• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن ادبيـــات > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
ادبيـــات (بازدید: 3327)
جمعه 4/9/1390 - 16:0 -0 تشکر 392511
ماه حزن و اندوه

محرم ماه حزن و اندوه و ماه مصیبت اباعبدالله الحسین(ع) می رسد و بار دیگر شیعیان مولا در اندوهی بزرگ قرار می گیرند.

انشالله معرفت درک این ماه را با عشق به امام حسین(ع) داشته باشیم و در زمره ی عزاداران واقعی قرار بگیریم.

جمعه 11/9/1390 - 5:22 - 0 تشکر 395340

بسم الله الرحمن الرحیم
السلام علیك یا ابا عبدالله الحسین
السلام علیك یا ابا عبدالله صالح المهدی
سلام
 ایام حزن و عزای حسینی را تسلیت عرض می كنم.
از شما دعوت می كنم به  "تاپیك ٤٠ نفر عاشق بیایند"  تشریف بیاورید.


اللهم عجل لولیك الفرج

 

الهی به حق فاطمه ،عجل لفرج مولانا صاحب الزمان

جمعه 11/9/1390 - 10:28 - 0 تشکر 395383

بحر طویل از سید حمیدرضا برقعی


یادم آمد شب بی‌چتر و کلاهی که به بارانی مرطوب خیابان زدم، آهسته و گفتم چه هوایی است خدایی، من و آغوش رهایی سپس آنقدر دویدم طرف فاصله تا از نفس افتاد نگاهم به نگاهی، دلم آرام شد آنگونه که هر قطره باران غزلی بود نوازش‌گر احساس که می‌گفت فلانی! چه بخواهی چه نخواهی به سفر می‌روی امشب، چمدانت پر باران شده پیراهنی از ابر به تن کن و بیا!
پس سفر آغاز شد و نوبت پرواز شد و راه نفس باز شد و قافیه‌ها از قفس حنجره آزاد و رها در منِ شاعر، منِ بی‌تاب‌تر از مرغ مهاجر به کجا می‌روم اقلیم به اقلیم؛ خدا هم سفرم بود و جهان زیر پرم بود سراسر که سر راه به ناگاه مرا تیشه فرهاد صدا زد: نفسی صبر کن ای مرد مسافر! قسمت می‌دهم ای دوست! سلام من دلخسته مجنون شده را نیز به شیرین غزل‌های خداوند، به معشوق دو عالم برسان.
باز دل شور زد آخر به کجا می‌روی ای دل؟ که چنین مست و رها می‌روی ای دل؛ مگر امشب به تماشای خدا می‌روی ای دل؟ نکند باز به آن وادی... مشغول همین فکر و خیالات پر از لذت و پر جاذبه بودم که مشام دل من پر شد از آن عطر غریبی که نوشتند کمی قبل اذان سحر جمعه پراکنده در آن دشت خدایی است.
چشم وا کردم و خود را وسط صحن و سرا، عرش خدا، کرب و بلا، مست و رها در دل آیینه جدا از غم دیرینه ولی دست به سینه، یله دیدم من سر تا به قدم محو حرم بال ملک دور و برم، یک سره مبهوت به لاهوت رسیدم؛ چه بگویم که چه دیدم که دل از خویش بریدم، به خدا رفت قرارم، نه به توصیف چنین منظره‌ای واژه ندارم. سپس آهسته نشستم و نوشتم (فقط ای اشک امانم بده تا سجده شکری بگذارم) که به ناگاه نسیم سحری از سر گلدسته باران و اذان آمد و یک گوشه از آن پرده‌در شور عراقی و حجازی به هم آمیخته را پس زد و چشم دلم افتاد به اعجاز خداوند به شش گوشه معشوق؛ خدایا تو بگو این منم آیا که سرا پا شده‌ام محو تمنا و تماشا فقط این را بنویسید رسیده است لب تشنه به دریا؛ دلم آزاد شد از همهمه دور از همه مدهوش غم و غصه فراموش در آغوش ضریح پسر فاطمه آرام سر انجام گرفتم.

جمعه 11/9/1390 - 10:58 - 0 تشکر 395398

هنگامی که همه یاران و اصحاب آقا امام حسین به شهادت رسیدن، ندای غریبانه آقا بلند شد هل من ناصر ینصرنی آیا کسی هست که مرا یاری دهد؟ این ندا به گوش بانوان حرم رسید، صدای گریه و شیون شون بلند شد.امام آمد
کنار خیمه به زینب (س) فرمود فرزند کوچکم علی اصغر بیاور که با او وداع کنم کودک را گرفت و نزد خواهرش ام کلثوم آمد.فرمود خواهرم علی را به تو میسپارم، آخه علی فقط شش ماه داره نیاز به مراقبت داره. ام کلثوم فرمود برادرم مولای من، علی اصغر از تشنگی خیلی بی تابی می کنه رباب هم گفت حسین جان علی امروز شیر هم
نمی خوره، نمی تونم آرومش کنم.لبهاش از تشنگی خشک شده روی دستم داره پرپر می زنه. بیا این طفل رو بگیر و سیرابش کن. امام علی را گرفت آمد جلوی سپاه دشمن فرمود شما برادر و فرزندان و تمام یاران مرا کشتید تنها همین کودک باقی مانده اگر من به زعم شما گناهکارم. اگر به من رحم نمی کنید، این کودک که گناهی نداره
این کودک را از من بگکیرد و سیرابش کنید مگر نمی بینید از تشنگی چگون دهانش را باز و بسته می کند. هنوز سخپن امام به پایان نرسیده بود که عمر سعد ملعون به حرمله گفت چرا جواب پسر فاطمه را نمی دی. حرمله ملعون گفت:
پدر را نشانه کنم یا پسر را؟ عمر سعد گفت:مگر سپیدی گلوی علی اصغر نمی بینیی. حرمله تیری سه شعبه بر کمان نهاد و گلوی نازک علی اصغر را هدف گرفت. تیر به گلو اصابت کرد امام دست مبارک را به زیر گلوی اصغر گرفت و
مشتی از خون را به آسمان پاشید. مصیبت جگرسوز علی اصغر برای امام سخت و جانگداز بود.
عزیز دلم علی اصغر چرا آرام شدی؟ چرا با بابا سخن نمی گویی؟ باباجان چگونه به خیمه روم، در حالیکه خواهرانت رقیه و سکینه و مادرت رباب و عمه ات زینب چشم انتظار تواند..........

جمعه 11/9/1390 - 17:11 - 0 تشکر 395600

سبحان جان خیلی خیلی زیبا بود، ممنون.
عزاداریهاتون قبول

جمعه 11/9/1390 - 17:32 - 0 تشکر 395647

باز باران با ترانه... میخورد بربام خانه یادم آمد کربلا را، دشت پرشور و بلا را... گردش یک ظهر غمگین، گرم و خونین، لرزش طفلان نالان، زیر تیغ و نیزه ها را، با صدای گریه های کودکانه، وندرین صحرای سوزان، میدود طفلی سه ساله، پر ز ناله، دلشکسته، پای خسته، بازباران...

 

 

دوران خوش آن بود که با دوست به سر شد ***باقی همه بی حاصلی و بی خبری بود  

 

 

 

 

 

 

جمعه 11/9/1390 - 18:59 - 0 تشکر 395696

من غم مهر حسین با شیر از مادر گرفتم

روز اول کامدم دستور تا آخر گرفتم

بر مشام جان زدم یک قطره از عطر حسینی

سبقت از مشک و گلاب و نافه و عنبر گرفتم

عالم ذر ذره ای از خاک پای حضرتش

از برای افتخار از حضرت داور گرفتم

بر در دروازۀ ساعات یک ساعت نشستم

تا سراغ حضرتش از زینب مضطر گرفتم

زینبی دیدم چه زینب کاش مداحش بمیرد

من ز آه آتشینش پای تا سر در گرفتم

سر شکسته دل پر از خون دیده خون آلود اما

حالتی دیدم که بر خود حالتی دیگر گرفتم

ام لیلا رعشه بر اندام دیدم اوفتاده

گفت من این رعشه از داغ علی اکبر گرفتم

نا گه از بالای نی فرمود شاه تشنه کامان

سر براه دوست دادم زندگی از سر گرفتم

اکبرم کشتند و عون و جعفر وعباس و قاسم

تا خودم از تشنگی اب از دم خنجر گرفتم

گفت ساعی زین مصیبت از دردربار جانان

حظّ ازادی برای اکبر و اصغر گرفتم

شعر از مرحوم حاج مرشد چلویی

شنبه 12/9/1390 - 3:25 - 0 تشکر 395841

شعر واقعا زیبا و نغزی بود، حظ کردم استاد

شنبه 12/9/1390 - 22:12 - 0 تشکر 396048

سلام
اشعار فوق العاده ای هستند واقعا
اجرتون با امام حسین(ع)

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
شنبه 12/9/1390 - 22:12 - 0 تشکر 396050

این شعر رو چند روز پیش شنیدم به نظرم خیلی زیباست

مُردن در این بادیه رؤیاست با حسین

راه طواف کعبه از اینجاست با حسین

گاهی عطش نشانه سیراب بودن است

وقتی دلی به وسعت دریاست با حسین

بر نیزه های لشکرِ شهرُ نگاه کن

سرهای این قافله بالاست با حسین

با خون خود به قله تاریخ رفته اند

زخمِ تمامِ مردم دنیاست با حسین

آزادگی به قیمت خون میشود شبی

این آخرین وسوسه ماست با حسین

وقتی دلی به وسعت دریاست با حسین

شاید تقدیر قابل تغییرنباشد،اما تغییر قابل تقدیر است.
شنبه 12/9/1390 - 23:29 - 0 تشکر 396101

با نظرتون موافقم، شعر خیلی زیباییه.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.