مقوله ی آموزش پهنه ای بسیار وسیع دارد بدین مفهوم که می توان آن را به آموزش آشکار و آموزش پنهان تقسیم نمود .آموزش از نوع آشکار آن همان است که در کتابهای درسی به دانش آموزان آموزش داده می شود و در آخر هر ترم امتحانی از آن به عمل می آید در واقع می توان این گونه گفت که آموزش آشکار از طرف معلمان قابل کنترل میباشد این در حالی است که در پشت این آموزش رسمی یک نوع آموزش غیر رسمی و به عبارتی پنهان در جریان است .آموزش پنهان به آن دسته از یادگیری هایی گفته می شود که دانش آموزان در ارتباط با یکدیگر از هم می آموزند و این اتفاق به صورت نا خواسته به وقوع می پیوندد. مسئله ی مهمی که امروزه مطرح است این است که یادگیری دانش آموزان در بخش پنهان خیلی بیشتر از یادگیری های آنها در بخش آشکار می باشد و این می تواند بسیار نگران کننده باشد زیرا همانطور که گفته شد آموزش پنهان قابل کنترل نبوده و از طرفی در اکثر مواقع علاوه بر اینکه مفید نیست میتواند اثرات منفی فراوانی بر روی آموزش رسمی داشته باشد .همچنانکه امروزه در برخی از مدارس اثرات آموزش پنهان به وفور دیده می شود و این امر لزوم وجود مدرسه ای را که کادر آن دارای روابط عمومی قوی و موثر با دانش آموزان هستند را ایجاب می کند.