• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مهدویت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مهدویت (بازدید: 3791)
چهارشنبه 1/6/1391 - 11:45 -0 تشکر 523150
ظهور و دولت جهانی

با سلام

برای جلوگیری از شلوغ شدن انجمن تبیان پستای مربوط به ظهور حضرت و دولت جهانی ایشان در این مبحث قرار می گیرند

با تشکر از استقبال شما

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:2 - 0 تشکر 523185

زمینه های ظهور (یاران)



ج. یاران


یكی دیگر از زمینه‌ها و شرایط لازم برای تحقق ظهور، وجود یاورانی شایسته و لایق برای پشتیبانی از قیام و انجام كارهای حكومت جهانی است بدیهی است وقتی انقلابی جهانی به وسیله رهبری آسمانی روی می‌دهد یاورانی متناسب با آن می‌خواهد و اینگونه نیست كه هر كس ادّعای یاوری كند بتواند در آن میدان، حضور یابد.
در این باره به جریان زیر توجه كنید:
«یكی از شیعیان امام صادق(علیه السلام) به نام سهل بن حسن خراسانی به آن حضرت می‌گوید:
چه چیز شما را بازداشته است از اینكه حق مسلّم خود (حكومت) را به دست بگیرید در حالی كه صدهزار شیعه ی پا در ركاب و شمشیر زن در اختیار شماست؟ امام دستور می‌دهند تا تنور آتشی فراهم شود و چون شعله‌های آتش بالا می‌گیرد به سهل می‌فرمایند: ‌ای خراسانی برخیز و در تنور بنشین سهل كه گمان كرده است امام از او خشمگین شده، شروع به عذر خواهی می‌كند و می‌گوید: آقا مرا ببخشید و به آتش شكنجه ام نكنید!! امام می‌فرماید: از تو گذشتم.
در این حال هارون مكّی از شیعیان راستین حضرت وارد می‌شود و سلام می‌كند. امام صادق(علیه السلام) به او پاسخ می‌دهد و بدون هیچ مقدمه‌ای به او می‌فرماید: در درون تنور بنشین!
هارون مكّی بی درنگ و بدون هیچ پرسشی، این كار را انجام می‌دهد! امام صادق(علیه السلام) در همان حال با مرد خراسانی گفتگو می‌كند و درباره خراسان خبرهایی می‌دهد چنانكه گویی خود شاهد آن بوده است و پس از مدّتی به سهل می‌فرماید: برخیز‌ ای خراسانی و داخل تنور را نگاه كن! سهل برخاسته و داخل تنور را نگاه می‌كند و هارون را می‌بیند كه در میان شعله‌های آتش چهار زانو نشسته است!
آنگاه امام(علیه السلام) از او می‌پرسد: در خراسان، چند نفر مثل هارون می‌شناسی؟! خراسانی می‌گوید: به خدا قسم، یك نفر هم اینگونه سراغ ندارم حضرت می‌فرماید: آگاه باش! ما در زمانی كه پنج نفر یاور و پشتیبان پیدا نكنیم قیام نمی‌كنیم. ما بهتر می‌دانیم كه كدام زمان، زمان قیام است!»1
بنابراین جا دارد صفات و ویژگی‌های یاوران امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در آئینه روایات پیشوایان دینی مرور كنیم تا بدین وسیله جایگاه خود را شناخته و در پی رفع كمبودهای خود باشیم.
1. معرفت و اطاعت
یاران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از شناخت عمیق نسبت به خداوند و امام خود برخوردارند و با آگاهی كامل در میدانِ حق حضور یافته‌اند.
امام علی(علیه السلام) درباره آنها فرموده است:
«مردانی كه خدا را چنان كه شایسته است شناخته‌اند.»2
شناخت و اعتقاد آنان نسبت به امام نیز در ژرفای وجودشان ریشه دوانیده و سراسر وجودشان را فرا گرفته است این شناختی فراتر از دانستن نام و نشان و نسب امام است. معرفت به حق ولایت امام و جایگاه بلند او در مجموعه هستی است و این همان معرفتی است كه آنها را سرشار از محبّت او كرده و مطیع و گوش به فرمان او قرار داده است؛ زیرا كه می‌دانند سخن امام سخن خدا و اطاعت از او اطاعت از خداست.
پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) در توصیف آنها فرموده است:
«آنها در اطاعت از امام خویش می‌كوشند.»3
2. عبادت و صلابت
یاوران مهدی در عبادت از پیشوای خود الگو گرفته‌اند و روزها و شب‌ها را با ذكر شیرین حق سپری می‌كنند امام صادق(علیه السلام) درباره آنها فرمود:
«شب‌ها را با عبادت به صبح می‌رسانند و روزها را با روزه به پایان می‌برند4و در سخنی دیگر فرمود: بر فراز اسب ها، خدا را تسبیح می‌گویند.»5
و همین ذكر خداست كه از آنان مردانی آهنین ساخته است كه هیچ چیز صلابت و استواری آنها را در هم نمی‌شكند امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«آنان مردانی هستند كه گویا دل هایشان پاره‌های آهن است.»6
3. جان نثاری و شهادت طلبی
معرفت عمیق یاران، نسبت به امام مهدی، دل‌های آن‌ها را مملوّ از عشق به امام می‌كند بنابراین در میدان رزم او را چون نگینی در میان می‌گیرند و جان خود را سپر بلای او می‌كنند.
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«(یاران مهدی) در میدان رزم در اطراف او می‌چرخند و با جان خود از او محافظت می‌كنند.»7
و نیز فرمود:
«آنها آرزو می‌كنند كه در راه خدا به شهادت برسند.»8
4. شجاعت و دلیری
یاران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مانند مولایشان افرادی شجاع و مردانی پولادین هستند امام علی(علیه السلام) در وصف آنها فرمود: «همه آنها شیرانی هستند كه از بیشه‌ها بیرون شده‌اند و اگر اراده كنند كوهها را از جا می‌كنند.»9
5. صبر و بردباری
بدیهی است كه مبارزه علیه ظلم جهانی و برقراری حكومت عدل جهانی با رنج و مشقت‌های فراوان همراه است و یاوران امام در راه تحقق آرمان‌های جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) مشكلات و ناگواریها را به جان می‌خرند ولی از سر اخلاص و تواضع، عمل خود را ناچیز می‌شمارند.
امام علی(علیه السلام) فرمود:
«آنها گروهی هستند كه به خاطر صبر و بردباری در راه خدا، بر خداوند منّت نمی‌گذارند. و از این كه جان خویش را تقدیم آستان حضرت حق می‌كنند، به خود نمی‌بالند و آن را بزرگ نمی‌شمارند.»10
6. اتّحاد و همدلی
امام علی(علیه السلام) در توصیف همدلی و اتحاد یاران امام چنین فرمود:
«ایشان یكدل و هماهنگ هستند.»11
این یكدلی به سبب آن است كه خودخواهی‌ها و خواسته‌های شخصی در وجود آنان نیست آنها با اعتقادی صحیح در زیر یك پرچم و برای یك هدف، قیام می‌كنند و این خود یكی از عوامل پیروزی آنها بر جبهه مقابل می‌باشد.
7. زهد و پارسایی
امام علی(علیه السلام) در وصف یاران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) فرمود:
«او از یارانش بیعت می‌گیرد كه طلا و نقره‌ای نیندوزند و گندم و جوی ذخیره نكنند.»12
آنان اهداف بلندی دارند و برای آرمانی بزرگ برخاسته‌اند و مادّیات دنیا نباید آنها را از اهداف و آرمان‌ها باز دارد. بنابراین آنها كه با دیدن زرق و برق دنیا، چشمهایشان خیره می‌شود و دل هایشان می‌لرزد در میان یاوران ویژه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) جایی ندارند.
آنچه گذشت بخشی از ویژگی‌های یاران امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بود و به جهت برخورداری از این خصوصیات، در روایات از آنان به بزرگی یاد شده است و پیشوایان معصوم(علیهم السلام) زبان به ستایش و بزرگداشت آنان گشوده‌اند.
پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) در وصف آنان فرموده است:
«اوُلئِكَ هُمْ خِیار الاُْمّةِ؛
آنان بهترین امت (من) هستند.»13
و در سخنی دیگر امام علی(علیه السلام) فرموده است:
«فَبِاَبی وَاُمّی مِنْ عِدّة قَلیلَة اَسْمائُهُمْ فِی الاَْرضِ مَجْهُولَةٌ14؛
پدر و مادرم فدای گروه اندكی باد كه در زمین ناشناخته‌اند.»
البتّه یاوران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر طبق لیاقت و شایستگی‌ها در رده‌های مختلف قرار می‌گیرند و در روایات آمده است كه آن حضرت علاوه بر 313 نفر یار ویژه كه كادر اصلی قیام را تشكیل می‌دهند، از لشكری 10 هزار نفری نیز برخوردار است و به علاوه خیل عظیم مؤمنان منتظر به یاری او خواهند شتافت.

پی نوشت ها:


1. سفینة البحار، ج 8، ص 681.
2. منتخب الاثر، فصل 8، باب 1، ح 2، ص 611.
3. یوم الخلاص، ص 223.
4. یوم الخلاص، ص 224.
5. بحارالانوار، ج 52، ص 308.
6. همان.
7. همان.
8. همان.
9. یوم الخلاص، ص 224.
10. یوم الخلاص، ص 224.
11. همان، ص 223.
12. منتخب الاثر، فصل 6، باب 11، ح 4، ص 581.
13. یوم الخلاص، ص 224.
14. معجم احادیث الامام المهدى، ج 3، ص 101.


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:2 - 0 تشکر 523187

زمینه های ظهور (آمادگی عمومی)



د: آمادگی عمومی


در مقاطع مختلف تاریخ امامان معصوم(علیه السلام)، این حقیقت مشاهده می‌شود كه مردم آمادگی لازم برای استفاده بهتر از حضور امام را نداشتند. آنان در زمان‌های گوناگون فیض محضر معصوم را قدر ندانستند و از زمزم جاری هدایتهای او آنچنان كه بایسته بود بهره نبردند. خداوند متعال آخرین حجّت حق را پنهان كرد تا هر زمان كه آمادگی عمومی برای پذیرش او فراهم شد ظاهر شود و همگان را از سرچشمه معارف الهی سیراب سازد.
بنابراین وجود آمادگی از شرایط بسیار مهمّ برای ظهور مصلح موعود است و به وسیله آن حركت اصلاحی آن حضرت به نتیجه مطلوب خواهد رسید.
در قرآن كریم آمده است گروهی از بنی اسرائیل كه از ظلم و ستم جالوت به ستوه آمده بودند از پیامبر زمان خود خواستند كه برای آنها فرماندهی را برگزیند تا تحت فرمان او به نبرد با جالوت بپردازند.
خواستن فرمانده برای جنگ، نوعی آمادگی را در آنها نشان می‌داد اگر چه تعداد فراوانی در بین راه سست شدند و عدّه كمی تا پایان مبارزه ماندند.1
پس امر ظهور زمانی است كه همه از عمق جان خواهان عدالت اجتماعی، امنیّت اخلاقی و روانی و رشد و شكوفایی معنوی باشند؛ وقتی مردم از بی عدالتی‌ها و تبعیض‌ها خسته شوند و ببینند كه آشكارا حقوق ضعیفان به وسیله صاحبان قدرت و ثروت پایمال می‌گردد و امكانات مادی در انحصار عده‌ای معدود است عطش عدالت خواهی به اوج می‌رسد.
زمانی كه فساد اخلاقی در انواع مختلف رواج پیدا كند و افراد در انجام كارهای ضد اخلاقی بر یكدیگر سبقت بگیرند بلكه به اعمال زشت خود افتخار كنند و یا چنان از اصول الهی و انسانی فاصله بگیرند كه بعضی از اعمال منافی عفّت را قانونی كرده و در نتیجه نظام خانواده را سست كنند و فرزندان بی سرپرست را به دامن اجتماع بریزند، اشتیاق به ظهور پیشوایی كه حاكمیت او، امنیّت و سلامتی اخلاقی و روانی را به بشریت هدیه خواهد كرد، فراوان می‌شود. و آنگاه كه مردم همه لذّت‌های مادی را تجربه كنند ولی از زندگی و حیات خود راضی نباشند و در پی جهانی برخوردار از معنویت باشند، تشنه آبشارِ لطف امام(عجل الله تعالی فرجه الشریف) می‌شوند.
بدیهی است كه شوق درك حضور امام، زمانی به اوج می‌رسد كه بشریت با تجربه كردن دولت‌ها و نظام‌های مختلف بشری به این حقیقت برسد كه تنها نجات دهنده عالم از فساد و تباهی، خلیفه و جانشین خدا در زمین حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و یگانه برنامه‌ای كه حیات پاك و طیبه را برای انسان‌ها به ارمغان می‌آورد قوانین الهی است. بنابراین با همه وجود نیاز به امام را درك می‌كنند و به دنبال این درك، برای فراهم شدن زمینه‌های ظهور او تلاش می‌كنند و موانع را از سر راه او می‌بردارند. و در این زمان است كه فرج و گشایش فرا می‌رسد.
پیامبر گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) در توصیف آخر‌الزمان و دوران پیش از ظهور فرمود:
«]زمانی می‌رسد[ كه انسان مؤمن هیچ پناهگاهی نمی‌یابد كه از شرّ ظلم و تباهی به آن پناه برد پس ] در آن زمان [ خداوند عزوجل مردی از خاندان مرا بر می‌انگیزد.»2

پی نوشت ها:


1. ر.ك: سوره بقره، آیات 246-251.
2. عقدالدرر، ص 73.


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:3 - 0 تشکر 523188

علائم ظهور و پنج علامت برجسته در آنها


منبع:نگین آفرینش

قیام و انقلاب جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نشانه هایی دارد. دانستن این علائم، آثار مهمّی در پی خواهد داشت. از آنجا كه این نشانه‌ها نوید بخش فرج مهدی آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) است، وقوع هر یك از آنها نور امید را در دل‌های منتظران، پر فروغ‌تر خواهد كرد و برای معاندان و منحرفان مایه تذكّر و هشدار خواهد بود تا از بدی و تباهی دست بردارند همچنان كه منتظران را برای درك ظهور و كسب قابلیت همراهی و حضور در كنار معصوم(علیه السلام) مهیاتر خواهد كرد. علاوه بر اینكه آگاهی از اتفاقاتی كه در آینده رخ خواهد داد می‌تواند ما را در برنامه ریزی مناسب برای مواجهه بهتر با آنها یاری دهد، همانگونه كه این علائم معیار خوبی برای تشخیص مدّعیان دروغین مهدویت است بنابراین اگر كسی ادّعای مهدویت كرد ولی قیام او همراه با این علائم نبود به سادگی می‌توان به دروغگو بودن او پی برد.
در روایات پیشوایان معصوم(علیه السلام) علائم فراوانی برای ظهور ذكر شده است كه بعضی از آنها پدیده‌های طبیعی و عادی و بعضی غیر عادّی و معجزه آسا هستند.
ما از میان این علائم ابتدا آنهایی را كه در منابع معتبر بیشتر به صورت برجسته ذكر شده بیان می‌كنیم و در پایان تعدادی از علائم دیگر را به اختصار برمی‌شمریم.
امام صادق(علیه السلام) در روایتی فرمود:
«]قیام[ قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) پنج نشانه دارد: خروج سفیانی، یمانی، ندای آسمانی، كشته شدن نفس زكیه و خسف بیداء.»1
اكنون با توجه به روایات، علائم پنجگانه یاد شده را كه در روایات متعدد تكرار شده است توضیح می‌دهیم گرچه تمام جزئیات حوادث مربوط به آنها برای ما روشن نیست.
الف. خروج سفیانی
خروج سفیانی از علائمی است كه در روایات فراوان آمده و اینگونه توصیف شده است: سفیانی مردی از نسل ابوسفیان است كه اندكی پیش از ظهور از سرزمین شام قیام می‌كند. او جنایت كاری است كه از قتل و كشتار هیچ پروایی ندارد و با دشمنان خود به شكل فجیعی رفتار می‌كند.
امام صادق(علیه السلام) دربارة او فرمود:
«اگر سفیانی را ببینی پلیدترین مردم را مشاهده كرده ای»2
آغاز قیام او ماه رجب است. وی پس از تصرف شام و مناطق اطراف آن به عراق حمله كرده و در آنجا به كشتار گسترده‌ای دست می‌زند.
بر اساس بعضی از روایات از خروج تا كشته شدن او پانزده ماه به طول می‌انجامد.3
ب. خَسْف بَیداء
خسف به معنای فرو رفتن و بیداء منطقه‌ای میان مكه و مدینه است.
مقصود از خسف بیداء این است كه سفیانی، لشگری را برای مقابله با امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سمت مكّه گسیل می‌دارد. هنگامی كه لشگر او به منطقه بیداء رسید به صورتی معجزه آسا در زمین فرو می‌رود.
امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمود:
«به فرمانده سپاه سفیانی خبر می‌رسد كه مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به سوی مكه رفته است، پس لشگری را در پی او روانه می‌كند ولی او را نمی‌یابد... چون لشگر سفیانی به سرزمین بیداء رسید ندا دهنده‌ای از آسمان آواز می‌دهد: «ای سرزمین بیداء آنان را نابود كن» پس آن سرزمین لشگر را در خود فرو می‌برد.»4
ج. خروج یمانی
قیام سرداری از سرزمین یمن یكی دیگر از علائم است كه اندكی پیش از ظهور رخ خواهد داد. وی كه مردی صالح و مؤمن است علیه بدی‌ها و انحرافات قیام می‌كند و با تمام توان با بدی‌ها و تباهی‌ها مبارزه می‌كند. البتّه جزئیات حركت و اقدامات او برای ما چندان روشن نیست.
امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمود:
«...در میان بیرق ها]یی كه قبل از قیام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بلند می‌شود [پرچمی هدایت كننده‌تر از پرچم یمانی وجود ندارد كه آن پرچم هدایت است چون به سوی صاحب شما (امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دعوت می‌كند.5
د. صیحه آسمانی
یكی دیگر از علائمی كه پیش از ظهور اتفاق می‌افتد صیحه آسمانی است. این ندای آسمانی كه بر اساس بعضی از روایات ندای جبرئیل(علیه السلام) است در ماه رمضان شنیده می‌شود6و از آنجا كه قیام مصلح كل، انقلابی جهانی است و همگان منتظر وقوع آن هستند؛ یكی از راه‌های آگاهی مردم جهان از این رویداد همین ندای آسمانی خواهد بود.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«قیام قائم(علیه السلام) تحقق نمی‌یابد مگر اینكه ندا دهنده‌ای از آسمان ندایی دهد كه اهل مشرق و مغرب آن را بشنوند».7
این صیحه همچنانكه مایه شادمانی مؤمنان است هشداری برای بدكاران است تا از كردار زشت خود دست كشیده و به حلقه یاوران مصلح جهانی بپیوندند.
در باره محتوای این ندای آسمانی روایات مختلفی رسیده است از جمله امام صادق(علیه السلام) فرمود:
«ندا دهنده‌ای از آسمان به نام قائم(علیه السلام) و نام پدرش آواز می‌دهد».8
هـ. قتل نفس زكیه
نفس زكیه به معنای شخص به رشد و كمال رسیده و یا انسان پاك و بی گناهی است كه قتلی انجام نداده است و مقصود از قتل نفس زكیه این است كه اندكی پیش از قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شخصیت برجسته و یا بی گناهی بدست مخالفان حضرت كشته می‌شود.
زمان این رخداد بر اساس بعضی از روایات 15 شب پیش از قیام امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. امام صادق(علیه السلام) در این باره فرمود:
«بین قیام قائم آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) و كشته شدن نفس زكیه تنها 15 شب فاصله است.»9
علائم فراوان دیگری نیز در روایات ذكر شده است كه بعضی از آنها عبارتند از:
خروج دجّال (موجودی حیله گر و پلید كه بسیاری از انسان‌ها را گمراه می‌كند)، خورشید گرفتگی و ماه گرفتگی در ماه مبارك رمضان، آشكار شدن فتنه‌ها و قیام مردی از خراسان.
گفتنی است توضیح و تحلیل این نشانه‌ها در كتاب‌های مفصّل، بیان شده است.10

پی نوشت ها:


1. الغیبة نعمانى، باب 14، ح 9، ص 261.
2. كمال الدین، ج 2، باب 57، ح 10، ص 557.
3. الغیبة نعمانى، باب 18، ح 1، ص 310.
4. همان، باب 14، ح 67، ص 289.
5. همان، باب14، ح 13، ص 264.
6. همان، باب14، ص 262.
7. الغیبة نعمانى، باب 18، ح 14، ص 265.
8. همان، باب 10، ح 29، ص 187.
9. كمال الدین، ج 2، باب 57، ح 2، ص 554.
10. ر.ك: بحارالانوار، ج 52، صص 181 الى 278.


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:3 - 0 تشکر 523189

هنگامه و چگونگی قیام



منبع:نگین آفرینش

همه می‌خواهند بدانند كه در جریان قیام جهانی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه حوادثی روی می‌دهد، حركت امام از كجا و چگونه آغاز می‌شود، شیوه برخورد امام با گروه‌های مخالف چگونه است و بالاخره چگونه آن حضرت بر تمامی جهان غلبه خواهد كرد و رشته امور جهان را به دست خواهد گرفت این‌گونه سؤال‌ها فكر و اندیشه هر انسانِ مشتاق ظهور را به خود مشغول می‌كند. ولی واقعیت این است كه سخن گفتن درباره حوادث مربوط به ظهور كاری بسیار مشكل است؛ چون گزارش دادن از آینده و اتفاقاتی است كه هنوز واقع نشده است و به طور طبیعی نمی‌توان اطلاع دقیقی از آن رویدادها داشت.
بنابراین آنچه در این بخش می‌آوریم حوادث و رخدادهای روزگار ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه برابر روایات در كتاب‌های متعدد نقل گردیده است و تنها می‌تواند دور نمایی كلّی از رویدادهای ایام ظهور را پیش روی خوانندگان ترسیم كند.

چگونگی قیام


وقتی ظلم و تباهی چهره عالم را سیاه و ظلمانی كرده است و آنگاه كه ستمگران گستره زمین را جولانگه بدی‌ها و نامردی‌ها ساخته‌اند و مظلومان جهان، دست یاری خواهی را به آسمان گشوده اند؛ ناگهان ندایی آسمانی، سیاهی شب را می‌درد و در ماه خدا، رمضان، ظهور موعود بزرگ را بشارت می‌دهد1، قلب‌ها به تپش می‌افتد و چشم‌ها خیره می‌گردد! شب پرستان، مضطرب و هراسان از طلوع صبح ایمان، در پی راه چاره‌ای هستند و منتظران مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) از هر كسی سراغ كوی یار می‌گیرند و برای دیدار او و حضور در زمره یاوران او سر از پا نمی‌شناسند.
در آن زمان، سفیانی كه بر منطقه وسیعی مانند سوریه، اردن و فلسطین سلطه دارد سپاهی را تجهیز می‌كند تا با امام مقابله كند. لشگر سفیانی كه در مسیر مكّه به تعقیب امام پرداخته است در محلی به نام بیداء به كام زمین می‌رود و نابود می‌گردد.2
پس از شهادت نفس زكیه3 به فاصله كوتاهی، امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در سیمای مردی جوان در مسجدالحرام ظهور می‌كند در حالی كه پیراهن مبارك پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را بر تن دارد و پرچم پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) را به دست گرفته است. او به دیوار كعبه تكیه می‌زند و در بین ركن و مقام4 سرود ظهور را زمزمه می‌كند و پس از حمد و ثنای الهی و درود و سلام بر پیامبر و خاندان او می‌فرماید:
«ای مردم ما از خدای توانا یاری می‌طلبیم و نیز هر كس از جهانیان را كه به ندای ما پاسخ دهد به یاوری می‌خوانیم.»
آنگاه خود و خاندانش را معرفی می‌كند و ندا می‌دهد:
«فَاللّه اللّه فینا لاتَخْذُلُونا وَانْصُرُونا ینْصُرْكُمُ اللّهُ تَعالی؛
درباره رعایت حقوق ما، خدا را در نظر بگیرید. ما را ]در میدان عدالت گستری و ستم ستیزی[ تنها نگذارید و یاریمان كنید كه خدا شما را یاری خواهد كرد.»
پس از پایان گرفتن سخنان امام، آسمانیان بر زمینیان سبقت می‌گیرند و گروه گروه فرود می‌آیند و با امام بیعت می‌كنند در حالی كه پیشاپیش آنها فرشته وحی، جبرئیل با امام دست همراهی می‌دهد. آنگاه 313 ستاره زمینی كه از نقاط مختلف عالم به سرزمین وحی آمده‌اند بر گرد خورشید تابناك امامت حلقه زده و پیمان وفا داری می‌بندند و این جریان سبز جاری است تا آنكه ده هزار سرباز جان بر كف در اردوگاه امام(علیه السلام) حضور می‌یابند و با آن فرزند پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) بیعت می‌كنند.5
امام(علیه السلام) با خیل یاوران، پرچم قیام را برافراشته و به سرعت بر مكه و اطراف آن مسلط می‌شوند و سرزمین پیامبر را از وجود نااهلان، پاك می‌كنند. آنگاه راهی مدینه می‌شود تا سایه عدالت و مهر را بر آن بگستراند و سركشان شهر را بر جای خود بنشاند. سپس عازم عراق گشته و شهر كوفه را به عنوان مركز حكومت جهانی برمی گزیند و از آنجا به مدیریت قیام می‌پردازد و برای دعوت جهانیان به اسلام و زندگی در پرتو قوانین قرآن و در هم كوبیدن بساط ظلم و ستم، یاران و سپاهیان نور را به نقاط مختلف عالم گسیل می‌دارد.
امام(علیه السلام) یك به یك سنگرهای كلیدی جهان را فتح می‌كند زیرا كه علاوه بر یارانِ وفادار و مؤمن، از امداد فرشتگان الهی نیز برخوردار است و مانند پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) از لشگر رعب و وحشت مدد می‌گیرد و خداوند توانا چنان ترسی از او و یارانش در دل‌های دشمنان می‌افكند كه هیچ قدرتی را توان رویارویی با آن حضرت نیست.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«قائم از ما به وسیله رُعب (وحشت در دل دشمنان) یاری می‌شود.»6
گفتنی است یكی از نقاط جهان كه به وسیله سپاه امام فتح می‌شود بیت المقدس است7و پس از آن واقعه بسیار مباركی اتفاق می‌افتد كه در جریان قیام و انقلاب امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سرنوشت ساز است و جبهه آن حضرت را تقویت می‌كند و آن فرود آمدن حضرت عیسی(علیه السلام) از آسمان است. حضرت مسیح(علیه السلام) كه به فرموده قرآن زنده است و در آسمان‌ها به سر می‌برد به زمین می‌آید و پشت سر امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به نماز می‌ایستد و بدین وسیله فضیلت و برتری پیشوای دوازدهم شیعیان را بر خود و پیروی خود را از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به همگان اعلام می‌كند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«سوگند به آن كس كه مرا به حق برانگیخت در حالی كه بشارت دهنده مردمان باشم، اگر از عمر دنیا نمانده باشد مگر یك روز، خداوند آن روز را چنان طولانی می‌كند تا فرزندم مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در آن قیام كند، پس از آن عیسی بن مریم(علیه السلام) فرود می‌آید و پشت سر مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نماز می‌خواند.»8
به دنبال این اقدام حضرت عیسی(علیه السلام) بسیاری از مسیحیان كه جمعیت فراوانی از جهان را تشكیل می‌دهند به پیشوای شیعیان، ایمان می‌آورند. گویی خداوند، عیسی(علیه السلام) را برای چنان روزی حفظ كرده است تا چراغ هدایتی برای حق طلبان باشد.
البتّه ظهور معجزات به دستِ هدایتگر حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و طرح مباحث فكری برای راهنمایی بشریت از برنامه‌های انقلاب بزرگ مهدوی است كه راه را برای هدایت مردم باز می‌كند.
در همین راستا امام(علیه السلام)، الواح تورات تحریف نشده ـ كتاب مقدس یهود ـ را كه در نقاط خاصی از دنیا دفن شده است خارج می‌كند9 و یهودیان كه نشانه‌های امامت او را در الواح می‌بینند، به آن حضرت ایمان می‌آورند. و پیروان ادیان دیگر نیز با مشاهده این تحول بزرگ و نیز شنیدن پیام حق امام و دیدن معجزات از آن حضرت، گروه گروه به آن حضرت می‌پیوندند و اینگونه است كه وعده حتمی پروردگار محقّق می‌گردد و اسلام عزیز همه عالم را می‌گیرد. همان‌گونه كه قرآن كریم بشارت داده است:
هُوَالَّذِی اَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدی وَ دینِ الْحَقِّ لِیظْهِرَهُ عَلَی الدّینِ كُلِّه وَلَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ10؛
و او خدایی است كه پیامبرش را با (دلائل) هدایت و دین حق فرستاد تا (سرانجام) آن را بر همه دین‌ها غالب گرداند اگرچه كافران را خوش نیاید.
با توجه به تصویری كه ترسیم شد تنها قلدران و ظالمان می‌مانند كه حاضر به تسلیم شدن در برابر حق و حقیقت نیستند و این عده در مقابل جریان غالب و اكثریت مؤمنان تاب مقاومت ندارند و با شمشیر عدالت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به كیفر اعمال ننگین خود خواهند رسید و زمین و اهل آن برای همیشه از شرّ و فساد آنها ایمن خواهد شد.

پی نوشت ها:


1. همان، باب 14، ح 17.
2. بحارالانوار، ج 53، ص 10.
3. از علائم ظهور است كه در ص158 آمده است.
4. مراد از مقام، مقام حضرت ابراهیم(علیه السلام) است كه نزدیك خانه كعبه است و مقصود از «ركن»، ركن یمانی است، و این جایگاه بسیار مقدسی است كه محل دفن بسیاری از پیامبران خداست.
5. الغیبة نعمانى، باب 14، ح 67.
6. كمال الدین، ج 1، باب 32، ح 16، ص 603.
7. روزگار رهایى، ج 1، ص 554.
8. بحارالانوار، ج 51، ص 71.
9. روزگار رهایى، ج 1، ص 522.
10. سوره توبه، آیه 33.


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:3 - 0 تشکر 523190

جهان در آستانه ظهور


منبع:نگین آفرینش

در بخش‌های گذشته درباره غیبت امام دوازدهم و فلسفه آن سخن گفتیم. آن آخرین حجّت پروردگار غایب شد تا پس از فراهم شدن زمینه‌ها ظاهر شود و جهان را از پرتو هدایت‌های مستقیم خود بهره مند سازد. بشریت می‌توانست در دوران غیبت، به گونه‌ای عمل كند كه هر چه زودتر شرایط حضور امام را آماده سازد ولی به خاطر پیروی از شیطان و هوای نفس و دور ماندن از تربیت صحیح قرآنی و نپذیرفتن ولایت و راهبری معصوم(علیه السلام) به بیراهه رفت و هر روز بنای ستمی را در دنیا قرار داد و ظلم و تباهی را گسترده كرد. با انتخاب این مسیر، به سرانجام بسیار بدی رسید. جهانی پر از ظلم و جور، فساد و تباهی، روزگاری تهی از امنیّت اخلاقی و روانی، حیاتی به دور از معنویت و پاكی و اجتماعی پر از تجاوزها و پایمال كردن حقوق زیردستان، محصول عملكرد انسان‌های دوران غیبت شد. واقعیتی كه در كلام معصومین از قرن‌ها قبل، پیش بینی شده و تصویر سیاه آن، ترسیم گشته بود.
امام صادق(علیه السلام) به یكی از یاران خود فرمود:
«هنگامی كه ببینی ظلم و ستم فراگیر شده، قرآن فراموش گشته و از روی هوا و هوس تفسیر گردیده، اهل باطل بر اهل حق پیشی گرفته، افراد با ایمان سكوت اختیار كرده، پیوند خویشاوندی بریده شده، چاپلوسی فراوان گشته، راههای خیر بدون رهرو و راههای شر مورد توجه قرار گرفته، حلال، حرام شده و حرام مجاز شمرده شده. سرمایه‌های عظیم در راه خشم خدا (و فساد و ابتذال) صرف گردیده، رشوه خواری در میان كاركنان دولت رایج شده، سرگرمی‌های ناسالم چنان رواج پیدا كرده كه هیچ كس جرأت جلوگیری آن را ندارد، شنیدن حقایق قرآن بر مردم گران آید اما شنیدن باطل سهل و آسان باشد، برای غیر خدا به حج خانه خدا بشتابند، مردم سنگدل شوند (و عواطف بمیرد)، اگر كسی اقدام به امر به معروف و نهی از منكر كند به او توصیه می‌كنند كه این كار وظیفه تو نیست، هر سال فساد و بدعتی نو پیدا شود. (هرگاه دیدی اوضاع مردم اینگونه شده) مراقب خویش باش و از خدا نجات و رهایی از این وضع ناهنجار را بخواه (كه فرج نزدیك است).»1
البته این تصویر سیاه از دوران پیش از ظهور، چهره غالب آن دوره است چرا كه در همین روزگار هستند دین باوران حقیقی كه بر عهد خود با خداوند استوار می‌مانند و مرزهای اعتقاد خود را پاس می‌دارند و در فساد محیط حل نمی‌شوند و سرنوشت خود را به فرجام زشت دیگران پیوند نمی‌زنند. و اینها از بهترین بندگان خدا و شیعیان امامان نور هستند كه در روایات فراوان مورد تمجید و ستایش قرار گرفته‌اند. اینان هم خود پاك زیستند و هم دیگران را به پاكی دعوت می‌كنند چون نیك می‌دانند كه می‌توان از راه ترویج خوبی‌ها و ساختن محیطی معطّر به عطر ایمان، ظهور امام خوبی‌ها را پیش انداخت و مقدمات قیام و حكومت او را فراهم كرد زیرا كه زمانی قیام علیه بدی‌ها ممكن است كه مصلح موعود یاورانی داشته باشد. و این تفكر نقطه مقابل ایدة باطلی است كه معتقدند جهت تعجیل ظهور باید فساد را رواج داد! به راستی آیا پذیرفته است كه اهل ایمان در برابر زشتی‌ها و بدی‌ها سكوت كنند تا فساد فراگیر شود و از این راه زمینه ظهور فراهم گردد؟ آیا ترویج خوبی‌ها و فضیلت‌ها نمی‌تواند ظهور امام خوبان را نزدیك كند؟
فریضه امر به معروف و نهی از منكر از تكالیف قطعی هر مسلمان است كه در هیچ زمان و مكانی قابل چشم پوشی نیست پس چگونه است كه به خاطر تعجیل ظهور بتوان مروّج ظلم و تباهی شد؟!
چنانكه پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«در پایان این امت (مسلمان) قومی خواهند بود كه مانند مسلمانان صدر اسلام اجر خواهند داشت آنها امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند و با اهل فتنه (و فساد) می‌جنگند.»2
گذشته از این آنچه در روایات فراوان به آن تصریح شده است، پر شدن جهان از ظلم و ستم است و این به معنی ظالم شدن همه انسان‌ها نیست بلكه همچنان راه خدا، رهروان خود را خواهد داشت و عطر فضیلت‌ها در محیط‌های گوناگون به مشام خواهد رسید.
بنابراین، جهانِ پیش از ظهور اگرچه دوران تلخی است ولی به دوره شیرین ظهور پایان می‌گیرد و اگر چه روزگار فساد و ستمگری است امّا پاك بودن و دیگران را به خوبی‌ها دعوت كردن از وظایف حتمی منتظران است و در تعجیل فرج آل محمد(صلی الله علیه و آله وسلم) تأثیر مستقیم دارد.
این بخش را با سخنی از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به پایان می‌بریم كه فرمودند:
«ما را از شیعیان باز نمی‌دارد مگر آنچه از كردارهای آنان كه به ما می‌رسد و ما را ناخوشایند است و از آنان روا نمی‌دانیم.»3

زمینه‌های ظهور و علائم آن


ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شرایط و نشانه هایی دارد كه از آنها به عنوان زمینه‌های ظهور و علائم آن یاد می‌شود تفاوت این دو آن است كه زمینه‌ها در تحقق ظهور تأثیر واقعی دارند به گونه‌ای كه با فراهم شدن آنها ظهور امام اتفاق می‌افتد و بدون آنها ظهور نخواهد بود. ولی علائم در وقوع ظهور نقشی ندارند بلكه تنها نشانه هایی هستند كه به وسیله آنها می‌توان به اصل ظهور و یا نزدیك شدن آن پی برد.
با توجه به تفاوت یاد شده به خوبی می‌توان دریافت كه زمینه‌ها و شرایط نسبت به علائم و نشانه‌ها از اهمیت بیشتری برخوردارند بنابراین لازم است كه بیش از آنكه به دنبال علائم باشیم به زمینه‌ها توجه كنیم و در حد توان خود در تحقق آنها بكوشیم. به همین جهت ما ابتدا زمینه‌ها و شرایط ظهور را توضیح می‌دهیم و در پایان به اختصار برخی از علائم ظهور را بر می‌شمریم.

پی نوشت ها:


1. كافى، ج 7، ص 28.
2. معجم احادیث الامام المهدى، ج 1، ص 49.
3. احتجاج، ج 2، ش 360، ص 602.


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:4 - 0 تشکر 523191

عهد گرگی، عهد قوچ


منبع:ماهنامه موعود

«در زمان‌های قدیم مرد دانشمندی پسری داشت كه علاقه‌ای به علم پدر نشان نمی‌داد، به عكسِ همسایه‌ای كه نزد دانشمند بهره‌ها می برد. آن هنگام كه مرگ دانشمند رسید، پسر را نصیحت كرد كه هر گاه پس از من در امری درماندی به سراغ همسایه برو و از او كمك بخواه.
ده‌ها سال پیش از میلاد حضرت صاحب‌الزمان(ع)، برخی صحابی والامقام ائمة معصومین(ع)، با بی‌قراری از فصل ظهور و قیام قائم آل‌محمد(ع)، می‌پرسیدند و گاه آرزوی حضور در خیل یاران حضرتش را در دل پاس می داشتند.
این پرسش و تمنای زود هنگام، محصول اهتمام و تذكر مداوم حضرات معصومین(ع)، دربارة موضوع «غیبت و ظهور» امام دوازدهم از سلالة پاك نبی‌گرامی اسلام بود چنان كه، حضرت ختمی مرتبت در خطبة غدیر و پس از ایشان تمامی ائمه دین(ع)، به مناسبت‌های مختلف مسلمین را متوجه و متذكر دو امر مهم «غیبت و ظهور» می ساختند.
جملة اقوال و روایات رسیده در این باره، مملو از حكمت، زیبایی و شنیدنی‌اند، امّا، وقتی زراره، پرسشِ «حمران» از «زمان ظهور» و پاسخ امام پنجم، حضرت امام محمدباقر(ع)، به او را روایت می‌كند سئوال كننده و خوانندة فهیم درمی‌یابد كه امام ضمن بیان حكایتی تمثیلی نه تنها پرده از «شرایط لازم ظهور» برمی‌دارند بلكه تمامیت فلسفه و حكمت تاریخ نزد شیعیان اهل‌بیت(ع)، را بیان می‌كنند.
امام محمد باقر(ع) می‌فرمایند:
«در زمان‌های قدیم مرد دانشمندی پسری داشت كه علاقه‌ای به علم پدر نشان نمی‌داد، به عكسِ همسایه‌ای كه نزد دانشمند بهره‌ها می برد. آن هنگام كه مرگ دانشمند رسید، پسر را نصیحت كرد كه هر گاه پس از من در امری درماندی به سراغ همسایه برو و از او كمك بخواه.
روزگاری چند گذشت. پادشاه را رؤیایی پیش آمد و به امید كشف تعبیر به سراغ پسر مرد دانشمند فرستاد. آن پسر كه از پدر علمی نیاموخته بود، به امید یاری، به سراغ همسایه رفت. همسایه به شرط تقسیم تحفه و صلة سلطان، تعبیر خواب را گفت و به پسر سفارش كرد تا در پاسخ سؤال پادشاه بگوید: «اینك زمان گرگ است».
پادشاه تعبیر خوابش را دریافت كرد و پسر صله و انعام را، اما از روی طمع جملة صله را نزد خود نگه داشت و عهد با همسایه را رها كرد.
با گذر روزگار، دیگر بار پادشاه را رؤیایی پیش‌آمد. به سراغ پسر مرد دانشمند فرستاد و مطالبة تعبیر كرد. پسر ناگزیر اما سرافكنده و خجلت زده دیگر بار به سراغ همسایه رفت و كمك خواست. همسایه دیگر بار به شرط حفظ عهد و تقسیم تحفه و صلة پادشاه تعبیر خواب را گفت و به پسر سفارش كرد تا درجواب سؤال پادشاه بگوید:
«اینك زمان قوچ است».
در وقت بازگشت، پسر در میانة تردید و دودلی با خود جدال داشت. گاه بر آن می‌شد تا وفای به عهد كند و حق همسایه را بدهد و گاه پای پس می‌كشید. تا آن كه بر خود فایق نیامد و جملة هدایای سلطانی را به خانه برد و به تنهایی بهره برد.
چندی بگذشت. برای سومین بار پادشاه را سؤالی پیش آمد. پسر را برای پاسخ طالب شدند. پسر نادم و پشیمان از نقص عهد پیشین و از روی اضطرار، درب همسایه را كوبید و كمك خواست اما، وعده كرد ضمن حفظ عهد و وفاداری، حق همسایه را بدهد. همسایه نیز پاسخ سؤال پادشاه را به پسر گفت و از او خواست تا به پادشاه بگوید: «اینك زمان میزان است».
پسر، جملة هدایای سلطانی را به در خانة همسایه برد و اختیار تقسیم را به او سپرد اما همسایه كه اهل دانش بود گفت مرا به این هدایا نیازی نیست. زمان اول تو از گرگ‌ها بودی و زمان دوم چون قوچ در انجام تقسیم و ادای عهد در تردید اما، زمان سوم زمان میزان بود و تو وفادارانه بر عهد خود ماندی. جملة هدایا از آن تو1.
حضرت در پاسخ به سؤال حمران، به سه مقطع تاریخی، سه دوره اشاره دارند. سه مرحله كه در هر یك حالی و عهدی بر جان مردم مستولی می‌شود.
• اول، عهد گرگی؛ دوران خودكامگی، درنده‌خویی، ظلم، ستیزه‌جویی و احساس استغنای از اهل حكمت و عصمت، دوران‌ دوری.
این دوره، هزاران هزار مرد را در سیاه‌چال ظالم گرفتار و آوردگاه‌ها را از خون مردان مرد رنگین كرد. مجال تأسیس و تداوم دولت حق را برای قرن‌ها از بین برد، و در نقطه عطف‌های بسیاری، زخم‌هایی جان كاه بر جسم و جان فرزندان آدمی فرود آورد چنان كه؛
در شبان‌گاهی تیره و سخت، مظلومانه كوثر درخشان آل محمد(ص)، را مدفون در خاك تیره و مكان مجهول ساخت.
در سحرگاهی نوای جانسوز «فزتُ و ربّ الكعبه» را تا به عرش بالا كشید و در ظهری داغ و سوزان، ندای «هل من ناصر ینصرنی» را بی‌پاسخ گذاشت. تا آن‌ جا كه گویی این عهد و عصر را پایانی نبود.
این همه نتیجة عهد آدمی با «خوی گرگی» بود. همة تباهی، سیاهی، ناكامی مردان و غلبة نامردمانی كه فرزند خواندگان شیطان بودند و شبیه قبیلة سیاهی.
گریزی نیست. تا داد عهدی داده نشود به سر نمی‌آید. سنتی است ثابت، حكمی ناگزیر و كیفری برای بدعهدی با مردان قبیلة ایمان.
• دوم، عهد قوچ؛ دورة تردید و دودلی، دورخیز و عقب گردهای لرزان و ترسان، چون فراز و فرود یك بیماری،گامی به جلو و گامی به عقب، وقتی میان شب و روز، نه شب و نه روز، عهدی مملو از جهش‌های ناقص و حركت‌هایی بی‌تداوم، تولّایی بی‌تبرّا و تبرّایی بی تولّا، دستی كه دور می‌سازد و پایی كه به پیش‌ می‌كشد، میلی برای تجربة روز و دلی بستة شب.
چه بسیار مردان كه در مسلخ تردید، به كام اهل ظلم غلتیدند و در قربانگاه بی‌همتی خود، شبیخون خصم بر اردوگاه را به تجربه نشستند.
دستی كه شمشیر انتقام را از نیام برمی‌كشد اما، دیگر بار در غلافش پنهان می‌سازد، ناگزیر به این تجربه است. هر چه هست عهدی و دوره‌ای دیگرگون است در میان تردید در وفای به عهد یا گسست آن.
• سوم، عهد میزان؛ دورة ترازو، رفتنی تمام، چرخشی تمام در میانة میدان، تجربة صبحی طلوع كننده، پرشی بلند تا آستانة مهر و اعلام «نه» بر فرزند خواندگان سیاهی و لبیك تمام به امام مبین. تولایی و تبرایی توأم و تمام. نیك‌بخت مردمانی برای دهش بزرگ و پذیرش تامّ ولایت.
نه عهد گرگ و نه خوی گرگی، هیچ كدام مستعدّ پذیرایی و پذیرش امام مبین نیستند، به همان سان كه در عهد قوچ، و خویی چون خوی قوچ، زمینة این امر مقدس فراهم نمی‌شود. گویا این ضربات تازیانة و آتش تجربة بلا و دوری است كه فرزند آدمی را متوجه و متذكر این معنی می‌كند كه: «بی او رفتن محال است». این تجربه، فرمان ناگزیر و ارادة آسمانی نبود. این خوی گرگی و ناسپاسی بود كه آدمی را در ورطة هولناك افكند، ورنه به قول آن رسول گرامی اسلام(ص) اگر مردم بر محبت علی‌بن ابی‌طالب گرد می‌آمدند خداوند جهنم را نمی‌آفرید.2 به همان سان كه حضرت مولانا صاحب‌الزمان(ع) فرمودند:
«اگر شیعیان ما كه خداوند توفیق طاعتشان دهد، به عهدی كه با ما داشتند، وفا می‌كردند فیض دیدار ما از آنان سلب نمی‌شد».
عهد میزان، عهد طلب و تمنای میزان و تسلیم بی‌چون و چرا و تردید آدمی در برابر «میزان حق» و «صراط مستقیم» است. چنان‌كه فرمودند: «علیٌ میزان العمال».
ورنه بهره‌جستن و برخوردن از خانه اهل بیت(ع)، در هر عصر و عهدی جاری بوده چنان كه امروز نیز هست.
مراجعه و برخوردن بسان آن فرزند ناخلف دانشمند، متضمن هیچ رهایی، و ظهور و دیداری نیست. بررسی فراز و نشیب‌های گذشته در صحنةحیات انسان، برخوردهای گوناگونی با میزان حق را نشان می‌دهد.
1. جماعتی چنان بر آبشخور زندگی غنودند و بی‌خیال از پرسش و پاسخ به دم غنیمت دانی مشغول شدند كه گویا هیچ میزان و محكی برای سنجش، و هیچ چشمی برای مشاهده در میانة هستی نیست.
2. جماعتی با تجربة «خود میزانی»، انانیت و خودكامگی را امام خویش ساختند و بر سرخود و همگنان آن آوردند كه دیده‌ایم و خوانده‌ایم.
3. جماعتی میزان و صراط حق را به مسخره گرفتند و بر طبل لامذهبی و شرك و ارتداد كوبیدند.
4. و جماعتی اندك، در هوای خلاصی از عهد گرگی و خوی قوچی و تردید، دست به آسمان برداشتند و در جان آرزوی تجربة میزان حق و عدالت را پاس داشتند.
جماعت آخر، خیل منتظرانند كه خود را تسلیم میزان حق ساخته‌اند تا شاید عهد دوری به سر رسد و «دوران طلایی تسلیم» و «عدالت‌خواهی» برسد.
این «عهد جمعی» و تسلیم عمومی مؤمنان است كه مجال حضور میزان حق در عرصة تاریخ را ممكن می‌سازد. این «آمادگی برای پذیرش حق» است كه خوی گرگی را از انسان «غاصب» دور می‌سازد و او را مستعد شهود و تجربة حقیقت ناب می‌كند.
وا اسفا از خوی تردید و دو دلی قوچ، گاه برای گذار از جوی خودكامگی، و انانیت و فرعونیت چنان دورخیز می‌كند گویی كه به یكباره بر سر همة ما سوی الله چهار تكبیر زده و خود را می‌رهاند. اما، در آخرین لحظه می‌ایستد، به خود باز می‌گردد، خودكامگی پیشه می‌كند و رأی خود و كام خود را كافی و كامل فرض می‌كند.
«انتظار و آمادگی»، عین تجربة «عهد و عصر میزان» است. عهد تسلیم همه چیز به آستان امام حق و میزان اعظم الهی؛ بی‌آن‌كه هجمة بلا و سیل خصم لحظه‌ای تردید در تسلیم ایجاد كند. شاید حسب همین پیش‌نیاز است كه ما را متذكر استمرار در انعقاد عهد در هر صبح‌گاه ساخته‌اند.
ظهور تمام قد عهد قلبی در «قول و فعل»، میوة «تسلیم محض» را به بار می‌آورد. این تسلیم محض آدمی است كه میدان فراخ و مجال ظهور «ولایت» امام مبین را سبب می‌شود. اعمال ولایت به نحو تام و اتم، سبب انهدام ابنیة شرك و نفاق، و باعث اضمحلال و سقوط همة مظاهر طاغوت از عرصة وساحت حیات مادی و فرهنگی انسان می‌شود.
واسپسن عذیر، جفای اشباح الرجال و نامردی آنان كه در صحنة فراخ غدیر حاضر و ناظر «عهد با ولی» بودند همة مجال را برای اعمال ولایت امام معصوم(ع)، از بین برد و بر خلق عالم طی ده‌ها قرن آن آمد كه خوانده‌ایم و اینك نیز در پی آن در اقصا نقاط عالم شاهد و ناظریم اینك باید از خود پرسید بر كدامین عهد مؤمن و در كدامین خوی مسقریم؟ ما را تا «عهد میزان» چند منزل فاصله است؟
خدا بر آشكار و نهان جملة خلایق آگاه است.
والسلام

پی‌نوشت:


1. كلینی، محمدبن یعقوب، كافی، ج 8، ص 362؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج 14، ص 497.
2. مجلسی، همان، ج 39، ص 248.


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:4 - 0 تشکر 523192

آیا حضرت مسیح بعد از ظهور امام زمان (عج) پشت سر امام نماز می خواند ؟


منبع:www.salat.ir

پاسخ :
آنچه در روایات ما آمده است این که حضرت عیسی (ع) پشت سر امام زمان (ع) نماز می خواند و با آن حضرت بیعت می کند. مثلاً از امیرالمؤمنین روایت است که : حضرت مهدی داخل بیت المقدس می شود و نماز جماعت به امامت او برگزار می شود پس در یک روز جمعه که نماز جمعه در آن برقرار شده حضرت عیسی (ع) از آسمان نازل می شود در حالی که خوش صورت و زیباست، شبیه ترین بندگان خدای عز و جل به ابراهیم خلیل الرحمان (ع) است . در این حال حضرت مهدی (عج) به طرف او بر می گردد و عیسی (ع) را می بیند. پس حضرت مهدی به عیسی (ع) می گوید ای پسر بتول (مریم) امامت مردم کن . در نماز ، عیسی می گوید برای شما امامت نماز برقرار شده است . پس حضرت مهدی (عج) جلو می ایستند و امامت مردم می کند و عیسی پشت سرش می ایستد و با حضرت مهدی (عج) بیعت می کند و ... » .
از طرف دیگر درجای خود ثابت شده است که مقام امامت از مقام نبوت برتر است و ائمه اطهار (ع) مقامی فراتر از دیگر انبیاء (غیر از پیامبر خاتم (ص) ) دارند. در روایتی از امام صادق (ع) وارد شده است که فرمود هیچ پیامبری نیامده و مبعوث نشده مگر به معرفت ما ائمه و تفضیل و برتری دادن ما به غیر ما .
برای آگاهی بیشتر ر .ک : 1- امام شناسی علامه محمد حسین تهرانی،ج4، بحث امام و علم کتاب- 2- امامت و رهبری،ص 168-149، استاد شهید مرتضی مطهری- 3- جهان در آینده، سید محمد حسین موسوی کاشانی- 4- مقام ولایت، زیارت جامعه کبیره .

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:4 - 0 تشکر 523193

غلبه بر جمیع ادیان


منبع: نگین آفرینش

مسأله‌ی مهدویّت و قیام و حکومت جهانی یک منجی عدالت-گستر و مصلح‌‌عدالت- پرور از جمله مسائلی است که نه تنها با فطرت ظلم¬ستیز و عدالت¬طلب انسآن‌ها آمیخته و نهادینه شده است، که همه¬ی مسلمانان اعم از شیعه و سنّی و بلکه تمامی ادیان آسمانی و حتّی مکاتب دیگر آن را باور داشته و پیروان آیین خود را به ظهور آن مژده داده‌اند. در آیه¬ای که بحث می¬شود، دین حق که همان دین اسلام است بر همه¬ی مکاتب و آیین¬های زمان پیروز می¬شود:
یُریدونَ أن یُطفِؤُا نورَ اللهِ بِأفواهِهِم وَ یأبی اللهُ إلاّ أن یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَو کَرِهَ الکافِرون  هُوَ الّذی أرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدَی وَ دینِ الحَقِّ لِیُظهِرَهُ عَلی الدّینِ کُلِّه وَ لَو کَرِهَ المـُشرکون؛1 «می‌خواهند نور خدا را با دهآن‌های خویش خاموش کنند، ولی خداوند نمی¬گذارد تا این‌که نور خود را کامل کند، هرچند کافران را خوش نیاید او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین حق فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هرچند مشرکان را خوش نیاید.»
بحث روایتی
1- محمّد بن فضیل می¬گوید: از امام کاظم (علیه السلام) درباره¬ی قول خداوند لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّینِ کُلِّه پرسیدم. ایشان فرمودند:
«لِیُظهِرَهُ عَلَی جَمیع الأدیانِ عِندَ قِیامِ القائِم (علیه السلام)»؛2 « هنگام قیام قائم (علیه السلام) خداوند دین اسلام را بر همه¬ی دین¬هاچیره می‌گرداند.»
2- ابی بصیر می¬گوید: از امام صادق (علیه السلام) درباره¬ی آیه¬ی هُوَ الّذی أرسَلَ ... پرسیدم، ایشان فرمودند:
«وَ اللهِ ما نَزَلَ تأویلُها بَعد، وَ لایَنزِلُ تأویلُها حتّی یَخرُجُ القائم (علیه السلام) فَإذا خَرَجَ القائِم (علیه السلام) لَم یَبقِ کافرٌ باللهِ العَظیمِ و لامُشرِکٌ بالإمامِ الاّ کَرِهَ خُروجَه...»؛3 « قسم به خداوند! هنوز تأویل آن نیامده و تأویل آن نیاید تا این‌که قائم خروج کند، پس هنگامی که قائم خروج کند کافری به خدا و مشرکی به امام باقی نمی¬ماند مگر این‌که خروج او را کراهت دارد ...»
3- از امیرالمؤمنین (علیه السلام) درباره¬ی آیه¬ی هُوَ الّذی أرسَلَ ... نقل شده است:
«... لایَبقَی قَریَةٌ الاّ وَ نُودِیَ فیها بِشَهادَةِ أن لا اِلهَ الاّ الله و أنَّ محمّداً رَسولُ اللهِ بُکرَةً وَ عَشیاً»؛4 «آبادی و شهری باقی نمی¬ماند مگر این‌که در آن‌جا صبح و شب به توحید و رسالت پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) شهادت داده می¬شود.»
4- شیخ صدوق در روایتی از امام حسین (علیه السلام) نقل می¬کند:
«مِنَّا اثنَی عَشَرَ مَهدیاً أوَّلُهُم أمیرالمؤمنین عَلی بن أبی طالب و آخِرُهُم التّاسِعُ مِن وُلدی وَ هُوَ الإمامُ القائِم بالحقِّ یُحیی اللهُ بِهِ الأرضَ بَعدَ مَوتِها وَ یُظهِر به دینَ الحَقِّ عَلَی الدّینِ کُلِّه وَ لَو کَرِهَ المُشرکین»؛5 «از میان ما، 12 نفر مهدی است، اوّلین آن‌ها امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب و آخرین آن‌ها نُهمین نفر از فرزندان من است. او امامی است که به حق قیام می¬کند. خداوند به واسطه¬ی او زمین را زنده می¬کند بعد از آن که مرده شده باشد و به واسطه¬ی او دین حق را به همه¬ی ادیان پیروز می¬کند، هرچند مشرکان کراهت داشته باشند.»

پی نوشت ها:


1. توبه (9)، 23 و 33 .
2. کلینی ،کافی، ج 1، ح 9، ص 432 .
3. شیخ صدوق،کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، ب 58، ح 7 .
4. مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 60 .
5. شیخ صدوق،کمال الدین و تمام النعمة، ج 1، ح 3 .


چهارشنبه 1/6/1391 - 12:4 - 0 تشکر 523194

حكومت جهانی مهدی علیه السلام

منبع: درسنامه مهدویت1-ص259 تاص261

كتاب حكومت جهانی مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته آیت‏اللّه ناصر مكارم شیرازی، پژوهشی دربارة ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ویژگی‏های حكومت جهانی آن حضرت است.
مؤلف در این كتاب، با بهره‏گیری از روایات و منابع تاریخی شیعه و سنّی و برخی از پژوهش‏های غربیان، مطالب ارزشمندی ارائه كرده است. ایشان نخست در خصوص آیندة جهان و سیر تكاملی جامعه، به بیان نظریات بعضی از ادیان و كتاب‏های آسمانی (نظیر زرتشتی، هندو، یهود و مسیحیت) و نیز دانشمندان غربی دربارة مصلح بزرگ پرداخته است. سپس دربارة انواع حكومت‏ها، فلسفه انتظار و غیبت، مصلح بزرگ جهانی در منابع اسلامی، نشانه‏های ظهور امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و روش حكومت آن حضرت بحث كرده، به این پرسش ها پاسخ داده است:
آیا سرنوشت آیندة بشریت، صلح، عدالت، امنیت و آزادی انسان‌ها از چنگال هر گونه ظلم و ستم و تبعیض و استعمار است؟ یا آن گونه كه بعضی پیش بینی می‌كنند، هرج و مرج‌ها روز افزون، فاصله‌ها بیشتر، ناهماهنگی‌ها و نابسامانی‌ها فراوان تر و سرانجام یك جنگ اتمی یا فوق اتمی عالم گیر، پایه‌های تمدن انسانی را ویران خواهد ساخت و اگر انسان هایی بر روی كره زمین باقی بمانند، افرادی عقب مانده، معلول، بینوا و درمانده خواهند بود؟
اگر عقیده نخست صحیح است، دلیل آن چیست؟ اگر بنا هست جهان به سوی عدل و صلح و برادری گام بردارد، آیا اجرای این اصول بدون انقلاب ممكن است؟ به تعبیر دیگر آیا اصلاحات تدریجی توانایی دگرگون ساختن چهرة عمومی جهان، با این همه ناهنجاری‌ها را دارند؟ اگر لازم است انقلابی صورت گیرد، آیا تنها از طریق قوانین مادی امكان پذیر است؟ یا بدون استمداد از اصول معنوی و ارزش‌های اصیل انسانی، ممكن نیست؟
اگر قبول كنیم چنین انقلابی ـ به هر حال ـ رخ خواهد داد، رهبر این انقلاب چه صفاتی باید داشته باشد؟ آیا این انقلاب الزاماً به حكومت واحد جهانی می‌انجامد؟ آیا آمادگی‌های خاصّی برای چنان حكومتی لازم است؟ این آمادگی‌ها در دنیای كنونی وجود دارد یا نه؟ و اگر ندارد، آیا در حال حاضر جهان به سوی این آمادگی‌ها گام بر می‌دارد، یا بر عكس آن؟
آیا این امور با عقیده عمومی مذاهب جهان، نسبت به ظهور یك مصلح بزرگ آسمانی ارتباطی دارد؟ اعتقاد عمومی مسلمانان به ظهور مهدی(علیه السلام) چگونه است و پیوند آن با مسائل سرنوشت ساز چیست؟ آیا اعتقاد به چنان ظهوری، ما را به اصلاح عمومی جهان از طریق یك انقلاب همه جانبه نزدیك تر می‌سازد؟ یا آن چنان كه برخی می‌اندیشند، دور می‌كند؟
آیا این فكر و عقیده عمومی مذهب، یك واقعیت عینی و مولود دلایل منطقی است و یا یك تخیل برای اشباع كاذب تمایلات سركوفتة انسان‌ها، در مسیر گمشدة عمومی (یعنی صلح و عدالت) است؟
نویسنده در بخشی از كتاب دربارة «فلسفه انتظار» بر این باور است كه: «اگر اعتقاد و انتظار به حكومت جهانی مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به صورت ریشه دار حلول كند، سرچشمة دو رشته اعمال دامنه دار خواهد شد. این دو رشته اعمال عبارت است از: ترك هر گونه همكاری و هماهنگی با عوامل ظلم و فساد و حتی مبارزه و درگیری با آنها از یك سو و خود سازی و خود یاری و جلب آمادگی‌های جسمی، روحی، مادی و معنوی برای شكل گرفتن آن حكومت واحد جهانی و مردمی از سوی دیگر».
این اثر ارزشمند، دارای محتوای غنی و خوبی است که می‌تواند برای علاقه مندان به مباحث مهدویّت مفید باشد.

چهارشنبه 1/6/1391 - 12:5 - 0 تشکر 523195

ویژگی‌های حكومت امام مهدی علیه السلام


منبع: نگین آفرینش

در بخش‌های قبل درباره اهداف، برنامه‌ها و دستاوردهای حكومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سخن گفته شد. در پایان به برخی از ویژگی‌های حكومت مانند قلمرو حكومت و مركز آن، مدت حكومت و روش كارگزاران و معرفی آنها و نیز سیره رهبر بزرگ حكومت، می‌پردازیم.

قلمرو حكومت و مركز آن


تردیدی نیست كه حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حكومتی جهانی است زیرا كه او موعود همه بشریت و تحقق بخش آرزوهای همه انسان هاست. بنابراین آنچه از زیبایی‌ها و خوبی‌ها در سایه حكومت او به وجود آید سراسر زمین را فرا خواهد گرفت. این حقیقتی است كه روایات فراوان، شاهد آن است كه به گروههایی از آنها اشاره می‌كنیم.
الف. روایات بسیاری كه مضمون آن چنین است، مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) زمین را پر از عدل و داد می‌كند همان گونه كه پر از ظلم و جور شده باشد.1 كلمه «زمین» (الارض) سرتاسر كره خاكی را در بر می‌گیرد و هیچ دلیلی وجود ندارد كه معنی آن را به بخشی از زمین محدود كند.
ب. روایاتی كه از تسلّط امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر مناطق مختلف جهان خبر داده است كه گستردگی و پراكندگی و اهمیت آن مناطق، حكایت از سلطه آن حضرت بر تمامی جهان دارد و معلوم می‌شود كه نام بردن از شهرها و كشورها در روایات از باب نمونه و مثال بوده و میزان درك مخاطبان روایات در آن زمان نیز ملاحظه گردیده است.
در روایات مختلف از روم، چین، دیلم یا كوههای دیلم، ترك، سند، هند، قسطنطنیه، كابل شاه و خزر به عنوان مناطقی كه امام مهدی بر آنها مسلط خواهد شد و آنها را فتح خواهد كرد نام برده شده است.2
گفتنی است كه در زمان ائمه(علیهم السلام) مناطق یاد شده بر بخش‌های بسیار گسترده تری نسبت به زمان ما، گفته می‌شده است. برای مثال «روم» شامل همه اروپا و حتی قاره آمریكا می‌گردیده و مراد از چین همه شرق آسیا بوده كه شامل ژاپن نیز می‌شود همانگونه كه «هند»، پاكستان امروز را شامل بوده است.
شهر قسطنطنیه همان استانبول است كه در جهان آن روز به عنوان مقاوم ترین شهرها و مناطق از آن یاد می‌شده و در واقع فتح آن به پیروزی و موفقیت بزرگ شمرده می‌شده زیرا كه یكی از راههای اصلی ورود به قاره اروپا بوده است.
خلاصه اینكه تسلّط امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر مناطق حسّاس و مهم جهان حكایت از گستردگی جهانی فرمانروایی آن حضرت دارد.
ج. گذشته از روایات دسته اول و دسته دوّم، روایات متعددی در دست است كه به روشنی از جهانی بودن حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خبر می‌دهد.
در سخنی از پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله وسلم) آمده است كه خداوند متعال فرموده است:
«... من دین خود را به دست آنها (پیشوایان دوازده گانه) بر همه آئین‌ها پیروز می‌گردانم و به دست ایشان فرمان خود را (بر همه) چیره خواهم ساخت و به (قیام) آخرین آنها ـ امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ـ سراسر زمین را از دشمنانم پاك خواهم كرد و او را بر مشرق و مغرب زمین فرمانروا خواهم گرداند...»3
و امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«اَلْقائِمُ مِنّا... یبْلُغُ سُلْطانَهُ الْمَشْرِقَ وَالْمَغْرِبَ وَ یظْهِرُ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ دینَهُ عَلَی الدّینِ كُلِّهِ وَ لَوْكَرِهَ الْمُشْرِكُونَ...4 ؛
قائم(علیه السلام) از ما (خاندان پیامبر) است... (او كسی است كه) فرمانروایی او مشرق و مغرب (عالم) را فرا خواهد گرفت و خداوند به دست او دین خود را بر همه ادیان غلبه می‌دهد اگر چه مشركان را خوش نیاید.»
و اما مركز حكومت جهانی حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهر تاریخی كوفه است كه در آن زمان وسعت زیادی خواهد یافت به گونه‌ای كه شهر نجف را كه در چند كیلومتری كوفه است شامل می‌شود و به همین دلیل است كه در بعضی روایات، كوفه و در بعضی دیگر نجف به عنوان مركز حكومت نام برده شده است.
امام صادق(علیه السلام) در ضمن روایتی طولانی فرمود:
«مركز حكومت او (حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) شهر كوفه خواهد بود و محل قضاوت او مسجد (بزرگ) كوفه.»5
گفتنی است شهر كوفه از دیرزمان، مورد توجّه خاندان پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) و محل زمامداری حضرت علی(علیه السلام) بوده است و مسجد مشهور آن یكی از چهار مسجد معروف جهان اسلام است كه امام علی(علیه السلام) در آن نماز و خطبه می‌خوانده است و نیز در آن به امر قضاوت می‌پرداخته است و در نهایت در محراب همان مسجد به شهادت رسیده است.

مدت حكومت


پس از اینكه عالم بشریت یك دوره بسیار طولانی از حاكمیت ظلم و ستم را پشت سر گذاشت، جهان با ظهور آخرین حجّت پروردگار به سوی حاكمیت خوبی‌ها خواهد رفت و حكومت به دست حاكمان و نیكان قرار خواهد گرفت و این وعده حتمی خداوند است.
حكومت خوبان كه با فرمانروایی امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) آغاز می‌شود تا پایان عمر دنیا ادامه خواهد یافت و دیگر روزگار ظلم و ظالمین تكرار نخواهد شد.
در سخنی كه پیش از این از پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) نقل شد آمده است كه خداوند بزرگ حاكمیت آخرین پیشوای معصوم را به پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) بشارت می‌دهد و در پایان می‌افزاید:
«(پس از آنكه مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به حكومت رسید) دولت او را دوام خواهم بخشید و پیوسته تا قیامت، روزگار (و حاكمیت زمین) را در دست اولیاء ودوستان خود دست به دست خواهم كرد.»6
بنابراین نظام عادلانه‌ای كه امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) برپا خواهد كرد، دولتی است كه پس از آن برای دیگران دولتی نخواهد بود و در حقیقت تاریخ جدیدی از حیات بشر شروع خواهد شد كه سراسر در زیر حاكمیت الهی بسر خواهد بُرد.
امام باقر(علیه السلام) فرمود:
«دولت ما آخرین دولت هاست و هیچ خاندان صاحب دولتی نمی‌ماند مگر اینكه پیش از حكومت ما، حاكم می‌شوند تا وقتی (حكومت اهل‌بیت بر پا شد و) شیوه حكمرانی ما را دیدند نگویند، اگر ما هم حاكم می‌شدیم همینگونه عمل می‌كردیم.»7
بنابراین مدّت استمرار نظام الهی پس از ظهور، جدا از مدّت حكومت شخص امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است كه مطابق روایات آن حضرت باقیمانده عمر خود را حاكم بوده و سرانجام چشم از جهان فرو خواهد بست.
تردیدی نیست كه مدت حكومت آن حضرت باید به قدری باشد كه امكان تحول جهانی و استقرار عدالت در همه مناطق عالم وجود داشته باشد ولی اینكه این هدف در چند سال قابل دسترسی است، قابل تخمین و گمانه زنی نیست و باید به روایات امامان معصوم(علیهم السلام) رجوع كرد. البته با توجه به قابلیت‌های آن رهبر الهی و توفیق و مدد غیبی برای آن حضرت و اصحاب و یاران شایسته‌ای كه در اختیار اوست و آمادگی جهانی برای پذیرفتن حاكمیت ارزش‌ها و زیبایی‌ها در زمان ظهور، ممكن است كه رسالت مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در زمانی نسبتاً كوتاه انجام شود و جریانی كه بشریت در طول قرون متمادی از ایجاد آن ناتوان بوده است در كمتر از 10 سال اتفاق افتد.
روایاتی كه مدت حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را بیان می‌كند بسیار گوناگون است. بعضی از آنها مدت حكومت آن حضرت را 5 سال و تعدادی از آنها 7 سال و برخی دیگر 8 و 9 و 10 سال بیان كرده است. چند روایت هم مدت حكومت را 19 سال و چند ماه و بالاخره 40 سال و 309 سال بر شمرده است.8
گذشته از اینكه علّت این همه اختلاف در روایات، روشن نیست پیدا كردن مدت واقعی حكومت از میان این روایات كاری دشوار است. اما بعضی از علمای شیعه با توجه به فراوانی و شهرت روایات 7 سال، این نظر را انتخاب كرده‌اند.9
و بعضی دیگر گفته‌اند مدت حكومت امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) 7 سال است ولی هر سال از سالهای حكومت حضرت به اندازه 10 سال از سالهای ماست كه این مطلب نیز در بعضی روایات آمده است:
راوی از امام صادق(علیه السلام) درباره مدت حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) سؤال می‌كند و امام می‌فرماید:
«(حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) هفت سال حكومت می‌كند كه برابر 70 سال از سالهای روزگار شماست.»10
مرحوم مجلسی می‌فرماید:
«روایاتی كه درباره مدت حكومت امام(علیه السلام) رسیده است باید به احتمال‌های زیر توجیه كرد: برخی روایات به تمام مدت حكومت اشاره دارد و برخی بر مدت ثبات و استقرار و حكومت. بعضی مطابق سال‌ها و روزهایی است كه ما با آن آشناییم و بعضی مطابق سال‌ها و ماههای روزگار حضرت است كه طولانی می‌باشد و خداوند به حقیقت مطلب آگاه است.»11

مقبولیّت عمومی


یكی از دغدغه‌های حكومت‌ها جلب رضایت عموم بوده است ولی به خاطر ضعف‌های بسیاری كه در اداره مجموعه‌ها وجود داشته چنین رضایتی حاصل نشده است. از ویژگی‌های اساسی حكومت حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همین است كه مورد قبول همه افراد و اجتماعات بشری است و نه تنها همه اهل زمین كه ساكنان آسمان نیز نسبت به آن حكومت الهی و فرمانروای عدل گستر رضایت كامل دارند.
پیامبر اسلام(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود:
«شما را بشارت می‌دهم به مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف).. اهل آسمان و زمین از او (و حكومت او) راضی هستند. و چگونه ممكن است كه كسی از حاكمیت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ناراضی باشد و حال آنكه برای همه جهانیان روشن می‌شود كه صلاح امر بشر و سعادت او در همه جنبه‌های مادی و معنوی تنها در سایه حكومت الهی آن حضرت است.»12
بجاست در پایان این بخش كلام جاودانه امام علی(علیه السلام) را به عنوان حُسن ختام بیاوریم:
«... خداوند او را (امام مهدی را) به وسیله فرشتگان خود تأیید می‌كند و یاران او را حفظ می‌كند و به وسیله نشانه‌های خود یاریش می‌كند و او را بر اهل زمین پیروز می‌گرداند به گونه‌ای كه (همه) با میل و رغبت یا به اكراه به او می‌گروند و زمین را از عدل و داد و از روشنایی و دلیل پر می‌كند. شهرها به او ایمان می‌آورند تا اینكه كافری نمی‌ماند جز آنكه ایمان می‌آورد و زشت كاری نمی‌ماند جز آنكه نیكو می‌گردد و در حكومت او درندگان با هم آشتی می‌كنند و زمین بركت‌های خود را بیرون می‌ریزد و آسمان خیرات خود را فرو می‌بارد و گنج‌ها (ی زمین) برای او آشكار می‌گردد... پس خوشا حال آنكه روزگار او را ببیند و سخن او را بشنود.»13

پی نوشت ها:


1. كمال الدین، باب 25، ح 4 و باب 24، ح 1 و 7.
2. ر.ك: الغیبة نعمانى و احتجاج طبرسى.
3. كمال الدین، ج 1، باب 23، ح 4، ص 477.
4. همان، ج1، ح 16، ص 603.
5. بحارالانوار، ج 53، ص 11.
6. كمال الدین، ج 1، باب 23، ح 4، ص 477.
7. الغیبة طوسى، فصل 8، ح 493، ص 472.
8. براى آگاهى از روایات به كتاب چشم اندازى به حكومت حضرت مهدى(علیه السلام)، نجم الدین طبسى، ص173-175 رجوع شود.
9. ر.ك: «المهدى»، سیدصدرالدین صدر، ص239؛ تاریخ مابعدالظهور، سیدمحمد صدر.
10. الغیبة طوسى، فصل 8، ح 497، ص 474.
11. بحارالانوار، ج 52، ص 280.
12. بحارالانوار، ج 51، ص 81.
13. اثبات الهداة، ج 3، ص 524.


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.