• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
ایران سرای من (بازدید: 3068)
پنج شنبه 19/5/1391 - 23:17 -0 تشکر 500690
تاریخ و جغرافیای استانها

توضیح : ترتیب استانها صرفا براساس حروف الفباست


استان آذربایجان شرقى (1)

 

   موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان

آذربایجان شرقى با وسعت ۴۵۲۶۱/۴ کیلومترمربع در گوشه ٔ ‌ شمال غربى فلات ایران قرار دارد. رود ارس حدود شمالى آن را با جمهورى‌هاى آذربایجان، ارمنستان و ایالت خودمختار نخجوان مشخص مى‌کند. رود قطور و آب‌هاى دریاچه ٔ ارومیه حدود غربى آن با استان آذربایجان غربى است. در جنوب، کشیدگى رشته‌کوه‌ها، دره‌ها، جلگه‌ها و دشت‌ها موجب پیوستگیِ توپوگرافیک استان با آذربایجان غربى و زنجان شده است و در شرق نیز دره و رودخانه دره‌رود، کوه‌هاى سبلان، چهل نور و گردنه ٔ صائین این خطه را از استان اردبیل جدا مى‌کند. مدارهاى ۵ دقیقه و ۴۵ درجه و ۲۲ دقیقه و ۳۶ درجه منتهى‌الیه غربى و شرقى مختصات جغرافیایى این استان را مشخص مى‌کند.

 

آذربایجان شرقى در طول ۲۳۵ کیلومتر خط مرزى با جمهورى‌هاى آذربایجان و ارمنستان همسایه است. دو شهرستان این استان (مرند و اهر) با جمهورى آذربایجان ۲۰۰ کیلومتر و با جمهورى ارمنستان ۳۵ کیلومتر مرز مشترک دارند. در طول این مرز رود ارس جارى است. در حال حاضر ارتباط استان با کشورهاى همسایه تنها از سه نقطه ٔ مرزى جلفا، خداآفرین و کردشت انجام مى‌‌گیرد؛ در این میان جلفا از اهمیت خاصى برخوردار است. شهر مرزى جلفا از طریق خط آهن نخجوان، ایروان و تفلیس به جمهورى اکراین و بنادر دریاى سیاه وصل مى‌شود. ارتباط این استان با دریاى سیاه، اهمیت و جایگاه خاصى به آن بخشیده است.

 

منطقه ٔ آذربایجان به علت موقعیت خاص جغرافیایى یکى از مناطق حساس و مهم کشور است. همین اهمیت، حساسیت، و گستردگى باعث شده است تا این منطقه با وجود خصوصیات مشترک جغرافیایى، ‌ فرهنگى و تاریخى، به سه استان آذربایجان شرقى، غربى و اردبیل تقسیم شود. در حال حاضر استان آذربایجان شرقى داراى ۱۲ شهرستان، ۳۱ شهر، ۳۰ بخش، ۱۳۳ دهستان و ۳۱۴۹ آبادى است. شهرستان‌هاى آن عبارت‌اند از : اهر، بستان‌آباد، ‌ بناب، تبریز، سراب، شبستر، کلیبر، مراغه، مرند، ‌ میانه، هریس و هشترود. مرکز آذربایجان شرقى شهر تاریخى و توسعه یافته ٔ تبریز است.

 

   جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان

فلات آذربایجان را دیواره‌هاى رشته جبال مرتفع و پوشیده از برف آرارات در شمال غربى، رشته‌هاى پراکنده و نامنظم ارسباران - قره‌داغ و قوشاداغ و سبلان در شمال شرقى، رشته‌کوه‌هاى بزغوش در شمال و مشرق، ارتفاعات قافلانکوه در شرق و جنوب شرقى، رشته کوه سهند در جنوب و دریاچه ارومیه در غرب در بر گرفته است.

 

در فلات آذربایجان، دو منطقه بارز و قابل نفوذ وجود دارد، ‌ یکى دشت چالداران و دره قُطور در شمال غربى، دیگرى دشت مغان در شمال شرقی. در سایر قسمت‌ها، به علت وجود ارتفاعات، دره‌هاى عمیق و سایر موانع طبیعى، ‌ معابر قابل نفوذ کمترى یافت مى‌شود.

 

آذربایجان منطقه ٔ ‌ مرتفعى است که کوه‌هاى بلند از جهات مختلف سراسر آن را فرا گرفته و موجبات پیدایش جلگه‌هاى مغان، تبریز، سراب و مراغه را فراهم کرده است. بلندترین نقطه ٔ استان، قله ٔ ‌ سهند (۳۷۲۲+ متر) در ۵۰ کیلومترى جنوب تبریز و پست‌ترین نقطه ٔ ‌ آن در حوالى دریاچه ٔ ارومیه (۱۲۲۰+ متر) قرار دارد. استپ‌هاى کوهى قسمت پهناورى از نواحى بلندِ آذربایجان را پوشانده است.

 

در شمال آذربایجان به ویژه در بخش قره‌داغ‌ (ارسباران)، هر جا امتداد کوه‌ها در مقابل وزش بادهاى باران‌زاى مدیترانه‌اى، ‌ غربى و خزرى قرار گرفته، جنگل‌هاى تنک یا انبوهى به وجود آمده است که در بعضى قسمت‌ها فاقد گیاهان زیردرختى است. جنگل‌هاى موجود آذربایجان شرقى نشانگر آن است که در روزگاران گذشته، سراسر منطقه در اثر آب و هواى گرم و مرطوب و خاک حاصلخیز، شرایط مساعدى براى پیدایش و رشد جنگل در دامنه ٔ ‌ کوه‌ها و ارتفاعات داشته است که متأسفانه در اثر استفاده بى‌رویه عمدتاً تخریب و نابود شده‌اند.

 

آب و هواى استان آذربایجان شرقى به طور کلى سرد و خشک است، ولى به علت تنوع توپوگرافیکى، از اقلیم‌هاى متفاوتى برخوردار است.

 

موقعیت کوهستانى و عرض جغرافیایى استان از عوامل برودت و سرماى قسمت اعظم این منطقه است. کم ارتفاعى و اثرات ملایم‌کننده بخارهاى دریاى خزر در پاره‌اى از مناطق از عوامل اعتدال اقلیمى آن به شمار مى‌آید. به علاوه آذربایجان تا حدودى تحت تأثیر جریان‌هاى مرطوب دریاى مدیترانه از سمت غرب و جنوب غربى قرار دارد و توده‌هاى هواى سرد سیبرى نیز از شمال بر آب و هواى آن اثر مى‌گذارد. وجود دریاچه ٔ ارومیه آب و هواى قسمت محدودى از سواحل استان را تحت تأثیر قرار داده است.

 

به استناد گزارش سازمان هواشناسى کل کشور، درجه ٔ حرارت هوا در نقاط مختلف استان متفاوت است. متوسط درجه حرارت در تبریز ۱۲/۵، مراغه ۱۲/۲، اهر ۹/۷، سراب ۷/۶ و میانه ۱۲/۷ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد است. حداکثر مطلق درجه ٔ حرارت در جلفا با ۴۰/۳ درجه ٔ سانتى‌گراد و حداقل مطلق آن در سراب با ۳۱/۴- درجه ٔ سانتى‌گراد در سال ۱۳۷۲ گزارش شده است. حداکثر مطلق درجه حرارت در ایستگاه‌هاى تبریز، مراغه و میانه به ترتیب ۳۶/۶، ۳۵ و ۳۹/۲ و حداقل مطلق آن ۹/۵-، ۸- و ۱۱/۲- درجه ٔ سانتى‌گراد قید گردیده است.

 

از نظر بارندگى، استان آذربایجان شرقى به دو ناحیه ٔ متفاوت تقسیم مى‌شود:

 

- ناحیه ٔ سردسیر شامل دامنه‌هاى کوهستان سهند، شهرهاى تبریز و مرند که در مسیر بادهاى مرطوب قرار دارند. معمولاً میزان بارندگیِ سالانه ٔ این ناحیه در شرق استان بیشتر از سایر نواحى است و مقدار آن به ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلى‌متر مى‌رسد.

 

- ناحیه ٔ معتدل که عمدتاً در دالان‌ها، کوهپایه‌ها، دامنه‌هاى جنوبى و مناطق آفتابگیر واقع شده است و از تأثیر مستقیم جریان‌هاى سرد شمالى محفوظ است و آب و هواى معتدلى دارد. سواحل دریاچه ٔ ‌ ارومیه و شهرستان‌هاى‌ مراغه و میانه جزو ناحیه ٔ معتدل به حساب مى‌آیند.

 

در فصل تابستان، مناطق جلگه‌اى استان و پیرامون دریاچه ٔ ارومیه گرم است و منحنى همدماى ۱۲ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد از آن نواحى عبور مى‌کند، در حالى که در زمستان اوضاع جوى تغییرات شدیدى مى‌کند و میانگین حداقل درجه ٔ حرارت به یک درجه زیر صفر مى‌رسد.

 

در استان آذربایجان شرقى اوضاع جوى بسیار متغیر است. به طورى که درجه ٔ ‌ حرارت در برخى از ماه‌هاى گرم سال، گاهى به ۳۸ درجه ٔ سانتى‌گراد یا بیشتر مى‌رسد و برودت هوا در ماه‌هاى سرد، گاهى به بیش از ۲۰ درجه زیر صفر کاهش مى‌یابد. رطوبت هوا نیز از اواخر پاییز تا اوایل بهار زیاد مى‌شود، که علت آن علاوه بر کاهش درجه ٔ حرارت، ورود توده‌هایى از هواى سرد و مرطوب اروپاست که با گذشته از دریاى مدیترانه وارد آسمان ایران مى‌شوند.

 

در سال ۱۳۷۲، سازمان هواشناسى استان مجموع روزهاى یخبندان شهر تبریز را ۱۰۳ روز گزارش کرد که جزئیات آن به شرح زیر است:

 

فروردین ماه ۳ روز، آبان‌ ماه ۱۴ روز، آذر ماه ۹ روز، دى ماه ۳۱ روز، بهمن ماه ۲۸ روز و اسفند ماه ۸ روز.

 

براساس این گزارش، بیشترین روزهاى یخبندان با ۱۳۱ روز به شهر سراب و کمترین آن به قسمت شرقى تبریز اختصاص داشت که در طول سال تنها ۸۰ روز یخبندان بود. اهر با ۱۱۵، میانه با ۱۰۱ و سراب با ۱۳۱ و تبریز با ۱۰۳ روز یخبندان شهرهایى بودند که در طول سال، بالاتر از ۱۰۰ روز یخبندان داشتند.

 

آذربایجان همواره تحت تأثیر بادهاى سرد شمالى و سیبرى و بادهاى مرطوب دریاى سیاه مدیترانه و اقیانوس اطلس است. به علاوه بادهاى محلى نیز تحت تأثیر شرایط طبیعى استان، ‌ از سوى کوهستان‌هاى بلند و دریاچه‌هاى اورمیه و خزر، به سوى دشت‌ها و جلگه‌ها مى‌وزند.

 

بادهایى که از شمال و شمال شرقى به سوى آذربایجان مى‌وزند، کلاً سرد و مرطوب‌اند و در فصل زمستان سبب نزول برف سنگین و یخبندان مى‌شوند. باد مرطوب مدیترانه‌اى که از غرب به آذربایجان مى‌وزد باران‌زا و بسیار مفید است.

 

بادهاى شرقى با عبور از دریاچه ٔ خزر، در مسیر ارسباران، مرند، اردبیل، ‌ دره‌‌اى بین سبلان و قوشاداغ، بزغوش و سهند به طرف غرب مى‌وزند. در اکثر نقاط آذربایجان مانند سراب و تبریز این باد را مه‌یئلى یا باد مه مى‌گویند که بادى سرد و مرطوب است. این باد در امتداد دامنه‌هاى جنوبى سهند به طرف مراغه پیش مى‌رود و در حدود دریاچه ٔ ارومیه تغییر مسیر مى‌دهد. کوه‌هاى مرزى در غرب آذربایجان و کردستان باعث مى‌شوند باد مه در جهت جنوب غربى و جنوبى بوزد که نام آن در این منطقه باد زریان است.

 

جریان باد مهمى که از فراز دریاى مدیترانه و دریاى سیاه و اقیانوس اطلس به سمت غرب و شمال غرب ایران مى‌وزد، چند شاخه مى‌شود که تعداد این شاخه‌ها در فصل پاییز در برخورد با ارتفاعات استان افزایش مى‌یابد و در فصل بهار، به ریزش نزولات جوى فراوانى منجر مى‌گردد.

 

علاوه بر بادهاى فوق بادهاى محلى دیگر استان به شرح زیر است:

 

- باد «آغ یئل» یا گرمیچ یا گرمیش که بسیار تند و شدید است و معمولاً باعث خسارت مى‌شود. آغ یئل در تبخیر و خشکانیدن رطوبت زمین مؤثر است و بادى گرم و مرطوب است که در زمستان موجب ذوب برف و یخ مى‌شود و یا به حرکت در آوردن ابرهاى باران‌زا موجبات ریزش باران را فراهم مى‌کند. این باد معمولاً رطوبت دریاى مدیترانه را به همراه دارد.

 

- خزریئلى یا باد خزر، چون از سوى دریاى خزر مى‌وزد به این نام مشهور شده است و قسمتى از آن منطقه ارسباران را در بر مى‌گیرد.

 

- وزش بوغاناق یئلى که همان گردباد است، باعث ریشه‌کن شدن درختان و تخریب و ویرانى منازل و بناهاى کم دوام مى‌شود.

 

براساس گزارش سال ۱۳۷۰ ایستگاه سینوپتیک شهر تبریز، مجموع روزهایى که این شهر در معرض وزش بادهایى با سرعت حداقل ۱۸ و حداکثر ۵۰ متر در ثانیه قرار دارد، ۱۶۸ روز است. بیشترین سرعت باد در ماه اردیبهشت با ۵۰ متر در ثانیه و کمترین سرعت آن در آذرماه و دى ماه با سرعت ۱۸ متر در ثانیه است.

 

با توجه به ویژگى‌هاى اقلیمى، این استان از اواخر اردیبهشت ماه تا پایان مهرماه مناسب‌ترین زمان براى گردش‌هاى تابستانى و سایر ماه‌هاى سال مناسب گردش‌هاى زمستانى است. ایرانگردانى که در ماه‌هاى بهار و تابستان به منطقه مسافرت مى‌کنند به نحو مطلوبى مى‌توانند از زیبایى‌هاى طبیعى و دیدنى‌هاى تاریخى و باستانى استان بهره‌مند شوند.

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:12 - 0 تشکر 535539



استان گلستان



موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان گلستان با مساحتى معادل ۰۰۰ ‚ ۲۲ کیلومترمربع، ‌ در قسمت شمال شرقى کشور واقع شده است . این استان از شمال با دریاى خزر (مازندران)، از شرق با استان خراسان، از غرب با استان مازندران و از جنوب با استان سمنان همسایه است .



براساس آخرین تقسیمات کشورى در سال ۱۳۷۵ ، استان گلستان داراى ۶ شهرستان، ۱۶ شهر، ۱۵ بخش، ۴۲ دهستان و ۹۹۹ آبادى داراى سکنه بوده است. شهرستان‌هاى استان گلستان عبارتند از : بندر ترکمن، على‌آباد، کردکوى، گرگان، گنبد کاووس و مینودشت .




جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




شکل ناهموارى‌هاى استان گلستان به گونه‌اى است که به روشنى مى‌توان آن‌ها را به دو قسمت جلگه‌اى و کوهستانى تقسیم کرد. امتداد و جهت رشته کوه‌هاى البرز، ‌ به صورت دیوارى مرتفع در مسافتى طولانى، خط ساحلى و جلگه‌هاى کناره‌اى دریاى خزر را محصور کرده است، بدین علت، تقریباً در سراسر استان شیب زمین از ارتفاعات به سوى جلگه و دریاى خزر (از شمال به جنوب به سوى سواحل جنوبى و از شرق به غرب به سوى سواحل شرقى دریا) کاهش مى‌یابد. در محل تلاقى جلگه و کوهپایه‌هاى شمالى البرز، به علت شدت فرسایش و تراکم آبرفت، قسمتى از ناهموارى‌هاى قدیمى به وسیله ٔ رسوبات جدیدتر پوشیده شده و تنها در بعضى نقاط به صورت تپه ظاهر شده‌اند. در قسمت‌هاى پائین دست جلگه‌اى سواحل جنوبى و شرقى دریاى خزر، تپه‌هاى ماسه‌اى ساحلى تحت تأثیر نسیم دریا و بادهاى محلى، تشکیل شده و سدى طبیعى و کم ارتفاع بین دریا و جلگه پدید آورده‌اند. پدیده ٔ تشکیل تپه‌هاى ماسه‌اى در حال حاضر فقط در سواحل جنوبى خزر انجام مى‌شود، در حالى که در سواحل شرقى، ( از بندر ترکمن تا ارتفاعات غربى خراسان) در سطح جلگه، تپه‌هاى ماسه‌اى سخت و تثبیت شده‌اى وجود دارند که در گذشته‌هاى دور تشکیل شده‌اند. همچنین در قسمت جلگه‌هاى استان گلستان رسوبات ضخیم لُسى به صورت تپه ماهور نسبتاً مرتفع در آمده‌اند. حداکثر گسترش غربى این رسوبات به شهرستان‌هاى بهشهر و نکا در استان مازندران محدود است .



رشته کوه‌هاى البرز که بر اثر کوهزاى آلپى دوره ٔ ‌ ترشیارى تشکیل شده است، در طول بیش از ۷۵۰ کیلومتر، جلگه‌هاى ساحلى استان مازندران و استان گلستان را از قسمت داخلى ایران جدا نموده است. نیمه ٔ شرقى البرز، بین دره ٔ رود بابل تا دره ٔ خوش ییلاق (مسیر رود نوده که شاخه‌اى از رود گرگان است) قرار دارد و به تدریج در جهت شمال شرق از ارتفاع آن‌ها کاسته مى‌شود. رشته ٔ جنوبى، شامل کوه‌هاى «ابرکوه» است که بلندترین نقطه ٔ آن در «قله ٔ شاوار» به ۳۹۴۵ متر مى‌رسد. رشته شمالى، «شاهکوه» نام دارد که به صورت دیوارى در مقابل جلگه ٔ ‌ گرگان قرار دارد و ارتفاع آن در قله ٔ پیرگردکوه حدود ۳۲۰۴ متر است . دنباله ٔ البرز شرقى به تدریج در شرق و شمال شرقى استان به کوه‌هاى آلاداغ و به قسمت‌هاى غربى کپه داغ متصل است .



در حوالى جنگل گلستان کوه‌هاى نسبتاً مرتفعى از جمله کوه نارچى به ارتفاع ۲۴۰۰ متر، و در شمال و شمال شرقى رشته‌کوه‌هاى کم ارتفاعى مانند گلى داغ (کمتر از ۱۰۰۰ متر) و نارلى داغ تا نوار مرزى ترکمنستان پراکنده‌اند که به وسیله شاخه‌هاى رود گرگان و اترک به شدت بریده شده‌اند .



در پیدایش و گسترش جلگه‌هاى ساحلى استان گلستان، عواملى از قبیل میزان آب و وسعت حوضه رودها، شیب بستر رودها، مقاومت سنگ‌ها و عمق دریا مؤثر بوده‌اند. این عوامل در هر نقطه، با توجه به شرایط محلى، به نسبت‌هاى مختلفى با هم ترکیب شده و توجیه‌کننده ٔ ویژگى‌ها و تفاوت‌هاى محلى و ناحیه‌اى جلگه ساحلى هستند .



استان گلستان، با توجه به موقعیت جغرافیایى خود، تحت تأثیر عرض جغرافیایى، ارتفاع و امتداد رشته کوه‌هاى البرز، ارتفاع سطح زمین، دورى و نزدیکى به دریا، بیابان‌هاى جنوبى ترکمنستان، وزش بادهاى محلى و ناحیه‌اى و پوشش متراکم جنگلى قرار مى‌گیرد. بدین جهت، با این که وسعت کمى دارد و برخلاف عموم که آب و هواى آن را در کل معتدل مى‌دانند، آب و هواى گوناگونى دارد .



شمال شرق استان، به ویژه در شرق دریاى خزر و حدفاصل گرگان رود تا مرز ترکمنستان، به علت دورى از اثرات دریاى خزر، کاهش ارتفاعات البرز شرقى، وسیع بودن جلگه ٔ ساحلى و نزدیکى به بیابان‌هاى قره قوم و قزل قوم در جمهورى‌هاى آسیاى میانه، تغییرات محسوسى در آب و هواى معتدل مرطوب خزرى (خزرى شرقی) پدید مى‌‌آید و شرایط خشکى و گرماى هوا تشدید مى‌شود و رفته رفته به اقلیم نیمه خشک (نیمه بیابانی) تبدیل مى‌شود و میزان بارندگى سالانه کاهش مى‌یابد . همچنین به علت کاهش رطوبت هوا، دامنه ٔ گرما افزایش مى‌یابد و اختلاف شدیدى بین دماى شب و روز و دماى سردترین و گرم‌ترین ماه‌هاى سال به وجود مى‌‌آید که مشخصه ٔ اصلى آن، تابستان‌هاى گرم و خشک طولانى ( ۵ تا ۶ ماه) و زمستان‌هاى نسبتاً سرد و بارانى است. به علت پیشروى توده ٔ هواى سردسیرى، تعداد روزهاى یخبندان آن نیز بیشتر است، ولى ریزش برف به ندرت اتفاق مى‌افتد. به علت نزدیکى به ارتفاعات شرقى، از جمله شهرهاى کلاله و مینودشت، تغییرات دیگرى در آب و هواى استان ایجاد مى‌شود و با افزایش باران و اعتدال دما، شرایطى مشابه آب و هواى معتدل مرطوب خزرى پدید مى‌آید .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:12 - 0 تشکر 535540



استان گلستان (۲ )




جغرافیاى تاریخى استان




استان گلستان محل سکونت اقوام ایرانى از جمله ترکمن‌هاى ایران است که بخش دیگرى از این ایل بزرگ نیز در جمهورى ترکمنستان زندگى مى‌کنند .



نام ترکمن نخستین بار در دائره‌المعارف چینى قرن هشتم میلادى آمده است. همچنین ترکمن را نام قومى از اقوام زرد پوست ترک زبان دانسته‌اند که از چندین هزار سال پیش در شمال دریاچه ٔ ایسیک گول ( بالخاش) در شمال مغولستان زندگى مى‌کرده‌اند. در قدیمى‌ترین مأخذ اسلامى در اواخر قرن چهارم هـ.ق از ترکمانان نام برده شده است. گفته مى‌شود که جنگجویان اسلام نخستین بار در منطقه ٔ ‌ اسلامى اسپیجاب (حوضه ٔ سیحون) در قصبه‌اى به نام سوران با ‌غزها روبرو شدند. در کتب نویسندگان ایران براى نخستین بار در قرن پنجم هجرى قمرى به قومى ترک‌نژاد به نام ترک یا ترکمانان که در آسیاى مرکزى ساکن بوده‌اند، اشاره شده است .



تا قرن چهارم هجرى قمرى ترکمانان که در مشرق سیردریا تا مسیر سفلاى سیر دریا ساکن بودند، ‌ به دلیل جنگ‌هاى داخلى بین اقوام مختلف بر سر دام و مراتع سرسبز و همچنین هجوم اقوام دیگر، به همراه سیل عظیمى از ترکان، از سرزمین اجدادى خود جدا شده و به سوى مناطق آباد روى آوردند .



ترکمن‌ها در مسیر مهاجرت خود از حاشیه ٔ شهرهاى بزرگ و آبادى چون سمرقند و بخارا گذشتند. گروهى عازم نواحى دریاچه ٔ آرال شدند و نهایتاً به «اورگنج» و از آنجا به سواحل شرقى دریاى خزر مهاجرت کردند و در شهرهاى آبادى چون دهستان و منقشلان سکنى گزیدند و درگیر مبارزات سختى با سلجوقى‌ها شدند .



طوایف ترکمن گوگلان، یُمُرلى و آل على در جلگه‌هاى کوپت داغ و بعداً ساریق‌ها، ارسارى‌ها و سالُرها در اطراف قوچان و بجنورد از شهرهاى خراسان سکنى گزیدند و یموت‌ها به سمت شمال خراسان و رود اترک روى آوردند و در قرن شانزدهم میلادى طوایف ترکمن تمام ساحل شرقى خزر تا گرگان را تصرف نمودند. در سال‌هاى بعد که از اقتدار شاهان ایران و خوانین خیوه کاسته شد، ترکمن‌ها تدریجاً سلطه خود را به طرف شرق تا مرو بسط دادند. بدین گونه این سرزمین در طى چند قرن پهنه ٔ تاخت و تاز طوایف «غز» گردید که توده‌هاى وسیع آن همراه مغول به ایران آمدند و با گذشتن از این سرزمین، بار دیگر همراه صفویه به ایران بازگشتند و سپس با لشکرکشى تیمور به ایران و دیگر کشورهاى مجاور، ‌ به همراه دیگر ایلات جابه‌جا شدند .



پس از تیمور، ‌ سلسله‌هاى ترکمانان قراقویونلو و سپس آق قویونلو به عنوان نیرومندترین گروه‌ها به ترتیب در غرب و شمال ایران و سپس در ایران مرکزى و جنوبى ظهور کردند .



صفویه با متحد ساختن طوایف قزلباش و ایجاد همبستگى میان آن‌ها فرمانرواى بلامنازع ایران شدند و پس از به قدرت رسیدن صفویه، از آن جا که طوایف ترکمن ایلات شرقى را غارت مى‌کردند، شاه‌عباس براى حفظ این ناحیه از مملکت از تاخت و تاز ترکمن‌ها و ازبکان، کردهاى جنگجو را از ولایت غربى به این سامان کوچ داد و پنج ولایت کردنشین در امتداد کلیه مرزها از استر‌آباد تا چناران به وجود آورد. لیکن کوچ کردها مانع تاخت و تاز ترکمن‌ها نشد. چرا که آن‌ها حریفانى هم زور بودند و هیچ یک از طرفین نمى‌توانستند به فتح نهائى دست یابند و این خطه همچنان درگیر هرج و مرج باقى ماند. با وقع جنگ‌هاى بین قبیله‌اى از یک سو و یورش خان‌هاى بخارا و خیوه از سوى دیگر، آشوب مناطق ترکمن‌نشین را فرا گرفت .



منازعات فوق همراه با فشارهاى امپراطورى‌ روسیه به ویژه در مرزهاى جنوب غربى، سبب افزایش سیل مهاجرت ترکمن‌ها به نواحى رود گرگان شد و این مهاجرت منجر به جنگ‌هایى بین ساکنان قبلى این نواحى با مهاجمان گردید. بر اثر فشار طوایف یموت که به تازگى به این نواحى آمده بودند، طوایف گوگلان به سمت کوه‌هاى گلى داغ رانده شدند. علیرغم مخالفت و نزاع بین ترکمن‌ها و همسایگانشان، ترکمن‌ها به تدریج تا قره‌سو و شمال خراسان را متصرف شدند. این طوایف که در غالب اوقات نقش مهمى در تعیین و تغییر حکومت‌هاى وقت ایفا مى‌کردند، به سبب شیوه معیشت عشایرى (دامدارى و کوچ روی) و نیز غارت همسایگان خود، ‌ در اندک زمانى به مهاجمینى بدل مى‌شدند که هر حاکمیتى ناگزیر از مقابله با آن‌ها مى‌شد. مأموران سلسله ٔ ‌ قاجار که خود به کمک عشایر به ویژه ترکمنان به حاکمیت رسیده بودند با دستاویز قرار دادن شکایت مردم با ترکمن‌هاى یکجانشین ظلم و ستم روا مى‌داشتند .



جنگ مرو بزرگ‌ترین حادثه ٔ سیاسى در تاریخ ترکمن‌ها در عصر قاجار به سال ۱۲۷۶ هجرى قمرى است. تمایل دولت روس به تصرف خانات خیوه، بخارا و نیز تحریکات انگلیس در افغانستان و لشکرکشى دولت ایران به منظور گرفتن مالیات و خراج از ترکمن‌ها را مى‌توان از جمله دلایل شروع این جنگ دانست. ترکمن‌ها که قادر به پرداخت خراج نبودند به کمک خان خیوه ارتش قاجار را شکست دادند و در نتیجه از نفوذ دولت ایران بیش از پیش کاسته شد و این نواحى تحت تسلط تراکمه باقى ماند و تا مدت‌ها بعد از این واقعه، خان‌نشین‌هاى خیوه به همراهى ترکمن‌ها تا ناحیه ٔ خراسان مى‌تاختند و پس از غارت شهرهاى این نواحى، مردم زیادى را به اسارت مى‌گرفتند. این تهاجمات را عباس میرزاى قاجار با آزاد کردن تعداد زیادى اسیر ایرانى از چنگ ترکمن‌ها و به اسیرى بردن عده ٔ ‌ زیادى از آن‌ها پاسخ داد. این لشگرکشى دولت مرکزى که با خونریزى توأم بود به آرامش نسبى در منطقه منجر شد .



پیش از آن که قرن نوزدهم پایان یابد، آخرین تزارهاى روس با فتح تاشکند، بخارا، خان‌نشین خیوه و فرغانه، خان‌نشین‌هاى آسیاى میانه را خراج‌گزار روسیه کردند و تنها بخشى از سرزمین ترکمن‌ها در کنار مرز ایران باقى ماند. در این زمان دولت روسیه طوایف یموت را که عمد‌ه‌ترین نیروى ترکمن‌ها محسوب مى‌شد با دستاویز تأمین امنیت راه‌هاى تجارى سرکوب کرد .



با شکست بزرگ ترکمن در سال ۱۳۰۰ هـ.ق، ‌ آخرین نقطه ٔ ترکمنستان و بقیه ٔ نواحى شمال خراسان (از دریاى خزر تا رود تجن) به امپراطورى روسیه منضم گردید. امضاء‌ قرارداد تحدید مرز آخال ( ۱۳۰۱ هـ.ق ) بین دولت‌هاى ایران و روس، مرز میان دو کشور را از روى نشانه‌هاى جغرافیایى تعیین کرد و زندگى ترکمن‌ها را که در آن هنگام در دو طرف مرز به امر کوچ مشغول بودند، مختل نمود .



با تحدید مرزها، ترکمنان حالت مردمى را یافتند که به دو دولت مالیات مى‌دادند و در یک سو بخشى از خانواده و در سوى دیگر احشام و چوپانان ترکمنى زندگى مى‌کردند .



ترکمن‌ها که نمى‌خواستند مالیاتى به دولت روسیه بپردازند به ایران مهاجرت نمودند، ‌ اما در این جا نیز با حکومت ایران که مایل به جمع‌آورى مالیات و محدود کردن قدرت نظامى و پایان دادن به اغتشاشات ترکمن‌ها بود، ‌ مواجه شدند. با این همه، گرچه پس از تحدید مرزها، ترکمن‌هاى اترک و گرگان رسماً ایرانى محسوب مى‌شدند، اما چنین مى‌گفتند که هیچ ایرانى از مرز قلمروى آنان نمى‌‌گذرد، مگر این که ریسمانى به گردن داشته باشد .



در جریان نهضت مشروطیت، در عرصه ٔ نبرد مشروطه‌خواهان و مستبدان، ترکمانان در صف مستبدان و مخالفین مشروطه قرار گرفتند و به غارت شهرها و روستاهاى طرفدار انقلاب پرداختند. محمدعلى میرزا - پادشاه قاجار - که بر ضد مجلس و مشروطه دست به کودتا زده بود، ‌ پس از برکنارى، در میان ترکمن‌ها همدستانى یافت و آن‌ها نیز به امید غارت و گسترش نفوذ خود به ولایات همجوار، با او همراه شدند که با شکست ترکمن‌ها و پیروزى قواى مجاهدین مشروطه‌خواه، ترکمن‌ها به سرزمین‌هاى محل سکناى خود عقب‌نشینى کردند .



در دسامبر ۱۹۱۶ میلادى، سپاهیان روس با آتش و شمشیر در ادامه تعقیب ترکمن‌هاى ساکن آسیاى میانه که دست به شورش زده بودند، از ولایت استر‌آباد گذشته و بى‌رحمانه یموت‌ها و زنان و کودکانشان را سرکوب کردند. حکومت ایران که قادر به برخورد با این مداخله ٔ نظامى روسیه نبود، ‌ در مقابل تصرف این نواحى و نیز برخوردهاى نظامى عکس‌العمل نشان نداد و این نواحى عملاً به دست روس‌ها افتاد .



پس از انقلاب اکتبر ( ۱۹۱۷ م) در روسیه، حکومت شوروى در سال ( ۱۹۱۸ م) سپاهیان روس را از ایران خارج کرد و مناطق اشغالى را به دولت ایران باز گرداند .



ترکمن‌ها را در طول تاریخ سراسر جنگ و ستیز، از آن هنگام که در متن‌هاى تاریخى براى نخستین بار نام آن‌ها ذکر شده، همه ٔ حکومت‌ها (حتى آن‌ها که خود ترکمن بودند) پس از به قدرت رسیدن سرکوب کرده‌اند . آن‌ها سال‌ها بین دو مرز ایران و شوروى سابق در حال رفت و آمد بودند و عملاً در تابعیت هیچ کدام قرار نداشتند، گاه خراج‌گذار این دولت‌ها بودند و گاه مردم ساکن آن نواحى را غارت کرده و آنان را به عنوان برده خرید و فروش مى‌کردند. ترکمن‌ها در میان خود نیز با دشمنى، جنگ و ستیز پایان‌ناپذیرى بر سر چراگاه روبرو بودند. دشمنى بین آتاباى‌ها و گوگلان‌ها، آتاباى‌ها و جعفرباى‌ها، تکه‌ها با گوگلان‌ها و ... پایان‌ناپذیر به نظر مى‌رسید. این منازعات تا زمانى که اقدامات حکومت ایران یعنى گسیل ارتش به سوى ترکمن‌هاى یموت و گوگلان در سال ۱۳۰۳ هـ.ش به آخرین شورش ترکمن‌ها انجامید، ادامه داشت. در این شورش، ترکمن‌ها در پى کسب استقلال و سرزمین‌هاى ترکمن‌نشین بودند که این امر به اتحاد تمامى قبایل ترکمن (یموت و گوگلان) منجر شده بود. از آن رو قبایل ترکمن که قرن‌ها بر سر آب و مرتع دام با یکدیگر درگیر بودند دشمنى را کنار نهادند و به منظور ایجاد خودمختارى در نواحى ترکمن‌نشین، به نفاق بین ایل‌ها و طوایف پایان دادند. با این همه، علیرغم قدرت نظامى قابل توجه ترکمن‌ها، دولت مرکزى ایران در سال ۱۳۰۴ هـ.ش با روش‌هاى مختلف و حمله نظامى و استفاده از سلاح‌هاى مدرن و تحریم اقتصادى، آن‌ها را سرکوب کرد. عده‌اى از سران شورشى اعدام شدند و گروهى به آن سوى مرزها گریختند. حکومت مرکزى سرکوب خود را با سوزاندن آلاچیق‌ها و تخته قاپو کردن ترکمن‌ها تسریع کرد. گرچه با آغاز جنگ جهانى دوم و اشغال ایران توسط متفقین و تضعیف دولت مرکزى، فرصتى کوتاه به دست آمد و گروهى از ترکمن‌ها نیز به زندگى کوچ‌نشینى روى آوردند، اما دوران آن کوتاه بود و با قدرت‌گیرى مجدد دولت پایان گرفت. سرانجام فشارهاى حکومت بر ترکمنان تعدیل یافت و به سبب جاذبه‌هاى اقتصادى و کشاورزى بعد از اصلاحات ارضى (سال ۱۳۴۱ هـ.ش) گروهى از ترکمن‌ها به کشت و زرع و عده‌اى به شهرها روى آوردند. با شروع انقلاب اسلامى در سال ۱۳۵۷ ، ضمن ایجاد پاره‌اى ناآرامى‌ها، ترکمن‌ها نیز به جنبش سراسرى پیوستند و نقش قابل توجهى را در پیروزى انقلاب اسلامى از خود نشان دادند .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:12 - 0 تشکر 535541

استان گلستان ( ۳ )


وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان براساس سرشمارى عمومى نفوس و مسکن سال ۱۳۷۵ استان گلستان ۲۸۸ ‚ ۴۲۶ ‚ ۱ نفر جمعیت داشته که از این تعداد ۴۱/۲۹ درصد در نقاط شهرى و ۵۸/۲۱ درصد در نقاط روستایى سکونت داشته و بقیه غیرساکن بوده‌اند. در آبان ماه ۱۳۷۵ ، از کل جمعیت استان ۲۸۷ ‚ ۷۱۰ نفر مرد و ۰۰۱ ‚ ۷۱۶ نفر زن بوده‌اند و نسبت جنسى آن برابر ۹۹ بوده است. به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر مرد، ۹۹ نفر زن وجود داشته است. این نسبت براى اطفال کمتر از یکساله ۱۰۳ و براى بزرگسالان ( ۶۵ ساله و بیشتر) ۱۰۸ بوده است. در سال مذکور، از جمعیت استان ۹۹/۸۰ درصد را مسلمانان تشکیل مى‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۷۲ درصد و در نقاط روستایى ۹۹/۸۶ درصد بوده است. در فاصله ٔ سال‌هاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ ، حدود ۶۰۰ ‚ ۱۴۸ نفر به استان وارد و یا داخل آن جابه‌جا شد‌ه‌اند. در آبان ‌ماه سال مذکور از ۹۹۷ ‚ ۲۱۸ ‚ ۱ نفر جمعیت ۶ ساله و بیشتر استان گلستان، تعداد ۲۳۸ ‚ ۹۳۸ نفر معادل ۷۹/۹۷ درصد باسواد بوده‌‌اند. این نسبت در نقاط شهرى براى مردان و زنان به ترتیب ۸۹/۲۶ و ۸۰/۵۱ درصد و در نقاط روستایى ۶۷/۰۳ و ۴۶/۵۱ درصد بوده است. استان گلستان محل سکونت یکى از بزرگترین و باسابقه‌ترین عشایر منطقه شمال شرقى ایران (ایل ترکمن) است. محل استقرار طوایف ترکمن بخش شمالى دشت گرگان است که از دریاى خزر به سمت شرق در طول مرز ایران و جمهورى ترکمنستان قرار دارد. از ده طایفه مهم ایل ترکمن، سه طایفه در محدوده ٔ ‌ مرزهاى سیاسى ایران و هفت طایفه دیگر در خاک جمهورى ترکمنستان استقرار یافته و زندگى مى‌کنند. قسمت عمده ترکمن‌هاى ایران یموت‌ها هستند که از دو طایفه جعفرباى و آتاباى تشکیل شده است. طایفه جعفرباى در ناحیه دشت گرگان، در مناطقى چون گمیش تپه، بندر ترکمن و خواجه نفس تا حوالى آق‌قلا زندگى مى‌‌کنند و طایفه آتاباى در اطراف آق‌قلا و مناطق شرق و شمال شهرستان گنبد مستقر شده‌اند. دومین طایفه ایل ترکمن در محدوده ٔ استان، گوگلان‌ها هستند که در شمال گنبد و در بخشى به همین نام که تا بجنورد ادامه دارد، استقرار یافته‌اند. آنان از دیرباز به علت اوضاع مساعد طبیعى، دامدارى روستایى را با کشاورزى تلفیق کرده‌اند. گوگلان‌ها بطورکلى در عادات، آداب، لباس پوشیدن و طرز زندگى و معیشت و لهجه ٔ ملى با یموت‌ها تفاوت دارند. تکه‌ها سومین طایفه ایل ترکمن است که بیشتر در جمهورى ترکمنستان اقامت دارند و تعداد کمى از آنان در محدوده ٔ شمالى استان گلستان و خراسان زندگى مى‌کنند. در دوره ٔ ‌ گذشته، ‌ ترکمن‌ها به علت تحولات فرهنگى و اقتصادى، تقریباً چادرنشینى را رها کرده و در مراکز ثابت شهرى و روستایى اسکان یافته‌‌اند. حدود ۲۰ درصد واحدهاى مسکونى دشت ترکمن چادر و مابقى خانه‌‌هاى سنگى، چوبى، ‌ گلى و آلاچیق است. منطقه ٔ ‌ گرگان و دشت شامل شهرستان‌هاى گنبد، مینودشت‌، على‌آباد، کردکوى، ترکمن و گرگان همواره یکى از قطب‌هاى اقتصادى مهم کشور در زمینه ٔ کشاورزى، دامدارى و صنایع وابسته به آن‌ها بوده است. در این منطقه، شهر گرگان نقش مرکزیت ادارى و بازرگانى دارد و جریان توسعه ٔ اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى استان را هدایت مى‌کند. در شهرستان گرگان، به عنوان قسمتى از منطقه ٔ بزرگ گرگان و دشت، محصولات کشاورزى متفاوتى به عمل مى‌آید. از مهم‌ترین آن‌ها مى‌توان به پنبه، گندم، جو، دانه‌هاى روغنى (سویا و آفتابگردان) و سیب‌زمینى و همچنین در زمینه ٔ ‌ باغدارى به باغ‌هاى سیب، آلو، قطره‌طلا و مرکبات اشاره کرد. در استان گلستان به ویژه منطقه ٔ ‌ گرگان و دشت (سایر شهرستان‌هاى استان ) به علت کمى رطوبت، وسعت اراضى جلگه‌اى، ‌ تابستان‌هاى گرم و خشک، به طور چشمگیرى کشت گندم و پنبه رایج است. شرایط مناسب آب و هوایى، خاک نرم و حاصلخیز، موجبات کشت محصولات سیب‌زمینى را نیز در استان گلستان فراهم آورده است. به موازات کشاورزى، دامدارى این استان نیز گسترش یافته است. پرورش گاو بیشتر در کوهپایه‌هاى جنوبى و پرورش گوسفند و بز بیشتر در اراضى جلگه‌اى، و مرتعى رواج دارد. چمن‌زارهاى کوهستانى، گیاهان ریز جنگل و گیاهان استپى گرگان، پوشش گیاهى مراتع استان را تشکیل مى‌دهند، این مراتع را برحسب ارتفاع و فصل مورد استفاده، مى‌‌توان به مراتع ییلاقى و قشلاقى تقسیم کرد: - مراتع ییلاقى به صورت چمنزارهاى ارتفاعات البرز در بالادست جنگل‌هاى سوزنى برگ گسترش دارند و در فصل تابستان مورد استفاده دامداران قرار مى‌گیرند. این مراتع توأم با گیاهان جنگلى وسعت زیادى دارند و از نظر ارزش اقتصادى جزو مراتع خوب کشور به شمار مى‌روند. - مراتع قشلاقى استان نیز به صورت پوشش استپى در جلگه ٔ گرگان و تپه‌ماهورهاى شمال شرق آن بین گرگان رود و مرز ایران و ترکمنستان و در شرق دریاى خزر گسترش دارند. این مراتع در گذشته یکى از مراکز مهم دامدارى کشور به شمار مى‌رفت که علاوه بر تأمین علف مورد نیاز دام‌هاى محلى، اکراد خراسان، بجنورد و قوچان نیز براى تعلیف دام‌‌هاى خود از آن‌ها استفاده مى‌کردند. لیکن چراى مفرط و بى‌رویه از یک سوى و زیر کشت بردن مراتع از سوى دیگر، سبب تخریب این مراتع شده است، به طورى که گاهى حتى تکافوى نیاز دام‌هاى محلى را نیز نمى‌نماید. پرورش زنبور عسل، به علت شرایط مساعد گیاهى و اقلیمى در نواحى کوهپایه‌اى و کوهستانى رواج و توسعه یافته و مراکز متعددى را به خود اختصاص داده است. تولید عسل در این استان به خصوص در شهرستان گرگان، قسمتى از احتیاجات منطقه را تأمین مى‌‌کند. ضمناً با توجه به شرایط آب و هوایى مناسب و رویش درختان توت، پرورش کرم ابریشم از گذشته‌هاى دور در این استان رواج داشته است. به طورى که در شهرستان گنبد و مینودشت پرورش کرم ابریشم از اهمیت خاصى برخوردار است. صنایع این استان به خصوص شهرستان گرگان بسیار متنوع است که هر یک به نوبه ٔ خود اهمیت اقتصادى مهمى دارند. این صنایع را مى‌توان به دو نوع کارخانه‌اى و دستى تقسیم کرد: از مهم‌ترین صنایع کارخانه‌اى مى‌توان به کارخانه ٔ پنبه پاک‌کنى، ‌ آرد، نئوپان، قند، کنسرو، فیبر عایق، شیر پاستوریزه و مجموعه‌اى از کارگاه‌هاى ساخت ماشین‌آلات کشاورزى اشاره کرد. همچنین دهها کارخانه در زمینه‌هاى نساجى، مواد غذایى و لوازم یدکى در شهرک صنعتى آق‌قلاى گرگان در دست احداث است. چنانچه این واحدهاى صنعتى به بهره‌بردارى برسد، در آینده بر اهمیت اقتصادى استان گلستان و شهرستان گرگان افزوده خواهد شد. با توجه به فعالیت‌هاى اقتصادى و ترکیب قوى، ‌ صنایع دستى در این استان، گسترش بسیارى دارد. بافت انواع قالى و قالیچه توسط ترکمن‌هاى آق‌قلا و جاجیم در روستاى زیارت گرگان حائز اهمیت است .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:13 - 0 تشکر 535542



استان گیلان



استان گیلان با مساحت ۷۱۱ ‚ ۱۴ کیلومتر مربع در میان رشته کوه‌هاى البرز و تالش در شمال ایران جاى گرفته است. این استان به واحد جغرافیایى جنوب دریاى مازندران تعلق دارد و با استان‌هاى اردبیل در غرب، ‌ مازندران در شرق، زنجان در جنوب و کشور تازه استقلال یافته آذربایجان و دریاى خزر در شمال هم مرز و همسایه است. استان گیلان بین ۳۶ درجه و ۳۶ دقیقه تا ۳۸ درجه و ۲۷ دقیقه ٔ عرض شمالى و ۴۸ درجه و ۲۵ دقیقه تا ۵۰ درجه و ۳۴ دقیقه ٔ طول شرقى از نصف‌النهار گرینویچ قرار دارد و رود سفید تِمشک که بین چابکسر و رامسر جارى است، آن را از استان مازندران جدا مى‌کند. براساس تقسیمات کشورى سال ۱۳۷۵ ، این استان به مرکزیت رشت، ۱۲ شهرستان، ۳۵ شهر، ۳۰ بخش، ۹۹ دهستان و ۲۷۶۳ آبادى دارد. شهرستان‌هاى استان عبارت‌اند از: آستارا، آستانه ٔ اشرفیه، بندر انزلى، رشت، ‌ رودبار، رودسر، شفت، ‌ صومعه‌سرا، طوالش، فومن، لاهیجان و لنگرود .




جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان



استان گیلان از استان‌هاى شمالى کشور است. ناهموارى‌هاى آن از غرب به شرق شامل: تالش، ماسوله، پشته کوه و رشته کوه البرز است که از سه بخش غربى، مرکزى و شرقى تشکیل شده است. البرز غربى مانند حصارى استان گیلان را در بر گرفته است و بلندترین قله ٔ ‌آن فک یا دلفک (آشیانه ٔ ‌عقاب) نام دارد. جلگه‌هاى استان گیلان در میان دریا و کوهستان، تا ارتفاع یکصد مترى سطح دریا، گسترده‌اند . مساحت این جلگه‌ها به بیش از پنج هزار کیلومترمربع (نزدیک به یک سوم زمین‌هاى استان) مى‌رسد. این زمین‌ها به سه قسمت عمده ٔ ‌ تالش، گیلان غربى و گیلان شرقى تقسیم مى‌شوند .



اقلیم سرزمین گیلان به آب و هواى معتدل خزرى معروف است. کوهستان تالش با جهت شمالى، ‌ جنوبى و کوهستان البرز با امتداد غربى - شرقى، ‌ مانند سدى از عبور بخار آب دریاى مازندران و بادهاى مرطوب شمال غربى به داخل ایران جلوگیرى مى‌کند و به علت ارتفاع زیاد، موجب بارندگى‌هاى فراوان در استان گیلان مى‌شود . تبخیر فراوان دریاى مازندران ضمن افزایش رطوبت هوا (به ویژه در ماه‌هاى گرم سال تا ۹۳ درصد)، به تعدیل دماى هوا در تابستان و کاهش آن در زمستان، به ویژه در نواحى جلگه‌اى نزدیک به دریا، مى‌انجامد. از این رو، یخ‌بندان زمستانى در نزدیکى کناره‌هاى دریا بسیار کم گزارش شده است. براساس گزارش ایستگاه‌هاى هواشناسى استان متوسط حداقل مطلق دماى رشت ۶/۳ و متوسط حداکثر مطلق آن ۲۹/۸ درجه سانتى‌گراد، متوسط حداقل مطلق دماى آستارا ۷/۳ و متوسط حداکثر مطلق دماى آن ۲۵/۴ و متوسط حداقل مطلق دماى بندر انزلى ۹/۸ و متوسط حداکثر مطلق دماى آن ۲۳/۷ و متوسط حداقل مطلق دماى منجیل ۷/۲ و متوسط حداکثر مطلق دماى آن ۳۱/۱ درجه سانتى‌گراد گزارش شده است. میزان بارندگى در استان گیلان به بادهاى مرطوبى بستگى دارد که در زمستان از شمال غرب، در بهار از شرق و در تابستان و پاییز از غرب مى‌وزند. این بادها، هواى مرطوب دریا را به سوى جلگه ٔ گیلان مى‌رانند. این توده‌هاى هوایى بر اثر برخورد با توده‌هاى هواى مرطوبى که از سوى دریاى مدیترانه به سوى فضاى دریاى مازندران مى‌آیند، موجب بارندگى‌هاى فراوان و طولانى مى‌شوند. بادهاى استان گیلان، هر یک تأثیرى ویژه بر طبیعت منطقه مى‌گذارند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از :



باد بیرون‌وا، باد خزرى، باد سَرتُوک، باد دشنه‌وا، باد گیله‌وا، باد گرمش (گرمیش)، باد منجیل، خشک دشنه‌وا، کنار گیله‌وا، بیرون گیله‌وا، آفتاب بوشه، سیاه‌وا، کویتم‌وا و باد سَمام .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:13 - 0 تشکر 535543

استان گیلان (2)



جغرافیاى تاریخى استان



تاریخ گیلان تا شش قرن پیش از میلاد، ‌ یعنى تا زمانى که تاریخ‌نگاران یونان، گوشه‌هایى از تاریخ ایران را روشن کرده‌اند، تاریک و مبهم است و تنها با تکیه بر پاره‌اى اشاره‌ها، گمانه‌ها و کاوش‌هاى باستان‌شناختى است که مى‌توان گوشه‌هایى از تاریخ این منطقه را روشن کرد . کاوش‌هاى باستان شناختى نشان مى‌دهند، آثار به دست آمده از سرزمین‌هاى سواحل جنوب دریاى مازندران (خزر) به دوره ٔ پیش از آخرین یخ‌بندان (بین ۵۰ تا ۱۵۰ هزار سال پیش) تعلق دارند . با مهاجرت آریایى‌ها و دیگر قوم‌ها به این سرزمین، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومى منطقه، قوم‌هاى جدیدى پدید آمده‌اند که در این میان دو قوم «گیل» و «دیلم » اکثریت داشته‌اند. از همان آغاز، فرمان‌روایان این دو قوم از آزادى کامل برخوردار بوده‌اند و هیچ‌گاه، در برابر بیگانگان و یا در مقابل حاکمان دیگر، تسلیم نشده‌اند و حتى به اطاعت دولت ماد نیز در نیامده‌اند. در قرن ششم پیش از میلاد، گیلانیان با کوروش هخامنشى متحد شدند و دولت ماد را سرنگون کردند. گیلانیان‌، در جریان محاصره و تسخیر بابل، به یارى کوروش شتافتند . در زمان ساسانیان، گیلان تا اندازه‌اى استقلال خود را از دست داد و اردشیر بابکان بر این قوم پیروز شد. او به یارى ارتشى مرکب از ۳۰۰ هزار مرد جنگى و نزدیک به ۱۰ هزار سوار، ‌ گیلان را تسخیر کرد. این ارتش به زودى از هم پاشید و کارایى خود را از دست داد. در اواخر پادشاهى قباد که هرج و مرج در ایران پدید آمده بود، گیل‌ها بناى سرکشى و تعرض به همسایگان را گذاشتند. خسرو انوشیروان در آغاز سلطنت خود ارتشى بزرگ به گیلان فرستاد و گیلانیان را ناگزیر کرد به درگاه کسرا به عذرخواهى بروند. انوشیروان نیز آن‌ها را بخشید و در دوران ساسانیان، گیلان همچنان زیر فرمان شاهان ساسانى باقى ماند . پس از پیروزى عرب‌هاى مسلمان بر ایرانیان، گیلان به مأمن علویان تبدیل شد. دیلمیان نیز که در مخالفت با خلفاى عباسى در حدود دو قرن در کوهستان‌ها پناه گرفته بودند، به مرور با علویان متحد شدند. نخستین علوى که به دیلم پناه برد، یحیى بن عبدالله از نوادگان امام حسن (ع) بود. پس از وى، انبوهى از علویان به آن جا راه یافتند. در حدود سال ۲۹۰ هجرى قمرى، مردم گیلان و دیلم کم‌کم به مذهب علویان روى آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند . از سال ۲۹۰ هـ.ق در تاریخ ایران، سلسله‌هایى با منشاء گیلانى و دیلمى پدید آمدند و دایره ٔ نفوذ خود را حتى تا مکه و مدینه گستردند. یکى از مهم‌ترین این سلسله‌ها آل‌بویه بود که حتى به بغداد، مرکز خلفاى عباسى نیز لشگر کشید و خلیفه ٔ عباسى را شکست داد. از این تاریخ به بعد، کم‌کم دست خلفاى عباسى از ایران کوتاه شد. از این قرن تا زمان حمله ٔ مغولان، فرقه‌هاى مختلف اسلامى، از جمله اسماعیلیه در این ناحیه نفوذ داشتند. فاتحان مغول در قرن هفتم، ارتشى بزرگ را براى تصرف ایران فرستادند. اما به دلیل راه‌هاى سخت گیلان، تا اوایل سده ٔ هشتم هجرى قمرى بر این بخش از ایران دست نیافتند. سرانجام اولجایتو موفق شد این سرزمین را به تصرف خود در آورد؛ ولى نتوانست براى مدت درازى آن را در اختیار داشته باشد. گیلانیان در به قدرت رسیدن صفویان نقش مهمى ایفا کردند. در سال ۹۰۰ هجرى قمرى، شیخ‌زادگان اردبیلى از اولاد شیخ صفى، سلطان حمید و فرزندش را پذیرفتند . مردم گیلان که از مریدان خانقاه اردبیل بودند، به شایستگى از شیخ‌زادگان اردبیلى پذیرایى کردند. در زمان سلطنت شاه عباس اول، گیلان استقلال خود را از دست داد . نادرشاه افشار که علاقه‌اى وافر به افزایش قدرت نیروى دریایى ایران داشت . نادرشاه افشار که علاقه‌‌اى وافر به افزایش قدرت نیروى دریایى ایران داشت، چندین کارگاه کشتى‌سازى در این استان، به ویژه در لنگرود، تأسیس کرد. پیش از روى کار آمدن‌ نادر، روس‌ها نخستین حملات خود را به ایران آغاز کردند . در سال ۱۰۷۱ هجرى قمرى، شمارى از قزاقان روس به قصد غارت گیلان، با چند کشتى به ساحل گیلان حمله کردند و در برخى از مناطق آن دست به چپاول زدند . در سال ۱۱۳۶ هجرى قمرى، قواى روسیه به دستور پتر کبیر به گیلان حمله برد و رشت را تا سال ۱۱۴۵ هجرى قمرى در اشغال خود نگه داشت. در آن تاریخ، عهدنامه‌اى میان ایران و روس بسته شد که براساس آن، نواحى جنوبى رودخانه ٔ کورا به ایران بازپس داده شد. گیلک‌ها در پیروزى انقلاب مشروطیت نیز سهمى عمده داشتند؛ آ‌ن‌ها در سال ۱۲۸۷ هـ.ق تهران را فتح کردند. نقش مردم گیلان در نهضت میرزا کوچک‌خان جنگلى نیز از نمونه‌هاى درخشان تاریخ این سرزمین است .


وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان



در آبان سال ۱۳۷۵ ، جمعیت استان گیلان ۸۹۶ ‚ ۲۴۱ ‚ ۲ نفر سرشمارى شده است. از این تعداد ۴۶/۸۳ درصد در نقاط شهرى و ۵۳/۱۵ درصد در نقاط روستایى سکونت داشته و بقیه غیرساکن بوده‌اند. در همین سال، ‌از کل جمعیت استان، ۳۹۱ ‚ ۱۱۵ ‚ ۱ نفر را مردان و ۵۰۵ ‚ ۱۲۶ ‚ ۱ نفر دیگر را زنان تشکیل مى‌داده‌اند. نسبت جنسى جمعیت این استان ۹۹ است. به عبارت دیگر، در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۹۹ نفر مرد وجود داشته است. در آبان ماه سال ۱۳۷۵ ، از جمعیت استان ۹۹/۸۸ درصد را مسلمانان تشکیل مى‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۸۵ درصد و در نقاط روستایى ۹۹/۹۱ درصد بوده است . در فاصله ٔ سال‌هاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ ، ۰۸۴ ‚ ۲۹۶ نفر به استان وارد، ‌ یا در داخل آن جا‌به‌جا شده‌اند. محل اقامت قبلى ۳۴/۷۰ درصد مهاجران سایر استان‌ها، ۱۸/۹۲ درصد شهرستان‌هاى دیگر همین استان و ۴۵/۶۸ درصد شهرستان محل سرشمارى بوده است. محل اقامت قبلى بقیه ٔ افراد، ‌ خارج از کشور یا اظهار نشده بوده است . در آبان سال ۱۳۷۵ ، از ۷۷۳ ‚ ۹۹۷ ‚ ۱ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر استان ۷۹/۲۰ درصد باسواد بوده‌اند. نسبت باسوادى در گروه سنى ۱۴-۶ ساله، ۹۷/۲۰ درصد و در گروه سنى ۱۵ ساله و بالاتر ۷۲/۶۶ درصد بوده است. در این استان، نسبت باسوادى در میان مردان ۸۳/۹۲ درصد و در میان زنان ۷۴/۵۵ درصد بوده است . در آبان‌‌ماه سال ۱۳۷۵ ، در اى استان، ‌ افراد شاغل و افراد بیکار (جویاى کار)، در مجموع ۴۰/۹۲ درصد از جمعیت ۱۰ ساله و بالاتر را تشکیل مى‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهرى ۳۷/۳۰ درصد و در نقاط روستایى ۴۴/۱۳ درصد بوده است. از جمعیت فعال این استان، ۷۶/۹۶ درصد را مردان و ۲۳/۰۴ درصد را زنان تشکیل مى‌داده‌اند. بیش‌ترین میزان فعالیت به گروه سنى ۴۴-۴۰ ساله با ۶۲/۶۲ درصد و کم‌ترین میزان به گروه سنى ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۴۲ درصد تعلق داشته است . بالاترین میزان فعالیت براى مردان به گروه سنى ۳۹-۳۵ ساله با ۹۶/۴۳ درصد، و براى زنان در گروه سنى ۴۴-۴۰ ساله با ۲۹/۵۳ درصد تعلق داشته است. در آبان ماه سال ۱۳۷۵ ، ‌ از شاغلان ۱۰ ساله و بالاتر، ۳۹/۴۶ درصد در گروه‌هاى عمده ٔ کشاورزى، ۲۰/۴۸ درصد در گروه عمده ٔ ‌ صنعت، ۳۸/۵۱ درصد در گروه عمده ٔ خدمات و ۱/۵۵ درصد نامشخص و اظهار نشده، گزارش شده است. گیلان از نظر نوعِ زمینِ زیرکشت و محصولات کشاورزى، به دو منطقه ٔ کلى تقسیم مى‌شود : - منطقه ٔ جلگه‌اى که با بهره‌گیرى از خاک حاصل‌خیز، شبکه ٔ ‌ آبرسانى وسیع، هواى معتدل و مرطوب به کانون کشت برنج، چاى، توتون، بادام زمینى، حبوب، صیفى‌جات و مرکبات تبدیل شده است . - منطقه ٔ کوهستانى که با خاک و شبکه ٔ آبرسانى مناسب، به کانون‌هاى کشت گندم و جو، یونجه، زیتون و فندق تبدیل شده است . صنایع استان گیلان بیش‌تر مرتبط با بخش کشاورزى و صنایع وابسته به آن است. صنایع نساجى، شیمیایى و الکترونیک و همچنین صنایع دستى استان نیز بسیار معروف است. از معادن شناخته شده استان نیز مى‌‌توان به معادن زغال‌سنگ، خاک نسوز، سنگ ساختمانى، نفت، گاز، سنگ آهک، گرانیت، میکا و ... اشاره کرد .

اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:13 - 0 تشکر 535545



استان مازندران



موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان مازندران با حدود ۲۴ هزار کیلومترمربع مساحت بین ۴۷ دقیقه تا ۳۸ درجه و ۵ دقیقه ٔ عرض شمالى و ۵۰ درجه و ۳۴ دقیقه تا ۵۶ درجه و ۱۴ دقیقه ٔ ‌ طول شرقى از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته است. دریاى مازندران در شمال، استان تهران و سمنان در جنوب و استان‌هاى گیلان و گلستان به ترتیب در غرب و شرق آن قرار گرفته است. براساس ‌آخرین تقسیمات کشورى سال ۱۳۷۵ و با توجه به تفکیک استان گلستان از استان مازندران، ‌ این استان در حال حاضر ۱۴ شهرستان، ۳۸ شهر، ۳۴ بخش و ۱۰۰ دهستان دارد. شهرستان‌هاى این استان عبارتند از: آمل، بابل، بابلسر، بهشهر، تنکابن، سارى، سوادکوه، قائم‌شهر، رامسر، محمود‌آباد، نکا، نور، نوشهر و چالوس .




جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




موقعیت و وضعیت طبیعى استان مازندران نشانگر دو ناحیه ٔ ‌ عمده ٔ جلگه‌هاى ساحلى و کوهستانى البرز است. امتداد و جهت رشته‌کوه‌هاى البرز به صورت دیوارى مرتفع و طولانى، نوار ساحلى و جلگه‌هاى کناره‌اى دریاى مازندران را محصور کرده است. در سراسر استان مازندران، شیب و ارتفاع زمین از ارتفاعات به سوى جلگه و به سمت دریاى خزر کاهش مى‌یابد. در محل تلاقى جلگه و کوهپایه‌هاى شمالى البرز، به علت شدت فرسایش و تراکم آبرفت، قسمتى از ناهموارى‌هاى قدیمى با رسوبات جدیدتر پوشیده شده و در بعضى نقاط به صورت تپه در‌آمده است. تحت تأثیر نسیم دریا و بادهاى محلى، در جلگه‌هاى سواحل جنوبى و شرقى دریاى خزر، تپه‌هاى ماسه‌اى ساحلى تشکیل شده و سدى طبیعى و کم ارتفاع بین دریا و جلگه پدید آورده‌‌اند. همچنین در قسمت شرقى جلگه ٔ مازندران رسوباتى ضخیم به صورت تپه‌ماهورهاى نسبتاً مرتفع وجود دارد که حداکثر گسترش غربى آنها تا شهرهاى بهشهر و نکا محدود مى‌شود .



طبیعت استان مازندران تحت تأثیر عرض جغرافیایى، ‌ ارتفاعات البرز، ارتفاع از سطح دریا، دورى و نزدیکى به دریا، وزش بادهاى محلى و ناحیه‌‌اى، جابه‌جایى توده‌هاى هواى شمالى و غربى و حتى پوشش متراکم جنگلى قرار دارد. به همین جهت و با وجود وسعت اندک، (و برخلاف تصور عموم که آب و هواى آن را یکسره معتدل مى‌دانند)، این ناحیه از تنوع آب و هوایى ویژه‌اى برخوردار است. دو جریان بزرگ نقش تعیین‌کننده‌اى در آب و هواى استان ایفا مى‌‌کند :



یکى جریان هوایى شمال و شمال شرقى که از سیبرى و قطب شمال به سوى جنوب و جنوب غربى پیش‌روى مى‌کند و موجب سردى هوا، یخ‌بندان و ریزش برف و باران مى‌شود. این توده ٔ ‌ هوا در تابستان به سوى شمال رانده مى‌شود و تأثیر چندانى در آب و هواى مازندران ندارد. دیگرى جریان وزش بادهاى غربى است که در زمستان از اقیانوس اطلس، دریاى مدیترانه و دریاى سیاه عبور مى‌کند و پس از ورود به ایران، ‌ بارندگى‌هاى شدید و مداوم را باعث مى‌شود. در ماه‌هاى تابستان قدرت باران‌زایى این بادها کاهش مى‌یابد و فقط رطوبت و هواى شرجى را افزاش مى‌دهد و شرایط زیستى نامناسبى را پدید مى‌آورد. علاوه بر باد و جابه‌جایى توده‌هاى اصلى هوا، بادهاى محلى دیگرى نیز مانند باد سورترک (شاخه‌اى از سیبرى در زمستان)، ‌ باد خوش آباد دره ٔ ‌ نور، باد اورزروا (باد سرد زمستان از شرق به غرب)، ‌ باد گیل‌وا (از مازندران به گیلان) و باد سام (بادى در بهار و تابستان از جنوب به شمال) وجود دارد که به طور محلى و فصلى در شرایط آب و هوایى استان مازندران مؤثر واقع مى‌شوند. آب و هواى استان مازندران با توجه به دما و بارش، به چند نوع تقسیم مى‌شوند که عبارتند از :



- آب و هواى معتدل خزرى: جلگه‌هاى غربى و مرکزى استان تا کوه‌پایه‌هاى شمالى البرز و امتداد آن در نوار باریکى به سوى شرق، که از شمال به مسیر اصلى گرگان‌رود محدود مى‌شود، آب و هواى معتدل خزرى دارد. این نواحى به علت نزدیکى به دریاى خزر از یک طرف و دیواره ٔ ‌ کوهستانى البرز و فاصله ٔ ‌ اندک کوه و دریا از طرف دیگر، دماى معتدلى دارد که دامنه ٔ ‌ گرماى آن محدود است . تابستان‌هاى گرم و مرطوب و زمستان‌هاى معتدل و مرطوب از ویژگى‌هاى عمده ٔ این نوع آب و هواست و لذا آب و هواى بخش‌هایى از این ناحیه، مشابه آب و هواى معتدل مدیترانه است .



- آب و هواى معتدل کوهستانى: با افزایش تدریجى ارتفاع اراضى جلگه‌اى به سوى ارتفاعات البرز و دورى از دریاى خزر، در نوارى به ارتفاع تقریباً ۱۵۰۰ تا ۳۰۰۰ متر، شرایط آب و هواى معتدل کوهستانى شکل مى‌گیرد. به طورى که زمستان‌هاى سرد، طولانى و یخ‌بندان دارد و تابستان‌‌هاى آن معتدل و کوتاه است. از ویژگى‌ اصلى این محدوده، کاهش میزان بارندگى سالانه و دماى هوا و افزایش ریزش برف است، که در نتیجه قسمتى از ریزش‌هاى جوى این نواحى به صورت برف تا اوایل دوره گرم در سطح زمین انباشته مى‌شود .



- آب و هواى سرد کوهستانى‌: در قلل کوهستان‌هاى مرتفع دامنه ٔ شمالى البرز و در ارتفاع بالاى ۳۰۰۰ متر، دماى هوا به شدت پایین مى‌آید و یخ‌بندان‌هاى طولانى ایجاد مى‌شود و لذا این نواحى زمستان‌هایى سرد و طولانى و تابستان‌‌هایى کوتاه و خنک دارد. ریزش‌هاى جوى این نواحى غالباً به صورت برف است که در دوره ٔ ‌ سرما روى هم انباشته مى‌شود و تا اواسط دوره ٔ ‌ گرما نیز دوام مى‌آورد، به همین دلیل در قلل مرتفع منفرد مانند علم کوه، تخت سلیمان، ‌ دماوند، شاوار و پیر گردکوه شرایط تشکیل یخچال‌ها و انباشت دائمى برف فراهم است، به طورى که حتى در گرم‌ترین ماه‌هاى تابستان نیز ذخایر برف و یخ این نقاط باقى مى‌ماند .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:13 - 0 تشکر 535546



استان مازندران ( ۲ )




جغرافیاى تاریخى استان




درباره ٔ تاریخ باستانى استان مازندران اطلاع زیادى در دست نیست و اساساً وضع اقلیمى آن اجازه نمى‌دهد ابینه و آثار معمارى پایدار بمانند. در جلگه‌هاى ساحلى مازندران آثار معتبرى از ادوار قبل از اسلام به دست نیامده و حتى از شهرهاى معتبر صدر اسلام (دوره ٔ پادشاهان طبرستان و دیلم) هم به جز آمل و سارى یادگارى به جا نمانده است .



بعد از غلبه ٔ آریایى‌هاى مهاجم و مهاجرت بومیان، ساکنان جدید پس از مدت‌ها ظاهراً زیر فرمان هخامنشیان قرار گرفتند. در کتیبه ٔ بیستون سرزمین مازندران به نام « پشتخوارگی» و در اوستا «پذشخوارگر» آمده است و به نظر مى‌رسد که مازندران جزو قلمرو اشکانیان بوده است. هم‌زمان با فتوحات مسلمانان از سلسله‌هاى پادوسبانان، آل‌باوند و افراسیابیان‌ نام برده شده است که در طبرستان یا قسمتى از آن حکومت مى‌کرده‌اند و استقلال نسبى داشته‌اند. مورخان درباره ٔ ‌ اولین حمله ٔ مسلمین به طبرستان وحدت نظر ندارند. بنا به قول عده‌اى از نویسندگان در سال ۳۰ هجرى قمرى - زمان خلافت عثمان - اولین بار سعد بن عاص حاکم کوفه درصدد فتح طبرستان برآمد و سرانجام سواحل طبرستان، رویان و دماوند را به تصرف خود در آورد. در زمان مروان بن محمد ( ۱۳۲-۱۲۶ هـ. ق ) آخرین خلیفه ٔ بنى‌امیه، ‌ اهالى طبرستان علیه حکام عرب سر به شورش برداشتند .



در دوره خلافت ابوالعباس سفاح ( ۱۳۶-۱۳۲ هـ. ق) - اولین خلیفه عباسى - یکى از عاملان وى رهسپار طبرستان شد و با اهالى آن منطقه از طریق صلح و مدارا کنار آمد، لیکن در دوره ٔ خلافت ابوجعفر منصور ( ۱۵۸-۱۳۶ هـ. ق) - دومین خلیفه ٔ ‌ عباسى - مردم طبرستان براى چندمین بار سر به شورش برداشتند. سرانجام طبرستان کاملاً تحت اطاعت اعراب در‌آمد، ولى بعد از آن نیز در سرزمین طبرستان مانند سابق، مسکوکاتى با خط پهلوى ضرب شد. سرانجام در سال ۱۶۷ هجرى قمرى « ونداد هرمز» سلسله ٔ مستقلى در طبرستان تأسیس کرد. در قرن چهارم و پنجم هجرى، طبرستان میدان کشمکش سلسله ٔ ‌ آل‌زیار و آل‌بویه از یک طرف و سامانیان و غزنویان از طرف دیگر شده بود، اغلب اوقات طبرستان تحت اداره ٔ امراى آل‌زیار بود. در سال ۴۲۶ هجرى قمرى، ‌ سلطان مسعود غزنوى از طریق گرگان وارد طبرستان شد و صدمات و خسارات جانى و مالى زیادى به اهالى آن سامان وارد آورد. هنوز این خرابه‌ها ترمیم نشده بود که طغرل اول مؤسس سلسله ٔ سلجوقى به گرگان و طبرستان حمله‌ور شد .



در سال ۶۰۶ هجرى قمرى طبرستان از جمله «کبود جامه» به دست سطان محمد خوارزمشاه افتاد و اسپهبد کبود جامه به نام «رکن‌الدین کبود جامه» و فرزندانش به دست سلطان محمد خوارزمشاه اسیر شدند. زمانى که سلطان محمد خوارزمشاه از نبرد با سپاهیان مغول فرار مى‌کرد، رکن‌الدین، مغولان را به جایگاه سلطان محمد هدایت کرد و بر اثر این خوش مدمتى، از طرف مغولان به حکومت کبود جامه رسید و سرانجام توسط تیموریان بساط حکمرانى آنها نیز برچیده شد. بعد از درگذشت امیرتیمور، سادات مرعشى با کسب اجازه از شاهرخ میرزا ( ۸۵۰-۸۰۷ هـ.ق)‌ به مازندران برگشتد و به عنوان امیران باج‌گزار این نواحى سلطنت کردند . سرانجام در زمان سلطنت شاه‌عباس اول به طور کلى قدرت سادات مرعشى از بین رفت .



پس از برچیده شدن بساط حکومت ملوک‌الطوایفى طبرستان که تا سال ۱۰۰۶ هجرى قمرى ادامه داشت، این منطقه در زمان حکومت شاه‌عباس اول و سلاطین بعدى سلسله ٔ صفوى به یکپارچگى حکومت محلى دست یافت. شاهان صفوى در طول هر سال به کرات به عنوان شکار و یا پس از احداث فرح‌آباد جهت استراحت به این منطقه سفر مى‌‌کردند . نادرشاه افشار براى مقابله با دشمنان، به ویژه دشمنان شمالى و روس‌ها، ‌ در مازندران یک کارخانه کشتى‌سازى دایر کرد و بر رونق هر چه بیشتر منطقه افزود. از دوره ٔ فتحعلى‌شاه قاجار، به منطقه ٔ سرسبز و زیبا و دل‌انگیز مازندران، به عنوان یک منطقه ٔ استراحتى - تفریحى توجه گردید و ناصرالدین‌شاه طى دو سفر دستور تعمیر راه‌ها و کاروان‌سراها را صادر کرد . در دوران سلطنت پهلوى منطقه ٔ ‌ مازندران مانند سایر مناطق کشور از راه‌هاى ارتباطى برخوردار شد و به علت شرایط محیطى و آب و هواى معتدل، چشم‌اندازهاى زیبا و نزدیکى‌اش به تهران، محل استراحت و تفریح قسمت اعظم مردم کشور شد .




وضعیت اجتماعى و اقتصادى استان



مطابق نتایج سرشمارى عمومى نفوس و مسکن آبان‌ماه ۱۳۷۵ ، جمعیت استان اندکى بیش از ۰۰۰ ‚ ۶۰۰ ‚ ۲ نفر است که از این تعداد ۴۵/۸۹ درصد در نقاط شهرى و ۵۴/۱۰ درصد در نقاط روستایى سکونت داشته و بقیه غیرساکن بوده‌اند. در همین زمان، از کل جمعیت استان، ۸۴۱ ‚ ۲۹۶ ‚ ۱ نفر مرد و ۱۶۷ ‚ ۳۰۵ ‚ ۱ نفر زن بوده‌اند. نسبت جنسى جمعیت استان برابر ۹۹ است، ‌ به عبارت دیگر، در این استان در مقابل هر ۱۰۰ نفر زن، ۹۹ نفر مرد وجود داشته است. از جمعیت این استان ۳۶/۳۳ درصد در گروه سنى کمتر از ۱۵ ساله، ۵۸/۹۳ درصد در گروه سنى ۶۴-۱۵ ساله، ۴/۶۹ درصد در گروه سنى ۶۵ ساله و بالاتر قرار داشته‌اند و سن بقیه ٔ افراد نیز نامشخص بوده است .



در آبان ۱۳۷۵ ، از جمعیت استان ۹۹/۷۰ درصد را مسلمانان تشکیل مى‌داده‌اند. این نسبت در نقاط شهرى ۹۹/۵۷ درصد و در نقاط روستایى ۹۹/۸۰ درصد بوده است. در فاصله ٔ سال‌هاى ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ تعداد ۲۴۶ ‚ ۳۴۷ نفر به استان وارد و یا در داخل آن جابه‌جا شده‌‌اند. محل اقامت قبلى ۲۵/۸۰ درصد مهاجران سایر استان‌ها، ۲۰/۱۰ درصد شهرستان‌هاى دیگر همین استان و ۵۳/۳۸ درصد در شهرستان محل سرشمارى بوده است. محل اقامت قبلى بقیه ٔ افراد، خارج از کشور یا اظهار نشده است. در آبان ۱۳۷۵ ، از ۴۸۶ ‚ ۳۱۹ ‚ ۲ نفر جمعیت ۶ ساله و بالاتر استان، ۸۰/۷۸ درصد باسواد بوده‌اند. در سال مذکور، از شاغلان ۱۰ ساله و بالاتر ۳۱/۳۱ درصد در گروه کشاورزى، ۲۳/۸۷ درصد در گروه صنعت، ۴۰/۱۴ درصد در گروه خدمات فعالیت داشته‌اند و ۱/۷۷ درصد اظهار نشده و نامشخص گزارش شده است .


مازندران از نظر کشاورزى، دام‌پرورى، صید ماهى، جنگل‌دارى و صنایع و معادن، وضعیت نسبتاً ممتازى دارد. بیش از ۹۰۰ هزار هکتار از مساحت استان، زیرکشت برنج، پنبه، گندم، ‌ جو، دانه‌هاى روغنى (سویا)، مرکبات و چاى قرار دارد. حدود نیمى از محصول مرکبات کشور از مازندران تأمین مى‌شود. سیب، آلوى قطره طلا و گلابى از سایر میوه‌هاى استان هستند. در استان مازندران پرورش دام و انواع طیور هم به شکل سنتى و به هم به صورت صنعتى رواج دارد. مرتع قشلاقى، میان‌بند و ییلاقى آن از کانون‌هاى عمده ٔ رمه‌گردانى و زنبوردارى است. در نوار ساحلى و حاشیه ٔ ‌ اراضى باتلاقى، پرورش گاو‌میش نیز رواج دارد. پرورش کرم ابریشم و تولید پارچه‌هاى ابریشمى نیز یکى دیگر از فعالیت اقتصادى در استان است . مجاورت استان مازندران با دریاى خزر و جریان رودخانه‌هاى متعدد در آن، زمینه ٔ مساعدى را براى پرورش، تکثیر و صید انواع ماهى و توسعه شیلات فراهم آورد است. زغال‌سنگ، سرب، سنگ‌آهک، سنگ مرمریت، نمک‌آبى، پوکه ٔ ‌ معدنى فلورین، بوکسیت و سیلیس از ذخایر معدنى استان هستد که برخى از آن‌ها به طور وسیعى بهره‌بردارى مى‌شود. در استان مازندران صنایع نساجى، غذایى، ساختمانى و الکتریکى توسعه ٔ ‌ قابل توجهى یافته‌‌اند. گسترش صنایع وابسته به کشاورزى، جنگل و تولید مواد غذایى نیز زمینه‌هاى بسیار مناسبى دارند، ولى از استقرار صنایع سنگین، به ویژه صنایع آلوده‌کننده به دلیل حساسیت محیط استقبال چندانى به عمل نیامده است. صنایع دستى استان مازندران شامل قالى‌بافى، گلیم‌بافى، حصیربافى، چادر شب و جوراب پشمى، نخ‌ریسى، پارچه‌بافى، ‌ نمد، زیلو، جاجیم، ظروف گلى و وسایل چوبى است که مواد خام آن‌ها در محل تهیه مى‌شود .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:14 - 0 تشکر 535549




استان هرمزگان




موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان هرمزگان با وسعت ۶۸۴۷۵/۸ کیلومترمربع، در جنوب ایران مابین مختصات جغرافیایى ۲۵ درجه و ۲۳ دقیقه تا ۲۸ درجه و ۵۷ دقیقه ٔ عرض شمالى، و ۵۲ درجه و ۴۱ دقیقه تا ۵۹ درجه و ۱۵ دقیقه ٔ طول شرقى از نصف‌النهار گرینویچ واقع شده است. این استان از شمال و شمال شرقى با استان کرمان؛ از جنوب با خلیج‌فارس و دریاى عمان؛ از جنوب شرقى با استان سیستان و بلوچستان؛ و از غرب با استان‌هاى فارس و بوشهر همسایه است .



تنگه ٔ هرمز، ‌ یکى از حساس‌ترین و حیاتى‌ترین گذرگاه‌هاى آبى عصر حاضر، در قلمرو سیاسى این استان قرار دارد. این تنگه ٔ هلالى شکل ۱۸۷ کیلومتر طول دارد. عمق تنگه ٔ هرمز به دلیل شیب تند کف آن از قسمت شمال به جنوب متغیر است؛ به طورى که در نزدیکى جزیره ٔ لارک، در حدود ۳۶ متر و در ساحل جنوبى نزدیک شبه‌جزیره مَسنِدام ۱۸۰ متر است .



هم‌چنین ۱۴ جزیره ٔ کوچک و بزرگ به نام‌هاى ابوموسى، بنى‌فرور، تُنب بزرگ و کوچک، سیرى، شتور، فرور، کیش، لاوان، قشم، لارک، هرمز، هندورابى و هنگام در محدوده ٔ آب‌هاى ساحلى این استان قرار دارند .



استان هرمزگان، طبق آخرین تقسیمات کشورى، مشتمل بر ۸ شهرستان، ۲۱ بخش، ۶۹ دهستان و ۲۰۴۶ آبادى داراى سکنه است و شهرستان‌هاى آن عبارت‌اند از : بندرعباس، بندر لنگه، میناب، رودان، قشم، جاسک، حاجى‌آباد و ابوموسی .











جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




بخش عمده‌اى از مساحت این استان را مناطق کوهستانى در بر گرفته‌اند. کوه‌هاى این منطقه ادامه ٔ رشته‌کوه‌هاى زاگرس‌اند که به تدریج از شمال شرقى به جنوب شرقى امتداد مى‌یابند. ادامه ٔ این رشته همراه با کاهش ارتفاع، به تپه‌ماهورهاى آهکى، گچى و شنى منتهى شده و به زمین‌هاى پست ساحلى خلیج‌فارس و دریاى عمان متصل مى‌‌گردد. این ناحیه ٔ پست ساحلى، در اطراف تنگه ٔ ‌ هرمز وسعت بیش‌ترى یافته، و شرایط مساعدى براى کشاورزى و صیفى‌کارى به وجود آورده است .



با توجه به مشخصات اقلیمى و استقرار استان هرمزگان در منطقه ٔ فوق حاره‌اى، گرمى هوا مهم‌ترین پدیده ٔ ‌ مشهود اقلیمى آن است .



استان هرمزگان از مناطق گرم و خشک ایران است و اقلیم آن تحت تأثیر آب و هواى نیمه‌بیابانى و بیابانى قرار دارد. هواى نوار ساحلى در تابستان‌ها، بسیار گرم و مرطوب است و گاهى نیز دماى آن از ۵۲ درجه ٔ سانتى‌‌گراد تجاوز مى‌کند. دماى متوسط سالانه ٔ این منطقه در حدود ۲۷ درجه ٔ سانتى‌گراد است .



از ویژگى‌هاى آب و هوایى استان هرمزگان، یک فصل طولانى گرم و یک فصل کوتاه خنک است. فصل گرم همراه با هواى شرجى ۹ ماه به درازا مى‌کشد. فصل تابستان از اوایل اسفندماه شروع مى‌شود؛ هوا رفته رفته رو به گرمى مى‌رود تا این که گرما در تیر و مرداد ماه به اوج خود مى‌رسد. فصل خنک آن همراه با خشکى نسبى هوا، در حدود ۳ ماه طول مى‌کشد. این فصل از اوایل آذرماه شروع مى‌شود و تحت تأثیر توده‌هاى هواى خنک غربى قرار مى‌گیرد. دماى هواى این استان، در سردترین شب‌هاى سال، به ندرت به صفر درجه مى‌رسد و در روزهاى زمستانى، دماى آن معمولاً از ۱۰ درجه ٔ ‌ سانتى‌گراد بالاى صفر پایین‌تر نمى‌آید .



اصولاً آب و هواى این استان همانند آب و هواى نواحى بیابانى است و میزان بارش‌هاى جوى آن نیز فوق‌العاده اندک مى‌باشد. در این منطقه، در حدود ۹ ماه از سال، بارندگى مهمى صورت نمى‌گیرد و قسمت عمده ٔ بارندگى آن نیز در یک یا دو نوبت به وقوع مى‌پیوندد. در همان موارد اندک هم، ‌ بارندگى آن اغلب مانند باران‌هاى بهارى سیل‌آسا است و خسارات فراوانى به بار مى‌آورد. میزان رطوبت نسبى در سواحل خلیج‌فارس عمدتاً بالا است و بین ۲۰ تا ۱۰۰ درصد نوسان دارد .



مهم‌‌ترین بادهایى که در این استان مى‌وزند، عبارت‌اند از :



- باد سهیلى‌ : این باد، ‌ بادى است تابستانى و گرم که از جنوب شرقى به سمت شمال غربى مى‌وزد و در رسیدن میوه ٔ خرما نقش اساسى دارد .



- باد شمالى : این باد به مدت ۹ ماه از سال به موازات سواحل شمالى خلیج فارس مى‌وزد و ۴۰ روز از دوره ٔ ‌ وزش آن، ‌ در فصل تابستان، همراه با گرد و غبار فراوان است . جهت وزش این باد غیر از زمستان که جهت غربى - شرقى دارد، از جنوب غربى به سمت شمال شرقى است. باد شمالى در فصل زمستان توأم با هواى نسبتاً سرد است و دوام کم‌ترى دارد .



- باد نشى (نعشی ) :‌ این باد، بادى است سرد و طوفان‌زا که در فصل زمستان در سواحل استان مى‌وزد. جهت این باد از شمال شرقى به سمت جنوب غربى است، و گاهى در تنگه ٔ ‌ هرمز به طور پیوسته، و به مدت ۳ تا ۵ روز مى‌وزد .



- باد غربى : این باد، بادى بهارى است که از نیمه ٔ فروردین تا اوایل تابستان از سمت جنوب به شمال مى‌وزد .



- باد قوس : این باد، ‌ بادى زمستانى است که جهت شرقى - غربى دارد و باعث بارش فراوان در منطقه مى‌شود .



- باد شرجى یا شرقى : این باد تابستانى که از بادهاى بسیار نامطلوب سواحل شمالى خلیج‌فارس محسوب مى‌شود، در فصل تابستان مى‌وزد و پس از برخورد به سطح دریا، رطوبت فراوانى را همراه مى‌آورد و نم نسبى هوا را به شدت افزایش مى‌دهد. این باد گاهى با ابر و مه همراه است و در برخى نواحى نیز موجب بارندگى مى‌شود .



- باد لوار ( تش‌باد) : این باد از سمت جنوب غربى مى‌وزد و از بیابان‌هاى عربستان نشأت مى‌گیرد. زمان وزش باد لوار از تیرماه تا شهریورماه است .



- باد بحرى یا شمال غربى : این باد اغلب در فصل زمستان شروع به وزیدن کرده و نسیمى از طرف دریا به ساحل مى‌آورد که گاهى نیز بارندگى‌هاى اندکى را به دنبال دارد .



مناسب‌ترین فصل مسافرت به استان هرمزگان، فصل زمستان است .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:14 - 0 تشکر 535550



استان هرمزگان ( ۲ )




جغرافیاى تاریخى استان


جغرافیاى تاریخى استان هرمزگان با تاریخ و جغرافیاى خلیج‌فارس درهم آمیخته است. تا قرن چهارم پیش از میلاد، مدارک پراکنده‌اى بر پایه ٔ نوشتارهاى تاریخ‌نگارى یونانى درباره ٔ خلیج‌فارس وجود دارد. ظاهراً در دوران بسیار کهن، ‌ اقوامى در سواحل غربى خلیج‌فارس و دشت‌هاى جنوبى و غربى ایران مى‌زیسته‌اند . شواهدى نیز مبنى بر پیدایش و توسعه ٔ دریانوردى در آن دوران وجود دارد. از جمله مى‌توان به دریانوردى بابلیان در قرن هفتم پیش از میلاد، در خلیج‌فارس اشاره کرد. نخستین مدرک قطعى درخصوص دریانوردى در خلیج‌فارس، به زمان «نئارخورس» یا «نئارک»، دریاسالار اسکندر مقدونى، مربوط است. اسکندر پس از فتح سرزمین‌هاى اطراف رودخانه ٔ سند (هندوستان) ظاهراً از طریق مصب رودخانه ٔ سند و دریا، به سوى مکران و تنگه ٔ هرمز و خلیج‌فارس حرکت کرد و در سال ۳۲۶ قبل از میلاد، از دهانه ٔ رودخانه ٔ سند گذشت؛ ولى طوفان و امواج سهمگین دریا وى را مجبور به بازگشت نمود .



اسکندر، ‌ دریاسالار خود به نام نئارک (نئارخوس) را به عنوان سرپرست ناوگان دریایى رهسپار خلیج‌فارس کرد. نئارک پس از عبور از سواحل مکران، به بندر هرمز یا میناب کنونى رسید. نئارک در خلیج‌فارس به جزیره ٔ خالى از سکنه‌اى به نام « بارقانا» که گفته مى‌شود همان جزیره ٔ «هرمز» یا «لارک» یا «اوآراکنا» و یا «کیش» کنونى است، ‌ رسید. نئارک چنین گفته است که هیچ‌یک از سواحل را در طول سفر دریایى خود مانند سواحل خلیج‌فارس آباد و مزروع ندیده است .



تاریخ مکتوب بندر هرمز از زمان اردشیر بابکان آغاز مى‌شود. مورخین شرقى و اروپایى چنین گفته‌اند که روزگار آبادانى بندر هرمز طى سال‌هاى ۲۴۱-۲۱۱ میلادى بوده؛ ولى پس از ظهور اسلام و سقوط دولت ساسانى، به عنوان یکى از مهم‌ترین مراکز دادوستد شرق معروفیت پیدا کرده است .



در سال‌هاى ۷۵۰-۶۶۱ میلادى، منطقه ٔ خلیج‌فارس جزو قلمرو خلافت اموى و سپس جزو قلمرو خلافت عباسى (در سال‌هاى ۱۲۸۵-۷۵۰ میلادی) بوده است. از اواخر قرن هشتم میلادى که دوران شکوفایى خلافت عباسى بود، دادوستدهاى دریایى رونق بسزایى یافت. بسیارى از مورخین، این راه دریایى را با اهمیت‌تر از جاده ٔ ‌ معروف ابریشم یا شاخه ٔ مهمى از آن مى‌دانند .



مارکوپولو، جهانگرد مشهور ایتالیایى در سال‌هاى ۱۲۷۲ و ۱۲۹۳ میلادى از بندر هرمز دیدن کرد. وى گزارش کرده است که جواهرات ایران، ‌ عاج و ابریشم هند و چین و مروارید بحرین در بازارهاى بندر هرمز خرید و فروش مى‌شده است .



در سال ۱۳۰۰ میلادى سیف‌الدین - پادشاه بومى بندر هرمز - از ترس حمله ٔ مغول‌ها، بندر هرمز را ترک و به جزیره ٔ هرمز (جردم) عزیمت کرد و در آنجا شهر دیگرى بنا نهاد .



در سال ۱۴۵۳ میلادى هنگامى که قسطنطنیه به دست سلطان محمد فاتح سقوط کرد، ارتباط زمینى اروپاییان با آسیا گسسته شد. در سال ۱۴۹۷ میلادى، براى اولین بار استعمارگران غربى به فرمانروایى «واسکودوگاما» در بنادر خلیج فارس پیاده شدند .



در سال ۱۵۰۶ میلادى پرتغالى‌ها به عنوان محافظت از منافع پرتغال در برابر تجار مصرى و ونیزى، به رهبرى «آلفونسو آلبوکرک» با هفت کشتى جنگى جزیره هرمز را محاصره نمودند. بندر هرمز در این زمان، کلید تجارى خلیج‌فارس محسوب مى‌شد و راهِ ادویه از کنار همین بندر در تنگه ٔ هرمز عبور مى‌کرد. سقوط هرمز که از نظر تجارى و نظامى براى دولت ایران اهمیت داشت، به جدا شدن هرمز از ایران و تسلط پرتغالى‌ها بر تنگه ٔ هرمز و وضع مالیات براى عبور کشتى‌ها گردید . شاه‌اسماعیل صفوى که در صدد اعاده ٔ مالکیت ایران بر هرمز بود به سبب گرفتارى‌هاى ناشى از جنگ با عثمانیان، به بیرون راندن پرتغالى‌ها موفق نشد و پیمانى با آنان منعقد نمود که به موجب آن پرتغالى‌ها مى‌بایست در لشکرکشى به بحرین، شاه‌اسماعیل را مساعدت مى‌‌کردند. با این پیمان تسلط پرتغالى‌ها بر خلیج ‌فارس تا مدتى تثبیت شد؛ ولى شاه‌عباس بزرگ با کمک قواى انگلیس، حاکمیت پرتغالى‌ها بر خلیج فارس را پایان داد .



هلندى‌ها در سال ۱۰۰۴ هـ.ق تجارتخانه‌اى در بندرعباس تأسیس کردند و به دنبال آن رقابت، بین هلند و انگلستان شدت گرفت. در اواخر دوره ٔ سلطنت شاه صفوى، ‌ دولت ایران به لغو معافیت گمرکى واردات و صادرات هلندى‌ها اقدام کرد. هلندى‌ها به حصار جزیره ٔ قشم هجوم آوردند و براى جلوگیرى از تجارت انگلیس، چند کشتى جنگى به تنگه ٔ ‌ هرمز و بندرعباس اعزام کردند. دولت ایران ضمن تقاضاى صلح، به هلندى‌ها اجازه داد که در هر نقطه‌اى از ایران به تجارت ابریشم اقدام کنند و از معافیت گمرکى در واردات برخوردار شوند. در همین زمان، با تیره شدن روابط بین هلند و انگلیس در اروپا، هلندى‌ها به کشتى‌هاى انگلیس در جاسک حمله کردند و قشم را به دست گرفتند؛ بندرعباس را گلوله‌باران کردند؛ دژ مستحکمى را در نزدیکى تجارتخانه ٔ خود در بندرعباس احداث نمودند؛ براى نزدیکى بیش‌تر با دهانه ٔ خلیج‌فارس تأسیسات تجارى خود را به جزیره ٔ خارک منتقل کردند و از پرداخت اجاره‌بهاى خارک به میرمهنا، حاکم بندر ریگ و جزیره ٔ خارک خوددارى نمودند. میرمهنا در سال ۱۷۶۵ میلادى به هلندى‌ها حمله برد، دژ آن‌ها را تسخیر کرد و آنان را از جزیره بیرون راند. بدین ترتیب هلندى‌ها که مرکز تجارى خود را از بندرعباس برچیده بودند، عملاً از خلیج‌فارس خارج شدند .



با تشکیل و رسمیت یافتن کمپانى هند شرقى، دولت انگلیس سیاست گسترده ٔ استعمارى خود را علیه ایران به کار گرفت و در اندک مدتى بر سراسر سواحل خلیج‌فارس تسلط یافت. دولت انگلیس و عمال کمپانى هند شرقى با نیرنگ، از اتحاد قدرت‌هاى محلى جلوگیرى کردند و با ایجاد جنگ‌هاى منطقه‌‌اى، موجبات ضعف آن‌ها را فراهم آوردند. در این دوره، سیاست انگلیس در خلیج فارس ایجاد شیخ‌نشین‌هاى متعدد و کوچک بود تا از اتحاد آن‌ها در مقابل خود جلوگیرى کند .



خلیج‌فارس بعد از جنگ جهانى اول، نه تنها به عنوان یک معبر دریایى تجارى بسیار مهم، بلکه به عنوان بزرگ‌ترین کانون نفت و منبع مهم رشد صنایع، اهمیت اقتصادى و استراتژیکى فراوانى یافت؛ به طورى که کلیه ٔ طرف‌هاى تجارى خارجى ایران به ویژه انگلیس با جدیت تمام تلاش کردند حضور فیزیکى خود را در خلیج‌فارس حفظ کنند .


موقعیت استراتژیکى استان هرمزگان، در دهه‌هاى بعدى نیز توجه ویژه به این منطقه را براى دولت‌ها و کشورهاى خارجى الزامى مى‌ساخت .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

پنج شنبه 9/6/1391 - 22:15 - 0 تشکر 535554



استان همدان




موقعیت جغرافیایى و تقسیمات سیاسى استان




استان همدان با مساحت ۲۰ هزار و ۱۷۲ کیومترمربع، ۱/۲ درصد از کل مساحت کشور را در بر مى‌گیرد. این استان بین مدارهاى ۵۹ درجه و ۳۳ دقیقه تا ۴۹ درجه و ۳۵ دقیقه عرض شمالى و ۳۴ درجه و ۴۷ دقیقه تا ۳۴ درجه و ۴۹ دقیقه ٔ طول شرقى از نصف‌النهار گرینویچ قرار گرفته است .



استان همدان جزو استان‌هاى غربى ایران است که از شمال به استان زنجان، از جنوب به استان لرستان، از شرق به استان مرکزى و از غرب به استان‌هاى کرمانشاه و کردستان محدود مى‌شود .



بلندترین نقطه ٔ استان همدان، قله ٔ الوند با ارتفاع ۳۵۷۴ متر و پست‌ترین مکان این استان اراضى عَمْرآباد در کنار رود قره‌چاى در بخش شرا و پیشخوار است .



استان همدان از نظر تقسیمات کشورى، ۸ شهرستان، ‌ ۱۶ شهر، ۱۸ بخش و ۶۸ دهستان دارد و مرکز آن شهر همدان است .



- شهرستان‌هاى این استان عبارت‌اند از :



همدان، نهاوند، تویسرکان، ملایر، کبودرآهنگ، اسدآباد، بهار و رزن .



- شهرهاى آن عبارت‌اند از :



همدان، اسدآباد، بهار، قروه ٔ درجزین، کبودرآهنگ، لالجین، مریانج، ملایر، سامن، نهاوند، تویسرکان، سرگان، رزن، فامنین، صالح‌آباد و فیروزان است .



- بخش‌هاى تابعه ٔ آن در همدان :



مرکزى، شراء، فامنین؛ و در ملایر : مرکزى، جوکار، سامن؛ و در نهاوند : مرکزى، خزل؛ و در تویسرکان : مرکزى، قِلقل رود؛ و در کبودرآهنگ : مرکزى، گل‌تپه؛ و در اسدآباد : مرکزى، لالجین (در بهار)؛ و در رزن: مرکزى، سردرود، قروه و درجزین است .











جغرافیاى طبیعى و اقلیم استان




استان همدان منطقه‌‌اى است مرتفع. کوهستان الوند که از شمال غربى به جنوب شرقى کشیده شده است جزو پیشکوه‌هاى داخلى زاگرس است .



کوه الوند در جنوب و غرب شهر همدان قرار گرفته و توده‌اى از سنگ گرانیت است، از سنگ‌هاى آن در صنعت ساختمان‌سازى استفاده مى‌شود .



از زیباترین بناهایى که با استفاده از این سنگ‌ها ساخته شده است آرامگاه فیلسوف نامدار ایران شیخ‌الرئیس ابوعلى‌سینا، ‌ در همدان است که دیرتر به شرح آن خواهیم پرداخت .



ارتفاعات مهم استان عبارت‌اند از : گرمه و سرده در ملایر، آلمابلاغ در حدفاصل اسدآباد و بهارکوه، بوقاطى در کبودرآهنگ، گرویاگرى در جنوب نهاوند و خان گُرمَز در سیاه دره ٔ تویسرکان و رشته کوه زاگرس با قله زیباى الوند حدفاصل تویسرکان و همدان .



در ناحیه ٔ شمال شرقى و شرق ارتفاعات الوند در میان کوه الوند و کوه گرین اراضى پست و دشت‌هاى هموار استان قرار دارد. دشت‌هاى وسیع شمال و شمال شرقى استان در مسیر بادهاى شدید است. توده‌هاى هوا به راحتى این نواحى را تحت تأثیر قرار مى‌دهد .



استقرار این دشت‌ها در مجاورت نواحى مرتفع و کوهستانى باعث وزش بادهاى شدیدى در سطح استان مى‌شود؛ به همین دلیل استان همدان از مناطق بادخیز کشور به شمار مى‌آید و اغلب شهرهاى استان همدان در ارتفاعات واقع شده‌اند. متوسط سرعت باد در استان همدان ۴ متر در ثانیه گزارش شده است .



از دیگر عوامل مؤثر در شرایط جوى این استان یکى دورى آن از دریا و دیگرى جریان‌هاى پرفشار هواى سرد شمالى و غربى است. به طورکلى مناطق مرتفع استان آب و هواى سرد کوهستانى دارد و مناطق جنوبى آن - ملایر و نهاوند - داراى آب و هواى معتدل کوهستانى است .



به استناد گزارش‌هاى ایستگاه‌هاى سینوپتیک همدان - نوژه، حداکثر مطلق درجه ٔ حرارت هوا در این استان ۳۶/۸ ، و حداقل مطلق آن ۲۹/۶- و متوسط حرارت آن ۹/۶ درجه ٔ سانتى‌گراد است. گرم‌ترین ماه‌هاى سال با حداکثر دماى ۳۵ درجه ٔ سانتى‌گراد تیر و مرداد است و سردترین ماه‌هاى سال، با میانگین ۲۵/۴- درجه ٔ سانتى‌گراد دى و بهمن است .



به استناد همین گزارش، میزان سالانه ٔ بارندگى بیش از ۳۰۰ میلى‌متر است که در ماه‌هاى مختلف سال متغیر است؛ به طورى که در فروردین حداکثر ۹۵ میلى‌متر، در اردیبهشت ۸۲ میلى‌‌متر، در خرداد ۸۱ میلى‌متر و در بقیه ٔ ماه‌ها نیز به تناسب فصل متغیّر است. استان همدان با ۱۴۳ روز یخ‌بندان در سال یکى از سردترین استان‌هاى کشور است. سردترین ماه‌هاى سال، دى، بهمن، اسفند و گاهى فروردین است .



وزش باد در سطح استان تقریباً در تمام ماه‌هاى سال ادامه دارد. انواع جریان باد‌هاى این استان، عبارت‌اند از :



- بادهاى شمال و شمال غربى که بیشتر در فصل بهار و زمستان جریان پیدا مى‌کند، و غالباً مرطوب و باران‌زاست .



- بادهاى غربى - شرقى، که بیشتر در فصل پاییز مى‌وزد .



- بادهاى محلى، که بر اثر اختلاف فشار بین ارتفاعات و دشت‌ها پدید مى‌آید، مثل بادکور در ناحیه ٔ ‌ اسد‌آباد .



با توجه به شرایط اقلیمى مناسب‌ترین زمان براى مسافرت به همدان، از اواخر اردیبهشت تا اواخر مهرماه است. در این مدت علاوه بر زیبایى و سرسبزى‌هاى پراکنده در سراسر استان همدان تابش آفتاب و درجه ٔ حرارت بسیار مطلوب است. زمان مذکور فرصت مناسبى است تا ایرانگردان علاقه‌مند به استان همدان از تعطیلات تابستانى خود بیشترین بهره را بگیرند. اگر کسانى قصد استفاده از برف براى ورزش اسکى و سایر ورزش‌هاى زمستانى را داشته باشند، فصل زمستان بسیار مناسب است؛ به ویژه آن که امکانات ورزش اسکى و کوهنوردى زمستانى در دامنه‌هاى الوند فراهم است .




جغرافیاى تاریخى استان




استان همدان یکى از مناطق تاریخى ایران و از قدیمى‌ترین کانون‌هاى تمدن به شمار مى‌رود . آثار تاریخى موجود در این استان قدمت و کهن سالى آن را نشان مى‌دهد .


اولین مدرسه عشق که تأســـیس شده 

درس عشق علی و فاطمه تدریس شده

گـل ادم چـو سـرشـتن به کاه از عـلــی

اولـین کلمه که آمـوختن علـی بود علـی

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.