• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن قرآن و عترت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
قرآن و عترت (بازدید: 1278)
سه شنبه 10/5/1391 - 5:14 -0 تشکر 486164
دانستنی های قرآن کلام خدا

  

سجده های تلاوت درقرآن کریم

 

 

۱. سورة سجده‌ (آیه 15) وقتی كه به «وَ لا یَسْتَكْبِرُونَ» رسید.


۲. سورة فصلت (آیه 37) وقتی كه به «
اِیّاهُ تَعْبُدُونَ» رسید.


۳. سورة نجم (آیه 62 آخر سوره) وقتی كه به
انتهای آیه رسید.


۴. سورة علق (آیه 19 آخر سوره) وقتی كه به
انتهای آیه رسید.


۵. سورة اعراف (آیه 206 آخر سوره)، وقتی كه به
«وَ لَهُ یَسْجُدُونَ» رسید.


۶. سورة رعد (آیه 15) وقتی كه به «
وَ ظِلالَهُمْ بِالغُدُوِّ وُ الْاصالِ» رسید.


۷. سورة نحل (آیه 49 و 50) وقتی كه به «
وَ یَفْعَلُونَ ما یُؤْمَرُونَ» رسید.


۸. سورة بنی اسرائیل (آیه 107 تا 109) وقتی كه به «
وَ یَزِیدُهُمْ خُشُوعاً» رسید.


۹. سورة مریم (آیه 58)، وقتی كه به «
خَرُّوا سُجَّداً وَ بُكِیًّا» رسید.


۱۰. سورة حج (آیه 18)، وقتی كه به «
یَفْعَلُ ما یَشاءُ» رسید.


۱۱. سورة حج (آیه 77)، وقتی كه به «
وَ افْعَلُوا الْخَیْرَ»رسید.


۱۲. سورة فرقان (آیه 60)، وقتی كه به «
وَ زادَهُمْ نُفُوراً» رسید.


۱۳. سورة نمل (آیه 25 و 26)، وقتی كه به «
رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِیمِ» رسید.


۱۴. سورة ص (آیه 24)، وقتی كه به «
وَ خَرَّ راكِعاً وَ أَنابَ» رسید.


۱۵. سورة انشقاق (ایه 21)، وقتی كه به «
إِذا قُرِئَ» رسید.

 

 

 

 

سه شنبه 10/5/1391 - 5:50 - 0 تشکر 486189

دو قاعده برای كشف معارف قرآن

1- هرجمله به تنهایی حاكی از حقیقت ثابتی است و با هریك از قیودش از حقایق جدا گانه دیگری حكایت می كند : به عنوان مثال این آیه را در نظر بگیرید :
"قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوضِهِمْ یَلْعَبُونَ" (سوره انعام آیه 91)
در این آیه چهار معنی وجود دارد كه به ترتیب از جملههای "قُلْ اللهُ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُم فی خَوضِهِمْ" و "قُلْ اَللهُ ثُمَّ ذَرْهُمْ فی خَوضِهِمْ یَلْعَبُونَ" استفاده میشود. به همین ترتیب در سایر مواردی كه قابلیت چنین مطلبی را دارد می توان معانی متعدد استفاده كرد .

2- هرگاه ذو معنی یا دو داستان در قسمتی از جمله ها با یكدیگر مشترك باشند باید دانست كه هردو بازگشت به یك مبدأ می كنند . تحت این دو قاعده اسرار فراوانی نهفته است .

سه شنبه 10/5/1391 - 5:51 - 0 تشکر 486190

دلایل عدم تحریف قرآن

قرآن تنها كتاب آسمانی است، كه از دسترس اغیار به دور مانده، و همانگونه كه بر پیامبر اسلام (ص) نازل گردیده، در اختیار انسانها قرار گرفته است، برخلاف كتب انجیل وتورات.... كه در طول زمان دچار تغییرات فراوان شده و گردآوران آنها بسیاری از مطالب را به آنها افزوده اند، به طوری كه كتب اهل كتاب (تورات و انجیل) پر است از مطالب ضد و نقیض و بی اساس كه از ساحت مقدس الهی به دور است و اما دلایل عدم تحریف قرآن عبارتند از:
1- آیه9 از سوره حجر كه فرماید :"اِنّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذَّكْرَ وَاِنّا لَه ُلَحافِظُونَ" 
(ما این قرآن را كه مایه تذكراست نازل كردیم و ما به طور قطع آن را حفظ خواهیم كرد)0
2- قرآن برای مسلمانان همه چیز بوده ، قانون اساسی، دستورالعمل زندگی، برنامه حكومت و000 پس روشن می شود كه اصولا ًكم و زیاد در آن امكان نداشته است.علاوه بر این مسلمانان همواره در نمازها و در مسجد، خانه و میدان جنگ و به هنگام روبرو شدن با دشمن به عنوان استدلال بر حقانیت مكتب، از آن استفاده می كردند.
3- وجود حافظان یكی از دلایل دیگر عدم تحریف قرآن می باشد. عدد حافظان قرآن به اندازه ای بود كه در تواریخ می خوانیم: در یكی از جنگها كه زمان ابوبكر واقع شد چهارصد نفر از قاریان قرآن به قتل رسیدند و در داستان (بِئرمَعُونة) یكی از آبادیهای نزدیك مدینه، و جنگی كه در آن منطقه در زمان حیات پیامبر اسلام (ص) اتفاق افتاد، عده زیادی از قاریان قرآن از اصحاب پیامبر ( در حدود 70نفر) به شهادت رسیدند. مسأله حفظ قرآن به عنوان یك سنت و عبادت بزرگ همیشه در میان مسلمانان مطرح بوده و هست .پس قرآن یك كتاب متروك در گوشه خانه و یا مسجد كه گرد وغبار فراموشی روی آن نشسته باشد نبوده تا كسی از آن كم و یا بر آن بیافزاید.
4- وجود نویسندگان وحی، یعنی كسانی كه بعد از نزول آیات قرآن بر پیامبر آیات را یادداشت می كردند، كه عدد آنها را از چهارده تا چهل نفر نوشته اند.
5- دعوت همه پیشوایان اسلام به قرآن موجود، قابل توجه اینكه بررسی كلمات پیشوایان اسلام نشان می دهد كه از همان آغاز اسلام همه یك زبان مردم را به تلاوت و بررسی و عمل به همین قرآن موجود دعوت می كردند و این خود نشان می دهد كه این كتاب آسمانی به صورت یك مجموعه دست نخورده، در همه قرون نخستین اسلام بوده است.
6- روایات ثَقًلَین كه با طرق معتبر و متعدد از پیامبر (ص) نقل شده، خود دلیل دیگری بر اصالت قرآن و محفوظ بودن آن از هرگونه دگرگونی است، زیرا طبق این روایت پیامبر (ص) می فرماید: " من از میان شما می روم و دو چیز گرانمایـه بـرای شما به یادگار می گذارم: نخست قرآن، و دیگری اهلبیت من است كه اگر دست از دامن این دو بر ندارید هرگز گمراه نخواهید شد."
آیا این تعبیر در مورد كتابی كه دست تحریف به دامان آن دراز شده می تواند صحت داشته باشد؟
7- علاوه برهمه اینها قرآن به عنوان یك معیار سنجش مطمئن اخبار صدق و كذب به مسلمانان معرفی شده است، و در روایات زیادی كه در منابع اسلامی آمده می خوانیم كه اگر در صدق و كذب هر حدیثی شك كردید، آن را به قرآن عرضه كنید. هر حدیثی موافق قرآن بود، حق است و هر حدیث مخالف آن نادرست است.
اگر فرضا ًتحریفی در قرآن حتی به صورت نقصان رخ داده بود، هرگز ممكن نبود به عنوان معیار سنجش حق از باطل و حدیث درست از نادرست معرفی گردد.

سه شنبه 10/5/1391 - 5:52 - 0 تشکر 486193


قرآن تحدّی ( طلب معارضه) می كند

قرآن خطاب به كافران می فرماید: هرگاه در آنچه بر بنده خود فرو فرستادیم در شك و تردید می باشید سورهای چون آن بیاورید و اگر به جا نیاوردید و هرگز نخواهید آورد از آتشی كه خداوند آن را برای كافران مهیا كرده است بپرهیزید. ( سوره بقره)
در دوره جاهلیت تحدّی ( معارضه طلبی) در زمینه قصائد و خطب رسم بود و آن را وسیله بزرگی و شهرت در مجامع عرب می دانستند.قـرآن در چنان جامعه ای كه از لحاظ شـعر و آوردن كلام بلیغ و فصیح بی نظیر بودند همه مخالفان را دعوت به مبارزه و تحدّی می كند كه اگر می توانند حتی یك سوره مانند قـرآن بیاورند تا برای همه ادوار تـاریخ روشن شود كه در محیطی كه كانون فصحای عـرب بود از آوردن مانند آن عـاجز بـودند و عظمت و بزرگـی و شكوه قرآن بر همگان آشكار و هویدا گردد.
از جمله كسانی كه در مقام معارضه با قرآن بر آمدند مسیلمه كذاب بود كه در زمان پیامبر (ص) در یمامه میان طایفه بنیحنیفه مدعی نبوت گردید در صورتی كه قبلاً اسلام آورده بود. در اینجا خالی از لطف نیست كه به بعضی گفته های او كه می خواسته بدین وسیله با قرآن معارضه كند اشاره كنیم.
او می گوید:" اَلْفیل مَا الْفیلْ وَ ما اَدْراكَ مَا الْفیلْ لَهُ ذَنْبُ وَ ثیلْ وَ خُرطُومُ طَویلْ"
یعنی: فیل چیست؟ آن فیل، و از كجا می داند كه فیل چیست، او را دمی تابیده و خرطومی دراز است.
در جای دیگر گفته است:" یا ضَفْدَعْ بِنْتَ ضَفْدَ عَیْن نَقِیَ ما تَنْقِین نِصْفُكَ فِی الْماء وَ نِصْفُكَ فِی الطین لَا الْماءِ تَكْدِرینَ وَ لا الشّارِبَ تَمْنَعینْ"
یعنی: ای قورباغه، دختر قورباغه، صدا كن آنچه صدا می كنی، نصف تو در آب و نصف تو در گل، نه آب را گِلآلود می كنی و نه آشامنده را منع می نمایی.
تمامی سخنان وی سبك و از لحاظ نظم مضطرب و دارای معانی مبتذلی است كه نه تنها یارای معارضه با قرآن عظیم را ندارد بلكه به وضوح، كوچكی و حقارت دشمنان اسلام و قرآن و عظمت و شكوه و وقار اسلام را در عرصه تاریخ به نمایش می گذارد.

سه شنبه 10/5/1391 - 5:54 - 0 تشکر 486194

اعجاز قرآن

در قرآن بیست نوع اعجاز وجود دارد:

1- اعـجاز از نظر بـلاغت و معـانی و حسن عبـارت كه مجموعـاً به فصـاحت بیـان تعبیـر می شود.
2- اعجاز قرآن از نظر معانی، قرآن معانی بلند و مطالب پیچیده را در یك عبارت كوتاه بیان فرموده كه هیچكس قادر به بیان آن نیست و آیات قرآن همه دلیل بر صحت این ادعاست و انتخاب آیه ای از بین آنها و ترجیح آن بر سایر آیات امكان ندارد مگر اینكه از نظم كمّیت ذكر شود مانند: ( وَ قیلَ یا اَرْضُ ابْلِعی ماءَك) و سایر آیات نظیر این آیه.
3- اعجاز از نظر شیوه و اسلوب و حفظ اعتدال.
4- اعجاز قرآن از نظر كثرت معانی كه بشر قادر به ایراد آن نیست.
5- اعجاز قرآن از نظر جمع علوم كه بشر به آن احاطه ندارد.
6- اعجاز قرآن از نظر برهان و دلیل بر توحید.تمام آیات الهی در قرآن دال بر توحید و یگانه پرستی است.
7- اعجاز قرآن از نظر اخبار گذشته و آینده و قصص امتهای گذشته.
8- اعجاز قرآن از نظر علم غیب و احاطه بر اخبار و منویّات و اندیشه و افكار انسانها.
9- اعجاز قرآن از نظر خبر دادن از ضمائر قلوب مردم كه جز خدا كسی را بر آن و قوف نیست.
10- اعجاز قرآن از نظر متانت الفاظ كه جمع بین جَزیل (پیچیده) و سهل كرده.
11- اعجاز قرآن از نظر تلاوت و پنج خصلت در آن.
12- اعجاز قرآن از نظر نقل الفاظ مُنزله و معانی، كه فرشته از خدا گرفته و رسول خدا تلفظ كرده و به امت ابلاغ فرموده است.
13- اعجاز قرآن از نظر معانی مختلف و نزدیكی معانی به منظور و مقصود و اقران نظایر آن صور مختلف مانند:و عدو و عید ،ترغیب و ترهیب، ماضی و مستقبل، قصـص و مَثَل، حكم و جَدَل، مطلوب و غیر متنافر
14- اعجاز قرآن در اختلاف آیات كوتاه و بلند كه در عین بلندی یا كوتاهی از اسلوب و اعتدال خارج نشده و در وزن كلام منظوم و عبارات منثور اعتدال لفظ و معنی و كلمات و آیات از دست داده نشده است.
15- اعجاز قرآن از نظر كثرت تلاوت، كه هر اندازه قرآن بیشتر تلاوت گردد نه از فصاحت آن در ذوق سلیم كسر می شود و نه ملالت می آورد و هر چند بیشتر قرائت شود طبع بشر مایلتر به تلاوت و فهم آن است. گویا هر دفعه كه یك آیه تلاوت شود بارقه ای از نور علم و دانش بر قلب قاری تابش می كند كه در سابق نظیر نداشته است.
16- اعجاز قرآن از نظر تسهیل قرائت در همه السنه ( زبانها) و لهجه های متنوع.
17- اعجاز قرآن از نظر ترتیب كلام، در سخن گفتن نثر، در قدرت هر گوینده هست و مرتبه شعر بالاتر است. كمتر كسی می تواند سخن فصیح منثور بگوید. قـرآن در حال نثـر و بیان مطالب ساده به قدری دارای انسجام و استحكام الفاظ و معانی و جملات و حفظ ارتباط و اعتدال است كه نظیری برای آن متصور نیست.
18- اعجاز قرآن از نظر زیادی الفاظ زیادی و تغییر كلمات و گوناگون آوردن الفاظ از همه مشتقات ادبـی.
19- اعجاز قرآن از نظر عجز معارضه (ناتوانی مقابله كردن ) ملل گوناگون با آن كه هر چند كوشش و پشتیبانی از یكدیگر كردند نتوانستند حتی یك آیه نظیر آن بیاورند.
20- اعجاز قرآن از نظر انصراف معارضه ( مقابلهكردن) بشر با آن، همین كه فصِحاء خود را قادر به مقابله با قرآن ندانستند و تسلیم شدند.

سه شنبه 10/5/1391 - 5:56 - 0 تشکر 486196

حروف مُقطّعه قرآن


حروف مقطعه یعنی جدا جدا، چهارده حرف از الفبای زبان عرب در ابتدای 29 سوره قرآن مجید می باشد، كه آنها را حروف مقطعه مینامند و آن حروف عبارتند از:
1- الف، 2- ح، 3- ر، 4- س، 5- ص، 6- ط، 7- ع، 8- ق، 9- ك، 10- ل، 11- م، 12- ن، 13- ه، 14- ی.
حروف مقطعه قرآن یك حرف، دوحرفی، سهحرفی، چهارحرفی و پنج حرفی است كه به ترتیب عبارتند از:
یك حرفی: ص، ق، ن.
دو حرفی: طه، طس، یس، حم.
سه حرفی: الم، الر، طسم.
چهار حرفی: المص، المر.
پنج حرفی: كهیعص، حمعسق.
در مورد حروف مقطعه نظرات گوناگونی از طرف مفسرین و دانشمندان اسلامی بیان شده كه مهمترین آنها دو نظریه زیر است:
1- حروف مقطعه اوائل سُوَر قرآن برای جلب توجه مشركین به شنیدن آیات بعدی است.
2- قرآن از سنخ سخن و حرف است یعنی مركب از حروفی است كه، بشر هم با همان حروف مكالمه و مكاتبه می نماید.ولی از آوردن مانند آن ناتوان است.

سه شنبه 10/5/1391 - 5:57 - 0 تشکر 486197

تفسیر حروف مقطعه با مغزهای الكترونیكی

چندی قبل، مجله معروف مصری " آخرساعة" كه بزرگترین مجله مصور خاورمیانه محسوب می گردد، گزارشی دربـاره تحقیقـات شگفت انـگیـز یك دانشـمند مسـلمـان مصـری در مورد تفسیر پارهای از آیات قرآن مجید به كمك مغزهای الكترونیكی منتشر ساخت كه اعجاب همگان را در نقاط مختلف جهان بر انگیخت.
این تحقیقات كه محصول سه سال كوشش پی گیر و كار مداوم " دكتر رشاد خلیفه" دانشمند شیمی دان مصری بود بار دیگر این حقیقت را به ثبوت رسانید كه این كتاب بزرگ آسمانی محصول مغز بشر نیست و انسانها قادر نخواهند بود مثل آن را بیاورند.
دكتر رشاد این تحقیقات را در آمریكا در شهر" سانتلویس" در ایالت " میسوری" انجام داد.
تمام كوشش استاد مزبور برای كشف معانی حروف مقطعه قرآن یعنی حروفی مانند (ق، الم، یس و000) صورت گرفته است، او به كمك محاسبات پیچیده ای ثابت كرده است كه رابطه نزدیكی میان حروف مزبور، با حروف سوره ای كه در آغاز آن قرار گرفته اند، وجود دارد ( دقتكنید). 
بنابر این از مغز الكترونیكی تنها برای انجام محاسبه تعداد حروف سوره ها و به دست آوردن نسبت ( و به اصطلاح ) " درصد" هر یك از حروف كمك گرفته است نه اینكه تفسیر آیات قرآن را از ماشین خواسته باشد.
ولی مسلماً اگر این ماشینها نبودند هیچ بشری قادر نبود به وسیله قلم و كاغذ این محاسبات را طی سالیان دراز انجام دهد.
اكنون به سراغ شرح كشف دانشمند مزبور برویم:
دكتر رشاد می گوید: می دانیم قرآن مجید 114سوره دارد كه از میان آنها 86سوره در مكه نازل گردیده و 28سوره در مدینه، و از میان مجموع سوره های قرآن 29سوره است كه در آغاز آنها " حروف مقطعه" آمده است.
جالباینكه این حروف مجمـوعاً درست نصف حـروف 28 گـانه الفـبای عــربی را تشكیل می دهد و آنها عبارتند از (ا، ح، ر، س، ص، ط، ق، ك، ل، م، ن، ه، ی ) كه گاهی آنها را " حروف نورانی " نیز می نامند.
او می گوید سالها بود كه من می خواستم بدانم معنی این " حروف به ظاهر از هم بریده " در آغاز سوره های قرآن چیست؟ و هر قدر به تفاسیر مفسران بزرگ و آراء مختلفی كه در این زمینه داده بودند مراجعه كردم پاسخ قانع كننده ای نیافتم از خداوند یاری جستم و به م طالعه دست زدم.
ناگهان به این فكر افتادم كه شاید میان این حروف، و حروف هر سوره ای كه آنها در آغازش قرار گرفته اند رابطه ای وجود داشته باشد.
اما بررسی تمام حروف 14 گانه نورانی در 114سوره قرآن و تعیین نسبت هر یك از آنها و محاسبات فراوان دیگری كه می بایست در این زمینه بشود چیزی نبود كه بدون استخدام مغزهای الكترونیكی امكان پذیر باشد.لذا قبلاً تمام حروف مزبور را در 114سوره قرآن به طور جدا گانه و همچنین مجموع حروف هر سوره را دقیقاً تعیین كرده، با شماره هر سوره، به مغز الكترونیكی ( برای انجام محاسبات پیچیده بعدی) سپردم این كار و مقدمات دیگر در مدت دو سال عملی شد.
سپس مغز الكترونیكی را یك سال تمام برای انجام محاسباتی كه به آن اشاره شد به كار گرفتم.نتیجه این محاسبات بسیار درخشان بود و برای نخستین بار در تاریخ اسلام پرده از حقایق شگفتانگیزیبرداشتهشد كه اعجاز قرآن را ( علاوه بر جنبههای دیگر) از نظر ریاضی و نسبت حروف قرآن كاملاً روشن می ساخت.
مغز الكترونیكی با محاسبات خود برای ما روشن ساخت كه میزان هر یك از حروف 14 گانه در هر سوره از 114سوره قرآن به نسبت مجموع حروف آن سوره؛ چند درصد است.
فی المثل، پس از محاسبه می یابیم كه نسبت حرف قاف كه یكی از حروف نورانی قرآن است در سـوره "فـلق" بـزرگترین رقـم را دارد (700،6) درصـد و در درجـه اول در میـان سورههای قرآن است ( البتهبه استثنای سوره ق ) بعد از آن سوره "قیامت" قرار دارد كه تعـداد قافـهای آن نسبت به حـروف مـزبور (907،3) در صـد مـی بـاشد و پـس از آن ســــوره 
"والشّمس"است (906،3) در صد و همانطور كه ملاحظه می كنیم تفاوت سـوره "قیامت" و "الشمس" فقط یكهزارم درصد است!
و به همین ترتیب این نسبت را در تمام 114سوره قرآن به دست می آوریم ( نه تنها در باره این یك حرف بلكه در باره تمام حروف 14 گانه نورانی ) و به این ترتیب نسبت مجموع حروف هر یك از سورهها با یكایك این حروف روشن می گردد.
اكنون به نتایج جالبی كه از این محاسبات به دست آمده توجه فرمایید:
1- نسبت َ( ق ) در سوره " ق " از تمام سورههای قرآن بدون استثناء بیشتر است یعنی آیاتی كه در طی 23 سال، دوران نزول قرآن، در 113سوره دیگر قرآن آمده آنچنان هست كه حرف قاف در آنها كمتر به كار رفته است، و این راستی حیرتآور است كه انسانی بتواند مراقب تعداد هر یك از حروف سخنان در طول 3 سال باشد، و در عین حال آزادانه مطالب خود را بدون كمترین تكلفی بیان كند.مسلما ًچنین كاری از عهده یك انسان بیرون است، حتی محاسبه آن برای بزرگترین ریاضی دانان بدون كمك مغزهای الكترونیكی ممكن نیست.
اینها همه نشان می دهد كه نه تنها سورهها و آیات قرآن بلكه " حروف قرآن " نیز روی حساب و نظام خاصی است كه فقط خداوند قادر بر حفظ آن می باشد.
همچنین محاسبات نشان داد كه حرف ( ص ) در سوره " ص " نیز همین حال را دارد یعنی مقدار آن به تناسب مجموع حروف سوره، از هر سوره دیگر قرآن بیشتر است.
و نیز حرف ( ن ) در سوره " ن و القلم " بزرگترین رقم نسبی را در 114سوره قرآن دارد تنها استثنایی كه در این زمینه وجود دارد سوره " حجر " است كه تعداد نسبی حروف ( آن ) در آن بیشتر از سوره ( ن و القلم ) است، اما جالب این است كه سوره حجر یكی از سورههایی است كه آغاز آن ( الر ) می باشد.و بعدا ًخواهیم دید این سورهها كه آغاز آنها ( الر ) است باید همگی در حكم یك سوره محسوب گردد، و اگر چنین كنیم نتیجه مطلوب به دست خواهد آمد یعنی نسبت تعداد ( ن ) در مجموع اینها از سوره " ن و القلم " كمتر خواهد شد.
2- چهار حرف ( المص ) را در آغاز سوره اعراف در نظر بگیرید، اگر الفها، میمها و صادهایی كه در این سوره وجود دارد با هم جمع كنیم و نسبت آن را با حروف این سوره بسنجیم، خواهیم دید كه از تعداد مجموع آن در هر سوره دیگر قرآن بیشتر است.
همچنین چهار حرف ( المرا ) در آغاز سوره " رعد " همین حال را دارد، و نیز پنج حرف ( كهیعص ) در آغاز سوره " مریم " اگر روی هم حساب شوند، بر مجموع این چند حرف در هر سوره دیگر قرآن فزونی دارند.
در اینجا به چهره تازه تری از مسأله بر خورد می كنیم كه نه تنها یك حرف جدا گانه در این كتاب آسمانی روی حساب و نظم خاص گسترده شده، بلكه حروف متعدد آن نیز چنین وضع حیرت آوری را دارد.
تاكنون بحث درباره حروفی بود كه تنها در آغاز یك سوره قرآن قرار داشت، اما حروفی كه در آغاز چند سوره قرار دارد ( مانند المرا و الم ) شكل دیگری به خود می گیرد؛ و آن اینكه بر طبق محاسبات مغز الكترونیكی مجموع این سه حرف مثلاً ( ا، ل، م ) اگر در مجموع سوره هایی كه با " الم " آغاز می گردد حساب شود، و نسبت آن با مجموع این سـوره ها به دست آید، از میزان آن در هر یك از سوره های دیگر قرآن بیشتر است.
در اینجا باز مسأله صورت جالبتری به خود گرفته و آن اینكه نه تنها حروف هر سوره قرآن تحت ضابطه و حساب معینی است، بلكه مجموع حروف سوره های مشابه نیز ضابطه و نظام واحدی دارند.
ضمناً نكته این موضوع نیز روشن می شود كه از چه رو چند سوره مختلف قرآن با " الم " یا با " المرا " آغاز شده و این یك موضوع تصادفی و بیدلیل نیست.
( دكتر رشاد محاسبات پیچیده تری روی سوره های مشتمل بر" حم " انجام داده است كه برای اختصار از آن صرف نظر می كنیم).
استاد مزبور ضمن این مطالعات به نكات جالب دیگری دست یافته كه به ضمیه نكات تازه ای كه می توان از آن استنتاج كرد از نظر خوانندگان می گذرانیم:
1- رسم الخط اصلی قرآن را حفظ كنید
او می گوید تمام این محاسبات در صورتی صحیح است كه به رسم الخط اصلی و قدیمی قرآن دست نزنیم ( مثلاً اسحق و زكوة و صلوة را به همین صورت بنویسیم، نه اسحاق و زكات و صلاة ) در غیر این صورت محاسبات ما به هم خواهد خورد.
2- دلیل دیگری بر عدم تحریف قرآن
این تحقیقات نشان می دهد كه در قرآن مجید حتی یك كلمه و یا یك حرف كم و زیاد نشده، والا به طور مسلم محاسبات ما روی قرآن كنونی صحیح از آب در نمی آمد.
3- اشارات پر معنی
در بسیاری از سوره های قرآن كه با حروف مقطعه آغاز می شود پس از ذكر این حرف، اشاره به حقانیت و عظمت قرآن شده مانند: الم ذلك الكتاب لاریب فیه و امثال آن، و این خود اشاره لطیفی به ارتباط حروف مزبور با اعجاز قرآن می كند.
نتیجه بحث:
از مجموع بحث فوق چنین نتیجه می گیریم كه حروف قرآن مجید كه طی 23 سال بر پیامبر (ص) نازل شده حساب دقیق و منظمی دارد و هر یك از حروف الفبا با مجموع حروف هر سوره دارای یك نسبت ریاضی كاملاً دقیق است كه حفظ و نگهداری چنین نسبتی برای بشر-بدون استفاده از مغزهای الكترونیكی - امكان پذیر نیست.
البته شك نیست كه بررسیهای دانشمند مزبور چون در آغاز راه است خالی از نقائصی نیست كه باید با حوصله تمام وسیله او و دانشمندان دیگر تكمیل گردد.

سه شنبه 10/5/1391 - 5:58 - 0 تشکر 486199

قرآن و علوم روز

قرآن در قالب بیان نشانه های قدرت الهی به بعضی از قوانین علمی اشاره نموده است كه بسیاری از آنها هنوز برای بشر ناشناخته است، از جمله زندگی در كرات دیگر، لذا جهت آشنایی خوانندگان به نمونه هایی از آیات اشاره می گردد.

1- وَ كُلُّ شییِ عِنْدَهُ بِمِقْدارِ
این آیه اشاره است به اینكه هر چیزی هم از لحاظ كمیت و مقدار و هم از نظر كیفیت دارای اندازه و قطع است.
2- وَ هُو َالّذی خَلَقَ السَّمواتِ وَ الارْض ِفی سِتَّةِ اَیّامِ
با توجه به اینكه ( یَوْم ) در واژه تنها به معنای یك روز دوازده ساعته نیست بلكه به قسمتی از زمان گفته می شود می تواند اشاره به دورانهای تكامل باشد 
3- وَ السَّماءَ بَنَیْناها بِاَیدٍ و اِنّا لَمُوسِعُونْ
این آیه اشاره به توسعه جهان دارد، و با توجه به اینكه در سوره انبیاء آیه30 می فرماید: زمین و آسمان ( رتق ) بودند و ما آنها را از هم جدا كردیم ( فَتْق )، به انفجار بزرگ آغاز جهان اشاره می نماید كه موضوع مورد بحث علما و دانشمندان امروز جهان است.
4- اللهُ الَّذی رَفَعَ السَّمواتِ بِغَیْر عَمَدٍ تَرَوْنَها
این آیه اشاره به ( جاذبه عمومی) اینكه كرات آسمانی به وسیله ستونی غیر مرئی نگه داشته شده اند.همان نیروی عظیم جاذبه است كه قرآن هزار و چهار صد و اندی سال پیش به آن اشاره نموده است.
5- وَ مِنْ كُلّ ِشَییٍ خَلَقْنا زَوْجین
این آیه اشاره دارد به زوجیت تمام چیزهای جهان از ریز و درشت، نه تنها گیاهان و حیوانات و انسان كه اتم ها و حتی ذرات كوچكتر از اتم ازاین قانون پیروی می نمایند.
6- یا مَعْشَرَ الْجِنّ وَ اِلِاْنْسَاِنِ اِسْتَطَعْتُمْ اَنْ تَنْفُذُوا مِنْ اَقْطارِ السَّمواتِ وَ اَلاْرْض فَانْفُذُوا، لاتَنْفُذُونَ اِلاّ بِسُلْطان.
این آیه در هزار و چهار صد و اندی پیش انسانها را مورد خطاب قرار داده كه نفوذ در آسمان تنها از طریق علم و عقل و قدرت فكری ( سُلْطان) میسّر است.
7- یُسبِّحُ لَهُ السَّمواتِ السَّبْعِ وَ الَاَرْضِ وَ مَنْ فیهِنَّ
با توجه به اینكه لفظ ( مَنْ) بیشتر برای موجودات با شعور استعمال می شود، آیه اشاره دارد به وجود موجودات باشعور در كرات دیگراعم از فرشتگان و مانند انسانها.
8- وَ اَرْسَلْنَا الرّیاحَ، فَاَنْزلْنا مِنَ السَّماءِ ماءً فَاَسْقَیْناكُمُوهُ، وَ ما اَنْتُمْ لَهُ بِخازَنینَ 
در این آیه اشاره به نقش بادها می كند در فرو ریختن بارانها، و نقش بادها در تخلیه فضای الكتریكی میان ابرهای حامل باران، و نقش آن در عمل لقاح حیوانات.
9- بَلی قادِرینَ عَلی اَنْ نُسَوِیَ بَنانَهُ
آیه مذكور این حقیقت را بازگو می كند كه در تمام دنیا یك سر انگشت از لحاظ خطوطی كه دارد با انگشت دیگر اصلاً شباهت ندارد و این یكی از بارزترین نشانههای عظمت خداوند و قرآن كریم است كه در هزار و چهار صد و اندی سال پیش به این حقیقت اشاره نموده و ادارات جنایی در قرن حاضر به این موضوع پی برده و در كشف جرم از آن بهره می گیرند.

سه شنبه 10/5/1391 - 6:0 - 0 تشکر 486201

اعجاز عددی قرآن
تساوی عددی و هماهنگی رقمی و تناسب در موضوعات قرآن كریم چیزی است كه قدرت بشـری از ذكر آن به گونه ای فـرا گیـر نـاتوان اسـت، و از توضیـح كـامل بیان شامل آن در می ماند و از اینكه بتواند حق این معجزه بزرگ را از لحاظ اعداد و ارقام و شرح و تفسیر كاملاً ادا كند ناتوان است.به عنوان نمونه تعدادی از تناسبهای عددی آیات قرآن را جهت استفاده علاقمندان می آوریم.
اَجْر:
واژه اَجْرْ ( مزد) 108 بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه فِعْلْ ( كار) آمده است.و جزاء " كیفر - پاداش" 117 بار در قرآن به كار رفته و مَغْفِرَتْ 334 بار، در نتیجه، مُزد با كار و حِساب با عدل و داد در قرآن بر ابر آمده است. ولی آمرزش دو برابر كیفر به كار رفته است و این یكی از شگفتیهای تساوی و تناسب و توازن در آیات قرآن است.
اَلْبابْ:
كلمه ( اَلْباب ْ) به معنی ( مغزها -خردها ) 16 بار در قرآن آمده است كه با كلمه اَلْاَفْئِدَة ( دلها ) برابر است.
اِبْلیسْ:
در قرآن لفظ اِبْلیسْ 11 بار آمده و عینا ًبه همین تعداد یعنی 11 مرتبه فرمان به اِسْتِعاذِه ( پناه بردن به خدا(ج)) تكرار شده است.
اِنْفاقْ:
واژه اِنْفاقْ و مشتقاتش73 بار در قرآن آمده است كه با لفظ رِضا ( خوشنودی ) و مشتقات آن برابر است.
اَصْنامْ:
الفاظ اَصْنام ْ( بتها ) و خَمْر ْ( شراب مست كننده ) و خِنْزیرْ ( خوك ) و بَغْضاء ْ( دشمنی شدید ) و حَصَب ْ(پـاره سنگ است كه به مـردم ( گناهكاران ) اصابت می كند و بـدیـن وسیلــه عــذاب می شوند ) و تَنْكیلْ ( تعذیب- عذاب كردن شدید ) و حَسَد ْ( رشك ) و خِیبَت ْ( ناكامی -نومیدی ) هر كدام 5 بار در قرآن مجید به كار رفته، با وجود آنكه به گونه ای پراكنده و دور از یكدیگر در سوره های قرآن واقع شده اند.
آیاتْ:
واژه آیات 382 بار در قرآن آمده و با توجه به اینكه واژه النّاسْ ( مردم ) 241 بار و اَلْملائِكَة ( فرشتگان ) 86 بار و عالَمین ( جهانیان ) 73 بار در قرآن به كار رفته، كلمه آیات ( نشانهها ) به اندازه مجموع واژه های ناس و ملائكه و عالمین به كار رفته است.
ایمانْ:
ایمان و مشتقات آن 811 بار در قرآن به كار رفته و لفظ عِلْم و مشتقات آن 782 بار و مترادف علم یعنی كلمه مَعْرِفَتْ با مشتقاتش29 مرتبه در قرآن كریم آمده است.در نتیجه علم و معرفت و مشتقات آن دو مجموعاً 811 بار تكرار شده اند كه مساوی با لفظ ایمان به كار رفته اند.
اَلنّاسْ:
كلمه اَلنّاس و مشتقات و مترادفات آن 368 بار در قـرآن آمده و این مساوی با واژه رَسول می باشد كه با مشتقاتش 368 بار در قرآن به كار رفته است.
بُخْلْ:
كلمه بخل در قرآن كریم 12 مرتبه آمده كه با لفظ حسرت ( دریغ-اندوه ) و طَمَع ْو جُحُود ( انكار ورزیدن ) برابر است.
بَصَرْ:
تعداد مواردی كه در قرآن از ( بَصَر ْو بَصیرَة ) یاد شده 148 مرتبه می شود، كه با تعداد مواردی كه از ( قَلْب و فُؤاد ) سخن رفته برابر است.
بَعْثْ:
لفظ بَعْث ْ( زنده كردن مردگان ) و مشتقات و مردافات آن 45 بار در قرآن كریم آمده، و درست به اندازه و لفظ صِراط است.
بِرّ:
لفظ بر ّ( نیكی ) و تمام مشتقاتش 20 بار در قرآن آمده، كه با واژه ثَواب و مشتقاتش برابر است.
تَلاوَت:
كلمه تلاوت ( خواندن - پیروی كردن ) در قرآن 62 بار آمده و با موارد به كار رفته واژه صالِحاتْ برابر است.
جَحیم:
كلمه جحیم ( دوزخ ) 26 بار در قرآن تكرار شده، كه برابر با لفظ عِقاب ( كیفر ) می باشد.
حِساب:
كلمه حساب 29 بار در قرآن به كار رفته كه درست به اندازه موارد به كار رفته واژه ( عَدْل ْو قِسْط ) می باشد. زیر ا14 بار واژه عدل و 15 بار واژه قسط در قرآن كریم به كار رفته است.
حَیاتْ:
كلمه حیات و مشتقاتش در آنجا كه ویژه حیات انسان است به شمار می رود 145 بار در قرآن كریم آمده است و درست به همین اندازه واژه مرگ و مشتقاتش در قرآن به كار رفته است.
حَرْثْ:
واژه حرث ( كِشت ) 14 بار در قرآن آمده، و به همین اندازه واژه ِزراعَت ( كشاورزی ) به كار رفته، و جالب است كه لفظ فاكهة ( میوه ) نیز به همین اندازه است.
حَرْبْ:
كلمه حرب ( جنگ ) و مشتقاتش 6 بار در قرآن آمده، و جالب اینكه تعداد واژه أسری ( اسیران ) نیز به همین اندازه به كار رفته است.
دُنیاوِآخَرَتْ:
كلمه دنیا در قرآن 115 بار رفته و واژه آخرت نیز عینا ً115 بار در قرآن آمده است.در صورتی كه لفظ دنیا به تنهایی و جدا از لفظ آخرت و همچنین لفظ آخرت جدای از لفظ دنیا در آیاتی چند به كار رفته اند با این همه تعداد واژه دنیا و آخرت برابرند.
خِیانَتْ:
كلمه خیانت 16 بار در قرآن آمده كه درست مساوی لفظ خُبْثْ ( ناپاك ) می باشد.
دینْ:
كلمه دین و مشتقات آن 92 بار در قرآن به كار رفته است كه با واژه مساجد و مشتقاتش كه در قرآن آمده برابر است.
رُسُل:
واژه رسل 368 بار تكرار شده و واژه نبی 75 بار و بَشیر 18 بار و نَذیر 57 بار كه مجموع ارقام مذكور 518 مرتبه است، جای شگفتی است كه این عدد با تعداد مواردی كه اسامی پیامبران آمده، برابر است، یعنی اسامی پیامبران الهی ( آدم، نوح، ابراهیم000) نیز 518 بار در قرآن به كار رفته است.
رَحیم:
لفظ رحیم كه در اسماء حسنی برای خداوند است 114 بار در قرآن آمده، در حالی كه رَحمان 57 بار آمده كه درست نصف لفظ رحیم می باشد به علاوه رقم 114 همان عددی است كه سوره های قرآن كریم به تعداد آن نازل شده است.
سَلام:
واژه سلام و مشتقاتش50 بار در قرآن آمده و به همین اندازه واژه طیبات ( پاكیزه ها ) به كار رفته است.
شَهر:
خداوند در قرآن می فرماید: " اِنَّ عَّدَةَ الشُهُورِ عِنْدَاللهِ اثْنا عَشَرَ شَهْرَاً فی كِتابِ الله " سوره توبه آیه 26یعنی " تعداد ماهها نزد خدا و در كتاب او دوازده ماه است " آنگاه می بینیم واژه شهر ( ماه ) 12بار در قرآن مجید تكرار شده است، یعنی درست به اندازه ماههای سال و واژه یَوم ( روز ) با سایر موارد 365 در قرآن آمده است كه درست به تعداد روزهای سال است و نیز واژه یَوم به صورت جمع یعنی ( اَیّام ) و مثنی ( دو روز ) و اَیاماً جمعاَ 30 بار به كار رفته كه به اندازه روز های ماه می باشد.
صالِحات:
صالحات ( كارهای درست ) و همه مشتقات آن 167 بار در قرآن به كار رفته، و عیناً به همین تعداد لفظ ( سَیّئات ) یعنی بدیها با تمام مشتقاتش به كار رفته است.
صَیْف:
واژه صیف و اَلْحرّ ( تابستان و گرما ) و اَلشِّتاءْ و اَلْبَرْددْ ( زمستان و سرما ) در قرآن كریم با یكدیگر برابرند و هر كدام 5 بار آمده است.با آنكه جز در سوره قریش آیه 2 و 3در جای دیگر از قرآن با یكدیگر به كار نرفته اند.
صِیام:
واژه صیام ( روزه ) و صَبْر ( شكیبایی ) و دَرَجات و شَفَقَت ( بیمناكی - مهربانی ) هر كدام 14 بار در قرآن آمده و با هم به طور مساوی به كار رفته اند.
صَلوة:
واژه صلوة ( نماز -دعا ) 67 بار در قرآن به كار رفته، كه با واژه نَجات و مَلائِكَة و قُرآن به كار رفته است.
طُهر:
واژه طهر ( پاكی ) و تمام و مشتقاتش31 بار در قرآن كریم آمده است كه با موارد به كار رفته واژه اِخْلاص و تمام مشتقاتش برابر است.
عددهفت:
قرآن می فرماید :عدد آسمانها7 است و این حقیقت را هفت بار در آیات تكرار كرده است و نیز وقتی قرآن كریم از آفرینش آسمانها و زمین در شش روز یاد می كند این حقیقت را نیز 7بار در آیات می آورد و همچنین عرضه شدن آفریدگان بر خداوند را 7 بار ذكر كرده است و نیز فرموده است :كسانی كه اموال خود را در راه خدا(ج) انفاق می كنند عمل آنها به این می ماند كه دانهای هفت خوشه بر آورد.
و در مورد كلمات خداوند(ج) كه اگر هفت دریا مركب آن شوند پایان نمیپذیرد، عدد هفت آمده و در مورد دوزخ نیز می فرماید : دوزخ 7باب ( در ) دارد.
و باز نخستین سوره قرآن سوره فاتِحَة است كه هفت آیه دارد و عدد كلمات شهادتین یعنی لا اِلهَ اَلاّ الله، مُحَمَّدٌ رَسولُ الله نیز7 است. 
عَقل:
كلمه عقل و مشتقاتش 49 بار در قرآن آمده و با موارد به كار رفته واژه نور در قرآن برابر است
فُجّار: 
واژه فجار ( بدكاران ) 3بار در قرآن آمده، در حالی كه لفظ اَبْرار ( نیكوكاران ) 6مرتبه، یعنی دو برابر فجار آمده است.
لِسان:
كلمه لسان ( زبان ) 25بار در قرآن آمده، كه با تعداد مواردی كه واژه مُوعِظَة ( پند و اندرز ) آمده برابر است.
‎مُحَمَّد:
نام شریف پیامبر اسلام ( ص ) یعنی ( محمّد ) 4بار در قرآن آمده و به لحاظ تعداد با واژه های رُوح القُدُسْ و مَلَكوت و سِراج ( چراغ ) برابر است.
و نیز نام محمّد ( ص ) به همان تعدادی به كار رفته كه واژه شَریعَت ( طریقه، آئین ) در قرآن آمده است.
بنابر این نام محمّد ( ص ) با روح القدس و ملكوت و سراج و شریعت برابر آمده است.
مُصیبَت:
لفظ مصیبت ( پیش آمد ناگوار ) و مشتقات آن 75بار در قرآن آمده كه درست مساوی با تعداد به كار رفته واژه شُكر می باشد.
مُحَبَّت:
واژه محَبت و تمام مشتقاتش 83 بار در قرآن آمده، كه با واژه طاعَت ( فرمانبرداری ) برابر است.
مَصیرْ:
واژه مصیر ( بازگشت ) 28بار در قرآن آمده است كه به همین تعداد 28بار واژه اَبَدْ ( همیشه ) آمده است.
مُسْلِمینْ:
كلمه مسلمین 41 بار در قرآن آمده و جای شگفتی است كه مساوی لفظ جهاد می باشد كه در قرآن به كار رفته است.

سه شنبه 10/5/1391 - 6:1 - 0 تشکر 486202

رسم الخط قرآن

طرز نگارش خطوط هر زبان را رسم الخط آن زبان گویند.
رسم الخط قرآن مجید مطابق قواعد زبان عرب می باشد و در صدر اسلام، آیات قرآن را با خط كوفی می نگاشتند و در سال (310) قمری ابو علی محمد بن علی بن حسین مُقْله اثنی عشری (متوفی 328) خط نسخ را ابتكار نمود و به سبب آسانی و نیكویی رواج گرفت و جایگزین خط كوفی گردید.

سه شنبه 10/5/1391 - 6:3 - 0 تشکر 486203

علامت گذاری حروف قرآن

به گفته بیشتر مورخین اولین كسی كه تمام قرآن را اعراب و حركت گذاری كرد، ابو الاسود دؤلی بود.

نقطه گذاری حروف قرآن 
مشهور است كه ابتكار نقطه گذاری و جدا نمودن حروف متشابه (مانند ب- ت- ث….) و تشخیص آن از یكدیگر، در زمان عبدالملك بن مروان پنجمین خلیفه بنی امیّه صورت گرفته است. لیكن به طوری كه، مورخین متذكر شده اند از نقطه نظر تشابه حروف، محققاً نقطه گذاری قبل از اسلام نیز در میان اعراب معمول بوده و محتمل است به تدریج قسمت اعظم آن از بین رفته و فراموش گردیده و هنگام بعثت رسول اكرم (ص) یكسره متروك شده باشد. چون خواندن قرآن، بدون نقطه مشكل بود و سبب اشتباه در قرائت می گردید، در نیمه قرن اول هجری درزمان عبدالملك بن مروان نقطه گذاری حروف قرآن به وسیله ابو الاسود دؤلی انجام گرفت، و به قولی این عمل توسط "نصربن عاصم لیثی بصری" و "یحیی بن یَعْمُر عَدوانی بصری قاضی خراسان" كه از شاگردان ابو الاسود دؤلی بودند انجام یافت. سپس ابو حاتم سجستانی نحوی و قاری ایرانی ( متوفی248 قمری) علامت تشدید (ــّ) را وضع و ابداع كرد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.