• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
پاسخ به شبهات (بازدید: 1551)
چهارشنبه 11/5/1391 - 23:6 -0 تشکر 488162
بررسی چهار شبهه پیرامون ولایت فقیه

چكیده :
تحقیقی كه پیش روی شماست بر آن است كه چهار شبهه پیرامون ولایت فقیه را كه به نظر محقق بیشتر مورد توجه بوده را مورد بررسی قرار دهد و جوابی قانع كننده و واقع بینانه ارائه دهد .اولین مساله مورد بحث در اینجا بحث نظام استبدادی و شبهه ی دیكتاتوربودن رهبر است كه تلاش شده پاسخ داده شده به این مساله كه آیا مطلق بودن رهبری و مادام العمر بودن آن (بودن وجود مانع) استبداد هست یا خیر؟ مساله ای كه این روزها شاید بطور فراوان دشمن برای خراب كردن وجهه ی ولایت فقیه در جامعه ایران روی آن مانور می دهد .مساله ای دیگر كه می توان آن را ناشی از تفكرات حاصله از همان شبهه ی اوّل دانست بحث دور در خبرگان رهبری است كه تحت این عنوان كه رهبر ناظرین بر خود را به طور غیرمستقیم خودش انتخاب می كند مطرح می شود كه در این تحقیق این مساله تبیین شده است .سومین شبهه ی مطرح شده جمله ی ولی امر مسلمین جهان است كه چرا ما به رهبری كه در یك كشور خاص و آن هم برای شیعه ها ولی فقیه است ولی امر مسلمین جهان می گوییم یعنی هم همه ی مسلمین (شیعه و سنی) را تحت آن می آوریم و هم قید جهان را به آن اضافه می كنیم آن هم در مورد افرادی كه در كشورهای دیگر هستند و اصلاً شاید نظام ما را قبول نداشته باشند .و آخرین مورد بحث انتقاد یا عدم انتقاد نسبت به رهبر است كه آیا اساساً می شود از ایشان انتقاد كرد یا خیر ؟
و اینكه چرا در رسانه ها و روزنامه ها و غیره انتقادی از رهبر صورت نمی گیرد و آیا اصلاً این حق برای یك فرد در جامعه مطرح است كه از ولی فقیه خود انتقاد كند یا خیر ؟نهایتاً آن چه در این مختصر بیان شده جزیی از شبهات عدیده ای است كه در باب ولایت فقیه مطرح است و ما از بررسی تمام آنها عاجز بوده لكن در حد خود چهار شبهه ای را كه در درجه ی اول برای خود بنده مطرح بوده را بررسی كرده ایم كه برای اینجانب مفید بود و انشاءالله دیگران نیز بتوانند از آن بهره مند گردند.

نویسنده:امیر حضور بخش

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:16 - 0 تشکر 488179

الف ) بررسی از حیث زمان انتخاب ؛

از لحاظ زمان انتخاب رهبر به این سِمت چنین شبهه ای اساساً مطرح نمی شود چرا كه خبرگانی كه آیت الله خامنه ای را به عنوان رهبر تعیین كردند، خبرگانی بودند كه در زمان امام خمینی تشكیل شده بود و اساساً رهبر فعلی در ایجاد آن خبرگان هیچ نقشی نداشته ، پس مساله دور در این حالت پیش نمی آید .همچنین برای رهبران بعدی نیز از این نظر شبهه ی دور مطرح نمی شود، چون خبرگانی كه رهبر جدید را معرفی می كند ناچاراً خبرگانی است كه در زمان رهبر قبلی وجود داشته است .تنها موردی كه می توان این مساله را مطرح كرد، برای زمان امام خمینی به عنوان اوّلین رهبر است كه البته در آن موقع هم چاره ای از این مساله نبوده است، چون اساساً خبرگانی وجود نداشته و برای اوّلین بار قرار بوده خبرگان انتخاب شوند ، پس چاره ای جز اینكه صلاحیت آنها توسط شورای نگهبانی كه امام تعیین كرده بودند صورت گیرد نبود . و اصولاً این مساله در تمام نظام های دموكراسی در بدو امر رخ می دهد چرا كه وقتی یك نظامی می خواهد شكل بگیرد مردم باید به آن رای بدهند، حال هر گروهی كه عهده دار مسئولیت برگزاری انتخابات شوند ، صلاحیت این امر را ندارند چون هنوز دولت تشكیل نشده ولی چون چاره ای از این امر نیست كسی ایرادی به آن نمی گیرد . در مورد خبرگان اوّلی هم همین مساله مطرح است و ایرادی به آن وارد نیست .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:16 - 0 تشکر 488180

ب ) بررسی از حیث دوران رهبری ؛

اما از حیث طول مدت رهبری و اینكه خبرگان های بعدی كه انتخاب می شوند در طول زمان رهبری فرد باید از فیلتر شورای نگهبان كه منصوب از جانب رهبری هستند بگذرد ، ایراد كاملاً وارد است البته به شرطی كه مساله همان طور باشد كه در طرح شبهه گذشت، در حالی كه اگر به قانون اساسی كشور ایران مراجعه شود دیده می شود كه قانونگذار این امر را مدنظر داشته و برای جلوگیری از آن تمام كارهای خبرگان را به خود خبرگان واگذار كرده است من جمله تایید صلاحیت كاندیداها را، در اصل 108 قانون اساسی می-خوانیم :قانون مربوط به تعداد و شرایط خبرگان ، كیفیت انتخاب آنان و آیین نامه ی داخلی جلسات آنان برای نخستین دوره باید به وسیله ی فقهای اوّلین شورای نگهبان تهیه و با اكثریت آراء آنان تصویب شود و به تصویب نهایی رهبر انقلاب برسد، از آن پس هرگونه تغییر و تجدیدنظر در این قانون و تصویب سایر مقررات ، مربوط به وظایف خبرگان و در صلاحیت خود آنان می باشد .همانطور كه ملاحظه می شود برای جلوگیری از دور همه ی وظایف و اختیارات به خود خبرگان واگذار شده است من جمله تایید صلاحیت كاندیداهای خبرگان بعدی ، در اینصورت دیگر منصوبین از جانب رهبری (فقهای شورای نگهبان) وظیفه تایید صلاحیت را ندارند تا ایراد دور مطرح شود بلكه این وظیفه بر عهده ی خود خبرگان است .حال آنچه مشاهده می شود آن است كه خبرگان از این اختیار خود استفاده كرده است و تایید صلاحیت كاندیداها را كماكان در اختیار فقهای شورای نگهبان قرار داده است كه این امر در آیین نامه ی داخلی خبرگان بنابرتشخیص خود ایشان به تصویب رسیده است .بنابراین ، این خود خبرگان رهبری هستند كه خواسته اند تایید صلاحیت كاندیداها بدین صورت باشد و حتماً مفسده ای در این امر ندیده اند و اگر ببینند هر موقع بخواهند می توانند قانون مورد تصویب خود را تغییر دهند و این اختیار را از فقهای شورای نگهبان بگیرند .نهایتاً آنكه این روند، روند اختیاری خود خبرگان اولیه ای است كه در زمان امام تشكیل شده و اساساً در زمان رهبری رهبر فعلی این آیین نامه در خبرگان تصویب نشده است بلكه قبل از آن بوده و از این جهت هم ایرادی به رهبری و فقهای منصوب از جانب او وارد نیست و همه ی امر به خود خبرگان به طور قانونی واگذار شده است .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:17 - 0 تشکر 488181

ج ) بررسی از حیثی دیگر ؛

جهتی دیگر كه در پاسخ به این شبهه می توان مطرح كرد آن است كه استفاده از واژه ی دور در این سوال اساساً دارای اشكال است چراكه همانطور كه مطرح شد دور منطقی و فلسفی به حالتی می گویند كه شیی به تمام حیثیت متوقف بر خودش باشد یعنی اینكه تمام حیثیت را باید مدنظر داشت .حال آنكه می بینیم آنچه در امر شورای نگهبان و خبرگان رهبری هست از دو حیثیت متفاوت است یعنی فقهای شورای نگهبان در عمل خبرگان رهبری را فقط از این حیث كه خبره بودن را در آنها تشخیص داده تایید می كند نه بیشتر و اصلاً فقهای شورای نگهبان خبره بودن را به فرد عطا نمی كنند بلكه این خبره بودن در وجود فرد هست .از طرفی دیگر خبرگان رهبری وظیفه شان نظارت بر رهبری از این حیث كه صلاحیت را از دست ندهند می-باشد و در اینجا هم خبرگان عطاكننده ی مقام ولایت به رهبر نیستند بلكه این مقام برای رهبر از جانب ائمه تعیین شده و ایشان فقط كشف این امر را می كنند . بنابراین اینجا مساله از دو حیث متفاوت است و امر متوقف بر تمام حیثیت از یك جهت نیست تا دور پیش آید ، یعنی فقهای ورای نگهبان حیثیت عطاكردن مقام ولایت را به رهبر ندارند تا توقف شئی بر خودش حاصل آید .
نتیجه ؛
در هر حال آنچه مسلم است دست خبرگان رهبری برای نظارت بر رهبری از هر حیث باز است و این تشخیص خبرگان كه تایید صلاحیت با شورای نگهبان باشد، ایرادی به رهبری محسوب نمی شود و اساساً دور به معنای حقیقی كلمه پیش نمی آید .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:18 - 0 تشکر 488183

فصل سوم : شبهه ی ولی امر مسلمین جهان

سوال دیگری كه بعضاً مطرح می شود این است كه آیا ولی فقیه می تواند ولی فقیه همه ی مسلمانان جهان باشد و اساساً ولی فقیهی كه تابعیت كشور ایران را دارد و فقط در این كشور اعمال نفوذ دارد را چرا ولی امر همه ی مسلمین جهان می خوانند ؟این مساله را به فضل الهی در سه مرحله پاسخ خواهیم داد .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:18 - 0 تشکر 488184

مرحله ی اول : بعد فقاهتی

بررسی این مساله از بعد فقاهتی یعنی اینكه آیا فقاهت مرز بردار هست یا خیر، در جواب باید گفت یك فقیه هیچ گاه در چارچوب مرزها محدود نمی شود بلكه همانند دین كه مرزبندی جغرافیایی در آن تاثیر ندارد فقیهِ در دین نیز فراتر از مرزها بوده و می تواند مقلدین در خارج از كشور خود و در سراسر جهان داشته باشد كه نمونه آن فتوای میرزای شیرازی در مورد تحریم تنباكو را می توان بیان كرد كه ایشان در نجف بودند و این فتوی را برای مردم ایران دادند .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:19 - 0 تشکر 488185

مرحله ی دوم : بعد ولایتی

مرحله ی دوم از بعد ولایت در امر داشتن برای همه ی مسلمین جهان است، در این رابطه هم باید گفت كه ولی امر از این لحاظ مانند پیامبر اولی العزم می باشد یعنی همانطور كه مثلاً پیامبر اسلام برای همه ی مردم جهان پیامبر بودند ، ولی امر هم از این لحاظ محدودیتی ندارند مگر آنكه مسائل بین المللی و قوانین موضوعه اجازه ی فعالیت را ندهد كما اینكه پیامبر اسلام هم در مابقی ممالك تصرف و دخالتی نداشتند ، هرچند كه مفهوماً و بالقوه این توانایی را داشتند . ولی فقیه نیز اگر معذورات بین المللی در كار نباشد می تواند برای تمام مسلمین جهان ولی امر باشد ولی از آنجا كه سایر كشورها این مساله را دخالت در امور داخلی خود می دانند عملاً این مساله منتفی است و از این رو مشكلی ندارد كه هر فقیهی كه دارای شرایط رهبری و ولایت است در منطقه ی خود، كشور را اداره كند. پس با این فرض كه محذور خارجی مانع از وحدت ولی فقیه در سراسر جهان باشد تعدد ولی فقیه در نقاط مختلف بلا اشكال است ولی اگر محذوری در كار نباشد فقط یك نفر یعنی شخص اعلم ، باید این امر را برعهده بگیرد یعنی اصل بر وحدت ولی فقیه است .حال نكته ای كه باید به آن اشاره كرد آن است كه مطابق دیدگاه اسلامی هیچ حكومت حقّی بجز جمهوری اسلامی ایران در جهان وجود ندارد و از جهتی این حكومت در مركز خود برخوردار از تایید و بیعت اسلام شناسان صالح و مردم می باشد ، پس بر همه مسلمانان لازم است پیرامون محور ولایت تجمع كرده و با حمایت از نظام مبتنی بر آن به احیای مجدد تمدن اسلامی و تامین عزت مسلمین كمك كنند ، همانطور كه امروزه ما شاهد اعلام حمایت و تبعیت بسیاری از گروه ها و شخصیت های اسلامی سراسر دنیا از ولی امر ایران به عنوان ولی امر مسلمین جهان می باشیم و از این روست كه ما ولی امر خود را ولی امر مسلمین جهان می دانیم .(8)

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:20 - 0 تشکر 488186

مرحله ی سوم : بعد مصداقی

در آخر باتوجه به آنچه گذشت باید اشاره كنیم كه در مصداق خارجی اینكه ما ولی امر خود را ولی امر مسلمین جهان می خوانیم امری اعتباری است چراكه هر چند از لحاظ مفهومی و از لحاظ آنچه كه اعتقاد نهایی ماست باید اینگونه شود و اصل بر وحدت ولی فقیه به عنوان ولی امر مسلمین جهان است لكن در عمل این مهم هنوز محقق نشده و خطاب كردن ما به صورت ولی امر مسلمین جهان جنبه ی اعتباری دارد و با توجه به غایت و اصل و نهایتی كه امید ماست یعنی یكپارچگی جهان اسلام بر ولی فقیه عادل خطاب ما بدین گونه است .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:21 - 0 تشکر 488187

فصل چهارم : شبهه ی عدم انتقاد

تبین مساله ؛

یكی دیگر از مواردی كه مطرح است این است كه می گویند رهبر در حصن قرار دارد و كسی حق تعرض به وی را ندارد. در واقع این مساله نیز به همان شبهه ی دیكتاتوری و تفكر غلط استبداد برمی گردد كه رهبر را مانند انسانی مستبد می دانند كه كسی در برابر او حق چون و چرا و ایرادگرفتن و گوشزدكردن اشتباهاتش را ندارد .آنچه كه طراحان این مساله در پی آن هستند این مساله است كه چرا به صورت علنی و در رسانه ها و در روزنامه ها هركس هر مطلبی كه می خواهد را نمی تواند بیان كند و اگر آزادی انتقاد هست باید بگذارید كه هر كس هرچه خواست بتواند بدون محدودیت بگوید، اینكه ما رهبر را یك فرد مقدس فرض كنیم و تعرض به حریم او را جایز ندانیم ، صحیح نیست و باید بتوان آزادانه به هركس كه می خواهیم اعتراض كنیم .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:21 - 0 تشکر 488188

انتقاد چیست ؟

برای روشن شدن مطلب لازم است كه ما ابتدا تعریف اصطلاحی انتقاد را بدانیم .انتقاد یعنی بررسی یك مساله و روشن شدن نقاط خوب و بد آن و سپس دادن پیشنهادهای سازنده برای برطرف شدن نقاط ضعف آن ، با رویكرد منصفانه و بدور از تعصب .همان طور كه می بینید آنچه كه در انتقاد كردن به عنوان هدف ترسیم می شود در واقع برطرف شدن نقاط ضعف یك مساله است و آنچه كه حائز اهمیت است داشتن روحیه ی اصلاح گری و دوربودن از تعصب و ایرادگیری بیهوده است .در مقابل انتقاد كردن ، تخریب كردن را داریم كه غالباً افراد این دو واژه را به جای هم بكار می برند ، یعنی فرد با نام انتقاد كردن به تخریب یك مساله می پردازد و فقط نقاط ضعف آن را (برای زمین زدن آن امر یا موضع) گوشزد می كند . آنچه كه بین انتقاد و تخریب جدایی می اندازد ، همین امر است كه در انتقاد كردن، فرد نقاط ضعف را به امید برطرف شدن مساله طرح می كند و در حد توان خود راه حل نیز ارائه می دهد ولی در تخریب كردن فرد مخرب فقط درصدد است تا نقاط ضعف را به رو آورد و نقاط مثبت را بوسیله آنها بپوشاند و با این كار به اصل مطلب خدشه وارد كند و اصلاً قصد درست شدن امر را ندارد بلكه قصد بدتر شدن آن را دارد .
نكته : در امر انتقاد روحیه و باطن اصلاح گری داشتن نیز مهم است یعنی شاید فرد فقط نقاط ضعف به نظرش آید بدون آنكه خودش پیشنهادی داشته باشد، این كار نیز انتقاد محسوب می شود ، چون فرد روحیه ی اصلاح گری دارد، بنابراین یك بعد تفاوت انتقاد و تخریب به باطن افراد برمی گردد كه فرد از گفته ی خود دنبال چه چیزی است .

چهارشنبه 11/5/1391 - 23:22 - 0 تشکر 488189

بررسی امر انتقاد در مورد ولی فقیه ؛

حال باتوجه به آنچه كه تا به حال بیان شد، ما بیان می كنیم كه آزادی انتقاد حق هر كسی است و خصوصاً در جامعه اسلامی علاوه بر حق به عنوان یك وظیفه بر عهده ی همگان فرض شده است ، یعنی علاوه بر امر به معروف و نهی از منكر كه یك امر همگانی است و به تبع شامل رهبری نیز می شود . ما در نهج البلاغه می-بینیم كه امام علی (علیه السلام) می فرمایند از جمله حقوقی كه من به عنوان رهبر بر گردن شما دارم آن است كه در آشكار و نهان خیرخواه من باشید ، از این جمله چنین برمی آید كه امام حق انتقاد سازنده را بر گردن مردم فرض دانسته اند و از آن تعبیر به خیرخواهی كرده اند كه خود ، اِشعار به هدف یك انتقاد سازنده دارد .پس علاوه بر یك حق، این امر در جامعه اسلامی كه امر ولایت فقیه از شمردن آن است یك وظیفه است بر گردن همه مردم . از این امر در فرهنگ دینی ما به (النصیحةُ لائمةِ المسلمین) تعبیر می شود.(9)حال مساله ای كه در اینجا مطرح می شود این است كه اگر اینگونه است پس چرا آزادی رسانه ای برای این امر نیست تا هر كس هرچه می خواهد بگوید ؟در جواب می گوییم كه طبق قاعده ی كلُّ امرٍبحسبِهِ (هر امر به حسب خودش است) انتقاد كردن هر چیزی شئون خاص خودش را دارد و ما باید فرق بگذاریم بین انتقاد كردن از یك فرد عادی با یك فرد دارای مسئولیت .اگر بنا باشد هركس هر چه خواست بگوید و بنویسد ، چه بسا وجهه ی رهبری به عنوان ولی امر و جانشین امام معصوم به راحتی خراب شود و در این بین مسلّماً كسانی كه قصد تخریب این امر را دارند بیكار ننشستند و ولایت فقیه را به عنوان ركن محكم نظام جمهوری اسلامی ایران خدشه دار می كنند و باعث عدم اطمینان مردم به رهبر خود می شوند و درنتیجه مقبولیت رهبر در بین مردم را از بین می برند كما اینكه این تلاش را در رسانه های غربی برای رسیدن به این هدف توسط منافقین نظام می بینیم .
بنابراین باید فضایی آماده كرد تا علاوه بر آنكه انتقادات به گوش رهبر جامعه برسد ، فضای تخریب و سوءاستفاده و خدشه دار كردن وجهه ی رهبری پیش نیاید .

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.