• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 18354)
شنبه 29/10/1386 - 21:26 -0 تشکر 25519
خواستگاری

اولین سوالی که از همسر آیندتون در مراسم خواستگاری می پرسین چیه؟البته اکر شناخت اولیه از هم داشته باشین .

اللَّهُــــــــمّے صَــــــلٌے  و سَلّـــــمّے علَےَ مُحمَّــــــــدْ وَ آلِےَ مُحمَّـــــــــدْ و عجِّـــــــلْ فرَجَهُــــــمّے
 
 
شنبه 2/8/1388 - 19:45 - 0 تشکر 160456

به نام خدا

سلام

جناب چلسی

حالا این که این عقیده تون درباره ی ازدواج تا چه حد درسته و تا چه حد نه، و این که چرا این قدر خانم ها باهاش مشکل دارن (لااقل اکثرشون) خب اون یه بحث دیگه ست. اما نحوه ی بیان شما هم یه کم زیادی اشتباهه ها! اصلاً حرف زدن با اون دختر خانم به جای خود، حتی طرز مطرح کردن این حرفتون این جا هم مشکل داره. و ضمناً نشون دهنده ی این ه که شما شاید هنوز تصور درستی از ازدواج ندارید که البته با توجه به سن کمتون اصلاً هم عجیب نیست. به وقتش درست میشه ان شاء الله. ببینید آقای طهوری چقدر قشنگ روحیات خانم ها رو درک می کنه! :دییی

اوکی

به طور مثال به این جملاتتون دقت کنید:

دیگه به هر حال اگه قبول کرد که هیچ اگه قبول نکرد یکی دیگه .

این جمله کمی بوی بی تجربگی می ده. درست می گم؟ قصد جسارت ندارما، خواهرانه می گم اینو.

یا این یکی:

درسته خانوم آرسو باید اول ازش بپرسم شما شاغل هم میخواید بشید ؟

اصلا میدونید چیه ؟ چرا دخترا دوست دارن شاغل باشن ؟ پس چرا ازدواج میکنن ؟

من که میدونم چرا . چون نمیخوان همش چشمشون به دست همسرشون باشه .

اما من کوتاه نمیام . یا باید شاغل نباشه و فقط به پسرم رسیدگی کنه یا هیچ .

خب چرا شما همچین طرز تفکری درباره ی خانم ها دارید؟ چرا فکر می کنید فقط می خوان شاغل باشن تا چشمشون به دست همسرشون نباشه؟!!

شما فکر نمی کنید خانم ها هم از لحاظ روحی نیااااز دارن به روابط اجتماعی؟!

و این که نیاز دارن به این که از علمشون استفاده کنن؟! از این که وقتی درسی رو خوندن که دوستش هم دارن، حالا دلشون بخواد با کاری متناسب با اون، در زمینه ی رشته شون که از علایق بزرگ زندگیشون هست پیشرفت کنن؟!

یه خانمی که تحصیلات دانشگاهی داره و رشته ش رو هم خیلی دوست هم داشته، حالا درسته بهش بگیم بی خیال علایقت بشو و پا بذار روی چیزی که به روحت طراوت و تازگی می ده، و فقط بمون توی خونه و ظرف شور، و مهم تر از اون لباس های پسرم رو بشور! خودت هم دلت مُرد، مُرد! مهم پسرمه!

شما فکر نمی کنید اگر اون خانم روحش افسرده بشه حتی توی تربیت پسرتون (!) هم تأثیر منفی می ذاره؟؟؟!

البته من نمی گم حالا حتماً همه برن سر کار. شاید خیلی ها به قول شما نخوان برن. اما این که این طوری با یه خانم صحبت کنیم خیلی توهین ه ها!!

تازه کی می گه هر کس رفت سر کار، به تربیت فرزندانش نمی رسه؟؟؟

ممکنه خانمی نتونه این تعادل رو بین کار خونه و بیرونش برقرار کنه، ولی آیا می شه این رو به همه تعمیم داد؟!

اگر اینطور بود ترجیح میدادم ازدواج کنم و وقتی پسرم به سن هفت سالگی رسید فورا همسرم را طلاق دهم .

این جمله تون هم نشون می ده که هنوز فکر ازدواج به درستی توی ذهنتون نقش نبسته!

انگار شما کلاً فقط پسر می خواهید، هوم؟!

بعد هم اگر ازدواج بکنید اون وقت می فهمید که چقدر حتی حرف طلاق هم می تونه مشکل آفرین باشه!

وانگهی، بعد از طلاق تکلیف پسرتون چی می شه؟! اون طوری لااقل مادرش بود و با وجود کار بیرون بهش رسیدگی هم می کرد، اما این طوری که اصلاً دیگه مادر بالای سرش نیست!

می بینید؟ به خیلی چیزها دقت نکردید!

خلاصه این که نگزان نباشید، سن کمتون بهتون این اجازه رو می ده که فرصت بیشتری داشته باشید تا بهتر بتونید درباره ی مسائل زندگی فکر کنید، و این که تصویر واضح تری از امر مهم ازدواج در ذهنتون ترسیم کنید.

موفق باشید و خوشبخت

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

شنبه 2/8/1388 - 23:59 - 0 تشکر 160488

سعید عجب بحثی زدی . هر وقت می بینم دعات میکنم .

خب خانوم گویای خاموش سلام .

امروز توی تلویزیون میگفت : در جوامع ما میگن باید درس بخونی تا به جایی برسی وگرنه پیش فامیل و اطرافیان سرخورده ای .

اما برعکس در جوامع پیشرفته طرف درس میخونه و مثلا یک رشته ای رو که علاقه داره میخونه و اصلا براش زمینه شغلی مهم نیست . بلکه میخواد به خاطر علاقه ش ب رشته ش بره فقط ادامه بده و دنبال تحقیقات باشه .

به عبارت دیگه درس خوندن رو برای خود درس دوست دارن نه برای شغل .

حرف شما رو بعضیاش رو قبول ندارم .

یعنی چی که شغل باعث میشه روحیه زن عوض بشه ؟

خیلی ببخشید خیلی عذر میخوام خیلی محترمانه میگم : آیا زن ها درس میخونن که در زندگی روحیه شون باز بشه ؟

ولله من که همچین چیزی ندیدم . فامیل ما درس خونده و رفته توی بانک کارمند شده .

همین چیزا باعث میشه مرد جامعه ی ما بیکار بشه و همش دخترا و زن ها برن سر کار دیگه .

یا مثلا دختری رشته کشاورزی خونده بعدش یهو سر از استانداری در میاره .

این یعنی چی ؟ این منطق اصلا درست نیست .

من که نمیخوام پس فردا نفرین هزاران پسر بیکار در جامعه پشت سر همسرم باشه .

بعدشم اینکه شما میگید من فقط میخوام همسرم در خونه بمونه ؟ نه من منظورم این نبود . بلکه منظورم این بود که همون انرژی که صرف کار کردن در بیرون میکنه رو صرف پسرم کنه . در ضمن مگه روحیه عوض شدن فقط به شاغل بودن یک زن هست ؟

هزاران کلاس های ورزشی ماشاالله دنبال ثبت نام بعمل آوردن از بانوان هست .

هزاران مراکز تفریحی . سینما / پارک / رستوران / مسافرت / رانندگی / خونه دوست / خونه فامیل / کتابخونه /

من میگم همسر من نباید بیرون شاغل باشه و بجای اون باید برای اوقات فراغتش تفریحات دیگه ای رو داشته باشه . اصلا مگه من بوق هستم ؟ خودم براش زمینه های انواع تفریح رو خارج از خونه فراهم میکنم . همون موارد بالایی که گفتم .

حداقل هم اگر رفت سر کار و خواست شاغل باشه باید وقتی پسرم   10 سالش شد بعدا شاغل بشه .

من خیلی خیلی بدم میاد پسرم رو مهد کودک بذارم یا خونه مامانش اینا یا مامانم اینا .

بچه باید طبق تربیت شخص مادر و پدر بار بیاد . نه مادر بزرگ و پدر بزرگ . یا مربیان مهد کودک .

بله خانوم گویای خاموش . حرف حساب من اینه . امیدوارم ناراحت نشده باشید . دوستان فکر میکنند لحن نوشتن من تند هست اما من فقط انتقادی حرف میزنم و هیچی توی دلم نیست . همه تبیانی ها هم گرامی هستند .

متشکرم .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

سه شنبه 12/8/1388 - 1:16 - 0 تشکر 161890

به نام خدا

سلام

جناب چلسی

عذر می خوام که دیر پاسخ می دم، خیلی گرفتار بودم.

راستش علاوه بر گرفتاری، یه دلیل پاسخ ندادن من به صحبت شما این بود که اولاً تصور نمی کردم خیلی منتظر پاسخ من باشید، ثانیاً (مهم ترین دلیل اینه) این که بهم ثابت شده (چه توی تبیان چه بیرون از اون) که این بحث شاغل شدن خانم ها هیچ وقت به نتیجه ی خاصی نمی رسه. چون نه خانم ها می تونن منطق آقایون رو قبول کنن، نه آقایون متوجه منطق خانم ها در این زمینه می شن.

اما خب چون ظاهراً خیلی علاقه مند به پاسخ شنیدن هستید، خیلی خلاصه بگم:

1. من مسئله ی علاقه به رشته ی تحصیلی رو به طور مثال گفتم، وگرنه منظور اصلی من بودن خانم ها توی جامعه بود. و این که احساس مفید بودن بکنند، در کل احساس «بودن» بکنند! نه این که یهو به خودشون بیان و ببینن که تبدیل شدن به ماشین ظرفشویی و رختشویی و همچنین آشپز و نظافت چی و اینا!!!

می دونم جوابتون به این صحبتم چیه!! پس اگر نخواستید هم ننویسید، چون من تا تهش رو از همین الآن دارم می خونم!!! چون زیاد از این بحث ها کردم، طوری که اصلاً حوصله ی ادامه دادن این حرفا رو ندارم (به شما جسارت نمی کنم، به طور کلی می گم). خلاصه می دونم که به نتیجه ای نخواهیم رسید!! پس... هر طور صلاح می دونید.

2. برای موقعیت های شغلی هم، مطمئن باشید آقایون با نشون دادن کمی لیاقت می تونن حق خودشون رو بگیرن، خیالتون تخت! کسی جای کسی رو نمی گیره.

3. این که تربیت بچه باید توسط پدر و مادرش باشه رو صد در صد قبول دارم! اما اونم راهکارهایی داره. الآن مثلاً یکی از اقوام نزدیک ما، خانم ه وکیل هستش، مدرک وکالتش رو گرفته، الآن بچه ش دو سالشه؛ خانم ه داره صبر می کنه تا بچه ش بزرگ تر شه بعد بره سر کار!! پس می بینید که خانم ها خیلی هم خودخواه نیستند!!! ضمناً از یه سنی به بعد (حدود 4-5 سالگی) بچه خیلی هم خوبه که بره مهدکودک (حتی اگر مادرش شاغل نباشه!)، چون برای روابط اجتماعیش خیلی خوب و مفیده. و صد البته خانواده هم باید حواسش به مسائل تربیتی بچه باشه، که توی مهد کودک رفتارش خراب نشه. این مسئله هم مختص مهدکودک نیست، توی مدرسه هم همین طوره، پس نمی شه گفت مهدکودک بده چون بچه بی تربیت می شه! مسئله این جاست که خانواده باید دقت لازم رو داشته باشه. و البته گفتم، از یه سنی به بعد ه که مهدکودک می تونه خوب باشه. وگرنه منم مخالفم که بچه ی مثلاً دو ساله رو بذارن مهدکودک!

به خدا سخته برام حرف تکراری بزنم! آخه یه تاپیکی هم داشتیم در همین زمینه توی نمی دونم کدوم انجمن! فکر کنم زنان.

4. ضمناً جناب چلسی، شما برای یادآوری این تاپیک به من می تونستید این مورد رو توی آلاچیق خانواده بهم تذکر بدید، نه توی یه تاپیک دیگه. حالا اونجا گفتید زیاد اشکالی نداشت، اما حرف من رو اون جا یه طور دیگه منعکس کرده بودید!! اون جا شما گفتید که من گفتم:

...شما نباید در مورد اشتغال زنان در بیرون تصمیم بگیرید که باید در خانه باشد و فرزند را تربیت کند .

یه طوری گفتید که انگار من می گم زنان اهمیتی نداره که در خانه باشند و به تربیت فرزندشون برسند!! در حالی که من منظورم چیز دیگه ای بود! یعنی علاوه بر لزوم این امر (تربیت بچه)، مسائل دیگه ای رو هم مطرح کردم.

البته می دونم که منظورتون چیه از اون جمله! اما توی جمله هاتون دقت بیشتری داشته باشید لطفاً. به خصوص که این حرف رو توی یه تاپیک دیگه و اصلاً توی یه انجمن دیگه (دانشجویی!) گفتید! خوب کسی که اون رو می خونه که در جریان این تاپیک نیست! بعد نمی گه این گویای خاموش چرا همچین گفته؟! اون که جزئیات بقیه ی صحبت های من در این تاپیک رو نخونده که! پس لطفاً دقت بیشتری داشته باشید. 

به هر حال قاعده ش این بود که توی آلاچیق اون موضوع رو بهم متذکر می شدید. من هم همیشه به آلاچیق سر می زنم.

انگار قرار بود خلاصه بگم! اما نشد!!! :دی

ضمناً من اصلاً از لحن شما توی پست قبل ناراحت نشدم، لحنتون هم بد نبود. درسته باهاتون در این زمینه اختلاف نظر دارم، اما لحنتون اصلاً بد نبود. :)

من هم عذر می خوام اگر توی این پست یا پست قبلی جسارتی کردم بهتون.

موفق باشید.

 

بخشيدن يعني آزاد کردن يک زنداني...

و کشف اين که آن زنداني خودت هستي!

 

پنج شنبه 14/8/1388 - 22:39 - 0 تشکر 162288

سلام

سعیدان

باحاله باحاله

مخصوصا و نخسوزا و قیچی این اخریاش

دعوا نکنیییییییییییییین

ادم که دعوا نمیکنه 

میره عروسی میکنه بجاش

ازش بپرسین که حالش خوبه اصلا

اگه حالش خوبه که ازدواج نمیکرد

پس یه جورایی مریضه مریضه فلانو فلانه

میدونم میدونین

بعدشم ازش بپرسین که اصلا بنظره خودش بدرد زندگی میخوره یا اصلا ادمه خوبی هست به نظره خودش

البته شرایط داره که تو چشاش زولو زل بزنین تا بیچاره کپ مرگ شه و دروغ نگه

راستی دروغ سنجم خوبه ها با خودتون ببرین

خیره ایشاا...

موفق

جمعه 15/8/1388 - 13:6 - 0 تشکر 162351

سلام

نه خدایی چلسی عزیز 

فکر می کنم بهای اون سوالایی که گفتی اولش با این جمله" هوا چطوره.... ؟" شروع کنی نتیجه بهتری بده !

اللَّهُــــــــمّے صَــــــلٌے  و سَلّـــــمّے علَےَ مُحمَّــــــــدْ وَ آلِےَ مُحمَّـــــــــدْ و عجِّـــــــلْ فرَجَهُــــــمّے
 
 
شنبه 16/8/1388 - 15:15 - 0 تشکر 162493

چرا به فکر ازدواج افتادی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

آیا فکر می کنی به جز اداره ی خودت توان اداره ی زندگی دیگه ای رو داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

يوسف از جرم زليخا مدتي زندان برفت

مهدي از اعمال ما حبس ابد گرديده است

يکشنبه 17/8/1388 - 9:28 - 0 تشکر 162556

به نام خدا

سلام

تبیان مطلب جالبی رو در بخش خانوادش گذاشته بود . در مورد سوالات روز خواستگاری

http://www.tebyan.net/index.aspx?pid=106679

به بعضی سوالات فکر نکرده بودم تا حالا  :|

شاد باشین 

سه شنبه 19/8/1388 - 13:59 - 0 تشکر 162953

سلام سلام سلام

جاتون خالی دیروز رفتم خونه مادرزنم در قم

موقع ناهار که شد یاد مراسم خاستگاری افتادم 

یاد انتظار هایی که کشیده بودم

یاد هی می رفتیم و هی میومدیم هایم

الان هم کلی خوشحالم که به ارزوم رسیدم

امیدوارم همه جوونا به دلاشون برسن و خوشبخت بشن

دلتان شاد و لبتان خندان

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
شنبه 7/9/1388 - 19:29 - 0 تشکر 166415

به نام خدا

سلام

میپرسم جناب خواستگار چرا جیبتون افتاده ؟؟

نمیدانم پس از مرگم چه خواهد شد * نمیخواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهدساخت *

 ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد * به دست کودکی گستاخ و بازیگوش*

و او یکریزو پی در پی دم گرم و چموش خویش را بفشارد برگلویم سخت * و خواب خفتگان خفته را آشفته تر سازد *

بدین سان بشکند در من * سکوت مرگبارم را ......

 ***دکتر علی شریعتی ***

سه شنبه 17/9/1388 - 9:52 - 0 تشکر 168351

  1. من را چقددر دوست داری        

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.