• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1196)
سه شنبه 22/1/1391 - 9:44 -0 تشکر 445208
فاطمه(س) افتخار خلقت

يکشنبه 27/1/1391 - 11:50 - 0 تشکر 446393

آتش كشید فتنه ابلیس خانه را
سوزاند چشم تنگ حسد آشیانه را
دنبال یك بهانه به هر در زدند تا
پیدا كنند بهر تعرض بهانه را
هر كس به پای نامه خود مهر میزند

يکشنبه 27/1/1391 - 11:51 - 0 تشکر 446394

ثانی به روی فاطمه زد این نشانه را
باید غلاف روضه بخواند برای ما
باید شنید درد دل تازیانه را
دیدی كه كار دست علی داد كینه ها
دیدی ندید كشتی داغش کرانه را
در خاطر كبوتر زخمی چه نقش بست
دیگر نخورد با دل خوش آب و دانه را
تقدیم روح مادر سادات كرده ام
این چند بیت مختصر و عامیانه را

دوشنبه 28/1/1391 - 16:5 - 0 تشکر 446712

منم زهرا که بابایم محمد
بُوَد ختم رسل از سوی سرمد
منم زهرا همان خیر کثیرم
منم زهرا به عالم بی نظیرم
مگر نبود علی اول مسمان
مگر مدحش نگفته دهر قرآن

کریمی (مبین)

نصرالدین کریمی(مُبین)
دوشنبه 28/1/1391 - 18:26 - 0 تشکر 446749

behroozraha گفته است :
[quote=behroozraha;558041;445362]

((غربت تلخ))

مدینــه شهـر دین ‏، شهـــر رسـالت      مـدینــه عشــق مـا ، شهــر امـامت

مـدینـــه شهــر غصـه ، شهر محنت      مـدینـــه شهــر تنـــهایی و غـربت

مـدینـــــه  با بقیع و درد هجــــران      زنـد بـر جـان شــیعه داغ هجـــران

مـدینــــه شــــاهـد  نـامهــــربـانی       مدینـــه بیكـــسی ، بی همـــزبـانی

مـدینـــه، مـادری تنـــها  نشـــسته       میـــــان كـوچــه غمـــها  نشــسته

همان كوچه كه پررنج ومحن بـود      كه دست مـادرم  دست حسـن بـود

همـان كوچه كه زد سیلی ستمگر       بـه روی چهــــره زیبــــای  مـــادر

همـان كـوچه كه بسـته دست مولا      به پیش چشـم خون افشــان زهـــرا

مدینـه،مـادرم دردی به جان داشت      به بازویش ز دشـمن اونشـان داشت

میــــان  خـانـه‎ای  مـادر  نشــــسته      به پشت در كنـــون بـا جـان خسـته

دری می‎ســوزد و مـادر هـراســان      بـه یـاد حیــــدرش تنـــها  و نـالان

بـه یـاد حیـــدرش او بی قرار است     همان حیــدركه بی زهرا نزار است

همان حیـدر كه در صبحی شرر بار    شـود فرقش ز ضـرب كینه خونبـار

دری می سـوزد و مادر غمین است     به عشـق محسنی كه در جنین است

بـه  یـاد  زینـب  و آن  نـور عیــنش     به یـاد آن حسـن همـچون حسینش

به یـاد آن جگـر در طشت پر خـون     بـه یـاد چهــره رنجــور و محــزون

بـه یـاد آن ســر از تـن جــدایـش      كـه جـان عـالــمی  بــادا  فــدایـش

بـه یـاد  زینــبی كـه كـــــربلا بـود     پـرســـــــتار  اســــــــیران  بلا بـود

در ایـن انـدیشـــه‎هـا مـادر نشـسته      كه بـا ضــرب لگد آن در شكـــسته

میــــــان  آن  در  و دیـوار خـانــه    گـرفتـه مــرغ عـاشـــــق آشــــــیانه

دگـر مـادر اســــیر آن ســتم شـد    كه از داغـش جهـــانی پر الم شـــد

شكـــسته زان لگــد پهـلوی مــادر     كه ســوزد زین مصیبت قلب حیدر

بلـرزد عـرش حـق از داغ زهـــــرا     بگـــرید چشــــم عالـم زیـن بلاهـا

ز داغ فـاطمـــه شــیعه غمـین شـــد    تو گویی محشری روی زمین شـــد

بـه یـاد  مـادر  پهـــــلو شكـــــسته    بـه جـان شــــیـعیان دردی نشــــسته

بـه یـاد فـاطمــــه مـن غصـــه دارم     ز درد ایـن دلم  صـــد قصــــه دارم

چه شد آن صـوت قـرآن و دعایش     چرا دیگـــر نمــی آیـد صــــدایش

چــرا  در غـربت تلــخ  شــــبانـه   بـه گـوری بی نشـــان گشـتی روانه

چـرا درخلـوتی خـامـوش و بیـجان     سفــر كـردی بـه  روی دست یـاران

علـی از مـاتمت غمــگین و خســته    ز داغت قلب  مـولایم  شكـــــــسته

حسن از هجــر رویت در فغـانست     دو چشمش بهـر مادر خونفشــانست

حســین و زینبت غمـگین و زارنـد    بـرایت  مـادر  مـن  غمگــــــسارنـد

خـدایـا ریشــه كـرده غم بـه جـانم    ز  داغ  فـاطمــــــــــه  مـن  نـاتـوانم

مدینـــه شهـــر غم ،كـو مـادر مـن    از ایـن مـاتم چـه آمـد بـر ســــر مـن

مـدینــه مـادرم در بســـترش نیست     نشــــانی از مــزار و تـربتــش نیست

خـدایـا داغ زهــرا جانگــداز است     نشـــان خـاك او مـاننــــد  راز است

الهـی كی شــود  مهــدی بیــــایـد    كـه قبــــر مـادرش  بـر مـا  نمـــایـد

بیــا مهـدی نشـان ده  قبـــر زهــرا    «رهــا»كن شـــیعه را از ایـن معــــما

  قاسـمی ـ رهــا



سلام
خیلی غم انگیز بود و البته واقعا قشنگ سروده شده
خیلی ممنون واقعا

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
سه شنبه 29/1/1391 - 14:56 - 0 تشکر 446841

زیر باران دوشنبه بعد از ظهر


اتفاقی مقابلم رخ داد


وسط کوچه ناگهان دیدم


زن همسایه بر زمین افتاد




سیب‌ها روی خاک غلطیدند


چادرش در میان گرد و غبار


قبلا این صحنه را... نمی‌دانم


در من انگار می‌شود تکرار




آه سردی کشید، حس کردم


کوچه آتش گرفت از این آه


و سراسیمه گریه در گریه


پسر کوچکش رسید از راه




گفت: آرام باش! چیزی نیست


به گمانم فقط کمی کمرم...


دست من را بگیر، گریه نکن


مرد گریه نمی‌کند پسرم




چادرش را تکاند، با سختی


یا علی گفت و از زمین پا شد


پیش چشمان بی‌تفاوت ما


ناله‌هایش فقط تماشا شد




صبح فردا به مادرم گفتم


گوش کن! این صدای روضه‌ی کیست


طرف کوچه رفتم و دیدم


در و دیوار خانه‌ای مشکی است


****


با خودم فکر می‌کنم حالا


کوچه ما چقدر تاریک است


گریه، مادر، دوشنبه، در، کوچه


راستی! فاطمیه نزدیک است...


سید حمیدرضا برقعی




خدا در همین نزدیکی است
سه شنبه 29/1/1391 - 21:36 - 0 تشکر 446923

اللهم صل علی فاطمة و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمٌ و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین الی یوم القیامه

یا فاطمه زهرا سلام الله علیها اشفعی لی فی الجنه...

جمعه 1/2/1391 - 10:8 - 0 تشکر 447286



ای نمک بر زخم دلهایم مدینه

بغض پنهانی به آوایم مدینه


دائما با خاطرات کوچه ات

در مرور داغ زهرایم مدینه


نصرالدین کریمی (مبین)


وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن

نصرالدین کریمی(مُبین)
دوشنبه 4/2/1391 - 22:34 - 0 تشکر 448111



سلام بر بانوی پهلو شکسته، سلام بر ناموس علی، سلام بر مادر موعود

داغ مادر  بر حضرت موعود تسلیت باد

مدینه

مدینه شهر آه و غربت و درد
مدینه شهر ماتم شهر یک مرد

مدینه شهر مــولایم علی بود

ولی تا آن زمانی که نبی بود

ولی آندم که احمد رخت بربست

خوشی هم از علی وفاطمه جست

هنوزم داغ احمد شعله ور بود

هنوزم باغ دینش بی ثمر بود

ولایت میوه ی بــاغ رسالت

رسالت کی بماند بی ولایت

به تسلیت بجای گل جماعت

به آتش آمده بر درب عترت

کسی در میزند، ساکت ببینم

دلم پــر میزند، ساکت ببینم

صدای های و هو آید بگوشم

ولی من بی مهابا در خروشم

بگو تو کیستی، پشتِ درِ ما

دمـــادم میزنی دادی سرِ ما

ولی نه این صدای آشنا نیست

علی نه، این نوای دلربا نیست

بِدان اینان ز ما بس کینه دارند

حسد از تو علی در سینه دارند

چرا با آل طاها در ستیزید

چرا از ما شماها میگریزید

گناه همسرم حیدر مگر چیست

مگر او از مسلمانان دگر نیست

مگر نَبود علــــی اول مسلمان

مگر مدحش نگفته دهرِ قرآن

منم زهـــــرا که بابایم محمد

بُوَد ختم رُسل از سوی سرمد

منم زهرا همان خیر کثیرم

منم زهرا به عالم بی نظیرم

در آن احوال غم افزا که زهرا

تکلم داشت با آن خیل اعدا
ز ضرب تیغ تیز و ضربت در
بر آمد ناله ای از عرش داور
به آتش درب آن خانه شکستند
دو دست حیـــدر صفدر ببستند
ولی ای کاش چشمش بسته بودند
از ایــن غم قلب او نشکسته بودند
خدایا دست مردی را نبندند

اگر بستند به اشک او نخندند

خدایا هیچ مردی پیش همسر

ز نا مردی نگردد دیده اش تر

خدایا باغ پر گل از خزان دور

نگردان قلب گلها را تو پرشور

خدایـــــا مجتبی در پیش مادر

ز آن کوچه بسی گردیدمضطر

همان کوچه که دستی ناجوانمرد

برآمـــد رنگ رخسار حسن زرد

همان کوچه زآن یک ضربه سیلی

رخ عرش خــــــــدا گردید نیلی

همان کوچه که مادر تا بخانه

خمیده،چشم تـــار از تازیانه

همان کوچه که زهــرا را ز حیدر

جدا کرده به مشت و تیغ و خنجر

همان کوچه که پهلویش شکستند

ملائک در غمش محزون نشستند

همان کوچه به پیش چشم طاها

جسارت کرده بــر ناموس مولا

در آنجا چادر او شعله ور شد

دل حیدر از آنجا خون جگر شد

همانجا کـــــربلا را نقش بستند

همه پیمان سست خود شکستند

همــــــانجا نینوایش دیدنی شد

گل و غنچه زباغش چیدنی شد

حسین را در مدینه سر بریدند

فدک را ناجوانمردان چریدند

مدینه معجر از زینب کشیدند

حریم و حرمت طاها دریدند

مدینه آتشی افکنده بر یـــاس

دریده علقمه شد چشم عباس

علم اندر مدینه چون جفا شد

قلم در علقمه دست وفــا شد

«مبین» دردش زاین غم درفزونست

دل عالم ز داغش پــــرزخونست


نصرالدین کریمی (مبین) از زیاران

نصرالدین کریمی(مُبین)
شنبه 9/2/1391 - 0:22 - 0 تشکر 448897

حضرت فاطمه ی زهرا (س) ستون خیمه ی آل عباست.
فاطمه و پدرش
فاطمه و همسرش
فاطمه و پسرانش

نصرالدین کریمی(مُبین)
جمعه 22/2/1391 - 13:10 - 0 تشکر 452388

مهر: شعر آیت الله لطف الله صافی گلپایگانی به نام "برهان رسول" به شرح ذیل است.

ای سـیّده زنـــــان عـالم‌ /‌ ای مــــــلک حـیا تو را مسلّم

ای‌ کـــاخ رفیــع دین اسلام / از هــمّت و کوشش تو محکم

ای والــــیه ولایت دیــن / ای‌ صـــاحب عزّ و مجد و تمکین

ای بــعد نبیّ و شـــاه مردان / بـــیت الغزل کــتاب تـکوین

ای عـــالــمه علوم کونین /‌ ای مـام بــــلند، قـدر ســبطین

بــر خـتمِ رســـل نبیّ اعظم / تــو روح روان و قـــرة العین

ای بـــر تـــو ز حقّ درود و تحسین / یکتا گل بوستان یاسین

آیـــات و مناقب تو افزون / از حدّ شمــــار و جمع و تدوین

ای ‌بــانوی حق‌پرست و حـقّ‌بین /‌ ای حامی مستمند ومسکین

نـــور تو وجود یافت زان پیش / کـادم بُد بیـــن الماء والطین

در کـــشور حُسن زیب و زینی / خــاتون بـــزرگ نشـأتینی

امّ الحــسـنـین و زیـــنبینی / نـــاموس خـــــدای عالمینی

ای جــلوه حــــقّ جمـــال سرمد / ‌ای نـور تو دائم و مؤبـد

بــا آن همه مــجد و فخر بی‌حدّ / بالد به تو حضرت محـــمد (ص)

تـــو خــیر کثیر کـــردگاری / تـــو آیـــت عــزّ و اقتداری

بــا شـیر خــدا عـــلیّ عالی / در مــجد و جــلال همقطاری

مــرآت جمـــال لایــــزالـی / ســرلوحه دفـــ‌تر کمــــالی

در فطرت و در صفات و اخـلاق / عرشی‌وش و احمدی خصالی

امـــروز که زاد روز زهــرا است / انوار جمــال در تجلّی است

آیــات جــلال عالم غیب / در مــکّه و در حــرم هـویدا است

در بـاغ بهشت جشن و سـور است / برهان رسول در ظهور است

در بیت خدیجه شوق و شور است / آن بیت نه مشهد حضور است

آمـــد به جــهان بتول عـــذرا / با فرّ و شـــکوه عــــالم ‌آرا

در جــلوه به دشت و کوه و صحرا / آیــات کــمال حـق تعالی

زهـــرا سر بانوان دنیا است / محجوبه غیب و ستر کبــری است

مقصود خدا ز خلق اشیا است / الگوی عفاف و زهد و تقوی است

ســرمایه حـشمت و وقار است / آئـــینه عـــزّ کــردگار است

از خـــاتم انـــبیا مـــحمد (ص) / یکـــتا و یگــانه یادگار است

ای گــوهــر قــلـزم کــرامت /‌ ای عــنصر جــود و ‌اسـتقامت

بــر "لـطفی صـافیان" بـه مــحشر / از لطف و کـرم نما شفاعت

گدای فاطمه(س)

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.