[quote=جاده دوستی;70338;527582]
سلاااااااااااااام سلاااااااااااااام سلاااااااااااااام به همه من هم به این دو آشنای محترم تبیانی سالروز گام نهادنشان را به دنیای دوقلوها! تبریک و تهنیت عرض میکنم و برای هر دو نفرشان، حتی با اینکه دوقلو هستند، به صورت تک تک، موفقیت های روز افزون و شادی واقعی را در زندگی آرزو میکنم.
باز هــــــم در زیر سقف روزگار
اهل یک خانه که بودند بی قرار
***
شاد گشتند از صدای گریه ها
گریه های جیغ ناک و پر هوار!
***
همزمان دو طفلک از توی بهشت
پرت گشتند ســـوی دنیا بی قرار
***
من شنیدم این دو فـــــرد محترم
چون که آیند توی درس و توی کار
***
چون طرفدار همند در هــــر کجا
دشمن ایشان بگفتست: الفرار!
***
آرزو دارم کماکان هم شوند
غرق الطاف خــدای کردگار
***
بعد از آن هــــم آرزوی دیگری
لحظه هاشان شادمان و پایدار
***
جاده دوستی چـــــو از ره آمدست
زین سبب باشد ز ایشان شرمسار
***
ورنه خواهانم دهم یک شعر توپ
من به جای هــــدیه های روزگار
***
کاش میشد شعر من ممتد شود
قافیه ســــازم در اینجا بی شمار
***
مشکل کارمندی من باشد این
صبح زود باید روم من بهـــــر کار
***
غیر این فردا شوم من غرق خواب
چُـــــــرت خواهم زد به نزد صابکار*
*******
کدخدا نوشت (پی نوشت سابق!!): 
1 - این اولین نظری هست که بعد از برگشت از مسافرتم دارم میتایپم. این رو گفتم که به اهمیت موضوع پی ببرین! جای همگی شما خالی بود در شهر گز و پولکی! 
ببخشید شکلک گز و پولکی نداشتم، مجبور شدم آبنبات و گیلاس بزارم!! 
2 - یکی از جدیدترین رقبای خلاق جاده دوستی در ثبت مبحث جشن تولد، همین «لیلای او» ی محترم انجمنهامونه 
. یعنی اینقدر کاربران زبل و زرنگی داره این انجمنها، که مهلت نمیدن من از مسافرت برگردم مبحثم رو بزنم!
کاش صبح قبل از اینکه سوار بوئینگ 747 سواریمون بشم و رخشمون رو بندازم توی جاده و ویراژ بدم بگردم، یه سر به انجمن زده بودما. اینجوری شاید منم توی هدایای جشن تولد این دو آشنای تبیانی شریک میشدم. 3 - صابکار = صاحبکار؛ ولی برای جاده دوستی یعنی رئیس محترم.
4 - آرزومند لبخند دوستان و آشنایان تبیانی - جاده دوستی
