سؤال در آیات قرآن به دو معنی است: یکی به معنای درخواست و دیگری به معنای پرسیدن. به دیگر بیان, یکی به معنای پرسیدن از سر نداری است که می شود بیان خواسته و درخواست و دیگری پرسیدن از سر ندانی است که می شود پرسش.
(یَسْأَلُکَ أَهْلُ الْکِتَابِ أَن تُنَزِّلَ عَلَیْهِمْ کِتَابًا مِّنَ السَّمَاء فَقَدْ سَأَلُواْ مُوسَی أَکْبَرَ مِن ذَلِکَ فَقَالُواْ أَرِنَا اللّهِ جَهْرَةً فَأَخَذَتْهُمُ الصَّاعِقَةُ بِظُلْمِهِمْ ثُمَّ اتَّخَذُواْ الْعِجْلَ مِن بَعْدِ مَا جَاءتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ فَعَفَوْنَا عَن ذَلِکَ وَآتَیْنَا مُوسَی سُلْطَانًا مُّبِینًا.)
اهل کتاب از تو می خواهند که کتابی از آسمان [یک باره] بر آنان فرود آوری. البته از موسی بزرگ تر از این را خواستند و گفتند خدا را آشکارا به ما بنمای پس به سزای ظلم شان صاعقه آنان را فرو گرفت, سپس بعد از آن که دلایل آشکار برای شان آمد گوساله را [به پرستش] گرفتند و ما از آن هم درگذشتیم و به موسی برهانی روشن عطا کردیم.
(أَمْ تُرِیدُونَ أَن تَسْأَلُواْ رَسُولَکُمْ کَمَا سُئِلَ مُوسَی مِن قَبْلُ وَمَن یَتَبَدَّلِ الْکُفْرَ بِالاِیمَانِ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِیلِ.)
آیا می خواهید از پیامبر خود همان را بخواهید که پیش از این, از موسی خواسته شد و هر کس کفر را با ایمان عوض کند, بی گمان از راه درست گمراه شده است.
(یَسْأَلُهُ مَن فِی السَّمَاوَاتِ وَ الأَرْضِ, کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ.)
هر که در آسمانها و زمین است از او درخواست می کند. هر زمان او در کاری است.
در این آیه یسألک به معنای پرسیدن و در پی پاسخ بودن نیست, بلکه به معنای درخواست و طلب است. و در بسیاری از آیات سؤال به معنای پرسیدن از برای دانستن است و منظور ما از سؤال در این نوشتار معنای پرسش و پرسیدن است.
در نگاه اولی و ابتدایی به نظر می رسد که باید در آیات قرآن پرسشهای مطرح شده نقش کلیدی و اساسی داشته باشد. پرسشهای قرآنی می تواند نماد و یا نشانه ای از وضعیت جامعه ای باشد که قرآن درباره آن سخن می گوید. به نظر می رسد به میزانی که از نظر تاریخی از آدم به پیش می آییم, به جهت افزایش حجم پرسشها, این پیشرفت و توسعه در دانش و آگاهی بشری دیده می شود.
بدین جهت اگر قرآن کریم جدای از هر متن و محتوای دیگر, به دقت مورد مطالعه و تحلیل قرار گیرد; به دو نکته اساسی اشاره شده است:
1. روند تاریخی زندگی بشر از آغاز آن که آدم است تا نوح و موسی و… که نوبت به پیامبر خاتم می رسد.
2. تحول عقلانی بشر را نیز به روشنی به نمایش می گذارد.
می توان به راحتی در ضمن آیات الهی, تحول تاریخی کمال گرای انسان را از آغاز تا عصر رسول اللّه(ص) فهم کرد. و این روند تحول رو به جلو و پیشرفت بوده است. یعنی شما به راحتی می توانید دوره های انسانی را در فراز و نشیب آیات قرآن ببینید و هر دوره را با دوره پیش و پس از آن مقایسه کنید. در ادوار گذشته بین دوره پیش از نوح و بعد از نوح به نظر می رسد تحول و دگردیسی چنان ژرف و محسوس است که شاید بتوان با دوره پیش و پس از رنسانس اروپا مقایسه کرد که یک شکاف عمیق تاریخی ایجاد می شود و تا اندازه ای بین قبل و بعد ارتباط بریده می شود. و عمده دگردیسی در حوزه آگاهی و معرفت, بلکه از آن مهم تر در عقلانیت بشر رخ می دهد. تمامی تلاش ما این است تا با درنگ در آیات الهی این مدعا را مورد بررسی قرار دهیم و شاخص ما در این بررسی پرسشهایی است که در کتاب الهی مطرح شده است. به نظر می رسد پرسشهای قرآنی, به ما زمینه ها و واقعیتهای موجود هر دوره خاص را می نمایاند.