خونه که رسید مثل همیشه اینترنت و چت سر آغاز کارهای روزانه اش بودند . مثل همیشه مادر نبود ، عکس خواهرش را کنار کامپیوتر قرار داد و به اینترنت وصل شد .
مثل همیشه کاوه آن بود .
هی پسر سلام خوبی ؟
سلام کاوه اصلا حال و حوصله ندارم
چی شده مگه ؟
هیچ چی ؟
ببین محسن یه خبر داغ دارم برات !
چی ؟!!!
لاله رو یادته ؟
خوب!!!
یه دوست داشت به اسم مهشید ؟
خوب آره . چی شده حالا ؟
گفته بودم بهت مخشو میزنم .
منم گفته بودم بهت از اوناش نیست که زود تو چنگت بیفته .
آره میدونم . ولی انگار دیشب افتاده بود .
چی کار داری با دختر مردم .
هیچ چی ؟ مگه چی کار کردم . می خوام فقط یه کم باهاش بازی کنم .
کاوه دست بردار . دختر خوبیه .
خوب مگه من چیز بدی گفتم . می خوام از خوبیش کمال استفاده رو ببرم .
کاوه اگر ببینم مزاحمش شدی حالتو بد جور می گیرم . خف بابا . حالا چه تحفه ای هست مگه . اصن مگه خودت مخ نمی زنی ؟ خوبه با خودم مخ پنج تا دختر دبیرستانی رو زدیما . اون روز پارک یادت نیست ؟
کاوه من دیگه خسته شدم از این کارا ؟ دیدی که کنکور چی شد ؟
خیالی نیست . بذار هر چی دلشون بخواد نمره رد کنند . منگولا فکر می کنند خودشون فقط می دونند .
در هر صورت من دوست ندارم دیگه این راه تو رو ادامه بدم . می خوام تغییر کنم . می خوام بشم یه آدم دیگه .
هر غلطی می خوای کنی بکن . تو کار منم فضولی نکن .
من فقط می خوام مهشید رو از این پاستوریزه ای درش بیارم . شیرین رو یادته همون دختره که شیرین میزد . شاید باورت نشه ولی الان شده لاته پارکهای تهرون . چند روز پیش دید منو تو خیابون یه تف کرد تو صورتم . یه جورایی حال کردم با این کارش . بچه ها گفتند از خونه فرار کرده . دیگه تا این حد خراب نبودی کاوه ها .
چی می گی محسن . دنیای الان دنیای رقابته . باید از سر و کله ی دیگران بری بالا . برای صعود باید شاهد سقوط خیلی ها باشی .
ولی کاوه بهت پیشنهاد می کنم یه کمی طرز تفکرت رو تغییر بدی .
چشم جناب پروفسور بذار ببینم شما چی میشی . بعد منم مثل شما دست به چنجینگ می زنم .
فقط کاوه دوباره میگم مهشید دختر خوبیه زیاد اذیتش نکنیا .
نه محسن خیالت تخت ، گفتم که مهشید رو فقط می خوام یه ریزه با جامعه آشناش کنم . فقط اون رفیقش لاله کار منو خراب کرده . از اون آدمای دودوزه بازه . فکر می کنه من نمی دونم خالی بنده . تموم حرفاش دروغه . من بهت قول میدم اسمش رو هم خالی بسته .
در مورد لاله این جوری صحبت نکن !
اِع اِع ، پس بگو !!! شایعات پخش شده در مورد شما !!!
چت های خصوصی و آفلاین شدنهاتون و اینویز شدنهاتون همه واقعیته .
درست صحبت کن کاوه . دیگه نمی خوام در این مورد صحبت کنیم . بای
باشه چه ترش شدی یه دفه . بای تا امشب
به سرعت آیدیشو آفلاین کرد و روی تختش دراز کشید و به حرفای گفته شده فکر کرد به خواهرش و مهم تر از همه به مونا ، مونا ، مونا ، مونا ، مو ...... نا .... م .. .و ن ... ا و کم کم چشمانش سنگین شد و به خواب رفت .
.................................................................................
سلام دو طرح مذکور انجام خواهند شد .
در مورد تاپیک نقد عالیه ، از عشق ابی خواهش می کنم این تاپیک را در انجمن ادبیات ایجاد کنند تا کار بیشتر دیده بشه و یه جورایی سرایت کنیم به همه ی انجمنها . 11 مرداد انتخاب رشتست فراموش نکنید .
راستی عزیزانی که مجاز هستند نام دانشگاه خاصی را نیاورند و دانشگاهی خیالی برای همه ی ما به وجود خواهد آمد که در آن مشغول درس خواندن خواهیم شد ، در آینده در مورد نام دانشگاه تصمیم گیری خواهد شد .
در مورد ادغام نوشته ی من با نوای آسمانی هم از قبل هماهنگ شده بود و این نوشته می تونه تجربه ی خوبی باشه برای دیگر دوستان که قصد ادغام دارند .
در مورد بیانیات آنشرلی نیز باید عرض کنم خدمتتون که تاخیر تا جایی که در روند داستان مشکلی ایجاد نکنه بلامانع است .
ما می تونیم حتی داستانهامون رو ماه به ماه بروز کنیم ولی باید روند داستان رو خیلی عالی و خوب جلو ببریم . با تشکر از دوستان نویسنده .