• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 30472)
شنبه 3/2/1390 - 15:3 -0 تشکر 310950
سوتی خونه

سلام

bliss.gif                                      bliss.gif

میدونید كه انسان جایزالسوتیه و....

خیلی از ما در رفتار هایی كه داشتیم سوتی هایی دادیم كه این سوتی ها باعث خنده دیگران شده وما هم كلی خجالت از بابت این سوتی ها كشیدیم...

این تاپیك خونه ی سوتی های ماست .بیایید سوتی هامون رو اینجا ثیت كنیم..شاید با این كار گل لبخند رو لبای بقیه بنشونیم.اولیش رو من ثبت می كنم:

قرار بود جلسه ای در اداره ما برگزار بشه وقرآن اول جلسه رو هم من بخونم.جلسه بر گزار شد ومنم قرآن خوندم.بعدا كه فیلم جلسه رو نگاه میكردم دیدم یه سوتی عجیب دادم كه خدا رو شكر اون موفع بعلت شلوغی كسی متوجه نشده بود.سوتی این بود:

دیدید كه بعضی از قاری ها در پایان كه قرآن رو می بندند به قرآت بوسه میزنند وبه پیشونی می چسبونند.من قرآن رو بسته بودم بعد

میكروفن رو بوسه ای زده وبه پیشونی چسبونده بودم.

 

                          این نیز بگذرد.....
جمعه 9/2/1390 - 15:21 - 0 تشکر 313059

سلام

1- به جناب غزه..بابا شجاع....

2- خب جناب برزخ..بفرمایید اینم سوتی یكی از آشنایان ما

این بنده خدا هرازگاهی با دوچرخه رفت و آمد میكرده...سوتی ایشون هم اینه كه با دوچرخه میرفته جایی...دوچرخه رو پارك میكرده كارشو انجام میداده..بعد اصلا یادش میرفته با دوچرخه اومده.بنده خدا با تاكسی برمیگشته خونه...خونواده میگفتن دوچرخه كو پس؟.....!!!بعد میرفته میاوردتش:)

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 9/2/1390 - 17:57 - 0 تشکر 313100

سلام
تازه وارد انجمن ها شده بودم و بلد نبودم که چی به چیه جواب یکی از تاپیکها رو میخاستم بدم که باید شماره تلفن وارد میکردیم تا از طرف اون شرکت خدماتی داده بشه من این کار رو کردم و جوابی نگرفتم اومدم بگم که چی شده توی قسمت مشخصات من قسمت امضا نوشتم که( شماره ام رو وارد کردم اما خبری نشد)
خلاصه این شد امضا ما هرجا میخواستم نظر بدم این هم میومد به عنوان امضای من باز خوبه اون موقع خیلی نظر نمیدادم(:

گاهي به آسمان خيالم عبور کن

شعر مرا نيم نگاهي مرور کن

دل مرده ام،قبول . . .!

تو اما مسيحا باش،

يک جمعه هم زيارت اهل قبور کن.

جمعه 9/2/1390 - 22:35 - 0 تشکر 313175

سلام

وااای آذرجان چه باحال بود...:))..خودتم باحالی رفیق!

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

جمعه 9/2/1390 - 22:44 - 0 تشکر 313177

سلام
دهکده اینو خوب اومدی
من اول فکر کردم خودمو می گی چون من اینجوری شدم تا دلت بخواد ولی با تاکسی بر نگشتم چون از تاکسی خوشم نمی آد یا پیاده یا با اتوبوس با بچه ها جمعی 5 ، 6 نفری
موفق باشید

جمعه 9/2/1390 - 22:45 - 0 تشکر 313178

سلام دوباره
شانس اوردید مزاحم تلفنی پیدا نکردید:))
موفق باشید

شنبه 10/2/1390 - 10:34 - 0 تشکر 313261

سلام

با تشكر از همه ی عزیزانی كه بحث رو گرم نگه داشتند.دعاتون می كنم..ایشاا.....هفته ای یه سوتی تدین تا با ثبتش در اینجا به گرمی بحث كمك كنید

یه سوتی جالب از همكارم نقل می كنم:

یكی از همكارام اسمش آقای مشكلاتیه.  یكی دیگه از همكارام وقتی با ایشون روبر شد تصمیم داشت بگه :مخلص آقای مشكلاتی

ولی گفت:

مشكل آقای مخلصاتی.....

واز اون به بعد ماههاست كه این سوتی در اداره دهن به دهن می گرده.

                          این نیز بگذرد.....
شنبه 10/2/1390 - 10:41 - 0 تشکر 313263

سلام
تابستون سال 80 به اتفاق یكی از دوستامون یه سفر خونوادگی داشتیم به اصفهان
به همراه دوست عزیزم رفتیم كلیسای وانك و من كه اون زمان حدود 14 سالم بود و در هیچ كجا اسمی از اسقف اعظم نشنیده بودم از اون دوستم كه برای بار دوم بود به اون كلیسا میومد پرسیدم:لیلا خانوم یك سقف ایظم یعنی چی؟؟؟
اونجا بود كه لیلا خانوم از بس كه خندید باید یكی از رو زمین جمعش میكرد!!!
منم كه نمیدونستم چه خبره و چی شده همین طور هاج و واج نگاش میكردم...

شنبه 10/2/1390 - 14:50 - 0 تشکر 313350

سلام

وای چه باحال...ههه...

راستی ما هم دعا میكنیم روزگار بر شما فراوان سوتی ببارونه...ههه

 السلام علیــــــــــک یا ابا عبدالله

 

ای شیـــــعه تو را چه غــم ز طوفـــان بلا

آن جا که سفینة النجـــــــاة است حسیـــــن (ع)

 

یابن الحســـــن روحـــــــــی فداک

شنبه 10/2/1390 - 16:40 - 0 تشکر 313397

سلام بر همه دوستان این اولین نوشته من در این سایته
یه بار در کلاس اول راهنمایی در مراسم صبحگاه ، هر قسمت را یک نفر اجرا میکرد طرح مسابقه چیستان را به من دادند که بچه ها تاظهر باید جواب میدادند
من که اولین بار بود پشت تریبون رفته بودم با دیدن بچه ها باصدای لرزان گفتم : « آن چیست که در دست بزرگان است، سوغات خراسان است» یک نفر از جمعیت گفت تسبیح؛ من هم بلند پشت میکروفن گفتم تسبیح و جواب لو رفت.

شنبه 10/2/1390 - 16:58 - 0 تشکر 313405

جالب بود منم وقتی بچه بودم یه سوتی جالب دادم 5سالم بود که مامان بزرگم منو فرستادمغازه چسب نواری واسش بخرم مغازه شلوغ بود باقدکوچیکم افرادی روکه واسه خریداومده بودن نگاه میکردم یکیشون همش حرف از تخم مرغ میزد از همه جورش گفت تانوبت به من رسید صاحب مغازه گفت چی میخوای کوچولو گفتم:من من چسب تخم مرغ میخوام.بعد17سال اون مغازه دار منو با اون سوتی یادشه وهروقت منو میبینه میخنده.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.