• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 4886)
دوشنبه 26/10/1390 - 13:32 -0 تشکر 417678
داستان های ادامه دار تبیانی!!

 

 

 

سلام دوستان تبیانی!

شاید من رو نشناسید! چون یکم جست و گریخته مبحث(تاپیک) میزنم ...

خیلی وقته عضو هستم ولی زیاد انجمن های تخصصی نمیام...

اما کم کم میخوام شروع کنم..(استقبال نمیکنین؟!)

خب... تو این مبحث همونجوری که از اسمش معلومه باید داستان بسازیم!! 

بازیش اینجوریه که مثلا من یک جمله میگم که ناتمام باشه... و نفر بعد باید کاملش کنه..

و همینطور نفر بعد هم یک جمله ناتمام برای نفر بعد میذاره تا کامل بشه..

میتونید چند تا جمله بسازید ولی حتما (لطفا!!) اخرین جملتون رو ناتمام بذارید تا ببینیم بقیه چی میسازن..

تا حالا خیلی جاها من این مبحث رو زدم و استقبال شده

امیدوارم شما هم استقبال کنین...

-------------

اول از خودم:

یک روز یک پسره ای بود که... 

شنبه 8/11/1390 - 9:28 - 0 تشکر 422737

امان از دست سوتی!!!

شنبه 8/11/1390 - 16:39 - 0 تشکر 422901

سلام
گقت من یک فکری دارم و مسعود رو کشید عقب
همه ی بچه ها دور هم جمع شدند تا ببینن سعید چه نظری داره
و سعید گفت :
ما همه ی شرط های استاد رو قبول میکنیم
و همه جا جار میزنیم که طرح طرح پسر استاد بوده
بعد یک رباطی درست میکنیم که ....
مسعود که بک دفعه ذهنش جرقه زده بود پرید وسط حرفش و گفت : که آبروی پسر استاد رو ببره ....
امین مات و مبهوت گفت ولی چه طوری آخه ؟؟
امیر حسین گفت : کاری نداره تمامی دستورات رباط رو شب قبل از ارائه اش عوض میکنیم
سعید قهقه ای زد و ادامه داد : آره وقتی پسر استاد رباط رو چک کرد و با خیال راحت رفت خونه که بخوابه و برای برنامه فرداش آماده بشه ما دستورات و داده های رباط رو عوض میکنم
مسعود ادامه داد : آره جوری که اگه پسر استاد ازش خواست به اون بگه دوستت دارم بگه ازت متنفرم ...
و همه ی بچه ها خندیدند ...
صبح روز بعد همه رفتند پیش استاد و مسعود گفت :...

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
شنبه 8/11/1390 - 16:44 - 0 تشکر 422902

سلام
جاده خان چرا ملت رو به اشتباه می اندازین؟؟؟
ربات درسته دیگه ....
دیییی
:))))))

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
دوشنبه 10/11/1390 - 11:45 - 0 تشکر 423681

مسعود گفت: استاد ما مشکلی نداریم که پسرتون بیاد جزو گروه ما...
استاد جوابشون رو نداد!
همه دانشجو ها متعجب از این بودن که چرا دیگه استاد بی محلی میکنه؟!
تقریبا 15 دقیقه ای دانشجو ها صحبت میکردن و دیگه مخ استاد رو خوردن!
تا بالاخره استاد گفت : بابا من فقط میخواستم که پسرم مشهور بشه... که شد! خودش دست به کار شد و یک مصاحبه کرد
حالا برین رد کارتون...
دانشجو ها که هم بهشون بر خورده بود هم خوشحال بودن گفتن...

سه شنبه 11/11/1390 - 16:1 - 0 تشکر 424281

سلام
چرا این تاپیک داره میره پائین ؟؟؟؟
حیفه ها ...
----
گفتن : خیلی خب استاد پس به ما کمک می کنین ؟؟؟
استاد گفت : نه من هیچ نیازی به کمک کردن به شما نمی بینم من به هدف خودم رسیدم و شما هم برین رد کارتون من هزار تا کار دارم
دانشجو ها که حسابی بهشون بر خورده بود عصبانی از اتاق اومدن بیرون . سعید گفت : من میدونم و این استاد
مسعود گفت باز چه فکری داری سعید ؟؟؟
سعید هم شروع کرد به گفتن نقشه اش : این جوری نمیشه ما به این استاد نیاز داریم و اونم به قول خودش به هدفش رسیده ولی من کوتاه بیا نیستم به نظر من اول باید بریم سراغ یک استاد دیگه و بعد که یک قرارداد رسمی با اون استاد بستیم و خیالمون راحت شد میایم سراغ ایشون و یه بلایی سرش میاریم که تا عمر داره فراموش نکنه
امین که تا اون موقع ساکت بود گفت : ...

 

غرق نعمتیم ؛ حالیمون نیست ...

الهی رضا برضائک!

 
سه شنبه 11/11/1390 - 16:19 - 0 تشکر 424288

امین که تا اون موقع ساکت بود گفت: به نظر من... به نظر من ... هیچی اصلا ولش کن...
بقیه گفتن خب بگو...
از بقیه اصرار از اون انکار!!!
بعد از اصرار گفت
بابا میخواستم بگم امروز بریم خونه!! الان بعد از ظهره منم نهار نخوردم هنوز! خوب گشنمه دیگه!!
فردا میایم بقیه کارا رو میکنیم...
بقیه گفتن:...

پنج شنبه 13/11/1390 - 15:5 - 0 تشکر 425066

نمیخواین ادامه بدین؟!
ادامه بدین دیگه!

پنج شنبه 13/11/1390 - 17:51 - 0 تشکر 425176

آخه معین خان شما یه جوری ادامه میدید که آدم فکر میکنه دارید داستان رو میپیچونید و نمیدونه چجوری ادامه بده
..............................................................................................................................
بقیه گفتن:خودتو لوس نکن دیگه ما خودمون ته این کاراییم بگو من نظری ندارم و خودتو خلاص کن.
امین هم گفت: اصلا که اینطوری شد باشه میگم به نظر من باید تهدیدش کنیم.
سعید گفت:برو بابا تو هم با اون فکرات اون که فکر اولمون بود که عملی نشد.نظر دیگه ای نداری؟
امین گفت:نه
سعید گفت:حرفی, حدیثی,مطمئنی؟یه وقت دوباره وسط حرفم نپری؟
امین گفت:نه
سعید گفت پس نقشه ی خودمو ادامه میدم حالا باید یه استاد پیدا کنیم کسی تو فامیلاش کسی رو نداره؟
مسعود گفت:بابای من معلم راهنماییه
امیر حسین گفت:مادر من استاد دانشگاهه و به بچه های ترم دوم درس میده.
سعید گفت:آفرین امیرحسین برو با مادرت صحبت کن ببین میتونه برای ما کاری بکنه یا نه.
امیر حسین گفت باشه و همه خداحافظی کردند و به سمت خونه هاشون رفتند.
فردا امیر حسین خبر داد:...

پنج شنبه 13/11/1390 - 19:21 - 0 تشکر 425201

فردا امیرحسین خبر داد:

 مادرش گفته فقط به شرط اینکه دانشجو هاشم تو پروژه باشن!
در همین لحظه سعید گفت : بهتره ...

بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست - حضرت علی علیه‌السلام

پنج شنبه 13/11/1390 - 19:26 - 0 تشکر 425204

بهتره درس خوندن رو بذاریم کنار این می تونه اعتصاب خوبی باشه!
که همه یک صدا گفتند:نه!
و بعد یک فرد عاقل گفت :اگر ما درس خوندن رو کنار بزاریم برا اینا چه فرقی میکنه؟
که یهو همون جوون اول داستان که سر عقل امده بود گفت:چطوره بریم سراغ ...

بزرگترین عیب برای دنیا همین بس که بی‌وفاست - حضرت علی علیه‌السلام

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.