• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 2805)
يکشنبه 15/5/1391 - 22:42 -0 تشکر 493187
نظام حقوق زن در اسلام (دیدگاه شهید مطهری)

در این تاپیک به حق طلاق و مسئله ی تعدد زجات  (نظام حقوقی زن در اسلام) پرداخته میشود... دوستان به نظرتون مشکلات جامعه ی امروزی در این زمینه چه مورد هایی میتونه باشه.


حق طلاق



هیچ عصری مانند عصر ما خطر انحلال كانون خانوادگی و عوارض سوء ناشی از
آنرا مورد توجه قرار نداده است ، و در هیچ عصری مانند این عصر عملا بشر
دچار این خطر و آثار سوء ناشی از آن نبوده است .
قانونگزاران ، حقوقدانان ، روانشناسان هر كدام با وسائلی كه در اختیار
دارند سعی میكنند بنیان ازدواجها را استوارتر و پایدارتر و خلل‏ناپذیرتر
سازند . اما " از قضا سركنگبین صفرافزود " . آمارها نشان می‏دهد كه سال‏
بسال بر عدد طلاقها افزوده میشود و خطر از هم پاشیدن بر بسیاری از
كانون‏های خانوادگی سایه افكنده است .
معمولا هر وقت یك بیماری مورد توجه قرار میگیرد و مساعی مادی و معنوی‏
برای مبارزه و جلوگیری از آن بكار میرود از میزان تلفات آن كاسته میشود
و احیانا ریشه كن میگردد ، اما بیماری طلاق بر عكس است .

دوشنبه 16/5/1391 - 0:20 - 0 تشکر 493433

علل فزونی عدد زنان آماده به ازدواج از مردان


علت این امر چیست ؟ چرا با اینكه موالید دختر از موالید پسر بیشتر
نیست ، عدد زنان آماده ازدواج از مردان بیشتر است ؟
علت این امر واضح است . تلفات جنس مرد از تلفات جنس زن بیشتر
است . این تلفات معمولا در سنینی واقع میشود كه مرد باید سرپرست‏
خانواده‏ای باشد . اگر اندكی به مرگهائی كه در اثر حوادث پیش می‏آید توجه‏
كنیم از جنگها غرق شدنها سقوطها زیر آوار ماندنها تصادفها و غیر اینها
خواهیم دید همه این حوادث و تلفات متوجه جنس مرد است .
ندره زنی در میان اینها دیده میشود . چه در مبارزه انسان با انسان ، چه‏
در مبارزه انسان با طبیعت ، تلفات متوجه مرد می‏شود . اگر تنها جنگها را
در نظر بگیریم كه از اول تاریخ بشریت روزی نبوده كه در چند نقطه جهان‏ جنگ نباشد
 و تلفاتی بر مردان وارد نیاورد ، كافی است كه بدانیم چرا
توازن زن و مرد در سنین ازدواج بهم میخورد .
میزان تلفات جنگ در عصر صنعت صدها برابر عصرهای شكار و كشاورزی است‏
. تلفاتی كه در دو جنگ اخیر جهانی بر جنس مرد وارد شد كه ظاهرا در حدود
هفتاد میلیون نفر بوده است مساوی است با تلفاتی كه سابقا در چند قرن از
راه جنگ بر بشر وارد میشد . شما اگر تنها تلفاتی را كه در چند سال اخیر
در جنگ‏های منطقه‏ای خاور دور و خاورمیانه و افریقا وارد آمده و هنوز هم‏
در جریان است در نظر بگیرید مدعای ما را تصدیق خواهید كرد .
" ویل دورانت " میگوید : " در زوال این عادت ( تعدد زوجات )
عواملی چند دخالت كرده است . زندگانی كشاورزی كه حالت ثباتی دارد ،
سختی و ناراحتی زندگی مردان را تقلیل داد و مخاطرات كمتر شد و بهمین‏
جهت عده مرد و زن تقریبا مساوی یكدیگر شد " .
این سخن از " ویل دورانت " خیلی عجیب است . اگر تلفات مرد منحصر
بود به تلفاتی كه در مبارزه با طبیعت متحمل میشود البته میان دوره شكار
و دوره كشاورزی از این جهت تفاوت است ، در صورتی كه عمده تلفات جنس‏
مرد از راه جنگ است كه در دوره كشاورزی از دوره شكار كمتر نبوده است ،
و دیگر از اینراه است كه مرد همواره زن را تحت حمایت خود گرفته و
كارهای سخت و خطرناك را كه خطر مرگ داشته خود بعهده میگرفته است ، و
لهذا این عدم توازن در دوره كشاورزی نیز مانند دوره شكار وجود داشته است‏

دوشنبه 16/5/1391 - 0:21 - 0 تشکر 493434

مقاومت بیشتر زن در برابر بیماریها


چیز دیگری كه سبب میشود تلفات جنس مرد از تلفات جنس زن بیشتر باشد
، موضوعی است كه اخیرا در پرتو پیشرفت علوم كشف شده است ، و آن اینكه‏
مقاومت مرد در برابر بیماریها از مقاومت زن كمتر است و در نتیجه‏
تلفات مرد بواسطه بیماریها از تلفات زن بیشتر است .
در دیماه 1335 روزنامه اطلاعات نوشت " اداره آمار فرانسه اطلاع میدهد
كه با اینكه در فرانسه عدد مولود پسر از دختر بیشتر است و به ازاء هر صد
دختر ، صد و پنج پسر متولد میشود معذلك عدد زنان ، یك میلیون و هفتصد و
شصت و پنجهزار نفر از مردان بیشتر است و آنها علت این تفاوت را
مقاومت جنس زن در مقابل بیماری ذكر كرده‏اند " .
در مجله سخن سال ششم شماره یازدهم مقاله‏ای تحت عنوان " زن در سیاست‏
و اجتماع " از مجله ماهانه و مصور یونسكو بوسیله دكتر زهرا خانلری ترجمه‏
شد . در آن مقاله از " اشلی مونتاك " نقل شد كه : " طبیعت زن از نظر
علمی بر طبیعت مرد تفوق دارد . كروموزوم X مربوط به جنس ماده از
كروموزوم Y مربوط به جنس نر قویتر است . لهذا عمر زن از عمر مرد درازتر
است ، حد متوسط عمر زن از مرد بیشتر است ، زن عموما از مرد سالمتر است‏
، مقاومتش در برابر بسیاری از امراض از مرد بیشتر است ،
اغلب‏ زودتر معالجه می‏شود ، در برابر یك زن الكن پنج مرد الكن یافت می‏شود ،
در برابر یك زن كوررنگ 16 مرد كوررنگ یافت می‏شود ، استعداد نزف الدم‏
تقریبا منحصر بجنس مرد است ، زن در برابر حوادث بیش از مرد قوه‏
مقاومت دارد . همه جا در جریان جنگ اخیر محقق شده است كه در اوضاع‏
مشابه ، زن بسیار بهتر از مرد توانسته مشقت محاصره زندان اردوگاه‏
زندانیان را تحمل كند . . تقریبا در همه كشورها تعداد انتحار در مردها سه‏ برابر زنها است " .
نظریه اشلی مونتاگ راجع بمقاومت بیشتر جنس زن در برابر بیماری ،
بعدها ضمن كتاب " زن جنس برتر " بوسیله آقای حسام الدین امامی ترجمه‏
شد و در شماره 70 مجله زن روز چاپ شد .
قدرت بیشتر مقاومت زن در برابر بیماری سبب می‏شود كه فرضا روزی مرد
قدرت پیدا كند و انتقام خود را از جنس زن بگیرد و پای او را بكارهای‏
سخت و خطرناك كه منجر بمرگ و میر میشود بكشد ، مخصوصا او را بمیدان‏
جنگ برده تن ظریف او را هدف توپ و مسلسل و بمب قرار داده مزه این‏
كارها را باو بچشاند ، باز هم بواسطه مقاومت بیشتر زن در مقابل بیماری ،
توازن عدد جنس زن و جنس مرد محفوظ نخواهد ماند . اینها همه راجع به‏
مقدمه اول یعنی فزونی نسبی عدد زنان آماده ازدواج بر عدد مردان آماده‏
ازدواج . پس معلوم شد واقعا چنین حقیقتی وجود دارد و معلوم شد علت آن‏
چیست ؟ و آن علت یا علتها از اول تاریخ بشر تا این ساعت وجود داشته و دارد

دوشنبه 16/5/1391 - 2:38 - 0 تشکر 493566

حق زن در چند همسری(2)


اما مقدمه دوم - یعنی اینكه فزونی عدد زن آماده ازدواج بر عدد مرد
آماده ازدواج برای طبقه زن تولید " حق " میكند و برای مردان و زنان‏
متاهل ایجاد وظیفه :
در اینكه حق تأهل از طبیعی‏ترین و اصیل‏ترین حقوق بشری است جای سخن‏
نیست . هر كسی اعم از زن یا مرد حق دارد زندگی خانوادگی داشته باشد ، از
داشتن زن یا شوهر و فرزند بهره‏مند باشد . همانطوری كه حق دارد كار كند
مسكن داشته باشد از تعلیم و تربیت بهره‏مند شود ، از بهداشت استفاده كند
، امنیت و آزادی داشته باشد .
اجتماع نه تنها نباید مانعی در راه استیفای این حقوق ایجاد كند ، بلكه‏
باید وسیله تأمین این حقوق را فراهم سازد .
از نظر ما یك نقیصه بزرگ در اعلامیه جهانی حقوق بشر این است كه به حق‏
" تأهل " توجهی نكرده است . این اعلامیه از حقوقی مانند حق آزادی و
امنیت ، حق رجوع مؤثر بمحاكم ملی ، حق تابعیت و ترك تابعیت ، حق‏
آزادی ازدواج با اهل هر نژاد و مذهب ، حق مالكیت ، حق تشكیل اتحادیه ،
حق استراحت و فراغت ، حق آموزش و پرورش یاد می‏كند . اما از حق تأهل ،
یعنی حق داشتن یك كانون خانوادگی قانونی نامی بمیان نمی‏آورد . این حق‏
مخصوصا از ناحیه زن بیشتر اهمیت دارد ، زیرا زن بیش از مرد بداشتن‏
كانون خانوادگی نیازمند است . در مقاله 27 گفتیم ازدواج برای مرد از
جنبه مادی اهمیت دارد و برای زن از جنبه‏های معنوی و عاطفی . مرد اگر
خانواده را از دست بدهد با فحشاء و رفیقه‏بازی لا اقل نیمی از احتیاجات‏
خود را بر می‏آورد ، اما اهمیت خانواده برای زن بیش از اینهاست .
زن اگر محیط خانوادگی را از دست‏ بدهد با فحشاء و رفیق بازی نمی‏تواند
 بهیچوجه احتیاجات مادی و معنوی خود را ، ولو به حداقل تأمین كند .
حق تأهل برای یك مرد ، یعنی حق اشباع غریزه ، حق همسر و شریك و همدل‏
داشتن ، حق فرزند قانونی داشتن . اما حق تأهل برای یك زن ، علاوه بر همه‏
اینها یعنی حق حامی و سرپرست داشتن ، حق پشتوانه عواطف داشتن .
اكنون پس از اثبات دو مقدمه بالا :
1 - فزونی نسبی عدد زنان بر عدد مردان .
2 - حق تأهل یك حق طبیعی بشری است .
نتیجه اینست - اگر تك همسری تنها صورت قانونی ازدواج باشد عملا گروه‏
زیادی از زنان از حق طبیعی انسانی خود ( حق تأهل ) محروم میمانند . تنها
با قانون تجویز تعدد زوجات است ( البته با شرائط خاصی كه دارد ) كه این‏
حق طبیعی احیاء میگردد .
بر عهده زنان روشن بین مسلمان است كه شخصیت واقعی خود را باز یابند و
بنام حمایت از حقوق حقه زن ، بنام حمایت از اخلاق بنام حمایت از نسل‏
بشر بنام یكی از طبیعی‏ترین حقوق بشر به كمیسیون حقوق بشر در سازمان ملل‏
پیشنهاد كنند كه تعدد زوجات را در همان شرایط منطقی كه اسلام گفته ،
بعنوان حقی از حقوق بشر ، برسمیت بشناسد ، و از اینراه بزرگترین خدمت‏
را به جنس زن و به اخلاق بنمایند . صرف اینكه یك فورمول از جانب شرق‏
آمده و غرب باید از شرق پیروی كند ، گناه محسوب نمی‏شود .

دوشنبه 16/5/1391 - 2:40 - 0 تشکر 493567

نظریه راسل


" برتراند راسل " چنانكه قبلا اشاره كردیم ، باین نكته توجه دارد كه‏
اگر تك همسری تنها صورت قانونی ازدواج باشد مستلزم محرومیت گروه زیادی‏
از زنان میشود . لهذا راه حلی پیشنهاد میكند . اما چه راه حلی ؟ ! خیلی‏
ساده ، پیشنهاد میكند كه باین زنان اجازه داده شود برای اینكه از داشتن‏
فرزند محروم نمانند با شكار كردن مردان ، فرزندان بی پدر بوجود آورند . و
نظر باینكه زن در حالیكه فرزند در رحم یا دامن دارد احتیاج به كمك مادی‏
دارد و معمولا پدر بنام نفقه باو كمك می‏كند ، دولت از این جهت جانشین‏
پدر شود و باینگونه زنان كمك اقتصادی كند .
" راسل " پس از اینكه میگوید : " در انگلستان كنونی بیش از دو
میلیون زن زائد بر مردان وجود دارد و بنا بر عرف ( عرف تك همسری )
باید همواره عقیم بمانند و این برای آنها محرومیت بزرگی است " می‏گوید
: " وحدت ازدواج كامل ( تك همسری ) مبتنی بر فرض تساوی تقریبی زنان و
مردان است . جائیكه تساوی وجود ندارد قساوت زیادی درباره كسانی میشود
كه بحكم قانون ریاضی باید مجرد بمانند . حال اگر مایل به ازدیاد نفوس‏
باشیم این قساوت گذشته از نظر خصوصی از لحاظ عمومی نیز مجاز نخواهد بود
این است راه حلی كه یك فیلسوف قرن بیستم برای این مسئله اجتماعی‏
پیشنهاد میكند ، و آن بود راه حلی كه اسلام پیشنهاد كرده است . اسلام‏
میگوید : این مشكل را باین صورت حل كنید كه یك نفر مرد واجد شرایط مالی‏
و اخلاقی و جسمی بیش از یك زن را تكفل كند ، زن دوم را همسر قانونی و
شرعی خود قرار دهد ، میان او و همسر اولش و همچنین میان فرزندان این زن و
فرزندان همسر اولش هیچگونه تبعیض و تفاوتی قائل نشود . زن اول تحت‏
عنوان یك وظیفه اجتماعی نسبت به خواهر خودش از حق خود بگذرد و فداكاری‏
كند و این نوع اشتراك و سوسیالیزم را كه ضروری‏ترین انواع سوسیالیزم است‏
بپذیرد . اما این فیلسوف قرن بیستم میگوید : زنان محروم ، شوهران زنان‏
دیگر را بدزدند ، بچه‏های بی پدری كه از اینراه بوجود می‏آیند دولت تكفل‏
كند . از نظر این فیلسوف قرن بیستم ، احتیاج زن به تأهل فقط از سه ناحیه‏
است : یكی از ناحیه جنسی كه با زرنگی و دلربائی زن بخوبی تأمین میشود ،
دیگر از ناحیه فرزند كه آنهم با دزدی تأمین میگردد . سوم از ناحیه‏
اقتصادی كه بوسیله دولت باید تأمین شود . از نظر این فیلسوف چیزی كه‏
اهمیت ندارد یكی اینست كه زن احتیاج دارد به عواطف صمیمانه شوهر ،
احتیاج دارد به اینكه مردی او را زیر بال حمایت خود بگیرد و تماس با او
تنها از ناحیه احتیاج جنسی نباشد . موضوع دیگری كه از نظر این فیلسوف‏
اهمیت ندارد وضع پریشان و ناراحت كننده كودكی است كه از اینراه بدنیا
می‏آید . هر كودكی ، بلكه هر انسانی نیاز دارد به پدر شناخته شده و مادر
شناخته شده . هر كودكی نیاز دارد به عواطف صمیمانه پدر و مادر . تجربه‏
نشان داده است مادری كه فرزندش پدر مشخصی ندارد ، و قلبش از منبع‏
عواطف پدر آن فرزند سیراب نمیشود ، كمتر نسبت به فرزندش مهر میورزد .
این كسر محبتها را از كجا باید تأمین كرد ؟ آیا دولت می‏تواند تأمین كند ؟
آقای راسل متأسف است كه اگر پیشنهاد او قانونی نشود ،
گروه زیادی از زنان مجرد عقیم میمانند ، اما خود آقای راسل بهتر میداند
كه زنان مجرد انگلستان شكیبائی انتظار چنین قانونی را ندارند . عملا از
پیش خود مشكل تجرد و فرزند بی پدر را حل كرده‏اند .

دوشنبه 16/5/1391 - 2:58 - 0 تشکر 493568

از هر ده انگلیسی . . .


در اطلاعات 38 / 9 / 25 تحت عنوان " از هر ده انگلیسی یكی حرامزاده‏
است " چنین نوشته بود " لندن - رویتر - 16 دسامبر - خبرگزاری فرانسه ،
در گزارشی كه دكتر ژ آاسكات مأمور پزشكی شهرداری لندن تهیه كرده است ،
خاطر نشان شده سال گذشته در لندن از هر ده كودكی كه بدنیا آمدند یكی غیر
مشروع بوده است . دكتر اسكات تأكید كرده است كه تولدهای غیر قانونی در
حال افزایش دائمی است و از 33838 نفر در سال 1957 ، به 53433 نفر در
سال بعدی افزایش یافته است " .
ملت انگلستان بدون اینكه انتظار قانونی شدن پیشنهاد آقای راسل را بكشد
خودش مشكل را حل كرد .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:1 - 0 تشکر 493569

تعدد زوجات ممنوع و همجنس بازی روا است ! ؟


اما دولت انگلستان درست بر خلاف نظر آقای راسل عمل كرد ، بجای اینكه‏
تكلیف زنان مجرد را روشن كند و حقی برای آنها در وجود مردان قرار دهد ،
كاری كرد كه زنان بیش از پیش از وجود مردان محروم گردند . در هفته‏
گذشته قانون " همجنس بازی " را بتصویب نهائی رسانید . در تاریخ 14أ
46 / 4 روزنامه اطلاعات خبر داد : " لندن - مجلس عوام بریتانیا پس از
یك بحث هشت ساعته قانون همجنس بازی را تصویب كرد و
متن لایحه‏ را برای تصویب نهائی بمجلس اعیان فرستاد " .
در ده روز بعد یعنی در 46 / 4 / 24 نوشت : " مجلس لردهای انگلیس‏
قانون " همجنس بازی " را در شور دوم تصویب كرد . این قانون كه قبلا
بتصویب مجلس عوام انگلیس رسیده بزودی از طرف الیزابت دوم ملكه‏
بریتانیا توشیح خواهد شد " .
در حال حاضر در انگلستان تعدد زوجات ممنوع است .
 اما همجنس بازی روا است .
از نظر این مردم اگر یك مرد برای زن خود " هووئی " از جنس زن‏
بیاورد جایز نیست ، یك عمل غیر انسانی كرده است . اما اگر " هووئی "
از جنس مرد بیاورد ، عمل شرافتمندانه و انسانی و متناسب با مقتضیات‏
قرن بیستم انجام داده است . بعبارت دیگر بفتوای اهل حل و عقد انگلستان‏
، اگر " هووی " زن ریش و سبیل داشته باشد چند همسری اشكالی ندارد !
اینكه میگویند دنیای غرب ، مسائل جنسی و خانوادگی را حل كرده و ما باید
از راه حلهای آنها استفاده كنیم ، باین نحو حل كرده كه دانستید .
اینها برای من چندان مایه تعجب نیست .
راهی كه غرب در مسائل مربوط بامور جنسی و امور خانوادگی پیش گرفته ،
به نتایجی جز این نتایج نمیرسد ، اگر به نتایجی غیر اینها برسد تعجب‏ دارد .
آنچه مایه تعجب و تأسف من است اینست كه مردم ما چرا منطق خود را از
دست داده‏اند ؟ ! چرا جوانان و تحصیلكرده‏های امروز ما كمتر قدرت تجزیه و
تحلیل قضایا را دارند ؟ ! چرا شخصیت خود را باخته‏اند ؟ !
چرا اگر گوهری در دست داشته باشند و مردم آنسوی‏
جهان بگویند این گردو است باور می‏كنند و دور می‏اندازند و اما اگر گردوئی‏
در دست اجنبی ببینند و به آنها گفته شود این گوهر است باور كرده‏
شیفته‏اش می‏گردند ؟ ! .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:3 - 0 تشکر 493570

آیا طبیعت مرد چند همسری است ؟


حتما تعجب خواهید كرد اگر بشنوید عقیده رایج روانشناسان و فیلسوفان‏
اجتماعی غرب بر اینست كه مرد ، چند همسری آفریده شده ،
تك همسری بر خلاف طبیعت اوست .
ویل دورانت در " لذات فلسفه " صفحه 91 پس از آنكه شرحی درباره‏
آشفتگیهای اخلاقی امروز از نظر امور جنسی میدهد ، میگوید : " بی شك‏
بسیاری از آن ، نتیجه علاقه " اصلاح ناپذیری " است كه به تنوع داریم و
طبیعت بیك زن بسنده نمیكند " .
هم او میگوید : " مرد ذاتا طبیعت چند همسری دارد ، و فقط نیرومندترین‏
قیود اخلاقی ، میزان مناسبی از فقر و كار سخت ، و نظارت دائمی زوجه‏
می‏تواند تك همسری را باو تحمیل كند " .
در شماره 112 مجله زن روز تحت عنوان " آیا مرد طبیعتا خیانتكار است‏
؟ " نوشته است : " پروفسور اشمید آلمانی گفته است :
. . . در طول تاریخ ، مرد همیشه خیانتكار بوده و زن دنباله - رو خیانت ،
 حتی در قرون وسطی نیز برابر شواهد موجود 90 درصد از جوانان‏
بدفعات رفیقه عوض می‏كردند و 50 درصد از مردان زن دار بهمسرانشان خیانت‏
میورزیدند . رابرت كینزی محقق معروف امریكائی در گزارشش ( كه به كینزی‏
راپورت مشهور شده ) نوشته است : مردان و زنان امریكائی در بیوفائی و
خیانت دست سایر ملل دنیا را از پشت بسته‏اند . . كینزی در قسمت دیگر
گزارشش آورده است زن بر خلاف مرد از تنوع جوئی در عشق و لذت بیزار
است . بهمین دلیل بعضی اوقات از رفتار مرد سر در نمی‏آورد . ولی مرد
تنوع جوئی را نوعی ماجراجوئی تلقی می‏كند ، آسان از راه به در میرود و
بنظر او آنچه مهم است لذت جسمی است نه لذت عاطفی و روحی . تظاهر به‏
تماس عاطفی و روحی در مرد فقط تا وقتی است كه فرصتی برای درك لذت‏
جسمی پیش نیامده است . روزی پزشك مشهوری بمن گفت : " پولیگام "
بودن مرد ( تنوع دوستی و تعدد خواهی ) و " منوگام " بودن زن ( انحصار
خواهی و یكه‏شناسی ) یك امر بدیهی است ، زیرا در مرد میلیونها سلول "
اسپرم " تولید میشود ، در حالی كه زن در دوران آمادگی جز یك تخم از
تخمدان تولید نمیكند . صرفنظر از فرضیه كینزی ، بد نیست از خودمان‏
بپرسیم آیا وفادار بودن برای مرد مشكل است ؟
" هانری دومنترلان " فرانسوی در پاسخ این سؤال نوشته است " وفادار
بودن برای مرد مشكل نیست ، بلكه غیر ممكن است ، یك زن برای یك مرد
آفریده شده است و یك مرد برای زندگی و همه زنها . مرد اگر بتاریكی‏
میپرد و بزنش خیانت می‏كند تقصیر خودش نیست ، تقصیر خلقت و طبیعت‏
است كه همه عوامل خیانت را در او بوجود آورده است " .
در شماره 120 همین مجله تحت عنوان " عشق و ازدواج به سبك فرانسوی "
چنین مینویسد : " زن و شوهر فرانسوی مسئله بی وفائی را بین خودشان حل‏
كرده و برای آن قاعده و قانون و حد و حدودی قائل شده‏اند ، اگر مرد از مرز
این قاعده و قانون تجاوز نكند پرش به تاریكیش بی اهمیت است . آیا
اصولا یك مرد بعد از دو سال زندگی زناشوئی میتواند وفادار بماند ؟ بطور
یقین ، نه . زیرا این خلاف طبیعتش است . اما در مورد زنان تا اندازه‏ای‏
تفاوت می‏كند و خوشبختانه آنها به این تفاوت واقفند . در فرانسه اگر
شوهری مرتكب خیانت شود ، زنش احساس نارضائی نمیكند یا عصبانی نمیشود
، زیرا بخودش دلداری میدهد : او فقط جسمش را با خودش نزد دیگری برده‏
نه روح و احساساتش را ، روح و احساساتش مال من است " .
در چند سال پیش نظریه یك پروفسور زیست شناس بنام دكتر " راسل لی‏
" در همین زمینه در روزنامه كیهان منتشر شد و مدتی مورد بحث و گفت و
گوی نویسندگان ایرانی بود . بعقیده دكتر راسل لی ، قناعت مرد بیك زن‏
خیانت بنسل است ، نه از نظر كمیت بلكه از نظر كیفیت ، زیرا بسنده‏
كردن مرد به یك زن ، نسل او را ضعیف میكند .
نسل در چند همسری قوی و نیرومند میگردد .
بعقیده ما این توصیف از طبیعت مرد بهیچوجه صحیح نیست ، الهام بخش‏
این مفكران در این عقیده ، اوضاع خاص محیط اجتماعی آنها بوده نه طبیعت‏
واقعی مرد . البته ما مدعی نیستیم كه زن و مرد از لحاظ زیست شناسی و روانشناسی وضع‏
مشابهی دارند ، برعكس معتقدیم زیست شناسی و روانشناسی مرد و زن متفاوت‏
است و خلقت از این تفاوت هدف داشته است و بهمین جهت نباید تساوی‏
حقوق انسانی زن و مرد را بهانه برای تشابه و یكنواختی حقوق آنها قرار داد
. از نظر روحیه تك همسری نیز قطعا زن و مرد روحیه‏های متفاوتی دارند ، زن‏
طبعا تك شوهر است . چند شوهری بر ضد روحیه اوست . نوع تمنیات زن از
شوهر با چند شوهری سازگار نیست . اما مرد طبعا تك همسر نیست . باین‏
معنی كه چند زنی بر ضد روحیه او نیست . چند زنی با نوع تمنیاتی كه مرد
از وجود زن دارد ناسازگار نیست .
اما ما با آن عقیده كه روحیه مرد با تك همسری ناسازگار است مخالفیم .
ما منكر این نظر هستیم كه میگوید : علاقه مرد به تنوع " اصلاح ناپذیر "
است . ما با این عقیده مخالفیم كه وفاداری برای مرد غیر ممكن است و یك‏
زن برای یك مرد آفریده شده و یك مرد برای همه زنها .
بعقیده ما عوامل خیانت را محیط های اجتماعی در مرد بوجود می‏آورد نه‏
خلقت و طبیعت . مسؤول خیانت مرد خلقت نیست ، محیط اجتماعی است .
عوامل خیانت را محیطی بوجود می‏آورد كه از یك طرف زن را تشویق میكند
تمام فنون اغوا و انحراف را برای مرد بیگانه بكار ببرد . هزار و یك‏
نیرنگ برای از راه بیرون رفتن او بسازد ، و از طرف دیگر ، ببهانه اینكه‏
یگانه صورت قانون ازدواج تك همسری است صدها هزار ، بلكه میلیونها زن‏
آماده و نیازمند بازدواج را از حق زناشوئی محروم می‏كند و
آنها را برای اغواء مرد روانه اجتماع میسازد .
در مشرق اسلامی ، پیش از آنكه آداب و رسوم غربی رائج گردد ، نود درصد
مردان تك همسر واقعی بودند ، نه بیش از یك زن شرعی داشتند و نه با
رفیقه و معشوقه سرگرم بودند . زوجیت اختصاصی بمفهوم واقعی كلمه بر
اكثریت قریب باتفاق خانواده‏های اسلامی حكمفرما بود .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:5 - 0 تشکر 493571

چند همسری ، عامل نجات تك همسری


تعجب می‏كنید اگر بگویم تعدد زوجات در مشرق اسلامی مهمترین عامل نجات‏
تك همسری بود . بلی مجاز بودن تعدد زوجات بزرگترین عامل نجات تك‏
همسری است . باین معنی كه در شرایطی كه موجبات تعدد زوجات پیدا میشود
و عدد زنان نیازمند به ازدواج از مردان نیازمند بازدواج فزونی میگیرد ،
اگر حق تأهل این عده زنان برسمیت شناخته نشود و بمردانی كه واجد شرایط
اخلاقی و مالی و جسمی هستند اجازه چند همسری داده نشود رفیقه‏بازی و
معشوقه‏گیری ریشه تك همسری واقعی را میخشكاند .
در مشرق اسلامی از طرفی تعدد زوجات مجاز بود ، و از طرف دیگر اینهمه‏
مهیجات و محركات اغوا كننده نبود ، لهذا تك همسری واقعی بر اكثریت‏
خانواده‏ها حكمفرما بود و كار معشوقه بازی مردان به آنجا نكشید كه كم كم‏
برایش فلسفه بسازند و بگویند آفرینش مرد چند همسری است و تك همسری‏
برای مرد جزو ممتنعات و محالات جهان است .
ممكن است بپرسید ، بنا بعقیده این دانشمندان كه از نظر قانون طبیعت ،
مرد را چند همسری میدانند و از نظر قانون اجتماع ، تعدد زوجات را محكوم می‏كنند ،
تكلیف مرد در میان این دو قانون‏ چه میشود ؟
تكلیف مرد در مكتب این آقایان واضح است . مرد باید قانونا تك همسر
باشد و عملا چند همسر ، یك زن شرعی و قانونی بیشتر نداشته باشد ، اما
معشوقه و رفیقه هر چه دلش میخواهد مانعی ندارد . بعقیده این آقایان‏
رفیقه‏گیری و معشوقه بازی حق طبیعی و مسلم و مشروع مرد است ! و بسنده‏
كردن مرد در همه عمر بیك زن نوعی " نامردی " است .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:10 - 0 تشکر 493572

نیرنگ مرد قرن بیستم


مرد قرن بیستم در بسیاری از مسائل مربوط بحقوق خانوادگی توانسته است‏
نعل وارونه بزند و با نامهای قشنگ تساوی و آزادی ، زن را اغفال كرده از
تعهدات خود نسبت به او بكاهد و بر كامگیری‏های بیحساب خود بیفزاید .
اما در كمتر مسئله‏ای باندازه تعدد زوجات از این جهت موفقیت داشته است‏
 راستی من گاهی در آثار بعضی از نویسندگان ایرانی چیزهائی می‏بینم كه‏
دچار تردید میشوم . نمیدانم ساده دلی است یا اغفال ؟
یكی از این نویسندگان نظر خود را درباره تعدد زوجات این چنین نوشته‏
است :
" در حال حاضر در ممالك پیشرفته ، روابط زوجین متكی بر تكالیف حقوقی‏
متقابل است و بنابراین شناخت تعدد زوجات بهر شكل و عنوان ( دائم یا
منقطع ) از جانب زن همان اندازه دشوار است كه از مرد بخواهند وجود
رقبای خود را در عرصه زناشوئی تحمل كند " .
من نمی‏دانم اینگونه اشخاص تصور واقعی‏شان از این مسأله همین است یا
نعل وارونه میزنند ؟ ! آیا اینها واقعا نمی‏دانند كه تعدد زوجات ناشی از
یك مشكل اجتماعی است كه بر دوش تمام مردان و زنان متأهل سنگینی میكند
و راه حل بهتری از تعدد زوجات تا كنون برای این مشكل پیدا نشده است ؟
آیا اینها نمی‏دانند كه چشمها را رویهم گذاشتن و شعار دادن و فریاد زنده‏
باد تك همسری ، و مرگ بر چند همسری دردی دوا نمی‏كند ؟
آیا اینها نمی‏دانند كه تعدد زوجات جزو حقوق زن است نه حقوق مرد و
ربطی بحقوق متقابل زن و مرد ندارد ؟
مضحك اینست كه میگویند : " تعدد زوجات از جانب زن همان اندازه‏
دشوار است كه از مرد بخواهند وجود رقبای خود را در عرصه زناشوئی تحمل‏
كند " . گذشته از اینكه مقایسه غلطی است ، شاید نمی‏دانند كه دنیای‏
امروز كه این آقایان هر پدیده‏ای را باین نام جذب می‏كنند و هیچ تردیدی را
در صحت رویدادهای آن روا نمی‏دارند ، مرتبا از مرد می‏خواهند كه عشق زن خویش را
محترم بشمارد و وجود رقبای خود را در عرصه زناشوئی تحمل كند . دنیای‏
امروز ، این " نابردباری‏ها " را بنام حسادت ، تعصب ، فناتیسم و غیره‏
محكوم میكند . ای كاش جوانان ما لااقل از عمق جریاناتیكه از این لحاظ در
مغرب میگذرد اندكی آگاهی داشتند .
روشن شد كه تعدد زوجات ناشی از یك مشكل اجتماعی است نه طبیعت ذاتی‏
مرد ، بدیهی است كه اگر در اجتماعی مشكله فزونی نسبی عدد زنان نیازمند
بر مردان نیازمند وجود نداشته باشد ، تعدد زوجات از میان خواهد رفت و
یا بسیار كم خواهد شد . و اگر بخواهیم در چنین شرایطی ( فرضا چنین شرایطی‏
وجود پیدا كند ) تعدد زوجات نه كافی است و نه صحیح . برای این منظور
چند چیز دیگر لازم است . اولا عدالت اجتماعی و كار و درآمد كافی برای هر
مرد نیازمند بازدواج تا بتواند به تشكیل كانون خانوادگی اقدام نماید دوم‏
آزادی اراده و اختیار همسر برای زن كه از طرف پدر یا برادر یا شخص دیگر
اجبارا بعقد یك مرد زن دار پولدار در آورده نشود . بدیهی است كه اگر زن‏
آزاد و مختار باشد و امكان همسری با یك مرد مجرد برایش فراهم باشد هرگز
زن مرد زن دار نخواهد شد و سر " هوو " نخواهد رفت . این اولیاء زن‏
هستند كه بطمع پول ، دختر یا خواهر خود را بمردان زن‏دار پولدار میفروشند

سوم اینكه عوامل تحریك و تهییج و اغوا و خانه خراب كن اینقدر زیاد
نباشد . عوامل اغوا ، زنان شوهردار را از خانه شوهر بخانه بیگانه میكشد ،
چه رسد به زنان بی شوهر . اجتماع اگر سر اصلاح دارد
و طرفدار نجات تك همسری واقعی است ، باید در راه برقراری این سه عامل‏
بكوشد ، والا منع قانونی تعدد زوجات جز اینكه راه فحشا را باز كند اثر
دیگری ندارد .

دوشنبه 16/5/1391 - 3:14 - 0 تشکر 493573

بحران ناشی از محرومیت زنان بی شوهر


اما اگر عدد زنان نیازمند بر مردان نیازمند فزونی داشته باشد ، منع‏
تعدد زوجات خیانت به بشریت است ، زیرا تنها پامال كردن حقوق زن در
میان نیست . اگر مطلب به پامال شدن حقوق عده‏ای از زنان ختم میشد باز
قابل تحمل بود . بحرانی كه از این راه عارض اجتماع میشود از هر بحران‏
دیگر خطرناكتر است . همچنانكه خانواده از هر كانون دیگر مقدس‏تر است .
زیرا آنكه از حق طبیعی خود محروم می‏ماند یك موجود زنده است با همه‏
عكس العملهائی كه یك موجود زنده در محرومیت‏ها نشان میدهد . یك انسان‏
است با همه عوارض روانی و عقده‏های روحی در زمینه ناكامیها ، زن است با
همه نیرنگهای زنانه ، دختر حواست با قدرت كامل " آدم فریبی " .
او گندم و جو نیست كه زائد بر مصرف را بدریا بریزند یا در انباری‏
برای " روز مبادا " ذخیره كنند . خانه و اتاق نیست كه اگر مورد احتیاج‏
نبود قفلی بان بزنند . بلی ، او یك موجود زنده است ، یك انسان است ،
یك زن است . نیروی شگرف خود را ظاهر خواهد كرد و دمار از روزگار
اجتماع برخواهد آورد . او خواهد گفت :
سخن درس بگویم نمی توانم دید
که میخورند حریفان و من نظاره کنم

همین " نمی‏توانم دید " كارها خواهد كرد . خانه‏ها و خانواده‏ها ویران‏
خواهد ساخت ، عقده‏ها و كینه‏ها بوجود خواهد آورد . وای بحال بشر آنگاه كه‏
غریزه و عقده دست بدست هم بدهند .
زنان محروم از خانواده نهایت كوشش را برای اغوای مرد كه قدمش در هیچ‏
جا این اندازه لرزان و لغزان نیست بكار خواهند برد . و بدیهی است كه "
چو گل بسیار شد پیلان بلغزند " و متأسفانه از این " گل " مقدار كمی هم‏
برای لغزیدن این پیل كافی است .
آیا مطلب بهمین جا خاتمه پیدا میكند ؟ خیر . نوبت به زنان خانه‏دار
میرسد . زنانی كه شوهران خود را در حال خیانت می‏بینند . آنها هم بفكر
انتقام و خیانت می‏افتند . آنها هم در خیانت دنباله‏رو مرد میشوند .
نتیجه نهائی چه خواهد بود ؟
نتیجه نهائی در گزارشی كه به " كینزی راپورت " مشهور شده ضمن یك‏
جمله خلاصه شده است :
" مردان و زنان امریكائی در بیوفائی و خیانت دست سایر ملل دنیا را
از پشت بسته‏اند " .
ملاحظه میفرمائید كه تنها با فساد و انحراف مرد خاتمه نمی‏یابد . شعله‏
این آتش در نهایت امر دامن زنان خانه‏دار را هم می‏گیرد .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.