• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن سياسي > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
سياسي (بازدید: 2049)
جمعه 8/5/1389 - 23:42 -0 تشکر 216560
دیپلماسی مردمی

یکی از کلمات پر بسامدِ امروزه‌ی دنیای سیاست «دیپلماسیِ عمومی» است؛ رفتاری که امامِ هوشمندِ ما، قبل و بعد از انقلاب، سیاست داخلی و خارجی مورد نظرش را بر پایه‌ی آن استوار ساخت؛ و اگرچه در مقاطعی از عمر انقلاب این راهبردِ سیاسی کم‌رنگ شده بود، به همت رئیس جمهور انقلابی، باز هم توانست پیروزی‌هایی را برای نظام عزیز جمهوری اسلامی ایران به ارمغان آورد. از جمله حماسه‌های دانشگاه کلمبیا و کنفرانس ژنو.

در فضای سیاست بین الملل چند نوع دیپلماسی شناخته شده است؛ یک نوع آن در روابط میان آمریکا (و کلا استکبار جهانی) با کشورهای کوچک دیده می‌شود. در این دیپلماسی یک نفر دستور می‌دهد و یک نفر عمل می‌کند (دقیقا رابطه ارباب و نوکر است، نوکری که خودش هم قبول ندارد که مورد ظلم واقع شده است)؛ نوع دیگر دیپلماسی در روابط میان کشورهای مستکبر مانند آمریکا با کشورهایی مثل عربستان و مصر و فرانسه و آلمان نمایان می‌شود. در این دیپلماسی یک شخص به عنوان نماینده آمریکا با یک نفر به عنوان نماینده‌ی (مثلا) مصر بر سر منافع و سرمایه‌های دو ملت به توافق می‌رسند و البته این رابطه هنوز هم ظالمانه است، چرا که ملتی مثل مردم مصر و حتا ملتِ فرانسه تأثیری در تصمیم‌گیری‌ها ندارند و اصولاً خبری از عمقِ موضوعاتو تصمیمات ندارند. البته، معمولاَ، قیمت رهبران کشورهایی مثل مصر ارزانتر از قیمت رهبران کشورهای مثل فرانسه است. نوع سوم دیپلماسی که در سیاست خارجی دولت احمدی نژاد بسیار پررنگ است، دیپلماسی عمومی‌ست؛ در این روش یک نفر، به عنوان نماینده یک ملت، به جای مذاکره با نمایندگان ملتِ دیگر با افکار عمومیِ آن ملت صحبت می‌کند و سعی می‌کند آنها را با آرمان‌ها و اهداف ملت خود همراه سازد. و البته در این روش هر ملتی آزاد است که خود تصمیم بگیرد و عمل کند.

اما نوع دیگری از دیپلماسی، چیزی است که اینجا آن را دیپلماسی ملت- ملت می‌نامم؛ در این روش بدنه دو ملت و مشخصاً نخبگانِ علمی، فرهنگی و سیاسیِ دو ملت با یکدیگر و نیز با خودشان سخن می‌گویند. به نظر می‌رسد راه‌اندازی شبکه های اجتماعی و ارائه‌ی ابزارهایی مانند توئیتر و فیس‌بوک و وبلاگ‌ها و امکانات جانبی شرکت‌های بزرگ ارائه دهنده‌‌ی خدمات رایانامه، علاوه بر سودهای کلان اقتصادی، اهدافی را نیز در راستای این دیپلماسی دنبال می‌کرده‌اند.

در بلند مدت، این نوع دیپلماسی کاراترین روشی است که در جهت ایجاد یک تمدن جهانی قابل استفاده است. چرا که از این طریق شما می‌توانید افکار عمومی یک ملت را «در عمق اندیشه‌هایش» با خود همراه کنید. دیپلماسی عمومی نمی‌تواند چنین عمقی را ایجاد کند و صرفاً در روبَنا و برای مدتی کوتاه اثراتی مانند «پرسشگری» و «شورانگیزی» و نهایتاً «ایجاد پرسش» را دارد؛ که البته در جای خود لازم و مفید است. حال آنکه دیپلماسیِ ملت- ملت می‌تواند کارکردِ «پرسشگری» و «ایجاد پرسش» و «پاسخ به پرسش‌ها» و نهایتاً «کاشتن و آبیاریِ یک نهال از اندیشه‌ی اسلامی در میان افکار عمومی مخاطبان» را همراه با هم داشته باشد.

  • لذا باید در جهت «جریان‌شناسیِ سیاسی» و «شناساییِ مشکلاتِ داخلی» و «شناسایی افکار تصمیم‌ساز و تأثیرگذار» برخی کشورها مانند مصر و اردن و عربستان و ترکیه از یک سو و فرانسه و آلمان و چین و ژاپن از دیگرسو حرکت کنیم؛ کاری که نیاز به دوره‌های مطالعاتی دارد. البته انتخاب کشورها و مناطقی که اولویت دارند در مجال این نوشته نیست.
  • باید جمعی از تحصیل‌کردگان در سطح تحصیلات تکمیلی را که دارای ارتباطات بین المللی با دانشگاهیان غیر ایرانی هستند، سازمان‌دهی کنیم تا در مواقع گوناگون، نظرِ اسلام و موضعِ ج.ا.ایران را درباره موضوعات جاری جهان به گوش نخبگان دیگر کشورها برسانند.
  • همچنین باید در دیپلماسیِ ملت- ملت تمرکز فراوانی روی وجهه‌ی پرسشگرِ انقلاب اسلامی از غرب داشته باشیم. تمرکز دکتر احمدی‌نژاد روی مسائلی مانند هولوکاست یا روابط ظالمانه سازمان ملل در این جهت است. ما باید مسائل دیگری از این دست را بیابیم و روی آنها متمرکز شویم.

ضمناً با توجه به مسائل پیشِ رو در مورد فسطین لازم است:

  • با نخبگان و دانشگاهیان کشورهایی که اتباعشان در ناوگان آزادی بودند ارتباط بگیریم و به آنها برای ادامه مسیر و تکرار چنین کارهایی انگیزه بدهیم.
  • انگیزه‌ی نخبگان و تحصیل‌کردگان کشورهای مصر، اردن و عربستان را بر علیه اسرائیل و حول محور حذف اسرائیل متحد کنیم.

سه شنبه 12/5/1389 - 10:43 - 0 تشکر 217607

این روزها در خصوص دیپلماسی عمومی در جامعه سخنان زیادی گفته و تعاریفی از آن ارائه می‌شود، تعاریفی گاه متناقض كه نشان از عدم اطلاعات و تسلط كافی در این زمینه در جامعه است. به همین دلیل بر آن شدیم تا با دعوت از كسانیكه در این رابطه تخصص و تجربه كافی را دارند، به ارزیابی این واژه تا حدودی نوظهور در سیاست بپردازیم.

پروفسور حمید مولانا با سابقه چند دهه تحصیل و تدریس در زمینه ارتباطات در دانشگاه‌های آمریكا یكی از كارشناسانی است كه با وی به بررسی این موضوع پرداختیم كه مشروح این گفتگو از نظر خوانندگان می‌گذرد.


سه شنبه 12/5/1389 - 17:21 - 0 تشکر 217715

بسم رب المهدی
چاکرت برم.دستت درد نکنه.به خودت زحمت نده.همین جوری می خونمش
اللهم عجل لولیک الفرج

لبيک يا خامنه اي 

در کشور عشق مقتدا خامنه ايست          فرماندهي معظم کل قوا خامنه ايست

ديروز اگر يوسف عزيز مصر بود   امروز عزيز دل ما خامنه ايست

 

جمعه 15/5/1389 - 16:59 - 0 تشکر 218461

فارس: در خصوص دیپلماسی عمومی تعاریف گوناگونی ارائه شده است، به نظر شما تعریف صحیح این واژه چه می‌تواند باشد؟

مولانا: برای تعریف دیپلماسی عمومی باید معنی لغوی و واژه آن را بدانیم، این واژه را «ویلسون دیزارد» كارمند وزارت خارجه آمریكا كه مدتی نیز در ایران فعالیت می‌كرد، وارد فرهنگ لغت سیاسی كرد. 
در اواخر دهه 1960 میلادی كتاب «هربرت شیلر» با نام «رسانه‌های جمعی و امپریالیسم آمریكا» چاپ شد، این اولین كتابی بود كه هم به موضوع رسانه‌های جمعی و هم امپریالیسم آمریكا اشاره داشت، دیزارد آن را خواند و در خصوص آن كتابی منتشر كرد، كتاب دوم شلر «ارتباطات و تهاجم فرهنگی» بود كه در آن كتاب، شلر برای اولین بار از واژه 
public diplomacy استفاده می‌كند. 
دیپلماسی عمومی پس از جنگ سرد به سرعت جایگزین شد و متولیان جنگ سرد واژه‌ای جدید در این خصوص ابداع كردند كه این واژه در دهه ماهواره و اینترنت، به سرعت جا افتاد. مركز این نوع دیپلماسی واشنگتن است چرا كه كارخانه پروپاگانداست یعنی صنعت بزرگ واشنگتن اطلاعات سازی است بیش از هر جای دیگر دنیا، آن هم به سلیقه خود. آمریكا مانند واژه‌هایی كه پس از جنگ دوم جهانی ساخته و ترویج كرد، در صدد بود تا این واژه را نیز در تمام دنیا رواج دهد. 
آمریكا واژه‌های توسعه، جهانی سازی، جامعه مدنی و . . . همه را در راستای منافع و حفظ امپریالیسم جهانی خود گسترش داد، متاسفانه همه دنیا از جمله اروپا و حتی خود آمریكا نیز مرعوب و شیفته این واژگان شدند و زمانی‌كه این واژگان به ایران وارد شد، مسابقه‌ای برای به كار بردن آن صورت گرفت كه این بزرگترین آسیب را به ما می‌رساند. در گذشته تبلیغات از یك زاویه صورت می‌گرفت مثلاً خبرگزاری یا روزنامه یا رسانه‌های دیگر، اما اینك پروپاگاندا تبدیل به توتال پروپاگاندا شده است یعنی تمام ابعاد افكار عمومی را در برمی‌گیرد كه در جنگ خلیج فارس، این توتال پروپاگاندا به كار گرفته شد. 
دیپلماسی عمومی همان جنگ سرد است، اما موضوعی كه عوض شده این است كه دنیا تغییر كرده و ظرفیت‌های كار هم بالاتر رفته است. دیپلماسی عمومی یا دیپلماسی مردمی از تعریف غرب به همه فعالیت‌های استراتژیك تبلیغاتی، اطلاع‌رسانی، ‌رسانه‌ای، فرهنگی، جمعی، گروهی، فردی و چهره به چهره اطلاق می‌شود كه هدف آن تبیین و توجیه سیاست خارجی نظام یك كشور مثل آمریكا یا یك دولت مثل دولت بوش نزد دولتمردان، نخبگان و افكار عمومی دنیاست. 
فرق دیپلماسی عمومی با دیپلماسی زمان بیسمارك در این است كه این دیپلماسی همه گیر بوده، با همه سروكار داشته و گاهی نیز آشكارا انجام می‌شود.

جمعه 15/5/1389 - 17:0 - 0 تشکر 218462

فارس: در حال حاضر فقدان یك نهاد هماهنگ كننده در خصوص دیپلماسی عمومی احساس می‌شود، در این خصوص ارزیابی شما چیست؟

*نهادهای دست اندر كار دیپلماسی عمومی ما خوب كار نكرده‌اند

مولانا: انقلاب اسلامی ایران پیشكسوتی دیپلماسی عمومی را به صورت مثبت داشت اما پس از رحلت امام این جایگاه تنزل پیدا كرد چراكه با گذشت زمان به صورت عمیق وارد این رشته نشدیم. 
وزارت امور خارجه تصور می‌كند كه دیپلماسی عمومی را پیش می‌برد اما مفهوم دیپلماسی عمومی در وزارت خارجه وجود خارجی ندارد، معاونت پژوهشی این وزارتخانه باید به این سمت حركت كند، وزارت فرهنگ و ارشاد در این حوزه فعالیت كمی دارد، مجلس شورای اسلامی نیز با سفرهای نمایندگان یكی از بازوهای مهم در دیپلماسی عمومی است، سپاه پاسداران، سازمان میراث فرهنگی وگردشگری، سازمان حج و زیارت، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان‌های وابسته به دانشگاه‌ها، نهادهای وابسته به ریاست جمهوری، مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت، صدا و سیما، مطبوعات، خبرگزاری‌ها، سایت‌ها و وبلاگ‌ها، بنیادها و سازمان‌های غیردولتی، موسسات انتشاراتی و تحقیقاتی، حوزه‌های علمیه، وزارت بازرگانی، وزارت اطلاعات و نهاد رهبری از جمله نهادها و سازمان‌هایی هستند كه در امر دیپلماسی عمومی دخیل می‌باشند. 


تبلیغات ما پس از رحلت امام (ره) در سطح جهانی تنزل یافته و انرژی گذشته ما تحلیل رفته، در حالی‌كه مشكلات اكنون بسیار بیشتر شده است، این نهادها هماهنگ‌ نیستند البته این مشكل تنها مشكل ما نیست، آمریكا نیز با این مشكل دست به گریبان است. 


این نهادها باید تحت یك سازمان، كمیسیون یا كمیته‌ای هماهنگ شوند و متاسفانه ما در این خصوص خوب عمل نكرده‌ایم، قبل از اینكه چنین سازمان‌هایی تشكیل شود باید تعریف دقیق و درستی از آن داشته باشیم، موضوعی كه در سال‌های اخیر به آن توجهی نشده است. 


باید الگوهای داخلی موضوعاتی كه به آن می‌پردازیم را شكل دهیم، ما باید خودمان به طور مستقل و بومی خارج از ادبیات غرب، دیپلماسی عمومی را تعریف و آن را به كار بریم كه تولید علم یعنی همین. باید حتی نام آن را عوض كرد و آن را بر این مبنا شكل داد، دیپلماسی همواره خصوصی بوده به همین دلیل به این دیپلماسی عمومی گفته می‌شود، چراكه عمومی در مقابل خصوصی آورده می‌شود. 
مدل دیپلماسی تدریسی من آمریكایی نیست بلكه محمدی است، از صدر اسلام نامه‌ها، سفرها و سفرایی كه به كشورهای مختلف فرستاده می‌شد، ضبط شده و وجود دارد و باید از آن استفاده كرد. ما باید دیپلماسی عمومی، دیپلماسی مردمی یا معنوی را در مقابل دیپلماسی مادی یا دیپلماسی جامع غرب به كار ببریم، باید حقارت موجود را بیرون كرد. 


استاد خوب آن است كه دیپلماسی عمومی آمریكایی را تشریح كرده و خود نیز در این خصوص تعریفی ارائه كرده و آن را بومی ‌كند. پیشنهاد می‌كنم گروهی از متخصصین واقعی این رشته تشكیل شوند كه رونوشتی از فعالیت‌های آمریكا در این زمینه ارائه داده و فعالیت‌های ما را نیز در این عرصه گسترش دهند.

*مهمترین كار آمریكا در عرصه دیپلماسی عمومی ذهنیت سازی است

رشته ارتباطات جهانی كه دیپلماسی عمومی نیز جزئی از آن است در نیم قرن اخیر یك علم شده است، اما در ایران شناختی از آن نیست، پایه‌های دیپلماسی عمومی آمریكا در دهه 1950 بنیان‌گذاری شد اما درك ما از دیپلماسی عمومی یك درك ناقص ابزاری است. 


لغت دیپلماسی عمومی در دنیا از سوی آمریكا زمانی گسترش می‌یابد كه انقلاب اسلامی در ایران رخ می‌دهد و زمان اوج آن برای فروپاشی شوروی به كار می‌رود.

* اولین كار بی‌بی‌سی شكل دادن به افكار عمومی است

مهمترین كاری كه آمریكا در چارچوب دیپلماسی می‌كند ذهنیت سازی است. public diplomacy یعنی ذهنیات سازی در افكار عمومی دنیا از دیدگاه آمریكا. ذهنیت مجموعه مواد نرم و سختی در مغز ماست كه روی آن باران اطلاعات می‌بارد، ذهنیت پایه اصلی دیپلماسی عمومی است. آمریكا پس از انقلاب اسلامی در ایران ذهنیت مردم ما و خودشان را علیه انقلاب اسلامی شكل داده و آن را تشدید می‌كند و دیپلمات‌های ما نیز ناخواسته در این راه گام می‌نهادند.


دیپلماسی عمومی آمریكا در ایران در درازمدت موفق بوده اما علیرغم اینكه آمریكا در بین نخبگان ما ذهنیت سازی انجام داده،‌ هنوز نتوانسته‌ به نظام ما ضربه‌ای بزند. 


بزرگترین اتفاق در این دو دهه در ایران گردش نظام آموزشی و شیفتگی آن به سمت غرب است. برخی نخبگان و اساتید ما در زمان سخنرانی خود بیشتر از واژگان خارجی استفاده می‌كنند كه این الفاظ در فارسی معانی جایگزین دارند كه این موضوع همان ذهنیت سازی غربی در ایران است.

نگرانی غرب در خصوص ذهنیت سازی در ایران تمدن و فرهنگ 6 هزار ساله ایران بوده و هست، از بین بردن ساختارهای سنتی در ایران همچون معنویت، صله رحم، مساجد و ... بزرگترین مشكل آنها است.

* بسیج افكار عمومی، صداقت و تبیین علمی سه ضلع دیپلماسی عمومی است

آمریكا با هویت سازی و دیپلماسی عمومی در صدد بسیج كردن و شكل دادن افكار عمومی است،‌ همانطور كه اولین كار بی‌بی‌سی شكل دادن به افكار عمومی است. ما باید از خود بپرسیم كه چگونه می‌توان مردم را بسیج كرد، اگر 40 درصد جوانان ما هر روز 2 ساعت را صرف كاری كنند، یعنی بسیج این تعداد از افراد، كه می‌توان از آن استفاده كرد. 


دیپلماسی ما باید بسیج كند، یعنی توجه آنها را به سمت ما جلب كند،دوم اینكه دروغ نگوییم و همواره صادق باشیم، سوم اینكه كار خود را به صورت علمی تبیین كرده و مدلولات فكری ارائه دهیم كه تا این سه ضلع وجود نداشته باشد، هدف ما محقق نخواهد شد. بین متفكرین غربی كسی نگفته بهترین تبلیغات دنیا راست گفتن است اما «ابن خلدون» در این خصوص سخن گفته است. در حالی كه قسمتی از كار اساتید ارتباطات در آمریكا مرور تبیین نوشته‌های ابن‌خلدون است اما در داخل، ما هنوز تحت تاثیر اندیشه‌های «هانتیگون» و «جوزف نای» هستیم. یكی از آسیب‌های بزرگ دیپلماسی عمومی این است كه ما وابسته به جایی باشیم و اساس باید بر این باشد كه تئوری‌های اسلامی كه اوایل انقلاب در ایران وجود داشت ادامه یابد.

جمعه 15/5/1389 - 17:2 - 0 تشکر 218463

فارس: مولفه‌های موفقیت دیپلماسی عمومی ایران در اوایل انقلاب چیست؟

*بزرگترین صدمه به دیپلماسی عمومی ما از بین بردن حرمت‌ها توسط موسوی و كروبی بود

مولانا: قبل از و پس از انقلاب اسلامی و در هنگام دفاع مقدس سازمان‌هایی چون انجمن اسلامی در آمریكا فعالیت زیادی داشتند، اما همه آنها به تدریج با گرفتن پست‌هایی در ایران مشغول شده و فعالیت این سازمان‌ها كم شد و هم اینك این زیرساخت‌ها در آمریكا به صفر رسیده است.

من همیشه تصور می‌كردم كه یك سفارتخانه تمام وقت در واشنگتن هستم، ما باید همواره این سوال را در داشته باشیم كه اگر فردی از زیرساخت‌ خارج شود جایگزین آن چه می‌شود. مردم دنیا همه به گوش هستند كه احمدی‌نژاد چه می‌گوید و این موضوع مهمی است و ما باید در امور دیپلماسی دنیا دخالت داشته باشیم. 


موضوع دوم وحدت و همبستگی داخلی است. باید گفت كه حرمت‌ها از بین رفته است. بزرگترین صدمه ما در این دوران از بین بردن حرمت‌ها توسط موسوی، كروبی و برخی دیگر است. من در تمام عمرم هیچ جای دنیا ندیده بودم كه حتی در كشورهایی كه انتخابات به صورت فرمایشی است كاندیدا شب انتخابات اعلام پیروزی كند.

* بهترین دیپلمات‌های ما رهبر و احمدی نژاد هستند

ضعف رسانه‌ای نیز یكی از مشكلات ماست، پرس تی وی تنها شبكه‌ای است كه از این طریق می‌توان با تمام انگلیسی‌ زبان‌ها ارتباط داشت، اما این شبكه ضعف‌های زیادی دارد كه در این مجال نمی‌گنجد. 
بهترین دیپلمات‌های ما كه دیپلماسی عمومی را به حد اعلا رسانده‌اند مقام معظم رهبری و رئیس جمهور هستند، اما پس از آن با افت شدیدی روبرو می‌شویم، البته در آمریكا نیز این تشتت وجود دارد چرا كه اگر این مسئله نبود آنها تا به حال در سیاست خود در قبال ایران موفق می‌شدند.

فارس: انتظار افكار عمومی دنیا از ما چیست؟

مولانا: خبرگزاری را در دنیا نمی‌شناسم كه سردبیرهای آنها آزادانه هر كاری را كه بخواهند دنبال ‌كنند. همه سیاست‌ و اهداف مشخصی داشته و از آن عدول نمی‌كنند. Reuters، BBC ،CNN و.. همه هماهنگ هستند اما در ایران اینگونه نیست. 


مطبوعات خارجی در طی سال‌های حضور من در ایران برای مصاحبه پیش من نیامدند چرا كه نمی‌توانند جواب دلخواه خود را از من بگیرند، رهبری نیز همینطور است، در طول این دو دهه اخباری از ایشان در دنیا ارائه نمی‌شد، اما با تحولات اخیر ایران و برای پوشش آن مجبور به این كار شدند و رهبری نیز دیپلماسی عمومی را به خوبی نشان دادند.

فارس: در خصوص دیپلماسی عمومی در ایران چه كاری باید انجام شود؟

مولانا: دیپلماسی عمومی یا قدرت هوشمند واژه‌‌های خطرناكی هستند و نباید آن‌ها را بدون توجه گسترش داد، باید در این عرصه با استفاده از متخصصین، گفتمان سازی ذهنیت سازی كرد. قدرت هوشمند پایه علمی ندارد چرا كه قدرت هوشمند و احمق نداریم. 


در ایران نخبگان و رسانه‌های ما از این واژگان استفاده می‌كنند، بدون اینكه آنها را بشناسند، پس نخست باید در این عرصه ادبیات سازی كرد و پس از ادبیات سازی كار اصلی رسانه‌های جمعی چهره‌سازی است، چرا كه اگر ما این كار را نكنیم، دیگر رسانه‌ها این كار را به سلیقه خود انجام می‌دهند. 


از دوران محمد رضا پهلوی تا به امروز، ما یك روزنامه‌نگار ایرانی شناخته شده در خاورمیانه نداریم كه این جای افسوس دارد، در رسانه‌های آمریكا به ندرت یك پروفسور عالیرتبه حضور دارد، اما بر عكس تمام رده پایین‌ها در رسانه‌های آنها شركت می‌كنند، به این دلیل كه این افراد نازل رتبه خود را بالا ببرند، به شرطی كه اهداف رسانه‌ها را محقق سازند. 


در پایان باید گفت كه مشروعیتی كه نظام جمهوری اسلامی در دنیا دارد، غرب را واداشته از تمام ابزار خود از جمله سخت افزار و نرم افزار استفاده كند چرا كه این مشروعیت، غرب را عصبانی كرده است.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.