با نام خدا و سلام
در ادامه بحثمون به حالات مؤمن در روابط اجتماعى میپردازیم:
1.محبت به مؤمنان و شدت نسبت به كفار: قرآن مىفرماید: مناسبات مؤمن با مؤمنان باید بر اساس محبت،
دلسوزى و گذشت باشد اما در برابر كفارنباید بر اساس محبت و ولایت باشد .بلكه باید بر اساس شدت و
سطوت برخورد شود در سوره فتح مىخوانیم:
«محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الكفار رحماء بینهم»پیامبر و مؤمنانى كه با وى هستند، در برابر كفار غلیظ و شدید و در میان خود مهربان و با گذشت هستند.
از نظر قرآن، مؤمن خودسرانه عمل نمىكند و پایبند مشورت با مؤمنان است.این دستور، یك اصل كلى در روابط اجتماعى مؤمنان است كه حقوق مؤمنان نباید نادیده گرفته شود.البته، مشورت نسبت به مؤمنان است نه كفار.در دنباله آیه فوق پس از آنكه فرمود: «پروردگار را اجابت مىكنند و نماز برپاى مىدارند» ، بلافاصله مىفرماید:
«و امرهم شورى بینهم و مما رزقناهم ینفقون»كارهاشان را بر اساس مشورت انجام مىدهند و از آنچه ما روزیشان كردهایم انفاق مىكنند . مراد از «امر» در اینجا، كار شخصى نیست، مربوط به كل جامعه است.
البته، كارهایى كه به مشاركت مؤمنان باز مىگردد نیز مشمول آیه است، مثلا در كوچهاى كه چند مؤمن در آن زندگى مىكنند، امور كوچه میان آن مؤمنان به شور اداره مىشود.هر امرى كه مؤمن دیگرى در آن حق دارد، مشمول مشورت است و نباید خودسرانه عمل شود.
2.ولایت متقابل: ارتباط مؤمنان با یكدیگر دو محور دارد: محور اول محبت است كه پشتوانه ارتباط مؤمنان است.
محور دوم، ولایت و سرپرستى است.مؤمنان در بین خود، رابطه سرپرستى متقابل دارند.براى مثال، رابطه میان پدر و فرزند، یا مادر و فرزند را در نظر بگیرید، رابطه جمعى است و بر دو اساس استوار است، پدر یا مادر در عین این كه فرزندانشان را دوست دارند، سمت سرپرستى آنان را نیز دارند.سرپرستى در اینجا ریشه در محبت دارد.عشق اولیا به فرزندان موجب مىشود تا بر اعمال آنان مراقبت و نظارت داشته باشند و این اصل تنها شامل پدر و مادر نمىشود، هر كسى كه به دیگرى علاقهمند است، از شخص مورد علاقه، محافظت و مراقبت مىكند.این مراقبت و یا محافظت در دو حیطه دفع ضرر و جلب منفعت صورت مىگیرد.یعنى او را به سوى منافع خودش ارشاد و هدایت مىكند و از مضرات باز مىدارد.
مؤمنان به دلیل كمال محبتى كه بینشان برقرار است، حق سرپرستى و ولایت بر یكدیگر پیدا مىكنند.فقها مىفرمایند ولایت، امرى جعلى است، یعنى از جعل شارع مقدس پدید مىآید.البته، این جعل پشتوانه و تكیهگاهش «محبت» است.شارع مقدس بر این مبنا، یك سلسله احكام را جعل فرموده است.در سوره توبه مىخوانیم:
«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض»مردان مؤمن و زنان مؤمن نسبت به یكدیگر ولایت دارند.
هر مؤمنى نسبت به مؤمن دیگر (اعم از مرد و زن) سمت سرپرستى پیدا مىكند. «ولى» هم به معنى سرپرست است و هم به معناى دوست.دوستى باعث جعل ولایت است.مقتضاى این دوستى چیست؟ نظارت و مراقبت.از اینجاست كه حكم امر به معروف و نهى از منكر منشأ مىیابد.در دنباله آیه شریفه آمده است:
«یأمرون بالمعروف و ینهون عن المنكر»امر به معروف و نهى از منكر مىكنند. امر به معروف و نهى از منكر مترتب بر همان ولایت است.امر به معروف یعنى هدایت و ارشاد و نهى از منكر یعنى مراقبت از این جهت كه خداى ناكرده مؤمن به بد و منكرى گرفتار نشود .
این رابطه، مخصوص مؤمنان است اما رابطه میان منافقین به عكس است.نه تنها محبت و دوستى در كار نیست بلكه بین ایشان دشمنى حكمفرماست.در همان سوره توبه مىفرماید:
«المنافقون و المنافقات بعضهم من بعض یأمرون بالمنكر و ینهون عن المعروف»منافقین و منافقات هم از یك قماش هستند [اقتضاى حال این گروه چیست؟] امر به منكر و نهى از معروف مىكنند.
مؤمنان بر خلاف منافقین، نسبت به یكدیگر كاملا حالت مراقبت و دلسوزى دارند.اگر یكى از آنان مشاهده كرد كه برادر یا خواهر مؤمنش دچار لغزش شده است بى تفاوت نمىنشیند، همان گونه كه پدر از لغزش و خطاىفرزندش رنجور مىشود.روشن است كه نهى از منكر مراتب و شرایطى دارد.
3.اطاعت الهى و ولایى: از ویژگى آثار مؤمنان در مناسبتهاى اجتماعى، اطاعة الله و اطاعة الرسول است.شایان توضیح است كه ما دو صنف احكام داریم:
در یك صنف از احكام، رسول الله (ص) واسطه خدا با بندگان است و دستورهایى را ابلاغ مىكند .اجراى این نوع دستورها، اطاعة الله است مثلا پیامبر (ص) واسطه ابلاغ دستور نماز بوده است.اگر ما نماز خواندیم، اطاعت از خدا كردیم.
در صنف دیگر احكام، رسول الله (ص) واضع است از قبیل: امر به جنگ و بسیج سیاسى اجتماعى جامعه و قضاوت.البته چون خداوند فرموده: از رسول الله (ص) اطاعت كنید، اطاعت از رسول، به اطاعت از خدا باز مىگردد.در نتیجه، مؤمن هرگز میان اطاعة الله و اطاعة الرسول تفاوت قائل نمىشود.لهذا در ادامه آیهاى كه شرح داده شد، آمده است:
«و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولیاء بعض یامرون بالمعروف و ینهون عن المنكر و یقیمون الصلوة و یؤتون الزكوة و یطیعون الله و رسوله اولئك سیرحمهم الله» مردان و زنان مؤمن نسبت به یكدیگر ولایت دارند، امر به معروف مىكنند و نهى از منكر مىنمایند، نماز بپا مىدارند و زكوة میدهند و اطاعت خدا و رسولش را مىنمایند.بزودى خدا اینان را مشمول رحمت خود قرار خواهد داد.
از این آیه نتیجه مىشود كه مؤمن نه تنها به احكام فردى ملتزم است كه در امور اجتماعى، سیاسى، حكومتى نیز موظف به مشاركت و تكالیفى است كه باید بدانها پایبند باشد.
مطالب برگرفته از سایت حوزه