به نام خدا
سلام
اشتباه پشت اشتباه
نمیدونم ولی انگار، عروسهای دههی شصتی، ژن سادگی و ساده دلی شون رو به دخترای دههی شصتی شون منتقل کردن.
فکر کنم همون طور که jtayebe گرامی فکر کردن به نوعی فقر فرهنگی، فقر تفکر در مورد ناهید صدق میکنه. ناهید دوست داشته دوباره زندگیش رو درست کنه. برای همین برگشت. فکر میکرد سعید بی لیاقت آدم شده باشه!!! و فکر میکرد... .
ناهید بزرگترین اشتباه رو کرد که برگشت، اونم با این امید که سعید آدم شده باشه. میگم امید داشت سعید آدم شده، چون اشتباه دوم رو هم مرتکب شد و حالا سخت پشیمون و عصبی و مضطرب هستش.
شاید شما فکر میکنید جادو و جنبل دروغه. شاید فکر میکنید این کارها شیادی هست. اما باید بدونید واقعیت داره. مگه تو سورهی فلق نمیخونیم: و من شر النفاثات فی العقد؟. یا در سورهی ناس نمیخونیم:الذی یوسوس فی صدور الناس؟
آدم وقتی این قدر ساده دل باشه، وقتی برگرده خونهی شوهری که آدم نیست و امید داشته باشه که آدم شده باشه. نتیجه این میشه که سعید میاد و معلوم نیست با کدوم ورد و دعای خودش یا مادر ... اش، ناهید رو مسخ میکنه. به ناهید میقبولونه که:
بیا و رضایت بده ماشینم از توقیف در بیاد( همون ماشینی که برای مهریه توقیف شده بود).
بیا رضایت بده و مهریه رو از سال دیگه شروع کنم بهت بدم .
در مورد نفقه هم بهت قول میدم یارانهات مال خودت باشه (!!!!!!!!).
وقتی این اتفاقات رو میشنوی، نمیدونی به بلا نسبت ... ناهید چیزی بگی( واقعاً دلم نمیاد ، نسبت حماقت رو بهش بدم). یا به بی شرمی از حد گذشته، سعید؟
آخه سادگی و حماقت تا چه حد؟ اگه امید داشتی سعید درست بشه، در همون حد رفع توقیف ماشین و مهریه بس بود. اما تا دیدی سعید در مورد نفقه داره میگه پول یارانهات مال خودت، باید این قدر عقلت بکشه که رایانهات چیزی جدای نفقهات هستش. تازه مگه تو حسابت رو جدا نکرده بودی؟ تو که یارانهات دست خودت بود. چطور در این مورد هم خام این آدم و خانوادهی شیادش شدی؟؟؟ هان؟!!!
بعد وقتی سعید شیاد بهت میگه: معاملهی آهن دارم باید چند روزی برم.
اون وقت تو زبون نداشتی به روش بیاری، شماها ندارید؟!!! و تو دادگاه، شاهد آوردین که ندارین؟!!!
اون وقت تو این مدت فرستادت خونهی مامانت یا به قول خودش ننت و حالا که از طلسم اون خونواده نجات پیدا کردی، به این نتیجه رسیدی که چه حماقت بزرگی کردی؟
حالا امیدت اینه که یک ماه مهلت تموم بشه و تو طلاقت رو بگیری؟
زهی خیال باطل؟
تو که این مدلی گول اینا رو خوردی، بعد یک ماه هم دوباره گول میخوری.
(این جملات جملاتی هست که اطرافیان ناهید تو دل خودشون بهش میگن و حتی شاید بعضیهاش رو خود ناهید هم به خودش بگه.)
گفته شده خدا یاور مظلومان هستش. ناهید هم به این امید شروع به نفرین این خونواده، به خصوص اون ننهی افریتهی سعید کرده. اما آیا تاثیر داره؟ مگه خدا یه ذره کیز بودن از مومنان نخواسته و بعد کمکشون کنه. ناهید با این همه سادگی و... آیا راهی برای نجات خودش گذاشته؟
باز هم فقط باید دعا کرد. دعایی که هر سحر و جادوی احتمالی رو باطل کنه. دعایی که یه ذره به ناهید سیاست یاد بده. پس خواهش میکنم دعاش کنید