تبیان، دستیار زندگی

سلام

در این بحث می خواهیم گنجینه ای از ضرب المثل های فارسی داشته باشیم.روال کار هم اینه که بترتیب حروف الفبا ءشروع می کنیم وهر کس هر ضرب المثلی رو که با اون حرف بلده می نویسه ..برای اینکه همه بتونند شرکت فعال داشته باشندهر بار هم بیش از سه ضرب المثل تمی تونیم بنویسیم ..دقت کنید تکراری هم ننویسید..خب شروع می کنیم:ابتدا..حرف  الف"ا وآ"

من دوتا می نویسم:

آب از دستش نمی چکه

آب از سر چشمه گل آلوده

بازی بازی، با ریش بابا هم بازی
با گرگ دنبه می‌خوره، با چوپان گریه می‌كنه
بالا بالاها جاش نیست، پائین پائین‌ها راش نیست

سلام
بالاتو دیدیم...پایینتم دیدیم
با یه دست نمیشه دوتا هندوونه برداشت(کارهارو یکی یکی اتجام بده)
با یه گل بهار نمیشه

با مردم زمانه سلامی و والسلام

با نردبان به آسمون نمی‌شه رفت»

با همین پرو پاچین، میخواهی بری چین و ماچین؟

برای شیطان هم پاپوش دوختن
برای خالی نبودن عریضه
برای کسی بمیر که برات تب کنه

به دهن شیر میرود ( کنایه از شجاع بودن )
برای شیطان پاپوش میدوزد ( بسیار حیله گر و مکار )
بزک نمیر بهار میاد ♥ کنبزه با خیار میاد ( وعده دور و دراز به کسی دادن )
بی مایه فطیر است ( رنج و زحمت زمینه رسیدن به هدف است )
بینی کسی را به خاک مالیدن ( کسی را گوشمالی دادن )
بهشت را به بها دهند نه به بهانه ( برای رسیدن به اهداف بزرگ باید تلاش زیادی انجام داد )
بلبلان خاموش و خر در عرعر است ( هنگامی که دانایان در صحنه نباشند و جاهلان امور را به دست گیرند )

حداکثر سه تا ضرب المثل باید بنویسیم هر بار 

بگذار در کوزه ابش را بخور
ببینیم و تعریف كنیم
بچه سر پیری زنگوله پای تابوته

ببخشید نمی دونستم بیشتر از 3 تا نمیشه - بخشش از بزرگانه
بادنجان دور قاب چین ( بسیار چاپلوس )
برای همه مادر است ، برای من زن بابا ( با همه مهربان و با من کینه جو )
برای هر خری آخور نمی بندند ( این شخص سزاوار احترام نیست )

اگه صلاح می دونید بریم سر حرف ( پ )

بیله دیگ، بیله چغندر
*=*=*=*=*=*=*=*=*=*=*=*
به هركجا كه روی آسمان همین رنگه
*=*=*=*=*=*=*=*=*=*=*=*
به یكی گفتند: بابات از گرسنگی مُرد. گفت: داشت و نخورد؟