• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن اجتماعي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
اجتماعي (بازدید: 6308)
يکشنبه 29/5/1391 - 2:15 -0 تشکر 518857
جوانان

تعطیلات در رختخواب یا چت روم؟


 

از طرح‌هایی مثل اکران فیلم‌های سینمایی افطار تا سحر که بگذریم واقعاً چه برنامه ریزی برای اوقات فراغت ویژه ماه مبارک رمضان شده است؟ غیر از این است که جوانان باید قبل از افطار را به خواب و بعد از آن را هم پای تلویزیون و در حال دیدن سریال‌های تمام نشدنی صدا و سیما بگذرانند.

 


فراغت

«اوقات فراغت»؛ شاید این کلمه خیلی‌ها را به یاد دوران مدرسه و دانشگاه بیاندازد، زمانی که امتحانات نوبت دوم هم داده می‌شد و جوانان و نوجوانانی که نه ماه تمام سعی کرده بودند فقط درس بخوانند حالا زمانی داشته باشند تا نفسی تازه کنند. اغلب خانواده‌ها هم آن زمانی که ما محصل بودیم هم حالا که تقریباً اوقات فراغت برایمان بی معنی شده است برای دوران تعطیلی بچه‌ها برنامه ریزی می‌کنند حالا این برنامه ریزی می‌تواند تدارک سفر باشد یا ثبت نام کودک و نوجوان محترم در کلاس‌های رنگ و وارنگ.

 نیاز به برنامه ریزی برای اوقات فراغت وقتی پررنگ‌تر دیده می‌شود که مسئولان محترم با شروع فصل گرما دائماً این کلمه را بر زبان می‌آورند و از طرح‌ها و برنامه‌هایشان برای پر کردن این سه ماه تعریف می‌کنند. البته بعد از تمام شدن این سه ماه هیچ کس به سراغ مسئول محترم نمی‌رود تا ببیند چقدر به وعده‌هایی که داده جامه عمل پوشانده شده است.

در هر حال اوقات فراغت ما هم مثل بسیاری از مسایل دیگر خود به معضلی تبدیل شده است که هنوز آسیب‌های عدم مدیریت آن مشخص نشده و مورد دقت و ارزیابی عینی قرار نگرفته است، چه بسیار نوجوانان و جوانان که در فصل گرم تابستان از بی‌حوصلگی، بی‌هدفی و نا‌آگاهی راهی خیابان‌ها می‌شوند و به ناهنجاری‌ها نزدیک می‌شوند، هیچ کارشناس مسایل اجتماعی نیست که چنین روند معیوب و ناموزونی را خطرساز و انحراف زا نداند و آن را مقدمه‌ای برای غلتیدن نوجوانان و جوانان مستعد در دنیای بزهکاری قلمداد نکند.

 افزون بر این، خلأ اوقات فراغت دانش‌آموزان و دانشجویان جوان میلیون‌ها ساعت مفید و پرظرفیت آن‌ها را باطل می‌کند و آن‌ها را از دانستن‌ها و مهارت‌های متنوع و حتی لازم محروم می‌سازد. متأسفانه نه فقط مراکز مسئول دولتی از عهده پر کردن و غنی‌سازی اوقات فراغت نوجوانان و جوانان بر نمی‌آیند بلکه صدا و سیما هم آموزش‌های اجرایی و واقع ‌گرایانه‌ای به خانواده‌ها ارائه نمی‌کند تا آنان حداقل خود آستین همت بالا زنند و برای جگر گوشه‌های در خطر خویش چاره‌ای مفید و کارشناسانه بیاندیشند.

 در این میان یک نکته مهم وجود دارد که اغلب مغفول مانده و در این بی‌توجهی‌ها بیشتر از نظرها دور مانده است، در حال حاضر اگر پسران نوجوان و جوان کمی آزادی عمل دارند و می‌توانند حداقل پایی به یک توپ پلاستیکی بزنند و در کوچه و خیابان با دوستان خود وقتی را به تفریح سپری کنند اما این امکان برای دختران وجود ندارد و آن‌ها اغلب در خانه‌ها با حداقل امکانات و با حوصله‌ای تنگ روبرو هستند که آنان را تا مرز افسردگی پیش می‌برد و تلاش مسئولان برای پر کردن ساعت‌های خالی دختران به صحبت کردن از پارک‌های ویژه بانوان محدود شده است، پارک‌هایی که البته جایی در جنوب شهر ندارند و تعداد آن‌ها هم آنقدر نیست که کفاف این جمعیت را بدهد. 

آمار نشان می‌دهد از حدود یك میلیون و 26 هزار نفر دانش‌آموزی كه در تهران وجود دارد اگر شش ساعت در روز فراغت داشته باشند، حدود 295 میلیون نفر اوقاتی دارند كه می‌توان برای آن برنامه‌ریزی كرد این در حالی است كه حداقل 20 تا 30 هزار نفر پسر 11 تا 21 ساله ساعت بیكاری را در مراكز گیم نت می‌گذرانند و به طور متوسط سالانه 20 میلیارد ساعت اوقات فراغت دانش‌آموزان كشور هدر می‌رود.

اوقات فراغت مجازی

كارشناسان مسائل تربیتی معتقدند در صورتی كه برای پر کردن اوقات فراغت برنامه‌ریزی شود این ایام می‌تواند در شكوفایی استعدادها نقش مهمی داشته باشد و همچنین اگر نظارت كاملی بر روی دانش‌آموزان صورت نگیرد، این ایام می‌تواند به عنوان یك تهدید جدی تلقی شود. همان طور كه بسیاری از مشكلات و ناهنجاری‌ها از سوی برخی دانش‌آموزان در ایام تعطیل صورت می‌گیرد، و این نشان دهنده اهمیت ویژه این دوران است كه توجه و برنامه‌ریزی خاصی را می‌طلبد؛ اما در حال حاضر به رغم وجود متولی اوقات فراغت جوانان، از بین 5/14 میلیون دانش‌آموز كشور تنها ده درصد تحت پوشش برنامه‌های اوقات فراغت بوده و مابقی رها هستند. آمار نشان می‌دهد از حدود یك میلیون و 26 هزار نفر دانش‌آموزی كه در تهران وجود دارد اگر شش ساعت در روز فراغت داشته باشند، حدود 295 میلیون نفر اوقاتی دارند كه می‌توان برای آن برنامه‌ریزی كرد این در حالی است كه حداقل 20 تا 30 هزار نفر پسر 11 تا 21 ساله ساعت بیكاری را در مراكز گیم نت می‌گذرانند و به طور متوسط سالانه 20 میلیارد ساعت اوقات فراغت دانش‌آموزان كشور هدر می‌رود.

فراغت

البته ای کاش مثل گذشته هدر رفتن اوقات فراغت به معنی گردش‌های گروهی در پارک‌ها و خیابان‌ها بود اما به تدریج فعالیت‌های گروهی رو به کاهش می‌روند و گروه های دوستی در دنیای واقعی محدود می‌شوند که این موضوع نمی‌تواند چندان خبر خوبی باشد زیرا میل به ارتباطات اجتماعی از دنیای واقعی در حال مهاجرت به دنیای مجازی هستند. یعنی خانواده، جوان یا حتی نوجوانانی را که دیگر برای فوتبال بازی کردن و یا رفتن به پارک از خانه بیرون نمی‌روند نمی‌توانند با خیال راحت بگویند که جوانشان از معرض خطرها جسته است بلکه باید این نکته را هم به یاد بیاورند که پناه بردن جوانان به دنیای مجازی برای پر کردن دقایق گرمی که به کندی می‌گذرد می‌تواند به مراتب خطرناک‌تر باشد. حتی می‌توان گفت رفتن به پارک‌ها و خیابان‌ها بسیار مطمئن‌تر و بی خطرتر از رواج سرگرمی‌های امروزی است زیرا رفتن به پارک و خیابان تا حدی هم قابل نظارت است و هم نوعی فعالیت جسمی تلقی می‌شود که می‌تواند انرژی‌های انباشته را آزاد کند و به فرد خستگی واقعی بدهد نه اینکه با اعتیاد به اینترنت روز به روز جوانانی با اضافه وزن بیشتر و خستگی کاذب شاهد باشیم، خستگی که تنها مربوط به چشم و گردن است و به تمام بدن تعمیم داده می‌شود و جوان پرنشاط گذشته را به جوان خموده ای تبدیل می‌کند که آخر شب‌ها پای رایانه به خواب می‌رود بدون اینکه انرژی روحی و جسمی‌اش واقعاً مصرف شده باشد.

ماه رمضان و لحظه‌هایی که نمی‌گذرند

تابستان این چند سال و چند سال آینده یک تفاوت عمده با سایر تابستان‌ها دارد، آن هم این است که در این سال‌ها ماه رمضان مقارن شده است با زمان تعطیلی و فراغت جوانان و نوجوانان یعنی باید به مدت یک ماه دور بسیاری از تفریحات را خط کشید اما آیا نمی‌توان با برنامه ریزی درست کاری کرد که این ماه هم با شور و نشاط ویژه خودش سپری شود؟ از طرح‌هایی مثل اکران فیلم‌های سینمایی افطار تا سحر که بگذریم واقعاً چه برنامه ریزی برای اوقات فراغت ویژه ماه مبارک رمضان شده است؟ غیر از این است که جوانان باید قبل از افطار را به خواب و بعد از آن را هم پای تلویزیون و در حال دیدن سریال‌های تمام نشدنی صدا و سیما بگذرانند و اگر وقتی ماند سری به فیس‌بوک و سایت‌های اجتماعی بزنند؟

در پایان نباید فراموش کنیم که اوقات فراغت یک مسئله مهم و اثرگذار است و هرگز نمی‌توان آن را به عنوان یک امر حاشیه‌ای از نظر دور داشت. اگر ناهنجاری‌های اجتماعی ما را آزار می‌دهد و پی راه‌ چاره می‌گردیم باید برای اوقات فراغت فکر کنیم، مطالعه کنیم، برنامه بریزیم، و با اعتبارات لازم برنامه‌های کارشناسانه را اجرایی کنیم.‏

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:29 - 0 تشکر 526000

تفریح ؛ نیازِ زندگی انسان


تفریح از دیدگاه اسلام (2)



 a


دوست عزیز ما آقای رسائی، در ضمن صحبتی که در زمینه تفریحات سالم می‌کردند، تفریح را محدود کردند به اینکه آدم تفریح را به این منظور بکند که قوای تازه به دست بیاورد و برای میدان‌های جدّی زندگی، تازه نفس شود. من می‌خواهم عرض کنم، تا آن جا که من در اسلام در زمینه این مسأله مطالعه کرده‌ام – البته هنوز مطالعات به آن حدّ ‌نصاب دلخواه نرسیده، گرچه از مطالعات معمولی خیلی وسیع‌تر است – اصولاً تفریح یکی از نیازهای زندگی انسان است. یعنی نه فقط به عنوان تجدید قوا، بلکه اصولاً به عنوان یکی از نیازهای اصلی مطرح است. ملاحظه کنید، انسان غذا می‌‌خورد. هدف از خوردن غذا از نظر طبیعت این است که بدل ما یتحلّل باشد؛ یعنی آن مقدار از کالری و انرژی که بدن مصرف کرده مجدداً از راه خوردن غذا تولید شود. این یک نیاز طبیعی است که هدفش تأمین قوای تحلیل رفته است؛ امّا یک نیاز طبیعی است نه ارادی. تفریح برای انسان‌ها یک چنین حالتی دارد؛ یک نیاز طبیعی است نه یک نیاز ارادی. یعنی انسان خودبخود احساس می‌کند وقتی در زندگی آبش بجا باشد، نانش بجا باشد، کارش بجا باشد، خانه‌اش بجا باشد، زن و فرزندش بجا باشد، همه اینها بجا باشد، اصولاً به یک نوع تفریح نیز نیاز دارد.



تفریح حاجتی است از حاجات زندگی. خدای آفریدگار طبیعت و نظام طبیعت خواسته است آدمی با احساس احتیاج به تفریح همواره نشاط زنده ماندن و زندگی کردن داشته باشد. بنابراین، می‌خواهم این مسأله را مؤ کّدتر، جدّی‌تر و اصیل‌تر تلقی کنید.


اصولاً تفریح یکی از نیازهای طبیعی بشر است و یک نظام اجتماعی و مکتب زندگی باید برای ارضای این خواسته طبیعی فکر کند. چه کسی می‌تواند درباره اسلام بگوید اسلام دین غم و اندوه و گریه و زاری و بی‌نشاطی است در حالی که قرآن با صراحت می‌گوید: «قل من حرّم زینة‌الله التی اخرج لعباده و الطّیبات من الرزق، قل هی للذین آمنو فی الحیاة الدنیا خالصة یوم القیامة»(1) اصلاً درست به عکس است. اسلام دین نشاط است. این آیه  قرآن  از محکمات قرآن و صریح است. این آیه در سال‌های آخر بعثت، و حتی در سال‌های آخر هجرت نازل شده است. می‌گوید: ای پیغمبر، در برابر کسانی که بسیار از مواهب زندگی را تحریم می‌کردند اعلام کن و بگو چه کسی زینت و آرایش و زیبایی‌هایی را که خداوند از درون طبیعت برای بندگان بیرون کشیده حرام کرده است؟ چه کسی روزی‌های پاک، مواهب پاک، مواهبی را که انسان از آنها لذّت مشروع و صحیح می‌برد، حرام کرده است؟ بگو این مواهب، این روزی‌های پاک، این زیبایی‌ها، برای مردم با ایمان در همین زندگی دنیاست. در زندگانی جاوید و آخرت هم همین زیبایی‌ها و همین مواهب برای مردم با ایمان است، با یک تفاوت. و آن تفاوت این است که در این دنیا زیبایی‌ها به زشتی‌ها آمیخته و آلوده است؛ شادی‌ها به غم آلوده و آمیخته است؛ ولی در دنیای دیگر، در روز رستاخیز، این زیبایی‌ها و این مواهب پاک برای مردم با ایمان به صورت خالص وجود دارد.



ملاحظه کنید، اگر انسان بخواهد به‌‌عنوان جهان‌بینی اسلامی بگوید اسلام در زمینه لذت و نشاط در زندگی چه نظری دارد و این آیه قرآن کریم را جلوی خود بگذارد چه می‌فهمد؟ می‌فهمد، اسلام اصولاً به بهره‌مند شدن از زیبایی‌ها، مواهب زندگی و عوامل نشاط‌ آور اهمیت می‌دهد. طبیعی است که در این دنیا خداوند نشاط و شادی را با غم همراه قرار داده است. نشاط و شادی خالص در دسترس هیچ کس نیست، ولی در حدودی که قوانین و حق و عدالت اجازه می‌‌‌دهد، مردم با ایمان می‌توانند از آن بهره‌مند شوند و متعلق به آنهاست. «قل هی للذین آمنوا فی الحیاة الدنیا»؛ مال مردم با ایمان. ولی به شما مردمی که علاقه به نشاط دارید می‌گوییم که اگر نشاط خالص در این زندگی دنیا میسّر نیست، در روز رستاخیز، پیش خدا، برای مردم با ایمان پاک عمل، این آرزوی دیرین که در این جهان هیچ دستی به او نمی‌رسد، در آن جهان به او می‌رسد، به شرط ایمان و نیکوکاری. آیا با چنین مطلبی می‌توان گفت که اسلام نشاط را بی‌ارزش تلقی کرده است؟ بیش از چند صد آیه از قرآن کریم، مردم مسلمان را به ایمان و راستی و درستکاری دعوت می‌کند و به آنها می‌گوید اگر در این دنیا روی حساب زندگی کردید، پاک، با عدالت، با پاکی و درستی، با ایمان صحیح، آن وقت به شما بهشت می‌دهیم. مگر صدها آیه قرآن مردم با ایمان را به بهشت وعده و نوید نمی‌‌دهد؟ خوب، بهشت چیست؟ تابلویی که قرآن از بهشت ترسیم می‌کند، یک زندگی سراسر نشاط و بهره‌مند از تمام زیبایی‌های خالص و پاک را نشان می‌‌‌دهد. مگر تابلویی که قرآن از بهشت ترسیم می‌کند، غیر از این است؟ باغ‌های زیبای باصفا، پر از انواع میوه‌ها و گل‌ها، بر بستر آن باغ جوی‌های روان، آب‌های زلال روان، بهترین آب‌های آشامیدنی، بهترین همسران، بهترین پذیرایی‌کنندگان، بهترین تخت‌های آرمیدن و آسایش کردن، زیباترین بسترها از نرم‌ترین و چشم‌گیرترین پارچه‌ها- «فیها ما تشتهیه الا نفس و تلذّ الاعین»(2). آنچه چشم‌ها از دیدنش لذت می‌برد (با کلمه لذّت)، و آنچه دل می‌خواهد (با کلمه اشتها و شهوت).آیا مذهبی که به مردم با ایمان و درستکار می‌گوید سرانجام پاداش شما در دنیای جاوید چنین زندگانیی است، می‌تواند مذهبی ضد نشاط باشد؟ همین مذهب و کتاب است که می‌گوید این بهره‌مندی‌ها در این زندگی دنیا برای مردم باایمان هست، گرچه خالص نیست؛ مثل همه چیزهای دیگر به‌طور طبیعی به ناکامی‌ها آغشته است.


منبع : سخنرانی شهید دکتر بهشتی در اردوی تابستانی مدرسه رفاه

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:29 - 0 تشکر 526001

رابطه فطرت با نشاط


تفریح از دیدگاه اسلام (3)


 a



رابطه لذت با نشاط



من واقعاً هنوز نتوانسته‌ام به صورت علمی این را به دست بیاورم که با چه جرأتی قرن‌ها به مسلمان‌ها بی‌نشاطی در زندگی را تلقین می‌کردند؟ از بزرگترین امتیازات اسلام این است که بگوییم: دین، فطرت است.



فطرت


یعنی چه؟ ارتباط فطرت را با نشاط، در این گفتاری که از مولای متقیان امیرمؤمنان علی(ع)  در نهج البلاغه نقل شده است بیان می‌کنم.

در نهج البلاغه  نقل می‌کند که مولا روزی به خانه یکی از دوستانش قدم نهاد. دید خانه وسیعی دارد. به او فرمود: هان! در این دنیا چنین خانه وسیعی می‌خواهی چه کنی؟ آیا در روز قیامت بدین خانه محتاج‌تر نبودی؟ اول امام این مطلب را گفت؛ بعد برای اینکه آن فرد اشتباه نکند، فرمود: هان، اشتباه نکن! تو با داشتن همین خانه وسیع می‌توانی در همین دنیا آن را برای آخرت به کار بگیری. در آن از مهمانان پذیرایی کنی، صله رحم کنی، این خانه را پایگاه اجتماعات برای تلاش در راه حق و عدالت قرار بدهی. دوست امام دید که نه، مطلب آن‌طور که او خیال می‌کرد که امام می‌خواهد به او زاهدمنشی و ترک دنیا تلقین بکند نیست، بلکه می‌خواهد بگوید یادت باشد که خانه فقط برای کامروایی نیست، چیزهای دیگر هم باید باشد. لذا عرض کرد یا علی، از تو خواهش می‌کنم این برادر من را نصیحت کن. امام فرمود: موضوع چیست؟ عرض کرد، برادرم لباس‌های پشمینه می‌پوشد؛ خانه را رها کرده و رفته در یک گوشه‌ای، می‌گوید من باید عبادت کنم؛ نه به زنش می‌رسد نه به فرزندش. امام گفت، به او بگو نزد من بیاید. وقتی آمد، امام به او پرخاش کرد و فرمود: هان! تو چه خیال می‌کنی؟ چه گمانی درباره خدا می‌بری؟ آیا فکر می‌کنی که خدا این همه مواهب را در این دنیا آفریده و حلال کرده ولی بعد از آفریدن و حلال کردن، دلش می‌خواهد ما به آنها پشت پا بزنیم؟ این کار معنی دارد؟ از آنجا که روی مسلمان‌ها همیشه با پیشوایان دین باز بوده و در آن زمان این گونه رو‌دربایستی‌های موهومی که الان در جامعه ما حکم‌فرماست نبود، آن مرد مسلمان واقع‌طلب عرض کرد: یا امیرالمومنین! اگر این‌طور است پس شما چرا این ‌گونه زندگی می‌کنید؟ لباس شما از من خیلی خشن‌تر و ساده‌تر است؛ خوراکت از من خیلی ساده‌تر است؛ بی‌اعتنایی‌ات به مواهب زندگی از من خیلی بیشتر است. مولا فرمود، مطلب بر تو اشتباه نشود؛ حساب من از حساب تو جداست. من زمامدار امت اسلام هستم. «انّ الله فرض علی ائمَة مسلمین، ان یعیشوا معیشة انباهم وکیلا یتبیغ بالفقیر فقره» (1). خدا بر زمامداران امت اسلام واجب کرده است که زندگیشان هم‌سطح بینواترین مسلمانان باشد، مبادا بینوایی، مسلمانی را از راه به در کند. من بر حسب این وظیفه بی‌اعتنایی می‌کنم، اما تو که مقام زمامداری امت را نداری.



ملاحظه می‌کنید، حساب‌ها در جهان‌بینی اسلام کاملاً از هم جدا و مشخص است. مسلمان‌ها باید همواره برای زندگی بهتر – ولی نه برای یک طبقه و یک قشر، بلکه برای عموم- کوشش کنند. این واقعیتی است که در جامعه‌ای که تقسیم ثروت غیر عادلانه است، در جامعه‌ای که گروهی از مردم از همه چیز برخوردارند و اکثریتی از بخور و نمیری هم برخوردار نیستند، تفریح سالم نیز مفهومی ندارد. من حتی مکرر به رفقای «بنیاد رفاه» و دیگران اعلام کردم، سعی کنید برنامه‌هایتان تشریفاتی نباشد؛ در حدود متعارف زندگی باشد. برنامه‌ای باشد قابل تقدیر. من در مورد اقدام « بنیاد رفاه برای برنامه‌‌های تفریج سالم عرض می‌کنم، برنامه شما در حقیقت یک هدف روشن‌تر دارد، و آن هدف روشن‌تر را در همین چند دقیقه‌ای که از وقت باقی است بیان می‌کنم.


امروز ما در دنیایی زندگی می‌کنیم که هیچ انسانی نمی‌تواند به آسانی تحمل کند که تنهاست. احساس تنهایی مشکل است. اگر این آقا پسر حس کرد که تنهاست، همبازی ندارد، رفیق ندارد، خودبخود و به حکم طبیعت به دنبال رفیق و همبازی می‌رود. اگر توانستی برای او همبازی و رفیقی، لااقل متناسب با این مقدار از تعلیم و تربیت اسلامی که ما در یک محیط غیراسلامی می‌توانیم تأمین کنیم، جور کنی، با او همبازی می‌شود؛ و الا می‌رود سراغ یک دوست فاسد. امیدوارم با همت شما زمینه‌ای فراهم آید که زمین‌ها، باغ‌ها و باشگاه‌هایی در اختیار شما باشد تا به کمک آنها، قشر خودتان را گسترش دهید و با سهل‌ترین شرایط، در اختیار قشرهای محروم جامعه قرار دهید. دوستان علاقه‌مند ما بدانند که خرج کردن در این راه، انفاق فی سبیل‌الله و خرج کردن در راه خداست. ایجاد مدرسه، ایجاد وسیله سرگرمی، ایجاد باشگاه، ایجاد گردش‌گاه، تنظیم برنامه‌های مسافرتی دسته‌جمعی و امثال اینها، به صورت کوشش مشترک یک قشر هم سلیقه و هم‌فکر در راه تأمین آن قسمت از نیازمندی‌های زندگی که یک فرد و دو فرد از عهده تأمین آن برنمی‌آیند، از واجبات قشر شماست. انتظار و امید دارم که در انجام این واجب کوتاهی نکنید.


قرآن با صراحت می‌گوید، مردم با ایمان، مردان و زنان با ایمان، پشت و پناه اجتماعی یکدیگرند. «والمؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض» (2) . برای اینکه خصلت انسان این است که در جامعه نمی‌تواند تنها زندگی کند. همکاری و تعاون در راه تأمین نیازهای گوناگون اجتماعی، از نیازهای جاری متعارف گرفته تا ایجاد جامعه‌ای که سیاست و اقتصاد و نظام اداری سالم داشته باشد، همه داخل در دایره بعضهم اولیاء بعض است؛ نه تنها برای مردان، بلکه حتی برای خانم‌های؛ نه تنها برای آقایان و خانم‌ها، بلکه برای بچه‌ها. باید برای پسران و دختران برنامه‌هایی تهیه کرد تا حس نکنند به حکم ایمان و به حکم پایبندی به‌ دین از مواهب زندگی کلاً محروم می‌مانند. احساس این محرومیت خطری بزرگ برای ایده و هدفی است که شما به آن احترام می‌گذارید. امیدوارم با این کوتاه سخن توانسته باشم نظر اسلام را در این زمینه تا حدودی روشن کرده باشم.


منبع : سخنرانی شهید دکتر بهشتی در اردوی تابستانی مدرسه رفاه

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:29 - 0 تشکر 526002

چرا ازدواج موقت؟





مجرد ماندن یک میلیون دختر تا 10 سال آینده در کشور خبری بود كه واكنش‌ها و بازتاب‌های گسترده‌ای داشت. یكی از خبرگزاری‌‌ها به نقل از دكتر شهلا کاظمی پور، معاون مرکز مطالعات و پژوهش‌های جمعیتی آسیا و اقیانوسیه این خبر را منتشر كرد؛ خبری كه کاظمی پور خود از آن بی‌خبر بود...




ازدواج موقت

منتقدان براین نظریه، معتقد هستند كه دامن‌زدن به مسئله كمبود پسر در جامعه و اعلام آمار آن نه تنها مشكلی را حل نمی‌كند و باعث نمی‌شود دختران جامعه به فكر ازدواج بیفتند و آمار طلاق پایین بیاید بلكه باعث بروز اختلالات روانی بین افراد جوان جامعه نیز می‌شود.


حال اینكه دكتر شهلا کاظمی پور بر اساس چه فرمولی به عدد یک میلیون نفری رسیده سوالی است كه او به هفته‌نامه سلامت پاسخ می‌دهد: «دهه 70 بود كه براساس تحقیقات به دست آمده، ما به این نتیجه رسیدیم كه قاعده هرم سنی ایران بعد از انقلاب اسلامی به دلیل افزایش باروری در سطح وسیعی قرار گرفته است. از آن جایی كه در همان زمان عرف تفاوت سنی ازدواج در كشور حدود 5 سال بود، باید زنان 15 تا 29 سال با مردان 20 تا 34 سال ازدواج می‌کردند. پس از انجام این محاسبه، مشاهده شد تعداد زنان مجرد بیش از مردان است. از نظر تناسب، تعداد دختران در مقایسه با پسران به یك نسبت است اما وقتی اختلاف سن را ملاك قرار می‌دهیم به دلیل وسیع بودن هرم سنی، آمار و ارقام تغییر می‌كند


وی می‌افزاید: «آن زمان اختلاف سنی زوجین به عنوان یك هشدار تلقی شد. در سال 85 تعداد دختران مجرد به یك میلیون نفر رسید كه براساس تحقیقات اگر این اختلاف سنی كاهش پیدا نكند و همین روند ادامه داده شود، بی‌شك تعدادی از دختران در تجرد قطعی باقی خواهند ماند. با توجه به اینكه ما بحث طلاق و بیوه شدن را هم داریم و برخی از زنان ما به ازدواج دوم روی می‌آورند همان شانسی كه امكان دارد یك دختر مجرد برای ازدواج داشته باشد با افزایش آمار بیوه شدن از دست خواهد رفت. در نتیجه اگر در گذشته حدود 2 درصد از زنان 40 تا 45 سال در تجرد قطعی باقی می‌ماندند الآن این درصد علاوه بر آنكه زیاد می‌شود سن تجرد نیز از 40 سال به 30 سال خواهد رسید که این بحث در سال 85 مطرح شد.»


آمار مجردها


بنا به گفته‌های دكتر کاظمی پور از زمان انجام محاسبه‌های آماری برای تعیین جمعیت زنان مجرد 5 سال می‌گذرد و این عدد در حال حاضر دست خوش تغییراتی شده است. اجرای قانون كنترل موالید از ابتدای سال 1367 باعث تغییرات چشمگیری در قاعده باروری شد به گونه‌ای كه اگر همان روش محاسبه را در سال 90 انجام دهیم نمودار به سطح معكوسی خواهد رسید به این معنا كه تعداد زنان كمتری با مردان بیشتری ازدواج خواهند كرد.




بررسی‌های صورت‌ گرفته توسط جامعه‌شناسان نشان می‌دهد كه افزایش سن ازدواج بیشتر روی دختران تأثیر نامطلوب خواهد گذاشت تا پسران. مردان به دلیل آنكه انتخاب‌گر هستند، در هر سنی كه تصمیم به ازدواج بگیرند این اقدام با كمی تأخیر عملی خواهد شد اما برای دختران اجرای این تصمیم با مشكلاتی همراه خواهد بود كه گهگاهی به دلیل بالارفتن سن فرد، خواسته آنان اجرایی نمی‌شود




براساس تحقیقات به‌دست‌آمده از سوی این جامعه‌شناس در سال جاری تعداد دختران مجرد از یك میلیون به رقم چهارصد هزار و هفتاد و پنج نفر رسیده است؛ محاسبه‌ای كه به گفته دكتر کاظمی پور به دلیل نبود آمار سرشماری دقیق در سال 90 به سختی صورت گرفته است.


در سال جاری جمعیت مردان مجرد 15 تا 39 سال در كشور شش میلیون و سیصد و بیست و هشت هزار نفر و جمعیت زنان در همین طیف سنی، شش میلیون و هشتاد و سه هزار نفر است كه اختلاف این دو گروه رقمی معادل، چهارصد و هفتاد و پنج هزار نفر است كه به مرور زمان این نسبت‌ها دست خوش تغییرات خواهد شد.


محاسبات صورت گرفته از سوی این جامعه‌شناس مشخص می‌كند كه در سال 85 جمعیت زنان مجرد هرگز ازدواج نكرده 35 سال به بالا، سیصد و هشت هزار نفر بوده كه شاید از این جمعیت تنها 10 درصد از آن‌ها تمایلی به ازدواج نداشتند و مابقی فرصت ازدواج را به دست نیاورده و در تجرد باقی مانده‌اند. هر چه ازدواج در سنین پایین‌تر اتفاق بیفتد اختلاف سنی كمتر خواهد بود و هرچه این سن افزایش پیدا كند، این اختلاف سن بیشتر خواهد شد چرا كه مردانی با سنین بالا ترجیح می‌دهند با دخترانی بسیار جوان تر از خود ازدواج كنند و هرچه سن ازدواج آقایان بیشتر شود به همان نسبت دختران بیشتری نیز مجرد باقی خواهند ماند.



ازدواج موقت


افزایش میل پسران به ازدواج موقت


ازدواج پدیده‌ای است اجتماعی و كمتر كسی پیدا می‌شود كه حاضر به ازدواج نباشد شاید زمان ازدواج دست خوش تغییراتی شود اما این امر تقریباً برای تمامی افراد جامعه امری عادی محسوب می‌شود. بررسی‌های صورت‌ گرفته توسط جامعه‌شناسان نشان می‌دهد كه افزایش سن ازدواج بیشتر روی دختران تأثیر نامطلوب خواهد گذاشت تا پسران. مردان به دلیل آنكه انتخاب‌گر هستند، در هر سنی كه تصمیم به ازدواج بگیرند این اقدام با كمی تأخیر عملی خواهد شد اما برای دختران اجرای این تصمیم با مشكلاتی همراه خواهد بود كه گهگاهی به دلیل بالارفتن سن فرد، خواسته آنان اجرایی نمی‌شود.


بنا به اظهارات شهلا کاظمی پور دغدغه‌هایی از قبیل ادامه تحصیلات و داشتن شغل مناسب كه شخص را برای ازدواج بهتر ترغیب می‌كند در صورت عملی نشدن ازدواج باعث سرخوردگی شخص می‌شود. گرایش به ادامه تحصیلات برای داشتن همسری با شرایط ویژه دایره انتخابات شخص را محدودتر خواهد كرد و همین شخص ممكن است با مردی كه از نظر سنی با او هماهنگی داشته اما به دلیل داشتن سطح تحصیلات پایین‌تر، حاضر به ازدواج نباشد و این می‌شود یك دغدغه فكری كه سرآغاز بحران خواهد بود.


کاظمی پور معتقد است: «ترغیب و تشویق جوانان به امر ازدواج برای آنانی كه می‌خواهند برای همیشه مجرد زندگی كنند وظیفه مصلحان جامعه است. انسان برای زندگی اجتماعی آفریده شده است و نیاز به همراه دارد. شاید در مقاطعی از زندگی میل به ازدواج در شخص دست خوش تغییرات شود اما انسان برای زندگی انفرادی آفریده نشده است. در سال‌های نخست جوانی احساس تنهایی حس نمی‌شود اما به مرور فرد نیاز به داشتن خانواده را در خود به شدت احساس می‌كند.»


به گفته صاحب‌نظران اگر روابط جنسی منوط به ازدواج باشد ازدواج در اصل قرار خواهد گرفت در غیر این صورت ازدواج شرط اول به حساب نخواهد آمد.




محاسبات صورت گرفته از سوی این جامعه‌شناس مشخص می‌كند كه در سال 85 جمعیت زنان مجرد هرگز ازدواج نكرده 35 سال به بالا، سیصد و هشت هزار نفر بوده كه شاید از این جمعیت تنها 10 درصد از آن‌ها تمایلی به ازدواج نداشتند و مابقی فرصت ازدواج را به دست نیاورده و در تجرد باقی مانده‌اند




به گفته معاون پژوهشی مركز مطالعات جمعیتی آسیا و اقیانوسیه، شاید نبود امنیت شغلی مناسب، تورم، هزینه‌های كمرشكن زندگی از دلایل گریز جوانان از ازدواج است اما عمده‌ترین علت آن بالارفتن سطح توقع و زیاده‌خواهی دختران مجرد است و این باعث می‌شود كه مردان برای ارضای نیاز جنسی خود تن به روابط فرا زناشویی یا ازدواج موقت دهند.


کاظمی پور می‌افزاید: «برخی از پسران مجرد برای ارضای نیاز جنسی به زنان مطلقه و بدون همسر گرایش پیدا می‌كنند و برای مشروعیت بخشیدن به این رابطه تن به ازدواج موقت می‌دهند و پس از امکان بپری كردن مدت زمان مشخص و فراهم كردن یك زندگی دایم تصمیم می‌گیرند ازدواج كنند.»


شاید شرایط اقتصادی نامطلوب پسران را نسبت به امر ازدواج سردتر می‌كند اما از نگاه این جامعه‌شناس، زیاده‌خواهی دختران و خانواده‌های آن‌ها عمده‌ترین دلیل برای عدم ازدواج است كه همین مسئله به مرور زمان و با افزایش سن به عنوان بحران و دغدغه به حساب خواهد آمد. به گفته جامعه‌شناسان، عملكرد ضعیف وسایل ارتباط جمعی و نپرداختن به مسایل و مشكلات پیش از ازدواج جوانان و پاک کردن صورت مسئله به جای حل آن، به تصویر كشاندن زندگی تشریفاتی در ابتدای زندگی مشترك و تبلیغ زندگی ساده و نسخه‌پیچی برای جوانان، ارایه ندادن راهكارهای اساسی برای حل معادلات اقتصادی، رواج فرهنگ غربی و تضاد آن با عملكرد خانواده‌ها هنگام ازدواج و تغییر فرهنگ غنی ایرانی از دلایل سبب‌ساز بحران ازدواج در كشور است.

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:29 - 0 تشکر 526004


از اسکیت تا آب پاشی دختر و پسر!




فرهنگمان را در پارک‌ها، پارک نکنیم





وجود پارک‌ها در مناطق مختلف شهری  از  ملزومات  موثر و مفید شهرداری می‌باشد، به ویژه در فضای کنونی  شهریمان که زندگی آپارتمان نشینی روز به روز در حال گسترش است و پارک‌ها فضایی است تا برای ساعاتی افراد امکان رهایی از زندگی مدرن شهری و چهاردیواری‌های تنگ و فرهنگ خشک آپارتمان نشینی را پیدا کنند.


آب پاشی

امروزه با توجه به زندگی پر مشغله شهری با هرچه گسترده شدن پارک‌ها و امکانات تفریحی آرامش روانی و جسمی  بیشتر برای جامعه به ثمر خواهد رسید و زمینه زیست اجتماعی مطلوب‌تر و پیشرفت در سطوح مختلف اخلاقی، اقتصادی فراهم خواهد شد.


امروزه علاوه بر استفاده از فضای سبز و طبیعت این اماکن و نمایشگاه‌های فرهنگی هنری موجود دران؛ می‌توان از تدابیری خاص بهره برد که جهت ورزش و تفریح در ان‌ها ایجاد شده ، ورزش‌هایی چون بدن سازی(با وسایل تعبیه شده)، اسکیت،پاوراسکیپ و...


ورزش‌هایی که مسلماً با فضای تعبیه شده در پارک‌ها بسیار مفرح و روحیه ساز و البته مورد رضایت استفاده کنندگان است اما متأسفانه عدم دقت در نوع ارائه این امکانات و فضا سازی برای استفاده از آنان با توجه به بافت فرهنگی جامعه ایرانی ،زمینه را برای رشد فرهنگ ورزش و تفریح  بدون فرهنگ دینی فراهم نموده است. در واقع امروز رشد فرهنگ ورزشی ما در پارک‌ها با تخریب و تنزل فرهنگ اسلامیمان گره خورده است.


از اولین مواردی که در پارک‌ها باب شد ایجاد فضاهای مخصوص برای ورزش اسکیت بود که هم جایگاهی برای آموزش این ورزش است و هم تفریح. که این مورد با توجه به آنچه تا کنون بران گذشته است، دو آسیب را در پی داشته است. یکی  استفاده از موسیقی‌های شبه ناک و بعضاً حرام می‌باشد. و در بعد دوم محیط مختلط، دیگر آسیبی است که در محیط‌های ورزش اسکیت به چشم می‌خورد، محیطی که هم در روابط ناشایست دختران و پسران دخیل است و هم با توجه به لباس‌های خاص( تنگ و چسبنده) ورزش برای خانم‌ها ، فضا را برای حضور انان با حجابی غیرمتعارف فراهم آورده است.




پارک‌ها باید محلی برای تعالی فرهنگ و زندگی اجتماعی باشند نه مانند پارکینگی برای پارک فرهنگ بومی و خروج از سیطرگان و ورود به فرهنگ‌های غیر بومی و دچار مرز با ارزش‌های ایران اسلامی




از دیگر امکاناتی که زمینه تخریب فرهنگی را به وجود آورده است ایجاد فضای نامناسب برای ورزش با وسایل بدن سازی فانتزی است. وسایلی که در فضای عمومی پارک‌ها قرار گرفته و مورد استفاده عموم در این فضایند! دستگاه‌هایی که برخی از آنان به خصوص وسایل ورزش‌های کششی متناسب با حضور خانم‌ها در فضای عمومی نمی‌باشد.


از وسایلی دیگری که در پارک‌ها برای استفاده عموم قرار داده شده، پاور اسکیب است. پاور اسکیب کفش‌های فنری هستند در دو بخش:اول یک قاب از آلیاژ آلومینیوم سخت و محلی برای قرار گرفتن کفش‌ها در نظر گرفته شده و در قسمت دوم یک فنر الیاف شیشه‌ای یا فیبر کربن کمانی شکل که وزن کمی دارد. که ان‌ها را به پاها بسته  و به صورت پرشی بایان حرکت می‌کنند. اما متأسفانه شرایط مناسب برای استفاده از این وسیله نیز در پارک‌ها در نظر گرفته نشده و دختران و پسران از این وسیله ورزشی در فضایی مختلط استفاده می‌کنند. وسیله‌ای که برای استفاده از آن؛ پوشش حداقلی جهت  جلوگیری از دست و پا گیر بودن لازم است و در سطح گسترده همراه با شرط بندی ازان استفاده می‌کنند و نوع استفاده از آن مخالف شئونات اخلاقی برای بانوان در حضور مردان نامحرم می‌باشد.


آسیب اصلی که این امکانات با شرایط استفاده فعلی، به بدنه جامعه می‌زند؛  ترویج بی حجابی و دوری جامعه از فرهنگ عفاف می‌باشد.


آب پاشی

مسلماً در ایجاد چنین شرایطی در پارک‌ها شهرداری بی تقصیر نیست و باید خود زمینه اصلاح و نه حذف این امکانات ورزشی را با ایجاد حریم و در نظر گرفتن مکان مناسب برای استفاده تفکیک شده آقایان و خانم‌ها و در چهارچوب شئونات اسلامی در نظر بگیرد. پارک‌ها باید به جای پارکینگی برای پارک فرهنگ بومی و ورود به فرهنگ‌های غیر بومی و متعارض با ارزش‌های ایران اسلامی محلی برای تعالی فرهنگ و زندگی اجتماعی باشند 


اجرای جشن آب‌پاشی در پارک آب و آتش گرچه با یک قرار قبلی فیس بوکی و بدون دخالت شهرداری بوده است( طبق خبرهای منتشر شده)  اما با توجه به سابقه مدیریت فرهنگی آن، و موارد اشاره شده، همین طور نوع و شرایط جشن های برگزار شده در پارک ها مانند جشن های نیمه شعبان امسال، فرض اینکه اینچنین مراسمی با هماهنگی مدیریت فرهنگی شهرداری برپا شده باشد اصلا غیر قابل باور نیست، به طوری که با منسوب کردن این جشن به شهرداری  توسط برخی از سایت های خبری عده کثیری خیلی سریع آن را باور کردند و این همه نشانگر یک موضوع می‌باشد و آن اینکه نوع نگرش و مدیریت فرهنگی شهرداری با آسیب‌هایی رو به رو است. آسیب‌هایی که مدتی است شروع شده و حال به اینجا رسیده است و اگر نوع مدیریت فرهنگی از نو شاخص  بندی نشود بعدها...  .


در واقع امروز با فضایی نامناسب در راستای ترویج فرهگ اسلامی در فضای پارک ها و برخی دیگر نهادهای مربوط به این سازمان روبه رو هستیم. البته می توان منکر اقدامات سازنده فرهنگی آن نیزشد و اینطور به نظر می رسد با رفع اینگونه اشکالات می توان از پتانسیل شهرداری استفاده بهتری نمود.


شاید لازم باشد به این بهانه سری هم به فرهنگسراهای تحت پوشش مدیریت فرهنگی زد و زیست فرهنگی این اماکن را نیز مورد بررسی قرار داد! و به سراغ این سوال رفت که چرا نهادهای دیگر تحت امر این سازمان بزرگ نیز به جز نهادهای فرهنگی دچار چنین آسیب‌هایی شدند ؟ چه این که زمانی ما شاهد رشد نمادهای فراماسونری در سطح شهر و به خصوص متروی تهران بودیم که توسط شورای شهر مورد بررسی قرار گرفت.




مسلماً در ایجاد چنین شرایطی در پارک‌ها شهرداری بی تقصیر نیست و باید خود زمینه اصلاح و نه حذف این امکانات ورزشی را با ایجاد حریم و در نظر گرفتن مکان مناسب برای استفاده تفکیک شده آقایان و خانم‌ها و در چهارچوب شئونات اسلامی در نظر بگیرد




این مسئله که هنر،سرگرمی، تفریح و ورزش برای نشاط جامعه و حرکت رو به رشد آن لازم است از بدیهیات و توصیه همیشگی مسئولین نظام بوده و هست اما این مهم نیاز به مدیریت و برنامه ریزی خاص دارد تا این رویکرد برای نشاط و بالندگی جامعه، افسردگی اجتماعی و سکولاریسم فرهنگی را در آینده برای ما به ثمر نیاورد. شهرداری سازمانی گسترده است که در سطح بسیار وسیع  در زوایای مختلف زندگی مردم دخالت دارد از حوزه‌های شهری گرفته تا مسائل فرهنگی اجتماعی، به همین جهت باید نظارت دقیق و عمیقی بر روی دایره فعالیت‌ها به خصوص بازده‌های فرهنگی اجتماعیان شود.

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:30 - 0 تشکر 526005

تفکیک جنسیتی بهترین درمان؟




توجه به معنویت، یکی از مکانیسیم‌های تقویت‌کننده وجه حریم معنوی است. متأسفانه ما هنوز این راه‌ها را نرفتیم و به همه چیز سخت‌افزاری نگاه کرده‌ایم حتی به مسئله حریم. اما آیا این راه ما را به مقصد می‌رساند؟


مطلبی که در پی می‌خوانید از زبان عماد افروغ ، نماینده مجلس و استاد دانشگاه در رابطه با وضعیت فرهنگی دانشگاه‌ها است:


دانشگاه -آزمون-

من همیشه در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا با 7 - 6 نفر تدریس می‌کنم و منظور از سیاست جداسازی  را نمی‌دانم اما اگر منظور از تفکیک جنسیتی این باشد که در دانشگاه‌ها دیوار حائل بکشیم  و یا دانشگاه‌ها را دو شیفته کنیم  موضوع را نمی‌فهمم.


در جایی بحث امکانات است و در جایی دیگر بحث شرایط مطلوب آیا  اصلاً امکانات این اجازه را می‌دهد و این کار باعث تنزل علمی نمی‌شود ؟این تفکیک به چه اعتباری می‌خواهد صورت بگیرد که  مثلاً سطح علمی بالا برود و حواس  دانشجویان پرت نشود. استاد بی‌سواد که بیشتر حواس را پرت می‌کند، آیا  این‌ قدر استاد وجود دارد که سطح علمی تنزل نیابد؟ روی این‌ قضایا تفکر شده؟


  اما اصل قضیه من شخصاً  بحثی را در این مورد  سال‌ها پیش مطرح کردم. انقلاب اسلامی انرژی را آزاد کرد و آن انرژی زنان بودند چرا که تا قبل از انقلاب حضور زنان در جامعه محدودتر بود و  بسیاری از خانواده‌ها به لحاظ اعتقادات ارزشی که داشتند اجازه نمی‌دادند که زنانشان در جامعه حضور فعال داشته باشند .اما وقتی این انرژی آزاد می‌شود باید بازتابی داشته باشد و روی رابطه شناسی تأثیر داشته باشد و حالا انرژی آزاد شده‌ای داریم و انرژی که از قبل بوده. پس باید رابطه شناسی جدیدی هم  داشته باشیم از طرف دیگر بزرگان گفته‌اند که بحث این نیست  که خانم‌ها فعالیت نکنند، بحث حفظ حریم است اما آیا این حریم فیزیکی است یا معنوی؟




سعی شود که با رعایت عفاف پوشش صحیح این حریم معنوی حفظ شود. یعنی در کنار پوشش باطنی به پوشش ظاهری هم بپردازیم، مطلوب ما این است که گناه به حداقل برسد و رابطه سالمی ایجاد شود.




 این حریم چیست؟ این حریم در نگرش شهید مطهری مثلاً فیزیکی بوده؟ منظور حریم فیزیکی است یا باطنی یا درونی؟من حریم باطنی را ترجیح می‌دهم که ایجاد آن  سخت‌تر هم است و قابلیت درونی می‌طلبد که تقویت و تحکیم شود.


 حریم درونی چیست؟ عوامل و عناصر و عوامل مؤثر در آن چیست؟ به نظر من ما باید ابتدا در این باره کار کنیم و بعد بگوییم که رفتیم و نشد و حالا نوبت ایجاد حریم فیزیکی است من شخصاً معتقدم که باید برویم به سمت تقویت حریم‌های باطنی و مکانیسم درونی. که البته صرفاً، فرهنگی نیستند، و باید در جنبه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لحاظ شود.


 توجه به معنویت، یکی از مکانیسیم‌های تقویت‌کننده وجه حریم معنوی است. متأسفانه ما هنوز این راه‌ها را نرفتیم و تقویت نکردیم و عکس‌ عمل کردیم و به همه چیز سخت‌افزاری نگاه کرده‌ایم حتی به مسئله حریم. اما آیا این راه ما را به مقصد می‌رساند ؟




من شخصاً معتقدم که باید برویم به سمت تقویت حریم‌های باطنی و مکانیسم درونی. که البته صرفاً، فرهنگی نیستند، و باید در جنبه‌های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی لحاظ شود.




باید بپذیریم که واقعیت جدید جامعه رابطه شناسی جدید می‌طلبد ما در مورد این  موضوع جدید در برخی اجزا احتیاج به حکم جدید فقهی داریم.اما با  قسمت‌هایی از حریم که آشنا هستیم. به طور مثال سعی شود که با رعایت عفاف پوشش صحیح این حریم معنوی حفظ شود. یعنی در کنار پوشش باطنی به پوشش ظاهری هم بپردازیم، مطلوب ما این است که گناه به حداقل برسد و رابطه سالمی ایجاد شود.


 اسلام واقعاً محدودیتی برای حضور خانم‌ها محدودیتی  نگذاشته است، این ما هستیم که باید آرمانی فکر می‌کنیم و معضل اصلی‌ ما این است که از این آرمان‌ها فاصله گرفتیم اگر به جای این که  اخلاق را لحاظ کنیم و حریم‌ها به جایی اینکه باطنی شود ظاهری و صوری ‌شود ، سیاست‌های اخلاقی و کریمانه را پیش ببریم.مشکلات مطمئناً حل خواهد شد.

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:30 - 0 تشکر 526006


  مسابقه‌ای كه برنده ندارد





یكی از عمده عوامل ایجاد توقعات نابجا و تأخیر در ازدواج جوانان چشم و هم‌چشمی است؛ آنجایی كه در رقابتی كوركورانه با دیگران درصدد ساختن زندگی خود هستیم غافل از اینكه هركسی باید به اندازه جیب خود خرج كند.


چشم و هم چشمی-مجلل

 همواره در تحلیل‌های آماری مواردی مانند اشتغال، مسكن، افزایش هزینه ازدواج و... به عنوان علت تجرد و تأخیر ازدواج جوانان مطرح می‌شود و همیشه سعی كرده‌ایم جامعه به ویژه مدیران و دست اندر کاران امر ازدواج را به عنوان مقصر اصلی قلمداد كنیم در حالی كه با نگاهی منصفانه و منطقی به این موضوع متوجه می‌شویم كه مشكلات ایجاد شده در راه ازدواج جوانان فقط به جامعه و عوامل اجتماعی و اقتصادی برنمی‌گردد.


به بیانی دیگر رواج فرهنگ‌ و باورهای غلط از جمله روی آوردن به زندگی مدرن، گریز از ارزش‌های سنتی و مهاجرت فرهنگی سبب شده است تا با توقعات نابجای خود مانعی بزرگ بر سر راه ازدواج ایجاد كنیم.


یكی از عمده عوامل ایجاد توقعات نابجا و تأخیر در ازدواج جوانان، چشم و هم‌چشمی است آنجایی كه در رقابتی كوركورانه با دیگران درصدد ساختن زندگی خود هستیم غافل از اینكه هركسی باید به اندازه جیب خود خرج كند.


حتماً زوج‌های جوانی را دیده‌اید كه در این ورطه گرفتار شده‌اند و هر طور كه شده سعی می‌كنند در این مسابقه از دیگران عقب نیفتند. به طور مثال اگر فلان فامیلش در یكی از بهترین تالارهای شمال شهر و با هزینه‌ای سرسام‌آور مراسم ازدواج برگزار كرده است، پس او هم باید حداقل در تالاری همسطح آن مراسم خود را برگزار كند یا در تالاری بهتر، وگرنه آسمان به زمین می‌آید و مراسمش برگزار نمی‌شود.




به بیانی دیگر رواج فرهنگ‌ و باورهای غلط از جمله روی آوردن به زندگی مدرن، گریز از ارزش‌های سنتی و مهاجرت فرهنگی سبب شده است تا با توقعات نابجای خود مانعی بزرگ بر سر راه ازدواج ایجاد كنیم.




این موضوع درست است كه چشم وهم چشمی در همه شرایط و برای همه اشخاص و با هر شرایط مالی (چه دارا و چه ندار) مذموم و ناپسند است اما جالب اینجاست كه بعضی‌ها به قول معروف هشتشان گرو نُه‌شان است و به نان شب خود محتاجند اما همچنان به پُز دادن عشق می‌ورزند.


چه زوج‌های جوانی كه به واسطه همین تفكرات غلط تا خرخره در بدهی فرورفته‌اند و حالا حالاها نفس راحتی نمی‌کشند چرا؟ چون می‌خواستند در مقابل دوستان و آشنایان این‌گونه وانمود كنند كه كم نیاورده‌اند و دستشان به دهانشان می‌رسد.


چشم و هم چشمی-مجلل

به نظر می‌رسد این افراد از حس خودكم‌بینی رنج می‌برند و دوست دارند در نظر دیگران بزرگ جلوه كنند برای همین دست به رقابت با دیگران زده تا بتوانند با استفاده از ابزار مادی و ظاهری این حس خود را ارضاء ‌كنند؛ وگرنه كدام فرد عاقل است كه بدون توجه به درآمدهای خود و تنها به خاطر رقابت با دیگران و بدون حساب هزینه كند؟


همان‌گونه كه در بالا ذكر شد چشم‌ و هم‌چشمی برای همه اشخاص در هر شرایط مالی ناپسند است و یكی از دلایل تأخیر ازدواج جوانان به شمار می‌رود به ویژه افرادی كه توانایی پرداخت هزینه‌های تحمیلی را ندارند زیرا یك ازدواج متوسط و معمولی خود هزینه‌های سرسام آوری مانند خرید حلقه ازدواج، اجاره تالار عروسی، هزینه آرایشگاه، هزینه عكاسی و فیلم‌برداری، خرید عروسی، سفره عقد، لباس عروس و.. دارد كه همه به راحتی از پس آن برنمی‌آیند چه برسد به اینكه برای فراهم نمودن آن‌ها آن هم از نوع بهترین و مجلل‌ترینش با دیگران مسابقه بگذاریم.


به هر حال خانواده نخستین و مهم‌ترین نهادی است كه باید با این پدیده برخورد كند زیرا پیامدهای عدم برخورد به موقع و مناسب با این موضوع ابتدا گریبان خود خانواده‌ها را می‌گیرد همچنین مسئولان باید فضای جامعه را از رقابت‌های ناسالم و مادی پاك كنند تا افراد موفقیت‌های خود را در مسائل سطحی و مادی جستجو نكنند و درگیر چشم و هم‌چشمی و رقابت ناسالم نشوند.

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:30 - 0 تشکر 526007


دیپلم فروشی با مبلغی ناقابل





خبرگزاری فارس: روزگاری وقتی در انشا می‌پرسیدند: «علم بهتر است یا ثروت؟» همه دانش‌آموزان پاسخ می‌دادند: «علم»؛ اما این‌ روزها با «ثروت» می‌توان «علم» را خرید آن هم تنها با یک میلیون و دویست هزار تومان ناقابل.




مدرک تحصیلی

هر از چندگاهی خبرهای ریز و درشتی در رسانه‌ها مطرح می‌شود كه حكایت از بروز تقلب یا تخلف در آزمون‌های علمی و نسبتاً‌ سرنوشت‌ساز به ویژه در حوزه آموزش عالی دارد؛ از جمله این موارد می‌توان به مواردی مانند تقلب یا خرید و فروش سؤالات در آزمون‌های دستیاری پزشكی در سال‌های اخیر یا كشف باندهای صدور مدارك تحصیلی دانشگاهی اشاره كرد كه در رابطه با هركدام از آن‌ها، مسئولان ذی‌ربط به نوعی تلاش كرده‌اند تا مشكل پیش آمده را با اقدامات مقطعی رفع و رجوع كنند.


اما آنچه اخیراً در مواردی مشاهده می‌شود و به نوعی تعجب و نگرانی افكار عمومی جامعه را نیز به دنبال داشته است، گسترش دامنه این ناهنجاری‌ها در حوزه آموزش و پرورش است كه به شكل صدور مدرك «دیپلم» به صورت غیرمجاز و خرید و فروش آن خودنمایی می‌كند.


این مسئله از این جهت باعث نگرانی است كه با توجه به اهمیت دوره دبیرستان و تأثیر آن در مراحل بعدی تحصیل فرد، می‌تواند پایه‌های تحصیل افراد را از جهت علمی و اعتبار قانونی سُست كرده مشكلات و تبعات ناخوشایندی را در بدنه اجتماعی و اداری كشور به وجود آورد.



* خبر آقای وزیر از كشف باند فعال در تجارت "دیپلم "


شاید نخستین بار كه بروز این مسئله افكار عمومی را متوجه خود كرد، بهمن‌ماه 89 بود كه روابط عمومی وزارت آموزش و پرورش از كشف و دستگیری یك باند فعال در این زمینه خبر داد و به دنبال آن، وزیر آموزش و پرورش نیز 16 بهمن‌ماه در جمع خبرنگاران با اشاره به این خبر، اظهار داشت: از یك سال پیش كه وارد وزارتخانه شدم با همكاری وزارت اطلاعات و نهادهای نظارتی آموزش و پرورش، كارهای مربوط به این اقدام آغاز و پس از یك سال جمع‌بندی شد؛ بر این اساس شبكه‌ای كه اقدام به جعل مدارك تحصیلی می‌كرد با پیگیری وزارت اطلاعات و همكاری آموزش و پرورش كشف شد كه این حركت، اقدامی برای ایجاد امنیت مدارك تحصیلی بوده است.


متخلفان را به دست قانون می‌دهیم تا قانون به صلاحدید خود با آن‌ها برخورد كند؛ این برخورد می‌تواند پلمپ مركز، جریمه نقدی یا زندان ‌باشد




حاجی بابایی به راه‌اندازی سامانه احراز هویت تحصیلی دانش‌آموزان (ساهت) اشاره كرد و افزود: اگر بتوانیم تمام امور را وارد این سامانه كنیم و سایتی داشته باشیم كه تمام مدارك آموزش و پرورش وارد آن شود و افراد در هنگام استخدام یا ورود به دانشگاه اطلاعات لازم را از این سامانه به دست آورند، امنیت خوبی به آموزش و پرورش از جهت اسناد و مدارك داده می‌شود.



* دیپلم تضمینی؛ فقط با یه خورده پول ناقابل!


از آن زمان به بعد، باز هم به صورت پراكنده از گوشه و كنار زمزمه‌هایی درباره وجود یا رشد این باندها به گوش می‌رسید؛ نمونه‌ای از آن‌ها موردی است كه در آن یك مجتمع آموزشی فنی در تهران با درج عباراتی مانند «دیپلم تضمینی» در آگهی‌های تبلیغاتی خود اعلام می‌كند كه برای ارائه دیپلم به افراد متقاضی، واحدهای عمومی دوره دبیرستان را با پرداخت پانزده هزار تومان به ازای هر واحد، به صورت «قبولی تضمینی» به آن‌ها ارائه می‌دهد و در رابطه با واحدهای تخصصی و مهارتی نیز، به صرف حضور در كلاس درس قبولی فرد تضمین می‌شود؛ البته با این قید كه مبلغ پانصد هزار تومان نیز تنها برای واحدهای تخصصی دریافت می‌شود!

در بررسی‌های خبرنگار اجتماعی با مؤسسات ارائه دیپلم مشخص شد، هزینه كل یك دیپلم برای رشته‌ای مانند مكانیك خودرو یا برق خودرو در مجموع یک میلیون و دویست هزار تومان است كه البته به صورت قسطی با پرداخت دویست هزار تومان نقدی و مابقی چك نیز امكان‌پذیر است.



مدرک تحصیلی

* تهدید دیپلم‌فروشان از سوی وزیر؛ ریشه‌یابی مشكل از سوی معاون وزیر


ادامه یافتن این مشكل باعث شد تا خبرنگاران این موضوع را مجدداً از شخص اول نظام تعلیم و تربیت كشور جویا شوند؛ حاجی بابایی 22 تیرماه امسال در حاشیه شركت در نشست مدیران آموزش و پرورش شهرستان‌های استان تهران در جمع خبرنگاران با بیان اینكه: "ما خودمان پیشتاز برخورد با این مشكلات هستیم "، عنوان كرد: متخلفان را به دست قانون می‌دهیم تا قانون به صلاحدید خود با آن‌ها برخورد كند؛ این برخورد می‌تواند پلمپ مركز، جریمه نقدی یا زندان ‌باشد.

البته معاون آموزش متوسطه وی نیز از زاویه متفاوتی به ریشه این مشكل نگاه می‌كند؛ ابراهیم سحرخیز كه همزمان سرپرست مركز آموزش از راه دور این وزارتخانه نیز هست، در گفت‌و‌گو با خبرنگار اجتماعی با اشاره به ارائه برخی از واحدهای درسی «مراكز آموزش از راه دور» در «آموزشگاه‌های علمی آزاد»، اظهار داشت: مشكل جعل مدرك و فروش دیپلم عمدتاً در این مراكز اتفاق می‌افتد.


وی با بیان اینكه: «این نكته نافی مسئولیت همكاران ما در آموزش و پرورش نیست و باید دقت لازم صورت گیرد»، تصریح ‌كرد: اگر مواردی از این تخلفات وجود داشته است مطابق با قانون با آن‌ها برخورد شده است، از جمله اینكه مجوز این مراكز لغو شده و اگر دیپلمی نیز به این شیوه به برخی از افراد اعطا شده باشد، آن مدرك دیپلم باطل می‌شود.




برای ورود به دانشگاه جهت ادامه تحصیل یا برای اشتغال و استخدام در بخش‌های خصوصی و دولتی اگر دستگاه مربوطه بخواهد صحت و سقم مدرك تحصیلی را بررسی كند، الزاماً باید از آموزش و پرورش تأییدیه مدرك تحصیلی شخص را به طور محرمانه بگیرد




سحرخیز ارائه «تأییدیه دیپلم» از سوی افراد را راهی برای مقابله با این تخلفات عنوان ‌كرد و ‌افزود: برای ورود به دانشگاه جهت ادامه تحصیل یا برای اشتغال و استخدام در بخش‌های خصوصی و دولتی اگر دستگاه مربوطه بخواهد صحت و سقم مدرك تحصیلی را بررسی كند، الزاماً باید از آموزش و پرورش تأییدیه مدرك تحصیلی شخص را به طور محرمانه بگیرد.



* مراكز "آموزش از راه دور " آموزش و پرورش زیر ذرّه‌بین


علی عباس پور تهرانی‌فرد رئیس كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبری فارس «توانا»، با اشاره به زمینه‌های بروز این معضل اظهار ‌داشت: در این زمینه خلأ قانونی نداریم بلكه عمدتاً در بُعد نظارتی خلأ داریم.

وی نیز مانند معاون وزیر آموزش و پرورش به وجود مراكز غیردولتی «آموزش از راه دور» اشاره كرده و گفت: این مراكز واقعاً در سیستم آموزش و پرورش اخلال كرده‌اند و البته نمونه‌هایی از آن‌ها را نیز به وزارت آموزش و پرورش منعكس كرده‌ایم.


عباس پور ادامه داد: به عنوان مثال، در یكی از شهرهای نزدیك تهران مركزی فعال بوده است كه افراد را با نظام «آموزش از راه دور» آموزش می‌داده است، در عین حال كه سیستم‌های آموزشی چندان پیشرفته‌ای نیز نداشته‌ است و با سند‌سازی به افراد دیپلم می‌داده‌اند.



* روزنه دیپلم‌فروشی را ببندید


رئیس كمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس با بیان اینكه قصد متهم كردن تمام مراكز غیردولتی را نداریم، به اهمیت امتحانات نهایی دانش‌آموزان در سال سوم متوسطه اشاره كرد و اظهار داشت: این امتحانات تنها برای دادن دیپلم و اعلام پایان دوره متوسطه نیست بلكه از جهت تأثیر آن‌ها در آزمون سراسری دانشگاه‌ها نیز اهمیت دارد؛ به همین دلیل در جلسه اخیر کار گروه ماده 4 قانون حذف كنكور مقرر شد كه فعلاً نمرات امتحانات نهایی دانش‌آموزان در كنكور فقط تأثیر مثبت داده شود تا در صورتی كه در جایی خطایی صورت گرفته است، حقی از دانش‌آموزان ضایع نشود.


در بررسی‌های خبرنگار اجتماعی با مؤسسات ارائه دیپلم مشخص شد، هزینه كل یك دیپلم برای رشته‌ای مانند مكانیك خودرو یا برق خودرو در مجموع یک میلیون و دویست هزار تومان است كه البته به صورت قسطی با پرداخت دویست هزار تومان نقدی و مابقی چك نیز امكان‌پذیر است




عباس پور با تأكید بر لزوم وجود یك سیستم هوشمند برای شناسایی مدارك تحصیلی در آموزش و پرورش به سامانه احراز هویت تحصیلی دانش‌آموزان (ساهت) اشاره و خاطرنشان كرد: قطعاً این سامانه می‌تواند به این كار كمك كند و روزنه‌های صدور مدارك تقلبی را ببندد؛ البته یكی از روزنه‌هایی كه باید بسته شود، مراكز غیرانتفاعی آموزش‌های مجازی در آموزش و پرورش است.



* سر چشمه شاید گرفتن به بیل


به‌هر روی، شاید فعلاً میزان شیوع این مشكل در نظام آموزش و پرورش ما مانند برخی از معضلات دیگر چندان زیاد نباشد اما باید توجه داشت كه بی‌توجهی نسبت به آن در میان‌مدت اثرات جبران ناپذیری در پی خواهد داشت كه به این راحتی‌ها نمی‌توان جلودار آن شد؛ در واقع «سر چشمه شاید گرفتن به بیل، چو پُر شد نشاید گرفتن به پیل».

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:30 - 0 تشکر 526008


 تحصیل چرا؟ فرار چرا؟










یک جامعه هزینه های گزافی متحمل می گردد تا فرد فرد جامعه دارای تحصیلات عالیه گردد. حتما روزهای اول مدرسه را خوب یادتان هست . روزهایی که با هزاران شوق می رفتیم ولیکن سرتا سر ، ترس از حضور در مدرسه تمام وجودمان را می گرفت. آن موقع اصلا نمی دانستیم چرا باید درس بخوانیم . سالیان سال وقتمان را در سر کلاس های مدرسه با تمام خاطرات خوش و ناخوشش گذراندیم بی آن که بدانیم که به کجا چنین شتابان؟!








تحصیل

روزی مردی داخل چاله ای افتاد که نمی توانست به تنهایی از آن بیرون بیاید .فرد محاسبه گری که از جلوی چاله می گذشت عمق چاله و رطوبت خاک آن را اندازه گرفت!و فرد دیگری که از آنجا می گذشت یک روزنامه نگار بود که در مورد دردهایی که وی می کشید با او مصاحبه کرد! پزشکی که از جلوی چاله می گذشت برای او دو قرص استامینوفن پایین انداخت!یک پرستار که از جلوی چاله می گذشت کنار چاله ایستاد و به حال او زار زار گریه کرد! روانشناس که از آنجا می گذشت او را تحریک کرد تا دلایلی را که پدر و مادرش او را آماده افتادن به داخل چاله کرده بودند پیدا کند! دیگری نصیحت کرد که : خواستن توانستن است! فرد خوشبین هم که گذرش به آن چاله افتاده بود به او گفت : هیچ به این فکر کردی که ممکن بود یکی از پاهایت را بشکنی! ولی در نهایت شانس با او یار شد که فرد بی سوادی از آنجا می گذشت که دست او را گرفت و او را از چاله بیرون آورد...!


حقیقتش این است یک جامعه هزینه های گزافی متحمل می گردد تا فرد فرد جامعه دارای تحصیلات عالیه گردد. حتما روزهای اول مدرسه را خوب یادتان هست . روزهایی که با هزاران شوق می رفتیم ولیکن سرتا سر ، ترس از حضور در مدرسه تمام وجودمان را می گرفت. آن موقع اصلا نمی دانستیم چرا باید درس بخوانیم. سالیان سال وقتمان را در سر کلاس های مدرسه با تمام خاطرات خوش و ناخوشش گذراندیم بی آن که بدانیم که به کجا چنین شتابان؟!


یک روز زمستانی را به بهانه ی سرما خوردگی پای تلویزیون ساعتها می نشستیم و خوش می گذراندیم و روز بعد نسخه ی پزشکی برای گواهی حالمان به معلم ارائه می کردیم و در روزهای آغازین گرم تابستان نیز ، بی صبرانه در انتظار کارنامه درخشانی بودیم که خود بهتر از هر کس می دانستیم این ماحصل ، چنان هم درخشان نخواهد بود.




متاسفانه غایت آمال و آرزوهای فارغ التحصیلان زیادی امروزه بدست آوردن پسوندهایی شده که با بدست آوردن این پسوندها در پوست خود نمی گنجند. بطوری که وقتی بنا بر مدرکشان در سمیناری ، جشنواره ای ، جلسه ای دعوت می شوند هنگامی که وی را با القابی همچون جناب دکتر ، مهندس و ... صدا می زنند بهترین لحظه های زندگی برایشان متصور می گردد




القرض خواستم گوشه ای از قصه ی تحصیل را متذکر شوم  که خاطراتی برای من و شما شد و کودکی و نوجوانی و جوانیمان را با آن سپری کردیم تا اینجا که کاغذی به اسم مدرک زیر بغلمان گذاشتند و فی الحال سوال بی جواب را دوباره مطرح کنم : به راستی هدف از تحصیلات چیست ؟


فارغ التحصیلان محترم و محترمه از این حیث به موضوع بنگرید که مگر غیر از این است که علم باید ابزاری در دست جنابتان باشد تا به مدد آن موانع و مشکلات را از سر راه پیشرفت جامعه برداشته تا جامعه ای نو به نو ، شاد ، پویا و رو به سعادت داشته باشیم؟ البته سعادتی که خداوند کردگار برای مخلوقاتش خواسته است .شکی نیست جامعه ای که رو به سعادتی است که رضای خداوند کردگار در آن هست ، جامعه ایست پر از احساسات انسانی و خالی است از هر گونه رفتارهای نفسانی که اجتماع را به سیاه چال رزایل می برد.


تحصیل

متاسفانه غایت آمال و آرزوهای فارغ التحصیلان زیادی امروزه بدست آوردن پسوندهایی شده که با بدست آوردن این پسوندها در پوست خود نمی گنجند. بطوری که وقتی بنا بر مدرکشان در سمیناری ، جشنواره ای ، جلسه ای دعوت می شوند هنگامی که وی را با القابی همچون جناب دکتر ، مهندس و ... صدا می زنند بهترین لحظه های زندگی برایشان متصور می گردد و چنان از خود بی خود می شوند که با ده استکان آب قند هم حالت اولیه را بدست نمی آورند. و باز این سوال همچنان پیش روی بشر است که هدف از تحصیلات برای چیست؟


غیر از این نیست که فرد فرد جامعه تحصیل علم کنند و یکدیگر را در رسیدن به سعادت حقیقی مورد نظر خالق متعال یاری دهند و مفید اجتماع واقع شوند و دست به دست یکدیگر سپارند تا شهری از مهر و وفا معماری کنند. ولیکن شاهد آنیم که مدرک کاغذی، دست عده زیادی قرار می گیرد تا مایه مباهات باشد و فخر فروشی. حال غافل از آنکه این تکه کاغذ ، بنده خدای  افتاده به چاله را هم نجات نمی دهد چه برسد به آنکه وی را، خانواده ی وی را ، اجتماع وی را ، نجات دهد.


تاریخ کهن ایران اسلامیمان را که می خوانیم بدنمان گر می گیرد وقتی ورق ورق گذشته را می بینیم  آنجایی که انسانهایی با تمام وجود تلاش بر این داشتند که به درد جامعه ی خود بخورند و در این راه حتی از بهترین داشته هایشان که همانا جان شیرین بود ، گذشتند.




جامعه ای که رو به سعادتی است که رضای خداوند کردگار در آن هست ، جامعه ایست پر از احساسات انسانی و خالی است از هر گونه رفتارهای نفسانی که اجتماع را به سیاه چال رزایل می برد




دستان پینه بسته ، دود چراغ خوردگان ، شهیدان به خون خفته ، آزادی خواهان در اسارت، ... خود مدعی تاریخ مردمانی است که در این پهنه با همه ی وجود به درد خوردند . و از دریچه ی نگاهی دیگر ، تبلیغات تلویزیونی/رسانه ای محصولات بی شمار لاغری خود حکایتی است امروزی و تامل بر انگیز که هر چه فارغ التحصیل بیشتر ، آسایش طلبی مستدام تر، درد بیشتر و به چاله افتادگان بی نوا اسیرتر و خدا نکند در این نزدیکی ها شهری ساخته شود بی معنا تر از هر حیث.


و سوال اساسی هنوز باقی است که براستی هدف از تحصیل چیست؟


شاید مدرکی گرفتن و فراری شدن! فرار مغزها!   به کجا فرار کردن؟  برای چه فرار کردن؟  اصلا چرا فرار؟  و براستی هدف از تحصیل؟ تحصیل چرا؟

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:30 - 0 تشکر 526009

فقط یک بار فرصت داری




من وتو به عنوان یک شهروند که در جامعه‌ی امروزی زندگی و روزگار سپری می‌کنیم، می‌بایست با مشخصه‌های جامعه خود از نظرهای گوناگون بیش از پیش آشنا باشیم. در جوامع امروزی جهان، افرادی که به خصوص در یک جامعه‌ی شهری زیست می‌کنند بنا بر سرعتی که در تبادل اطلاعات به وجود آمده است، دسترسی قابل توجه تری به منابع اطلاعاتی در قیاس با جوامع گذشته دارند.


بیکاری

افراد در به دست آوردن این اطلاعات گاهاً با میل و علاقه شخصی و در زمینه‌ای خاص و گاهاً بی میل و رغبت و در زمینه‌های گوناگونی، اطلاعاتی کسب می‌نمایند.


امروزه منابع اطلاعاتی فراوانی همچون : تلویزیون، رسانه‌ها، روزنامه‌ها و دنیای مجازی و اینترنت و ... پر تلاش تر و پرهیاهوتر شدند و سعی بر جذب مخاطبان بیشتر دارند. در این گذر که شما مخاطبان گرامی همراه این مقاله شدید قصد از مطرح کردن چنین مقدمه‌ای آن است که در بدست آوردن اطلاعات در جامعه‌ی اطلاعاتی امروز خواه با میل شخصی بوده، خواه بی میل و رغبت، ما به عنوان فرد اجتماع و مهم‌تر از آن به عنوان یک انسان دارای قوه‌ی تعقل می‌بایست در کسب اطلاعات به تفکر نشسته و ضمن استفاده از اطلاعات مورد نیاز، زندگی نویی برای خود ایجاد نماییم. در یک نگاه به نظر می‌رسد یکایک افراد جامعه در طی شبانه روز اطلاعات زیادی را بدست می‌آورند بی آنکه در موردش به فکر بپردازند و در نهایت از اطلاعات بدست آمده بهره برداری نمایند.


عمر موهبتی است از طرف کردگار که به بشر هدیه شده است. هر انسان یک‌بار به دنیا آمده و فقط یک‌بار فرصت زیستن دارد. بنابراین ثانیه عمر هر انسان از نگاهی، با ارزش‌ترین چیز ممکن در دست اوست و اینجاست که وقت را مصداق طلا می‌دانند. در این فرصت طلایی که امروزه من وتو روزگار می‌گذرانیم و با توجه به یکی از مشخصه‌های جامعه‌ی امروز که همانا سرعت بالای تبادل اطلاعات است، اگر شهروندی به نوع و محتوای اطلاعات کسب کرده توجه کافی نداشته باشد و تعقل ننماید، یقیناً زمان و عمر خود را هدر داده است. حال در ادامه نظر شما را به یکی از هزاران هزار مصداق عینی و ساده جلب می‌نمایم.




عمر موهبتی است از طرف کردگار که به بشر هدیه شده است. هر انسان یک‌بار به دنیا آمده و فقط یک‌بار فرصت زیستن دارد. بنابراین ثانیه عمر هر انسان از نگاهی، با ارزش‌ترین چیز ممکن در دست اوست و اینجاست که وقت را مصداق طلا می‌دانند




چندی پیش روزنامه‌ی همشهری به عنوان یکی از منابع اطلاعاتی که امروز در دسترس من وتو است، مطلبی را عرضه می‌کند و اطلاعاتی در اختیارمان می‌گذارد. این مطلب را باهم می‌خوانیم :


«یک پیرزن آمریکایی برای تأمین مخارج زندگی خود از پنجره خانه‌اش اقدام به فروش یخ می‌کند. این پیرزن 81 ساله هر روز قالب‌های پر از آب را در فریزر می‌گذارد و مقدار زیادی یخ تهیه می‌کند. وی سپس به درخواست خریداران مقداری یخ را داخل سطلی می‌ریزد و با طناب از پنجره خانه‌اش در طبقه سوم به دست مشتریان می‌رساند. وی در مورد کار هر روزه‌اش به خبرنگاران گفت : بیش از 15 سال است که باید هر روز نزدیک به 30 بار پشت پنجره بیایم و یخ‌ها را بدست خریداران بدهم. وی برای فروش هر سطل یخ 50 سنت از خریداران دریافت می‌کند. البته گاهی مغازه داران محل به جای پول، مواد غذایی و مایحتاج پیرزن را باهمان سطل به وی تحویل می‌دهند.».


بیکاری

حال با عنایت به موضوعی که تا به اینجا عنوان کرده‌ایم، یک جوان ایرانی را تصور کنید که توسط هیولای بزرگ و وحشتناکی همچون «بیکاری» بلعیده شده و عمر و وقت با ارزش خود به خاطر نداشتن شغلی جهت کسب و کار هدر می‌نماید، نگران و مضطرب برای تهیه روزنامه به دکه روزنامه فروشی می‌آید و با انگیزه پیدا کردن شغلی مناسب یک روزنامه همشهری خریداری می‌کند و چند دقیقه بعد مطلبی که از نظر من و تو گذشت را در روزنامه همشهری می‌خواند.


دغدغه‌ی اصلی جوان، کار است؛ و مطلبی که اشاره به نوع کسب و کار آن پیر زن دارد نیز می‌تواند منبع اطلاعاتی مفیدی در جهت پیدا کردن شغل برای جوان جویای کار باشد.


جوان با کسب اطلاع از این خبر می‌تواند به تفکر بپردازد و نهایتاً از آن نتیجه گیری‌های مفیدی بدست آورده و از اطلاعات کسب کرده در راستای هدفش که همانا پیدا کردن شغل مناسب است بهره برداری نماید. برای نمونه نتیجه گیری‌های که یک جوان می‌تواند از این مطلب داشته باشد این است :


1- نیاز به داشتن یک شغل و کسب و کار می‌تواند دغدغه‌ی یک پیرزن هم باشد، حال در قیاس، من از نیرو و شور و حال جوانی برخوردارم.


 2- آن پیرزن برای به دست آوردن روزی خود بدون آنکه از خانه بیرون آید یکی از نیازهای اجتماعش را شناسایی و برطرف می‌کند که یقیناً وی در این مورد تفکر کرده است و حال نوبت من است که فکر کنم چگونه یکی از نیازهای جامعه‌ام را برطرف نمایم تا از این طریق کسب و کاری داشته باشم و  و  و ...


حال اگر این جوان عزیز به تفکر در مورد این مطلب که خوانده بود نمی پرداخت ، فقط وقت با ارزش خود را در ((لباس پوشیدن و حرکت به سمت دکه روزنامه فروشی و مطالعه روزنامه ))هدر داده بود و اطلاعاتی بدست آورده بود که نه تنها برایش بی بهره بوده است ، بلکه دغدغه اش را نیز بیشتر می کرد .




یکایک افراد جامعه در طی شبانه روز اطلاعات زیادی را بدست می‌آورند بی آنکه در موردش به فکر بپردازند و در نهایت از اطلاعات بدست آمده بهره برداری نمایند.




بی شک نگرشی که من وتو بدست آوردیم یکی از راهگشاترین مواردی ست که فرد فرد جامعه بدان نیازمند است چرا که اطلاعات همچون سیلی در جامعه جریان دارند و متأسفانه این سیل انسان های زیادی را با خود به نا کجا آباد می برد .


به عنوان شهروندهای امروزی که در عصر اطلاعات زندگی می‌کنیم و خواسته یا ناخواسته اطلاعات زیادی از منابع اطلاعاتی بدست می‌آوریم همواره باید به دو مسئله مهم توجه داشته باشیم. اولاً اطلاعاتی را کسب نماییم که در یک نگاه بتوان گفت این اطلاعات در زندگی‌مان کارآمد باشد. جوانی که جویای کار است یقیناً از یک نشریه در زمینه کسب و کار اطلاعاتی مفید فایده استخراج خواهد کرد تا به خواندن روزنامه‌های مثلاً فعال در عرصه‌ی سیاست بپردازد. ثانیاً خیلی از راهکارها در اطلاعات بدست آمده وجود دارد که با بی توجهی ما این اطلاعات برایمان بی بهره می‌ماند. برای استفاده بهینه از اطلاعات باید به تفکر بیشتری پرداخت.


درست کسب اطلاعات کنیم و درست بیاندیشیم

what`s life?life is love.
جمعه 3/6/1391 - 5:30 - 0 تشکر 526011


پشت صحنه دوستی‌های اینترنتی





با گسترش و پیشرفت علوم و تکنولوژی خصوصآ در حوزه ارتباطات جمعی گرچه دستیابی به خیلی از امکانات راحت – سریع – و آسان تر شده است اما به تبع آن در سایه عدم آگاهی و استفاده نادرست و غیر اصولی از آنها شاهد بروز انواع معضلات اجتماعی و انحرافات رفتاری و اخلاقی نیز هستیم. معضلاتی که گاها پیچیده بوده و حل آن نیازمند فرهنگ سازی و تلاش افکار جمعی است.


دوستی اینترنتی

امروزه اینترنت و فضای مجازی روز به روز در بین خانواده‌ها و خصوصا قشر جوان در حال افزایش است صرف نظر از مزایای اینترنت بحث ما در این مطلب آشنایی‌های اینترنتی است که یکی از عوامل نابسامانی در جامعه بوده و معضلات فراوانی را برای خانواده‌ها و افراد جامعه فراهم می‌نماید.


دوستی‌های اینترنی بین زنان و مردان بسیار متفاوت از دوستی‌هایی است که با واسطه سایر رسانه‌ها انجام می‌شود و این دوستی‌ها به‌دلیل ماهیت مجازی و دروغین آنها به شدت زندگی بشریت را تهدید می‌کنند. زیرا عدم امکان تماس جسمی در این محیط باعث می‌شود برخی افراد فکر کنند که چنین دوستی‌هایی غیر اخلاقی نیستند چراکه ماهیت آنها مجازی است، اما مجازی بودن این دوستی‌ها، نشانه غیر اخلاقی نبودن آن نیست و به هرحال دوستی‌های مجازی به نوعی زندگی دوم و مخفی فرد محسوب می‌شوند.   کم تحرّکی، ارضای آنی، گمنامی و این ایده که در اینترنت تماس بدنی انجام نمی‌شود، باعث روی آوردن گسترده افراد به سمت دوستی‌های اینترنتی می‌شود.


در حال حاضر جوانان بیشترین مخاطبان محیط‌های مجازی و اینترنتی از قبیل چت روم‌ها، اتاق‌های گفتگو، سایت‌های همسر یابی و ... را تشکیل می‌دهند  که در بیشتر مواقع به دنبال دوستی‌ها و آشنایی های اینترنتی هستند و چون بر تعدادی از این سایت‌ها نظارت و کنترل کافی صورت نمی‌گیرد بیشتر افرادی که از این نوع محیط‌ها استفاده می‌کنند کسانی هستند که در خانواده‌ها کمبود محبت داشته  و به نوعی گوشه گیر و منزوی و خود کم بین هستند و در محیط اینترنتی به سادگی می‌توانند برای خودشان شخصیت‌های کاذب ساخته و از احساسات دروغین خود سخن بگویند و تلاش می‌کنند خود را انسان‌هایی عالی با شخصیت ممتاز معرفی کنند و چون طرف مقابل نیز از لحاظ خصوصیات رفتاری واخلاقی هم ردیف اوست ارتباطشان بیشتر و صمیمی تر شده تا جایی که به تدریج اغلب دختران به پسرها اعتماد کرده و با بیان جزئیات زندگی خود به آنها و فرستادن عکس‌ها و فیلم‌هایشان اسباب نابودی خود را فراهم می‌نمایند. زیرا این مجرمان و تبهکاران اینترنتی در نهایت با جلب اعتماد قربانیان خود و طی چند ماه ارتباط دوستانه، اطلاعات شخصی آنان را دریافت و سپس اقدام به سو استفاده و اخاذی از آنان می‌کنند.




این دوستی‌ها به‌دلیل ماهیت مجازی و دروغین آنها به شدت زندگی بشریت را تهدید می‌کنند. زیرا عدم امکان تماس جسمی در این محیط باعث می‌شود برخی افراد فکر کنند که چنین دوستی‌هایی غیر اخلاقی نیستند چراکه ماهیت آنها مجازی است




بنا به گزارش‌های دریافتی یک تبهکار اینترنتی مقیم انگلیس وقتی متوجه پول دار بودن دختر اصفهانی شد، از طریق دنیای مجازی و عکس‌های شخصی این دختر جوان، پنجاه هزار یورو از طعمه خود اخاذی کرد. رییس پلیس فرماندهی انتظامی استان اصفهان با بیان این مطلب اظهار داشت: در پی شکایت یک زن به این پلیس مبنی بر اخاذی پنجاه هزار یوریی از وی به وسیله اینترنت، موضوع به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان پلیس فتا قرار گرفت.


سرهنگ ستار خسروی افزود: در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد این زن در محیط فیس بوک با شخصی به نام”میلاد” که خود را ساکن کشور هلند معرفی کرده ارتباط برقرار می‌کند و پس از مدتی از گذشتن این ارتباط که به بهانه ازدواج انجام شده تصاویر خصوصی خود را در اختیار نامبرده می‌دهد.


دوستی اینترنتی

این مقام مسئول بیان داشت: در ادامه میلاد ارتباط اینترنتی خود را با زن جوان قطع و مبلغ پنجاه هزار یورو برای عدم انتشار تصاویر خصوصی وی از طریق اینترنت را درخواست و تهدید می‌کند اگر ظرف یک هفته خواسته وی انجام نشود تصاویر و فیلم‌های خصوصی او را منتشر خواهد کرد. وی گفت: پس از انجام تحقیقات صورت گرفته با همکاری پلیس اینترپل مشخص شد نام اصلی میلاد”رمضان _ر”46 ساله و ساکن شهر ولز انگلستان است که برای اثبات اینکه ساکن کشور هلند است شماره حساب بانکی خود در آن کشور را به قربانی داده است.


سرهنگ خسروی اظهار داشت: سرانجام پس از 33 روز از انجام تحقیقات پلیس نامبرده هنگام حضور در کشور برای ملاقات با قربانی خود طی یک عملیات سریع و غافلگیرانه دستگیر شد. وی افزود: پس از تکمیل پرونده متهم جهت سیر مراحل قانونی به مراجع قضایی تحویل و با صدور قرار قانونی روانه زندان شد.


متأسفانه به رغم هشدارها و توصیه‌های پلیس آگاهی باز شاهد آن هستیم که ایجاد ارتباط‌های نامعقول و دوستی‌های خیابانی و اینترنتی باعث تباهی زندگی و از بین رفتن آبروی خانواده‌ها می‌شود. همچنین بررسی پرونده‌های مشابه با موضوع اخاذی اینترنتی که شاکیان آنها اغلب دختران جوان هستند نشان می‌دهد افراد شیاد، دام گسترده‌ای برای طعمه خود گسترده و از این راه میلیون‌ها تومان به جیب می‌زنند؛ لذا برای پیشگیری از چنین آسیب‌هایی باید خانواده‌ها به نقش حیاتی خود در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهای صحیح رفتاری را به فرزندان ارائه دهند و آنها را در برابر آسیب‌های اجتماعی واکسینه کنند. برای نیل به این هدف والدین باید به نیازهای عاطفی و روحی فرزندان و شیوه‌های صحیح پاسخگویی به این نیازها واقف شوند.




 بررسی پرونده‌های مشابه با موضوع اخاذی اینترنتی که شاکیان آنها اغلب دختران جوان هستند نشان می‌دهد افراد شیاد، دام گسترده‌ای برای طعمه خود گسترده و از این راه میلیون‌ها تومان به جیب می‌زنند؛ لذا برای پیشگیری از چنین آسیب‌هایی باید خانواده‌ها به نقش حیاتی خود در برابر فرزندان آگاه شوند تا بتوانند الگوهای صحیح رفتاری را به فرزندان ارائه دهند




در این باره باید با تقویت ارزش‌های اخلاقی، معنوی و انسانی و سست گردانیدن معیارهای مادی در نظر جوانان، تقویت و توسعه مراکز ورزشی و تفریحی و برنامه ریزی صحیح برای اوقات فراغت جوانان، ارائه خدمات رفاهی و اجتماعی جهت برطرف کردن کمبودهای عاطفی کودکان و نوجوانان، پرورش احساس عزت نفس و اعتماد به نفس کودک و نوجوان در خانواده و مدرسه، اطلاع رسانی به خانواده‌ها از طریق تماس با کارشناسان متخصص در امور خانواده، استفاده از فیلم‌ها و برنامه‌های تربیتی، پرهیز از سخت گیری و تنبیه و همچنین اجتناب از آسان گیری در تربیت فرزندان، تشویق فرزندان به رعایت تعادل و دوری از بی بندوباری، برقراری احساس امنیت در خانواده و جامعه و جلوگیری از بروز اضطراب در نوجوانان و جوانان زمینه‌های پیشگیری و مقابله با چنین مواردی را کاهش داد. همچنین نباید فراموش کرد که کارشناسان اجتماعی و انتظامی نیز باید با اطلاع رسانی دقیق خانواده‌ها و نوجوانان و جوانان را در جریان اخبار و اطلاعات این گونه مسایل قرار دهند زیرا این امر به میزان فراوانی می‌تواند نقش پیشگیرانه داشته باشد.

what`s life?life is love.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.