• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 2122)
سه شنبه 17/5/1391 - 9:24 -0 تشکر 495838
در رثاء شاه مردان علی(ع)

     
 

ایام شهادت مولی الموحدین/امیرمومنان/

حضرت علی (ع)بر شما تسلیت باد.

 طاعات و عبادات شما مقبول درگاه الهی .

 
((مظهرداد و عدالت)) 

  اسوه تقوی علی و مظهر ایمان علی

عـزت آل پیمـــبر عـاشـق جانان علی

 

منشا جود و سخاوت ،موج دریای وفا


لعل رخشان ولایت ، گوهر تابان علی

 

یـاور غمـدیـدگان و حـامی بیـچارگان

یار زهـرای بتــول و منبع احسان علی

 

رهنورد کوی عشق و سالک بیدار حق

واله و شیدای الله از دل و از جان علی

 

 

مظهر داد و عدالت، در قضاوت بی­نظیر

لاله محراب خون و عدل بی پایان علی

 

 واصـل عـرش الهی ، اوج ایثــار و صـفا

یکه تاز عـرصـه حق ، ناطـق قرآن علی

 

منبع مهر و محبت ،صاحب لطف و کرم

افتــخار شیــعیان و آیت الرحمــان علی

 

 نور چشـمان رسول و سـرور مـولای ما

لولو مرجان عشق و اختر رخشان علی

 

 اعظم است ­وعالم وباحسن وتدبیروعطا

لفظ قرآن وحدیث وقسط والمیزان علی

 

نغمـه پـردازد «رها» بـا نـام حیـدر دائما

همدم ­هرشیعه باشد در همه دوران ­علی

 

____________بهروز ((رها))

 

چهارشنبه 18/5/1391 - 13:17 - 0 تشکر 497474

اى آسمان غم زده، امشب، شب على است
مطلوب اولیاى خدا، مطلب على است
امشب به کوفه دیده بیدار اختران
مثل همیشه محو نماز شب على است
مسجد گرفته ماتم و گلدسته غریب
چشم انتظار زمزمه یا رب على است
در دوردست حادثه قلب صبور چاه
لبریز سوز سینه و تاب و تب على است
دلجویى از خرابه نشینان مستمند
درس محبّتى است که در مکتب على است
همکاسه فقیر شدن رسم مرتضاست
دمساز با یتیم شدن مذهب على است
تصویر هرچه غم که تصوّر کند کسى
در چلچراغ اشک غم زینب على است
آیینه جمالش اگر غرقه خون شود
ذکر جمیل فاطمه نقش لب على است
-----------------------
شعری از مشهدى

چهارشنبه 18/5/1391 - 13:17 - 0 تشکر 497476

شمع مى‏ سوخت ولى نور نداشت
جمع، بى پرتو او شور نداشت
ماهتابى که به رخ رنگ نداشت
غیر ناله به لب آهنگ نداشت
لاله‏ اى سرخ که پرپر مى‏ گشت
مست از باده کوثر مى‏ گشت
باغبان و غم مرگ یاسش
دیدن سوختن احساسش
کیست این بحر غم دیرینه
کیست این کشته زخم سینه
مردِ حق باشد و حقش بردند
همه عمر دلش آزردند
مغرب عشق عجب پر شفق است
مردِ حق رَهسِپَرِ کوىِ حق است
نخلها، زمزمه قرآن کو؟
ناله هر شب نخلستان کو؟
کیست بر کوفه دل جان بخشد
نان و خرما به یتیمان بخشد
یاد ویرانه نشینان باشد
خسته ازغربت دوران باشد
کیست غم درنگهش اوج زند
خون سر در غم او موج زند
پر فلک هست ز فریاد دلش
خون سر آمده امداد دلش
شهر، پر از غم افزونش شد
کوچه‏ ها، گلشنى از خونش شد
سیل ایتام سوى خانه او
اوست شمع و همه پروانه او
هر یتیمى به لبش ذکر جلیست
شیر آورده و گریان علیست
اى نمازى که شکستت دادند
سَنَدِ عشق به دستت دادند
روزه عمرِ تو افطار شده
با گلت وعده دیدار شده
کعبه ‏اى، قبله ترا مى ‏پوید
روز و شب نام ترا مى‏ گوید
حج عشاق صفاى قدمت
هفت آفاق مرید کرمت
لیلى زینب مجنون، مولا
خیز از بستر پر خون، مولا
باده از روى حسن سیر بنوش
خیز، مسموم جفا، شیر بنوش
این حسین است صدایت بزند
بوسه گهگاه به پایت بزند
خیز محراب ترا مى‏ خواهد
دل اصحاب ترا مى‏ خواهد
فاتح بدر، ز پا افتادى؟
لیلهالقدر، ز پا افتادى؟
بعد تو قنبر تو مى ‏میرد
شاهِ دین، منبر تو مى‏ میرد
مأذنه بانگ اَذان مى ‏خواهد
کودکى آمده نان مى‏ خواهد
کوچه‏ ها پر شده از طفل یتیم
همه هستند در این داغ سهیم
شیر آورده تو را مى ‏جویند
اشک آلوده پدر مى‏ گویند
مظهر عشق و شهادت خواهى
جرم تو چیست؟ عدالت خواهى
خسته ‏اى را که تواَش یار شدى
در تب سخت پرستار شدى
طرد بود از همه، یارش گشتى
همدم آن دل زارش گشتى
در سحرگاه شب نوزدهم
دید چشمان خدا، آن کژدم
نیش زد بر جگر سوخته‏ات
رنگ خون زد رخ افروخته ‏ات
در یَمِ خون سَرَت نوح شدى
راحت از سینه مجروح شدى
باز هم صحبت از آن سینه شده
صحبت غربت دیرینه شده
سینه‏ اى را که سِپَر گشت تو را
خرد شد، دفع خطر گشت تو را
تو که با محنت و غم خو دارى
ماتم سینه و بازو دارى
غم مخور، هست عیان از حالت
فاطمه آمده استقبالت
زائر غنچه و یاسى دیگر
غیر زهرا نشناسى دیگر
-----------------------
سید محمد میر هاشمی

چهارشنبه 18/5/1391 - 13:18 - 0 تشکر 497477

اولین مظلوم عالم آه را گم کرده است
رهبر راه خدا همراه را گم کرده است
یک توقف پشت در صد بغض مانده در گلو
تا کنار قبر مخفی چاه را گم کرده است
هیچ فانوسی دگر در کوچه ها روشن نبود
نیمه شب خورشید یثرب ماه را گم کرده است
انتهای شب صدای زخمی اش آید بگوش
اختیار از ناله ی شبگاه را گم کرده است
تا اذان صبح از بس ناله زد خوابش گرفت
خواب دید آن شب حسینش راه را گم کرده است
ابرهای بی صدا از دیده اش دریا گرفت
رعد و برق نعره اش ناگاه را گم کرده است
یاد آن روزی که گفتا مجتبی نجوا کنان
گامهای مادرم درگاه را گم کرده است
درد تنهایی خود را با که گوید مرتضی
با که گوید شیعه ای آگاه را گم کرده است
شهر اشباه الرجال اینجاست ای زهرائیان
امت بی درد اردوگاه را گم کرده است
کاش از این بیشتر پنهان نماند منتقم
عصر عاشورائیان خونخواه را گم کرده است
-----------------------
محمود ژولیده

چهارشنبه 18/5/1391 - 13:19 - 0 تشکر 497479

در دل محراب خون جای من است
نغمه تکبیر آوای من است
روزه ام را در سحر قاتل گشود
زان بخون آغشته لبهای من است
بر خدای کعبه گشتم رستگار
با شهادت چون تمنای من است
خون دلهایی که خوردم سالها
از سرم جاری به سیمای من است
ای عدالت می شوی دیگر یتیم
کز جفا بگسسته اعضای من است
هر چه می خواهی ببین زینب مرا
کآخرین ساعات دنیای من است
گر چه ضرب تیغ زهر الود خصم
آتش افکن بر سراپای من است
سرد می اید که بر جانم هنوز
شعله ها از داغ زهرای من است
گر چه زخم سر شهیدم می کند
قاتل من داغ دلهای من است
-----------------------
سید رضا مؤیّد

چهارشنبه 18/5/1391 - 13:19 - 0 تشکر 497480

مسجد کوفه ببین عزم سفر کرد على
با دلى خون ز تو هم قطع نظر کرد على
مسجد کوفه مگر مسجدالاقصایى تو
که ز محراب تو تا عرش سفر کرد على
رفت آن شب که به مهمانى امّ کلثوم
دخترش را ز غمى سخت خبر کرد على
خبر از کشتن خود داد به تکبیر و فسوس
هر زمان جانب افلاک نظر کرد على
کس چو او روزه یک ساعته هرگز نگرفت
چون که افطار به هنگام سفر کرد على
گرچه جانش سفر تیر بلا بود، آخر
پیش شمشیر ستم فرق سپر کرد على
ریخت بر دامن محراب ز فرق سر او
آنچه اندوخته از خون جگر کرد على
گرچه در هر نفسى بود على را معراج
غوطه در خون زد و معراج دگر کرد على
-----------------------
سید رضا مؤیّد

چهارشنبه 18/5/1391 - 13:19 - 0 تشکر 497481

پیچید به کوفه این خبر در رمضان
شد شام غم على سحر در رمضان
هنگام سجود شد دوتا فرق على
یعنى که دونیمه شد قمر در رمضان
-----------------------
سید تقى قریشى

چهارشنبه 18/5/1391 - 14:11 - 0 تشکر 497538

سلام

در باره شب نوزدهم ماه مبارک رمضان:
سروده شده در:17مرداد 91برابربا 18ماه رمضان


آنشب علی مهمان دختر بود
دختر طوافش دور حیدر بود

آنشب علی حال عجیبی داشت
دائم به لب امن یجیبی داشت

آنشب علی مشغول احیا بود
فکر نماز صبح فردا بود

دختر که آن حال پدر می دید
گلبوسه ها از روی او می چید

بابا شوم قربان آن رویت
دختر فدای طاق ابرویت

بابا چرا امشب دگرگونی
حیرانی وبیتاب ودلخونی

یا رب مبادا شب سحر گردد
وقت وداعم با پدر گردد

آنشب به پایان شد سحر آمد
وقت وداعش با پدر آمد

عازم به مسجد چونکه مولا شد
مرغابیان را جمله آوا شد

مصداق نیک وال من والاه
مسجد مرو دیگر، بمان مولا

اما قضا بر رفتن اوبود
هنگام فزت گفتن او بود

در وقت رفتن سوی آن محراب
بیدار کرد جانی خود از خواب

تکبیره الاحرام چون می گفت
در گران از دیدگان می سفت

آنگه که هنگام سجود آمد
ضربت به فرق او فرود آمد

محراب کوفه عرق در خون شد
جن وملک زین غصه مجنون شد

اما علی (ع)را بین که خندان است
فزت ورب الکعبه گویان است

                          این نیز بگذرد.....
چهارشنبه 18/5/1391 - 14:53 - 0 تشکر 497558

برزخ گفته است :
[quote=برزخ;29918;497538]سلام

در باره شب نوزدهم ماه مبارک رمضان:
سروده شده در:17مرداد 91برابربا 18ماه رمضان


آنشب علی مهمان دختر بود
دختر طوافش دور حیدر بود

آنشب علی حال عجیبی داشت
دائم به لب امن یجیبی داشت

آنشب علی مشغول احیا بود
فکر نماز صبح فردا بود

دختر که آن حال پدر می دید
گلبوسه ها از روی او می چید

بابا شوم قربان آن رویت
دختر فدای طاق ابرویت

بابا چرا امشب دگرگونی
حیرانی وبیتاب ودلخونی

یا رب مبادا شب سحر گردد
وقت وداعم با پدر گردد

آنشب به پایان شد سحر آمد
وقت وداعش با پدر آمد

عازم به مسجد چونکه مولا شد
مرغابیان را جمله آوا شد

مصداق نیک وال من والاه
مسجد مرو دیگر، بمان مولا

اما قضا بر رفتن اوبود
هنگام فزت گفتن او بود

در وقت رفتن سوی آن محراب
بیدار کرد جانی خود از خواب

تکبیره الاحرام چون می گفت
در گران از دیدگان می سفت

آنگه که هنگام سجود آمد
ضربت به فرق او فرود آمد

محراب کوفه عرق در خون شد
جن وملک زین غصه مجنون شد

اما علی (ع)را بین که خندان است
فزت ورب الکعبه گویان است


صدها درود بر شما
اجرت با مولا علی(ع)

چهارشنبه 18/5/1391 - 15:4 - 0 تشکر 497570

آزرده طعم دورى از یار را چشیده
روى سحر قدم زد با کسوت سپیده
روى زمین قدم زد با آسمان سخن گفت
از ابرها بپرسید از گفته و شنیده
مى‏ رفت سوى مسجد امّا نه مثل هر شب
چون عاشقى که وقت وصل دلش رسیده
تکبیر گفت و الحمد تا انتهاى سوره
بهر رکوع خم شد با قامتى خمیده
بر خاست از رکوع و آرام رفت سجده
اشک خداست این که روى زمین چکیده
تیغى فرود آمد کعبه شکست و تسبیح
محراب ماند و تیغى کاین کعبه را دریده
او سجده کرد امّا سر بر نداشت دیگر
سجده به این طویلى مسجد به خود ندیده
کعبه شکست برداشت امّا نه بهر میلاد
نزدیک شد زمان دیدار یک شهیده
-----------------------
رضا جعفری

چهارشنبه 18/5/1391 - 15:6 - 0 تشکر 497571

ای تیغ جان ستان که شکستی سر مرا
بنشانده ای به داغ پدر دختر مرا
ای تیغ جانگداز چه بودی که زهر تو
چون شمع آب کرد همه پیکر مرا
ای تیغ بارها تو در این چند روز عمر
افسرده ای زکرده خود خاطر مرا
روزی زشعله شعله آتش برامدی
تا سوختی تو خانه من سنگر مرا
روزی لگد شدی و شکستی به ضربتی
پهلو و قلب فاطمه اطهر مرا
یکروز هم به ضربت دست ستمگری
سیلی زدی امید دل و همسر مرا
یکروز تازیانه شدی در میان راه
دادی به باد ان گل نیلو فر مرا
امروز هم مرا دگر از پا فکنده ای
ای تیغ جان ستان که شکستی سر مرا
گر سرخ شد زموی سرم موی من چه غم
با خون سر تو مهر زدی دفتر مرا
-----------------------
سید رضا مؤید

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.