• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 15137)
شنبه 17/9/1386 - 0:36 -0 تشکر 18782
چرا اسلام...؟

سلام

در این تاپیک قصد دارم تا اسلام رو بهتر بشناسم، در حقیقت قصد دارم اسلام رو نقد کنم، البته می دونم که اسلام برحقه ولی این دلیل نشد که چون برحقه ویا اینکه ما اعتقاد بر حقانیتش داریم دیگه نقدش نکنیم.

من می خواهم به کمک شما دوستان عزیز سوالها و ایراداتی که از دین اسلام در ذهن ها هست رو بیان کنم وهرکس که تونست با دلیل عقل و منطق ویا هر منبع دیگه ای بجز قرآن ، احادیث ، روایات و اعتقادات اسلامی، به اونها جواب بده.

پس لطفا نظرات و انتقادات خودتون رو بدون تعارف و کاملارُک و شفاف بیان کنید تا این سوال و جوابها کاملترو قانع کننده تر باشند. حتی اگر علاقه ای به این بحث ندارید حتما سوالی با موضوع نقد اسلام بنویسید، شاید سوال شما چراغی را در دل و دیده من یا هر خواننده دیگه ای روشن کنه.

این را هم بگویم که من نه طلبه ام ونه متدینی که بتوان نام مومن برویش گذاشت و همونطور که گفتم برای آگاهی و شناخت بیشتر اسلام این چنین بحثی رو راه انداختم.

اینجا هم من وهم شما سوال می پرسید و شما پاسخ می دهید و اگرهم احتمالا کسی نتوانست به سوالی جوابی قانع کننده  دهد از کسی که اطلاع کاملتری دارد سوال خواهیم کرد تا بحث هرچه داغتر و آموزنده تر شود.

خوب، شروع کنید...

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
سه شنبه 16/11/1386 - 2:22 - 0 تشکر 28478

سلام دوستان

ازت ممنونم sokot2عزیز که باز هم بزرگواری کردی و نظر و جواب نوشتی، دستت درد نکنه.

در مورد قسمت اول جوابت همونطور که گفتم با نظریات وجواب محمود نظری عزیز موافقم، اما یه چیزی که از جواب شما احساس کردم و فکر میکنم بد نیست اگه بگم اینکه شما به یه خورده اشتباه برخوردید واون اینکه ما اینجا اسلام رو تحلیل میکنیم نه مسلمانان رو. البته این طرز فکرو دقدقه خاطر شما قابل ستایشه اما به اسلام خیلی از ما مسلمونها ایراداتی وارده که حتی نمیشه درموردش فکر کرد چه برسه به اینکه بخوایم بهش انتقاد هم بکنیم، مسلمونها اگه اسلام رو درست اجرا یکردن و به عبارتی مسلمون بودن الان ما داشتیم توی زمینی تمام اسلامی با حاکمیت حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف زندگی می کردیم، نه....

در مورد جوابتون به موضوع مربوط به ذوالقرنین باید بگم که متاسفانه هنوز کامل نخوندمش (دلیلش رو از روی ساعت ثبت این مطلب باید حدس بزنید) اما همون قدرش که خوندم یه سوال برام پیش اومد؛ اینکه از کجا فهمیدید که ذوالقرنین کورش بوده؟... من هم شنیدم که خیلی ها ذوالقرنین رو کورش میدونن و ... اما منبعی براش پیدا نکردم، میشه منبعتون رو بگید!...

بازهم از دوستانی که اطلاعاتی در مورد سوالات و جوابهاش دارن و یا حتی خودشون در مورد اسلام سوالاتی دارن که جوابش رو نمیدونن، اگه بخاطر کمک به من نمیخوان همکاری کنن بخاطر خودشون و اونی که اون بالاست دستگیری کنن، ممنون میشم.... از همه دوستان عزیزتر از جانم که تا اینجا چراغ اینجا رو روشن نگه داشتن خیلی خیلی تشکر میکنم.... منتظر همه هستم، از صغیر تا به کبیر...

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
سه شنبه 16/11/1386 - 11:18 - 0 تشکر 28516

سلام علیکم

شرمنده از اینکه نوشته ی قبلیم بد تایپ شد. همان طور که گفتم این که می گن ذوالقرنین کوروش کبیر است را خود من هم هنوز مطمئن نیستم. این اثبات هایی که شده را لطفا بخوانید.البته باز هم شاید جای شک باشد.منبع من برای این سنوات کتاب کوروش پیام آورکبیر است. ودر مورد سد یاجوج وماجوج هم مطلبی نوشته ام می توانید آن را بخوانید.باز هم شرمنده از اینکه نوشته ی قبلیم بد تایپ شده.التماس دعا

       صادقی

سه شنبه 16/11/1386 - 14:46 - 0 تشکر 28555

با سلام

اسلام، رشد، تكامل، هم از آن كلمه‏هایى هستند كه بسته بندى شده به ما هدیه شده‏اند، بدون آنكه آنها را یافته باشیم، با آنها به بازى نشسته‏ایم.

در برابر دیگران كه مى‏گویند براى چه آفریده شده‏ایم، خیلى پر طمطراق و شتاب‏زده مى‏گوییم براى تكامل! و طرف بدون اینكه مفهومى از خودش، از استعدادهایش، از نقص‏ها و كمبودها و نیازهایش و از شكل گرفتن‏ها و به اوج رسیدن استعدادهایش، در نظر داشته باشد، زبانش بند مى‏آید و مبهوت نگاه مى‏كند.

و اگر عصیان‏گرتر و طوفانى‏تر باشد، با خستگى مى‏پرسد، خوب اصلاً تكامل براى چه؟ چرا تكامل پیدا كنیم؟ من نمى‏خواهم به كمال برسم.

این هر دو عكس العمل از آنجا مایه مى‏گیرند كه هنوز معناها را ندیده، به كلمه‏ها رسیده‏ایم و به جاى همپایى و همراهى، كلمه‏ها را به یكدیگر هدیه داده‏ایم و مطالب را بسته بندى شده براى هم، پرت كرده‏ایم.

در حالى كه براى شناخت اینكه براى چه هستم، باید بدانم با چه چیزهایى هستم. از وسائلى كه در یك اطاق هست مى‏توان كشف كرد كه این اطاق براى چیست و براى چه آفریده شده. از استعدادها و نیروهاى انسان هم مى‏توان كشف كرد كه او براى چیست و براى چه آفریده شده است.

انسان در یك مرحله خودش را كشف مى‏كند و در یك مرحله، این معدن را استخراج و تصفیه مى‏كند و در یك مرحله به استخراج شده‏ها و آهن‏هاى تصفیه شده، شكل مى‏دهد و آنها را به صورت ماشین‏ها و ابزارهاى گوناگون در مى‏آورد و به تكامل مى‏رساند. ولى مسأله در همین‏جا خلاصه نمى‏شود كه پس از شكل گرفتن و به تكامل رسیدن، نوبت رهبرى كردن و جهت دادن به ماشین‏هاى تكامل یافته، مى‏رسد.

به اینگونه بود، كه یافتم انسان براى مسأله‏اى بالاتر از شكل گرفتن و تكامل یافتن باید بكوشد، چون تنها این كافى نیست كه شكل بگیریم و در ابعاد وسیع ماده و معنا تكامل پیدا كنیم، زیرا با این تكامل یافتن، مسأله‏ى بن‏بست و عبث و پوچى زودتر پیش مى‏آید و عمیق‏تر، مطرح مى‏گردد.

كسى كه بهترین ماشین را و شكل گرفته‏ترین وسیله‏ها را و تكامل یافته‏ترین مركب‏ها را با خود دارد مسأله‏ى بن‏بست و ترافیك و محدودیت‏ها را بیشتر احساس مى‏كند و عمیق‏تر مى‏فهمد.

چهارشنبه 17/11/1386 - 1:27 - 0 تشکر 28650

سلام دوستان

مجتبی

خیلی ممنون که هنوز همراهی تون رو دریغ نکردین. sokot2عزیز ممنونم و خواهش میکنم چوبکاری نکن، همینقدر که لطف کردی و جوابی برای سوالم نوشتی کلی جای تشکر داره که این زبون قاصره. بازم ممنون.

و تشکر ویژه از دوست جدیدمون ساحل ارام عزیز، هم بخاطر قدم رنجه شون وهم بخاطر این متن خیلی زیباشون؛ فکر نمیکنم دیگه از این بهتر بشه هدف این تاپیک رو توضیح داد، خیلی ازت تشکر میکنم.

درضمن من توی پست آخریم توی صفحه قبل یه سوال جدید رو یادداشت کردم که در زیر کپی کردم و دوست عزیزم Sokot2 هم یه سوال توی پست یکی مونده به آخرشون مطرح کرده بودن  که نمیدونم کجاست، مثل اینکه توی ویرایش متن اون قسمت حذف شده، دوباره میخونم اگه بود دوباره نویسی میکنمش؛هرکس جوابی داره ارائه کنه. این رو هم بگم مباحث قبلی شاید کامل شده باشن اما بسته نشدن، اگه خواستین درباره اونها هم میتونید اظهار نظر کنید، درهر صورت ممنون میشم.

از دلایلی که برای تبلیغ دین چندین پیامبر آمدند یکی پایین بودن سطح درک انسانها اولیه بود و دیگری استمرار در دعوت. حالا سوال اینجاست که چرا خدا بعد از اسلام پیامبردیگری را نفرستاد و اسلام را آخرین و کاملترین حالت دین اعلام کرد؟ بنظر شما سطح درک انسانهای امروزی با این برتری ای که نسبت به انسانهای آن دوران (بخصوص اعراب آن دوران) دارد، اگه یه شکل از دین رو که با علم امروزی و با زبان امروزی بیان میشد رو میدید تاثیر بیشتر و پیروان بیشتری رو جذب نمیکرد؟ آیا با این کار استمرار در دعوت حالت کاملتری رو نمیداشت؟ با این کار قدری شکل دستورات دین (قرآن و احادیث) شیواتر و برداشت آن برای عوام راحتتر میشد، آیا همین از گمراهی جلوگیری نمیکرد؟

منتظر همه دوستان هستم... کوچیک و بزرگ...

یاحق

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
چهارشنبه 17/11/1386 - 22:20 - 0 تشکر 28812

سلام!

چه لزومی دارد که دعوت به سوی خداوند که همان برنامه دین است تا آخر دنیا وجود داشته باشد ودر هر دوره ای یک دین وپیامبر جدید بیاید؟ دقیقا الان کاری که علمای دین می کنند همین است که اسلام را به شیوه ی نوین ارائه دهند وبرای مسلمانان به خصوص جوانان متناسب با سطح درک آنها ارائه دهند.درضمن اسلام هم به خاطر این آمد .اگر قرار بود پیامبر دیگری بیاید آن نیز می بایست غائب باشد.به نظر شما چرا امام زمان (عج) غائب است؟ دیگر در این زمان نمی شود پیامبر یا راهبری جدید بیاید ودر بین آدمهای این دوران زندگی کند،چرا که امکان قتل و . . وجود دارد.این دوران مثل عصر اسلام نیست که حرف حدیث های تازه می شنیدند.در عصر ما همان طور که گفتید نوع تفکر ونگرش بشر خیلی پیشرفت کرده ونمی پذیرد تفکر دیگری را. تا زمانی که می شود دین خود(اسلام) را با روش نوین ارائه ونشان داد دیگر چه لازم است پیامبر ودینی جدید پیدا شود.

متن قبلی من به علت ویرایش حذف شده بود.بله سوالی پرسیده بودم.که

فکر کنید من یک مسیحی یا اصلا کمونیست هستم. می خواهم بدانم شما که می گویید امام زمانی دارید ودر بین شماست.به امور شما رسیدگی می کند کجاست؟ هر کس آدرسی دارد. آدرس امام زمان شما کجاست من می خواهم بروم پیشش؟ لطفا آدرس دقیق آن را بگویید؟

یا حق

                                                          صادقی

جمعه 19/11/1386 - 3:16 - 0 تشکر 28996

به نام تنها دلیل زندگی

سلام دوستای خوبم

آقا مجتبی عزیز مجدداً به خاطر پیگیری و سؤالات مفید و مهمی که مطرح می کنین،ازتون تشکر می کنم.

در مورد شک و تردید نسبت به پیامبری زرتشت: باور کنید دلایلش رو یادم نیست،اما مثل اینکه توی قرآن کلمه ای هست که نشون میده زرتشت پیامبر الهی بوده؛به هر حال این مطلب خیلی هم مهم نیست،با اجازتون ازش رد میشیم.

در مورد آخرین دین بودن اسلام: دوستای خوبم اگه به تاریخ و سیر تحول ادیان آسمانی توجه کنیم متوجه میشیم از ابتدای خلقت انسان،خدا پیامبران رو برای راهنمایی اون فرستاده تا اونو در مسیر کمال هدایت کنن.بشر در طول زمان کم کم متحول می شد و سطح درک و فهمش بالاتر می رفت؛به همین دلیل در هر دوره با توجه به ظرفیت و شرایط جامعه پیامبری تشریعی یا تبلیغی برانگیخته می شد و سطح تعلیماتش رو بالاتر می برد.تا زمان پیامبر اسلام که بشر از لحاظ فکری به بلوغ فکری رسید و این دین به عنوان آخرین دین و پیامبر اسلام به عنوان آخرین دریافت کننده مستقیم وحی الهی برگزیده شد.خب تشخیص اینکه آیا بشر اون زمان به بلوغ فکری کافی برای پذیرش دین آخر الهی رسیده بود یا نه رو می شه با کمی دقت به اصحاب و تربیت شدگان مکتب پیامبر اسلام فهمید.مسلماً شما هم با من موافقید که اصحاب(البته اصحاب واقعی) پیامبر از هر لحاظ انسانهای فرهیخته و کاملی بودن که پیامبر هم این مورد رو در مورد اونها بارها و بارها تأیید کردن.از طرف دیگه اسلام دینی بود که تمامی دینهای قبل از خودش رو تأیید می کرد و علاوه بر اون همه دستورات وقوانین اونها رو تکمیل تر کرد؛و تنها دینی بود که به ارداه خدا تحریفی در کتاب آسمانی اون صورت نگرفته و نخواهد گرفت.چون اگه تحریفی توی قرآن ایجاد بشه (با توجه به اینکه توی خود قرآن به صراحت اومده که این کتاب مورد تحریف قرار نخواهد گرفت)،اصلاً حقانیت قرآن زیر سؤال میره و اگه حقانیت قرآن زیر سؤال بره،حقانیت پیامبرش هم زیر سؤال میره و همه انسانها در قبال گناهانشون می تونن بهونه بیارن که خدایا تو برای ما پیامبر و کتاب راهنمایی نفرستادی تا طبق اون خطا رو از صواب تشخیص بدیم.و البته در اینصورت حکمت خدا زیر سؤال میره و اگه حکمت خدا زیر سؤال بره حقانیت خدا زیر سؤال میره و در اینصورت چون خدایی نیست پس ما هم نیستیم..می بینید که به تناقض رسیدیم.پس فرض اولیه اشتباه بوده و تحریفی توی قرآن صورت نمی گیره و به همین ترتیب اثبات می شه که قرآن یه کتاب الهیه که کلمه به کلمش حقیقته.پس اگه توی قرآن اومده که این دین و پامبرش آخرینها هستند مسلماً درسته.یعنی خدا تشخیص داده که توی این دوره مردم به بلوغ فکری رسیدن(که البته با دقت به اصحاب واقعی پیامبر میشه اینو به وضوح درک کرد)... اما دوستان عزیز این بلوغ مثل بلوغ نوجوانی ما و در حقیقت یه نوع بلوغ اولیه ست و بعد از اون هم انسان از لحاظ فکری رشد می کنه.خدا هم هدایتش رو با فرستادن امامانی که قرآن رو برای این مردم در حال رشد فکری تفسیر کنن،استمرار بخشیده و طبق فرموده ائمه زمین هیچ وقت از وجود حجت(نماینده خدا بر روی زمین و امام و راهنما) خالی نمیشه.این مسأله هم به راحتی با اثبات قبلی و در نهایت رسیدن به تناقض ثابت میشه...در واقع نیاز به فرستادن کتاب آسمانی جدید با فرستادن کتاب کامل هدایتگر قرآن برآورده شد و بلوغ جدید با تفسیر این کتاب پرمحتوای بی انتها بدست میاد.

ادامه در پست بعدی...

جمعه 19/11/1386 - 4:8 - 0 تشکر 28997

...ادامه پست قبل

اگه یه شکل از دین رو که با علم امروزی و با زبان امروزی بیان میشد رو میدید تاثیر بیشتر و پیروان بیشتری رو جذب نمیکرد؟ آیا با این کار استمرار در دعوت حالت کاملتری رو نمیداشت؟

آیا به نظر شما زبان اسلام کهنه و دمده شده؟! آیا فطرت انسان تغییر کرده و تعلیمات مبتنی بر فطرت اسلام رو نمیشه درک کرد؟! آیا شما همین الان که قرآن یا احادیث ائمه رو می خونید حس نمی کنید مثل اینکه برای زمان ما و در اصل برای همه زمانها گفته شدن؟!

دوستای خوبم اسلام و اصولاً هر دینی یعنی یه نوع ایدئولوژی یا نحوه نگرش به جهان، و چون این نگرش از سوی سازنده وجود انسان و مبتنی بر یک وجود ثابت در انسان به نام فطرت بنا شده به هیچ وجه و تحت هر نوع شرایط علمی و اجتماعی انسانها،کهنه و از کار افتاده نمیشه...برای شرایط زمانه هم(البته نه برای اصول دین بلکه برای برخی مسائلی که وابسته به شرایط زمانی اند) احکام ثانویه رو در نظر گرفته که اوج تکامل و آینده نگری و برای همه زمانها بودن دین اسلام رو نشون میده.

انسان ذاتاً موجود بهانه جوئیه که فقط در میدان عمل قانع و البته متکامل میشه(که این مورد بارها در قرآن تذکر داده شده)،پس خدا هم به صورت عملی و تجربی اون رو به تکامل می رسونه؛شاید بشر اولیه هم همین فطرت ما رو داشت اما چون غیر از راه عملی از راه دیگه ای نمی شد بهش ثابت کرد که خودش به تنهایی قادر به پیمودن راه کمال نیست؛خدا هم به تدریج اونو متوجه این موضوع میکنه و وقتی تموم راه های تجربی و نتیجه اونها رو بهش نشون میده،اونوقت بشر آمادگی پذیرش هدایت الهی رو به طور کامل پیدا میکنه و در حقیقت تمام و کمال تسلیم اراده الهی میشه و به معنای واقعی کلمه "اسلام" میاره.

...........................

در مورد امام زمان: فکر می کنم توضیحات پست قبل به نوعی پاسخ این سؤال رو هم بده.اینکه در هر زمانی خدا ما رو تنها نمی ذاره و از روز اول خلقت انسان با فرستادن حضرت آدم تا پایان حیات انسان بر روی کره خاکی با فرستادن امام مهدی(عج)،حجت رو بر انسان تموم می کنه و زمینه بهونه جویی رو بوجود نمیاره.البته این موضوع به خاطر حکمت خدا و به سبب شناختیه که از مخلوق خودش و راه به کمال رسوندنش داره و در حقیقت ناشی از لطف و رحمت الهی نسبت به ما انسانهاست.اما چرا امام آخر ما و در حقیقت راهنمایی نهایی انسانها از دیده ها غایب هستن؟! خب به نظر من دلیل اصلی این موضوع بازم برمیگرده به اینکه انسانها باید به صورت عملی نیاز به حضور امام رو حس کنن و اینکه امام مهدی(عج) درزمانی که ظلم و ستم بیداد میکنه و مردم از برقراری عدالت توسط خودشون ناامید میشن ظهور می کنن،خودش دلیلی بر این مدعاست.از طرفی ظرفیت ما انسانها هم باید به حدی برسه که شرایط ظهور اون حضرت رو فراهم کنه و وقتی این شرایط مهیا شد با ظهور آخرین هادی الهی،انسان به آخرین درجه پیشرفت و تکامل مادی و معنوی خودش میرسه و خداوند علت اشرف مخلوقات قرار دادن آدم رو به همه آفریده هاش ثابت می کنه.

با کمال میل منتظر شنیدن نظر دوستان عزیز هستم.

در پناه دوست مشترکمان موفق باشید

شنبه 20/11/1386 - 1:25 - 0 تشکر 29129

سلام

ممنون sokot2 عزیز خیلی لطف کردی که دوباره اومدی. درمورد مطلبت یه سری چیزهایی هست که با اجازت میکم؛

در مورد اینکه "چه لزومی دارد که دعوت به سوی خداوند که همان برنامه دین است تا آخر دنیا وجود داشته باشد ودر هر دوره ای یک دین وپیامبر جدید بیاید؟" باید بگم که سوال من هم همینه و دنبال جوابش هستم.

در مورد علمای دین با شما موافقم اما مگر عالم جای پیامبر را میتواند بگیرد؟ قاعدتا نه. عالم نه معصوم است و نه آن چیزهایی را که یک فرستاده مخصوص میفهمد میکند ره به خوبی درک میکند. پس نبود یک پیامبر به خاطر وجود عالم به نظر من منطقی نمیتونه باشه.

در مورد " اگر قرار بود پیامبر دیگری بیاید آن نیز می بایست غائب باشد.به نظر شما چرا امام زمان (عج) غائب است؟" نمیدونم چی باید بگم، بله ممکنه حق با شما باشه.

در مورد بقیه مطلبتون بعنوان جواب، باید بگم که اگر زمانی این صحبتها تازگی داشته چون با قسمت اعظمی از آن آشتایی نداشتند، هم اکنون هم همینطور است. از کجا معلوم؟ خوب از آنجا که اگر برنامه درستی برای زندگی داشتند و اگر خود و جایگاهشان را می شناختند وضعیت جهان اینقدر درهم و برهم و قاراش میش نبود. پس نتیجه میگیریم که هنوز آدم (ازجهاتی) نادان و جاهل است و هنوز راهنمایی بکارش می اید.در مورد قتل پیامبر هم میتوان چنین گفت که اگر سلاح ها برای حمله و کشتن پیشرفت کرده به همان میزان (بلکه بیشتر) برای دفاع و حفظ جان و امنیت تکامل پیدا کرده؛ نهایت اینکه شاید جان این رسول به خطر بیافتد، مگر غیر از اینست که پیامبر اکرم سلام الله علیها چندبار جانشان را با معجزه از مرگ نجات دادند، خوب این هم به همان صیاغ.

البته مطلب خیلی جالبی بود و باعث شد قدری به جوابهام و سوالهام شک کنم اما هنوز کاملا قانع نشدم، هنوزم منتظر جوابهاتون هستم. درمورد سوال sokot2"گرامی باید بگم که من چیزی درموردش ندارم از دوستانی که اطلاعاتی در این باب دارم خواهش میکنم یه چیزی بنویسن، خیلی خیلی ممنون میشم.

راستی (خانم یا آقای) صادقی عزیز و مهربون، اگه من قدری رک و بی پروا صحبت میکنم به دل نگیرید، قصد بی ادبی ندارم. اگر از دستم ناراحت شدید میخوام بدونید که به عمد نبوده و لطف کنید و من رو عفو کنید.

منتظر همه دوستان هستیم....

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
دوشنبه 22/11/1386 - 0:46 - 0 تشکر 29454

سلام و وقت بخیر

اینبار همچین دست پر اومدم که خودم هم باورم نمیشه....

ممنون آقا محمود و خوشحالم که هنوز همراهمی.

باید بگم که اگر تو پست قبلی ازت بخاطر مطلبی که قبل از من به ثبت رسونده بودی قدردانی نکردم به این خاطر بود که وقتی اومدم و مطلب خودم رو نوشتم هنوز مطلبت به ثبت نرسیده بود و من ندیده بودم، بجاش حالا خیلی خیلی ازت متشکرم و شرمندم اگه یادت نکردم. در مورد اون خط اولی که نوشتی، من فقط خواستم اگر و فقط اگر یادت اومد بنویسی هیچ قصدی برای ناراحت کردن و توهین نداشتم (از متن نوشته ات یه همچین حسی به من دست داد) اگه اشتباهی کردم به بزرگی و بزرگواریت ببخش.

و اما درباره جوابهای قشنگ محمود آقای عزیز؛ اونجایی که گفتی "...زمان پیامبر اسلام که بشر از لحاظ فکری به بلوغ فکری رسید و..." و اونجایی که در مورد تشخیص این بلوغ صحبت کردی من چیز خاصی رو نمی بینم که بخوام با اون مخالف باشم یا قانع نشم. بر فرض که درست باشه و اون زمان انسان به بلوغ کافی رسیده باشه ( که طبق اونچه تاریخ میگه و البته نوشته های شما رسیده) به قول خودت "این بلوغ مثل بلوغ نوجوانی ما و در حقیقت یه نوع بلوغ اولیه ست و بعد از اون هم انسان از لحاظ فکری رشد می کنه." . من منظورم و سوالم رو اینطور مطرح میکنم که چرا دینی بعد از اسلام در آن زمانیکه انسان به درجه کاملتری از بلوغ رسیده و میتونه بهتر و کاملتر دستورات اون دین رو برداشت و تجزیه و تحلیل کنه، نیامد؟

در ادامه صحبت هام و البته جوابگویی به شما باید بگم که هر دین و شریعت آسمانی که آمد "تمامی دینهای قبل از خودش رو تأیید می کرد و علاوه بر اون همه دستورات وقوانین اونها رو تکمیل تر کرد "؛ پس اسلام هم میتونست مثل سایر ادیان الهی بیاد و مثل همون ها کارش رو انجام بده و مثل همه اونها برای یه دین کاملتر و زیباتر زمینه سازی کنه. فرضا اگر چنین می بود، قرآن هم دستورات همین دین می بود و زمینه ساز کتابی کاملتر، پس اگر قرآن کامل نمی بود و خود پایه ریز یه کتاب دیگه می بود باید آیاتی مثل همون آیه ای که در مورد تحریف نشدن قرآن در آن آمده بود دیگر نمی آمد و به عبارتی متن آن نیز تغییرات زیادی پیدا میکرد تا جایی برای اعجاز کتاب اسمانی ای کاملتر باز بماند . به نوعی دیگه مستونم اینطور بگم که اسلام میتونست هم ادیان قبلی رو کاملتر کنه هم زمینه ساز دینی جدید باشه. (ببینید، من اینجا فرض را بر این گرفته ام که خدا بعد از اسلام دین دیگری (بعدی و کاملتر) را برای تبلیغ در آستین نگه داشته تا یه روزی مثل امروز آشکارش کنه. بعبارتی توی این فرض وضعیت اسلام نسبت به دین جدید فرضی مثل وضعیت مسیحیته برای اسلام)

و اما در مورد پست دوم آقا محمود گل؛ من نگفتم و نمیگم که " زبان اسلام کهنه و دمده شده " ویا اینکه " فطرت انسان تغییر کرده و تعلیمات مبتنی بر فطرت اسلام رو نمیشه درک کرد ". نه! من به هیچ عنوان این رو نمیگم. من حتی سوالتون که پرسیدین " آیا شما همین الان که قرآن یا احادیث ائمه رو می خونید حس نمی کنید مثل اینکه برای زمان ما و در اصل برای همه زمانها گفته شدن؟! " هیچ شک و شبهه ای ندارم، اما یه چیز؛ اگه دقت کرده باشید سخنان همه پیامبران و همه کتب آسمانی (اصیل و بدون تحریف) یکی است وهمه یک چیز گفته اند و آینده جهان را به یک شکل خاص تصویر کرده اند وتنها تفاوتشان سادگی آنهاست، درست مثل تفاوفت بین نقاشی یه کودک با یک استاد ماهر. همگی یک منظور دارند اما ظاهرشان متفاوت است. مثلا اگر انجیل تحریف نمیشد و دستوراتشان بی کم و کاست به انسانها میرسید، شک نکنید که اگر یک مفسر و نکته دان بزرگ و آشنا به رموز می بود، انجیل هم میتوانست همان کاری را بکند که قرآن میکند(البته انجیل حضرت عیسی – علیه السلام نه آنچه که بعد از نبود این حضرت بدست یارانی چون برنابا و یوحنا گردآوری شد) من مشکلم اینجاست که چرا این نقاش بزرگ کائنات طرح و نقشی که جزئیات بیشتری دارد و رازهایش به گونه ای دیگر است را رونمایی نمیکند؟ انسان جایز الخطاست و این خطاها زمانیکه کار دشوارتر است بیشتر هم می شود، نه؟ چرا باید به مفسران و فقیهانی که هرروز کارشان برای رمزگشایی این دین مشکلتر میشود اعتماد کنیم؟ چرا نشود که برداشت از دین با آمدن دینی به زبان خودمان (امروزی) برایمان سهلتر و آسانتر شود؟ و...

از جمله " اسلام و اصولاً هر دینی یعنی یه نوع ایدئولوژی یا نحوه نگرش به جهان، و چون این نگرش از سوی سازنده وجود انسان و مبتنی بر یک وجود ثابت در انسان به نام فطرت بنا شده به هیچ وجه و تحت هر نوع شرایط علمی و اجتماعی انسانها،کهنه و از کار افتاده نمیشه " خیلی خیلی خوشم اومد و یه سرنخ هایی رو برای جوابم بدستم داد اما هنوز جواب قطعی ای پیدا نکردم و هنوز نیازمند جوابهاتونم.

در مورد علوم هم اگر بخواهیم از خود اسلام برای این کار استفاده کنیم باید بگم که یکی از معصومان دین فرمودند که علم دنیا 27تاست و تا زمان ظهور منجی تنها 2موردش برای انسان قابل دسترسی است (البته در مورد این حدیث هم سوالی دارم که اگر از یادم نرفت حتما می پرسم).پس فکر نمیکنم از این راه هم بشه به جواب این رسید که چرا اسلام آخرین دینه و بعدش هیچی نیست.

فکر میکنم دیگه خیلی طولانی شد؛ باید ببخشید، واقعا شرمندم.

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
دوشنبه 22/11/1386 - 1:17 - 0 تشکر 29459

سلام

با توجه به مطالب عزیزانی که من رو توی جوابگویی به این سوال همراهی کردن (بخصوص خانم/آقای صادقی عزیز و آقا محمود گل) من برای جواب این سوال که "چرا خدا بعد از اسلام پیامبردیگری را نفرستاد و اسلام را آخرین و کاملترین حالت دین اعلام کرد؟" به نتیجه های زیر رسیدم. البته من این متن رو بعد از متنی که توی پست قبلی خوندید نوشتم ولی دیگه دستکاریش نکردم....

اگر مثلا اسلام می آمد و برای دینی دیگر پایه گذاری میکرد یکی از مشکلات زمان بود. انسان در زمان اسلام تقریبا به بلوغ رسیده بود (که دوست عزیزم آقا محمود گفته بودن و من هم از متن ایشون پیروی میکنم و قبول دارم) حالا اگر اسلام انسان را راهنمایی میکرد اما بطور گنگ و ناقص، خوب قاعدتا تعداد زیادی از این بنی بشر به گمراهی میرفتن چونکه اونچیزی که از دین میفهمیدن رو نسبت به این دین جدید جور دیگه میبینن و این یه نوع دوگانگی رو بوجود میاره. این دوگانگی در اکثر موارد یا به رد دین و مرتد شدن منتهی میشه ویا به نفی دین جدید که هردو یعنی انحراف.

دلیل دومی که به ذهنم رسید (البته از مطلب sokot2 گرامی) اینه که " چه لزومی دارد که دعوت به سوی خداوند که همان برنامه دین است تا آخر دنیا وجود داشته باشد ودر هر دوره ای یک دین وپیامبر جدید بیاید؟". معلمی رو فرض کنید که داره شاگردانش رو آموزش میده، بنظر شما این معلم اگر بدونه که از شاگرداش هیچی برون نمی تراود و باید تا آخر و تا ابد درسش رو براشون بگه، آیا بازهم به تدریس ادامه میده ویا اصلا شروع به تدریس و پذیرش شاگرد میکنه که بخواد ادامه بده؟ خوب قاعدتا نه. خدا انسان را خلق کرد چون خود او می توانست تعقل کند و اول و آخر هر کار و هر چیزی را ببیند. خدا اگه می خواست یه موجود خنگ رو پرورش بده و راهنمایی کنه، خوب این همه موجود و مخلوق داشت و چه نیازی به انسان بود بخصوص که صفت اشرف مخلوقات رو براش انتخاب کرده.

سومین دلیل که بنظرم میاد (خودم بهش رسیدم اما اگه مطالب دو دوست عزیزتز از جونم، خانم/آقای صادقی و آقا محمود، یه همچین چیزی رو علت و باعث نمیبود). فرضا که چنین دینی در دنیای امروز ظهور کرد. حالا این دین میخواد معجزه ای برای اثبات حقانیتش بیاره اونم از جنس کتاب. خوب این کتاب باید ریاضی باشه بعلاوه کلی فرمول (تازه اگر طبق گفته گالیله جهان براساس علم ریاضی بنا شده باشه و نخواهیم به طرح مسایل شیمیایی بپردازیم) که اگه بخواد تمام فرآیندها و دلایل و برهانهای ایجاد این جهان رو بگه (بعبارتی یک کتاب کلی باشه) قطرش به حدی میشه که قابل جمع و جور کردن نیست، بخصوص اگه بخواد چیزهایی رو بگه که از حدود درک و علم انسانهای امروزی فراتر باشه که دیگه نمیشه حتی وصفش رو گفت.

برفرض که شد و یه همچین کتابی هم برای این دین فرستاده شد. اینجا یک مشکل پیش میاد و اون عامه پسند و عامه فهم بودن دین و کتابشه که یکی از اصلی ترین پایه های دینه. خوب قاعدتا همه ریاضی سرشون نمیشه و درکش برای خیلی ها مشکله، بخصوص که تعدادی کم سوادند (درحد خواندن و نوشتن) و تعدادی هم بیسواد. اگر چناین کتابی بیاید پس یکی از اصلی ترین دستورات دین که برابری و مساوات است توسط خود دین نقض شده؛ پس این چه دینی است که خود به دستوراتش عمل نمی کند ولی از پیروانش چنین توقعی دارد. ( و چون افراد کم سواد معمولا قشر ضعیف اقتصادی محسوب میشوند پس مظلوم و مسکین نوازی هم یکی دیگر از این احکام است که نقض می شود. چیزی که به عقیده خیلی از تاریخ دانان از اصلی ترین دلایل پیروزی و زندگی و استواری اسلام بوده و هست)

پس حالت بالا جواب نداد. اگر بخواهیم به نوعی دیگر فکر کنیم و بخواهیم حقوق ضعیفان جامعه را مد نظر قرار دهیم چه؟فرض را بر این میگیریم که کتابی آمد همچون قرآن اما در این دوران. کتابی بسیار ساده با عجایب و مسایل خیلی زیادتر. اینجا هم یک مشکل پیش می آید و آن اینکه" آن چه پیامبری است که دین خدا را تبلیغ میکند اما دراعجاز خود شرایط زمانه را درنظر نمی گیرد؟ و آن چه خدایی است که اعجازهایش اینقدر ساده و بچه گانه است؟" اینها سوالهایی است که به فکر هر بزرگی در علم و اقتصاد و.... در این دنیا می آید.توجه داشته باشید که اعجاز قرآن به مرور زمان بیشتر شد و خود را نمایان کرد. و قرآن در زمان پیامبر مسخره خاص و عامه مشرکان بود (البته بجز بعد زیبایی ظاهری که هنوزم پابرجاست اما برای اثبات حقانیت کافی نیست). خوب حالا اگر بزرگان و دانشمندان یک جامعه یک نظریه (که آقا محمود گفتن دین یه نوع ایده و نظریه است) رو کم اهمیت و یا حتی بی اهمیت بشمارند و آن را رد و مطرود و متروک بدانند بنظر شما چند درصداز کسانیکه ضعیف نامیده شدند( کسانیکه که حتی به زیبایی ظاهری قرآن هم بندرت پی می برند) از این دین تبعیت خواهند کرد؟.... در کل قبول این دین در این حالت هم ممکن نیست.

در مورد جواب این سوال فعلا چیز دیگه ای برای جواب ندارم؛ نمیدونم که این جواب برای شما قانع کننده بود یا نه اما برای من که کامل و بی عیب و نقص نبود و قانع قانع نمیشم، پس اگه کسی چیزی داره که بعنوان جواب این مسئله می تونه مطرح بشه خوب بگه تا استفاده کنم و کنیم، خیلی خیلی ممنون میشم.

یاحق

مجتبی

در نگاه آنانکه پرواز را نمی فهمند،                                                                        
هرچه اوج بگیری، کوچکتر می شوی...                                         
برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.