تبیان، دستیار زندگی

صبر کن ببینم... یعنی هرکی بیاد و اینجا ننه من قریبم و داد و هوار و شیون و جیغ و اینجور چیزا راه بندازه، تو بهش شترمرغ و موتورشرغ و اینجور چیزا جایزه میدی بره؟...آره فال نیک... نکنه از گیگیلی میترسییییییییی؟ راستشو بگو ببینم، قول میدم به کسی جز بروبچ تبیان نگم. اصلا بیا درگوشم بگو.......یا شایدم شاخ و شونت برای منه و فقط زورت به من میرسه ؟؟؟.... 

اصلا بگو ببینم این شاه ژولیده سران از کجا میدونه که شترمرغ ها جهارتان ولی من که بلانسبت داور شماره یک این جشنواره ام چیزی نمیدونم.....اصلا میدونی چیه؟ حیف من؛ حیف من که دارم جوونی و عمر و عقلم رو پای شماها میریزم و مو برای این جشنواره سفید میکنم.... اصلا حالا که اینطوری شد من از سمت داوری این جشنواره استعفا میدم. تازشم حالا که اینطوری شد دیگه نمیام توی پادگان شما، جزو همون شورشیا میمونم...هق هق هق........ ... ... ... اما ولی اگر بخواین بیام اونور باید یه زیرمیزی بدین!!!آره، نه رشوه زشته، زیرمیزی، اشتباه نکن.... زیرمیزی هم اینه که اول علاوه بر چهارتا شترمرغ جشنواره، تخم مرغ هاشون میخوام ..... راستی یه پست خوب توی پادگان هم میخوام. به دوستای شورشیم هم عفو بخوره........ این حداقل شرایطش بود، از اینا کمتر (حتی یه تخم مرغ ) قبول نیست ولی اگه خواستین بیشتر بدین موردی نداره، بگید تا ببینم میخوام یانه.... البته برای مذاکره هم آمادم...

شاد و شنگول باشید...

فرعیات رو فعلا کنار بذار، مذاکره درباب موضوعی که گفتم رو کی و کجا شروع کنیم؟؟؟ بالا دستی ها از من جواب میخوان هااااااا .... اگه دیر بشه مسئولیتش با خودتون...

فعلا...

نه... اینطوری نمیشه، با شما اونم توی محیط جشنواره نمیشه بحث کرد؛ میرم سراغ اصل کاریتون ببینم مزه دهن اون چیه...

ولی حالا که اومدم یه تشکر از دلسوزیهای فالنیک بکنم، خیلی ممنون... و یه پس گردنی (قفا) هم تو حساب این گیگیلی. اصلا برو دعا کن که بفرستنم بازداشتگاه وگرنه من میدونم و تو. همچین دمت رو بچینم که هیچ متخصصی نتونه پیوندش بده.کاری میکنم که از دست من تو زمین نمونی... البته میتونی دعا کنی مذاکرات به جایی برسه چون توی صلح نوع بلاها از شدت خیلی پایین تری برخورداره....

فعلا شاد و شنگول باشید...