• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن خانواده > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
خانواده (بازدید: 3034)
چهارشنبه 22/7/1388 - 3:12 -0 تشکر 158296
مشکل اکثر زیر بیست ساله ها که تازه وارد دانشگاه شدن

مادرم رفت خونه یکی از همسایه هامون و از اونجایی که مادرم میخواد من زود سروسامان بگیرم وقتی برگشت باز حرف از ازدواج زد .

چی گفت حالا :

معین امروز رفتم خونه فلان همسایه . چه دختر خوبی داره . واقعا اینجور دخترا رو زود می برن . بذار مادر بزرگت که آخر آبان از تهران اومد بریم یه حلقه بخریم و فعلا نشونش کنیم .

راستی پسرم وقتی میری مسجد اونو توی راه نمی بینیش ؟

خب راستش یه شب دیده بودمش به مادرم گفتم خب آره .

خب چطوریه ؟ خودت پسندیدی ؟

آره مامان دختر خوبیه . فاکتور های منو داره .

خب دیگه پس حتما میرم صحبت میکنم .

من دیوونه هم احساساتم با احساسات مادرانه عجین شده و تا شب کیفم کوک بود .

پدر اومد خونه مادرم جریانو گفت .

پدرم یهو بی مقدمه گفت : ببین پسرم مادرت اگه یه چیز میگه روی احساساتشه تو یه موقع خل نشی قبول کنیا . باز نگی پدرم مانع من نشدا .

فردا که شد میدونید مادرم چی به من گفت ؟

گفت : حالا معین من دیروز که خونه اینا رفته بودم از مادرش پرسیدم دخترت ازدواج نکرده هنوز ؟ گفت چرا خواستگار داره اما خودش میگه نمیخوام فعلا ازدواج کنم .

آقا منو میگی بهت زده شدم گفتم مامان واقعا که . از یه طرف آدمو عاشق سرگشته میکنی از یه طرف آدمو سر عاشق گشته میکنی . من طفلک رو گیر آوردی هنوز دهانم بوی شیر میدهد را میخواهی وارد زندگی و بدبختی کنی ؟ (حالا اینا رو که نگفتم اما کاش میگفتم)

 آره دیگه اینه جریان ما . چلسی تازه حالا پاش به دانشگاه هم باز شده معلوم نیست اونجا دیگه چه مشکلاتی قراره براش پیش بیاد . اونقدر هم دخترای خوبی توی کلاسمون هستن اما من هنوز بیکارم و بی پول و بی خونه و مسکن . ( شوخی میکنما به دل نگیرید اینا رو میگم تا درس عبرت بشه وگرنه منو ازدواج ؟ کی تا حالا دیده چلسی بخواد ازدواج کنه ؟ ایش . واه . اوه . اوا خواهر )

حالا بگذریم سرتون رو درد نیارم میخوام یه سوال بپرسم :

اگه ما عاشق یه نفر بشیم که اکثر ویژگی هایی که ما می خوایم رو داشته باشه اما هنوز نه شغلی نه خونه ای نه پولی نداشته باشیم باید وایستیم تا اون طرف رو ببرن ؟ راه حلش چیه ؟ این روزا خیلی سخت پیدا میشه کسانی که با فاکتور های ما همخونی داشته باشن .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

چهارشنبه 29/7/1388 - 21:22 - 0 تشکر 159833

اولا وقتی میخواید بگید داخل پرانتز یه چیزی میگم ، قشنگ توی پرانتز بنویسید .

چرا حرف میزنید و عمل نمیکنید ؟

بعدشم من کی گفتم توی مباحثم نظر ندید ؟

ای خداااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا .

اصلا نظر بده . دیگه گیر نمیدم . فقط بگم که من کلا همینجوری هست اخلاقم .

حالا من نمیدونم شما از روی چه منطقی میگید که من دارم مسخره میکنم ؟

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

پنج شنبه 30/7/1388 - 17:31 - 0 تشکر 159973

و خدا هست

سلام

اوهوم اوهوم . خب ببین پسرم! این دیگه از شانس بده توئه ! ولی خب آره به نظر من این که بپره خیلی بهتر از اینه که بدبخت بشن هر دوشون!

چون احتمال خوشبختی خیلییییییییی کمتر از بدبختی ه!

بعدشم یه پسر زیر 20 سال به نظر من هنوز صلاحیت این که بتونه همسر مناسبش رو پیدا کنه نداره. طرف کلی سالشه. کلی تجربه داره زندگیش یه ماه دووم نمیاره. چه برسه به یه جوون ه 20 ساله. اونم تازه کمتر. 

من همین الانش یکی رو میشناسم که هم خونه داره هم کار هم اخلاق هم همه چی ولی چون 20-21 سالشه نمیذارم حرف ازدواج بزنه

تازه یه جوری ازش مطمئنم که دختر مناسبی رو هم انتخاب میکنه ولی هنوز بچس به هر حال. هر چندم که کلی تجربه داره. اما باز میگم زوده براش

حالا بیام رضایت بدم که چی؟ :D

بگذار سرنوشت هر راهي که ميخواهد برود،راه ه من جداست
بگذار اين ابرها تا ميتوانند ببارند.... چتر من خداست
 

----------------------------------------------------------------
مسئول انجمن خانواده و صندلي داغ
 
پنج شنبه 30/7/1388 - 20:19 - 0 تشکر 160013

به نام خدا

سلام

الان کلا با ازدواج یه پسر تو سن بیست، بیست و یک مخالفم که طبیعتا خانومش هم میشه زیر شونزده، هفده سال.

هنوز یه هفته از فوت یکی از آشناهای دورمون نمیگذره.یه جوون بیست و چهار سالِ که زندگی رو خیلی زود و خیلی خوب شروع کرد. با وجود تمام مشکلاتی که داشت.خیلی خوب شروع کرد چون تو عرض چند سال بدهی سی، چهل میلیونی پدرشو تونست پرداخت کنه.

سه سال پیش ازدواج کرد و الان خانومش شونزده سالست :( .

مشابه چنین موردی چند سال پیش هم برای یکی دیگه از آشناهای دورمون افتاد والبته هرچند اون خانوم دوباره ازدواج کردن و تونست مجددا به زندگی برگرده ولی واقعا بیوه شدن تو سن شونزده سال غیر قابل باورِ.

معین جان تو این سن عاشق نشو.

اولا باعث میشه که محدود بشی و وابسته به یک نفر.

ثانیا از اونجایی که امکان ازدواج تو این سن یک مقدار! کمتر از سن های بالاتره و نرسیدن به عشق عذاب آوره امکان داره از زندگی عادی و طبیعی عقب بی افتی.

فعلا آزاد باش و تو دانشگاه م فقط به درست برس. از همین ترم اول بترکون شورع کن :)

موفق باشی

 

  «همانا این دل ها همانند بدن ها افسرده می شوند، پس برای شادابی دل ها، سخنان زیبای حکمت آمیز را بجویید»

 

حکمت91.نهج البلاغه.امام علی (ع)

 

 

اگر در این روزگار مُردم، بگویید به او بگویند:

*مادرانه ها*

پنج شنبه 30/7/1388 - 21:50 - 0 تشکر 160026

عه خیلی لطف دارید . از راهنمایی های خاله و دوست خوبم جناب علی آقا خیلی متشکرم .

اما اگه یادتون باشه من گفتم این مبحث برای کسانی زده شد که ممکنه همچین مشکلی براشون پیش بیاد .

من که نوشتم تا سی سالگی ازدواج نمیکنم . پس چرا فکر کردید منظورم خودمم ؟

نه بابا من از این اشتباهات کمتر میکنم .

تازه با دوستام قرار گذاشتم لیسانس گرفتم برم سفر های خارجی اونوقت همسر گرامی پس چی ؟

دق میکنه بیچاره .

پس یادتون باشه من قصد ازدواج ندارم . من فقط واسه دیگران میگم .

خیلی ممنون و متشکر از توصیه های خوبتون که ان شاء الله راهنمایی باشد برای کسانی که زود میخواهند متاهل شوند .

هزار راه نرفته

هزار باد و مباد

هزار اما و اگر

هزار نه و آره

هزار چیه و چرا

هزار جر و بحث

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

پنج شنبه 30/7/1388 - 23:30 - 0 تشکر 160036

سلام

آخی زیر بیست سالی؟......خدا بهت صبر بده .....

شوخی کردماااااا......به دل نگیر

اگه ما عاشق یه نفر بشیم که اکثر ویژگی هایی که ما می خوایم رو داشته باشه اما هنوز نه شغلی نه خونه ای نه پولی نداشته باشیم باید وایستیم تا اون طرف رو ببرن ؟

آره دیگه چاره چیه ......این جمله" اسپینوزا" رو همیشه به یاد داشته باش:((در دنیاهر کس به همان اندازه حق دارد که قدرت دارد))

راه حلش چیه ؟

راه حلش اینه که بزنیم تو سرمون

موفق باشین

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

جمعه 1/8/1388 - 10:28 - 0 تشکر 160071

سلام سلام سلام

رفتم خونه همسایمون خواستگاری
گفتن نمیدن دخترشون و، امان از بد بیاری
گفتن که تو یک تبیان نویسی مگه نه
برای زن گرفتن تو جوونی مگه نه
گفتن که باید حرفاتو با ما بزنی
رسم زن گرفتن و میدونی مگه نه

گفتن چی چی داری مهریه بذاری
خرج این عروس رو بگو از کجا میاری
گفتن خونه داری، گفتم که ندارم
این خرج کلون و بگین از کجا بیارم
زحمت کش پاکم من درسته کارم
جز این دل عاشق من هیچی ندارم
خوب ندارم که ندارم، ندارم که ندارم
ندارم که ندارم، خوب ندارم که ندارم

.

دختر همسایه شبای تابستون گاهی میومد روی بوم
هردفه یک گلی پرت میکرد میون خونمون
یعنی زود بیا روی بوم دلش نمیگرفت اروم

طی میکردم با چابکی پله ها رو ده تا یکی
تا می رسیدم اون بالا قایم میشد میگفت حالا
اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی
اگه راستی مردی باید دنبالم بگردی


دلتان شاد و لبتان خندان

در وفای تو چنانم که اگر خاک شوم / آید از تربت من بوی وفاداری تو . . .

منتظر شما در وبلاگ دل شکسته
شنبه 2/8/1388 - 0:3 - 0 تشکر 160283

وحید میلادی گل آخه چرا ؟

اسپینوزا واسه خودش میگه .

خب مثلا هیتلر قدرت داشت اما آیا همان قدر هم حق داشت ؟

نه نه نمیتونم بـپـذیرم .

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

شنبه 2/8/1388 - 20:7 - 0 تشکر 160458

سلام

خب مثلا هیتلر قدرت داشت اما آیا همان قدر هم حق داشت ؟

چلسی گل ......استنفوردبریچ نازنین .....عزیز دلم خب هیتلر چون قدرت داشت هر کاری دلش خواست کرد ......گرفتی ؟

حالا بی خیال اسپینوزا و هیتلر اینو گوش کن:

وقتی که عشق آخر تصمیمشوبگیره

کاری نداره زود یا حتی خیلی دیره

حرف مادر رو گوش کن !......تو مو میبینی و ایشون پیچش مو ......دختر خوب گیر نمیاد....همین پنج شنبه بروخواستگاری .......منم برات دعامیکنم

 

 

يه سري به خدا بزنيم

خيلي زود

بي بهانه...

شنبه 2/8/1388 - 23:13 - 0 تشکر 160484

ایول وحید جون .

چه چیزی گفتی .

منو به تعمق واداشتی .

حرفات یه جورایی اسرار آمیز میزنه ها .

دمت گرم بابا منصرف شدم . بابا من که گفتم سی سالگی ازدواج میکنم . این صد دفه

کاش میدانستم که کجا دلها به ظهور تو آرام خواهد گرفت  

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.