سلام به یلدای عزیز
خب از اول تابلو بود فکر میکنم کی قرار بود بشینه رو صندلی...
منم هم فکر شما هستم. حدود 90% میشد حدس زد!!! همینطور که میشه حدس زد بهترین کاربر تبیان در همایش بعدی شما خواهی بود. البته با احترام به بقیه کاربران
یه چیز جالب بگم: وقتی اومدم سوال بپرسم از بیست و شش جهت عصبانی بودم
ولی وقتی بیوگرافیتون رو خوندم تا حدود خیلی زیادی از میزان عصبانیتم کم شد.
شما از 26 جهت ناراحت بودین و 20 تا سوال حدودا ازم پرسیدین و منو با این 20 سوال به 46 دنیای متفاوت بردین. سوال هاتون خیلی روی من تاثیر گذار بود. نمی دونم منظورتون در مورد خوندن بیوگرافی چی بود.کجای بیوگرافی؟ توضیح میدین؟ منتظرم.
اول از اظهار لطف تموم نشدنیتون در مورد خودم بی نهایت سپاسگزارم
شما هم مثل بقیه با من شوخی می کنید. من واقعیتی که به نظرم رسید رو گفتم. از محبتتون ممنونم.
دوم اینکه خیلی شل و دست بالا نمره دادید.ایکاش برگه های امتحان من رو شما تصحیح میکردید.
خب وقتی اسم دوستان به گوشمون می رسه دست و پامون شل میشه دیگه. کاریشم نمیشه کردو زندگی اینجوری می خواد. پس فکر کردین چطوری کنکور قبول شدین؟ ههه ههه شوخی بی نمکی بود نه؟
سوم اینکه مرسی که از من سوال نپرسیدید!!
یلدا_عشق قبلا به سوالهای من پاسخ داده!.
چهارم اینکه من روزهای زندگیمو به غم نمیگذرونم زندگیمو غم انگیز میکنن...
یادت باشه که غم داریم تا غم ، یلدا جاان میشه جلوی بعضی غم ها رو گرفت.
1 چرا........؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ فکر میکنم بدونید سوالم چیه...پس ممنون میشم جواب این سوال رو به شخص خودم بگید فکر میکنم آدرس ایملیم رو داشته باشید.
آخه ....... م.... و.... ن....
خب با عرض معذرت گویا ترافیک ذهنی حیات طیبه عزیز به من منتقل شده پس سوالات رو در هم میپرسم
بذار ببینمش این محمدرضا رو.
میلاد تا حالا منتظر بوده؟؟؟
آره خیلی. گاهی اوقات انتظارش به نتیجه رسیده گاهی اوقات هم نه.
ولی در مورد منظور خاصی هم که داری باید بگم آره.
تا حالا کسی رو منتظر گذاشته؟؟؟
بازهم خیلی زیاد.
و در اون موارد هم آره. متاسفم.
چه احساسی داشته در هر دو مورد
نگرانی.
3میلاد تا حالا دل کسی رو شکسته؟؟؟
خیلی زیاد.
تا حالا کسی دلش رو شکسته؟؟ وقتی شکست چی کارش کرد ؟؟دلش رو نمیگم اون طرف رو میگم
آره شکسته. شاید تلافی کردم. بعضی وقتا هم چیزی نگفتم. ریختم توی دلم. اگه قرار باشه تلافی کنم بد تلافی می کنم. می دونی که. البته اهل تلافی نیستم. و گاهی اوقات تلافی کردنم با شوخی به پایان میرسه که به نظر خیلی بد میاد. واقعا بعد از اون شوخی تلافی گونه خیلی ناراحت میشم. دوست دارم واسه اون شخص همه کاری بکنم تا از دستم دوباره راضی شه. چون مطمئنا خیلی دوسش داشتم. که دلم پیشش بوده و اونو شکسته و بعد من تلافی کردم. البته هیچ وقت نخواستم کسی بهم محبت کنه. مخصوصا اگه کسی شرایطشو نداشته باشه. چون دلبستگی یه کم شیرینه ولی سراسر غمه!!!
منظورم از اینکه می گم دلم پیشش بوده صرفا این نیست که عاشقش بودم. ولی باهاش انس گرفتم...
4 میلاد کارش براش مهم تره یا خانواده و دوستان
شک نکنید که خانواده و دوستان. البته ممکنه کار واسش بشه خانواده. مثلا ممکنه هنر بشه خانواده ی میلاد.موسیقی یا ...
مثلا فرض کنید در حال سوال دادن به سوالات صندلی داغ باشه دوستش یا یکی از اعضای خانوادش که دوستش داره ها بگه مثلا بیا بریم بیرون کدومو انتخاب میکنه؟؟؟
امیدوارم دوستای عزیز تبیانی ناراحت نشوند. ولی من به ارتباط های حقیقی بیشتر اهمیت میدم. واقعا نمی دونم با چه جمله ای منظورمو برسونم بهت. خودت متوجه میشی حتما.
البته دوستایی که باهاشون توی محیط مجازی انس گرفتم و بهشون دلبسته شدم رو جزء دوستای حقیقی خودم می دونم. واقعا از ته دلم می گم.
5میلاد چرا مینویسه یلدا جاان؟؟؟منظورم اینه که چرا اون جان دوتا الف داره
پدر من مثلا وقتی می خواد به من بگه پاشو در رو ببند ، اگه واقعا من رو دوست داشته باشه میگه : بابا این در رو ببند. اگه خیلی دوستم نداشته باشه می گه : میلاد در رو ببند. اگه خیلی دوسم داشته باشه می گه : باباجون در رو ببند.
فکر می کنم دو تا الف هم نشانه ی دوس داشتن باشه. البته من به چند نفر تنها می گم ... جاان ، که مطمئنا یکی از اون افراد یلدای عشق هست.
6میلاد دوست داشت کی اولین سوال رو میپرسید ازش تو صندلی داغ(از اون سوالایی که خودم جواب نمیدم)
خب فکر کنم مشخصه که اولین سوال رو مهدی مکلارن می پرسه. ولی بیشتر از اینکه دوست داشته باشم فلان شخص اولین سوال رو بپرسه دوست دارم اون شخص مدام توی صندلی داغ حضور پیدا کنه. به هر حال آدم باید جسور باشه و بگه. چون پرسیدی می گم. دوست دارم مجیک ام پی فایو باشه. دوست دارم خود تو و شاه شوریده سران و البته مریم عزیز و گیگیل دایی و همینطور مونا مادر که تا حالا پیداش نشده باشن. البته واقعا از دیدار بقیه هم خوشحال میشم. ولی فکر می کنم یه جمعی درست شده توی تبیان که بیشتر با هم صمیمی هستند. فکر می کنم البته. مثلا بچه های کلبه رو نگاه کن. و خب شاید چند نفر دیگه هم باشن که الان از توی ذهنم پریدن. و مطمئنا از دوستای صمیمی من هستند.
7 همین اول بگید دوست دارید کی باشه تو صندلی تون کی نباشه؟؟؟
این اسم هایی که بالا گفتم دوست دارم باشن به علاوه ی نکست_ان ایکس و یه سبد آسمون(فکر می کنم آیدیش همینه ، محمد) البته بالا اسم مهدی رو نیاوردم چون خودش مجریه. دیگه گل نیلوفر آبی که جانشین مدیر نصف جهان هستن و نگین و ... ، نمی تونم و نمی دونم که بگم دوست دارم کی نیاد.احتمالا از اومدن کسی ناراحت نمی شم. ولی به نظرم رسید که اگه م.شجاعتی بیاد توی این برنامه وقتش تلف میشه و من نمی تونم چیزی بهش آموزش بدم و بهتره که نیاد. وگرنه از اومدن کسی ناراحت نمی شم.
8 میلاد رو میشناسید؟؟؟ کامل کامل
کامل ِکامل نه
9میلاد یلدای عشق رو میشناسه ؟؟؟؟ چقدر؟؟؟میشه ویژگی هاش رو بگه؟؟؟
اگه بخوام یه جمله تکراری بگم اینه که یلدای عشق خیلی دختره. تا حدودی می تونم بگم که میشناسم. فکر می کنم درست نباشه که کارهایی که دوسشون نداری رو انجام ندی. بعضی چیزها هست باید سختیشو بکشی. به قول معروف باید خاکشو بخوری. قبلا گفته بودی اگه کاری رو دوست داشته باشی انجامش میدی و اگه دوسش نداشته باشی هیشکی نمی تونه مجبورت کنه که انجامش بدی و ... ، بارها گفتم. برای رسیدن به قله باید خیلی مهارت بلد باشیم. مهارت ها هم نیاز دارن به سختی کشیدن. تو سختی غم خوردن رو چشیدی و کشیدی. کنار گذاشتن تنبلی خیلی مهمه. در واقع نمی گم که یو تنبل هستی. کلی گفتم.
10 میلاد فکر میکنه یلدای عشق چقدر رسیده به اون چیزی که حقشه؟؟؟از زندگی منظورمه
سوالت دو بعدیه. خیلی مشخص نیست. از لحاظ اتفاقایی که واست افتاده می گی؟ اگه بهت ایمیل زدم حتما بهت می گم.(یعنی حتما می زنم)
11میلاد تا حالا نامردی کرده؟؟؟؟ چجوری؟؟؟
آره شده که نامردی کنم. بعضی وقتا دست خودم نبوده ولی نامردی کردم دیگه. مثلا بابام ازم چیزی خواسته ولی انجامش ندادم. این اِنده نامردیه. مثلا بعضی وقتا میشه که با دوستان می ریم بیرون. مخ یکی رو می زنیم که مهمونمون کنه و ... ، و یا به کسی قول دادم و به دلایلی قولم رو عملی نکردم. و بعضی اوقات دل دوستای نازنینمو شکوندم. که در حد مرگ خودمو می زنم توی اون مواقع.
12 تا حالا شده میلاد یه شوخی خوفناک بکنه با کسی؟؟؟ اون لحظه چه احساسی داشته؟؟؟
آره خیلی شده. یه بار اشک یه بنده خدایی رو درآوردم. یه بار هم از شوخی من یه دوستی خشکش زد و ... ،(البته هر دوی اونها دختر بودن) واقعا یه لحظه می مونم که چی شد؟ دوست دارم اون لحظه زمین دهن باز کنه و ... ، با پسر هم شوخی های خیلی خوفناک نکردم. یه بار رتبه ی کنکور یکی از بچه ها رو بهش الکی گفتم. قبول شده بود من گفتم نشدی.بنده خدا افسردگی گرفت. توی 20 دقیقه 13 بار زنگ زد بهم و پرسید واقعا؟ و من دفعه ی چهاردهم می خواستم بهش حقیقتو بگم ولی زنگ نزد. مجبور شدم خودم بزنم و بهش بگم. بنده خدا خیلی ناراحت شد. ولی من نمی خواستم اذیتش کنم.
البته اینو هم بگم که تا حالا خیلی ها باهام شوخی های خوفناک تیریپ خفن کردن. در حد بالا ممدآباد.
13میلاد نظرش در مورد این شعر چیه؟؟
متاسفم برات ای دل ساده
دل به هر کی دادی از سادگی دادی
زندگیتو با یه دل دادگی, دادی
خب مشخصه که ما نمی تونیم دل رو درک کنیم. کسی نمی تونه شرایط دل رو درک کنه. و چون عاجزیم از این موضوع به دل زخم زبون می زنیم و ...
مهم همینه که از روی سادگی دل بدیم. البته دلدادن یعنی بیچارگی ظاهری. یعنی نابودی. ولی کم کم به یه حدی که رسیدی می بینی دنیا توی دستات هستن. گرچه اون موقع دنیا رو میندازی دور و ...
میلاد حاضره زندگیشو با یه دلدادگی بده؟؟
من قبلا این کارو کردم.
14 میلاد نظرش در مورد حرفای آقا روباهه تو کتاب شازده کوچولو چیه؟؟؟چقدر بهش عمل میکنه؟؟؟اصلا عمل میکنه؟؟؟
خیلی نازن. نمیشه مثل یه کتاب عمل کرد. دقیق و بدون اشتباه. به هر حال نویسنده شاید ده ها بار یه جمله رو پاک کرده باشه و از نو نوشته باشدش. آره خیلی سعی می کنم عمل کنم. ولی انسانم و دچار اشتباه میشم. نمی خوام ولی میشه. مهم اینه که دل صاف باشه.
15 چرا آدمها فقط حرف میزنن؟؟؟مثلا من...
متاسفم.
16 میلاد اگه زمین بخوره چجوری پا میشه؟؟؟پا میشه؟؟؟؟کی کمکش میکنه پاشه؟؟؟تنها پا میشه؟؟؟
بسته به چگونه زمین خوردنم داره. پا میشم. خدا کمکم می کنه. بعد ممکنه داداشم و یا خیلی های دیگه. سعی می کنم خودم بدون کمک هم بتونم پاشم. اگه خودم بتونم پا میشم. معمولا از کسی کمک نمی گیرم. ولی بقیه کمک می کنن.
17 میلاد روز تولدش چه احساسی داره؟؟؟هیچ به گذشته فکر میکنه؟؟؟ که عمرش رفت چی کار کرده؟؟؟
احساس جالبی دارم... همیشه خوشحال بودم از اینکه توی اسفند به دنیا اومدم. همیشه به گذشته فکر می کنم. شاید متاسفانه. معمولا خیلی وقت ها نگاه می کنم.
18چرا آبی بیکران؟؟؟میلاد آبی بیکرانه؟؟؟
به خاطر فیلم زیبای آبی بیکران با بازی ژان مارک بار و ژان رنو. که در کودکی دیدم و کلی واسه فیلم گریه کردم! (دوران بچگی بود دیگه.) و اینکه فیلم روی دلفین ها هم مانور میداد و نقش اول فیلم خودشو به یه دلفین نسبت می داد و منم که متولد اسفندم و ماهی و ... ، کلا از دلفین ها خوشم میاد. نمی تونم بگم عاشقشونم. ولی خیلی دوسشون دارم. میلاد آبی بیکران بود. الآن هم بعضی اوقات آبی بیکران میشه گاهی لحظات نیست. جدیدا داره کراندار میشه و هرچه می گذره شعاع کرانداریش کوچیکتر میشه و ... ، ولی به آینده امیدوارم.
19میلاد تا حالا سنگدل شده؟؟؟چه حسی داره؟؟؟خوش میگذره؟!؟!؟!
گفتم که یکی از ماهیهایی که شخصیت من رو تشکیل میده محکمه و صبور و ناگسستنی و شاید سنگدل. سنگدل بودن گاهی اوقات لازمه. مخصوصا واسه یک مرد. نمی تونم بیشتر توضیح بدم. حس خوبی نباید باشه. جای شما خالی!
20 میلاد نظرش در مورد صندلی داغ من و جواب های من چی بود...صادقانه
خیلی صادقانه جواب میدادی. فکر می کنم.
یلدا جاان خیلی ممنون. سوال های واقعا نازنینی بود. البته بعضی جواب هاش زیادی جسورانه بود. فکر می کنم. و مجبور بودم به این گونه سوالها اینگونه هم جواب بدم. امیدوارم کسی ناراحت نشده باشه.
مدیر سیستم عزیز :
واقعا خوشحالمون کردین تشریف آوردین سرکار خانم احمدی. از جوابتون هم ممنونم. فقط من اصطلاح ها رو دقیق نمی دونم.(دارم سرمو می خارونم) عرف نفسه؟ یکی از دوستان لطف کنند و به من بگویند. در کل بازهم از مدیر محترم سیستم سپاسگزاری می کنم.