• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن مدیریت > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
مدیریت (بازدید: 3822)
سه شنبه 24/1/1389 - 20:54 -0 تشکر 194656
اخلاق مدیر

با سلام خدمت شما دوستان و مدیران محترم.

حیف این انجمن بیكار باشه خدایی! 

حالا سوالم اینه:

اگر بخواین آیین نامه اخلاق مدیر را بنویسیم چی اخلاقی رو توش میارین؟؟

 

منتظر پاسخهاتون هستم

 

موفق باشید.

هرگز اين چهار چيز را در زندگيت نشكن

.......................اعتماد ، قول ، رابطه و قلب ؛

.....................................يرا اينها وقتي مي شكنند صدا ندارند ، اما درد بسياري دارند ...

...چارلز ديكنز ...
سه شنبه 16/6/1389 - 16:34 - 0 تشکر 228898

اعتماد به نفس

از ضروریات اخلاقى مدیران ، داشتن (اعتماد به نفس ) است ؛ یعنى ایمان داشتن به توانایىانجام كار و مطمئن بودن به موفقیت در وظائف محوّله .
از دیدگاه اسلام ، مسلمان از سویى موظف است كه هر كار و مسؤ ولیتى را در حدّ توان خویش بهعهده بگیرد و هیچ گاه تحت تاءثیر وسوسه ریاست ، بیش از توانایى خود، مسؤ ولیت نپذیرد.آیه شریف زیر به این حقیقت اشاره دارد:
(لا یُكَلِّفُ اللّ هُ نَفْساً اِلاّ وُسْعَه ا...)
خداوند هیچ كس را جز به اندازه توانایى او موظّف نمى كند.
روایـات مـعـصـومـیـن (ع ) نـیـز، پـذیرفتن مسؤ ولیت بیش از توان و ریاست طلبى را به شدتنكوهش كرده اند.
از سوى دیگر فرار از مسؤ ولیت ، تن دادن به كارهاى بى ارزش و كمتر از توان و ظرفیت نیزنـكـوهیده و محكوم است . در نتیجه مدیر مسلمان همواره باید مسؤ ولیتى را به عهده بگیرد كه باتـوان و اسـتـعدادهایش متناسب باشد و پس از قبول مسؤ ولیت نیز باید با جدّیت و پشتكار بداناقـدام كـند، به توانایى خویش مطمئن باشد، ضعف و نگرانى به خود راه ندهد و اعتماد به نفسخود را حفظ نماید.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 16/6/1389 - 16:37 - 0 تشکر 228900

دلیرى

تـرس و تـهـوّر هـر دو از حـالات نـاپـسـنـد آدمـى بـه شـمـار مـى رونـد چـرا كـهحاصل افراط و تفریطاند. حد وسط و معتدل این دو حالت ناپسند، (شجاعت ) است كه در تعریفآن گفته اند:
شجاعت ، فرمانبرى نیروى خشم آدمى است از خرد او در اقدام به كارهاى خطیر و نگران نشدن آنازاقدام به خواسته هاى عقل .
(شجاعت ) ملكه گرانقدرى است كه ضمن تعدیل نیروهاى اقدام كننده درونى انسان ،نقش فعّالىدر زندگى آدمى ایفا مى كند و از عالى ترین صفات اخلاقى او محسوب مى شود.

شجاعت و مدیریت

مـلكـه ارزشـمـنـد شـجـاعت ، زیبنده همه انسان هاست و اخلاق انسانى ایجاب مى كند كه همگان برتحصیل و تقویت آن كوشا باشند و هیچ كس خود را از آن بى نیاز نداند.

به همین نسبت ، مدیران جامعه اسلامى باید در كنار تعهد و تخصص كافى ، از دلاورى و روحیهاقـدام ، بـرخـوردار بـاشـنـد و در این میدان ، مسؤ ولان و مدیران نظامى گوى سبقت را از دیگرانبـربـایـنـد و سـرآمـد دلاورمـردان بـاشند تا به خوبى از عهده مسؤ ولیت خطیر حراست از كیاناسلام و مسلمانان برآیند.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 16/6/1389 - 16:39 - 0 تشکر 228901

وقار و متانت

واژه هـاى وقـار، سكون ، سكینه و حلم تا حد زیادى شبیه یكدیگرند و به معناى متانت و سنگینىبه كار مى روند. انسان با وقار كسى است كه در همه حالات ، پیش از اقدام به كار، هنگام انجامكـار و پـس از آن ، دچـار عـجـله نـشـود و هـر كـار و سـخـنـى را بـا انـدیـشـه وتاءمل و حساب همراه سازد و پس از سنجیدن جوانب امر به انجام آن اقدام كند. واژه (میقار) كه ازوقـار سـاخـته شده به معناى نخل خرمایى است كه شاخه هایش از میوه فراوان سنگین و سرازیرشده است.

اصالت متانت

وقـار و مـتـانـت ، هـمـانـنـد دیـگـر عـنـاویـن ایـن فـصـل ، ازاصـول اخـلاق مدیریتى است كه وجود آن ها شرط لازم مدیریت به حساب مى آید و نبود یا كمبودآن ها به طور قطع به مدیریت آسیب مى رساند.
اهـمـیت این ملكه اخلاقى تا آنجا است كه امام صادق (ع ) آن را از ویژگى هاى قطعى امام معصوم ـیعنى عالى ترین مدیر مسؤ ول جامعه اسلامى ـ مى داند؛ حارث بن مغیره مى گوید:
(قـُلْتُ لاَِبـى عَبْدِاللّ هِ عَلَیْهِ السَّلا مُ بِم ا یُعْرَفُ ص احِبُ ه ذَا الاَْمْرِ؟ ق الَ: بِالسَّكی نَةِ وَالْوَقارِ وَالْعِلْمِ وَالْوَصِیَّةِ)
از امـام شـشـم (ع ) پـرسـیـدم : صاحب این مقام (امامت ) با چه نشانه هایى شناسایى مى شود؟ درپاسخ فرمود: با متانت و وقار و دانش و سفارش (امام پیشین ).
هـر مـدیرى در حوزه مسؤ ولیت خود با فرادستان ، فرودستان و ارباب رجوع متعددى سر و كاردارد و سـمـبـل سـازمـان مـتـبوعش محسوب مى شود و همگان ، برخورد او را نشانه شخصیت و اعتباراخلاقى سازمان مى دانند، از این رو حتماً باید به زیور وقار آراسته باشد و با آشنا و غریبهو كوچك و بزرگ ، حساب شده و سنگین و سنجیده برخورد كند و در تصمیم گیرى ها با تدبیرو انـدیـشـه عمل كند و حق و راستى را مدّ نظر قرار دهد. در این صورت به سكینه و وقار آراستهشده است . چنان كه رسول خدا(ص ) فرمود:
(سُبْح انَ مَنْ تَرَدّ ى بِالنُّورِ وَالْوَق ارِ)
منزه است خدایى كه سرشار از نور و وقار است .
مـدیـر در پـرتـو ایـن صـفـت الهـى ، انـدیشه و عملش نورانى مى گردد، خلق و خوى خدایى مىیابدو از عجله بى جا كه صفت شیطان است ، رهایى مى یابد. چنان كه همان حضرت فرمود:
(اَلاِْن اةُ مِنَ اللّ هِ وَ الْعَجَلَةُ مِنَ الشَّیْط انِ)
سنگینى و متانت از جانب خداست ولى عجله از سوى شیطان است.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 16/6/1389 - 16:41 - 0 تشکر 228902

تغافل

تـغـافـل بـه مـعـنـاى چـشـم پـوشـى نـمودن ، تظاهر به بى خبرى و خود را به غفلت زدن است.
انـسـان هـاى غـیـر معصوم ، در طول زندگى خویش ، كم و بیش ، عمدى یا سهوى مرتكب اشتباهاتخـرد و كـلان مـى شوند و كمتر كسى یافت مى شود كه مرتكب اشتباهى نشود یا خود را مصون ازآن بداند.
از سـوى دیـگـر، خـرده گـیرى و بازخواست از دیگران درباره اشتباهات سهوى یا خطاهایى كههـنـوز بـه مـرز جـرم و گـنـاه نـرسـیـده چندان خردمندانه و مورد پسند نیست و در این گونه مواردعـقـل و شـرع بـر چـشـم پـوشـى و گـذشـت ، نـظـر دارنـد وتغافل ، لطیف تر و سازنده تر از عفو و گذشت است.

نقش سازنده تغافل

هـر مـدیـرى در مـعـاشـرت بـا كـاركـنـان مـجـمـوعـه خـود، بـه طـورمـعـمـول بـا برخى لغزش ها واشتباهات آنان رو به رو مى شود و مدیریت او نیز ایجاب مى كندكـه آن هـا را بـه صـفـر بـرسـانـد یـا بـه حداقل ممكن كاهش دهد. براى چنین مقصودى ، روش هاىگـونـاگـونـى مـثـل تـذكـر كـتـبـى و شـفـاهـى ، تـوبـیـخ ، جـار وجنجال ، برخورد حذفى ، تذكّر غیر مستقیم و تغافل را مى توان مورد استفاده قرار داد.
در روایـات اسلامى ، از تغافل ، گاه به عقل و حلم تعبیر شده كه هر دو در مدیریت نقش ‍ كلیدىدارند و نشان دهنده ارزش تغافل هستند. امیر مؤ منان (ع ) مى فرماید:
(لا عَقْلَ كَالتَّج اهُلِ)؛
هیچ خردى چون خود را به نادانى زدن نیست .
و
(لا حِلْمَ كَالتَّغ افُلِ)
هیچ بردباریى چون تغافل نیست .
بـر ایـن اسـاس ، مـدیـرى كـه در بـرابـر لغـزش هـاى هـمـكـاران خـود،اصل تغافل را در پیش گیرد، در واقع ، خرد و بردبارى را تواءمان ساخته و به شریف ترینخُلق دست یافته است . چنان كه همان حضرت فرمود:
(اَشْرَفُ اَخْلا قِ الْكَری مِ تَغ افُلُه عَمّ ا یَعْلَمُ)
شریف ترین خوى انسان كریم ، چشم پوشى از خطاهایى است كه مى داند.
كـلمـه آخـر ایـن حـدیـث ، بـه ایـن نـكـتـه تـصـریـح دارد كـهتـغـافـل مـنـحـصـر در خـطاهاى دیدنى نیست بلكه خطاهاى شنیدنى ، گزارشى و مانند آن را نیزشامل مى شود.
تجربه نیز نشان داده است كه به كارگیرى اصلتـغـافـل ، بـر كـارآیـى سـازمـان و مـحـبـوبیت و موفقیت مدیر مى افزاید و در واقع باید گفت ؛تـغـافـل ، نقشى اصلى در مدیریت دارد، هر مدیرى آن را به كار گیرد، موفقیت بیشترى كسب مىكند و هر كس از آن فاصله بگیرد، به همان اندازه از موفقیت فاصله گرفته است .

آثار و بركات

اصل تغافل وقتى بجا مورد بهره بردارى قرار گیرد، آثار ارزشمندى در پى دارد:

موفقیت فراوان

امام زین العابدین (ع ) در وصیتى به فرزند خویش مى فرماید:
(اِعـْلَمْ ی ا بـُنَىَّ اَنَّ صَلا حَ الدُّنْی ا بِحَذ افی رِه ا فى كَلِمَتَیْنِ؛ اِصْلا حُ شَاءْنِ الْمَع ایِشِ مِلْءُمِكْی الٍ ثُلْث اهُ فِطْنَةٌ وَ ثُلْثُهُ تَغ افُلٌ...)
پـسـرم ! بـدان كـه صـلاح دنـیـا بـه طـور كلّى در این دو كلمه است ؛ اصلاح امور زندگى چونپـیـمـانـه لبـریـزى اسـت كـه دو سـوم آن را زیـركـى و یـك سـوم آن راتغافل آكنده است .
بـه فـرمـوده امـام سـجاد(ع ) یك سوم موفقیت هاى همه مدیران ؛ در خانه ، اداره ، كارخانه ، جنگ ،سازمان و... مرهون رعایت اصل تغافل است و چنین دست آوردى ، بسیار مهم است .

حفظ انسجام سازمان

خـرده گـیـرى ، پرخاش ، زخم زبان و بازخواست هاى گاه و بى گاه افراد هر مجموعه توسطمدیر، سبب از هم گسیختگى ، عدم امنیت و در نهایت ، نابودى آن مجموعه مى گردد؛ چرا كه رابطهصـمـیـمـانـه و وحـدت آفـریـن مـیـان مـدیـر و زیـرمـجـمـوعـه بـه تـدریـج رو بـهتـحـلیـل گـذاشـتـه ، قـطـع مـى شـود و بـهـتـریـن راه مـبـارزه بـا چـنـیـن آفـتـى ،تغافل است . تغافل ، تا حدود زیادى ، حریم میان مدیر و زیردستان را حفظ مى كند. از چالش هامى كاهد و آنان را رو در روى یكدیگر قرار نمى دهد.

خوش نامى

هـر مـدیـرى بـه طـور طبیعى خواهان خوش نامى خود و سازمانش مى باشد و از بدنامى و نكوهشدیگران در هراس است . یكى از آثار خوب تغافل ، خوش نامى است . امام على (ع ) مى فرماید:
(تَغ افَلْ یُحْمَدْ اَمْرُكَ)
تغافل كن تا كارت مورد ستایش قرار گیرد.
چـشـم پـوشـى و بـزرگـوارى مـدیـر، هـمـكـاران مـجـمـوعـه را بـه مـبـلّغـان خـوبـى هـاى اوتبدیل مى كند.

زندگى گوارا

اگـر انـسـان در مـجـمـوعـه هـایـى كـه بـه شـكـلى در آن هـا عـضـویـت دارد مـانـنـد خـانـواده ، محله،مـحل كار، كاروان مسافرتى ، محل تحصیل و... بخواهد عینك ریزبینى به چشم بزند و به كاردیـگـران خـرده بـگـیـرد، هـمـه عـمـرش را بـایـد صـرف چنین كارى نماید و هیچ گاه به كارهاىاصـولى و اهـداف زنـدگـى خـود نـائل نمى شود. علاوه بر آن باید همواره با اعضاى خانواده ،همشهریان ، همكاران و... درگیر باشد و زندگى خود را در پاى آن تباه سازد. چنان كه در سخنحكیمانه امیر مؤ منان (ع ) آمده است :
(مَنْ لَمْ یَتَغ افَلْ وَ لا یَعُضَّ عَنْ كَثی رٍ مِنَ الاُْمُورِ تَنَغَّصَتْ عی شَتُهُ)
هـر كـس تـغـافـل نورزد و از بسیارى از امور [خلاف دیگران ] چشم نپوشد، زندگى اش تلخ مىگردد.

حفظ حرمت

مـدیـر در مـجـمـوعه تحت امر خود باید از احترام كافى برخوردار باشد تا بتواند از عهده ادارهسـازمـان بـه خـوبـى برآید. خرده گیرى و ایراد و پرخاش و گاهى تنبیه و جریمه به خاطراشـتـباهات و سهل انگارى هاى عادى و كم اهمیّت ، هیبت و احترام مدیر را مى شكند و در نتیجه شرطلازم مـدیـریـت را از كـف مـى دهـد. بـراى مـصـون مـانـدن از چـنـیـن آسـیـبـى بـایـد بـهاصل تغافل تمسك جست ؛ چنان كه امام صادق (ع ) مى فرماید:
(اَعْظِمُوا اَقْد ارَكُمْ بِالتَّغ افُلِ)
قدر خود را با تغافل بزرگ دارید.

من در جستجوی قطعه ای از آسمان پهناور هستم كه از تراكم اندیشه های پست تهی باشد                                                                مسعود خادمی                                        
سه شنبه 16/6/1389 - 19:30 - 0 تشکر 228973

با سلام

از همه مهمتر

عشق و محبت به پاببن دستیاش

 

 

 

سه شنبه 23/6/1389 - 9:27 - 0 تشکر 230977


ممنون مسعود جان خدایی سنگ تموم گذاشتی
خیلی کامل و جامع همه چیز رو اوردی
مفید و قابل استفاده بود شدید

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
سه شنبه 23/6/1389 - 9:29 - 0 تشکر 230979

regnant2020 گفته است :
[quote=regnant2020;483889;228973]با سلام

از همه مهمتر

عشق و محبت به پاببن دستیاش

خدایی گل گفتی رگننت جان

این یکی از مهمترین خصوصیات یه مدیره

اما متاسفانه اکثرا ندارن و فقط موقعیت خودشون و اطرافیان وابسته به خودشون رو در نظر می گیرن

خورشید آرزوی منی گرمتر بتاب
يکشنبه 21/9/1389 - 15:12 - 0 تشکر 261255

سلام
تا وقتی فامیل بازی و پارتی بازی تو مملکت ما هست چیزی به نام اخلاق مدیر یا وجود نداره یا اگه داشته باشه آنقدر کم هست که تأسف باره.
ولی یه مدیر باید از همه بخش های کاری چیزی بدونه و وجدان کاری داشته باشه، و مهمتر از اینها باید رشته تحصیلیش مدیریت باشه که متأسفانه تو مملکت ما تنها کسانی که مدیر نیستند اونهایی هستند که تخصصشون مدیریته.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.