تبیان، دستیار زندگی

سلام

در این تاپیک قصد دارم تا اسلام رو بهتر بشناسم، در حقیقت قصد دارم اسلام رو نقد کنم، البته می دونم که اسلام برحقه ولی این دلیل نشد که چون برحقه ویا اینکه ما اعتقاد بر حقانیتش داریم دیگه نقدش نکنیم.

من می خواهم به کمک شما دوستان عزیز سوالها و ایراداتی که از دین اسلام در ذهن ها هست رو بیان کنم وهرکس که تونست با دلیل عقل و منطق ویا هر منبع دیگه ای بجز قرآن ، احادیث ، روایات و اعتقادات اسلامی، به اونها جواب بده.

پس لطفا نظرات و انتقادات خودتون رو بدون تعارف و کاملارُک و شفاف بیان کنید تا این سوال و جوابها کاملترو قانع کننده تر باشند. حتی اگر علاقه ای به این بحث ندارید حتما سوالی با موضوع نقد اسلام بنویسید، شاید سوال شما چراغی را در دل و دیده من یا هر خواننده دیگه ای روشن کنه.

این را هم بگویم که من نه طلبه ام ونه متدینی که بتوان نام مومن برویش گذاشت و همونطور که گفتم برای آگاهی و شناخت بیشتر اسلام این چنین بحثی رو راه انداختم.

اینجا هم من وهم شما سوال می پرسید و شما پاسخ می دهید و اگرهم احتمالا کسی نتوانست به سوالی جوابی قانع کننده  دهد از کسی که اطلاع کاملتری دارد سوال خواهیم کرد تا بحث هرچه داغتر و آموزنده تر شود.

خوب، شروع کنید...

سلام دوستان

جناب mtrhz یه چیز جدید فهمیدم در مورد اینکه حضرت علی در موقع نماز انگشترشون را به گدا می بخشن . در واقع خداوند به حضرت علی "ع" ندا می رساند که انگشتر خود را به سائل ببخش و در آن موقع حضرت علی صدای سائل را نمیشنود بلکه صدای خدا را میشنود.

سلام

من بشدت با این موضوعی که فرمودید مشکل دارم. این یعنی پارتی بازی و بعبارتی میشه یه نوع ظاهرآرایی و ظاهرگرایی دونستش؛ بنظر من که یه همچین چیزی امکان نداره...

اگه میشه بیشتر توضیحش بدین و ازش دفاع کنین... بنظر من اگه واقعا این باشه فقط میتونه یه دلیل داشته باشه که اون هم زیاد قانع کننده نیست، اما دوست دارم توضیحات بیشترتون رو دراین باره بدونم...

دوستان عزیزی که سوالاتی درباره اسلام دارن مطرح کنن تا هرکدوم از عزیزانی که آگاه هستن بیان و جواب بدن، این بسود هممونه... 

ممنون

یاحق

مجتبی 

سلام دوستان

آقای mjtrhz چرا با این موضوع مشکل دارید اگه یه خورده بیشتر تفکر میکردید مشکلتون حل میشد . شما میگید این یعنی پارتی بازی خوب قبول آدما معمولا پارتی کی میشن‌ ؟ خوب پارتی آشناهاشون . حضرت علی آشنای خدا بوده . به عبارت دیگه حضرت علی "ع" به اون مرحله ای از عبادت خدا رسیده بودن که خدا راحت باهاشون ارتباط برقرار میکردن آخه عبادت مراحلی داره که آخرین مرحله اش که حضرت علی هم بهش رسیده بودن فنا فی الله است . پس ولایت الهی به چه معناست ؟ یعنی اینکه فرد به مرحله ای میرسه که تدبیر تمام امور فرد به دست خداست . خدا خود میفرماید مرا اطاعت کنید تا شما را اطاعت کنم . امیدوارم قانع شده باشید .

اما بنده یک سوال دارم : چرا ما در شبانه روز 17 رکعت نماز میخونیم حکمتش چیه ؟ چرامثلا 20 رکعت نمیخونیم ؟

سلام خدمت همه دوستان عزیز
خدمت دوست عزیز، خانم زهره آقایی باید عرض کنم که حق با شماست، حضرت علی به درجه ای رسیده بودن که با خدا در ارتباط بودن. شکی در این نبوده و نیست. مشکل اینجاست که اگه قرار بر پارتی بازی باشه، این از شأن و منزلت امام کم میکنه. از این گذشته، وقتی خدا میاد با یکی از بنده هاش پارتی بازی میکنه یعنی اینکه باقی رو نمیخواد و یا چیزی در همین حدود؛ درحالیکه اینطور نیست و در حقیقت این ماییم که از پارتی بازی ها خدا استفاده یا بهتر بگم، سواستفاده میکنیم. بقول یکی از دوستانم که به طنز میگفت فلانی خیلی پروندش سیاهه، اینم که تا حالا زنده مونده و نیومدن خِرِش رو بگیرن ببرن جهنم، قاچاقی زندست... پارتی و پارتی بازی در حد و حدود بزرگانی مثل امیرالمونین نبود؛ ایراد من بر این نظریه اینجاست ولاغیر...
خداوند انسان را آفرید و روح خود را ضمیمه وجودش کرد. چرا؟ چون اینطوریه که صاحب اختیاراتی میشه که میشه اشرف مخلوقات. انسان بعدی بشدت بزرگتر از بعد مادی داره، چیزی که هرکس قادر به درک و رویتش نیست. بذارید مثال بزنم؛ اگه دیده باشید توی بعضی از کلاسهای کنکور، برای تست زدن میگن اگه یه سوال رو خوندی و همون لحظه حتی قبل از خوندن همه گزینه ها یه چیز به ذهنت رسید بی بروبرگرد همون رو بزن. میشه گفت این قسمتی از همون بعد ماورائیه که گفتم. (البته اکثر اوقات این برمیگرده به حافظه، اما اگه کسی قسمت مربوطه رو نخونده باشه چی؟ چیزی که برای خودم یکبار پیش اومد) ویا دقت کردین گاهی یکی رو میبینین که تا حالا به عمرتون ندیدین و نمیشناسیدش، وقتی میاد نزدیکتون مثلا تو اتوبوس میشینه، هرچقدر هم که استرس داشته باشین، همشون یهو از دلتون میره؟ و یا همین عشق (درحالتهایی خاص)... چیزهای دیگه ای هم هست که میشه گفت اما فکر میکنم کافی باشه...
ما هممون خدایی هستیم. اگه یکی بهم بگه اگه تو الان این حرف رو بزنی دله دوستت نسبت به شرایطی که الان توشه میشکنه، خوب مگه من آزار دارم که بشکنم دلشو؟ اگه به همین دیکتاتورها آیندشون رو نشون میدادن دیگه دیکتاتور نبودن... ووو
اگربخوایم از بعد ماورائی ببینیم این نتیجه پرورش ذهنیه که طبیعتا در پی دین و پاکی روح میاد که توی این زمینه ها کی برتر از امام علی –علیه السلام !!؟؟
البته من به هیچ وجه حضور خدا رو نفی نمیکنم اما دیدگاه شما رو به اون شکلی که بیان کردین قبول ندارم...
در مورد سوال هم ممنون، خیلی سوال خوبیه و زیاد هم شنیدمش. من که چیزی نمیدونم، از دوستان هرکی میدونه جوابش رو بده...
"چرا ما در شبانه روز 17 رکعت نماز میخونیم حکمتش چیه ؟ چرامثلا 20 رکعت نمیخونیم ؟"
اصلا چرا باید قبل از هر بخشی از شبانه روز نماز بجا بیاریم و اینکه چرا مساوی تقسیم بندی نشدن؟ چرا صبح دورکعت داره درحالیکه ظهر چهارتا؟...
بازهم ممنون از حضورتون... به امید دیدار بیشتروبیشترتون توی انجمن...

و یه سلام هم خدمت حیات طیبه گرامی...
ممنون از نقدتون اما من هم دلایلی مخصوص به خودم رو داشتم و دارم.
حقیقت امر اینجاست که من قصد داشتم این مبحث رو توی بخش عمومی باز کنم تا اینجوری عزیزانی که به هر شکل ممکنه سوالات و شبهاتی درباره اسلام براشون پیش اومده باشه و البته علاقه ای به گشت و گذار در مسائل و محافل دینی ندارن، بیان و اینجا خیلی دوستانه و دور هم به بررسی بپردازیم. اما نمیدونم چرا از قسمت معارف سروکلش پیداش شد!...
از این مهمتر هم قصدی داشتم و همچنان دارم... احتمال زیاد تا حالا توی محافل مذهبی ای که جوون ترها توی مساجد ویا هرجا مثل مسجد باهم برگزار میکننشرکت کردین و یا حداقل دیدین. با این یه خورده تجربه که من توی این چند سال عمرم که از بین عوام (چه مذهبی چه غیر) به این نتیجه رسیدم که اینجور محافل به نوعی خشکن. شاید واقعا اینطور نباشه اما این محفل برای یکی که تازه میخواد ببینه که توی مذهب چه خبره خیلی ثقیله. این دوتا مشکل رو بعهده داره. یکیش دفع فرد از دین و جامعه دین مداره، چیزی که کاملا طبیعیه. دوم تولد ذهنیت های غلط درمورد دین و مندینین. بذارید بیشتر توضیح بدم.
نمیدونم تا حالا شده که کسی داره کاری رو میکنه که دین نفی کرده، شما سعی کنین راهنماییش کنید و بگید که به فلان دلیل و برهان که فلان معصوم یا بزرگ گفته این کار شما ایراد داره، یا نه! اگه انجام داده باشین میفهمین که برداشتش از شما و کلا دین چیه... اکثر این نوع مردم فکر میکنن که دین دست و پا گیره. یعنی اگه دین دار شدی باید همه علوم فقه و چی و چی و چی رو کاملا بلد باشی و از حفظ. باید عین کتب و دست نوشته های پیشین رفتار کنی، و از اونجاییکه معتقدی پیشینیان انسانهای پاکی بودن دیگه نباید تحقیقی دراین باره بکنی و این یه جور کفر محسوب میشه... همونطور که میدونید واقعا یک همچین چیزی نیست و این بیشتر به ادیان خودساخته که بیشتر توی شرق میبینیم به وفور دیده میشه. اسلام به هیچ وجه اینطور نیست اما ...
من به عینه مسلمونهایی رو دیدم که دلیلشون فقط اینه که بزرگا گفتن. کسایی رو دیدم که که اگه جامعه شون مسلمون نبود، مسلمون نبودن. کسانیکه جوونیشون رو دارن به آزادیهایی غلط میگذرونن و مذهب میذارن برای دوره میانسالی و پیری که دیگه نیازی به آزادی های خاص ندارن. دیدم جوونی رو که نمازش رو نمیخوند و درجواب سوالم گفت "میذارم تا بعد از چهل سالگی و اصلا بعد از بازنشستگیم همشو یکجا میخونم"... بنظرتون دلیل این برداشتها چیه؟ غیر از اینه که ما جماعت مسلمون سعیی برای ترویج قسمت خودمحوری دین نکردیم. ما روشنفکر بودن رو توی بسته بندی میدیم دست مردم نا آشنا... توی همه این انجمن و انجمن قرآن و عترت، هرجا بحثی به میون اومده، عزیزان لطف کردن و جوابی که یه بزرگ بهش داده رو قرار دادن؛ این خوبه اما ذهن من چی؟ اینکه یه بزرگواری یه زمانی پیدا شده و یه چیزی رو برحسب زحماتش گفته دلیل نمیشه که من ساکت و خاموش و راکد باشم. بنظر من این کفره که فکرت رو مختص حفظیات کنی و وابسته به ذهن دیگران باشی. اینکه از روی یه نوشته دلیل برای منطقی بودن یک چیز بیاریم کار سخت و شاقی نیست، اونیکه خودش به یه نتیجه میرسه میتونه مسلمون واقعی تری باشه، چون تونسته یه اصل از مسلمونی رو یاد بگیره و عملا یاد بده...
...
من چندین بار گفتم، بازم میگم که هیچ کدوم از مباحث این تاپیک تموم شده نیست؛ هرکی هرچی به فکرش رسید که باید بگه، بگه، هممون استفاده میکنیم. من همش کیگم که دوستان اگه یاری کنن میشه بجاهای خیلی خوبی رسید؛ درسته که من چیز زیادی نمیدونم اما میتونم گاهی یه چیزهایی هرچند جزئی بگم. و اینکه این تاپیک مال من نیست، من فقط بانیه این کارم...
البته حالا که دوباره دارم فکر میکنم و به تناسب محیط فکر میکنم اگه یه تاپیک برای ذکر جوابهای بزرگان دین ترتیب داده بشه خیلی زیبا و جذاب و کاملتر میشه؛ حق با شماست. این کار بعهده خودتون چون من زیاد دسترسی به این نوع منابع ندارم (والبته کمبود فرصت شدیدی هم دارم)... البته باید بین طرح هر سوال تا ثبت جواب بزرگان دین توسط یک عزیز فاصله باشه تا از تراوشات فکری بچه ها استفاده بشه. اینطوری بنوعی آموزش فکری و ریشه ای اسلام هم تلقی خواهد شد...
...
در مورد حضرت علی –علیه السلام- و اون سائل، باز هم حق با شماست؛ اما بنظرتون در اون محیطی که صحبت میشد، چیزی پایین تر و ساده تر از حد گفتم؟ بنظر خودم در حدی بود که بچه ها بحث رو کشونده بودن و... والبته این هم تصور من بود، هرچند ساده و معمولی... راستی جواب خودتون چیه؟...
امام هم از ما بود و مثل ما؛ چیزی که پیامبر در ابتدای بعثتش و توی کتابش آورده. ایشان تنها به پرورش روح و تن پرداختند و به مرحله ای رسیدن که معصوم نامیده شدن (و البته یاری های هم از جانب خدا بود که منکر نیستم اما صلاح نمیدونم در موردش از دید یک یاری خشک و خالی و فقط یه لطف الهی بررسی بشه)
اصلا یه سوال؛ چرا "اصل بنای وجود عالم بشریت با تمام قوا و وسعتش اهل بیت عصمت هستند"؟ مگه این بزرگان چی دارن که این شدن؟...
من گفتم که راه اندازی اینجا برای آموزش خودم و بچه ها بود. مثلا خود شما فرمودید که " خدا ادیان مختلف رو یکی یکی هر کدوم رو نازل کرده."... میدونم ناخدا آگاه بوده اما برای مثال بد نیست بگم... خدا یک دین رو فرستاد نه "ادیان" رو. قصد من برطرف کردن اینطوری سوالات بود...
درکل فرمودید "خدا ادیان مختلف رو یکی یکی هر کدوم رو نازل کرده . هر کدام به خاطر میزان سواد . درک . شعور و .... مردم در هر زمان خاص . این ادیان باید هرکدام به مثل یک دوره تحصیلی با مردم رفتار میکردند . مثل دبستان . راهنمایی. دبیرستان . پیشدانشگاهی.دانشگاه . فوق دیپلم . لیسانس . فوق و....اگر ادیان مختلف رو این طور برای خودمون حلاجی کنیم میبینیم بک نتیجه و هدفی درش هست و اون رسیدن به سعادت و رشد و تکامل است که در پایان دوره تحصیلات به بشر داده میشه."
بله درسته اما اگه بحث مربوط به این سوال رو که بین من و جناب نظری عزیز صورت گرفته بود رو مطالعه کنین میبینید که آقای نظری این رو بیان کردن و من هم جوابی به ایشون دادم... در حقیقت اصلا مشکل من این نیست؛ مشکل من نبود یه دوره تکمیلی (و یا یادآوری) پیش از ظهور منجی بشریت و بعبارتی بعد از همون پایان دوره تحصیله... البته خودم هم جواب درستی براش ندارم و توقعی هم ندارم که این سوال من رو خوب متوجه نشین...
...
دقیقا انگشت گذاشتین روی مشگل من." البته اگر بشناسیم و همین طور تنها بیانش نکنیم"... دقیقا منظور من هم همینه...
از توی این قسمت از صحبت هاتون یه سوال پیش اومد. چرااسلام " کاملترین دین و در واقع نتیجه دهنده تمام دوره های قبل است"؟... اینکه مسیحیت و یهودیت تاییدش کردن دلیل نیست. اینکه من و سه چهار نفر دیگه بگیم یک نفر آدم و خوبیه، اون آدم خوب میشه؟... از طرفی توی هیچ کدوم از این دو(و یا دین در قبل از اینها) چیزی مثل مشروب رو کاملا نفی نکردن، و بعبارتی یک نوع اشتباه داشتن؛ پس قاعدتا میتونن یه اشتباه دیگه اینبار در تصدیق اسلام، داشته باشن، نمیتونن؟...
والا من همینقدر به فکرم رسید، واقعا خوشحال میشم و استقبال میکنم اگه کاری مفیدتر و جامع تر از این توی انجمن داشته باشیم... از طرفی همونطور که گفتم یکی از اصول اسلام درست فکر کردنه و من هم سعی در پرورش همین قوه رو دارم (البته نمیدونم چقدر کارم درست بوده و موفق بودم)...
و اینکه واقعا حرفهاتون مفید بود، و همیشه هم بوده...
منتظر حضور بیشتر شما و همه عزیزان تبیانی توی این انجمن هستم...
یاحق
مجتبی

...

سلام

حیات طیبه عزیز، چرا این سوال به فکرتون رسید؟... والا منظورتون رو خوب متوجه نشدم اما میتونم بگم که بگی نگی علاقه دارم و بدم نمیاد اما از اصطلاحات و لغات گنده و عجیب غریب نه خوشم میاد و نه زیاد سردرمیارم، در حدی ساده میتونم در سوال و جوابها شرکت کنم (البته سعی میکنم، اما خیلی وقتها اطلاعات ناچیزم اجازه نداده)... منظورتون از اینکه "از کجا آب میخوره" چیه؟ خوب نفهمیدم که چی میخواید...  (یه چیز خارج از گود؛ من چیزی ناصاف و کدر ندارم. یا میگم یا نه؛ همین)

خوب! حالا که شما پرسیدی منم یکی بپرسم که بی حساب شیم... صاف و روشن بگید ببینم، کنکور دارید؟...

امیدوارم همیشه ببینمتون، البته موفق و شاد...

یاعلی...

مجتبی