• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن طنز و سرگرمی > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
طنز و سرگرمی (بازدید: 20609)
سه شنبه 28/10/1389 - 11:16 -0 تشکر 275268
طنازی با شعر

 

باز شکست تیم قرمز شده

 موی همه قرمزی ها وز شده 

 

 باز سوراخ شد تور دروازه شان

 قلب همه شان ولز و جز شده

 

 تیری که آرش رها کرد کنون

 باعث اشک همه قرمز شده

 

 باز گنه کار شد این داوری

 برد قرمز هم دیگه هرگز شده

 

 شعرشکستش را(رها)چون سرود

 غصه قرمز چنان دز شده  

 

سه شنبه 3/5/1391 - 17:23 - 0 تشکر 478807


گلی بودم جفایت پرپرم کرد

و هرم آتشت خاکسترم کرد

من آن آهوی دشت ناز بودم

که عشق تو بلانسبت خرم کرد!


همانگونه که قبلا عرض کردم

خودم را عاشق تو فرض کردم

زدم عینک، برای دیدن تو

دو تا چشم دگر هم قرض کردم!

 همواره دلم به زندگی کافر بود

انگار که مرگ چاره آخر بود

این درد یتیمی که کشیده است دلم

زیر سرِ عشق بی پدر مادر بود


 میان جاده های بی ته و سر

دلم پر می زند مثل کبوتر

الهی بشکند دست سیاهی

که چرخ عشق ما را کرد پنچر!

گرچه پُر نقص و کاستی بود دلم

همواره هر آنچه خواستی بود دلم


افسوس دلت با دل من چپ افتاد

زیرا که جناح راستی بود دلم

 خودِ مجنونم و از عشق لیلی

ز چشمم سیل می آید چه سیلی

همین امروز از روی دل من

گذشته هیجده چرخ تریلی!

عباس احمدی

گدای فاطمه(س)

چهارشنبه 18/5/1391 - 20:58 - 0 تشکر 498439

شب عید است و گرفتار زن خویشنتم، داد از دست زنم

اوست جفت من و من جفت ملال و محنم، داد از دست زنم

هم كرپ ژرژه ز من خواهد و هم چادر وال، مد و فرم امسال

خود نه شلوار به پایم نه لباسی به تنم، داد از دست زنم

پای من مانده چو خر در گل و دل گشته پریش، او به فكر قر خویش

گویدم عطر بخر تا كه به زلفم بزنم، داد از دست زنم

مشهدی باقر هیزم‌شكن امروز زنش، رخت نو كرده تنش

من نه كمتر ز زن باقر هیزم‌شكنم، داد از دست زنم

گفت بهر سر طاسم تو كله‌گیس بخر، مد پاریس بخر

گفتمش از همه كس لات‌تر امروز منم، داد از دست زنم

گفت اگر پول نداری ز چه هستی زنده، من شدم شرمنده

گفتمش زنده از آنم كه نباشد كفنم، داد از دست زنم

گفته بودم كه نگیرم زن تا گردم پیر، پدرم گفت بگیر

گفتم این لقمه بزرگ است برای دهنم، داد از دست زنم

خواست جوراب فرنگی كه برایش بخرم، نبود سیم و زرم

وطنی گر بخرم طرد كند از وطنم، داد از دست زنم

گشت از خانه‌ی ما شیون و فریاد بلند، داد و بیداد بلند

مشت زد بر دهنم آخ دهنم، آخ دهنم، داد از دست زنم

شاعر: غلامرضا روحانی، برگرفته از كتاب بهار ادب

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 21:4 - 0 تشکر 498450

یه روزی روزگاری

میون سبزه زاری

یه موش نازنازی بود

از زندگیش راضی بود

صبح ها که از خواب پامیشد

لباش به خنده وامی شد

مامان جون و باباجون

هر دوتا شون مهربون

موشی را دوست می داشتن

سر سفره ی صبحونه

پنیر و گردو می ذاشتن

موشی ناز و کوچولو

می خورد پنیر و گردو

سیر می شد و می رفت بازی

با بچه های نازنازی

یه روز یه گردو برداشت

توی دستش نگه داشت

برد تو کوچه قلش داد

به بچه ها نشون داد

گفت می بینید چه گرده!

قلش می دم می گرده

گردوی ریزه میزه

خوشمزه  و لذیذه

نگاه کنید به گردو

هر گردی نیست گردو

مامان موشی اونو دید

به حرفای او خندید

گفت گلکم خوشگلکم

درسته گردو گرده

قلش میدی می گرده

نمره ی هوش تو بیست

فقط که گردو گرد نیست

سیب و انار و هلو

پرتقال و زردآلو

پیاز و سیب زمینی

همه را گرد می بینی

ولی موش کوچولو

هر گردی نیست گردو

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:18 - 0 تشکر 499032

ویروسی باید ساخت

باید انداخت به سایت

دور باید شد از این سایت عجیب

که در آن هیچ سرعتی نیست که فن مداران را ارضا کند

سایت از رایانه تهی

و دل از آرزوی پهنای باند بالا

هم چنان باید رفت همچنان باید گفت

رایانه آن سایت رشنال نداشت

هم چنان خواهم رفت

نه به یاهوها دل باید بست نه به گوگل

بروزرهای که سر از اینترنت به در می آرند

و در آن سرعت پایین آی اس پی ها

در می آرند دمار از روزگار فن آورها

هم چنان باید رفت هم چنان باید گفت

سی پی یو آن رایانه به توانایی یک سرعت فراری نبود (فراری     ß     اتومبیل)

هیچ دانشجویی حرف مرا تکرار نکرد

هیچ رمی سرعتی را ننمود

دور باید شد – دور

رم سرودش را خواند نوبت سی پی یو ست

پشت سیستم ها بردیست که اسلاتهایش ساتا خور است

کیس ها جای پاورهایی است که به اندازه برق شهری می نگرند

دست هر کودک 6 ساله شهر ، بازی رایانه ای است

مردم شهر به یک دی وی دی چنان می نگرند

که به یک بمب اتم ، به یک سانتریفیوژ

هارد ، موسیقی کی بورد تو را می شنود

و صدای کی بورد بندری می نوازد

پشت سیستم ها هاردی است که در آن اسلاتها به اندازه انگشتان ، باز است

همچنان خواهم گفت

که با آویختن سیم رایانه ای بر گردن ، به کسی مهندس نخواهند گفت

فن مداران وارث هارد و پاور و کی بوردند

پشت سیستم ها هاردی است

ویروسی باید ساخت

شاعر : سهراب سپهری

تنظیم و ویرایش : توحید پناهی -- دانشجوی نرم افزار

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:24 - 0 تشکر 499053


طالب گلپایگانی-گلپایگان

كردی تو بساط همه آشفته نهانی
ای غول گرانی!

هر چیز گران گشته همان‌طور كه دانی
ای غول گرانی!

شد قیمت اجناس گران در همه بازار
از بهر خریدار

آزار چرا این همه بر ما تو رسانی
ای غول گرانی!

شد گوشت گران، مرغ شده قیمتش افزون
گردیده دلم خون

ترسم كه مرا باز سوی سكته كشانی
ای غول گرانی!

هم پست گران گشته و هم آب و همی گاز
این گشته یكی راز

برق و تلفن باز گران گشته، ندانی
ای غول گرانی!

ارزانی اجناس، بدان خواب و خیال است
این كار محال است

پیری برسید و ز كفم رفت جوانی
ای غول گرانی!

هر روز تا بالا روی و ما نگرانیم
در شك و گمانیم

بالا بروی چون جت و گویا خلبانی
ای غول گرانی!

نرخ همه اجناس همی رو به صعود است
بازار شهود است

تو سنگدل و باعث خشم همگانی
ای غول گرانی!

خم گشته دگر قامتم از رنج فراوان
مردن شده آسان

این درد تو بینی و دچار خفقانی
ای غول گرانی!

ای غول، بیا رحم به حال ضعفا كن
این درد دوا كن

تو دشمن مایی و به فكر دگرانی
ای غول گرانی!

بر درد گرانی به خدا هیچ دوا نیست
گوش شنوا نیست

دائم كه تو در كشور ما اشك فشانی
ای غول گرانی!
طالب گلپایگانی- گلپایگان

منبع:نشریه جوانان امروز شماره2092

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:29 - 0 تشکر 499068

عنوان:شُكر
بهمن ترابی_رامسر

یاران همه اسكناس دارند
من فاقد پول و اسكناسم

بر تن همگی لباس دارند
من لخت و همیشه بی‌لباسم

آنها همه شیك و خوش‌قیافه
من بد گل و اندكی قناسم

آنها همه برج و خانه دارند
بی‌خانه و هال و بی‌تراسم

آنها همگی كلاس دارند
شرمنده كه بنده بی‌كلاسم

عطر همه مارك روم و پاریس
من عاشق عطر و بوی یاسم

موی همه مشكی است و برّاق
بنده كچل و همیشه طاسم

آنها همه بیل و داسشان تیز
تقدیر، شكسته بیل و داسم

با این همه باز می‌كنم شُكر
نه شاكی و نه پی تقاصم

آنها چو مرا برند از یاد
یاد همه هست در حواسم

چون بنده یك خدای هستیم
از اوست پی و گل و اساسم!

منبع:نشریه جوانان امروز شماره2092

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:29 - 0 تشکر 499069

خونه مون عیدا پر مهمونه
می رن مهمونا از اونا فقط
آشغالِ میوه به جا می مونه !
کجاست اون کیوی ؟ چی شد نارنگی ؟
کجا رفت اون موز ؟! خدا می دونه !
جعبه خالی ِ شیرینی هنوز
گوشه ی طاقچه پیش گلدونه
عطرش پیچیده تا آشپزخونه
شیرینیش کجاست ؟ خدا می دونه
می رن مهمونا از اونا فقط
جعبه ی خالی به جا می مونه !
از بس خونه رو به هم می ریزن
آدم مثل اسب(!) تو گِل می مونه
یکی نیست بگه خداوکیلی
جای پوست پسته توی قندونه ؟!
قند نصفه ی عموجون هنوز
خیس و لهیده ته فنجونه
حالا خداییش قندش مهم نیست
کنار اون قند نصف دندونه !
می رن مهمونا از اونا فقط
نصفه ی دندون به جا می مونه !!
پسته ی خندون ، بادوم شیرین
فندق در باز ، مال مهمونه
« پرسید زیر لب یکی با حسرت » :
که از این آجیل، به غیر از تخمه،
واسه ما بعدها چی چی می مونه ؟

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:32 - 0 تشکر 499080

عنوان:جراحی پلاستیك
فرهاد کافی زاده(فری شعر قشنگه)-یزد

شدم روزی روانه در خیابان
برای كودكان گیرم دو سه نان

قدم آهسته می‌رفتم كه ناگه
ز سنگینی دستی گشتم آگه

صدایی پشت سر گفتا كه «فرهاد!
چه آسان دوستان را بردی از یاد!»

نگاهم را به پشت سر نمودم
كه بینم این صدا از كی شنودم

جوانی دیدم اما یك غریبه
به خود گفتم كه نشناسم، عجیبه!

به وی گفتم شما را جا نیارم
چنین صورت به ذهن خود ندارم

بگفتا هستم ای فرهاد، فرشید!
همان نقاش قلب و تیر بر بید!

به یك نیمكت دوتایی می‌نشستیم
به شوخی خط‌كش هم می‌شكستیم!

نگاهش كردم اما باتعجب
بگفتم با كمی تردید و شك: خوب!

گر آن فرشید هستی، عینكت كو؟
تو را بر سر نبودی شاخه‌ای مو!

دماغت بود بالایش كمی كج
دو چشمت نیز با هم دائماً لج!

ولی حالا اثر ز آنها نداری
زمستان بوده‌ای گشتی بهاری!

نموده روی خود ترش و چنین گفت:
فری! حرفت همیشه نیشه یا مفت!

نمودم جمله جراحی پلاستیك
شدم حالا جوانی خوشگل و شیك

هزاران تار مو بر سر نمودم
تو گویی چشم آهویی ربودم

دماغم چون قلم گردیده باریك
رخم گردیده تازه، نیست تاریك

رسیده سنم از پنجاه تا بیست
ز آن صورت كه دیدی هیچ اثر نیست!

نگاهش كرده چپ چپ با تأمل
بگفتم راست گویی، خار شد گل!

بباید دست آن جراح بوسید
كه بنموده رخت را قابل دید!

منبع:نشریه جوانان امروز شماره2092

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
چهارشنبه 18/5/1391 - 23:33 - 0 تشکر 499084


قنبر یوسفی-آمل

* پرواز
این‌قدر به فالگیر و رمال نچسب
این‌قدر به بخت و قسمت و فال نچسب

ایمان و تلاش بالهایت هستند
پراز كن و به بخت و اقبال چسب!

* باهم نه به‌هم
بیا ای دوست تا ما هم بخندیم
به سختی‌های دنیا هم بخندیم

به هم خندیدن اینجا زشت و نحس است
بیا تا اندكی با هم بخندیم!

* موفقیت فرضی

یك دوست خوب و مهربان و دانا
بخشید به تو عشق و قلب و مال و جان را

ای كاش موفقیت او را هم
می‌شد كه از او قرض بگیری اما...!

* روشن باش

خورشید تویی تو، گرم تابیدن باش
سرگرم عطا به هر گل و گلخن باش

هرچند همیشه صرفه‌جویی خوب است
تو لامپ اضافه نیستی روشن باش!

منبع:نشریه جوانان امروز شماره2092

اگر آدم دنیا رو هم داشته باشه ولی اخلاق نداشته باشه هیچ فایده ای نداره
دوشنبه 6/6/1391 - 21:44 - 0 تشکر 531835


من از عقرب نمیترسم
ولی از سوسک میترسم
من از دشمن نمیترسم
ولی از دوست میترسم

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.