• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 1189)
سه شنبه 22/1/1391 - 9:44 -0 تشکر 445208
فاطمه(س) افتخار خلقت

سه شنبه 22/1/1391 - 19:51 - 0 تشکر 445326

سلام


ممنون جناب رها


این ایام رو به شما و همه  ی کاربرا تسلیت میگم...


شدی شهید که غربت عیار داشته باشد
مدینه بعد تو شب های تار داشته باشد
سه آیه ات حسن وزینب و حسین شد اما
نشدکه آخر کوثر چهار داشته باشد!!!
چهل نفر وسط کوچه آه فکر نکردند
علی به خانه زنی باردار داشته باشد؟

سه شنبه 22/1/1391 - 23:24 - 0 تشکر 445351

تا فاطمه(س) هست و چگر سوخته ی او


یا داغ دل لاله کسی کار ندارد


از ناله ی پنهان علی(ع) در دل شب ها


پیداست که دل دارد و دلدار ندارد


شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
چهارشنبه 23/1/1391 - 8:10 - 0 تشکر 445361

اجرتان با خانم فاطمه زهرا(س)

چهارشنبه 23/1/1391 - 8:15 - 0 تشکر 445362

((غربت تلخ))

مدینــه شهـر دین ‏، شهـــر رسـالت      مـدینــه عشــق مـا ، شهــر امـامت

مـدینـــه شهــر غصـه ، شهر محنت      مـدینـــه شهــر تنـــهایی و غـربت

مـدینـــــه  با بقیع و درد هجــــران      زنـد بـر جـان شــیعه داغ هجـــران

مـدینــــه شــــاهـد  نـامهــــربـانی       مدینـــه بیكـــسی ، بی همـــزبـانی

مـدینـــه، مـادری تنـــها  نشـــسته       میـــــان كـوچــه غمـــها  نشــسته

همان كوچه كه پررنج ومحن بـود      كه دست مـادرم  دست حسـن بـود

همـان كوچه كه زد سیلی ستمگر       بـه روی چهــــره زیبــــای  مـــادر

همـان كـوچه كه بسـته دست مولا      به پیش چشـم خون افشــان زهـــرا

مدینـه،مـادرم دردی به جان داشت      به بازویش ز دشـمن اونشـان داشت

میــــان  خـانـه‎ای  مـادر  نشــــسته      به پشت در كنـــون بـا جـان خسـته

دری می‎ســوزد و مـادر هـراســان      بـه یـاد حیــــدرش تنـــها  و نـالان

بـه یـاد حیـــدرش او بی قرار است     همان حیــدركه بی زهرا نزار است

همان حیـدر كه در صبحی شرر بار    شـود فرقش ز ضـرب كینه خونبـار

دری می سـوزد و مادر غمین است     به عشـق محسنی كه در جنین است

بـه  یـاد  زینـب  و آن  نـور عیــنش     به یـاد آن حسـن همـچون حسینش

به یـاد آن جگـر در طشت پر خـون     بـه یـاد چهــره رنجــور و محــزون

بـه یـاد آن ســر از تـن جــدایـش      كـه جـان عـالــمی  بــادا  فــدایـش

بـه یـاد  زینــبی كـه كـــــربلا بـود     پـرســـــــتار  اســــــــیران  بلا بـود

در ایـن انـدیشـــه‎هـا مـادر نشـسته      كه بـا ضــرب لگد آن در شكـــسته

میــــــان  آن  در  و دیـوار خـانــه    گـرفتـه مــرغ عـاشـــــق آشــــــیانه

دگـر مـادر اســــیر آن ســتم شـد    كه از داغـش جهـــانی پر الم شـــد

شكـــسته زان لگــد پهـلوی مــادر     كه ســوزد زین مصیبت قلب حیدر

بلـرزد عـرش حـق از داغ زهـــــرا     بگـــرید چشــــم عالـم زیـن بلاهـا

ز داغ فـاطمـــه شــیعه غمـین شـــد    تو گویی محشری روی زمین شـــد

بـه یـاد  مـادر  پهـــــلو شكـــــسته    بـه جـان شــــیـعیان دردی نشــــسته

بـه یـاد فـاطمــــه مـن غصـــه دارم     ز درد ایـن دلم  صـــد قصــــه دارم

چه شد آن صـوت قـرآن و دعایش     چرا دیگـــر نمــی آیـد صــــدایش

چــرا  در غـربت تلــخ  شــــبانـه   بـه گـوری بی نشـــان گشـتی روانه

چـرا درخلـوتی خـامـوش و بیـجان     سفــر كـردی بـه  روی دست یـاران

علـی از مـاتمت غمــگین و خســته    ز داغت قلب  مـولایم  شكـــــــسته

حسن از هجــر رویت در فغـانست     دو چشمش بهـر مادر خونفشــانست

حســین و زینبت غمـگین و زارنـد    بـرایت  مـادر  مـن  غمگــــــسارنـد

خـدایـا ریشــه كـرده غم بـه جـانم    ز  داغ  فـاطمــــــــــه  مـن  نـاتـوانم

مدینـــه شهـــر غم ،كـو مـادر مـن    از ایـن مـاتم چـه آمـد بـر ســــر مـن

مـدینــه مـادرم در بســـترش نیست     نشــــانی از مــزار و تـربتــش نیست

خـدایـا داغ زهــرا جانگــداز است     نشـــان خـاك او مـاننــــد  راز است

الهـی كی شــود  مهــدی بیــــایـد    كـه قبــــر مـادرش  بـر مـا  نمـــایـد

بیــا مهـدی نشـان ده  قبـــر زهــرا    «رهــا»كن شـــیعه را از ایـن معــــما

  قاسـمی ـ رهــا

چهارشنبه 23/1/1391 - 11:48 - 0 تشکر 445423

انتشار مجدد با اصلاحات

ای فاطمه ای دلبر و جانانه ی حیدر

تنها تو شدی کفوِ علی ساقی کوثر

ای مـــــــــادر بابا به لقب امِّ ابیها

در راه ولایت به پسِ در شده پرپر

نازد بخود از خلقتِ تو خـــــالق یکتا

در مدح تو نازل ز سَما سوره ی کوثر

فقدان تو بر فرقِ علی ضربت کاری

تــــــأثیر ندارد به ذبیح تیزی خنجر

زینب نفسش گرم به ظلمتکده ی شام

از شیر تو او کرده بپـا این همه محشر

ای عشق علی نورِ فروزان خدایــی

ای پاره ی تن، منشعب از نور پیمبر

گفتم که مبینا صله از شعر چه خواهی

گفتا نظری بس بود از ساقی کوثر

نصرالدین کریمی (مُبین)


وزن شعر: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن


نصرالدین کریمی(مُبین)
چهارشنبه 23/1/1391 - 11:52 - 0 تشکر 445424

سلام رها جان:
انشاءاله شب اول قبر صله ی این شعر را از حضرت مولا علی (ع) بگیری
با اجازه ی حضرتعالی  بنده ی حقیر در وبلاگ شخصی خود (mobinkarim.ir) از اشعار شما هم استفاده میکنم. امیدوارم از این بابت راضی باشید. البته یک دسته از نوشته ها مخصوص اشعار شماست.

نصرالدین کریمی(مُبین)
پنج شنبه 24/1/1391 - 10:4 - 0 تشکر 445645

شما بزرگوارید و به من لطف دارید
انشالله لایق این باشم که در وبلاکتان جایی داشته باشم
ما شاگرد شمائیم و استفاده می کنم از کلام نافذتان

شنبه 26/1/1391 - 22:7 - 0 تشکر 446318


به مناسبت شهادت حضرت زهرا س


گفت : در می زنند مهمان است گفت: آیا صدای سلمان است؟
این صدا، نه صدای طوفان است مزن این خانه ی مسلمان است
مادرم رفت پشت در، اما


گفت: آرام ما خدا داریم ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم پدرم رفته ما عزاداریم
پشت در سوخت بال و پر، اما


آسمان را به ریسمان بردند آسمان را کشان کشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند مادرم داد زد بمان! بردند
بازوی مادرم سپر، اما


بین آن کوچه چند بار افتاد اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد    تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
گفت: یک روز یک نفر اما
      ... 


شعر از سید حمیدرضا برقعی


ارسال کننده: کریمی (مبین)


نصرالدین کریمی(مُبین)
شنبه 26/1/1391 - 22:48 - 0 تشکر 446326

چنانکه دست گدایی شبانه می لرزد
 دلم برای تو ای بی نشانه می لرزد
هنوز کوچه به کوچه ،حکایت از مردی ست
که دستِ بسته ی او عاشقانه می لرزد
چه رفته است به دیوار و در که تا امروز
به نام تو در و دیوار خانه می لرزد
چه دیده در که پیاپی به سینه می کوبد؟
چه کرده شعله که با هر زبانه می لرزد؟
هنوز از آنچه گذشته است بر در و دیوار
به خانه چند دلِ کودکانه می لرزد
دگر نشان مزار تو را نخواهم خواست
که در جواب، زمین و زمانه می لرزد
ز من شکیب مجو ، کوه صبر اگر باشم
همین که نام تو آرند شانه می لرزد

میلاد عرفان پور

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
يکشنبه 27/1/1391 - 11:49 - 0 تشکر 446392



سال ها گریه کن ِ حضرت زهرا هستم

از ازل معتکف هیئت زهرا هستم



چشم بارانی من هدیه شده از مادر

مورد مغفرت و رحمت زهرا هستم






با همه بار گناهی که به گردن دارم

باعث درد و غم وزحمت زهرا هستم



این عزاداری ما رفع بلا خواهد کرد

چون که تحت نظر دولت زهرا هستم



فاطمیه شب و روزش غم و اندوه من است

نوحه خوان ِ همه ی غربت زهرا هستم



کوچه و پنجه ی زهرا و کمربند علی

جذبه ی حیدری قدرت زهرا هستم



وای از پشت در و میخ در و آتش و دود

زخمی جلوه ی یک همت زهرا هستم



از علی گفت و فدای دو ید حیدر شد

متعجب شده ی غیرت زهرا هستم



آن قدر سخت قدم زد که علی می گوید

غصه دار کمر و قامت زهرا هستم



علی از چادر خاکی گلش می نالد

که زمین خورده ی این عفت زهرا هستم

محسن نصراللهی


برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.