• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 5055)
جمعه 27/5/1391 - 3:1 -0 تشکر 515835
مهارت‌های زندگی

حل اختلافات زناشویی چه زمانی و کجا؟

سروصدایشان، در همه ساختمان شنیده می شد؛ البته بار اول شان نبود و همسایه ها هم به دعواها و دادوبیدادهای هرازگاه شان عادت کرده بودند و برای آشتی دادن زن و شوهر جوان، پیش قدم نمی شدند. فقط دل شان برای پسر کوچولویشان می سوخت و هر بار که او را در راهرو یا حیاط می دیدند، با تاسف، سر تکان می دادند و زیر لب می گفتند: «طفلکی چی می کشه وسط این همه جروبحث.»

 

این بار هم، تفاوت زیادی با دفعه های قبل نداشت، ولی همین که خواستم پنجره را ببندم، فریادهای مادر جوان را شنیدم که از پسرش می خواست از او دفاع کند و بگوید که پدرش اشتباه کرده است. دخالت دادن یک پسر کوچک پنج ساله، در دعوای دوتا آدم بزرگ که دست کم، شش برابر او سن دارند، واقعا کار عاقلانه ای است؟

وقتی والدین، فرزندشان را در اختلاف میان خود دخالت می دهند، کودک فکر می کند که «بابا و مامان که دوتا آدم بزرگ هستن، نمی تونن مشکل خودشون رو حل کنن. پس، چه طوری می خوان مراقب من باشن؟» به نظر می رسد تنها نتیجه وارد کردن کودک در جروبحث های زن و شوهری، بی اعتبار شدن والدین باشد.

● شهادت می دهد، اما…

بروز اختلاف میان والدین، امری طبیعی و اجتناب ناپذیر است، اما مشکل از جایی شروع می شود که این اختلاف نظر، در حضور کودکان، مطرح و حتی گاهی از آن ها، به عنوان ابزاری برای قضاوت میان شان، دفاع یا طرد یکی از والدین مورد استفاده قرار گیرد. وقتی کودک، تحت فشاری که والدین به او وارد می کنند، مجبور می شود علیه پدر یا مادرش حرف بزند، نتیجه اش آزردگی شدید و به وجود آمدن این ذهنیت در اوست که «من، بابا یا مامان رو ناراحت کردم و دیگه نمی تونم روی حمایت اون حساب کنم.»

● ترفندهای کودکانه

وقتی بچه ها، ناظر جروبحث والدین هستند، به خصوص وقتی می شنوند که پدر یا مادر می خواهد خانه را ترک کند یا درباره طلاق حرف می زند، احساس خطر کرده و بدون این که از او خواسته شده باشد، خودش را قاطی دعوای بزرگ ترها می کند. مثلا تصمیم می گیرد میانداری کند، خودش را به مریضی می زند، صدای تلویزیون را بیش از حد بلند می کند یا هرکار دیگری که توجه پدر و مادر را جلب کرده و دعوا را خاتمه می دهد؛ ولی چرا او، دست به دامن این راه حل ها و ترفندها می شود؟ چون از اختلاف نظر شما وحشت کرده و احساس ناامنی می کند؛ بنابراین به هر روشی متوسل می شود تا شما را دوباره آرام و مهربان ببیند.

● حل اختلاف؛ چه زمانی و کجا؟

همان طور که پیش از این اشاره شد، بحث و اختلاف نظر، در همه خانواده ها به وجود می آید، اما مهم این است که این اختلاف ها، چگونه و کجا مطرح شود. شما می توانید زمانی که فرزندتان در منزل نیست، مشکلات تان را با همسرتان درمیان بگذارید یا حتی از کودک بخواهید که برای مدتی کوتاه، شما را تنها بگذارد تا بتوانید با هم حرف بزنید. در هر صورت، فرزند شما باید مطمئن باشد که هنوز دوستش دارید و قرار نیست تنهایش بگذارید؛ بلکه مثل همه بزرگ ترها احتیاج دارید که کمی با هم تنها باشید.

● آیا کودک، مقصر است؟

پیش از وارد کردن کودک به مشاجرات یا بحث های خانوادگی، به این موضوع فکر کنید که آیا این اختلاف نظر، به طور مستقیم، به کودک مربوط است؟ متاسفانه، در بسیاری از موارد، کودک، هیچ نقشی در مشاجرات والدین ندارد و به خاطر باورهای والدین در مورد این که «بچه ما، از همین الان، باید بدونه در خانواده اش چی می گذره»، وارد بحث می شوند.

تعبیر اشتباه والدین هم این است که «وقتی در جریان مشکلات ما قرار بگیره، بیش تر قدرمون رو می دونه یا راحت تر با مشکلات کنار میاد»، اما آیا این والدین، هیچ وقت از خودشان پرسیده اند که آیا حضور کودک، کمکی به حل این مشکلات می کند یا نه. خیلی وقت ها، سهیم کردن کودک در مشکلات و اختلاف نظرهای بزرگ ترها، نه تنها باری از دوش پدر و مادر برنمی دارد، بلکه باعث وارد شدن آسیب روانی به کودک نیز می شود؛ به ویژه وقتی این اختلافات، به شکلی غیراصولی، همراه با گفتن حرف ها و القاب زشت، داد و بیداد یا زد و خورد باشد.

● وقتی اختلاف نظر، کلاس درس می شود

درست است که نمی توانیم همیشه و همه جا، شرایط را کنترل کنید و گاهی فرزندتان، شاهد اختلاف نظر شما می شود یا به کدورت میان تان پی می برد، اما اگر نظرتان را به شیوه ای محترمانه و بدون داد و فریاد و بی احترامی مطرح کنید، در واقع، به شیوه ای غیرمستقیم، به کودک می آموزید که ابراز عقیده، حق طبیعی هر انسان است که در هیچ شرایطی، از او سلب نمی شود.

● وقتی هوای خانه، آفتابی است

اختلاف، مثل تگرگی است که تند و غیرمنتظره، در آسمان خانه شما ظاهر می شود، ولی این جروبحث ها، همیشگی نیستند. پس، وقتی مشکلات حل می شود، اجازه دهید فرزندتان، علاقه و احترام شما و همسرتان را نسبت به یکدیگر ببیند. همدیگر را با عناوین محبت آمیز خطاب کنید و به کودک بفهمانید که چه قدر همدیگر را دوست دارید. این کار باعث از بین رفتن نگرانی های احتمالی کودک می شود و به او، احساس آرامش خاطر و امنیت می بخشد.

● یک تجربه پدرانه

پسرمان، سپر بلای مان

هنوز کیف دستی ام را زمین نگذاشته بودم. پسرم، هنوز جلو نیامده بود تا کیف را از دستم بگیرد که همسرم جلو آمد. سلام و خسته نباشیدش، بیش از هر روز، طول کشید و این، بوی خطر می داد، اما سرانجام فهمیدم که میهمان داریم؛ دوست مشترک مان که دل خوشی هم از او ندارم. جمله های همسرم، در ذهنم، این طور معنی می شد: «امشب، مهمون داریم. مهم نیست که تو، از اون، خوشت بیاد یا نه، ولی باید مودب و خونگرم باشی تا به همه خوش بگذره.»

حرفی نزدم، اما رنگ رخسارم، همه چیز را نشان می داد. توی چشم هایم زل زد: «دوباره من مهمون دعوت کردم، تو رنگت پرید.»به آشپزخانه رفت و شروع کرد به صحبت کردن؛ نه با من، با پسر پنج، شش ساله مان: «ببین بابا، از مهمون خوشش نمیاد، اما تو بگو؛ عمو اینا، وقتی میان این جا، بهت خوش می گذره؟ تو ببین که من دوست دارم با دوستای قدیمی مون ارتباط داشته باشیم، اما…»

هنوز داشت از واکنش های بچه کمک می گرفت. گفتم: «بس کن. می رم میوه می خرم، ولی لطفا بدون هماهنگی با من، مهمون دعوت نکن.» اصلا انگار نشنیده باشد، حرف هایش را ادامه داد: «از همین الان که خیلی بزرگ نشدی، تمرین کن که به خانواده ات احترام بگذاری. بگذاری اونا…» صدای بسته شدن در را پشت سر خودم شنیدم. امیدوارم که او هم شنیده باشد و دست از سر پسرکم برداشته باشد. دوست ندارم هیچ وقت او، میانجی گر دعواهایی باشد که برایش خیلی زود است.
        
    
    
مجله شهرزاد

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:7 - 0 تشکر 517065

چگونه بعد از خیانت از همسرتان عذرخواهی کنید


همه ما مرتکب اشتباه می شویم، اما بعضی از اشتباهات از بقیه بزرگتر هستند. هیچکس نمی تواند این واقعیت را انکار کند که خیانت به همسر یک اشتباه بسیار بزرگ است. اما اگر مرتکب این اشتباه شدید چه؟ چطور باید با این مشکل برخورد کنید و موقعیت را درست کنید؟ آیا اصلاً این وضعیت ایجاد شده قابل اصلاح است؟


● مراحل


۱) “چرا!” اولین چیزی که باید درک کنید این است که خیانت به همسر معمولاً نشاندهنده این است که مشکلی در رابطه یا ازدواج شما وجود دارد. هدفتان قبل از عذرخواهی باید این باشد که مشکل را پیدا کنید تا وقتی شما و همسرتان از شوک اولیه این مشکل گذشتید، بتوانید تصمیم بگیرید که چطور می توانید مشکل را برطرف کنید.


۲) “آیا دوستش دارید؟!” اگر همسرتان مچ شما برای خیانت بگیرد، مطمئناً عصبانی خواهد شد و احتمالاً سوالات ریز زیادی از شما خواهد پرسید. پاسخ دادن به این سوالات ممکن است دشوار باشد اما باید صادق باشید. سعی نکنید اول جزئیات فاجعه بار اشتباهتان را با او مطرح کنید اما درمورد احساستان با او صادق باشید. اگر الان دهانتان را ببندید و به پرسش های او پاسخ ندهید، شکاف عمیقی بین شما ایجاد خواهد شد که ممکن است موجب دورتر شدن و ایجاد بی اعتمادی بیشتر بین شما شود. همچنین قادر نخواهید بود که درمورد مشکلات با هم حرف بزنید و آنها را حل کنید.


۳) حرف بزنید. هیچ راهی برای چسباندن یک چسب زخم روی این موقعیت نیست. برای حل مشکل باید بتوانید عشقتان را دوباره به او ثابت کنید، این یعنی با بی اعتمادی او به خودتان کنار بیایید، حتی برای مدتی طولانی. اگر قرار است شبی را دیر به خانه بیایید مدام با او تماس بگیرید و به تماس های او نیز پاسخ دهید. به او بهانه بیشتر برای بی اعتماد شدن ندهید. اگر می گویید که ساعت ۱۱ به خانه می آیید، همان موقع بیایید نه دیرتر. اگر به شما می گویند که زود به خانه برگردید، زود برگردید.


۴) درک کنید که در موقعیت هایی اینچنینی احساسات عمیق و قوی خواهند شد. با این عملتان قسمتی از قلب او را پاره کرده اید و جای زخم آن ممکن است تا پایان عمر با او همراه باشد. این به آن معنی نیست که نمی توانید رابطه تان را نجات دهید. به یاد داشته باشید که خیانت عادی نشانه یک کمبود در رابطه است. آیا فهمیده اید که دلیل خیانتتان چه بوده است؟ وقتی احساسات در حال از بین رفتن هستند، با حرف زدن دوباره شعله ورشان کنید. برای او توضیح دهید که هیچ بهانه ای برای رفتارتان ندارید و خیانتتان راهکاری اشتباه برای یک مشکل جدی بوده است. برای او درمورد جنبه هایی از رابطه تان که اذیتتان می کند توضیح دهید و از او بخواهید که نزد مشاور بروید.


۵) ارتباط دومتان را قطع کنید. مطمئناً حالا که خیانت کرده اید فقط همسر اولتان تنها فرد درگیر در مشکل نبوده است. شما فرد سومی را هم وارد مشکل کرده اید. باید با آن فرد، تحت نظارت همسرتان، تماس بگیرید و برای او توضیح دهید که رفتارهایتان اشتباه بوده است. اگر می خواهید همچنان با همسر اولتان زندگی کنید باید دست از آن رابطه دوم بکشید.


۶) صبر داشته باشید. هیچ محدوده زمانی برای مدت عصبانی و ناراحت بودن همسرتان تعیین نکنید. وقتی هنوز همسرتان آمادگی لازم را ندارد، انصراف از پاسخ دادن به سوالات او و گفتن اینکه وقت فراموش کردن است راهکار جالبی نیست. خودتان شروع کننده این مشکل بوده اید و باید برای برخورد کردن و کنار آمدن با مشکلات متعاقب آن آماده باشید. به یاد داشته باشید که از دست رفتن اعتماد یک لحظه طول می کشد و به دست آوردن دوباره آن یک عمر.


● نکات


سعی نکنید تقصیر را گردن دیگری بیندازید یا رفتارتان را توجیه کنید. هیچ چیز به غیر از قبول کردن اشتباهتان، عذرخواهی کردن و حرف زدن درمورد مشکل برای بهبود اوضاع کمک نمی کند.


حتماً عذرخواهی تمام وکمال انجام دهید. خودِ آن معذرت خواهی اوضاع را درست نمی کند اما می تواند اولین قدم برای بخشش در طولانی مدت باشد.


اگر با شما حرف نمی زند، هر روز یک شاخه گل برای او بخرید.


همه چیز را به او بسپارید. ممکن است تا مدتی طولانی هیچ اعتمادی به شما نداشته باشند. باید نشان دهید که همیشه در خدمتشان هستید. وقتی از شما می خواهند که کاری برایشان انجام دهیدف حتماً انجام دهید.


هر تصمیمی که می گیرید، برای خودتان بگیرید. کاری را بکنید که احساس می کنید درست است و آنچه که لازم است را انجام دهید.


● هشدارها


ممکن است مدتی طولانی زمان ببرد تا عصبانیت همسرتان فروکش کند. وقتی احساس کردید که همسرتان خیلی غر می زند یا به حریم شخصی شما دخالت می کند، این را به یاد داشته باشید.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:10 - 0 تشکر 517066

این ۳ رفتار بد به زندگی شما کمک می کند / ورود خانم ها ممنوع


برخی رفتارهای زنان باعث آزار مردان شده و آنها از این بابت همیشه گله‌مند هستند؛ اما نمی دانند که این رفتارها از لحاظ علمی باعث انگیزه و پیشرفت می‌شود.
برخی رفتارهای زنان باعث آزار مردان شده و آنها از این بابت همیشه گله‌مند هستند؛ اما نمی دانند که این رفتارها از لحاظ علمی باعث انگیزه و پیشرفت آنها می‌شود. «غلامرضا قاسمی کبریا» دکترای رواشناسی و مشاوره در این‌باره به برنا می‌گوید: در روابط زن و شوهر یک سری تقابلی وجود دارد که این تقابل متاثر از مبنای ذهنی، برخی از تفاوت ها را درک می کنند. هر فردی هم بنا به آن‌گونه‌ای که تربیت شده است و با همان ذهنیت نسبت به رفتار افراد و همسرش ذهنیتی دارد و به رفتار همسرش اتهامی وارد می‌کند.


معمولا وقتی مردان در جمع مردانه قرار می‌گیرند، گاهی زنان را در برخی موارد تمجید و گاهی تقبیح می‌کنند. که هیچ کدام روش خوبی نیست؛ چرا که این افراد تجربه فردی و متاثر از ذهنیت فردی مردان است. شاید بارها از زبان مردها شنیده باشید که از غر غر کردن زنها متنفریم. البته این طرز صحبت کاملا توهین‌آمیز است و یا زنان را به پرحرفی، چشم هم چشمی متهم کرده و یا اینکه زنان معمولا به وسایل تزیین و خرج کردن اهمیت می‌دهند.


همه این واکنش مردان نسبت به رفتارهای زنان مبنای علمی ندارد، یعنی این رفتارها برای هر مردی ممکن است تجربه ای شود که به ذائقه‌اش منطبق نیست و این اتهام را به زنان نسبت می‌دهد.


معمولاً مردان از ۳ رفتار زنان گله‌مند هستند؛ اما نمی‌دانند که رفتارها نعمتی است از طرف خداوند که باعث منفعت و پیشرفت آنها می‌شود.


۱-پرحرفی
برخی از مردان از پرحرف بودن زنان گله مند هستند. اگر مرد بداند که پرحرفی زنان بسیار مفید است و این رفتار نعمتی از جانب خداوند است که به زنان داده تا بتوانند از این طریق روابطی عاطفانه با همسرشان ایجاد کنند.اگر زنان مانند مردان کم حرف باشند، همه دنیا و عالم منزوی می‌شوند و رابطه صمیمی و خوبی وجود ندارد. پرحرفی زنان باعث می‌شود که فرزند آنها تکلم یاد بگیرد. از زمانیکه مادر باردار است تا زمانیکه به دنیا می‌آید با فرزندش حرف می‌زند و در رفتار و تکلم فرزند تاثیر بسزایی دارد.


از نظر علمی ثابت شده است که صدای زنان به دلیل اینکه صدای زیر است، باعث آزار مردان می‌شود، اگر همیشه زنان یکنواخت صحبت کنند، صدای آنها دلخراش است؛ اما زمانی‌که زنان تن صدای خود را ترکیبی کرده و با اشوه صحبت کنند، موجب می‌شود که مردان احساس رضایت و علاقه‌مندی کنند. متاسفانه مردان نمی‌دانند که آزار آنها توسط پرحرفی زنان نیست؛ بلکه به خاطر یکنواختی صدای زیر آنهاست؛ معمولا زنانی که در برابر مخاطب و همسر خود جذاب هستند که یکنواخت صحبت نکنند.


۲-خرید کردن و حس تنوع طلبی
برخی از مردان زنان را به خریدن اشیاء تزیینی و متنوع و هزینه کردن بی مورد متهم می‌کنند؛ اما نمی‌دانند که اگر این خصوصیات در زنان وجود نداشت، تنوع غذا، جذابیت‌های محیطی که خود یک نعمت محسوب می‌شود، نبود و مردان از آن بی‌بهره بودند.


اگر زندگی فقط براساس ذائقه مردان بود، همه افراد مانند انسانهای اولیه در غار زندگی می‌کردند. این رفتار زنان باعث می‌شود تا تنوع در دنیای پیرامون مردان ایجاد شود و از آن لذت ببرند. زمانی‌که مرد توجه‌ای به این زیبایی‌ها و تنوع نکند، به نظرش افراط می‌آید وهمیشه از این بابت شاکی است که زن هزینه بی‌مورد می‌کند و با این کار همسرش مخالف است. زنان باید سلیقه مردان را هم در این مورد به کار گیرند تا احساس نارضایتی نکنند.


۳- چشم هم چشمی
چشم و هم چشمی زنان یکی دیگر از رفتارهایی است که موجب آزار مردان می‌شود؛ اما مردان باید بدانند که اگر این خصوصیات نباشد البته نه در حد افراط، رقابت ایجاد نمی‌شود و هیچ انگیزه و پیشرفتی در زندگی آنها صورت نمی گیرد.


یادآور می شود که تمام این رفتار در حد اعتدال آن خوب است نه در حد افراط…

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:10 - 0 تشکر 517067

به تفاهم رسیدن با مرد سرکش!


zچطور می توان مردها را هم در خانه داری سهیم کرد؟    


دوره و زمانه فرق کرده و اگر این روزها دیگر مردها به تنهایی نان آور خانه نیستند قرار هم نیست که زن ها به تنهایی کارهای خانه را به دوش بکشند اما هنوز هم در خیلی خانه ها کمتر مردی متوجه این تغییرات شده و حاضر است بدون چانه زدن یا غرولند بخشی از مسئولیت های خانه داری را هم برعهده بگیرد. ا


گر شما هم همسری دارید که در کارهای خانه تنهای تان می گذارد و همه مسئولیت ها را زیر این سقف روی دوش شما می اندازد، بهتر است راهی برای وارد کردن او به دنیای خانه داری پیدا کنید. این کار نه آسان است و نه در یک روز و دو روز نتیجه می دهد ولی بد نیست با مدتی تلاش عدالت را در خانه داری تان هم اجرا کنید.


● اگر شبیه پدرش است


بپذیرید و باور کنید که زن ها و مردها متفاوت هستند و درجه اهمیت موضوعات مختلف از نظر آن ها متفاوت است. ممکن است کاری که به نظر شما باید در اولویت قرار گیرد و در نخستین فرصت انجام شود، از نظر همسرتان اهمیت چندانی نداشته باشد و به همین دلیل هم اصراری برای باعجله انجام دادنش به خرج ندهد. اغلب مردهایی که به پدرشان نزدیک بوده اند و رابطه خوبی با او داشته اند سعی می کنند در زندگی مشترک شان هم مردی مانند پدرشان باشند. اگر احساس می کنید که چنین مردی با آنچه شما انتظار دارید خیلی تفاوت دارد بهتر است به زندگی تان زمان بدهید و به مرور به او نشان دهید اقتضائات زندگی کنونی اش و اولویت هایی که برای ازدواج تان مشخص کرده اید با آنچه پدرش یا هر مرد دیگری انجام می داده متفاوت است.


● خودتان بازی اش دهید


از او در انجام کارهای خانه یا بیرون از خانه کمک بگیرید. اگر شما از او کمک نخواهید به احتمال زیاد خودش داوطلب انجام این کارها نخواهد شد، پس به او بگویید که در چه زمینه ای به کمکش احتیاج دارید. ممکن است در آغاز نتواند برخی کارها را به تنهایی انجام دهد. پس از او تقاضای مشارکت کنید و با انجام کار ۲ نفره هم به همسرتان راه و رسم کمک کردن را یاد دهید و هم امکان یک شروع خوب برای این همکاری را به وجود بیاورید. شاید بد نباشد که بعد از مدتی فهرستی از کارهایی که دوست دارید او انجام دهد را بنویسید و بخواهید که به ترتیب اولویت انجام شان دهد. مثلا اگر در یک روز تعطیل قصد خانه تکانی دارید، او اول می تواند پرده ها را دربیاورد و بعد خرید خانه را انجام دهد و درآخر به شما در جارو کردن کمک کند. در نوشتن این فهرست منصف باشید و بیش از توانش به او کار نسپارید.


● هیچ وقت نگویید نه


هیچ وقت کمکش را رد نکنید. مهم نیست که شما چقدر کار برای انجام دارید یا این که خودتان به تنهایی از پس کارها برمی آیید یا نه. اگر او از شما پرسید که کمک می خواهید به جای گفتن جمله مخربی مثل «نه خودم می توانم انجامش دهم» به سوالش پاسخ مثبت بدهید و کاری برایش دست و پا کنید.


● بگویید و صبر کنید


با همسرتان در این مورد صحبت کنید و بگویید که چه چیزهایی شما را آزار می دهد و چه انتظاراتی از او دارید. سعی کنید با لحنی آرام، دوستانه و تشویق کننده با او حرف بزنید و هرگز با حرف ها و لحن تان به او نشان ندهید که قصد اصلاح کردن یا تغییر دادنش را دارید. در روزهای بعد از این گفت وگو از همسرتان انتظار نداشته باشید که نسخه کپی شده حرف های شما باشد بلکه به او زمان دهید و تمامی تلاش هایش را ببینید. اگر شما موفق شده باشید او بهترین کاری که می تواند بکند را انجام خواهد داد گرچه همان بهترین هم ممکن است با خواسته واقعی شما تفاوت زیادی داشته باشد.


● بگذارید اشتباه کند


خیلی از زن ها به دلیل این که همسرشان نمی تواند به خوبی آن ها کارهای خانه و بچه ها را انجام دهد آن ها را معاف می کنند. بعضی های شان حتی به دلیل این که همسرشان حین انجام کارها برخی اشتباهات را مرتکب می شود ترجیح می دهند خودشان کارها را انجام دهد اما این تصور نادرست را کنار بگذارید. هرگز به دلیل این که او در انجام کارها سرعت پایینی یا دقت کمی دارد او را از کارکردن منصرف نکنید. هرکسی برای انجام کارهایش روش خاصی دارد و شما نمی توانید به این بهانه که روش او را نمی پسندید همه چیز را یک تنه به عهده بگیرید. از او بخواهید در انجام کارهای خانه؛ خرید ها و نگه داری بچه ها به شما کمک کند و سعی کنید به مرور و آرام آرام اشتباهاتش را اصلاح کنید. هرگز ابتدای انجام کار به او نگویید که اشتباه می کند و توی ذوقش نزنید بلکه به شکلی نامحسوس و آرام او را تصحیح کنید.


● از دیگران کمک بگیرید


اگر بعد از تمامی این کارها باز هم نتوانستید آن طور که باید همکاری او را به دست بیاورید و باز هم خودتان مسئول قسمت بزرگی از کارهای خانه شدید ناامید نشوید. این حق شماست که زیر بار تمامی کارها ویران نشوید. می توانید در این شرایط هر هفته یا هر ۲ هفته یک بار از شرکت های خدماتی کمک بگیرید و برخی کارهای خانه را که برای تان بیش از حد سنگین و فرسایشی است را به عهده آن ها بگذارید. اگر در این کار افراط نکنید این کار هزینه زیادی برای تان نخواهد داشت و علاوه بر این، شما را از بسیاری از دعواها، استرس ها و کش مکش ها نجات خواهد داد. پس اگر تنها مشکل شما و همسرتان کمک نکردن اوست به جای از هم پاشیدن زندگی تان راهی برای پایان دادن به این بحث دست و پا کنید.


● باهم قرارداد ببندید


اگر همسرتان موافق باشد می توانید یک قرارداد عادلانه درمورد کارهای خانه وضع کنید. مثلا جارو کردن با او باشد و شستن ظرف ها با شما یا این که در روز خاصی شما غذا بپزید و در روز خاصی او. در وضع این قرارداد چیزی که بیشتر از همه اهمیت دارد عادل بودن شماست. اگر هردوی شما بیرون از خانه به میزان برابری کار می کنید و درآمد دارید پس حق شماست که سهم برابری از کارهای خانه را هم داشته باشید اما اگر شما وقت بیشتری در خانه هستید یا کاری که انجام می دهید نسبت به شغل همسرتان ساده تر است یا این که او سهم بیشتری در فراهم کردن بودجه خانوادگی تان دارد، بهتر است شما هم سهم بیشتری از کارهای خانه را به عهده بگیرید. تقسیم وظایف در خانه به معنی کاملا برابر بودن حجم مسئولیت ها نیست. اگر برای شما غذا درست کردن لذت بخش است و مهارت بیشتری در آن دارید و همسرتان هم حاضر است با کمال میل گردگیری یا شست وشو را انجام دهد دست از حساب و کتاب بردارید و کارهایی را انتخاب کنید که انجامش برای هر دوی شما لذت بخش یا راحت باشد.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:10 - 0 تشکر 517068

۶توصیه برای عاشقان شکست خورده


شاید برای شما هم اتفاق افتاده باشد که با کسی آشنا شده اید، به خواستگاری رفته اید یا به خواستگاری تان آمده اند، برای ازدواجتان برنامه ریخته اید اما به هر دلیلی ماجرا فیصله پیدا کرده و ازدواج سر نگرفته است.


این طور وقت ها، صرف نظر از تمام مصلحت هایی که در میان است، ممکن است ردپای علاقه و عاطفه ای به جا بماند که دل کندن، دور شدن و پذیرفتن واقعیت را برایتان مشکل کند. راه چاره چیست؟ تسلیم این عاطفه ناکام و نابجا می شوید و باور می کنید که شکست عاطفی خورده اید یا دنبال راهی برای جبران و شروع تازه می گردید؟
این طور وقت ها، روانشناسان از عبارت «نه مقدس» استفاده می کنند. یعنی نه گفتن به حس یا رفتاری که احساس می کنید دوست دارید تابع آن باشید یا آن را انجام دهید اما می دانید که عملا عاقبت خوشی ندارد.


ادامه پیدا کردن این عواطف نابجا و نه نگفتن به آنها، گاهی وقت ها آنقدر خطرناک است که می تواند روی آینده زندگی شما، انتخاب های بعدی تان و حتی زندگی مشترک آینده شما تاثیر بگذارد. ممکن است به خاطر این وابستگی ناکام و خاطرات به جا مانده از آن، تا مدت ها تصمیم به ازدواج نداشته باشید و نتوانید انتخاب کنید. ممکن است ناخواسته به دنبال کسی بگردید که ویژگی های فرد قبلی را دارد و در واقع به دنبال جایگزین برای او باشید یا از همه بدتر، بعد از ازدواج با فردی دیگر، مرتب به یاد خواستگاری سرنگرفته تان بیفتید.


آشنایی و خواستگاری ناکام قبلی تان را ناتمام نگذارید اما اگر به هر دلیلی مجبور به این کار شدید و فاصله زمانی ای را پشت سر گذاشتید، دیگر به گذشته برنگردید و سعی در برقراری رابطه برای خاتمه دادن آن و گفتن ناگفته ها و شنیدن ناشنیده ها نکنید. بگذارید چیزی که تمام شده، فراموش شود


۱- گفتن نه مقدس به تمام این افکار و احساسات، می تواند شما را ذره ذره از این ناکامی جدا کند. یعنی تمام ذهن خود را که برای رابطه قبلی خود اشغال کرده است، تخلیه کرده و روی آینده متمرکز شوید.


۲- برخی افراد می‌گویند: «ما می‌خواهیم با فردی که قبلا می شناختیم، دوباره رابطه برقرار کنیم که فقط از احوالش باخبر باشیم». اگر این فکر به ذهن شما خطور کرد، چه ازدواج کرده بودید و چه نه، چه طرف مقابل ازدواج کرده بود و چه نه، در هر حالت خود را از وسوسه این کار دور کنید. شما یک بار در مرحله انتخاب و آشنایی بوده اید و با دلایل منطقی از ازدواج انصراف داده اید.


بنابراین با این حرکت احساسی خود را در دام یک رابطه اشتباه و ادامه دادن روش نادرست نیندازید. به جای آن سعی کنید برنامه جدیدی برای زندگی تان بگذارید، هدف تازه ای تعریف کنید و سرتان را آنقدر شلوغ کنید تا فرصت فکر کردن به گذشته را نداشته باشید.


۳-آشنایی و خواستگاری ناکام قبلی تان را ناتمام نگذارید اما اگر به هر دلیلی مجبور به این کار شدید و فاصله زمانی ای را پشت سر گذاشتید، دیگر به گذشته برنگردید و سعی در برقراری رابطه برای خاتمه دادن آن و گفتن ناگفته ها و شنیدن ناشنیده ها نکنید. بگذارید چیزی که تمام شده، فراموش شود.


به شدت توصیه می کنیم که در این مدت دور و بر رمان های عاشقانه، موسیقی های غمناک، اشعاری که از جدایی و فراق می گویند، عکس ها و یادگاری های به جا مانده از طرف مقابل و… نگردید! با این کار کمکی که به خودتان نمی کنید هیچ، خود را در سراشیبی ای قرار می دهید که هر چه بروید به جایی نمی رسد
۴- عوامل جدایی و بهم خوردن رابطه را در ذهن خود یادآوری کنید و سعی کنید از آن درس بگیرید نه این که بر آن حسرت بخورید.


۵- به شدت توصیه می کنیم که در این مدت دور و بر رمان های عاشقانه، موسیقی های غمناک، اشعاری که از جدایی و فراق می گویند، عکس ها و یادگاری های به جا مانده از طرف مقابل و… نگردید! با این کار کمکی که به خودتان نمی کنید هیچ، خود را در سراشیبی ای قرار می دهید که هر چه بروید به جایی نمی رسد. با این کار فقط فراموش کردن را برای خود سخت تر می کنید و احساس قربانی شدن را در خود افزایش می دهید.


۶- بعضی از افراد، برای فراموش کردن احساس ناکامی و غم ناشی از خاتمه یک رابطه، شروع به تخریب چهره طرف مقابل در ذهنشان می کنند. از طرف مقابل یک چهره کاملا سیاه می سازند و همه تقصیرها را به گردن او می اندازند تا از او متنفر شوند و بتوانند راحت تر او را فراموش کنند. این کار شاید نتیجه بخش باشد اما تاوان آن کینه توزی، سختی انتخاب در آینده، اشتباه در انتخاب های بعدی به دلیل فرار از همه خصوصیات مشابه فرد اول و احساس قربانی داشتن است. احساس قربانی داشتن شما را افسرده می کند و افسردگی هم که مادر همه بدبیاری ها و ناکامی های بعدی است.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:11 - 0 تشکر 517069

اگر فکر می کنید از سن ازدواج گذشته اید، این مطلب را از دست ندهید



دوست دارید ازدواج کنید اما احساس می کنید که هیچ کدام از مردان جهان به شما توجهی ندارند و حتی حاضر نیستند به عنوان یک گزینه احتمالی به شما فکر کنند؟ اطراف تان کسانی هستند که مشترکات زیادی با شما دارند اما آن ها هم تنها به عنوان یک دوست روی شما حساب می کنند و تمایلی به ازدواج با شما ندارند؟ دوستان دوره دبیرستان و دانشگاه تان یکی یکی سر خانه و زندگی خودشان رفته اند و احساس می کنید که تنها مانده اید؟ اگر مدام ذهن تان را با این فکر و خیال ها پر کرده اید، بهتر است دست بردارید و از مجردی تان یک بحران پر از غصه نسازید. شاید هنوز آمادگی ازدواج ندارید و نتوانسته اید آنطور که باید برای ساختن یک زندگی مشترک آماده شوید. ازدواج کردن موضوعی نیست که بتوان برایش الگو و راه حل ارائه کرد اما شاید با خواندن مراحل زیر بتوانید برای ازدواج تان آماده تر شوید و دست از این نگرانی ها هم بردارید.


● آه و ناله نکنید


به منفی بافی های تان پایان دهید. وقتی که با دوستان یا خانواده تان صحبت می کنید، خشم یا عصبانیت تان از این که ازدواج نکرده اید را بروز ندهید. به جای این که مدام از ازدواج نکردن تان حرف بزنید سعی کنید در مورد موضوعاتی که برای طرف مقابل تان جالب است گفت وگو کنید. می توانید با توجه به شخصیت فرد مقابل تان از سیاست، مذهب، هنر، سرگرمی یا ورزش صحبت کنید و اگر هم کسی از شما پرسید که چرا ازدواج نکرده اید، به جای آه و ناله کردن خیلی منطقی بگویید که هنوز با فردی که برای تان مناسب باشد روبه رو نشده اید.


● دوستی های تان را خراب نکنید


برای جلب توجه دیگران به هر شیوه ای متوسل نشوید. اگر شما یک دوست یا همکار دارید که نسبتا به شما نزدیک است و احساس می کنید، می تواند فرد مناسبی در زندگی شما باشد، عجولانه اقدام نکنید. بگذارید زمان بگذرد و به شما ثابت شود که آیا می توانید زوج خوبی برای هم باشید یا این که او هم همین علاقه را به شما دارد؟ هیچ وقت با فرستادن یک پیامک عاشقانه و ابراز عشق تان به زبان بی زبانی، رابطه دوستی تان را خراب نکنید زیرا ممکن است او با دیدن چنین واکنش هایی از طرف شما، کاملا از شما فاصله بگیرد و همین دوستی آرام و ساده را هم از دست بدهید. از طرف دیگر اگر او به فرد دیگری علاقه مند است، واکنش خصمانه ای نشان ندهید و دوستی تان را به هم نریزید. به این فکر کنید که این فرد در مقام یک دوست ساده چقدر به زندگی شما آرامش می دهد و تنهایی تان را از بین می برد. با این اوصاف آیا هنوز هم ارزش این را دارد که به خاطر این که عاشق تان نیست از زندگی تان بیرون برود؟


● زندگی تان را شلوغ کنید


برای مشغول کردن ذهن تان و شلوغ کردن زندگی تان راه های دیگری پیدا کنید. درست است که هر تعلقی در زندگی جای خودش را دارد و هیچ چیز نمی تواند جای یک همراه خوب را برای شما پر کند اما اگر از تک بعدی بودن دست بردارید و مشغولیت های دیگری برای خود تان ایجاد کنید خیلی چیزها تغییر می کند. سعی کنید کار مورد علاقه تان را پیدا کنید و آن را جدی بگیرید، برای زندگی تان دلیلی پیدا کنید. این دلیل می تواند کار، تحصیل، دوستان ، خانواده یا هر چیز دیگری باشد. همانطور که گفتیم این موارد نمی تواند جای یک رابطه حمایت گرانه و عاطفی را پر کند اما اگر شما زندگی تان را پوچ و بی معنا نبینید و دلایل زیادی برای افتخار کردن به خود و زندگی تان داشته باشید، حال تان خیلی بهتر از حالا می شود.


قطعا در خانواده و در میان دوستان شما افراد زیادی هستند که قصد ازدواج دارند و روز به روز هم تعدادشان کمتر می شود. ممکن است با ازدواج کردن هر کدام آن ها از خود بپرسید که چرا شما نتوانسته اید یکی از گزینه ها باشید و چرا همیشه زنان دیگر هستند که مورد توجه قرار می گیرند اما به جای این فکر و خیال ها سعی کنید در خود معیارهایی را پرورش دهید که از نظر همه برای انتخاب یک همسر ایده آل ضروری هستند. آدم های اطراف شما براساس رفتارهایی که در همین لحظات عادی زندگی تان انجام می دهید روی شما قضاوت می کنند. بدخلقی ها، بهانه گیری ها، رفتارهایی که با خانواده تان دارید و بسیاری موارد دیگر می تواند مبنای قضاوت دیگران روی شما باشد. پس اگر واقعا قصد ازدواج دارید و این دنیای مجردی آزار تان می دهد، به همه این جزئیات توجه کنید. ظاهر سازی کافی نیست بلکه باید با دل و جان همه این ها را تغییر دهید.


● از رابطه های تان درس بگیرید


ممکن است شما پیش از این، چند رابطه شکست خورده را تجربه کرده باشید و این شکست های مکرر اعتماد به نفس شما را از بین برده باشد. به جای این که احساس ناتوانی کنید سعی کنید از این شکست ها درس بگیرید. رابطه های شما به چه دلایلی شکست خورده؟ چه اشتباهاتی کرده اید و چه کارهایی می توانستید و نکرده اید؟ اگر واقعا دوست دارید که ازدواج کنید باید برای شروع یک رابطه تازه آماده باشید. مهم نیست که این رابطه در چه زمانی شکل می گیرد بلکه شما باید همیشه برای چنین ارتباطی آماده باشید. رابطه ها و زندگی های مشترک اطرافیان تان هم می تواند برای شما الگوی خوبی باشد این که چه رفتارهایی انجام می دهند که از نظر تان اشتباه است و باید از آن ها بپرهیزید و چه رفتارهایی می تواند الگوی مناسبی برای زندگی آینده شما باشد. از طرف دیگر به رفتارها و شخصیت مردان اطراف تان هم دقت کنید. شاید با همین بررسی ها بتوانید در تصمیم گیری آینده تان هم موفق تر باشید و بدانید که چه مردی می تواند شاهزاده سوار بر اسب شما باشد.


● وسواس را کنار بگذارید


محافظه کاری های بی مورد را کنار بگذارید و با ازدواج، وسواس گونه برخورد نکنید. اگر خواستگارهایی دارید که حاضر نیستید حرف های شان را بشنوید یا اگر گاهی فامیل و دوستان تان کسی را برای ازدواج به شما معرفی می کنند اما شما اهمیتی نمی دهید، باید کمی در نگاه تان تجدید نظر کنید. شاید یکی از همین موارد بتواند همسر ایده آلی برای شما باشد. از آشنایی نترسید و چند هفته ای با خواستگارهای تان صحبت کنید و بعد تصمیم بگیرید، مشکلات کوچک آدم ها را بهانه نه گفتن نکنید. فراموش نکنید که هر کسی با هر شخصیتی هم که باشد، مشکلاتی دارد که می توان از آن ها ایراد گرفت. شما نمی توانید یک شخصیت بی عیب و نقص را به عنوان همسر تان انتخاب کنید چون اصلا چنین شخصیتی وجود ندارد اما سعی کنید فردی را انتخاب کنید که بتوانید با مشکلاتش کنار بیایید و مدام به خاطرشان افسرده یا عصبانی نشوید.


● تکلیف تان را روشن کنید


شما نباید برای فرار از چیزی به سمت ازدواج بروید بلکه باید تنها برای ساختن یک زندگی بهتر در کنار فردی که به شما آرامش می دهد چنین قدمی بردارید.


اگر نمی دانید چطور باید انتخاب کنید و چطور پیش بروید بهتر است سراغ یک مشاور بروید.


با شرکت در کلاس های آمادگی ازدواج می توانید تا حدودی تکلیف تان را روشن کنید و هم آگاهانه تر انتخاب کنید و هم منطقی تر پیش بروید.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:12 - 0 تشکر 517070

نشانه های نابودی یک رابطه را بدانید




زندگی تان رنگ و بوی روزهای اولش را ندارد؛ خانه تان سوت و کور شده و گاهی فکر می کنید که اگر در همان دوره مجردی تان بودید، زندگی شادتری می داشتید. گاهی فکر می کنید، جایی در دل همسرتان ندارید و گاهی هم فکر می کنید، خبری از حس سال های اول ازدواج در دل تان نیست.


اما با تمامی این اوصاف زندگی مشترک تان را ادامه می دهید. ممکن است امیدوار باشید که این روزها تمام شوند و شادی به خانه مشترک تان برگردد یا ممکن است امیدتان را تمام و کمال از دست داده باشید و برای ساختن زندگی تان یک تنه پیش بروید و از شادی ها گرفته تا پیشرفت های تان را بدون همسرتان تجربه کنید. کم نیستند آدم هایی که با وجود این تصویر ها هنوز زیر یک سقف زندگی می کنند و مدام از خود می پرسند، آیا کار زندگی شان تمام است یا این که هنوز برای قضاوت خیلی زود است.


اگر شما هم مدام این سوال را از خود می پرسید بهتر است با مهم ترین نشانه های یک رابطه ویران شده آشنا شوید. آیا در زندگی مشترک خودتان هم این نشانه ها را می بینید؟



● کاری به کار هم ندارید؟


این ساده ترین راهی است که به شما از تمام شدن رابطه تان خبر می دهد. اگر مدت هاست که با یکدیگر ارتباط بر قرار نمی کنید، باید بدانید که زندگی مشترک شما به سراشیبی افتاده است. مهم نیست که کدام یک از شما این ارتباط را قطع کرده اید و دیگر تلاشی نمی کنید؛ هر کدام تان که باشید باید بدانید که اگر نجنبید خیلی زود همه چیز را از دست می دهید. شاید ندانید که قطع شدن جریان ارتباط شما شامل چه مواردی می شود. حرف نزدن به تنهایی به معنای قطع شدن رابطه شما نیست. اگر شما احساسات تان را با هم درمیان نمی گذارید، در مورد اتفاقاتی که روزانه برای تان می افتد با هم صحبت نمی کنید، یک عالمه چیز برای مخفی کردن از یکدیگر دارید یا این که وقت گذاشتن با هر کسی را به بودن با یکدیگر ترجیح می دهید، پس باید بدانید که کار رابطه تان تمام است.




● به همسرتان اعتماد نمی کنید؟


هنوز هم به هم اعتماد دارید؟ اگر برای جواب دادن به این سوال تردید دارید، نجات زندگی تان کمی دشوارتر می شود اما اگر شما واقعا دیگر نمی توانید به او اعتماد کنید و همسرتان هم توان اعتماد کردن به شما را از دست داده، باید بدانید که خیلی چیزها را از دست داده اید. در صورتی که فکر می کنید رابطه شما و زندگی مشترک تان یک رابطه سالم نیست، بعید است که بتوانید مدت طولانی به این زندگی ادامه دهید. کمتر کسی می تواند تمام روزهایش را با شک و انتظار برای خوشحال بودن بگذراند. یادتان نرود که زندگی شما تمام و کمال از حس شما تاثیر می پذیرد و ارتباط تان از جایی ویران می شود که احساس تان منفی و مخرب به نظر می رسد.




● خواست او برای تان اهمیتی ندارد؟


ببینید که می توانید از اشتباهات گذشته تان درس بگیرید یا نه. اگر در خودتان چنین توانایی ای را نمی بینید و شریک زندگی تان هم مدام همان اشتباهات گذشته اش را تکرار می کند باید در مورد ادامه این زندگی کمی احساس خطر کنید. این که شما و او مدام این چرخه را تکرار کنید، اشتباهی که دیگری را آزار می دهد را انجام دهید و در واکنش به انتقاد او با صدای بلند خود را توجیح کنید یا این که نسبت به انتظار او بی تفاوت باشید، می تواند یکی از نقاط اوج در رابطه شما باشد. اگر مدت هاست چنین رابطه ای را تجربه می کنید، مشکلات شما در حال رشد است و وضعیت رابطه تان روزبه روز وخیم تر می شود.




● روزهای خوب را به یاد نمی آورید؟


اگر واکنش شما به رفتارهای یکدیگر همیشه خشم است، اگر مدام شما را با رفتارهایش ناامید می کند و اگر رابطه تان آنقدر آزار دهنده شده که دیگر نمی توانید روزهای خوب، شاد و عاشقانه زندگی تان را به یاد بیاورید، زندگی مشترک شما مدت هاست که از هم پاشیده است و خبر ندارید. اگر هنوز هم شک دارید، فهرستی از لحظه های خوب زندگی تان و چیزهایی که همسرتان در خود دارد و شما را خوشحال می کند را بنویسید. در کنار این فهرست آنچه شما را آزار می دهد و اتفاقات بدی که هر روز در زندگی تان می افتد را یادداشت کنید. کدام بخش از این فهرست برای تان ارزش بیشتری دارد؟ لحظات خوب یا اتفاقات آزار دهنده. حالا می توانید تصمیم بگیرید که همین طور به ویران کردن زندگی تان ادامه دهید یا این که برای نجات دادنش دست به کار شوید.




● با جسم هم بیگانه اید؟


آیا ارتباط جسمی و زناشویی شما مدت هاست که فراموش شده است؟ دیگر حتی نشستن شما در کنار یکدیگر برای تان زیبایی ندارد و خبری هم از رابطه زناشویی در زندگی شما نیست؟ این موضوع را به هیچ وجه بی اهمیت تلقی نکنید. این ماجرا از کجا شروع شده؟ از یک ناراحتی ساده که همین طور ادامه پیدا کرده و اوج گرفته است یا از یک مشکل ساده پزشکی که آن را جدی نگرفته اید. وجود این رابطه طبیعت زندگی مشترک است و طبیعی است که از میان رفتنش هم جرقه ای برای از میان رفتن احساس شما به یکدیگر باشد.




● پیشرفتی در خود نمی بینید؟


هیچ علاقه ای به پیش رفتن و تجربه های جدید ندارید؟ زندگی شما ساکن شده و هر کدام تان هر روز بیش از دیروز در این کسالت فرو می روید؟ یادتان نرود که لازمه یک زندگی موفق آدم هایی موفق است که در کنار هم تلاش می کنند. این تلاش هیچ حد و مرزی ندارد. از پیشرفت تحصیلی و ارتقای شغلی گرفته تا تلاش برای خوشحال تر و خوشبخت تر کردن یکدیگر و… اگر شما فقط به یکی از این جنبه ها توجه می کنید و بقیه را رها کرده اید نباید انتظار یک زندگی موفق را هم داشته باشید. شروع این تک بعدی بودن، شروع ویران شدن رابطه شماست.




● انتظار دارید آدم دیگری شود؟


آیا هر روز منتظر دیدن تغییراتی در همسرتان هستید که سال هاست اتفاق نیفتاده اند؟ آیا شخصیت و رفتار او پر از نکته هایی است که دوست شان ندارید و آرزو دارید که بتوانید تغییرشان دهید. چاره ای جز ناامید کردن تان نداریم. بهتر است به این انتظار پایان دهید و باور کنید که این تغییرات هرگز اتفاق نمی افتند و اگر هم بیفتند همیشگی نخواهند بود. اشتباه شما از همان روز اول شروع شده بود. همان زمانی که با او ازدواج کردید به این امید که کم کم تغییرش دهید و از او کسی بسازید که همیشه آرزو داشته اید. برخی اشتباهات قابل جبران نیستند. اگر نمی توانید انتظارات خودتان را تغییر دهید باور داشته باشید که شوهرتان هم تغییری نخواهد کرد، پس به این امید کاذب پایان دهید.




● همسرتان فراموش تان کرده؟


آیا همسرتان فراموش تان کرده و غرق زندگی درونی و اجتماعی خودش است؟ آیا تمام کارهایی که در سال های اول زندگی برای شادکردن تان می کرده را کنار گذاشته؟ تاریخ تولد و سالگرد ازدواج تان را فراموش می کند و برخلاف سال های قبل هیچ علاقه ای به خریدن هدیه برای تان ندارد؟ این موضوعات نشان دهنده این است که او آنقدر مشغله های مهم تر در ذهنش دارد که جایی برای شما در آن نمی ماند. البته بهتر است زود قضاوت نکنید. اگر این فراموش کاری ها ۲ یا ۳ بار اتفاق افتاده است می تواند طبیعی باشد اما اگر این موضوع به شیوه زندگی همسرتان تبدیل شده و دیگر به خاطر از دست دادن این اتفاقات ناراحت هم نمی شود، پس ارتباط شما می تواند از نظر عاطفی قطع شده باشد.




● از شما سوءاستفاده می کند؟


اطمینان پیدا کنید که شریک زندگی تان از شما سوءاستفاده نمی کند. این سوءاستفاده می تواند جنبه های مختلفی داشته باشد. اگر او به پول و درآمد شما چشم دارد و سعی می کند با چرب زبانی آن را از شما بگیرد، اگر می خواهد از شما یک آدم تک بعدی بسازد و روابط اجتماعی تان را از بین برده و مانع پیشرفت تان شود، اگر از حس و عشق شما سوء استفاده کرده و برای رسیدن به مقاصدش شما را تحت تاثیر قرار می دهد، باید بدانید که رابطه تان در معرض نابودی است زیرا شما نمی توانید تا پایان عمر به تقاضاهای گوناگون او جواب مثبت دهید و خودتان را نادیده بگیرید و اگر هم بتوانید، این روندی نیست که شما را خوشحال کند و احساس رضایت از زندگی را در شما به وجود بیاورد.


سیب سبز

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:12 - 0 تشکر 517071

نشانه های بی وفایی مردان را بدانید



نمی خواهیم شک و تردید بعضا بی مورد ما خانم ها را توجیه کنیم، اما به تجربه ثابت شده هرگاه خانم ها بوی خیانت را در زندگی زناشویی خود احساس کرده اند، شامه شان چندان بی راه هم نرفته است. البته این نباید دلیلی شود که افسار تصورات و توهمات خود را رها کرده و کوچک ترین سرنخ هایی را بهانه ای برای شک و سوءظن نسبت به همسرمان قرار دهیم، چرا که هیچ چیز بدتر از این نیست که شک نسبت به وفاداری همسرمان مانند بختک روی زندگی مشترک سایه بیندازد.


به گزارش ایران ویج ، قبل از اینکه بخواهیم به نشانه های خیانت نگاه کنیم، این سوال پیش می آید که اصلا چرا خیانت؟ در این مطلب بررسی می کنیم که آقایان در چه شرایطی ممکن است به همسرشان خیانت کنند.


● اگر هول می شود


یک روانشناس خانواده معتقد است که هر مردی در زندگی زناشویی ممکن است دچار لغزش شود. اما اینکه سعی در پنهان کردن این لغزش نداشته باشد، یعنی اینکه امکان فکر کردن به لغزش های دیگر را هم می تواند درسرش بپروراند. مثلا ممکن است شما در موبایل همسرتان یک SMS یا عکس مشکوک ببینید. واکنش او چیست؟ هول می شود، دست و پایش را گم می کند و به وضوح دنبال بهانه ای برای توجیه این ماجرا در ذهنش می گردد؟ یا برعکس با خونسردی کامل همه چیز را به گردن شکاکی بی مورد و بیش از حد شما می اندازد.


● اگر شما از او سر هستید


متاسفانه وقتی مردان احساس کمبود (به ویژه در مقابل زنان) می کنند، به جای آنکه سعی در بالا بردن خود و برطرف کردن کمبود خود کنند، تلاش می کنند تا این نقطه ضعف را در جای دیگری جبران کند. اما این به معنی این نیست که اگر شما دارای مقام شغلی بالاتر یا ظاهر بهتری از همسرتان هستید، از کار خود استعفا داده یا ظاهرتان را هم سطح او کنید که مبادا خدای ناکرده او به شما خیانت کند بلکه بهتر است قبل از ازدواج و بعد از آن این مسئله را با خودتان و او حل کنید و به او اطمینان بدهید که هر دو با این مسئله کنار آمده اید.


● اگر بی خودی رمانتیک شده


اگر همسرتان هیچ وقت اهل دیدن فیلم های رمانتیک نبوده و حالا پابه پای شما به تماشای این فیلم ها می نشیند و حتی در صحنه های گریه دار می توانید قطرات اشک را در چشمانش ببینید، ممکن است به احساساتی شدن عجیب و غریب او شک کنید. مردان اصولا از بیان مستقیم احساسات خود گریزانند، اما اگر به طور غیرقابل باوری از پرداختن به مکالمه های احساسی فرار می کند، یعنی اینکه سعی در پنهان کردن چیزی دارد. حقیقت این است که زن و شوهر هرچه قدر از نظر احساسی از هم دور باشند، امکان وقوع خیانت بین آنها بیشتر است.


● اگر حرف گوش کن شده


هیچ زن و شوهری وجود ندارند که سر همه چیز همیشه با هم توافق داشته باشند. بنابراین اگر شوهرتان در پاسخ هرچه که شما می گویید سر تعظیم فرود آورده و از بحث و دعوا دوری می کند، نشان می دهد که یک جای کار می لنگد و او در واقع احساس واقعی خود را سرکوب می کند و همین بغض و خشم فروخورده در آینده ای نزدیک می تواند بهانه ای برای خیانت باشد. خیلی وقت ها این نشانه می تواند به صورت طلب عفو و بخشش مدام و بی مورد نیز نمود پیدا کند.


● جست وجوی کمک؛ سرچشمه خیانت


اگر مردی قبل از ازدواج به تعهدات خود عمل نکند، ازدواج هیچ معجزه ای برایش به وجود نمی آورد که هیچ، ممکن است کار را خراب تر کند!


دلایل خیانت آقایان می تواند چیزهای متفاوتی باشد. اینکه شما زیاد غر بزنید، به خودتان نرسید، همسرتان را فراموش کنید، تفاوت های اخلاقی بین شما در طول سال ها به وجود آمده باشد و… ممکن است بهانه هایی به دست مردان دهد تا به شما خیانت کنند. اما شاید بتوان همه اینها را تحت یک دلیل کلی دسته بندی کرد. اینکه زمانی مردی مرتکب خیانت به همسرش می شود که معنای زندگی زناشویی برای او تغییر کرده و تصوراتی که از ازدواج در ذهن خود ترسیم کرده بوده، ناگهان یا به تدریج به هم بریزد. از آنجا که مردان همیشه در تلاشند تا بر موقعیت غلبه کنند، زمانی که حس می کنند همسرشان در این زمینه نمی تواند کمکی به آنها کند، این کمک را در جای دیگری جست وجو می کنند. این می تواند همه آن چیزی باشد که مردان به خاطرش نسبت به همسر خود بی وفایی پیشه می کنند. ( تپش )

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:12 - 0 تشکر 517072



آداب درست زندگی در خانه های آپارتمانی را بدانید



شاید از ناآگاهی باشد و شاید هم از این که شهرنشینی با پیشینه زندگی سنتی مردم ایران ناهمگون است، اما هرچه که هست، با گذشت ۵۰ سال از ورود زندگی آپارتمان نشینی به کشورمان هنوز بسیاری از ساکنان آنها نتوانسته اند در خانه های خود آرام بگیرند و ته دلشان همان چهاردیواری حیاط دار قدیمی را به آپارتمان های شیک و مدرن امروزی ترجیح می دهند.


این یک واقعیت است که در کشور ما فرهنگ آپارتمان نشینی هنوز هم به معنی واقعی و به صورت صحیح آن رواج نیافته و به قول عامیانه جا نیفتاده و هنوز هم بعضی افراد به مصداق ضرب المثل «چهار دیواری، اختیاری» حاضر نیستند بعضی محدودیت ها را که لازمه زندگی آپارتمانی است، قبول کنند.


در قانون از آپارتمان تعریفی نشده است، اما شاید بتوان گفت: «آپارتمان عبارت است از یک واحد مستقل در ساختمان چند طبقه که از آن برای سکونت یا جهت کسب و پیشه استفاده می شود.»


مالکیت در آپارتمان ها شامل ۲ قسمت است:


۱ ـ مالکیت اختصاصی


۲ ـ مالکیت مشترک


● بخش اختصاصی


به بخشی از ملک گفته می شود که فقط صاحب آپارتمان حق استفاده از آن را دارد مثل بالکن.


● بخش های مشترک


قسمت هایی از ساختمان است که تمامی مالکان حق استفاده از آن را دارند شامل زمین زیر بنا (خواه متصل به بنا باشد یا بنا به وسیله پایه روی آن قرار گرفته باشد). تاسیسات قسمت های مشترک از قبیل چاه آب، پمپ، منبع آب، مرکز حرارت و تهویه، انبار عمومی ساختمان، اتاق سرایدار در هر قسمت بنا که واقع شده باشد، آسانسور، چاه های فاضلاب، لوله ها از هر قبیل مانند لوله های فاضلاب، برق و تلفن، گذرگاه های شوت زباله، اسکلت ساختمان، تاسیسات مربوط به راه پله، وسایل تامین کننده روشنایی، تلفن، پشت بام و تاسیساتی که در پشت بام برای استفاده عمومی احداث شده است، نمای خارجی ساختمان، محوطه ساختمان که جنبه استفاده عمومی دارد و در سند اختصاصی قید نشده است.


پله های ورود به پشت بام و پله های ایمنی، درها و پنجره ها، راهروها و پاگردها که در قسمت های غیر اختصاصی باشند و دیوارهای حد فاصل بین قسمت های اختصاصی اگر جزو اسکلت ساختمان نباشند بین اهالی ساختمان مشترک هستند.


● آپارتمان نشینی بدون فرهنگ آن


به نظر می رسد عمده مشکلات مرتبط با زندگی در مجتمع های آپارتمانی از زمانی آغاز شد که برخی خانواده ها با همان ذهنیت زندگی سنتی در خانه های حیاط دار، به این شیوه زندگی (آپارتمان نشینی) وارد شدند.


بیشتر کسانی که زندگی در آپارتمان ها را به دلیل مزیت هایی که در مقایسه با دیگر شیوه های سکونتی دارد، انتخاب می کنند، هنوز با فرهنگ زندگی در آپارتمان آشنا نیستند یا بخوبی آموزش ندیده اند یا الزامی در توجه به آن نمی بینند. براین اساس، بسیاری از خانواده هایی که با همین ذهنیت شروع به زندگی در آپارتمان ها می کنند برای خود و دیگران مشکل ساز می شوند و شاید به همین دلیل، بلند صحبت کردن، زیاد کردن صدای رادیو و تلویزیون یا گذاشتن کفش ها مقابل پاگرد پله ها، حمل زباله بدون سطل در حالی که شیرابه های آن روی پله ها می ریزد، برگزاری مهمانی های پر سر و صدا و… را در مشاعات ساختمان امری عادی می دانند.


لازمه زندگی آپارتمان نشینی، ارتقای فرهنگ زندگی در این مکان هاست و این درحالی است که عدم مطابقت زندگی ساکنان مجتمع ها با این فرهنگ باعث بروز مشکلات متعددی می شود که بخشی از آن مشاجراتی است که گاه مابین ساکنان یک مجتمع رخ می دهد و در نهایت به مخدوش شدن حقوق همسایگی منجر می شود.


● آپارتمان نشین ها؛ ناراضی


آپارتمان نشینی نتیجه رشد جمعیت در نتیجه توسعه شهرنشینی است و به دلیل گران شدن قیمت زمین و برای جلوگیری از توسعه سطحی شهرها به اجبار برای پاسخگویی به نیاز جامعه توسعه ارتفاعی مدنظر قرار گرفته و برای این که حقوق مدنی و روابط اجتماعی ساکنان این ساختمان ها رعایت شود لازم است که قوانین و مقررات زندگی در چنین مکان هایی نیز مورد توجه قرار گیرد.


نظرسنجی ها نشان می دهد ۳۹درصد مردم سر و صدا و رفت و آمد زیاد، ۲۷ درصد محدودیت فضا، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری با همسایگان، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و ۲۷ درصد مزاحمت همسایگان را از معایب آپارتمان نشینی می دانند


نظرسنجی ها نشان می دهد ۵۵ درصد آپارتمان نشین ها از زندگی آپارتمان نشینی خود احساس نارضایتی دارند.


همچنین ۲۵ درصد آپارتمان نشین ها مخالف زندگی آپارتمان نشینی بودند، ۳۸ درصد مردم آپارتمان نشینی را سازگار با فرهنگ ایرانی دانسته اند، ۱۸ درصد ابراز بی تفاوتی و ۱۵ درصد نیز ابراز رضایت کرده اند.


براساس این نظرسنجی ۳۹درصد از پاسخگویان، سر و صدا و رفت و آمد زیاد در طبقات، ۲۷ درصد محدودیت فضا و عدم استقلال، ۱۳درصد عدم تفاهم فکری و سلیقه ای ساکنان با هم، ۱۲درصد نداشتن فضای تفریح و بازی و


۲۷ درصد دخالت و مزاحمت همسایگان را از معایب و مشکلات آپارتمان نشینی عنوان کردند.


نتیجه این نظرسنجی این بوده است که به لحاظ قرار گرفتن در دوران گذار، هنوز امکان دستیابی به فرهنگ مشخص و روشنی در زمینه آپارتمان نشینی در میان شهروندان کشورمان شکل نگرفته است.


● شهرداری ها و آموزش های شهروندی


این که چرا رعایت قوانین و مقررات آپارتمان نشینی از سوی برخی ساکنان آنچنان که باید رعایت نمی شود، می تواند دلایل متفاوتی داشته باشد، اما شاید مهم ترین دلیلش این باشد که ساکنان یک آپارتمان آموزش های لازم درخصوص قوانین و مقررات آپارتمانی را فرا نگرفته اند و در اصل حدود وظایف خود و حقوق همسایگان را نمی دانند و از سوی دیگر، الزامات اجرایی قوانین آپارتمان نشینی هم چندان جدی نیست و در واقع تاکنون در کمتر مواردی شهروندی به دلیل عدم رعایت فرهنگ آپارتمان نشینی بر اساس قانون مورد بازخواست قرار گرفته است.


هرچند اعضای هیات مدیره مجتمع های مسکونی می توانند برای آگاه سازی ساکنان آپارتمان ها از قوانین سکونت جمعی با برگزاری نشست های مشترک ماهانه میان اهالی ساختمان همسایگان را برای رعایت هرچه بیشتر قوانین آپارتمان نشینی و حقوق سایر همسایگان توجیه کنند، اما این موجب نمی شود نقش سایر دستگاه های خدماتی و اجتماعی شهر در این میان نادیده گرفته شود.


شهرداری ها به عنوان نهاد خدماتی ـ اجتماعی موظفند با توزیع بروشور های آموزشی یا برگزاری نشست هایی در فرهنگسراها، خانه های محله و… با حضور شهروندان ساکن محلات، در جهت ارتقای سطح آگاهی شهروندان پیرامون موضوع قوانین و فرهنگ آپارتمان نشینی نقش مهمی ایفا کنند.


● چند نکته برای آپارتمان نشین ها


ساکنان مجتمع های آپارتمانی موظفند برای احترام به اصل حسن همجواری، برخی بایدها و نبایدها را رعایت کنند. هر چند این موارد در قانون پیش بینی نشده است، ولی رعایت آنها توسط ساکنان یک مجتمع قطعا از بروز اختلاف ها و تنش ها میان همسایگان جلوگیری خواهد کرد.


۱ ـ ایجاد سر و صدای غیرمتعارف از ساعت یک تا ۴ بعدازظهر و ۹ شب تا ۹ صبح روز بعد ممنوع است. صدای رادیو، تلویزیون و دیگر وسایل پخش موسیقی نیز در ساعت فوق فقط داخل آپارتمان محل استقرار آنها قابل شنیدن باشد.


۲ ـ هرکاری بخصوص کارهای ساختمانی که ایجاد صدای ناهنجار می کند باید با هماهنگی مدیریت ساختمان فقط ساعت ۳۰/۸ تا ۳۰/۱۳ و همچنین ۳۰/۱۵ تا ۳۰/۱۸ روزهای غیر تعطیل انجام پذیرد.


۳ ـ پارکت های چوبی و کفپوش های پلاستیکی را فقط می توان پولیش کرد و نباید آنها را با سنگ یا سرامیک و دیگر پوشش هایی که صدا را تشدید می کنند، تعویض کرد.


۴ ـ در مواردی که کف آپارتمان سنگ، سرامیک یا چوب باشد و راه رفتن و کشیدن اجسام روی آنها در طبقه پایین صداهای ناهنجار ایجاد کند، توصیه می شود حداقل ۷۵ درصد با قالی یا موکت پوشانده شود.


۵ ـ کف سایی سنگ قسمت های اختصاصی باید با اجازه کتبی مالک و مدیریت ساختمان انجام شود، تمام مواد حاصله از کف سایی باید بسرعت جمع شود و در محل مناسبی در خارج از ساختمان دفع گردد. مدیران ساختمان باید توجه کند ریختن مواد اسیدی حاصل از کف سایی به داخل فاضلاب ساختمان موجب گرفتگی و فرسایش لوله های فاضلاب می شود همچنین نفوذ این مواد به سطح زیرین سنگ باعث خوردگی لوله های مستقر در کف و ترکیدگی بخصوص در محل اتصالات می شود. بنابراین توصیه می شود هنگام کف سایی و پس از اتمام آن، سقف طبقه پایین بازرسی شود.


ساکنان هر واحد مسوول جبران خسارت وارد شده براثر گرفتگی لوله های فاضلاب، سررفتن آب وان یا سینک هستند.


۶ ـ هرگونه تغییر در نما، در یا بالکن های اختصاصی ممنوع است مگر با توافق اکثریت مالکان.


۷ ـ تعمیرات و تغییرات داخلی و خارجی که موجب صدمه به اسکلت ساختمان می شود به هیچ وجه مجاز نیست.


۸ ـ سایر تعمیرات و تغییرات داخلی آپارتمان ها و بخش های اختصاصی مانند انبار باید با اجازه کتبی مالک و تایید مدیریت ساختمان در حد معقول انجام شود.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:13 - 0 تشکر 517073

قوانین مهم برای همسرداری




وقتی پانزدهمین سالگرد ازدواج مان را جشن می گیریم، بیشترمان می دانیم که چگونه بالا و پایین های زندگی را رفع و رجوع کنیم. تمام این سال ها بر سر این که چه کسی باید خریدها را انجام دهد، بچه ها را به مدرسه ببرد، در تکالیف کمک شان کند، کارهای خانه را انجام دهد و هزار مسئله دیگر با هم بگو ومگو کرده ایم اما حالا خبری از جرو بحث های قدیمی نیست و مسائل دیگری به میان آمده! مشاوران سعی می کنند از طریق رسانه ها به زوج ها اعلام کنند، مواظب مشکلاتی که در میانه زندگی خودنمایی می کنند، باشند؛ وقتی پای زن جوانی به زندگی مردی میانسال باز می شود، سندرم «آشیانه خالی» خودنمایی کرده و زوج ها را پای میز دادگاه می کشاند.


براساس آمار موجود، میزان طلاق در خانواده های آمریکایی به ۳۶ درصد کاهش یافته است که از دهه ۱۹۷۰، کمترین میزان طلاق محسوب می شود. این کاهش آمار در حالت کلی به دلیل آن است که همه ما و همسران مان دوست داریم متاهل باشیم اما همان اشتباه ها که گهگاه یقه هر کدام از ما را می گیرند، گاهی باعث می شوند بزرگ ترین اشتباه زندگی مان را مرتکب شویم؛ اشتباهی که شاید دیگر فرصتی برای جبرانش نداشته باشیم. پس تا دیر نشده، بهتر است این اشتباه ها را بشناسیم و قوانین جدید برای مبارزه با هر کدام از آن ها را وضع کنیم، تا زندگی های مان رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد.




● اشتباه شماره ۱


هیچ وقت با عصبانیت به تختخواب نروید. اگر بر سر بحث ها فورا به توافق نرسید، ممکن است از خشم منفجر شوید.


مسلما ایده آل ترین حالت این است که قبل از رفتن به تختخواب، تمام مشاجره های بی ارزش را کنار بگذاریم و طرف مقابل را ببخشیم اما مسلما هیچ کس کامل نیست؛ در واقع بیشتر زوج ها وقتی عصبی هستند، مشکلات را آن طور که باید حل نمی کنند. یکی از خطرناک ترین کارهایی که ازدواج را به خطر می اندازد، این است که یکی از طرفین در یک عصبانیت آنی، تمام مشکلاتش را فریاد بزند. معمولا این کار هیچ مشکلی را حل نمی کند؛ فقط زن و شوهر را بسیار عصبانی تر از پیش می کند.


وقتی مردم در احساساتی مثل خشم غرق می شوند، دچار شرایطی می شوند که روان شناسان آن را «غرقه سازی یا توفان» می خوانند؛ پاسخی فیزیولوژیکی که باعث تپش قلب شده و تمرکزشان به هم خورده و چیزی نمی توانند بگویندکه بحث را منصفانه یا دوستانه حل کند.


قانون جدید: قبل از این که تصمیمی بگیرید، کمی درباره اش فکر کنید. زمانی می توان مشکلات را حل کرد که خونسرد بوده و کاملا استراحت کرده باشید. به جای آن که تا دیروقت بیدار بمانید و به بحث ادامه دهید تا پیروز شوید، کارشناسان توصیه می کنند، زوجین هر شب لحظه ای تمرکز کنند و ببینند چه چیز برای دوام ازدواج شان خوب است. بعد، حتی اگر یکی از شما یا هردوی تان به شدت عصبانی و ناراحت هستید، به یکدیگر شب به خیر گفته و دست همدیگر را برای ۶ ثانیه بفشارید. قاعدتا شما آن قدر عصبانی و خسته هستید که این دست دادن بیشتر از ۵ نانو ثانیه طول نخواهد کشید! اما عشق بادوام تان را به شما یادآوری خواهد کرد و نکته همین جاست! منظور این نیست که نباید به مشاجره ها و مخالفت ها رسیدگی کرد. برای این که ناراحتی های تان همان طور رسیدگی نشده، به دست فراموشی سپرده نشوند، بهتر است جلساتی را به صورت هفتگی درنظر بگیرید. با ذکر یک نکته که می تواند به دوام ازدواج تان کمک کرده یا اشاره به یکی از خصوصیات قابل ستایش همسرتان، بحث را شروع کنید و بعد هر کدام به نوبت، مشکل و دیدگاه خود را مطرح کنید.




● اشتباه شماره ۲


ممکن است بعضی اززوج ها به خاطر تغییرات شخصیتی شان یا علائق شان از هم دور شوند.


البته کارشناسان می گویند، اگر به زوج های خوشبخت از نزدیک نگاه کنید، از نقطه مشترک های ناچیز آن ها، متعجب خواهید شد. ممکن است زن از هر فرصتی برای فعالیت های هنری استفاده کند و مرد یکی از علاقه مندان دو آتشه ورزش باشد اما آن ها یاد گرفته اند که ضمن جدا بودن از یکدیگر، در کنار هم باشند؛ یعنی گاهی خانم برای همراهی کردن همسرش که مشغول تماشای مسابقه ای ورزشی است، کنارش بنشیند. در واقع، کارشناسان می گویند علائق مشترک یا حتی خلق وخوی مشابه نمی تواند دوام ازدواج را بیمه کند. اگر چنین فاکتورهایی واقعا مهم بود، زوج هایی که از طریق مراکز همسریابی که معمولا براساس وجوه مشترک به هم معرفی می شوند با هم آشنا می شدند، شانس بیشتری برای حفظ زندگی مشترک خود داشتند تا آن هایی که اتفاقی یکدیگر را دیده و پسندیده بودند اما این طور نیست!


قانون جدید: ازدواج براساس احساسات دوام پیدا نمی کند؛ نیاز به تلاش همسران دارد. زوج ها باید با ناسازگاری ها، بیماری ها، مشکلات مالی و مسائل کودکان و شاید حتی با مشکلات کاری کنار بیایند. آن ها با هم کنار می آیند چون معتقدند که یک گروه هستند و همه با هم به دنبال راه هایی هستند که آن ها را چه در شادی و چه در غم، در کنار یکدیگر نگه دارد. حقیقت این است که همه ما دائما تغییر می کنیم و این یک نعمت است. اگر در طول مراسم ازدواج، اسپری تثبیت کننده روی عروس و داماد پاشیده می شد (!) زندگی خیلی خسته کننده می شد اما باید سعی کنید که همیشه همگام با همسرتان تغییر کنید و با هم، از مذاکرات و مصالحه ها لذت ببرید و در تغییرات یکدیگر وارد شوید.




● اشتباه شماره ۳


هر چه شما و همسرتان پیرتر می شوید، روابط زناشویی برای تان کم اهمیت تر می شوند.


البته این باور کاملا اشتباه است؛ گزارش ها حاکی از آن است که حفظ صمیمیت و نزدیکی زوجین در طول سال های زندگی، می تواند باعث بهبود رابطه شود. در واقع زوج هایی موفق هستند که در مورد رابطه خود با یکدیگر صحبت کنند و بتوانند نیازهای یکدیگر را به طور کامل برآورده کنند.


قانون جدید: از آنجا که صحبت کردن در مورد نوع رابطه و نیاز همسران، می تواند تامین کننده کیفیت زندگی زناشویی باشد، بهتر است شما هم، حداقل هر هفته، زمانی را فقط به خود و همسرتان اختصاص دهید تا اگر مشکلی در این میان وجود دارد، فرصت کافی برای حلش داشته باشید. به این ترتیب میزان رضایت شما از زندگی مشترک افزایش خواهد یافت و کیفیت زندگی تان نیز روز به روز بهتر از قبل خواهد شد.




● اشتباه شماره ۴


وقتی بچه ها ازدواج می کنند، دلیلی برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارد.


وقتی بچه ها به سراغ زندگی مستقل خود می روند، خانه سوت و کور می شود و بسیاری از والدین نمی توانند با شرایط جدید کنار بیایند. آن ها در طول زندگی با فرزندان، آن قدر از همسرشان دور شده اند که احساس می کنند با رفتن فرزندان، دیگر دلیلی برای ادامه زندگی مشترک وجود ندارد. درصورتی که کارشناسان معتقدند، ازدواج بچه ها می تواند فرصت دوباره ای برای شکوفایی مجدد زندگی زناشویی باشد. زوجین در این زمان، فرصت، پول و آزادی بیشتری برای تفریح ها و وقت گذرانی با یکدیگر دارند. همچنین در نبود بچه ها، دلایل کمتری برای مشاجره و بحث وجود خواهد داشت!


قانون جدید: وقتی بچه های تان سر زندگی خود می روند، رابطه خود و همسرتان را در کانون توجه قرار دهید. فهرستی از علاقه مندی های خود و همسرتان تهیه کنید که با وجود بچه ها شرایط لازم برای انجام شان را نداشتید و حالا می توانید این سرگرمی ها را برای خود ایجاد کنید. حالا شما می توانید ساعت ها با هم وقت بگذرانید، برای شام به رستوران بروید، بدون دغدغه با هم فیلم تماشا کنید و کسی هم مزاحم تان نیست!




● اشتباه شماره ۵


همه افراد مسن دچار بحران می شوند؛ مصداق بارز «پیری و معرکه گیری»!


شاید بسیاری از مردان، وقتی به سن خاصی می رسند، کارهای عجیب و غریب انجام دهند و شما احساس خواهید کرد که آن ها می خواهند جوانی از دست رفته را باز یابند. حتی ممکن است به فکر تجدید فراش بیفتند و کار را به جاهای باریک بکشانند اما روان شناسان می گویند، تمام آدم ها در دوره ای از زندگی میانسالی خود دچار انقلاب درونی می شوند.


قانون جدید: اسم این تغییرات را بحران نگذارید و بدانید که این تغییرات فقط مخصوص آقایان نیست. معمولا وقتی آدم ها وارد دهه چهارم، پنجم و بالاتر زندگی می شوند، چشم اندازشان به زندگی تغییر می کند. مسئولیت ها رنگ و بوی دیگری به خود گرفته و باعث تغییر جهت شما می شوند. ممکن است در این سنین با نخستین بیماری جدی زندگی تان روبه رو شوید، یا (خدایی ناکرده) مرگ یکی از والدین باعث شود زندگی تان را بازبینی کنید و تصمیم های جدیدی بگیرید. تمام این اتفاق ها طبیعی و غیر قابل اجتناب هستند و بهترین راه برای روبه رویی با این تغییرات، این است که یاد بگیرید چطور در راهی قدم بگذارید که این اتفاق ها شما را به سویش می رانند. شاید در همین سال ها بتوانید دست به تجارتی بزنید که سال ها آرزوی انجامش را داشته اید اما جراتش را در خود سراغ نداشتید و مطمئن باشید که موفق هم می شوید. افرادی که یاد می گیرند به جای عبارت «بحران میانسالی» از «نوسازی» استفاده کنند، می توانند جهش های بزرگی در این دوران از زندگی خود ایجاد کنند؛ یادتان باشد آن چیزی که برای شما خوب است، برای زندگی مشترک تان نیز مفید خواهد بود.

what`s life?life is love.
شنبه 28/5/1391 - 3:14 - 0 تشکر 517074

دلایل خیانت مردان را بدانید




«آیا مردان می توانند برای همیشه به یک زن وفادار بمانند؟» و به عبارت دیگر «آیا چند همسری طبیعت مردان است؟» مردان شاید «ذاتا» در این مسئله نقطه ضعف داشته باشند اما برای هر نقطه ضعفی چاره ای هست و نباید این «پاشنه آشیل» مردانه را طبیعی و قابل پذیرش به حساب آورد. گفتیم که یک مرد باید یاد بگیرد که چطور با وسوسه ها کنار بیاید و چطور یک رابطه عاشقانه و آرام بخش طولانی مدت را قربانی یک رابطه هوس آلود آرامش به هم زن نکند. البته در مقابل، یک زن هم باید بیاموزد که چطور درست مثل مادری که از فرزندش مراقبت می کند، از عشقش هم مراقبت کند. (نگران نباشید! هنوز خیلی وارد این بحث نشده ایم. فعلا فقط شوهر عزیزتان را داریم «تادیب» می کنیم!)


در این شماره، درباره ۲ اشتباه مردانه و ۲ اشتباه زنانه در همین زمینه صحبت می کنیم؛ اشتباهاتی که باعث می شوند وسوسه ها بتوانند کار خودشان را بکنند و همه رشته هایی که در شماره های قبل گفتیم، پنبه شود…




● اشتباه اول مردانه: اگر شخص دیگری را جایگزین کنید


همیشه خانم ها مقدم هستند اما اجازه بدهید در مورد خطاها، اول از آقایان شروع کنیم.بسیاری از مردان، وقتی احساس می کنند همسرشان آن قدر که باید به آن ها نزدیک نیست، وقتی احساس می کنند روابط شان مثل گذشته ها گرم نیست، وقتی احساس می کنند زندگی به تکرار افتاده، نخستین فکری که به ذهن شان می رسد پیدا کردن یک «جایگزین» است. این جایگزین، گاهی در دنیای بیرون است و منجر به اتفاقی می شود که به آن «خیانت» می گویند، گاهی هم در فکر و ذهن یک مرد شکل می گیرد که به آن «خیانت» نمی گویند اما تاثیر منفی اش روی زندگی مشترک، کمتر از آن یکی نیست.


این اصل را دوباره یادآوری می کنیم: وقتی یک مرد به طور ناگهانی به سمت زن دیگری غیراز همسرش کشش پیدا می کند، باید سریعا این کشش را به همسرش منتقل کند. گاهی این انتقال به صورت کامل صورت نمی گیرد. یعنی اگرچه مرد به خودش جرات نمی دهد که در عالم بیرون به آن زن نزدیک شود و حتی در واکنش به این حس، سعی می کند به سمت همسرش برود اما حتی موقع ارتباط با همسر، باز هم آن فرد را از ذهنش بیرون نکرده. شک نکنید که حتی همین تصور ذهنی، می تواند نخستین ترک را بر چینی نازک عشق میان شما و همسرتان بیندازد. وقتی حتی فکرش شما را از همسرتان دور می کند، اگر واقعا این کار را بکنید چه اتفاقی می افتد؟




● اشتباه دوم مردان: اگر تصور کنید تنوع بیشتر یعنی لذت بیشتر


وقتی یک مرد هم احساس جنسی و هم قدرت کنترل آن را داشته باشد، نه فقط به همسرش کمک می کند که از بند موانع و عوامل بازدارنده ای که در مسیر رسیدن به احساسات درونی اش قرار دارد، رها شود و به سطح بالاتری از رضایت برسد بلکه خود او هم می تواند به واسطه آن، سطح بالاتری از عشق، طبیعتا آرامش را تجربه کند. به عبارت دیگر، هر بار که مرد وسوسه می شود ولی به خاطر تعهد و وفاداری به رابطه تک همسری آن را کنترل می کند، تضمین بیشتری را برای همسرش در لذت بردن از رابطه به وجود می آورد.زیاده روی در تخیل درباره زنان دیگر، باعث می شود انرژی مردان از کنترل شان خارج شود، رابطه شان با همسرشان سرد و سردتر شود و حتی گاهی انرژی شان تحلیل برود و تبدیل به موجوداتی سردمزاج شوند.در تمام مواردی که یکی از دوطرف فکر می کنند مشکلی در رابطه هست، نخستین فکر باید این باشد: چرا از هم دور شده ایم؟ چه باید بکنیم که دوباره نزدیک شویم؟




● اشتباه اول زنان: اگر همسرتان را قرنطینه کنید


این، یک اشتباه فوق العاده رایج است که به طرز شگفت آوری تقریبا همه زنان می دانند که اشتباه است اما باز هم آن را تکرار می کنند.وقتی صحبت از مراقبت از عشق می کنیم، نخستین چیزی که به ذهن یک زن می رسد، مراقبت یا محدود کردن ارتباطات همسرش با جنس مخالف است. بسیاری از زنان تصور می کنند اگر همسرشان در محیطی مردانه کار کند، کمتر در معرض خطر است. یا این که خیال می کنند اگر هر از گاهی موبایل همسرشان را چک کنند و از جیک و پوکش سر دربیاورند، می توانند شیطنت های او را کنترل کنند. این یک اشتباه محض است؛ شک نکنید. مراقبت از زندگی مشترک هرگز به معنای کنترل نامحسوس یا به معنای قرنطینه کردن همسر نیست. کارهای دیگری باید کرد که بعدا درباره آن ها صحبت می کنیم. این را هم بدانید که اتفاقا، اگر یک مرد در محیط کار، ارتباط منطقی و عرفی و اخلاقی با افرادی از جنس مخالف داشته باشد، به گرم شدن رابطه او به همسرش نه تنها لطمه نمی زند بلکه کمک هم می کند. و چرا پلیس بازی جواب نمی دهد؟ حداقل به ۴ دلیل:


۱) شما به هیچ وجه نمی توانید همه ارتباطات همسرتان را کنترل کنید.


۲) به فرض که مچ او را گرفتید، بعد چه می کنید؟ وقتی آب از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب. بهتر نبود به فکر پیشگیری می بودید؟


۳) این رفتار شما بدون شک باعث رنجش همسرتان می شود که این یعنی فاصله بیشتر شما و همسرتان. یعنی با دست خودتان او را هل داده اید به سمت یک نفر دیگر.


۴) دلیل چهارم خودش زمینه ساز خطای بزرگ بعدی است.پاراگراف روبرو را ببینید.




● اشتباه دوم زنان: اگر همسرتان را تحقیر کنید


اولین واکنش زنان، وقتی بوی خیانت را احساس می کنندچیست؟ عده ای پرخاش می کنند و گاهی کار به ناسزا گفتن و کتک کاری می کشد. عده ای افسرده می شوند. عده ای هم در دل شان می گویند (با معذرت) «گور باباش!» و می چسبند به زندگی خودشان وسعی می کنند از راه دیگری خودشان را تسکین بدهند که همه این واکنش ها نتیجه اش این است: «فاصله بیشتر.» چیزی که دقیقا وضع را بدتر و بدتر می کند. در همه حالات سه گانه ای که گفته شد، مردان احساس حقارت می کنند، چه وقتی که مچ شان را بگیرید و حساب شان را برسید، چه وقتی غمگین شوید و ناخودآگاه به آن ها نشان بدهید که عامل غمگینی تان آن ها هستند، چه وقتی که بی تفاوت شوید و باز هم نشان دهید که نمی تواند شما را خوشحال کنند، در همه این حالت ها، مردان احساس بی عرضگی می کنند، ناامید می شوند، فاصله می گیرند .. بقیه اش را حتما باید گفت؟

what`s life?life is love.
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.