیر جریان را گفت . غلام گفت : من تفسیر آیه را مى دانم و براى امیر بازگو مى كنم . با هم نزد امیر رفتند و غلام اظهار داشت : معنى آیه این است : شاءن خداوند است كه شب و روز را یكى بعد از دیگرى مى آورد و مى برد، از دلِ مرده ، زنده خارج مى كند و از زنده ، مرده بیرون مى اورد، بیمارى را شفا مى دهد و گرفتارى را نجات مى بخشد، عزیزى را ذلیل و ذلیلى را عزیز مى كند، ثروتمندى را فقیر و فقیرى را ثروتمند مى نماید. امیر از این پاسخ ، خوشحال شده و گفت : مشكلى را برایم گشودى خداوند مشكلت را بگشاید و بعد به او جایزه داد.

شرایط شناخت قرآن
از جمله شرایط شناخت قرآن ، طهارت از هر پلیدى و پاكى از هر گونه آلودگى است . خداوند سبحان مى فرماید: انه لقران كریم * فى كتاب مكنون * لا یمسه الا المطهرون ؛ آن چه از كتاب مكنون از اجنبى پوشیده است ، براى انسان پیراسته از هر آلودگى نیل پذیر است و آن كتاب مكنون نیز ظرف این قرآن كریم و محیط به آن و باطن آن و معنا و مقصد آن است و براى حواس فهم پذیر نیست .

شیخ مرتضى انصارى

مرحوم شیخ انصارى ، مدتى در كربلاى مُعَلّى ، در حضور مرحوم شریف العلماء، شاگردى نمود و بعد به زادگاه خویش (شوشتر) بازگشت و مدتى نیز آنجا مشغول تحصیل بود دوباره اراده كرد كه جهت تكمیل مراتب علمى ، به عَتَبات مقدسه ، مراجعت كند، امّا مادرش راضى نشد.
بعد از اصرار زیاد آن بزرگان ، مادرش راضى شد كه استخاره كند، این آیه شریفه آمد: (وَ لا تَخافى وَ لا تَحْزَنى اَنَا رادُّوُه اِلَیْكِ وَ جاعِلُوُه مِنَ الْمُرْسَلین:
هرگز مترس و محزون نباش ، كه ما او را بتو باز مى گردانیم و از فرستادگان خودمان قرار مى دهیم )
وقتى كه این آیه را به مادرش تفسیر كرد، او خیلى خوشحال شد و به شیخ اجازه مسافرت داد.
و شیخ در این مسافرت ، به بالاترین درجه اجتهاد و مرجعیت رسید تا جائى كه پرچم اسلام بر دوشِ وى گذاشته شد و بزرگترین رهبر شیعه در عصر خود گردید.

شیعه حاضر جواب

پس از رحلت امام صادق علیه السّلام روزى ابوحنیفه با مومن طاق -یكى از شاگردان آن حضرت - ملاقات كرده و بعنوان سرزنش و شماتت ، به او گفت : امام تو از دنیا رفت .! مومن طاق كه یك شیعه كامل و حاضر جواب بود، فوراً پاسخ داد: اَمّا اِمامَكَ (فَمِنَ الْمُنْظَرینَ اِلى یَوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومْ ولى امام تو (شیطان )، تا روز قیامت زنده است .)

شیخ مرتضى انصارى

مرحوم شیخ انصارى ، مدتى در كربلاى مُعَلّى ، در حضور مرحوم شریف العلماء، شاگردى نمود و بعد به زادگاه خویش (شوشتر) بازگشت و مدتى نیز آنجا مشغول تحصیل بود دوباره اراده كرد كه جهت تكمیل مراتب علمى ، به عَتَبات مقدسه ، مراجعت كند، امّا مادرش راضى نشد.
بعد از اصرار زیاد آن بزرگان ، مادرش راضى شد كه استخاره كند، این آیه شریفه آمد: (وَ لا تَخافى وَ لا تَحْزَنى اَنَا رادُّوُه اِلَیْكِ وَ جاعِلُوُه مِنَ الْمُرْسَلین:
هرگز مترس و محزون نباش ، كه ما او را بتو باز مى گردانیم و از فرستادگان خودمان قرار مى دهیم )
وقتى كه این آیه را به مادرش تفسیر كرد، او خیلى خوشحال شد و به شیخ اجازه مسافرت داد.
و شیخ در این مسافرت ، به بالاترین درجه اجتهاد و مرجعیت رسید تا جائى كه پرچم اسلام بر دوشِ وى گذاشته شد و بزرگترین رهبر شیعه در عصر خود گردید.

صوت دلرباى حضرت مهدى علیه السّلام

عالم بزرگوار، مرحوم ملا زین العابدین سلماسى مى گوید: روزى علاّمه بحرالعلوم ، وارد حرم مطهر حضرت امیرالمؤ منین علیه السّلام شد و به این بیت ترنّم مى كرد:

از سیّد، سؤ ال كردم : به چه مناسبت این بیت را زمزمه مى كنید؟ فرمود: چون وارد حرم مولایمان امیرالمؤ منین علیه السّلام شدم ، دیدم كه حضرت حجت (روى له الفداء) با آواز شیوا و دلنشین در بالاى سر، قرآن تلاوت مى فرمود، چون صداى آن بزرگوار را شنیدم این بیت را خواندم ؛ امّا وقتى وارد حرم شدم ، قرائت را ترك نموده و از حرم بیرون رفتند.

دیوانه اى به جلسه درس ابویوسف آمده و در كنار شاگردان او نشست و خطاب به استاد گفت : سؤ الى دارم . گفت : بپرس . دیوانه چنین پرسش ‍ كرد: اى استاد! خداوند مى فرماید: (وَ اِنْ مِنْ اُمَّةٍ اِلاّ خَلا فیها نَذیرٌ: هر اُمّتى در گذشته ، پیامبرى بیم دهنده داشته است .) و سگها نیز یك امت ، محسوب مى شوند زیرا خداوند مى فرماید: (وَ ما مِنْ دابَةٍ فىِ الاَْرْضِ وَ لا طائِرٍ یَطیرُ بِجَناحَیْهِ اِلاّ اُمَمٌ اَمْثالُكُمْ: هیچ جنبنده اى در روى زمین ، و هیچ پرنده اى كه با دو بال خود پرواز مى كند، نیست مگر اینكه اُمّتهایى همانند شما هستند.) حالا بگو كه : بیم دهنده و نذیر سگها كیست ؟ ابو یوسف ، هر چه فكر كرد نتوانست جواب آن دیوانه را بدهد و در نتیجه از پاسخ فرومانده و هیچ چیز نگفت

فرار از مرگ

در زمان سلیمان ابن عبدالملك -هفتمین خلیفه اموى - در شهرهاى مسلمین ، مرض طاعون همه جا را فراگرفت و خلیفه از ترس سرایت آن ، از مركز خلافت گریخته و به محل امنى دور از مركز پناه برد. اطرافیان دلسوز و نكته سنج ، به او نامه نوشتند؛ آنها ضمن دلدارى ، او را به شهر دعوت كرده و در آخر نامه این آیه را نگاشتند: (قُلْ لَنْ یَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ اِنْ فَرَرْتُمْ مِنَ الْمَوْتِ اَوِالْقَتْلِ وَ اِذاً لاتُمَتَّعُونَ اِلاّ قَلیلاً بگو: اگر از مرگ یا كشته شدن فرار كنید، سودى نخواهد داشت ؛ و در آن هنگام جز بهره كمى از زندگانى نخواهید گرفت (
سلیمان بعد از رد دعوت آنان ، در جواب نوشت : ما هم بهره كم از زندگانى را مى خواهیم و بخاطر آن فرار كرده ایم . خواننده محترم ! چنانكه ملاحظه مى كنید منطقِ هواپرستان و دنیادوستان ، همین است ، آنان ، براى بهره اندك دنیا، همه چیز را فدا مى كنند. و به قول معروف :

فرزند دختر در قرآن

واثله بن اشفع روایت مى كند كه حضرت رسول اكرم صلّى اللّه علیه و آله رمود: خجستگى و میمنت زن در این است كه اوّل دختر بزاید بعد از آن پسر، مگر نمى بینید كه حق تعالى در باب نعمت و منّت ابتداء دختر را ذكر فرموده بعد پسر را، آنجا كه مى فرماید: (یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ اِناثاً وَ یَهَبُ لِمَنْ یَشاءُ الذُّكُورْ: خداوند متعال ، به هر كس بخواهد، دختر مى بخشد و هر كه را كه بخواهد فرزند پسر عطا مى كند)

قسم نخورید

امام صادق علیه السّلام فرمود: هیچ وقت قسم نخورید، چه راست باشد و چه دورغ ، زیرا خداوند متعال قسم خوردن را دوست ندارد و از آن نهى كرده است چنانكه مى فرماید: (وَ لا تَجْعَلُوا اللّهَ عُرْضَةً لاَِیمانَكُم: خداوند را در معرض سوگندهاى خود قرار ندهید). و همچنین به سدیر فرمود: اى سُدَیر! هر كس به خدا قسم دروغ بخورد، كافر شده و هر كس قسم راست بخورد گناه كرده است و همان آیه را قرائت فرمود