سلام و عرض تسلیت.
از امروز دیگه طلابی که تبلیغ رفتن بر میگردن به خونه هاشون.انشالله خاطراتشونو بزارن اینجا.
یه خاطره دایی بنده نقل میکردن که خیلی ناراحت کنندست(بگم که ایشون در روستای کلاردشت در شمال کشور نزدیک دو سال یا بیشتر نمیدونم،امام جماعت مسجدشون بودن) :
دایی میگفت : یکی دو هفته ای یکی از مسجدی های ما نمیومد مسجد.بعد از دو هفته اومد!!!
ازش پرسیدم آقای فلانی شما دو هفته نیومدید مسجد ! کجا تشریف داشتند؟!
این بنده خدا یه چیزی گفت که باید ما طلبه ها خاک برسرمون کنیم !
گفت : حاج آقا عذر شرعی داشتم!!!
دایی ما نمیدونست بخنده یا گریه کنه!!! گفت حاجی مگه شما هم عادت ماهیانه دارید!!!!!!!!!!..... بگذریم.
خلاصه شیخ ما فهمید که این بنده خدا بعد از 50 سال عمر نمیدونه باید بعد از جنابت غسل انجام بده و فکر کرده بود هر وقت دلش خواست میتونه غسل کنه!!!
نتیجه : طلاب و روحانیون باید باور کنند که بار سنگینی بر روی دوششون دارن.مسئولیتی که بعد از ائمه اطهار بر انهاست رو باید به نیکی به جا بیاورند.اینکه فردی بعد از 50 سال عمر ساده ترین احکامش رو ندونه مایه شرمندگی روحانیته.البته بماند که متاسفانه مردم ما از روحانیت دور شدن و روز به روز دور تر میشن و روز قیامت اخوند و غیر آخوند مورد محاکمه الهی به خاطر قصورشون قرار میگیرن.
یا علی مدد