• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
زن ریحانه آفرینش (بازدید: 1093)
سه شنبه 10/5/1391 - 12:7 -0 تشکر 486570
جایگاه علمی زنان مسلمان در علوم و معارف دینی

نقش زن در مسئولیت های اجتماعی و سیاسی

انجام کارهای خیر و به سود عموم ، از اعمال صالح ماندگار و مورد تشویق اسلام است و زنان در این زمینه نیز همدوش مردان بوده اند. ایجاد تشکلهای خیریه و ارائه خدمات عمومی به خانواده های نیازمند و دیگر اقشار از جانب زنان ، سابقه طولانی دارد و امروز نیز در جامعه اسلامی نمودار است.

اسلام زن را مانند مرد مسئول سرنوشت خویش دانسته و به حساسیت در امور سیاسی و حکومتی و دخالت در آن فرا خوانده است .

امر به معروف و نهی از منکر بارزترین فعالیت سیاسی است که اوامر دینی در این باره همگی شامل زن نیز هستند . به هیچ وجه زنان از حضور در صحنه سیاست و دخالت در مقدرات مملکت منع و نهی نشده اند .امام خمینی (ره)می فرماید:

زن باید درمقدرات اساسی مملکت دخالت کند.

زن ها هم باید در فعالیت های اجتماعی - سیاسی همدوش مردها باشند؛البته با حفظ آن چیزی که اسلام فرموده است (یعنی با حفظ حریم عفت و طهارت).

امروز در جامعه اسلامی شاهد حضور کم نظیر زنان درصحنه های سیاسی از جمله انتخاب کردن و انتخاب شدن می باشیم و زنان ثابت کردند که می توانند همدوش مردان در زمینه های مذکور موفق باشند.(مروری بر جایگاه و حقوق زن در اسلام ،ص53)

سه شنبه 10/5/1391 - 12:29 - 0 تشکر 486622

آیا زن ناقص العقل هست؟

اولا:این مذمت ها در روایات مربوط به اصل وجود زن نیست زیرا از نظر قرآن کریم زن و مرد هر دو موجودی کامل هستند و فرقی از جهت زن و مرد بودن نیست .بلکه این نکوهش مربوط به بعضی از زنان است .در واقع این نکوهش هشداری به مردهاست که مواظب باشند فریب زنان بی تقوا و آلوده را نخورند.

وانگهی این مذمت اختصاص به زنان ندارد بلکه در مورد مردان هم هست که در روایات آمده است که مواظب باشند با مردان منافق،شرور،احمق، حسود، بخیل،دروغگو و فاسد معاشرت نکنند و با آنها مشورت نداشته باشند و این موضوع یک اصل عقلایی است که همه ی انسان های عاقل در عالم قبول دارند که اگر فردی بخواهد در زندگی، سالم زندگی نماید از این گونه افراد باید دوری کند.

و دیگر فرقی بین زن و مرد نیست اگر چه جاذبه ی زن نسبت به مرد بیشتر است منتهی گروهی در اثر عدم آشنایی با اسلام عزیز و عده ای به خاطر عنادی که با اسلام دارند فقط روایاتی را که درباره ی زن آمده می بینند و آنها را مطرح می نمایند . در عین حال باید جواب پرسش و شبهه داده شود.خلاصه ی مطلب وقتی به آیات قرآن کریم و روایات مراجعه می کنیم متوجه می شویم همان طوری که مردان و قهرمان در عالم بوده اند زنان مومنه و قهرمان هم در جهان هستند.و همان گونه که مردان شرور بوده اند ،زنان شرور نیز بوده اند حتی شرارت مردان بیش از زنان بوده است. و چون قدرت و تبلیغات در دست مردان بوده است و معمولا زنان مورد ظلم و تعدی قرار می گرفتند،هر جا یک جرمی از جانب زنی سر می زد آن را چندین برابر نشان داده اند در صورتی که جنایات مردان قابل مقایسه با زنان نیست.

ثانیا :این نکوهش ها در بعضی از روایات مقطعی است یعنی در یک برهه ای از زمان برخی از زنان مورد نکوهش قرار گرفته اند و این هم اختصاص به زنان ندارد .زیرا در برهه ای از زمان بعضی از مردان و یا مردم بعضی از شهرها هم مورد نکوهش قرار گرفته اندو این مذمت دلیل نمی شود که برای همیشه جنس زن و یا مرد و یا فلان شهر موردذ نکوهش قرار گیرد و برعکس اگر در بعضی از روایات از مردم بعضی از شهر ها به نیکی یاد شده این دلیل نیست که برای همیشه مردم این شهرها صالح و متقی باقی بمانند.خلاصه مطلب اینکه این نکوهش ها در پاره ای از زنان به صورت موقت بوده است.

ثالثا:این که گفته شده زن ناقص العقل است معنایش این نیست که زن از نظر عقلی کمبود دارد بلکه منظور آن است که وقتی مرد را با زن در نظر میگیریم به طور متوسط مرد از نظر اندام درشت تر از زن می باشد و از نظر قد بلند تر از او می باشد و زن از نظر اندام کوچکتر از مرد و از نظر قد از او کوتاهتر است .حال به همان نسبت وزن مغزش کمتر از مرد است .بر همین اساس فقیه عالیقدر آیة الله شهید مطهری می فرماید :"مغز متوسط مرد از مغز متوسط زن بزرگتر است ولی با در نظر گرفتن نسبت مغز به مجموع بدن ،مغز زن از مغز مرد بزرگتر است.[1]

بنا براین زن به تنهایی یک موجود ناقص العقل نیست.

رابعا:با توجه به آنکه یکی از معانی عقل ،فکر و تدبر در امور اجرایی می باشد و از طرفی چون سمت اجرایی یک کار پر دردسر مشکلی است و با بدن و روحیه ی لطیف زن سازگاری ندارد ،خداوند حکیم قوه ی تدبیر او را در امور اجرایی کمتر از مرد قرار داده است.زیرا همان طوری که قبلا اشاره شد سمت اجرایی،مقام و منزلتی نیست تا کسر شان برای زن باشد،و آن مرد است که بیشتر با امور اجرایی و درگیری های اجتماعی سروکار دارد.واز آن طرف چون زن پایه و اساس تربیت و اخلاق در خانواده و جامعه طبق فطرت و خلقت متوجه اوست نیروی عاطفه و محبت او نسبت به مرد بیشتر است.[2]

.1نظام حقوق زن در اسلام ،ص2061

2.محمدی نیا ،اسدالله ،پاسخ به پرسش های دختران ،قم،سبطاکبر(ع)،چاپ نهضت ،نوبت چاپ چهارم ،بهار 1389




سه شنبه 10/5/1391 - 12:29 - 0 تشکر 486623

چرا دختر زودتر از پسر به سن تکلیف می رسد؟

امام سجاد(علیه السلام)می فرماید:
"از بزرگترین نعمت های خداوند سبحان بر ما ،جاری شدن ذکر و یاد او بر سر زبان هایمان است،و اجازه ی او بر ما که او را بخوانیم و تنزیه و تسبیحش کنیم."
در حقیقت به سن تکلیف رسیدن معنایش آن است این شخص از الان به بعد این لیاقت و شایستگی را پیدا کرده تا با خدایش حرف بزند و این یکی از بزرگترین نعمت هاست.
چگونه شما یک شخص بزرگوار را که می خواهی ببینی گاهی روزها و ماه ها بایددر نوبت بمانی تا شاید توفیق زیارتش را پیدا کنی در حالی که او یک بنده ی خداوند بزرگ بیشتر نیست.در حالی که حضرت حق تعالی که خالق تمام هستی است بدون وقت قبلی و سختی ،هر لحظه و هر دقیقه و هر ساعت اجازه ی حرف زدن و رابطه و مناجات و بیان مشکلات را با خودش به ما داده است و این از بزرگترین نعمت هاست.
و اگر دختر زودتر به سن تکلیف می رسد معنایش آن است که زود تر از پسر لیاقت و شایستگی پیدا کرده که خداوند سبحان اجازه ی سخن گفتن با خودش را به او داده است.
و هم چنین نشانه ی آن است که دختر زودتر شایستگی کارهای سیاسی و اجتماعی و مسئولیت پذیری را در جامعه پیدا کرده است .بنابراین تکلیف دردسر و مشقت نیست بلکه نشانه ی بلوغ فکری و کمال دختر است به طوری که از نظر کمال و عقل به حدی رسیده است که خداوند سبحان برای او حساب و کتابی باز کرده است و را جز بند گان خویش قرار داده است .با این بیان روشن شد که اگر دختر زودتر به سن تکلیف می رسد این نشانه ی شرافت و افتخار است و چه افتخاری از این والاتر که انسان بتواند به محضر رب العالمین مشرف شود و زودتر از دیگران چنین مقام و منزلتی را کسب نماید.
چه سعادتی بالاتر از آن که دختر با کسب مقامات معنوی به وسیله ی نماز که ستون دین و نور و معراج مومن است و با روزه که سپر آتش دوزخ است دنیا و آخرت خود را آباد سازد.
و از طرف دیگر تجربه هم نشان داده که آمادگی دختر برای اداره ی زندگی زودتر از پسر است. به عنوان مثال دختر شانزده ساله آمادگی برای مدیریت یک خانواده را دارد در حالی که این آمادگی در پسر شانزده ساله نیست.وانگهی اسلام عزیز به پسر هم به عنوان تمرین و آمادگی و فراگرفتن احکام دستور داده است از حدود سن ده سالگی شروع به نماز و سایر عبادات کند البته با روش خاصی که شر ع مقدس بیان نموده است

سه شنبه 10/5/1391 - 12:30 - 0 تشکر 486624

چرا زن نمی تواند مرجع تقلید شود؟آیا این فرق گذاشتن بین زن و مرد نیست؟

اولا:مرجعیت یک مقام اجرایی است که شرط رسیدن به آن فقاهت و عدالت می باشد و از نظر رسیدن به فقاهت و عدالت بین زن و مرد فرقی نیست زیرا زن هم می تواند فقیه عادل بشود.لکن مرجعیت یک کار اجرایی پر مشقت و مشکلی است که با روحیه ی لطیف و ظریف زن مناسبتی ندارد،لذا حضرت امام علی (علیه السلام)می فرمایند:"فان المراه ریحانه و لیست بقهرمانه" (براستی که زن بسان یک گل است نه قهرمان و فرمانده در کارهای سخت).(نهج البلاغه ،مرحوم فیض،نامه31 )
حال که مانند گل است اسلام فرموده باید کارهای مناسب شأن و فطرت و نیروی بدنش انجام دهد و چون زن، قهرمان وفرمانده در امور سخت نیست اسلام کار های دشوار و سخت را بر او واجب نکرده است.
ثانیا:همان طوری که بیان شد مرجعیت یک سمت اجرایی است و یک مقام و منزلت نیست تا اگر به زن گفتند تو مرجع تقلید نمی توانی بشوی کسر شأن برای او باشد . بر همین اساس بسیاری از علما و مجتهدین بزرگ به خاطر سنگینی مسئولیتش از قبول مرجعیت شانه خالی می کردند مگر آن وقتی که دیگر برایشان تکلیف می شد .خلاصه ی مطلب، در مرجعیت سه موضوع می باشد ،فقاهت و عدالت و مقام اجرایی در فقاهت در عدالت و تهذیب نفس و طی کردن مراتب علمی هیچ بین زن و مرد فرقی نیست چه بسا در بعضی از اوقات زنان از مردان سبقت گرفتند و اما آن مقام اجرایی هم که منزلتی ندارد و اگر یک مرجع تقلید نزد ما فردی عالی مقام و مقدس است آن به خاطر مقام معنوی و ملکوتی و علمی اوست و این مراتب که ارزش و فضیلت است زن هم می تواند آن ها را طی کند .
ثالثا:مگر هر مردی می تواند مرجع تقلید شود چه بسا در بین میلیون ها نفر مرد تنها چندین نفر شرایط مرجعیت را پیدا می کنند . و لبّ کلام آنکه اسلام هیچ فرقی از نظر کسب معنویت و حقوق بین زن و مرد نگذاشته است بلکه خدمتی که اسلام به زن نمود به مرد آن خدمات را نکرد ولی به خاطر ابعاد مختلفی که زن ومرد در خلقت دارند احکامشان در بعضی از مواقع فرق می کند.
(محمدی نیا ،اسدالله،پاسخ به پرسش های دختران،قم:سبط اکبر(ع)،چاپ نهضت ،نوبت چاپ چهارم،بهار1389.)

سه شنبه 10/5/1391 - 12:32 - 0 تشکر 486625

چرا زن نمی تواند قاضی شود؟



یکی دیگراز سوالاتی که مطرح می شود این است که چرا زن نمی تواند قاضی شود و رای صادر کند ؟
مگر زن نسبت به مرد کمبود و نقصی دارد؟

اولا:همه ی عقلای دنیا قبول دلرند که تصدی هر شغلی احتیج به شرایطی دارد و کسی که واجد آن شرایط نباشد او را در پذیرش رد می کنند.و این رد شدن او دلیل نیست که این شخص گناهی کرده و یا از نظر انسانس و روحی و جسمی ناقص است.مثلا برای خدمت در نیرو های مسلح شرایطی گذاشته اند ،از نظر قد ،قدرت روحیه ،بینایی و ... . حال آنکه اگر کسی این شرایط را نداشت دلیل نیست که او در انسانست و دین کمبود دارد . این قانون در بسیاری از مشاغل در همه ی دنیا هست و هیچ کس هم ایراد نمی گیرد.
شرایط شغل حساس قضاوت هم از این قانون عقلایی و جهانی مستثنی نیست .از جمله آن شرایط پختگی و تجربه است زیرا انسان کم سن و سال از تجربه لازم برخوردار نیست و هم چنین قاضی نباید از سن زیاد برخوردار باشد زیرا آدم مسن آن قدر شور و توان را برای مسیولیت سنگین قضاوت ندارد.
و اگر زن نمی تواند قاضی شود ،برای آن است که ساختمان بدن زن از نظر جسمی و روحی طوری است که شرایط قضاوت را ندارد.زیرا شغل قضاوت یک کار پردردسراست و معمولا قاضی با انسان های مجرم و منحرف سرو کار دارد . و نیز قاضی باید چنان بینش اجتماعی داشته باشد تا بتواند مجرمین را با انواع حیله و خدعه بشناسد و فریب نخورد . و در مواقع لزوم احکامی را که با خشونت همراه است مانند حکم شلاق و قتل و ...راغ صادر نماید . این امور و مانند آن ،مناسب با روحیی ی عاطفی و لطیف زن نیست .و این دلیل بر گناه زن و نقص روحی و جسمی او نیست،زیرا در نظام زیبای آفرینش مناسب کار دیگری خلق شده است و به عبارت روشن تر مسیو لیت اصلی زن در نظام خلقت ،تربیت انسان های صالح و بزرگوار است . بر همین اساس عاطفه در زن بیش از مرد می باشد،و کار قضایی کاری عاطفی نیست . بلکه جای قاطعیت و محکم صحبت کردن و گرفتن حق مظلوم از ظالم است.لذا اکثر زنان نمی توانند این مسیولیت را به خوبی انجام دهند. زیرا امکان داردهنگام قضاوت با ظاهر سازی و گریه مجرم عاطفه اش تحت تاثیر قرار گیرد وحق از بین برود.
ثانیا:مگر همه ی مردان صلاحیت منصب قضاوت را دارند که زنان نداشته باشند.بسیاری از مردان هم صلاحیت و شرایط این شغل خطیر را ندارند.البته زن می تواند در محاکم قضایی ،مشاغل دیگری غیر از رای و حکم صادر کردن را داشته باشد

سه شنبه 10/5/1391 - 12:32 - 0 تشکر 486627

اگراشکال شودکه بعضی از زنان از نظر روحیه و شجاعت شرایط پست قضاوت را دارندپس چرا اسلام به زن اجازه نداده است که قاضی شود؟


قانونگذار در زمان تصویب قانون اکثر مردم را در نظر می گیرد،و تک تک افراد را در نظر نمی گیرد،در منصب قضاوت هم قانونگذارمی بیند که اکثر بانوان شرایط این شغل را ندارند بعد یک قانون کلی را وضع می کند.
اگر چه در بین زنان تعداد نادری آن شرایط را دارند.ولی قانون این تعداد کم را مد نظر قرار نداده است.همانگونه که در تمام دنیا دختران را از خدمت سربازی و شرکت در جنگ معاف می دارند.اگر چه تعدادی از آنان روحیه خدمت سربازی و شرکت در جنگ را دارند.ولی در تمام قوانین دنیا این تعدادنادر مورد توجه نیست.زیرا اگر بخواهند به یک قانون که به صورت کلی تصویب شده ،دائما استثنا بزنندآن قانون دیگر از اعتبار کافی و استحکام لازم برای اجرا در جامعه برخوردار نخواهد بود

سه شنبه 10/5/1391 - 12:34 - 0 تشکر 486628

پیشینه ی حجاب و بی حجابی

پیشینه ی حجاب و بی حجابی

چادر به صورتی که در میان ایرانیان معمول است،یعنی چادر بلند تا پایین پا،در میان عرب ها رایج نبوده است؛ولی آنان چیزی شبیهِ نیمه چادر داشتند.ظاهراً"جلباب"،در آیات قرآن،اشاره به همین نیمه چادر دارد که نه مثل مقنعه و روسری،کوتاه است و نه مثل چادر،خیلی بلند.

این حجاب شاید تا کمر و کمی پایین تر می رسیده است و اعراب از آن استفاده می کردند.پوشش اعراب دَرع و ملحفه و مقنعه بود:دَرع پیراهن بلندی است که تا پشت پا می رسد و آستین هایش بلند و گشاد است؛ملحفه همان چادر است که به خود می پیچند و مقنعه را نیز به سر می کنند.

از روایات،می توان فهمید که زنان و دختران ائمه علیهم السلام هر سه پوشش فوق را داشتند. در آداب نمازگزار هم آمده است که زن در هنگام نماز،اگر بخواهد حجاب کاملی داشته باشد،باید از مقنعه و دَرع و ملحفه استفاده کند.

پوشش و لباس،همواره با انسان بوده و پوشش زنان،در همه ی تمدن ها،بیشتر از مردان بوده است. در تمدن فینیقی ها که چهار هزار سال پیش از میلاد می زیسته اند،زنان حجاب داشتند و برای پوشش خویش،از پارچه های سرخ رنگ استفاده می کردند. زنان آریایی نیز حجاب داشتند و آنان که از طبقات بالای اجتماعی بودند،برای حجاب ارزش ویژه ای قائل می شدند. در بین یونانیان،رسم بود که زنان حتی صورت های خویش را با قسمتی از روپوشِ بسیار ظریف بپوسانند و مادران و دایگان وظیفه ی تعلیم و تعلم را بر عهده داشتند.

آشوریان و کلدانین نیز حجاب داشتند؛نویسنده ای می نویسد:"از میان زنان بابل و آشور ،تنها آنان که عفیف بودند و شوهر داشتند،دارای حجاب بودند."هم چنین ،زنان اسپارتی محجبه بودند و دختران اسپارتی،پس از شوهر کردن،حجاب می گرفتند.نقش ها و تصویرهایی که از زنان اسپارتی باقی مانده است،حکایت از این دارد که آنان سر را می پوشاندند و صورت را باز می گذاشتند و هنگامی که به کوچه و بازار میرفتند،حجاب داشتند.همین طور ،رومیان ،کارتاژی ها،چینی ها،هندی ها،ایرانیان باستان،ایرانیان اشکانی و ساسانی، همه حجاب داشتند.تورات و کتاب های مقدس نیز به حجاب سفارش کرده و عذاب بی حجابی را بیان کرده اند.

با این حال،موج فسادو برهنگی و بد حجابی در غرب جدید آغاز شدو اندک اندک ،به جوامع دیگر نیز سرایت کرد.ویل دورانت می گوید:"فساد اخلاقی (در جامعه ی آن روز غرب)نشانه آزادگی و خردمندی بود و هرزه گی،به صورت نوعی آداب رایج درآمده بود.در فرانسه ی قرن هجده،زنی که فقط به شوهر خود دل بسته بود،یادگار دوران های گذشته به شمار می آمد و زناشویی،فقط وسیله ای برای حفظ نام خانوادگی و انتقال ثروت بود."

این فساد و بی بند و باری با رنسانس علمی در اروپا شروع شد و روشنفکران غرب زده،آن را به جهان سوم سوغات آوردند.این موج ،ابتدا در سرزمین عثمانی گسترش یافت و کم کم ،به کشورهای دیگر نفوذ کرد.در ایران ،شاه عباس کبیر با پذیرفتن برادران شرلی،جرقه ی بی بندو باری و بد حجابی را زد و می توان شروع جریان غرب زدگی مستمر را دوران  دانست. بعد از این دوره،رضا خان در ایران و آتاتُرک(مصطفی کمال)در ترکیه و امان الله خان در افغانستان،مامور کشف حجاب شدند.

بنابراین ،آغاز بدحجابی و بی حجابی را می توان دوران تحول و رنسانس در اروپا دانست.

سه شنبه 10/5/1391 - 12:35 - 0 تشکر 486631

رعایت حجاب : نشاط و اعتماد بیشتر

رعایت حجاب :نشاط و اعتماد بیشتر

احکام الهی بیش از آنکه به محدودیت لذت ها منجر شود،به ماندگاری لذت ها و پایداری نشاط و خوشی ها می انجامند.از این روست که حضرت علی علیه السلام می فرمایند :"پوشیدگی زن ،برایش بهتر است و زیبایی اش را پایدارتر می سازد."

رعایت حجاب احساسات را سالم نگه می دارد و عاطفه ها و محبت ها را در کانون گرم خانواده ،متمرکز می سازد و نشاط کانون خانواده و اعتماد آنان را به یکدیگر ،افزایش می دهد و زن و مرد را از گرداب بی اعتنایی به همدیگر نجات می دهد

از هم پاشیدگی نظام خانواده بحرانی است که هم اکنون دامن گیر جوامع غربی شده است: شکل گیری کانون خانواده باید بر اساس عشق و محبت باشد و مهم ترین ابزار این امر ،میل جنسی نسبت به یکدیگر است.در غرب ،این میل رو به افول گذاشته و بنیان خانواده ها متزلزل شده است.همچنین،عشق و عاطفه ی همسران نسبت به یکدیگر ،به دلیل روابط متعدد با دیگران ،قبل و بعد ازدواج،کاهش یافته است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.