روانشناسان عقیده دارند كه بین عقده حقارت و گناه، تفاوت عمدهای وجود دارد. فرق عمده این است كه در عقده «حقارت»، اعتراف به ناتوان بودن و عدم كفایت وجود دارد و افرادی كه از عقده حقارت رنج میبرند، اصولا تعرض و چشمهمچشمی میكنند. ریشه این احساس ناشایستگی و ضعف شخصیتی افراد میدانند. اینگونه افراد، عقدههای خود را با پرخاشگری بیرون میریزند اما دلیل احساس «گناه» كار یا عمل ناشایستی است كه از فردی سرزده است. اصولا افرادیكه عقده حقارت دارند، كفایت و تواناییاندكی دارند. اگر مرتكب اشتباهی شوند فكر میكنند كه هرگز كار یا عمل درست دیگری از آنان ساخته نخواهد بود. اما افرادی كه با یك احساس گناه دست بگریبانند مكررا خود را مورد موأخذه قرار میدهند.
بازتاب بیرونی این احساس در مردان عبارتست از دستپاچگی و اضطراب در محاورات یا سخنرانی و خطابه، دقت و وسواس در آراستگی ظاهر و وضع لباس، كفش و امثال اینها و نیز حساسیت فوقالعاده نسبت به نظر و عقیده دیگران درباره ایشان.
در زنان این عكسالعمل بصورت مدپرستی، زیادهروی در تغییر آرایش سر و صورت و رنگمو و مدل لباس و كفش و جوراب به پیروی از مد روز و همچنین تمایل به غیبت و عیبجویی از سایر زنان و تحقیر همجنسان دیده میشود.