تبیان، دستیار زندگی

در این تاپیک قرار است دوستانی که در سفر صوفی اباد در کنار یکدیگر بودیم گزارشی از این شب رصدی خاطره انگیز ارائه دهند.

پس

این شما و این هم گزارش دوستان

خیلی خوش گذشت . جای بقیه بچه ها خالی بود
و از تبیانم متشکریم .

ما منتظر نشسته ایم . 

درخت ، مینی بوس و مسجد ...

خانم بنیادی و سها

تبیان

نوشتنش خیلی سخته چون یخرده طولانیه !:)

سلام به همگی، شب رصدی خوبی با هم داشتیم.قبل ازهر چیز آقای صمدی (بلههههه) برای توضیحات خوبشون تشکر میکنم که من را در این سفر با اصطلاحات زیادی مثل شناخت صورت های فلکی،اجرام ام6،ام7و ام23وکهکشان آندرومدا ونحوه ی تشخیص ستاره ی قطبی و...آشنا کردند.البته ناگفته نماند که سیاره ی زیبای مشتری به همراه 4قمرش را نیز رصد کردیم که این برای من خیلی جالب بود. بعد از بحث های فلسفی ای که داشتیم و با توجه به سنم برای من سنگین بود ،احساس خستگی کردم و ده دقیقه ای چرت زدم، فقط ده دقیقه نه بیشتر اصلا :-)!!!!!!!!حدود سه صبح(اگه اشتباه نکنم) صورت فلکی کمربند جبار و سحابی را نیز رصد کردیم و دم دمای صبح طلوع ماه را مشاهده کردیم و چند عکس جالب که با آقای اربابی فر و ساسان جون گرفتیم و من مشتاقانه منتظر دیدن آن عکس ها هستم. وقتی صبح شد طلوع خورشید از افق بیابان واقعا دیدنی بود.ساعت 6 صبحانه ی مفصلی خوردیم  بعد سه پرنده ی زیبا نظر ما را به خودشان جلب کردند،که اولی سبز قبا بود ولی در مورد دوتای بعدی بین شاهین و قرقی و عقاب شک داشتیم که آقای صمدی در مورد فرق شاهین و قرقی سوالی پرسیدند که یکی از بچه ها که اصلا نمی شناسمش !!!! فرق مهمی را بیان کرد که خییییییلی جالب بود :) واین بود که قرقری قر می ده ولی شاهین نه. آهان داشت یادم می رفت در مورد قیاس مع الفارق و یاسش صحبت کنم که اصلا خانم ها هیچ تقلبی نکردند ...ولی آقایان هم زیاد علاقه ای به تقلب ندارند !!!!!!!!!!!! ولی در مورد الگوریتم غربال باید بگم آقای ساسان باهوش بودند که تونستن از اون فاصله این کلمه رو که زحمت نوشتنش با من بود بخونن، البته شرمنده آقا ساسان چون J خودتون این بحث رو باز کردید وکار شفاف سازیش را به من واگذار کردید منم ناچار ....آره دیگه

به امید دیدار شما دوستان، تا شب رصدی دیگر . امید

بله دوستان مثل اینکه بقیه هم خودشون رو نشون دادن و گزارش می نویسن .

منتظر هستیم .

بازم خوبه شما رو صدا کردن ساسان گرامی، تازه بقول خودتون با اون آواتار چطوری شناختنتون.

بنده رو که دیدن، پشت سرم هم بودن، قبلا هم دیده و شناخته بودن، اما صدام نکردن واگه خودم تماس نمیگرفتم با ارباب تبیانی، میذاشتن تا ته خیابون نادری رو برمو هیچی نگن، بعدشم میگم چرا صدام نکردین؟ میگن خواستم یه خورده پیاده روی کنین. میبینین تو رو خدا؟ :(

باشه ارباب، بازم میاین یزد دیگهههههههه ;)

شب رصدی بسیار خوبی بود و به همگی خوش گذشت. کارهایی هم که بنده تونستم انجام بدم مرور صور فلکی، دیدن سه چهار جرم از جمله سحابی مرداب و سه تیکه، ام 20، ام 22، ام 6 و ام 7، سحابی جبار با دوچشمی مدیر محاق و خانوم گارسچی. دیدن شهاب های زیاد که مربوط میشد به بارش شهای دلوی (گمونم اسمش اتا دلوی باشه درسته؟ ) میشد و بهره بردن از بحثهای مربوطه، یادگیری نکات مفید و آموزنده از جناب مدیر،و .....، در کل لذت از آسمون خدا در آرامش. در کل شب رصدی بسیار خوبی بود و خاطر انگیز واقعا جای همتون خالی بود.
از موسسه تبیان و برگزار کنندگان این تور هم بسیار بسیار ممنونم. موفق و موید باشین :)

mrs karimi گفته است :

[quote=mrs karimi;9481;345802]

وقتی رفتن زیر پرچم تبیان خبرساز می شود...

کلی مچمو گرفتن تو آوااستار:دی  

آره دیگه فعلا متهم درجه اول شمایی ستاره جان بعدشم من که پایین پرچم نشستم. :))

اینکه شوخی بود ولی به شخصه خوشحالم که تبیان و آوا باهمن و دوستان تبیانی آوایی هم هستن و دوستان آوایی هم تبیانی :) از این دوستی و یکدلی خوشحالم :) و خوشحال هم میشم این روابط بین دو گروه بیشتر بشه و بقول یه عزیزی مرز و جدایی بین منجمای هیچ گروهی نباشه و همه با هم باشن به امید اون روز:)