• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن حوزه علميه > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
حوزه علميه (بازدید: 3659)
چهارشنبه 14/2/1390 - 10:20 -0 تشکر 314504
فاطمیه و رسالت طلاب

به نام خدا

ایام فاطمیه گسیل هزاران طلبه در تعظیم شعائر الهی و بزرگداشت این ایام هست

بر آن م که انشاءالله ترویج مفاهیم دخت نبی مکرم اسلام در عرصه فضای مجازی

از تریبون انجمن حوزه علمیه باشم

بمددک یالله

 

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:52 - 0 تشکر 314796

پیش از ظهور اسلام دو سه تن از زنان بدین نام موسوم بوده‏اند كه در اسلام به فواطم مشهوراند،مانند فاطمه دختر اسد بن هاشم و فاطمه دختر عتبة بن ربیعه (38) و نیز فاطمه دختر عمرو بن عائذ (39) .

بارى پرورش زهرا در كنار پدرش رسول خدا و در خانه نبوت بود،آنجا كه فرود آمد نگاه فرشتگان،و مركز نزول وحى و آیه‏هاى قرآن است.آنجا كه نخستین گروه از مسلمانان به یكتائى خدا ایمان آوردند،و بر ایمان خویش استوار ماندند.آنانكه پروردگار دلهایشان را آزمود، و در قرآن كریم مدح فرمود.تربیت دینى را هم از آموزگارى چون محمد (ص) فرا گرفت، پیغمبرى كه معلم انسانهاى جهان است.و تا جهان باقى است مشعل دین و دانش بنام او فروزان.

كودك خردسال این نو مسلمانان را مى‏دید كه هر روز با شور و هیجان براى فرا گرفتن آیت‏هاى قرآن و آموختن روش پرستش پروردگار نزد پدرش مى‏آیند.در این خانه بود كه تكبیر گفتن،روى به خدا ایستادن،و هر شبانروز در اوقاتى خاص پروردگار یكتا را به بزرگى یاد نمودن آغاز شد.آن سالها در سراسر عربستان و همه جهان این تنها خانه‏اى بود كه چنین بانگى از آن بر مى‏خواست.«الله اكبر»و زهرا تنها دختر خردسال مكه بود كه چنین جنب و جوشى را در كنار خود مى‏دید.این بانگ آسمانى این مراسم بى‏مانند،در روح این طفل خردسال چه اثرى نهاد،سالها بعد آشكار گردید.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:52 - 0 تشکر 314797

او در خانه تنها بود و دوران خردسالى را به تنهائى مى‏گذراند.دو خواهر او رقیه و ام كلثوم سالیانى چند از او بزرگتر بودند.او در این خانه همبازى نداشت.شاید این تنهائى هم یكى از انگیزه‏هائى بوده است كه باید از دوران كودكى همه توجه وى به ریاضت‏هاى جسمانى و آموزشهاى روحانى معطوف گردد.الله اكبر،اشهد ان محمدا رسول الله.اندك اندك آیه‏هاى دیگر مى‏رسد و درسهاى وسیع‏تر داده مى‏شود.درسهائى از اخلاق قرآنى و سفارش‏هائى براى تحصیل خوى انسانى.مردم همه برابر خدا و حكم الهى یكسانید!كسى بر دیگرى برترى ندارد! برده و ارباب در پیشگاه حق تعالى مساوى هستند.شما موظفید با بردگان،با اسیران،با مستمندان،مهربانى كنید و با آنان خوشرفتار باشید.به دختران چون پسران حرمت نهید و با آنان درشتى نكنید!و در كنار رسیدن این تعلیمات و آموختن آن بمسلمانان،و شورى كه آنان در فرا گرفتن این درسها نشان مى‏دادند،دشمنى همشهریان و خویشاوندان را با پدرش مى‏دید.آنان چنین سخنانى را خوش نداشتند.نمى‏خواستند مردم با این گفته‏ها كه تا آنروز سابقه نداشت آشنا شوند.گسترش این تعلیمات موجب درهم ریختن زندگانى آنان مى‏شد.اما براى اینكه بیم خود را پنهان سازند و به گمان خویش گفته‏هاى او را از تاثیر بیندازند،بدو تهمت مى‏زدند:جادوگر است،دیوانه است،یتیم ابو طالب كجا و پیغمبرى كجا؟چرا این وحى به مرد بزرگ و دولتمندى از مكه و یثرب فرود نیامده. (40) تا دیر نشده باید این كار را چاره كرد. اما اگر او را بكشیم با ابو طالب و بنى هاشم درگیرى خواهیم داشت.بهتر است پیروان او را از گردش پراكنده سازیم.و اگر بزبان خوش پند نگرفتند و او را رها نكردند،بزور متوسل شویم.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:52 - 0 تشکر 314798

سلاح مردم بى منطق چیست؟دشنام،آزار،و اگر ممكن شود كشتار.در شهر كوچك خبرها بسرعت پخش مى‏شود و خانه پدرش مركز انعكاس جریانهاى آنروز مكه بود.امروز بلال را شكنجه كردند!امروز به عمار آسیب رسید!امروز مادر عمار را كشتند!عموى پدرش ابو لهب چنین گفت و ابو جهل چنان،و گزارشهاى ناخوشایندى از این قبیل.تا روزیكه شنید پدرش پیروان خود را فرموده است مكه را ترك گویند و به حبشه بروند،چون نمى‏توانسته است‏بیش از این شاهد آزار نو مسلمانان باشد.چرا این مردمان باید از خانه و زندگى خود دست‏بردارند و خطر سفر را بر خود هموار سازند؟به جائى بروند كه نمى‏دانند كجاست،و از كسى پناه بخواهند كه نمى‏دانند كیست؟و روش او چیست.پدرش بآنان گفته است نجاشى با پناهندگان خود خوشرفتارى مى‏كند،اما مگر اینان چه گناهى كرده‏اند كه باید نزد او بروند؟چرا باید رنج غربت را تحمل كنند؟راستى این سنگ پاره‏ها و قطعه چوب‏ها كه بنام خدا درون خانه كعبه نهاده‏اند،این اندازه حرمت دارد؟آیا بزرگان قریش نمى‏دانند كه این دست پرداخت كارگران نه سودى دارد نه زیانى؟نه!آنان از چیز دیگرى مى‏ترسند.از زیانهائى كه با پخش این دعوت محمد (ص) دامنگیر آنان مى‏شود:

«الذى جمع مالا و عدده.یحسب ان ماله اخلده.كلا لینبذن فى الحطمة (41) .» (سوره همزه)

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:52 - 0 تشکر 314799

آرى پیكار در گرفته است.دسته‏اى مى‏خواهند از طاعت مخلوق باطاعت‏خالق بگریزند،طوق بندگى را بشكنند و آزاد شوند.و براى همین است كه همه این بلاها را بجان مى‏خرند و از پرستش خدا باطاعت‏شیطان باز نمى‏گردند،و دسته‏اى كه مى‏خواهند،اینان همچنان ابزار افزایش مكنت آنان باشند.هر یك از این حادثه‏ها به نوعى در قلب بظاهر كوچك و بمعنى بزرگ او اثرى مى‏نهاد و هر پیش آمد بدو درسى مى‏داد.درس پایدارى،آنان كه به حكومت الله گردن نهند،و بر سر گفته خود بایستند،فرشتگان بر آنان فرود مى‏آیند. (42) امنیت و آسایش روحى اینجهان و بهشت جاودان آن جهان در انتظار كسى است كه برابر پیش آمدها استقامت ورزد و از كید شیطان نهراسد.این‏ها درس‏هائى بود كه به مسلمانان داده مى‏شد،و او كه مستقیم با گیرنده دستورات مربوط بود جداگانه مى‏آموخت.او باید این آزمایش‏ها را یكى پس از دیگرى ببیند تا چون فولادى كه پى در پى آبش مى‏دهند مقاومتش افزوده گردد.اما آزمایش‏ها پایان یافتنى نیست،هر روز آزمایشى و هر شب ریاضتى.

دوره‏هاى آزمایش یكى پس از دیگرى مى‏گذرد،و هر آزمایش تلخ‏تر از آزمایش پیشین است. آزمایش‏ها پیوسته دشوارتر و دردناك‏تر مى‏شود.تهدید،خشونت،آزار،گرسنگى و سختى زندگانى.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:52 - 0 تشکر 314800

روزى مى‏شنود دشمنان شكنجه شترى را بر سر پدرش افكنده و رخت او را آلوده ساخته‏اند. دوان دوان خود را به پدر مى‏رساند و جامه او را از آن آلودگى پاك مى‏سازد.روز دیگر خبر مى‏دهند كه پاى پدرش را با پرتاب سنگ آزرده‏اند.هیچیك از این رفتارهاى خشونت آمیز نتیجه‏اى چنانكه دشمنان مى‏خواهند نمى‏دهد.نه محمد (ص) از دعوت دست مى‏كشد و نه نو مسلمانان از گرد او پراكنده مى‏شوند.دیرى نمى‏گذرد كه قریش شكست‏خورده و خشمگین، تصمیم سخت‏ترى مى‏گیرند.باید رابطه بنى هاشم با مردم قطع شود.آنان باید در محاصره اقتصادى و اجتماعى قرار گیرند،گرسنگى و جدائى از مردم براى ایشان درس خوبى است. چندى كه بدین حال بمانند خسته مى‏شوند.بستوه مى‏آیند،و براى آسایش خود هم كه شده است از حمایت محمد (ص) دست‏بر مى‏دارند.آنگاه محمد یكى از دو راه را پیش روى خود خواهد داشت:از كارى كه پیش گرفته است‏باز ایستادن،یا بدست قریش كشته شدن.شعب ابو طالب در فاصله كمى از شهر مكه براى تبعید شدگان در نظر گرفته مى‏شود.خوراك،پوشاك، دید و بازدید براى آنان ممنوع است.چه مدت در این دره مخوف بسر برده‏اند؟دقیقا معلوم نیست.ابن هشام مدت را دو یا سه سال نوشته است (43) در این مدت بر زهرا چه گذشته ست‏خدا مى‏داند.بیشتر سنگینى بار چنین زندگى بدوش اوست.اما دشوارتر و دردناك‏تر از همه این رنج‏ها مرگ عزیزانست.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:53 - 0 تشکر 314801

مرگ مادرش و مرگ ابو طالب:

قضاى الهى چنان بود كه مرگ این زن فداكار-خدیجه نخستین بانوى مسلمان-با مرگ ابو طالب در یكسال اتفاق افتد آنهم در فاصله‏اى كوتاه (44) فاطمه (ع) چنانكه از قرآن كریم درس گرفته است‏باید این آزمایش را هم به بیند مرگ خویشاوندان براى او آزمایش دگرى است.باید برابر این دشوارى بردبارى نشان دهد و منتظر بشارت پروردگار باشد (45) آن آزمایشها آزمایش جسمانى بود و این امتحان،آزمایش قدرت نفسانى است.مادرش تنها غمخوار پدر در خانه بود و ابو طالب او را برابر دشمنان بیرونى حمایت مى‏كرد.با بودن ابو طالب مشركان مكه نمى‏توانستند قصد جان پدرش را بكنند.زیرا خویشاوندان او-تیره بنى هاشم-تیره‏اى بزرگ بودند اگر مكنت و مال آنان در حد بنى زهره،بنى مخزوم و یا بنى حرب نبود،هیچ قبیله‏اى در شرافت و بزرگوارى با آنان برابرى نمى‏كرد.مهتران مكه و ثروتمندان شهر مى‏دانستند اگر به قصد جان محمد (ص) برخیزند،بنى هاشم خاموش نمى‏نشینند،و بسا كه تیره‏هاى دیگر نیز به حمایت آنان برخیزند.ناچار درون پر تلاطم خود را با آزار او آرام مى‏كردند.دشنام،ریشخند، سنگ پرانى،دهن كجى،تهمت:حربه‏هائى كه ناتوانان از آن استفاده مى‏كنند.تقدیر چنین بود كه فاطمه (ع) شاهد همه این منظره‏ها باشد،و پس از تحمل این رنج‏ها آن دو صحنه دلخراش را نیز به بیند.

اكنون فاطمه دیگر دختر خانواده نیست.او جانشین عبد الله،عبد المطلب،ابو طالب و خدیجه است. (ام ابیها) چه كنیه مناسبى!مام پدر.او باید وظیفه مادرش را عهده‏دار شود.باید براى پدرش هم دختر و هم مادر باشد.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:53 - 0 تشکر 314802

اگر قبول كنیم زهرا (ع) پنجسال پیش از بعثت متولد شده است،بخاطر همین مادر خانگى است كه تا هفده سالگى نتوانست و یا نخواست‏بخانه شوهر برود.او نمى‏خواست پدرش را تنها بگذارد.او مى‏دانست تا آنجا كه مى‏تواند باید در داخل خانه پدر را آرامش دهد.اكنون كه پدرش سرپرستى چون ابو طالب و غمخوارى چون خدیجه را ندارد،دشمنان بر او گستاخ‏تر شده‏اند،و او به دلجوئى نیاز دارد.پدر نیز چون این فداكارى را از او مى‏دید با نمودن محبت، خشنودى خویش را از وى اعلام مى‏كرد.سالها پس از این روزگار از عایشه مى‏پرسند،چرا به جنگ جمل برخاستى؟مى‏گوید:«این داستان را باز مگوئید بخدا سوگند كسى از مردان جز على و از زنان جز فاطمه نزد پیغمبر محبوب‏تر نبود (46) و نیز مى‏گوید كسى را راستگوتر از فاطمه ندیدم جز پدرش (47) ممكن است كسانى كه در سیره پیغمبر و خاندان او تتبعى دقیق ندارند،یا روح اسلام و شریعت محمد (ص) را چنانكه باید لمس نكرده‏اند چنین به پندارند كه این محبت مانند دوستى هر پدر به فرزندى ناشى از غریزه انسانى است.این پندار شاید از یك جهت درست‏باشد.ما نمى‏گوئیم محبت رسول خدا به فاطمه رنگى از عاطفه پدر سبت‏بدختر را نداشت،چه محمد (ص) پدر بود و فاطمه فرزند.اما این روایت و روایتهاى دیگر كه با اندك اختلافى در الفاظ از پیغمبر رسیده نشان دهنده حقیقتى دیگر است- بزرگى فاطمه در دیده پیغمبر و بزرگان اسلام در عصر رسول و زمانهاى پس از وى-فاطمه این مقام را نه تنها از آنجهت‏یافت كه دختر پیغمبر است،آنچه او را شایسته این حرمت‏ساخت از خود گذشتگى،پارسائى،زهد،دانش و دیگر ملكات انسانى است كه در او به حد كمال بوده است.و همه مورخان شیعه و سنى این امتیازات را براى وى در كتابهاى معتبر خویش نوشته‏اند.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:53 - 0 تشکر 314803

از امام صادق (ع) پرسیدند:بعض جوانان حدیثى از شما باز میگویند كه باور كردنى نیست. میگویند«خدا از خشم فاطمه بخشم مى‏آید (48) »امام صادق فرمود-مگر شما این روایت را در كتاب‏هاى خود ندارید كه خدا از خشم بنده مؤمن بخشم مى‏آید؟

-چرا

-پس چرا باور نمى‏دارید كه فاطمه زنى با ایمان باشد و خدا از خشم او بخشم آید (49) .

مرگ خدیجه و ابو طالب،پیغمبر را نیز سخت آزرده ساخت.او دیگر خود را تنها و بى غمخوار و پشتیبان میدید،اما در همه حال خدا مدد كار او بود.و دعوت به خداپرستى شعار او.سفرى به طائف كرد شاید در آن شهر از میان مردم ثقیف كه تیره‏اى قدرتمند بودند كسانى را بدین خدا در آورد.ولى مهتران آنجا نه تنها روى خوش بدو نشان ندادند،از آزارش نیز دریغ نكردند.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:53 - 0 تشکر 314804

مكه همه كوششهاى خود را براى خاموش ساختن این فروغ خدائى بكار برد،اما از این كوشش سودى نبرد.هر روز بانگ دعوت اسلام رساتر شد و بگوش گروهى تازه رسید.طرح محاصره اقتصادى-آخرین مبارزه قریش-با شكست روبرو گردید،تا آنجا كه سران قوم،خود آن معاهده شوم را بهم زدند.اما تصمیم دیگرى گرفتند.حال كه دیگر محمد در مكه پشتیبانى ندارد باید خود او را از میان بردارند.باید همه تیره‏ها در كشتن او شریك باشند،تا بنى هاشم نتوانند كسى را به قصاص او بكشند.اما مكرهاى شیطانى برابر تقدیرات ربانى نمى‏پاید.از چندى پیش مركز دعوت از مكه به یثرب كه شهرى در پانصد كیلومترى مكه است منتقل شده بود،یا بهتر بگوئیم مركزى تازه براى دعوت اسلام تاسیس گردید.یاران پدرش تك تك یا دسته دسته خانه و زندگانى خود را رها مى‏كنند و به یثرب مى‏روند.مردم این شهر كه از آن پس در تاریخ اسلام لقب‏«انصار»را یافتند از آنان هر چه نیكوتر پذیرائى كردند.تا آنجا كه آنان را بر خود مقدم داشتند.شبى كه بنا بود توطئه قریش عملى گردد،و پیغمبر (ص) بدست گروهى مركب از همه تیره‏هاى قریش كشته شود،على (ع) را بجاى خود خواباند و با ابو بكر راه یثرب را پیش گرفت.این همان روى داد بزرگى است كه چند سال بعد،مبدا تاریخ مسلمانان گردید و تا امروز هم بنام‏«تاریخ هجرى‏»متداول است.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

پنج شنبه 15/2/1390 - 5:53 - 0 تشکر 314805

چون اندك اندك كارها سر و سامانى یافت،و مسجدى آماده گردید،و مهاجران در خانه‏هاى تازه جاى گرفتند،پدرش دستور هجرت وى را داد.بلاذرى نویسد:زید بن حارثه و ابو رافع مامور همراهى فاطمه (ع) و ام كلثوم بودند (50) اما ابن هشام نوشته است عباس بن عبد المطلب مامور بردن او بود (51) بهر حال زهرا و ام كلثوم با سرپرست‏خود سوار شدند كاروان آماده حركت است‏حویرث بن نقیذ،از دشمنان محمد (ص) كه پیوسته بد گوى او بود نزد آنان مى‏آید و شتر آنان را آسیبى مى‏زند.شتر مى‏رمد و فاطمه و ام كلثوم بر زمین مى‏افتند.ابن هشام و دیگر مورخان از آسیبى كه فاطمه (ع) از این صدمه دیده است نامى نبرده‏اند،لكن پیداست كه دختر پیغمبر از این حادثه بى‏رنج نمانده است.این مرد پست فطرت در شمار كسانى است كه در روز فتح مكه پیغمبر (ص) فرمود اگر به پرده‏هاى كعبه چسبیده باشند باید خونشان ریخته شود حویرث بدست على شوى فاطمه كشته شد (52) در مقابل این سندها یعقوبى كه او نیز از تاریخ نویسان طبقه اول است نویسد على بن ابى طالب (ع) او را بمدینه آورد (53) و روایت‏هاى شیعى نوشته یعقوبى را تایید میكنند.سرانجام وعده خدا تحقق یافت. مسلمانان از گزند مشركان و دشمنان آسوده گردیدند.در تاریخ اسلام فصل تازه‏اى گشوده شد. از این تاریخ دیگر نه تنها از بجاى آوردن مراسم دینى بیمى ندارند،باید دیگران را هم به پذیرفتن دین بخوانند،و اگر نپذیرفتند با آنان پیكار كنند.

   

مدیر انجمن حوزه علمیه 

تماس بامن:

forum:www.mahdiyavar.mihanbb.com

e-mail:ya_lasaratelhosain@yahoo.com


 

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.