[quote=alihunter1;658382;457566]اتفاقا دوست عزیز من فرق هست
اولاحقوق بشر مفهوم تازه ای هست که پس از جنگ جهانی دوم به وجود آمده تفاسیر و برداشت های مختلف از آن در اقلیم های جغرافیایی و فرهنگی موجب مجادلات در باب حقوق بشر شده. جهان امروز در پارادیم های متضاد در باب حقیقت اخلاقی، در تأثیر و تأثر متقابل، جهان بینی هایبی شماری را ایجاد می کند که گاه با تعاریف رایج از حقوق بشر مغایر می باشد، به نظر می رسد هر یک از برداشت های رایج در باب حقوق بشر به لحاظ فرهنگی و اخلاقی کثرت گراست و عناصر سازنده آن به سنت فلسفی و فرهنگی جوامع مختلف بستگی داره مثال:
ببینید دست یابی به تکنولوژی برای ما تا اوجا قابل حمایت هست که به کسی صدمه ای نرسونه این اصل برای حقوق انسانی و ازادی بیان هم همینطوره آزادی بیان غربی یعنی هر شخصی اجازه داره قرآن رو اتش بزنه و نه تنها با اون برخورد نمیشه بلکه پلیس برای محافظت از اونها هم میاد که کسی نتونه به شخص مورد نظر آسیب برسونه اما آزادی بیان ما تا اونجاست که حق توهین به ادیان ابراهیمی رو نداریم و کسی حق توهین حتی به زبور انجیل و تورات رو نداریم حتی اگر یک لایک باشیم
خوب حالا بین شرق و غرب فرق نیست؟
حقوق بشر غربی یعنی اسرائیل اجازه داره کودک 7ساله فلسطینی رو مورد هدف گلوله تک تیراندازهاش قرار بده اما ایران حق نداره یک متجاوز به عنف رو اعدام کنه این یعنی حقوق بشر غربی
ببنید فلاسفه غربی حقوق بشر رو تعریف نکردن بلکه تحریف کردن من یه آدرس براتون میزام که بهش مراجعه کنید که ببنید مبنای حقوق بشر غربی چیه
http://www.hawzah.net/fa/articleview.html?ArticleID=91824
ممنونم ازشما که بحثی به این زیبایی ایجاد کردی امید وارم نظرات من هم به درد شما بخوره
سلام
حقوق بشر از وقتی بشر خودش و حقوق انسانیش رو شناخت وجود داشت....بعد از جنگ جهانی به صورت مدون دراومد...ضعف ها و قوتهایی داره ولی حقیقت همان حقیقت اولیه و غیر قابل انکار است
باز هم عرض میکنم تا وقتی به این مقوله با نگاه ایدئولوژیک بنگریم به تعریفی واحد جهانی که همه انسان ها با هر آئین و مسلکی سر تسلیم برش فرود بیارن نمی رسیم
اگر قراره باشه هر کشوری به بهانه تفاوت نگاه ها و فرهنگ ها محدودیت جدیدی برروی آزادی بیان بگذاره وعنوان کنه نگاه من و تفسیر من از آزادی بیان همین است اونوقت آزادی بیان از چهارچوب اصلی و عقلاییش خارج میشه و میشه همین رفتار حکمای غربی که ما قبولش نداریم:
یعنی اهانت به پیامبر خدا ص که از مقدسات یک میلیارد مسلمان هست میشه آزادی بیان اما تحقیق درباره هلوکاست و انکار اون میشه ضد آزادی بیان
اتفاقا ما به خاطر همین تفاسیر غلط و سو ءاستفادهاست که میگیم هر کس هر جور دلش خواست آزادی بیان رو تفسیر نکنه و تحت تاثیر اقلیم های مختلف جغرافیایی و فرهنگی قرار نگیره و تعریف و اصول و چهارچوب مشخص جهانی با ضمانت اجرای قوی داشته باشه تا شاهد سوء استفاده ظالمان از این حق مسلم بشری نباشیم
پس برای عدم سوء استفاده ها از آزادی بیان به تعریف واحد و چهارچوب مشخص جهانی از آزادی بیان نیاز داریم
به این علت است که من میگم آزادی بیان آزادی بیانه و غربی یا شرقی نداریم!
عناصر سازنده آزادی بیان سنت ها و فرهنگ های جوامع نیست بل عنصر سازنده اش کرامت انسانیست....انسان با هر رنگ و نژاد و آئینی
وقتی کرامت انسانی رو عنصر اصلی و سازنده آزادی بیان قرار بدیم اونوقت حتی مقدسات حتی یک نفر از افراد جامعه که تنها متعلق به همون شخص خاص هست برای تمام افراد جامعه قابل احترام میشه و کسی به خودش اجازه نمیده به مقدسات همون یک نفر توهین کنه
اینجاست که به معنای واقعی آزادی بیان دست پیدا کردیم
مثال روشن تر میکنه:
در غرب مسلمانان در اقلیت هستن...چرا باید غرب کرامت مسلماناش رو زیر پا بزاره و به همین بهانه که عناصر سازنده آزادی بیان سنت ها و فرهنگ اکثریت جامعه هست و به عقیده دولت مردان غربی که منتخب اکثریت هستن کشیدن کاریکاتور محمد ص توهین نیست به خودش اجازه بده به عقاید مسلمانان کشورش توهین کنه؟
به این علت هست که میگیم عناصر سازنده آزادی بیان نباید سنت ها و فرهنگ ها باشه بلکه باید کرامت انسانی باشه که تنها تعریف و چهارچوب مشخص بین المللی که فارغ از نگا ه ها و سنت های خاص داخلیه میتونه این مهم رو حاصل کنه
تا کسی به خودش اجازه نده به بهانه تفاوت نگاه و فرهنگ و بالطبع دیدش به آزادی بیان به عقاید قشر خاص و ضعیف جامعه داخلی یا بین المللی توهین کنه!
خب حالا ببینیم کسی که خونه خودش از شیشه هست آیا میتونه به خونه دیگری سنگ بندازه؟!
مثال هلوکاست رو جور دیگری عناون میکنم:
مثلا وقتی غرب از کاریکاتوریست دانمارکی حمایت میکنه و میگه به عقیده من این کاریکاتور توهین به مقدسات مسلمانان نبوده و شامل اون محدودیت آزادی بیان که توهین به مقدسات رو منع کرده نمیشه و این تفسیر منه و من چون عناصر سازنده آزادی بیان سنت ها و فرهنگهاست نه کرامت انسانی به همین علت در فرهنگ من این توهین نیست به این علت من اینو آزادی بیان میدونم
اما میاد اجازه نمیده که کسی هلوکاست رو نفی کنه....چرا ؟....چون معتقده یه واقعیت تاریخی غیر قابل انکاره و نفی اش مساویست با آزرده خاطر کردن میلیون ها یهودی و در فرهنگش این توهین به مقدسات یهودیانه
خب من میپرسم ع؟.....این تبعیض بین مقدسات از کجاست؟.....چطور وقتی از پیامبر خدا ص کاریکاتور کشیده میشه و به مقدسات یک میلیارد مسلمان توهین میشه شما این مورد رو توهین به مقدسات تفسیر نمیکنین ولی وقتی یه محقق با ادله هلوکاست رو انکار میکنه جلوش رو میگیرن و میگین به مقدسات یهودیان توهین شد؟
حالا من چرا میتونم اعتراض کنم؟....چون به عنوان یه مردم عادی قدرتی ندارم حق دارم و فعلا خونه ام شیشه ای نیست....ولی اگر همین من بیام مثلا روزنامه نگاری رو به این علت که از خطوط قرمز تعیینی من عبور کرده و حرفی زده که به مزاق من خوش نیموده زندانیش کنم همین غرب میپرسه
ع؟....چطور شد؟...مگر شما به آزادی بیان اعتقاد ندارین؟...مگر اون روزنامه نگار اسلحه به دست گرفته یا خطری ایجاد کرده؟....فقط با قلمش انتقاد کرده.....منم عنوان میکنم که تفسیر من از آزادی بیان همینه.....به عقیده من ایشون از خطوط قرمز ما عبور کرده....به عقیده من فلان مقوله که ایشون به باد انتقاد گرفتتش جزء محدودیت های آزادی بیانه!!
بعد خونه ام شیشه ای میشه
یکی هم پیدا میشه بهم میگه لااقل رطب خورده منع رطب نکنه!
سخنم رو با دو سوال پایان میدم:
با این وصف ایا دخالت فرهنگ ها و سنت ها در آزادی بیان و خارج کردن از چهارچوب عقلایی و تعریف واحد جهانییش صحیحه؟
ایا همین دخالت نگاه ها و سنت های مختلف در تعریف و چهارچوب سازنده آزادی بیان خودش مستمسکی برای توهین به عقاید و مقدسات اقلیت و در کل حرکت در جهت مخالف آزادی بیان و خارج کردنش از معنای اصلی و عقلایی و جهانیش نیست؟
پس باید یک مفهوم مطلق و جهان شمول از آزادی بیان وجود داشته باشه تا به بهانه تفاوت نگاه ها و تاریف خاص داخلی از آزادی بیان، به مقدسات اقلیت و مستضعف توهینی صورت نگیره
و مطمئنا این مفهوم توصیفی مورد تایید هر انسان عاقل و منصف و حق جویی قرار میگیره ....حالا این انسان میخواد شرقی باشه یا غربی...فرقی نمیکنه
این مفهوم مطلق همون آزادی بیانی هست که تعریفش کردم و منظور همین آزادی بیان به معنای واقعیه که غربی یا شرقی یا از نوع من یا شما نداره!
آزادی بیان آزادی بیانه!
تمام منظور و مقصود بنده از جمله بالا همین بود
حالا این نظر منه و به نظرم نباید در نگاه به غرب از صراط انصاف خارج شد و اون جامعه رو فاقد عقلا و ادمهای منصف دونست و هر سوء استفاده ای رو به کل جامعه غرب و عقلاش تعمیم داد چرا که خیلی ها از خدمات که به بشریت شده از ثمرات دانشمندان و اندیشمندان غربی بوده از تکنولوژی بگیر تا علوم انسانی.....
نظر شما رو هم محترمه
خواهش میکنم
از نظرات شما استفاده کردیم
ببخشید طولانی شد
موفق باشید